responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 55

احمدیه، مریض خانۀ نظامی


نویسنده (ها) : مسعود تاره

آخرین بروز رسانی : سه شنبه 5 دی 1402

تاریخچه مقاله

احمدیه، مریض‌خانۀ نظامی \marīz-xāne-ye nezāmī-ye ahmadiy(yy)e\، از نخستین بیمارستانهای نظامی تهران (تأسیس: 1333 ق/ 1915 م).
مریض‌خانۀ احمدیه به پیشنهاد و نظارت امیرخان اعلم در حوالی میدان مشق یا میدان توپ‌خانه (حکمت، 2/ 500)، در محل قورخانۀ کهنه ( ایران، 1337 ق، شم‌ 451، ص 2) ساخته شد. امروزه در محل بیمارستان، ایستگاه متروی امام خمینی جای دارد.
امیرخان اعلم فرزند علی‌اکبر خان آشوری معتمدالوزاره، از صاحب‌منصبان وزارت امور خارجه بود. امیرخان تحصیلات پزشکی خود را در نوجوانی در مدرسۀ طبی فرانسوی بیروت آغاز کرد، اما درپی مرگ پدر در 1317 ق/ 1899 م، تحصیل خود را نیمه‌کاره رها کرد و به ایران بازگشت تا به امور خانواده رسیدگی کند. پس از چندی، با مساعدت میرزا نصرالله خان مشیرالدوله، وزیر امورخارجۀ وقت که با پدرش سابقۀ دوستی داشت، به عنوان یکی از 20 دانشجوی پزشکی برگزیده به اروپا اعزام شد. در اروپا تحصیلات خود را در مدرسۀ نظامی طبی شهر لیون فرانسه ادامه داد و پس از 3 سال، با دریافت درجۀ دکتری، مدتی در دارالمعلمین نظامی پاریس و مریض‌خانه‌های نظامی و غیرنظامی فرانسه خدمت کرد. او رسالۀ دکتری خود را با عنوان حفظ‌الصحه و اسلام نگاشت.
امیرخان اعلم در 1324 ق/ 1906 م، به ایران بازگشت (یغمایی، 285-286). وی داماد وثوق‌الدوله بود و در طول دوران خدمت، سمتهایی چون رئیس اطبای ژاندارمری، رئیس اطبای نظام، رئیس مریض‌خانۀ احمدیه، رئیس مریض‌خانۀ اطفال و نسوان، و رئیس حفظ‌الصحۀ دولتی را بر عهده داشت و به نمایندگی مجلس نیز انتخاب شد (سالور، 6/ 4850).
امیراعلم در 1330 ق/ 1912 م، مأمور تنظیم تشکیلات بهداری ژاندارمری شد و در طی همین مأموریت، بیمارستان نظامی احمدیه را به نام احمد شاه قاجار تأسیس کرد (فراهانی، 2/ 111). به‌گفتۀ امیراعلم، درخواست ساخت بیمارستان از سوی مسئولان وزارت جنگ با استقبال چندانی روبه‌رو نشد و مسئولان وزارت جنگ تنها به واگذاری زمین قورخانۀ قدیم به‌منظور ساخت بیمارستان اکتفا کردند. امیراعلم به دلیل کمبود منابع مالی، به‌ناچار بخشی از منابع را خود تأمین کرد و سرانجام ساخت بیمارستان با تأخیر سه‌ساله پایان یافت ( ایران، همانجا). همچنین مجلس شورای ملی در ربیع‌الاول 1333/ فوریۀ 1915، مبلغی را از محل تدارکات مجلس برای تکمیل بیمارستان احمدیه اختصاص داده بود. امیراعلم نیز یک بار مبلغ 500‘2 قران برای ادامۀ فعالیت بیمارستان کمک کرد. برخی با استناد به چنین کمکهای خیرخواهانه‌ای به‌غلط تصور کرده‌اند که بیمارستان احمدیه از نوع خیریه بوده است (ملک‌زاده، 234).
این بیمارستان همواره عنوان نظامی داشت و بودجۀ ماهانه‌ای به مبلغ 000‘1 تومان برای ادارۀ آن در نظر گرفته شده بود. در این بیمارستان بخشی با عنوان «محکمۀ عمومی» یا مطب عمومی، ویژۀ مراجعۀ بیماران فقیر وجود داشت؛ در این بخش از بیماران وجهی بابت درمان دریافت نمی‌شد (وطن، شم‌ 11، ص 1).
در مریض‌خانۀ احمدیه امکان بستری 50 بیمار وجود داشت (بلاغی، 269). در این بیمارستان 10 تخت بیمارستانی بـرای درمان نیروهای پلیس، 30 تخت بـرای درمان نظامیان، اعم از ژاندارمری، قزاق و توپچی، و 10 تخت باقی‌مانده برای درمان بیماران بی‌بضاعت اختصاص داشت. پزشکان بیمارستان نظامی احمدیه در آغاز تأسیس آن عبارت بودند از: غلامحسین خان آشوری برادر امیراعلم، فارغ‌التحصیل مدرسۀ طبی نظامی استانبول؛ علی‌رضا خان بهرامی مهذب‌السلطنه، متخصص در کحالی (چشم‌پزشکی)؛ سعید خان، فارغ‌التحصیل مدرسۀ طبی پاریس و جراح بیمارستان؛ سید عبدالوهاب خان و حسن ‌خان، فارغ‌التحصیلان مدرسۀ طبی تهران و مأموران طب قانونی (یغمایی، 287- 289).
