رودک \ rūdak\ ، روستایی از توابع بخش رودبار قصران، شهرستان شمیران. روستای رودک در °51 و ´33 طول شرقی، و °35 و ´51 عرض شمالی و در ارتفاع 891‘1متری از سطح دریا، در فاصلۀ 5کیلومتری شمال غربی لشکرک بر سر راه لشکرک ـ اوشان بر کنار رودخانۀ جاجرود واقع است. در شمال شرقی روستای رودک و آن طرف رودخانۀ جاجرود، کوه ورجین قرار دارد. در دامنۀ جنوبی کوه ورجین و رو به سمت روستای رودک درهای وجود دارد که در نقشههای جغرافیایی از آن به نام علیدره یاد شده است، اما مردم محل آن را عالیدره مینامند و معتقدند که این نام را ناصرالدین شاه بر آن نهاده است. به گفتۀ آنان ناصرالدین شاه که برای شکار به کوه ورجین میآمده، آب همۀ چشمهها و درهها را مورد بررسی قرار داده، و آب این دره را عالیترین آب منطقه تشخیص داده بود و از اینرو، این دره را عالیدره نامید. روستای رودک در شیب تند دامنۀ شمالی کوه هلیسون با ارتفاع 602‘2 متر که از قلههای جبهۀ شرقی قلۀ توچال است، قرار دارد. در جبهۀ شرقی این روستا درۀ عمیقی با شیب تند از جنوب غربی به سمت شمال شرقی امتداد دارد که اهالی آن را به نام زیارتدره میشناسند. انتهای زیارتدره به قلۀ چال سیاهبند ختم میشود. آن طرف این قله مینیسیتی قرار دارد و سمت چپ آن به سوهانک و سمت راست آن به دارآباد منتهی میشود. مراتع و اراضی سمت راست زیارتدره، قلمچِرک، وَلْمولوجان و تلهرز، و سمت چپ آن سیلستان، واشَنا، سیاهبند، لَت وَلِوار، گوخوسون، بیستگاه و گردنۀ میرک نامیده میشوند. در سمت غرب روستای رودک، تپۀ نسبتاً بلندی وجود دارد که اهالی آن را تپهسلیمان مینامند. این تپه تا ناحیۀ قلمچرک و دره و کوه ویمه امتداد دارد و به کوه هلیسون ختم میشود. در سمت غرب تپهسلیمان درۀ دیگری وجود دارد که به نام تنگدهک شهرت دارد. این دره از میانههای سینهکش سمت شمال کوه هلیسون آغاز میگردد و پس از عبور از غرب روستای رودک به رودخانۀ جاجرود متصل میشود. مرکز بافت تاریخی روستای رودک در سینهکش و شیب تند کوه و در سمت شرقی زیارتدره و دامنۀ شرقی تپهسلیمان جای دارد. عبور وسایل نقلیه در کوچههای روستا به علت شیب بسیار تند آنها، به سختی امکانپذیر است. این امکان در فصل سرما و یخبندان وجود ندارد. در مرکز بافت تاریخی روستا، شواهد فراوانی از خانههای تاریخی 200 یا 300ساله دیده میشود، اما همۀ آنها بهجز یک مورد که حدود 30٪ سالم است، بقیه غیر قابل استفادهاند. در بیشتر نقاط روستا شواهد فراوانی از بقایای مواد فرهنگی نظیر سفالهای دورههای مختلف مشاهده میشود، اما منشأ اصلی آنها معلوم نیست. روستای رودک بیش از 600 خانوار جمعیت دارد و در تابستانها حدود 50 خانوار به این تعداد افزوده میشود. از دهۀ 1360 ش به این سو، به سبب کمبود جا در بخش قدیمی روستا و همچنین شیب تند زمین در آن بخش، بیشتر خانهها در پایین روستا و در دو طرف جادۀ اصلی بنا شدهاند، به گونهای که طول روستا بسیار زیاد شده است. نامهای خانوادگی اهالی روستای رودک به ترتیب فراوانی جمعیت اینها ست: میرمحمدعلی، میرآغاسی، میررضایی، رودکی، اسماعیلولی و ایوبی. خانوادههایی که نامشان پیشوند «میر» دارد، از ساداتاند و بیشتر جمعیت این روستا را تشکیل میدهند، به گونهای که روستای رودک را در گذشته «ده سادات» نیز مینامیدند. شغل مردم این روستا در گذشته کشاورزی و بهخصوص دامداری بود. وسعت مراتع و چراگاههای این روستا موجب شده بود تا شمار دامهای مردم آن از بسیاری از روستاهای رودبار قصران و لواسان بیشتر باشد. به گفتۀ یکی از معمتدان روستا، در سالهای اول انقلاب روستای رودک بیش از 000‘5 رأس گوسفند داشت و هر روز بین 3 تا 5 تُن شیر از این روستا به تهران ارسال میشد، اما پس از آنکه بخشی از مراتع این روستا را ارتش و بخشی را نیز محیط زیست تصرف کرد، دیگر نگهداری دام برای مردم مقدور نبود و از اینرو، به مرور آنها را فروختند و اکنون شیر و ماست مصرفی خود را نیز از شهر وارد میکنند. مردم با پول حاصل از فروش گوسفندان خود، در کنار جاده مغازه ساختهاند و تنقلات میفروشند و شماری از اهالی نیز مغازهها را اجاره دادهاند و با پول اجارۀ دریافتی زندگی خود را میگذرانند. کشاورزی در این روستا متروک شده است و فقط عدۀ انگشتشماری از اهالی به باغداری ادامه میدهند و تنها محصول آنها گیلاس است که اندکی از آن به بازار عرضه میشود. این باغها نیز هر ساله به قطعات کوچکتر تقسیم، و به خوشنشینان تهرانی فروخته میشود. فاصلۀ 12کیلومتری این روستا با شهر تهران موجب خوب فروش رفتن باغها و زمینهای آن شده است. آب آشامیدنی مردم روستای رودک از چشمههای سیاهیَلرَد، سیبدُرو، قلمچرک، سرسِنْدَر و لوآسچار، و آب کشاورزی نیز بخشی از چشمههای یادشده، و بخشی از رودخانۀ جاجرود تأمین میشود. بخشی از درآمد و عایدات روستای رودک در گذشته کشت دیم گندم، جو و حبوبات بود که امروزه بهکلی متروک شده است و شمار اندکی دام نگهداری میشود. روستای رودک دارای یک باب مدرسۀ سهطبقۀ بزرگ است، اما فقط در مقطعهای ابتدایی و راهنمایی دارای دانشآموزانی است که از روستاهای زردبند، امینآباد، کمرخانی کلوکان و رودک در آن مشغول به تحصیلاند. در روستای رودک بنای یک حمام تاریخی وجود دارد که به نظر میرسد متعلق به اواسط دورۀ قاجار باشد. بنای آن بهشدت آسیب دیده است و درِ ورودی آن را مسدود کردهاند و ورود به آن بسیار دشوار است. تنها بنای تاریخی ـ فرهنگی ارزشمند روستای رودک بنای امامزاده محمدباقر است که به نظر میرسد قدمت آن به سدههای 5-6 ق/ 11-12 م بازگردد؛ اما در دورۀ فتحعلی شاه قاجار مرمت اساسی شده است. این اثر تاریخی ـ فرهنگی در مهر ماه 1383 در فهرست آثار ملی به ثبت رسید و مشمول قوانین حفاظتی شد. در مرکز روستای رودک محدودۀ کوچکی وجود دارد که اهالی آنجا را سرقلاع میگویند. به نظر میرسد که این محل هستۀ نخستین و اصلی روستا در دوران پیش از قاجار، و دارای حصار و برج و بارو بوده، اما اکنون تخریب شده است و اثری از آن وجود ندارد. در سمت چپ درۀ زیارت و درست در طرف مقابل روستا چشمۀ کوچکی وجود دارد که آب بسیار خنکی از آن میجوشد؛ اهالی روستا این چشمه را چشمۀ مراد مینامند و آن را مقدس میشمارند. آنان بر این باورند که وقتی امامزاده محمدباقر به این روستا آمد و دشمنان بر او غلبه کردند، او از آنان طلب آب کرد و دشمنان به او آب ندادند. امامزاده عصای خود را به کوه زد و این چشمه جوشید؛ سپس عصای خود را به بوتهای زد که از آن شیرخشت بیرون آمد؛ او از آن شیرخشت خورد و از آب چشمه نوشید و سپس دشمنان او را شهید کردند. اهالی میگویند تا چند سال پیش بوتههای فراوانی از شیرخشت در اطراف روستا وجود داشت و مردم از آنها استفاده میکردند.