افشار یزدی، بنیاد موقوفات\ bonyād-e mowqūfāt-e afšār-e yazdī\ ، بنیادی غیرانتفاعی برای فعالیتهای فرهنگی، علمی و آموزشی. این بنیاد در شمال خیابان ولیعصر، در محلۀ باغ فردوس شمیران واقع است. دکتر محمود افشار یـزدی (1273 ش، یـزد ـ 1362 ش، تهران)، هستۀ نخستین این بنیاد را در 1337 ش تشکیل داد و اندوختههای مالی و بخشی از املاک روستایی و مستغلاتش را تا 1341 ش در 5 مرحله وقف بنیاد کرد (افشار، 31-32، 47، 67، 69، 73، 77؛ تحقیقات ... ). مهمترین رقبات وقف از این قرار است: 1. قطعه بـاغی بـه مساحت 239‘10 مـ2 در محلـۀ بـاغ فـردوس شمیران که ساختمان لغتنامۀ دهخدا در آن واقع است. این محل در 1352 ش، طبق قراردادی از سوی واقف به دانشگاه تهران سپرده شد. مؤسسۀ باستانشناسی، وابسته به دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران هم که در همین باغ قرار دارد، در 1354 ش به دانشگاه تهران سپرده شد؛ 2. چند قطعه زمین نزدیک به هم، در حوالی بولوار میرداماد که دبستان، مدرسۀ راهنمایی و دبیرستان دکتر محمود افشار با توافق میان بنیاد و وزارت آموزش و پرورش، در آنجا ایجاد شده است؛ 3. زمینهای کشاورزی در روستای مبارکآباد بهشتی در شهر ری که در اختیار کشاورزان صاحب نسق قرار دارد. بخشی از این زمینها در اختیار تعاونی آموزش و پرورش شهر ری قرار گرفته، و برای فرهنگیان حدود 700 باب خانۀ مسکونی در آنجا ساخته شده است؛ 4. قطعه باغی در یکی از روستاهای یزد که در اختیار آموزش و پرورش قرار گرفته، و دبستانی در آنجا ساخته شده است (همو، مقدمه، 9، 83-87؛ نیز تحقیقات). واقف برای هدفهای خیرخواهانه و فرهنگی خود، تأسیس مراکزی را پیشبینی کرده است؛ ازجمله: تأسیس برخی مراکز آموزشی و بهداشتی، مانند بهبودستان، به منظور ایجاد مکانی برای آسایش و آرامش سالخوردگان و بیمارانی که دورۀ نقاهت را میگذرانند (همو، 26-27)؛ ایجاد کودکستان و باغ کودکان شبانهروزی با تجهیزات و امکانات رفاهی؛ ایجاد آموزشگاههایی از قبیل مدرسۀ عالی علوم سیاسی و اجتماعی و مدرسۀ ملی زبان و ادبیات فارسی؛ ایجاد کتابخانه و قرائتخانه (همو، 21-22، 64) که شماری از آنها تا این زمان (1386ش) تأسیس و دایر شده است؛ افزون بر اینها، ساختمان زبان فارسی، که براساس قراردادی در 1380 ش با دانشگاه تهران، برای استقرار سازمان لغتنامه و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی برای خارجیان ایجاد شده است و در حال حاضر دانشجویان خارجی دانشگاه تهران برای فراگیری و تقویت زبان فارسی در آن مکان آموزش میبینند (همو، مقدمه، 9؛ تحقیقات). واقف در حیات خود حسابهای ذخیرهای در یکی از بانکها افتتاح کرده بود تا از سود حاصل، برای مقاصد بنیاد استفاده شود. مخارج جاری بنیاد از محل سود همان حسابها و اجارۀ رقبات تأمین میشود؛ در ضمن واقف نحوۀ مخارج آن را برای کمک به مجلۀ آینده و چاپ کتاب در زمینۀ زبان و ادبیات فارسی و تاریخ ایران و اعطای جوایز نیز پیشبینی کرده است (افشار، 54-55). واقف عدهای را نیز به عنوان متولیان بنیاد در نظر گرفته بود، ازجمله: 5 تن از مقامات کشوری (رئیس مجلس شورا، رئیس دیوان عالی کشور، وزیر بهداشت، وزیر آموزش و پرورش و رئیس دانشگاه تهران) که به آنان متولی مقامی گفته میشود؛ چند تن از افراد معتبر مملکتی که اغلب از دوستان واقف بودند و دو تن از فرزندان خود او (جمعاً 6 تن) که به اینان متولی منصوص و منسوب میگویند. متولیان، جمعاً 11 تن، هیئت مدیرهای متشکل از 5 تن را برمیگزینند که بنیاد موقوفات را اداره میکند (همو، 48-51، 68، 70). شورای متولیان هر سال یک یا دو بار تشکیل جلسه میدهد و خطمشی و سیاستهای کلی را معین میکند (همو، 50). نشر کتاب در زمینههای لغت و دستور و ادبیات فارسی، جغرافیای تاریخی و تاریخ ایران، از دیگر هدفهای اصلی و عمدۀ واقف است (همو، 20-21). بنیاد تا 1362 ش (سال مرگ واقف) حدود 15 عنوان کتاب منتشر کرد. از آن سال تا این زمان حدود 105 عنوان در همان موضوعات منتشر شده است. از جمله انتشارات موقوفه، سلسلهای است به نام ناموارۀ دکتر محمود افشار که پس از دهمین جلد با نام «پژوهشهای ایرانشناسی» انتشار مییابد. در این سلسله فقط مقالات مربوط به تحقیقات ایرانی به چاپ میرسد. به موجب نظر واقف، فرزند ارشد ایشان، ایرج افشار، استاد بازنشستۀ دانشگاه تهران، انتشارات را در زمان حیات سرپرستی میکردند. انتخاب کتاب برای چاپ توسط هیئتی پنجنفره از کتابشناسان و استادان خبره صورت میگیرد، و طبق خواستۀ واقف، هر سال به یک ایرانشناس خارجی یا دانشمند ایرانی جایزۀ ویژۀ «ادبی و تاریخی» اهدا میشود (افشار، مقدمه، 9، 10؛ نیز تحقیقات). منوچهر ستوده، استاد بازنشستۀ تاریخ دانشگاه تهران، در 1382 ش باغ 10هکتاری خود را در مازندران، به منظور مقاصد و اهداف فرهنگی و علمی در اختیار بنیاد موقوفات قرار داد، تا پس از مرگش از آن در راه اجرای نیات بنیاد استفاده شود (همو، 93-94). چگونگی اداره و کار و فعالیت بنیاد در کتابچهای به نام پنج وقفنامه نوشته شده است.