آذری، قهوهخانه \qahve-xāne-ye āzarī\، قهوهخانهای واقع در میدان راهآهن، ابتدای خیابان ولیعصر.
عبدالحمید آذریپور اصفهانی این قهوهخانه را در 1327 ش/ 1948 م، بنیاد نهاد. طرح بازسازی و احیای قهوهخانۀ آذری همراه با دیگر قهوهخانههای سنتی شهر تهران به سفارش معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، زیر نظر دفتر پژوهشهای فرهنگی از خرداد 1372 آغاز، و در تاریخ 1/ 5/ 1384 ش، این قهوهخانه جزو ابنیۀ فرهنگی ـ تاریخی ثبت گردید. قهوهخانۀ آذری دو نوبت در سالهای 1381 ش/ 2002 م و 1389 ش/ 2010 م، جایزۀ بینالمللی جذب توریست، هتل و صنعت سوروساتچینی را در مادرید اسپانیا بهعنوان یکی از مؤسسات و سازمانهای برتر در زمینۀ جهانگردی و مهماننوازی دریافت کرده است. ساختمان قهوهخانه حدود 270 مـ2 مساحت دارد که شامل یک فضای سرپوشیده (تالار قهوهخانه)، یک حیاط و یک آشپزخانه است. فضای سرپوشیده در ضلع غربی خیابان ولیعصر واقع شده است و حیاط قهوهخانه در پشت این فضا و در قسمت غربی آن جای دارد. ساختمان قهوهخانه به چند فضای سرپوشیده، نیمهبسته و باز با کاربریهای گوناگون تقسیم میشود. فضای سرپوشیده یا اصلی ساختمان، دربرگیرندۀ بخشهای ارتباطی، خدماتی و پذیرایی است و ورودی قهوهخانه در همین قسمت واقع شده است. فضای باز یا سرگشودۀ آن، که حیاط یا باغچۀ قهوهخانه است، کاربری پذیرایی و ارتباطی دارد. فضای نیمهبستۀ قهوهخانه در انتهای حیاط ساخته شده، و شامل یک صفه یا سکوی سقفدار آجری با پیشانی آجرکاری است که دارای کارکردهای مختلف نمایشی ـ هنری و پذیرایی است. تالار سرپوشیدۀ قهوهخانه به شکل L، و یک بازوی آن باریکتر از بازوی دیگر است. بازوی باریک در ابتدای تالار قرار گرفته، و پیشخوانِ قهوهخانه در میان آن ساخته شده است. تالار اصلی پذیرایی یا شاهنشین قهوهخانه در بازوی پهن و گشاد فضای سرپوشیده قرار دارد. این تالار در ضلع غربی از طریق دو دهانه با درها و پنجرههای شیشهای الوان و شمسهدار به فضای باز یا حیاط قهوهخانه راه مییابد و از آن نور میگیرد. روی دیوارهای ضلع جنوبی، شمالی و شرقیِ تالار قابهایی کاهگلی با دور گچی تعبیه شده که روی آنها را با تابلوهای نقاشی و عکسهای پهلوانان ورزش باستانی پوشاندهاند. این درگاه را با شمایل امیر مؤمنان علی (ع) و چراغهای پایهبلند بلوری شرابهدار آراستهاند. در میان این فضا حوضچهای مستطیلشکل، سنگی و پاشویهدار با پوششی از کاشی آبیرنگ و جایی برای قراردادن قلیان یا گلدان در چهارگوشۀ لبۀ آن، تعبیه شده است. بساط سماور و چای در بخشی از فضای سرپوشیده، و وسایل پختوپز در آشپزخانهای در ضلع جنوبی حیاط قرار دارد. حیاط قهوهخانه دارای باغچهای با چند درخت و درختچه است. پیش از این، حوضی در وسط حیاط بوده که آن را پر کردهاند. فضاهای داخلی قهوهخانه با مجموعهای از اینگونه تابلوها تزیین شده است: شمایل حضرت امیرالمؤمنین (ع)؛ یک نسخۀ عکسی از آثار نقاشی سدۀ 11 ق/ 17 م؛ تابلوهایی از آثار استادان مکتب نقاشی قهوهخانه، مانند استاد حسین همدانی و استاد حسن اسماعیلزاده؛ عکسهای چند تن از پهلوانان و کشتیگیران و زورخانهکاران برجسته و نامدار قدیم ایران، مانند پهلوان ابراهیم یزدی، پهلوان اکبر خراسانی و پهلوان حاج سید حسین رزاز.
مجموعهای از اسباب و ظروف سفالی، چینی، شیشهای، چوبی و فلزی، ازجمله اسباب سماور و چای، اسباب دود و دم، و ظروف غذاخوری، رفها و طاقچههای قهوهخانه را زینت میبخشد. قاب کاهگلی دیوار ضلع غربیِ ایوان قهوهخانه با بعضی از وصلههای درویشی و علامتهای صنفی آراسته شده است. سخنوران و نقالان به هنگام سخنوری و نقالی در ایوان، از این دیوار همچون سردمی آراسته به نشانهها و علامات درویشی و صنفی استفاده میکنند. این اشیاء عبارتاند از: تختهپوست، تبرزین، کشکول، رشمه، منتشا، هزارگره، شاخ نفیر، چنته، شمشیر، خنجر، کلاهخود، سپر، مطراق، زنگ و دندان نهنگ. یک توق با تیغه یا زبانۀ فولادی بلند در حیاط قهوهخانه، پای حوض قرار دارد. روی این تیغه و در سینۀ آن شمایل حضرت رسول (ص) تعبیه شده است که قرآن در دست دارد، و در بالای زبانه، شمایل حضرت علی (ع) واقع است که در کناره و اطراف آن، آیاتی از قرآن کریم کندهکاری شده است. در دو سوی تیغۀ فولادی روی محور افقی دو پرندۀ فلزی به قرینه نشاندهاند. روی دو زائده در چپ و راست زبانه هم دو سر اژدها با دهان باز جاسازی شده است. چند تخته طاق شال ترمه و دو تکه پارچۀ سبز نیز زینتبخش محور افقی است. توق یکی از نشانهای دینی و علامتهای پاتوقداران قدیم در تکیهها و در قهوهخانههای معتبر بوده است. این توق بهعنوان نشانهای از آن رسم و سنت، به یاد گذشتهها و گذشتگان، در قهوهخانه جای گرفته است. معماری ساختمان قهوهخانه ساده و معمولی است و از آرایهها و تزیینهای معمول در قهوهخانههای قدیم، هیچ اثر و نشانی در آن نیست. بنابه گفتۀ قهوهخانهدار، در گذشته فضای سرپوشیدۀ قهوهخانه آینهکاری داشته، و چند تابلوی نقاشی از داستانهای شاهنامه آرایۀ دیوارهای آن بوده است. سالها در این قهوهخانه بساط نقالی و شاهنامهخوانی و بعضی از بازیهای مرسوم در قهوهخانهها مانند ترنابازی بر پا میشده است. چند سال هم مرشد برزو، نقال مشهور تهران، در آن نقل گفته است. در شبهای ایام محرم نیز در قهوهخانه مجلس ذکر مصیبت بر پا بوده است، اما اکنون در آنجا برنامۀ نقالی و شاهنامهخوانی و مجلس عزاداری بر پا نمیشود.
مأخذ
آذری، مصطفى (مالک قهوهخانۀ آذری)، گفتوگو با مؤلف.