از دیگر پزشکانی که در مریض‌خانۀ احمدیه فعالیت داشتند، می‌توان از لقمان‌الملک نام برد که چندی پزشک جراح بیمارستان بود (باستان، 34). از غلامحسین آشوری که پیش‌تر بدو اشاره شد، با عنوان مدیر یا رئیس مریض‌خانۀ احمدیه یاد شده است (روستایی، 2/ 5-6). گفته‌اند مهدی ملک‌زاده، پسر ملک‌المتکلمین و نویسندۀ کتاب تاریخ انقلاب مشروطۀ ایران نیز، چندی رئیس بیمارستان احمدیه بود (بامداد، 4/ 168). همچنین می‌توان از سعید مالک نام برد که در 1293 ق (با درجۀ نظامی سلطانی سروانی) طبیب بیمارستان احمدیه بود. یوسف میر در 1300 ش، پس از پایان تحصیلات به تهران آمد و به‌عنوان پزشک نظامی در مریض‌خانۀ احمدیه به طبابت می‌پرداخت. عبداللطیف حکیم‌السلطنه و ابوالقاسم کیا از دیگر پزشکانی بودند که در بیمارستان احمدیه به طبابت اشتغال داشتند (روستایی، 2/ 228- 229، 415). عبدالله خان احمدیه که از دانش‌آموختگان پزشکی دارالفنون در 1333 ق/ 1915 م، بود، با درجۀ ماژور یا سرگرد در بیمارستان احمدیه فعالیت داشت؛ او به‌همین سبب نام فامیل احمدیه را برای خود برگزید (سبزی، 203-204).
بنابر آماری که رئیس بیمارستان در 1337 ق/ 1919 م، منتشر کرده است، مریض‌خانۀ احمدیه از بدو تأسیس تا این تاریخ در بخش طبی بیش از 21 هزار، در بخش جراحی بیش از 17 هزار، و در بخش کحالی حدود 20 هزار مراجعه‌کننده داشت و درمجموع بیش از 57 هزار تن به آن بیمارستان مراجعه کرده بودند. از مجموع بیمارانی که در بیمارستان بستری شدند، 74 تن فوت کردند. گویا بخش مهمی از آمار مراجعه‌کنندگان به مریض‌خانۀ احمدیه به مراجعۀ بیمارانی مربوط می‌شد که نیازی به بستری‌شدن نداشتند. برپایۀ آمار موجود در ابتدای 1301 ش، روزانه 150 بیمار به مریض‌خانۀ احمدیه مراجعه می‌کردند (شفق ... ، 3؛ روستایی، 1/ 180).
دربارۀ چگونگی خدمات پزشکی و نگهداری از بیماران در بیمارستان احمدیه گزارش رسمی برجای نمانده است. از خاطرات سید محمد کمره‌ای (1/ 192، 267) این‌گونه پیدا ست که گویا برای بیماران بستری از خانه غذا می‌بردند؛ اما همو در جای دیگر (1/ 375) رسیدگی به وضع بیماران در مریض‌خانۀ احمدیه را خوب توصیف کرده، و مدعی است «مریضها آرزو باید بکنند که در آنجا جا داشته باشند». روزنامۀ وطن در 1339 ق، در دو شماره، مقاله‌ای انتقادآمیز با عنوان «نظری به مریض‌خانۀ احمدیه» دربارۀ وضعیت ادارۀ بیمارستان احمدیه منتشر کرد. نویسنده به‌تندی در مورد رئیس بیمارستان سخن گفته و اشاره کرده است که بخش مهمی از بودجۀ بیمارستان به‌جای تأمین هزینۀ بیماران به جیب رئیس بیمارستان می‌رود. بنابر این نوشته، بیمارستان احمدیه ماهیانه 500‘1 تومان بودجۀ دولتی داشته است. بیماران نظامی پس از پذیرش در بیمارستان به‌صورت رایگان درمان می‌شدند، اما بیماران غیر نظامی، روزانه 3 تومان برای بستری‌شدن در بیمارستان پرداخت می‌کردند. نویسنده در ادامه می‌افزاید: با این حال بیمارستان مقروض است و هنوز بخش مهمی از مطالبات دواخانۀ خورشید را برای تأمین دارو پرداخت نکرده است و حتى حقوق کارکنان بیمارستان نیز با تأخیر چندماهه پرداخت می‌شود. او دربارۀ تغذیۀ بیماران می‌نویسد: غذای معمول بیماران آبگوشت است که «آبِ اول آن» صرف غذای رئیس مریض‌خانه و دوستان و بستگان او می‌شود، آب دوم نصیب ناظر و اعضای صحی (کادر درمانی)، و آب سوم متعلق به عملجات آشپزخانه می‌گردد و سرانجام هرچه باقی ماند، به بیماران اختصاص می‌یابد (وطن، شم‌ 10، ص 1، شم‌ 11، ص 1).
مریض‌خانۀ احمدیه بیمارانِ فوری (اورژانسی) را نیز می‌پذیرفت. سالور از حادثۀ تصادف درشکه‌ای سخن دارد که مصدومان را به بیمارستان احمدیه منتقل کردند (8/ 6031).
در جنگ رباط‌کریم و رویارویی نیروهای ملّیون با سربازان روسی، که کشته و مجروح بسیاری بر جای گذاشت، امیرخان اعلم و ابوالقاسم خان مجروحان را برای درمان به مریض‌خانۀ احمدیه انتقال دادند (آذری، 82). همچنین در اواخر دورۀ قاجار هنگامی که به جان سید حسن مدرس سوءقصد شد و براثر اصابت گلوله زخمی گشت، او را برای درمان به بیمارستان احمدیه منتقل کردند (مشایخ، 4).
رضا خان، پیش از رسیدن به سلطنت، و در دوره‌ای که سردارسپه بود، چند بار برای بازدید از بیمارستان احمدیه به آنجا رفته، و هربار مبلغی را به‌منظور تأمین هزینۀ درمان بیماران بی‌بضاعت به بیمارستان کمک کرده بود ( ایران، 1337 ق، شم‌ 438، ص 2).
مریض‌خانۀ احمدیه در دورۀ پهلوی اول (ح 1306 ش) به مریض‌خانۀ سپه تغییر نام داد (مشایخ، همانجا) و امروزه اثری از این بیمارستان نیست. گفتنی است شهریار، شاعر مشهور، دورۀ انترنی خود را در بیمارستان سپه گذرانده بود (علیزاده، 351).

مآخذ

آذری شهرضایی، رضا، «شیر و خورشید سرخ ایران: از تدبیری سیاسی تا ضرورتی اجتماعی، 1285 تا 1304 شمسی»، گفت‌وگو، 1381 ش، شم‌ 35؛ ایران، تهران، 1334 ق بب‌ ؛ بـاستـان، نصرت‌الله، «دفـاع دوستی از دوستی»، یغما، 1347 ش، شم‌ 235؛ بامداد، مهدی، شرح‌حال رجال ایران، تهران، 1347 ش؛ بلاغی، عبدالحجت، تاریخ تهران، «قسمت مرکزی و مضافات»، قم، 1350 ش؛ حکمت، علی‌اصغر، ره‌آموز حکمت، به کوشش محمد دبیرسیاقی، قزوین، 1383 ش؛ روستایی، محسن، تاریخ طب و طبابت در ایران، تهران، 1382 ش؛ سالور، قهرمان میرزا (عین‌السلطنه)، روزنامۀ خاطرات، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، 1374-1380 ش؛ سبزی، فریدون و حسن تیموری، «تاریخچۀ پزشکی قانونی در ایران»، پزشکی قانونی، 1382 ش، شم‌ 32؛ شفـق سـرخ، تهـران، 1303 ش، س 3، شم‌ 232؛ علیـزاده، جمشید، «یادنامۀ سید محمدحسین شهریار»، بخارا، 1384 ش، شم‌ 43؛ فراهانی، حسن، روزشمار تاریخ معاصر ایران، تهران، 1385 ش؛ کمره‌ای، محمد، روزنامۀ خاطرات، به کوشش محمدجواد مرادی‌نیا، تهران، 1384 ش؛ مشایخ فریدونی، محمدحسین، «اسلام، اقبال و زبان فارسی در شبه قارۀ هند»، کیهان فرهنگی، 1368 ش، س 6، شم‌ 72؛ ملک‌زاده، الهـام، «وضعیت امورخیریـۀ تهـران در دورۀ مشروطیت»، گنجینۀ اسناد، 1385 ش، شم‌ 62؛ وطن، تهران، 1329 ق؛ یغمایی، اقبال، «امیراعلم، بیست‌وسومین وزیر معارف و اوقاف»، ماهنامۀ آموزش‌وپرورش، 1351 ش، شم‌ 65.

مسعود تاره

نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 55
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست