افجهای \ afjeʾī\ ، نصرالله (ز 1312 ش/ 1933 م)، خوشنویس معاصر و از پیشگامان هنر نقاشی ـ خط در ایران. وی در قلهک شمیران متولد شد و دورههای ابتدایی و دبیرستان را در مدرسۀ جم قلهک گذراند. برپایی کلاسهای هنری توسط مربیان و معلمان هنر تأثیر بسزایی در کشف استعدادهای هنری دانشآموزان آن روزگار داشت. نصرالله افجهای در دوران مدرسه، هرگاه فرصتی مییافت بههمراه دوستانی همچون علیاکبر صادقی (نقاش)، به نقاشیِ طبیعت روستاهای شمیران مانند الٰهیه، داوودیه، پسقلعه، گلابدره و جز آنها میپرداخت و تابلوهای خود را توسط آواک هایراپتیان که در خیابان نادری فروشگاه داشت، به فروش میرساند. افجهای در 15سالگی در نقاشخانۀ استاد جویایی در خیابان دروازهدولت مشغول به کار شد و سپس به همراه شماری از دوستان خود آتلیهای مستقل راهاندازی کرد (افجهای، نور ... ، 13). پس از دوران تحصیلات مدرسه، به مدت یکسال در کانون آگهی مینیاتور، واقع در لالهزار، نزد رسام عربزاده که استاد طرح و بافت فرشهای هنری بود، مشغول به کار شد. در آن کارگاه با استاد محمدولی کیمیاقلم آشنا شد. او در 1333 ش برای نخستینبار از این استاد تعلیم خط گرفت (کاشفی، 65). افجهای به مدت 18 ماه در کارگاه عربزاده فعالیت داشت و نزد کیمیاقلم خطوط ثلث، نستعلیق و شکستهنستعلیق را آموخت («خلاصه ... »، بش ). در همین ایام، همانجا با استاد علیاکبر کاوه (شاگرد عمادالکتاب) آشنا شد که بعدها در 1343 ش نزد او به عنوان شاگرد خصوصی به فراگیری خط مشغول شد. افجهای در آبان 1336 در طبقۀ دوم پاساژ علمی واقع در خیابان شاهآباد (جمهوری کنونی)، نزدیک بهارستان به همراه هنرمندانی چون علیاکبر صادقی، علیرضا بصیری و محمود بصیری آتلیۀ «هفت» را تأسیس کرد. این آتلیه پس از چندی محل رفتوآمد هنرمندانی چون مرتضى ممیز، پرویز کلانتری، عباس کیارستمی و بسیاری از هنرمندان سرشناس امروزی شد. او در 1341 ش، ازدواج کرد که حاصل آن 3 فرزند دختر و یک پسر است. استخدام در سازمان برنامه و بودجه نقطۀ عطفی در زندگی او بود (افجهای، همانجا). افجهای پس از مدتی برای دریافت امتیازات اداری در سازمان برنامه و بودجه، جهت گرفتن مدرک خوشنویسی به انجمن خوشنویسان راه یافت و به طور رسمی عضو انجمن شد و نزد حسین میرخانی به فراگیری خط پرداخت. در آن ایام دورۀ چهارسالۀ انجمن را طی دو سال به پایان رساند و در 1350 ش، موفق به کسب بالاترین درجۀ خط، «ممتاز» و «استادی» شد («خلاصه»، بش ). او گرچه به محضر میرزا رضای کلهر، خوشنویس عهد قاجار، راه نیافت، اما مکتب او را از ورای آثار ارزشمندش دریافت کرد. افجهای کلهر را خوشنویسی یافت که با بیانی تازه و محکم کتابتی را ارائه کرده است که روزبهروز ماندگارتر میشود. شیوۀ کلهر در کشیدگی، کرسیبندی و ریتمها تأثیر فراوانی بر خط وی داشت (افجهای، «موازنه ... »، 87). در زمانی که افجهای در انجمن خوشنویسان مشق خط میکرد، هنر خوشنویسی تنها به سبک سید حسین میرخانی بود که این شیوه نیز در نهایت به مکتب میرزا رضا کلهر منتهی میشد. افجهای در این ایام به تدریج، خوشنویسی محض و سنتی را رها کرد و با وارد کردن رنگ به خـوشنویسی، شیـوۀ «نقاشی ـ خط» را آغاز نمود (کاشفی، همانجا). او معتقد است نخستین کسی است کـه اصطلاح نقاشی ـ خط را در تاریخ هنر معاصر ایران بهکار برده است (گودرزی، 160؛ قس: آغداشلو، 190-191، که مافی، احصایـی و رسـولـی را نیـز از مبـدعـان نقـاشی ـ خط میداند). افجهای خوشنویسی و نقاشی ـ خط را اینگونه تعریف میکند: «خوشنویسی براساس زیبایینویسی حرف، کلمه، سطر و صفحه، طبق الگوی مکتبی معین انجام میشود که پیام آن همان انتقال متنی است که نوشته میشود و در بخش فنی ارائۀ شیوۀ خصوصی است. اما در نقاشی ـ خط، عناصر اصلی، حروف الفبا هستند. در این شیوه رنگ، اندازه و فرم مفهوم پیدا میکند و بهطورکلی تا آنجا که ممکن است ساختار آن براساس مفهوم کلام شکل مییابد» («خلاصه»، بش ). افجهای در پاسخ بـه اینکه آیـا نقاشی ـ خط بدعتی در کار خوشنـویسی است یـا نه؟ میگوید: نقاشی ـ خط یک زبان گرافیکی است؛ گرافیک نیز یک زبان بینالمللی و زبان اشاره و تلویحی است که پیام خود را به تمام نقاط جهان انتقال میدهد. همچنین نقاشی ـ خط هنری است که منحصر به شخص و مقطع مشخصی نیست، بلکه از دیرباز به شکلهای متفاوت وجود داشته است؛ خط طغرای زمان سلجوقیان و یا بعدها آثاری نظیر مرغ بسمالله و تصاویر مختلفی که به کمک خط در معماری اسلامی و بناهای تاریخی ایجاد شده، به نـوعی به شیوۀ نقاشی ـ خط است («نقاشی ـ خط ... »، 64-66). افجهای که نویسندۀ سورۀ بقره به شکل دوایر بیپایان است، میگوید: «نزول قرآن در هر دورهای، خط ویژۀ متناسب آن دوره را داشته است؛ در صدر اسلام به شکل خط کوفی بوده است و امروزه بنا به ضرورت زمان و مکان و انتخاب کاتب، خطوط نسخ، ثلث، نستعلیق و دیگر خطوط کاربرد مییابند. با تغییر نگرش در دورۀ معاصر، خطوط نیز تغییر مییابند و به شکلهای متفاوتی همچون نقاشی ـ خط تبدیل میشوند» («بالندگی ... »، بش ). افجهای با بهکارگیری مصالح گوناگونی چون: چرم، مس، چوب، برنز، رنگ و بوم تجربیات تازهای به دست آورد و به ارزشهای تکنیکی جدیدی دست یافت؛ مس را به یاد خط ناخن برجسته کرد و با فرورفتگیهایی که در چرم ایجاد کرد به گونهای یادآور سوختهکاری شد و برنز را در اندیشۀ قالبگیری به کار بست و با مطالعۀ آثار هنر سنتی و نوین به حرکتی شخصی دست یافت. او که شیفتۀ معماری اسلامی و بناهای مذهبی بود، از کاشیکاری و کتیبههای کاشیکاریشده الهام گرفت؛ در ابتـدا از خطوط معقلی (بنایی) در بنـاها بهره یافت؛ آنها را بر روی سطوح مختلفی آزمود و سپس بر روی حرکت نرم حجمها تجربه کرد. بدینترتیب تابلوهای خود را از قالب سطح به حجم پیش برد. گاه طرحها و حروف را با فلز میبرید و زیر صفحۀ مسی قرار میداد، از انواع لاستیکهای کهنه استفاده میکرد و چرم را میان دو صفحۀ زیرین و زبرین آغشته به مواد و کلیشۀ اصلی مینهاد و مجموعه را زیر دستگاه پرس قرار داده، آثاری متنوع به وجود میآورد (کاشفی، 66). افجهای در زمینۀ به کارگیری انواع خطوط ازجمله ثلث، بنایی، نستعلیق و شکستهنستعلیق آثار متنوعی را پدید آورده است. در آثارش حروف و کلمات ریز است و تکرار آنها ترکیبات منحصر به فردی را ایجاد کرده است. در برخی از آثار او حروف و کلماتِ بزرگ بر روی زمینهای از کلمات و حروف ریز بدون بیان مفهومی خاص، ترکیبهای جدیدی را پدید آوردهاند. او با بهرهگیری از هنرهای سنتی ایرانی، و پرداختن به مسائل جدید هنر و تجلی آن در قلمرو هنرهای تجسمی، رویکرد خلاقانهای به هنر خطاطی داشته است. بخش عمدهای از آثار افجهای تحت تأثیر قرآن کریم و ادبیات عرفانی است. همچنین دستمایههای فرهنگ ایرانی از دیگر محتواهای تأثیرگذار بـر آثـار ویاند، و در برخی از آثارش ردپای خاطره نیز آشکار است (نعمتی، 44). آرشیوی از او را میتوان در موزۀ هنرهای معاصر تهران، موزۀ ملی قرآن کریم، موزۀ امام علی (ع) تهران، موزۀ هنرهای معاصر کرمان (علیاکبر صنعتی)، موزۀ آستان قدس رضوی و کاخ ـ موزۀ سعدآباد مشاهده کرد («خلاصه»، بش ). افجهای نمایشگاههای انفرادی و گروهی فراوانی نیز در داخل و خارج از کشور داشته است. او در 1372 ش نشان درجۀ یک هنر را از وزارت فرهنگ و ارشاد دریافت کرد و در فاصلۀ سالهای 1360 تا 1374 ش، در دانشگاه تهران، دانشگاه الزهراء، مجتمع دانشگاهی هنر، دانشگاه تربیت معلم شهید باهنر، دانشگاه تربیت معلم شهید رجایی، دانشگاه سوره، تربیت معلم شهید شرافت و تربیت معلم شهید مطهری به تدریس پرداخته است. او همچنین خوشنویسیِ 72 رباعی از حکیم عمر خیام در کتاب شراب نیشابور (چاپ پاریس و برندۀ جایزۀ کتاب شانزِهلیزه) را برعهده داشت و در پروژههای بزرگی چون مجلس شورای اسلامی جدید (بهارستان)، نگارش کتیبۀ مسجد الغدیر، و گسترش حرم مطهر حضرت معصومه (ع) در قم شرکت داشته است (افجهای، نور، 13). او در 1387 ش در هفتمین همایش چهرههای ماندگار، چهرۀ ماندگار خوشنویسی شد و در همان سال با تـوجه بـه نیم قـرن فعالیت هنـری در زمینۀ نقاشی ـ خط و پراکندگی آثارش در موزههای مختلف و نزد مجموعهداران ایرانی و خارجی، بخشی از آثار خود را در کتابی با عنوان نور و نگار، گردآوری کرد.
مآخذ
آغداشلو، آیدین، آسمانی و زمینی، تهران، 1385 ش؛ افجهای، نصرالله، «موازنهای میان بدعت و سنت»، فصلنامۀ هنـر، تهران، شم 8؛ همو، «نقاشی ـ خط یک زبان بینالمللی است»، کیهان فرهنگی، تهران، 1367 ش، س 5، شم 11؛ همو، نور و نگار، تهران، 1387 ش؛ «بالندگی هنر خوشنویسی در مکتب وحی»، خبرگزاری قرآنی ایران (مل )؛ «خلاصۀ زندگی و فعالیتها»، افجهای (مل )؛ کاشفی، جلالالدین، «تلفیق عناصر همگن در کالبد شکل و رنگ»، فصلنامۀ هنر، تهران، شم 10؛ گودرزی (دیباج)، مرتضى، جستوجوی هویت در نقاشی معاصر ایران، تهران، 1385 ش؛ نعمتی، بنفشه، «مفاهیم سهگانه در آثار نصرالله افجهای»، ایران، تهران، 1388 ش، شم 8؛ نیز: