معنوی، پرورشگاه \ parvarešgāh-e maºnavī \ ، یا پرورشگاه شمارۀ 5 (دانشکدۀ توانبخشی)، از بناهای بر جا مانده از دورۀ پهلوی دوم که بعد از انقلاب جای خود را به دانشکدۀ توانبخشی داد. این بنا پایینتر از میدان محسنی، حوالی مدرسۀ مریم قرار دارد. سنگ بنای پرورشگاه شمارۀ 5 که عدۀ زیادی آن را با نام پرورشگاه معنوی میشناسند، در 1336 ش گذاشته شد. مالک زمین، عبدالله معنوی از زمینداران عمدۀ این منطقه بود که در آن زمان، به داوودیه شهرت داشت. این زمین انجیرستانی به وسعت 000‘30 مـ2 بوده است که هم اکنون، در حیطۀ خیابانهای نظام، ابنسینا، فرجام و وزیریپور قرار دارد. گفته میشود که مالک آن به توصیۀ ساواک در آنجا پرورشگاهی برای کودکان بیسرپرست ساخت و آن را در اختیار «جمعیت خیریۀ ثریا»، وابسته به «بنیاد پهلوی» قرار داد. کار ساختوساز بنا یک سال به طول انجامید و در 25 آذر 1337 با حضور مقامات کشوری و سفرا، توسط غلامرضا پهلوی افتتاح شد و مورد بهرهبرداری قرار گرفت (بلاغی، 45؛ «افتتاح ... »، 19؛ کنزی؛ فناییمهر). اگرچه پیشنهاد اولیۀ این پرورشگاه را ثریا، همسر دوم شاه داده بود و نامش پرورشگاه شمارۀ 5 بود، اما عدهای آن را به نام مؤسس آن، «پرورشگاه معنوی» مینامیدند. با ورود فرح دیبا به خاندان پهلوی به عنوان سومین همسر شاه و تغییر نام «جمعیت خیریۀ ثریا» به «جمعیت خیریۀ فرح پهلوی»، نام پرورشگاه به «پرورشگاه پهلوی» تغییر یافت (کنزی). مهندس ساختمان، میکائیل قریب و معمار آن، حاجی علی خضرایی، در این زمین، بنایی را با وسعت 000‘20 مـ2 و با ظرفیت نگهداری 000‘ 3 کودک پایهریزی کردند که در زمان خود، بهترین و بزرگترین پرورشگاه ایران شناخته میشد («افتتاح»، همانجا). پرورشگاه دارای دو حیاط شمالی و جنوبی بود که حیات جنوبی آن وسیعتر از شمالی، و از هر دو حیاط، دسترسی به خیابان و ساختمان امکانپذیر بود. با ورود از درِ جنوبی پرورشگاه، حیاط جنوبی جلو رو بود، و در میدان کوچک آن، شماری مجسمۀ سنگی دیدهمیشد که از مجموع آن مجسمهها، تنها یک کشتی باقی مانده است که بچههای پرورشگاه آن را به کشتی نوح تشبیه میکردند (فناییمهر؛ تحقیقات ... ). ساختمان در دو طبقه و به هم پیوسته ساخته شده است؛ بهطوریکه اگر بتوان از فراز پرورشگاه، به آن نگاه کرد، به هواپیمایی با دو بال شباهت دارد که بیشتر فضای باغ را اشغال کرده است. با ورود از در شمالی، سالن ورزشهای زمستانی که مجهز به وسایل ورزشی و بازی بود، قرار داشت. در طرف چپ درِ ورودی، بهداری پرورشگاه قرار داشت که کودکان تازهوارد به محض ورود، در آنجا معاینه میشدند و در صورت سلامت، به پرورشگاه وارد، و در غیر اینصورت، به بیمارستان پرورشگاه واقع در طبقۀ فوقانی، که مجهز به پزشک و پرستار بود، منتقل، و بعد از مداوا و بهبود به پرورشگاه وارد میشدند. بیمارستان یادشده، مجهز به بخشهای جراحی، طب و دندانسازی بود. در سمت راست درِ ورودی، دفتر پرورشگاه قرار داشت که امور دفتری و ثبتنام کودکان در آنجا انجام میشد. در طبقۀ فوقانی دفتر، اتاق هیئت مدیره و اتاق پذیرایی از مهمانان خارجی، و در طبقۀ فوقانی سالن ورزش، سالن کنفرانس و نمایش قرار داشت که در آنجا، برای کودکان تئاتر و فیلم نمایش داده میشد. در طبقۀ اول در انتهای غربی سالن ورزش، سالن غذاخوریای به وسعت 720 مـ2 ساخته شد. در طبقۀ دوم، 12 سالن خواب با پنجرههایی که سراسر دیوار آن را پوشانده بودند، قرار داشت. در انتهای هر سالن خواب، یک اتاق برای اقامت دو پرستار وجود داشت. در طول شرقی و غربی راهرو وسیع مقابل سالن ورزش، که دیوار آن با عکسهای مشاهیر علم و هنر مزین شده بود، 16 کلاس درس دایر میشد که دو کلاس آن با امکانات تفریحی به کودکستان، و 14 کلاس دیگر به کلاس درس اختصاص داشت. از این شمار، 6 کلاس به درسهای حرفهوفن مربوط، و به ماشینآلات مکانیکی، نجاری، خیاطی و دیگر وسایل مجهز بود تا هر یک از کودکان افزون بر درسهای علمی، با درسهای عملی نیز آشنا شود («پرورشگاه ... »، 11، 16؛ فناییمهر). با گشایش پرورشگاه، شمار زیادی از کودکان بیسرپرست، و یا بدسرپرست از مکانهای دیگر به آنجا منتقل شدند. طبق گفتۀ یکی از بچههای قدیمی پرورشگاه، ضلع شرقی به بچههای بدون پدر و مادر، و ضلع غربی به بچههای دارای پدر یا مادر اختصاص یافت. به مرور، با رشد و بلوغ بچهها، تقسیمبندی جدیدی صورت گرفت؛ بدین ترتیب که خوابگاه دختران در ضلع غربی، و خوابگاه پسران در ضلع شرقی طبقۀ دوم در نظر گرفته شد. با پایان دورۀ دبستانِ گروهی از این کودکان، دبیرستان نیز دایر شد و آن دسته از بچههای علاقهمند به رشتههای فنی، در هنرستان فنی ـ حرفهای رضا پهلوی واقـع در میـدان شـوش ــ کـه زیـر نظر آلمانیها اداره میشد ــ ادامۀ تحصیل دادند (سامگیس، 12؛ فناییمهر). از 1354 ش، ساختمان شمارۀ 2 قدیم پرورشگاه به آموزشگاه موسیقی تبدیل شد و نوجوانان در آنجا به فراگیری موسیقی پرداختند. در همان زمان، پروفسور ژنژر فرانسوی و تیمش مدرسۀ آموزشیاری بهزیستی را برای تربیت مربیان و پرستاران، در ضلع دیگر راهاندازی کردند (همو). پس از وقوع انقلاب اسلامی، دکتر فیاضبخش و دکتر لواسانی طرحی را به شورای انقلاب پیشنهاد کردند که بر پایۀ آن، 40 مؤسسۀ همصنف و مجزا، با هم در یک سازمان ادغام میشدند. این طرح را شورای انقلاب و مجلس شورای اسلامی تصویب کرد و بدین ترتیب، سازمان بهزیستی در 1358 ش تأسیس شد. پرورشگاه نیز به موجب این لایحۀ قانونی، زیرمجموعۀ سازمان بهزیستی قرار گرفت (سامگیس، همانجا؛ کنزی). از طرفی فضای وسیع پرورشگاه مورد توجه و ادعای شماری از سازمانها و ادارات قرار گرفت و هر کدام خواستار تملک آن شدند؛ بنیاد علوی که جایگزین بنیاد پهلوی شده بود، آنجا را از آن خود میدانست. این بنیاد در سالهای بعد با بنیاد مستضعفان ادغام شد و همچنان مدعی تملک این مکان باقی ماند؛ اما در این میان، دکتر کنزی، معاون بخش توانبخشی سازمان تازهتأسیس بهزیستی توانست دکتر فیاضبخش، رئیس سازمان را مجاب کند تا محل پرورشگاه را در اختیار «مرکز توانبخشی و رفاه اجتماعی» قرار دهد؛ بدین ترتیب، مقرر شد دانشکدۀ توانبخشی در محل پرورشگاه دایر گردد (کنزی). برخلاف این دستورالعمل، بچههای پرورشگاه که در این زمان، شمار آنان به 150 تن میرسید و بیشترشان کمتر از 20 سال سن داشتند، آنجا را تخلیه نکردند. آنان به سبب حس تعلق به این مکان و همچنین نداشتن توان مالی برای خرید یا اجارۀ مکانی دیگر به ضلع شمال شرقی پرورشگاه رانده شدند