روته \ rūte\ ، روستایی از توابع بخش رودبار قصران، در شهرستان شمیران. روستای روته در فاصلۀ 3کیلومتری شمال شرقی فشم، و در °51 و ´17 طول شرقی، و °35 و ´53 عرض شمالی، و در ارتفاع 211‘2متری از سطح دریا و در فاصلۀ 500 متری سمت شمال جادۀ فشم به روستاهای زاگون (زایگان) و آبنیک جای دارد. این روستا در میان یکی از درهها و مسیلها واقع شده است که یکی از شاخههای رودخانۀ زاگِنهرو از شمال به جنوبِ آن جریان دارد. نام مناطق، مزارع و مراتع دست چپ این دره از جنوب به شمال بدین قرار است: بزغالهرو، پشت لارک (پشت رودخانه)، پشت میشچال، پشت ورجاری، گُلۀ ایژدره (محل لیز و سُرسُرهمانند)، دیملا (روبهروی دیمزار)، وَرسگُله (محلی که درختهای ورس یا سرو زیاد وجود دارد)، چالولی، گُزُلنسا (گُزُل نام علفی خاص، و نسا به معنی نُسم، یعنی جایی که آفتاب نمیتابد)، درۀ اَشْدَر، چشمۀ خونیک (چشمۀ خنک)، تخت اَلَرگ (محلی که گلپر زیاد میروید)، عاشقچال، بَندبُن (زیر بند، زیر گردنه)، خَرْمِسْچال (منطقهای صاف و تخت به وسعت حدود 10 هکتار)، کوه رِد، گردنۀ سُوتک، اِشکَسته (کوهی که سنگهای آن لاشهلاشه است)، چالمَمِجارک و گوشالیون (علفی که برگهایش شبیه گوش الاغ است). مناطق، مزارع و مراتع دست راست درهای که روستای روته در آن واقع شده است، از جنوب به شمال عبارتاند از: کِرمَن، پشتباغ، علینو، سودره (سو = تیزۀ کوه)، تخت اِستلک (اِستلک یعنی استخر کوچک)، سوربندی (بند و گردنهای که درخت سَرو دارد)، گردنۀ چالسودره، درۀ نوگاهک (درۀ باریک)، غازلِنگک، تنگدره، چال میونسو (طرف چال میانی)، گلاپشته، ریگچال، زرینچال، زردهبند (رنگ سنگهای محل زرد است)، پشت گاهدی، پشت دی (پشت ده)، جاخوردره (محلی که برای استفادۀ احشام آخور ساخته بودند)، پشت باکِدُرو، پشت تَهَک، گردنۀ آتشگاه، گردنۀ تَهَک، جُولنو (جُول یعنی تکه پارچه)، بند میرزا، اِسْبهریک (ریگ سفید)، خوشگه چال، زغالچال (معدن زغال سنگ)، کاظمچال، سیابند، انبار نو، چخماق سنگ، زردهکِر (کِر به نوعی خاص از کوه سنگی گفته میشود)، چال حاجی، چپنو، حیدرنو، مگسگُله (گُله به معنی دسته و گروه است)، گِرخونی، و گردنۀ ویوُن که به گردنۀ شمشک منتهی میشود. انتهای سمت چپ همین مسیر از بالا به پایین شامل پیاِستَل، کَمادار (کَما نوعی بوتۀ ساقهدار است که برگهای پهن دارد)، لارک نو و بند عزیز است. از دوراهی روته به سمت زایگان که جزو اراضی و مراتع روته به شمار میآید، شامل این مناطق است: الف ـ دست راست همهن و درۀ حَسَنْدَر؛ ب ـ سمت چپ از غرب به شرق پُشت پیتون، پشت بالوا، پشت انبارک و سَر درینگِه. روستای روته در تابستان حدود 200، و در زمستان نزدیک 50 خانوار جمعیت دارد. بیشتر مردم روستای روته دارای نام خانوادگی سیدعلی، و از سادات طباطبایی بودند. در سالهای اخیر بسیاری از افراد نام خانوادگی سیدعلی را تغییر داده، و نامهای دیگری برگزیدهاند. امروزه نامهای خانوادگی آنها بدین شرح است: سیدعلی، میرهاشمی، عباسمیری، حسینی، میرعلی مرتضایی، میرعابدینی و میرعلی؛ و «کیایی» و «حسنخانی» که از سادات نیستند. خانوادههای عظیمینژاد، علوی، حسینی، میرمطهری، حاتمی، نبوی، اعتمادنیا، ابراهیمی، مؤمنی، حجتی، و نقیب که اکنون در روته زندگی میکنند، همگی نام خانوادگی سیدعلی داشته، و نام خانوادگی خود را تغییر دادهاند. خانوادۀ عسگری نیز از طایفۀ میرهاشمی و از سادات بودند و نام عسگری را بهتازگی برای خود انتخاب کردهاند. نام خانوادگی نیک و شهریاری نیز جدید انتخاب شده است . شغل قدیم اهالی روته کشاورزی و دامداری بود و شماری از آنان نیز معدنکار و یخفروش بودند. معدنکاران روتهای به استخراج زغال سنگ از معادن منطقه میپرداختند و یخفروشان نیز از کوه حسندر یخ استخراج میکردند و آن را در فشم یا تهران میفروختند. امروزه آن دسته از اهالی که در روته ماندهاند به حرفۀ باغداری و دامداری اشتغال دارند. در روستای روته هماکنون (بهمن ماه 1388) حدود 000‘2 رأس دام وجود دارد که در زمستان به کویر اطراف ورامین برده میشوند و تابستان به روستا برگرداننده میشوند. محصولات عمدۀ باغی روستای روته گیلاس، آلبالو و گردو ست و فقط گیلاس آنها مازاد بر مصرف داخلی است و به بازار تهران عرضه میشود. بیشتر جوانان روته به تهران مهاجرت کردهاند؛ این عده در شهر غالباً کارمند دولت یا مغازهدارند. آب مورد نیاز باغهای روستای روته از چشمههای اطراف آبادی تأمین میشود و بخش عمدۀ آن از چشمههای مزرعۀ لجنی واقع در سمت شمال روستا به کمک لوله به باغهای روستا منتقل میشود. آب آشامیدنی مردم روستای روته از فاصله 4کیلومتری سمت شمال و از چشمهای به نام چشمۀ گَل نَردونک (چشمه بالای نردبان کوچک) تأمین میگردد و به وسیلۀ لوله به روستا میرسد. روستای روته به سبب کوتاه بودن مسیر درهای که در آن واقع شده است و محصور بودن میان کوههای تیزۀ زردبند در سمت شمال شرقی، سَرکچال در سمت شمال، و چمن و پینِسوم و آبک در سمت شمال غربی، دارای آبریز محدود است و از اینرو روستا در تابستان دچار کمبود آب میشود. بافت قدیم روستای روته و بناهای تاریخی ـ فرهنگی آن از دهۀ 1360 ش به این سو، تخریب، و بیشتر آنها نوسازی شده است. در مرکز روستای روته، مسجد و حسینیهای تاریخی وجود داشته که در 1349 ش تخریب، و نوسازی شده است. در بالای سردر ورودی حسینیۀ جدیدالاحداث که به نام سجاد نامیده میشود، کتیبۀ کاشیکاریشدهای نصب کردهاند که سال احداث اولیۀ آن را 950 ق/ 1543 م نشان میدهد. در داخل حسینیۀ سجاد و در فاصلۀ دومتری دیوار سمت جنوب آن نردۀ کمارتفاعی تعبیه شده است که اهالی در آنجا شمع روشن میکنند و آنجا را مقدس میشمارند و معتقدند که در مواقعی از سال از آنجا نور متصاعد میشود. اهالی معتقدند که در شبهای جمعه امامزاده داوود از روستای کن به آنجا میآید. در ضلع جنوبی حسینیه یا تکیۀ سجاد و متصل به آن اتاقی 4 × 3متری وجود دارد که آن را مسجد مینامند و میگویند: محل مسجد تاریخی روستا ست و از قدیم به نام کوشک مسجدک معروف بوده است. هـرچند در روستـای روتـه اثـر تـاریخی ـ فـرهنگی شاخصی بر جای نمانده است، اما وجود قطعات فراوان سفالهای مربوط به دوران اسلامی و بهخصوص دورۀ سلجوقی در سطح و پیرامون روستا و در نقاطی که بنا بهضرورت گودبرداری میشود، دیرینگی این روستا را حداقل تا اوایل دوران اسلامی میرساند. در بالای کوه سمت غرب روستای روته که به نام دیملا خوانده میشود و چند درخت کهنسال در آنجا وجود دارد، چشمۀ آبی به نام تکدختی جاری است که برای اهالی بسیار مقدس است و آنان معتقدند که آنجا محل دفن امامزادهای است و بر شاخههای درخت دخیل میبندند و به آن توسل میجویند و آب چشمه را شفابخش میدانند. در فاصلۀ 50 متری غرب حسینیۀ سجاد و در آن سوی رودخانه درخت گردویی وجود دارد که چشمۀ آبی به نام چشمۀ خونی از زیر آن جاری است. اهالی این چشمه را نیز مقدس میشمارند و معتقدند که آب آن شفابخش است. آنان میگویند در مواقعی از سال نوری از کوه همهن برمیخیزد و به داخل حسینیه، جایی که شمع روشن میکنند، میآید و از آنجا به چشمۀ خونی رفته، سپس به کوه همهن برمیگردد. اهالی این روستا در جریان 8 سال دفاع مقدس، 19 تن شهید و یک تن آزاده تقدیم میهن اسلامی کردهاند. روستای روته دارای یک باب مدرسۀ مختلط ابتدایی، و حمام دایر است که در سالهای پس از انقلاب اسلامی ساخته شده است.