و در آنجا اسکان یافتند؛ بدین ترتیب، تنها 000‘ 23 مـ2 از فضای پرورشگاه در 1360 ش، برای بهرهبرداری از دانشکدۀ توانبخشی آماده، و کلاسها در 1361 ش تشکیل شد. با حفظ بافت اصلی بنای پرورشگاه، بعضی از قسمتها ازجمله سالن ورزش به کتابخانه تغییر کاربری داد و به مرور، کلینیکهای تخصصی نیز راهاندازی شدند. ساختمان ابنسینا در ضلع جنوب غربی برای کلاسهای درس، و خوابگاه دانشجویان در ضلع جنوب شرقی ساخته شد (کمالی). در 1365 ش، با تشکیل وزارت بهداشت، مجموعۀ دانشکدههای علوم پزشکی از وزارت علوم جدا، و شماری از دانشکدههای مستقل نظیر دانشکدۀ پیراپزشکی، دانشکدۀ پرستاری و مامایی، دانشکدۀ توانبخشی و جز آنها با هم تجمیع شدند و دانشگاه علوم پزشکی ایران را تشکیل دادند. در 1389 ش، با ادغام دانشگاه علوم پزشکی ایران با دانشکدۀ علوم پزشکی دانشگاه تهران، دانشکدۀ توانبخشی زیر نظر دانشگاه تهران قرارگرفت (همو؛ کنزی). بنیاد علوی دست از تلاش نکشید و به دنبال ادغام با بنیاد مستضعفان و جانبازان و صدور دو یا 3 سند، سرانجام در 1370 ش، آنجا را به نام خود ثبت کرد. با صدور این سند وزارت بهداشت درصدد خرید این مکان از بنیاد علوی برآمد. از همان زمان، شمار بسیاری از ساکنان قدیمی پرورشگاه، در ازای دریافت مبلغی پول، پرورشگاه را ترک کردند و تنها حدود 12 تن از آنان با میانگین سنی 50 سال در آنجا باقی ماندند. امروزه، این بخش از پرورشگاه که دیگر متولی نیز ندارد، به عنوان یک اقامتگاه غیرقانونی، هر از گاهی مورد تعرض قرار میگیرد (همان دو). اما بخش دانشکدۀ توانبخشی با 4 معاونت اداری و مالی، آموزشی، پژوهشی، و دانشجویی و فرهنگی در گروه آموزشی ارتوپدی فنی، بیناییسنجی، شنواییشناسی، فیزیوتراپی، کاردرمانی و گفتاردرمانی و نیز 8 آزمایشگاه که 6 تا از آنها همنام با گروههای آموزشیِ یادشدهاند، به اضافۀ آزمایشگاههای علوم پایه و مدیریت توانبخشی همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند. 6 کلینیک ارتوپدی فنی نیز در این دانشکده به ارائۀ خدمات در امور طراحی، قالبگیری و ساخت ملزومات توانبخشی به مراجعان میپردازند. در حال حاضر، دانشجویان امکان ادامۀ تحصیل تا سطح دکتری را در 4 گروه از گروه آموزشی یادشده دارند (دانشکده ... ، بش ). در این دانشکده، فصلنامههای تخصصی شنواییشناسی از 1371 ش و توانبخشی نوین از 1386 ش منتشر میشوند که فصلنامۀ دوم به دو زبان فارسی و انگلیسی است (همان).
مآخذ
«افتتاح پرورشگاه عبدالله معنوی در حضور والا حضرت غلامرضا»، اطلاعات، تهران، 26 / 9 / 1337 ش، س 33، شم 791‘9؛ بلاغی، عبدالحجت، تاریخ تهران، قسمت شمالی و مضافات، شمران قدیم، قم، 1350 ش؛ «پرورشگاه معنوی مورد توجه والا حضرت شاهپور غلامرضا قرار گرفت»، اطلاعات، تهران، 27 / 9 / 1337 ش، س 33، شم 792‘9؛ تحقیقـات میدانی مؤلف؛ دانشکدۀ توانبخشیِدانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران (مل )؛ سامگیس، بنفشه، «هر ثانیه خمیدهتر»، شرق، تهران، 12 / 7 / 1382 ش، س 1، شم 33؛ فناییمهر، کامران (از ساکنان قدیمی پرورشگاه معنوی)، کمالی، محمد (از استادان دانشکدۀ توانبخشی)، کنزی، مسعود (نخستین رئیس دانشکدۀ توانبخشی)، مصاحبه با مؤلف؛ نیز: