responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 962

سادات اخوی


نویسنده (ها) : علی کرم همدانی

آخرین بروز رسانی : یکشنبه 17 آذر 1398

تاریخچه مقاله

سادات‌اخوی \ sādāt axavī\ ، یا اخوی، از خاندانهای سیاست‌پیشه در دورۀ قاجار و پهلوی.
نخستین کس از این خاندان، سید حسن تقوی معروف به اخوی، اصالتاً لواسانی و از سادات تقوی بود که نسبش به امام محمد تقی(ع)، نهمین امام شیعیان، می‌رسید. فتحعلی شاه قاجار (سل‌ 1212-1250 ق/ 1798-1834 م) خاطر وی را گرامی می‌داشت تا آنجا که با او صیغۀ اخوت خوانده بود و اخوی خطابش می‌کرد؛ ازاین‌رو، سید حسن را اخوی می‌خواندند و اعقاب او نیـز بـه سادات‌اخوی معـروف شدند (نک‌ : تقی‌زاده، 69، حاشیۀ 1؛ بامداد، 5/ 9، حاشیۀ 2، 315، حاشیۀ 1). اعضای این خاندان در روزگار قاجار از احترام و اعتبار نزد مردم برخوردار بودند و تنی چند از آنان در دورۀ قاجار و پهلوی به مناصب بالای دولتی دست یافتند. مشهورترین کسان خاندان سادات‌اخوی به ترتیب دورۀ زندگانی عبارت‌اند از:

1. حاجی سید ابراهیم اخوی

از زندگانی او آگاهی چندانی در دست نیست؛ همین اندازه می‌دانیم که او پسر سید جواد و نوۀ آقا سید حسن تقوی بود و به کار حریرفروشی اشتغال داشت؛ ازاین‌رو، به حاجی سید ابراهیم حریرفروش نیز اشتهار داشته است. ظاهراً حاجی سید ابراهیم به هنگام جنبش مشروطه‌ در گروه مشروطه‌خواهان بوده است. او در نخستین دورۀ مجلس شورای ملی (17 شعبان 1324- 23 جمادی‌الاول 1326)، به نمایندگی از طرف اصناف چهارگانۀ حریرفروش، بزاز، دوره‌گرد و زبْره‌فروش تهران به مجلس راه یافت (نک‌ : کسروی، 168؛ تقی‌زاده، 69).

2. حاجی سید نصرالله تقوی (سادات‌اخوی)

وی فرزند آقا سید (محمد) رضا لواسانی و نوۀ سید حسن تقوی، معروف‌ترین کس از خاندان سادات‌اخوی است. او در 1280 ق/ 1242 ش در تهران دیده به جهان گشود (همو، 84، حاشیۀ 4؛ بامداد، 5/ 315). در نوجوانی نزد دو تن از علمای تهران به تحصیل پرداخت و علوم نقلی را در محضر حاج میرزا حسن آشتیانی، و علوم عقلی را نزد میرزا ابوالحسن جلوه آموخت؛ سپس، برای تکمیل تحصیلات به عتبات رفت و پس از درک محضر علمای آنجا، به تصدیق و اجازات آنان نایل آمد و موفق به استنباط احکام شرعی گردید. او سند و روایت تمامی کتابهای اخبار، فقه و عقاید را با واسطۀ حاجی میرزا حسن نوری به مؤلفان آنها می‌رساند.
سید نصرالله تقوی پس از به پایان رساندن تحصیلات در عتبات، به مکه سفر کرد و در راه بازگشت، به اروپا رفت و در آنجا به مطالعه و بررسی قوانین حقوقی کشورهای اروپایی پرداخت. آشنایی او با قوانین حقوقی اروپاییان در بینش و جهت‌گیری سیاسی او تأثیر بسزایی داشت؛ ازاین‌رو، به هنگام جنبش مشروطه به آزادی‌خواهان پیوست. وی از روشن‌فکران مشروطه‌خواه به شمار می‌رفت (نک‌ : مشار، 6/ 575؛ برقعی، 2/ 72؛ مرسلوند، 2/ 270).
در 1322 ق، سید نصرالله تقوی به همراه ملک‌المتکلمین و میرزا محمدعلی خان نصرت‌السلطان، نخستین کتابخانۀ عمومی ایران به شیوۀ نوین را به نام کتابخانۀ ملی معرفت بنیاد نهاد. این 3 تن نخست بالاخانه‌ای را در عمارتی واقع در خیابان ناصری (ناصرخسرو کنونی)، جنب مدرسۀ دارالفنون کرایه، و با توجه به امکانات مالی‌شان، کتابهای مورد نیاز و لوازم ضروری کتابخانه را خریداری کردند. افزون‌بر آن، شماری از فرهنگ‌دوستان نیز با اهدای کتابهایی چند بر رونق کتابخانه افزودند. به زودی این کتابخانه با همۀ حساسیتهایی که حکومت وقت نسبت به آن داشت، به محفلی برای روشن‌فکران و آزادی‌خواهان، و کانونی برای ترویج اندیشه‌های نوین بدل شد. همه روزه، شماری از روشن‌فکران در آنجا گرد هم می‌آمدند و به تبادل نظر و اندیشه دربارۀ اوضاع سیاسی کشور می‌پرداختند (ناظم‌الاسلام، 2/ 430؛ ملک‌زاده، 1/ 259؛ نیز نک‌ : ه‌ د، اسناد و کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی ایران، سازمان).
پس از صدور فرمان مشروطیت و تشکیل نخستین دورۀ مجلس شورای ملی، سید نصرالله از طرف طلاب تهران به نمایندگی برگزیده شد. او از نمایندگان فعال و بانفوذ مجلس بود و معمولاً در بحثها شرکت می‌جست (تقی‌زاده، 84، 169). از آنجا که او با قوانین حقوقی کشورهای اروپایی آشنایی داشت، به همراه 5 تن دیگر از نمایندگان از طرف مجلس شورای ملی برای تدوین متمم قانون اساسی مشروطه برگزیده شد (نک‌ : کسروی، 500).
او در دورۀ دوم مجلس شورای ملی (2 ذیقعدۀ 1327- 3 محرم 1330) بار دیگر، به نمایندگی از مردم تهران به مجلس راه یافت؛ در این دوره نایب‌رئیس مجلس بود، اما پس از چندی به همراه محمدعلی فروغی (ذکاء الملک)، رئیس مجلس، از مقام خود استعفا داد. وی از لحاظ دسته‌بندیهای سیاسی آن زمان، در مجلس به دستۀ اعتدالیها تمایل بیشتری داشت (تقی‌زاده، 103، حاشیۀ 8).
حاجی سید نصرالله تقوی در سومین دورۀ مجلس شورای ملی (16 محرم 1333-7 محرم 1334)، برای سومین‌بار از طرف مردم تهران به نمایندگی مجلس انتخاب، و همانند دورۀ پیشین به نیابت ریاست مجلس برگزیده شد.
هنگامی‌که محمدعلی فروغی در کابینۀ مشیرالدوله به وزارت عدلیه رسید، از حاجی سید نصرالله تقوی دعوت کرد تا به‌عنوان عضو محکمۀ تمیز (دیوان عالی کشور) با وزارت عدلیه همکاری کند؛ ازاین‌رو، تقوی در ربیع‌الاول 1333، از نمایندگی مجلس شورای ملی استعفا داد و به کار در دستگاه قضا وارد شد (همو، 118، حاشیۀ 6؛ امین، 500). در همین زمان، وی به همراه گروهی از حقوق‌دانها مأمور تدوین قوانین موضوعۀ جدید برای وزارت عدلیه شد. او سالهای متمادی عضو و رئیس دیوان عالی کشور بود (مرسلوند، 2/ 271؛ امین، همانجا).
پس از کودتای رضا خان در اسفندماه 1299 و تشکیل کابینۀ سید ضیا، هیئتی با نام «کمیسیون مطالعات قوانین» در 20 اسفند همان سال، متشکل از 7 تن حقوق‌دان ازجمله حاجی سید نصرالله تقوی بار دیگر مأمور مطالعه و بررسی قوانین حقوقی به‌منظور تدوین قوانین جدید برای وزارت عدلیه شد (همو، 511).
حاجی سید نصرالله تقوی مردی فاضل و ادیب بود که در ادبیات فارسی و عربی تبحر داشت و در نظم شعر به شیوۀ پیشینیان، به‌ویژه قصیده‌سرایی توانا بود (برقعی، 2/ 72؛ مرسلوند، 2/ 270). او از آغاز برپایی فرهنگستان ایران در 22 دی‌ماه 1314 به عضویت آن برگزیده شد و از جملۀ کسانی بود که در تدوین نخستین نظام‌نامه‌های فرهنگستان نقش داشت. سید نصرالله تقوی در فرهنگستان همراه با عبدالعظیم قریب، ابوالحسن فروغی، بدیع‌الزمان فروزانفر و ملک‌الشعرا بهار عضو کمیسیون دستور زبان فارسی بود (نک‌ : روستایی، 110، حاشیه‌های 1، 3). او تا 1317 ش عضو پیوستۀ فرهنگستان بود، تا آنکه در آن سال، به‌سبب ناخرسندی رضا شاه از کار فرهنگستان ــ که بـه‌زعم او، در کار واژه‌گزینی و سـره‌کردن زبـان فـارسی اهمـال می‌ورزیـد ــ 5 تن از اعضای پیوستۀ فرهنگستان ازجمله حاجی سید نصرالله تقوی، وثـوق‌الدوله و علی‌اکبر دهخدا از کار برکنار شدنـد (نک‌ : همانجا، نیـز 134، 210، حـاشیـۀ 1)؛ اما در زمان ریاست حسین سمیعی (ادیب‌السلطنه)، حاجی سید نصرالله تقوی بار دیگر به عضویت فرهنگستان درآمد (نک‌ : همو، 228، حاشیۀ 1). او سالها در دانشکدۀ حقوق و دانشکدۀ معقول و منقول به تدریس اشتغال داشت و چندی نیز ریاست دانشکدۀ معقول و منقول را عهده‌دار بود (برقعی، همانجا).
سرانجام در 1326 ش، حاجی سید نصرالله تقوی در تهران دیده از جهان فروبست و مجموعه‌ای از کتابهای خطی معتبر و کم‌نظیر از خود بر جای گذاشت (همانجا؛ مشار، 6/ 576).
کتاب هنجار گفتار در معانی و بیان و بدیع اثر او ست. دیگر کارهای علمی او عبارت‌اند از: تصحیح و چاپ کتابهای پندنامه اثر امیرنظام گروسی؛ اوصاف الاشراف اثر خواجه نصیرالدین طوسی؛ تازیانۀ سلوک (نامه‌های احمد غزالی به عین‌القضات همدانی)؛ بخشهایی از تفسیر ابوالفتوح رازی؛ جاودان‌نامه اثر باباافضل کاشانی و المفید للمستفید منسوب به او؛ درة التاج اثر قطب‌الدین محمود شیرازی؛ دیوان ناصر خسرو؛ رسالة الوجود اثر علی بن محمد جرجانی؛ مرزبان‌نامه تحریر سعدالدین وراوینی؛ رسالۀ یزدان‌شناخت منسوب به سهروردی؛ لب‌لباب مثنوی (جواهر الاسرار) اثر حسین بن علی کاشفی؛ نیز ترجمۀ بخشهایی از اشارات ابن‌سینا از عربی به فارسی (همو، 6/ 576-577). پرتره‌ای از او به قلم کمال‌الملک نزد بازماندگان وی موجود است (تحقیقات ... ).

3. جمال‌الدین سادات‌اخوی

وی پسر حاجی سید نصرالله تقوی بود و در 1270 ش در تهران زاده شد و پس از به پایان رساندن تحصیلات ابتدایی و متوسطۀ خود در مدرسۀ سن‌لوئی تهران، به تحصیل ادبیات عرب و فقه و اصول پرداخت. آن‌گاه برای تحصیل در رشتۀ جرم‌شناسی به فرانسه رفت و پس از فارغ‌التحصیلی و بازگشت به ایران، در دادگستری مشغول کار شد و در مدت کوتاهی به ریاست شعبۀ تمیز رسید (عاقلی، 1/ 64؛ دولتمردان ... ، 1/ 63). او در 1317 ش در کنار کارهای قضایی، به جای پدرش به عضویت فرهنگستان ایران درآمد (عاقلی، همانجا؛ روستایی، 134، 338).
جمال‌الدین اخوی در 1330 ش در زمان نخست‌وزیری محمد مصدق، دادستان کل کشور شد و نزدیک به یک سال در این سمت باقی ماند. سپس در 1332 ش در کابینۀ سپهبد فضل‌الله زاهدی به سمت وزیر دادگستری منصوب شد تا آنکه در آذرماه 1333، در همان کابینه وزیر مشاور گردید (دولتها ... ، 265). در 1334 ش، جمال‌الدین سادات‌اخوی در کابینۀ حسین علاء از تاریخ 14/ 9/ 1334 ش به جای علی امینی عهده‌دار وزارت دادگستری شد (همان، 267). در همین سمت بود که در اعتراض به صدور رأی دیوان عالی کشور در تأیید رأی دادگاه نظامی دربارۀ محمد مصدق، در 1335 ش از مقام خود استعفا کرد (کاتوزیان، 374).
او در انتخابات بیستمین دورۀ مجلس شورای ملی (1339 ش)، رئیس هیئت نظارت بر انتخابات بود و به‌عنوان نامزد منفرد و با پشتیبانی حزب ملّیون، نمایندۀ اول تهران شد و به ریاست سنی مجلس انتخاب گردید. هنگام طرح اعتبار‌نامه‌اش، اللٰهیار صالح، نمایندۀ کاشان، به مخالفت برخاست و انتخابات تهران را مخدوش دانست. این ماجرا به حیثیت و نیک‌نامی او لطمۀ فراوان زد (عاقلی، همانجا).
جمال‌الدین سادات‌اخوی با شماری از رجال پرنفوذ عهد پهلوی، ازجمله اسدالله علم ارتباط نزدیک داشت و در آبان‌ماه 1357، طی فرمانی از طرف محمدرضا شاه به ریاست هیئت رسیدگی به ثروت اعضای خاندان پهلوی منصوب شد. برپایۀ این فرمان، او با اختیار تام مأموریت یافت تا طی دو ماه، به کلیۀ اموال و داراییهای خاندان سلطنت و چگونگی تملک آنها رسیدگی کند و مواردی را که برخلاف قوانین و مقررات و شئون اخلاقی انجام شده باشد، به آگاهی همگان برساند؛ اما به‌سبب اوضاع آشفتۀ سیاسی آن‌زمان به بهانۀ کهولت و بیماری، پس از چنـد روز از ایـن کار امتناع ورزید (نک‌ : دولتمردان، همانجا). سرانجام، جمال‌الدین سادات‌اخوی در 1362 ش درگذشت. کتابخانۀ ارزشمند خطی و مجموعۀ آثار خوش‌نویسان نامدار ایرانی او زبانزد بود (عاقلی، همانجا).

4. سرتیپ مرتضى اخوی

وی فرزند حاج سید جلیل سادات‌اخوی بود و در 1281 ش در تهران زاده شد و پس از گذراندن دورۀ متوسطه در مدرسۀ اقدسیۀ تهران، به مدرسۀ علوم سیاسی وارد شد. با پایان تحصیلاتش در این مدرسه، از آنجا که به نظام شوق و دل‌بستگی داشت، در مدرسۀ نظام ثبت‌نام کرد و بعد از طی این دوره با درجۀ ستوان‌دومی فارغ‌التحصیل شد. آن‌گاه چندی در کاخ سلطنتی، فرمانده گروهان بود تا در 1310 ش نخست رئیس املاک اختصاصی رضا شاه و سپس، مازندران شد. فرماندهی تیپ بهبهان، ریاست ادارۀ نظام‌وظیفۀ عمومی، ریاست کارگزینی وزارت جنگ، و سرانجام معاونت ستاد ارتش ازجملۀ سمتهای او در زمـان اشتغـالش در ارتش بـود (نک‌ : همو، 1/ 66؛ دولتمردان، 1/ 67).

5. علی‌اکبر اخوی

وی در 1281 ش در تهران به دنیا آمد و پس از پایان دورۀ متوسطه، وارد مدرسۀ حقوق تهران شد و لیسانس حقوق دریافت کرد. سپس، برای تکمیل تحصیلات، در شمار دانشجویان اعزامی دولت، به اروپا رفت و تحصیلات خود را تا اخذ درجۀ دکتری حقوق ادامه داد. پس از بازگشت به ایران در دادگستری مشغول کار شد و مراحل قضایی را از ریاست شعبۀ شهرستان تا مستشاری دیوان عالی تمیز طی کرد. آن‌گاه به آمریکا رفت و در آنجا به بازرگانی پرداخت؛ کار وی رونق بسیار گرفت و در محافل اقتصادی آمریکا اشتهار یافت و همین پیشینه سبب شد تا در زمان نخست‌وزیری محمد مصدق، در 1332 ش به سمت وزیر اقتصاد ملی تعیین شود (عاقلی، 1/ 65؛ دولتها، 256). روزی که مصدق او را به‌عنوان وزیر به مجلس شورای ملی معرفی کرد، شماری از نمایندگان به این موضوع اعتراض کردند؛ زیرا معتقد بودند که او تابعیت آمریکایی دارد. جنجال بر سر این موضوع بالا گرفت، اما مصدق بر تصمیم خود پافشاری کرد و سرانجام، نمایندگان مجلس به اعتبارنامۀ او رأی مثبت دادند. پس از سرنگونی کابینۀ مصدق در مرداد 1332، دیگر شغلی به او واگذار نشد و وی بیشتر در آمریکا زندگی می‌کرد. علی‌اکبر اخوی در جوانی با دختر دبیراعظم بهرامی ازدواج کرد و همیشه از حمایت این خاندان برخوردار بود. او در سن 80 سالگی در آمریکا درگذشت (عاقلی، 1/ 65-66).

6. سرلشکر حسن اخوی

وی فرزند اسماعیل بود و در 1287 ش در تهران زاده شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به ‌پایان رساند؛ سپس، وارد دانشکدۀ افسری شد و در 1309 ش، با درجۀ ستوان‌دومی فارغ‌التحصیل گشت. در ارتش سمتهایی ازجمله رئیس رکن دوم ستاد ارتش، رئیس ادارۀ فنی، بازرس ویژه، وابستۀ نظامی ایران در کشورهای یونان و یوگسلاوی، و رئیس دادگاه عادی ارتش را عهده‌دار بود (دولتمردان، 1/ 64).
در فروردین 1336 که منوچهر اقبال مأمور تشکیل کابینه شد، او را به سمت وزیر کشاورزی تعیین کرد. حسن اخوی تا 4 آبان 1338 در این سمت باقی ماند. در همین سمت بود که در مهرماه 1337، با درجۀ سرلشکری از ارتش بازنشسته شد. او از اعضای جمعیت فراماسونری ــ لژ همایون ــ بود (همانجا؛ دولتها، 271).

مآخذ

امین، حسن، تاریخ حقوق ایران، تهران، 1382 ش؛ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، 1357 ش؛ برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر، تهران، 1330 ش؛ تحقیقات میدانی مؤلف؛ تقی‌زاده، حسن، تاریخ مجلس شورای ملی ایران، و وزیران 37 کابینۀ سالهای 1325-1326 ش، به کوشش عزیزالله علیزاده، تهران، 1379 ش؛ دولتمردان عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، 1385 ش؛ دولتهای ایران از میرزا نصرالله خان مشیرالدوله تا میرحسین موسوی، ادارۀ کل آرشیو، اسناد و موزۀ دفتر رئیس‌جمهور، تهران، 1379 ش؛ روستایی، محسن، تاریخ نخستین فرهنگستان ایران به روایت اسناد، تهران، 1385 ش؛ عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، تهران، 1380 ش؛ کاتوزیان، محمدعلی، مصدق و نبرد قدرت در ایران، ترجمۀ احمد تدین، تهران، 1371 ش؛ کسروی، احمد، تاریخ مشروطۀ ایران، تهران، 1330 ش؛ مرسلوند، حسن، زندگی‌نامۀ رجال و مشاهیر ایران، تهران، 1369 ش؛ مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران، 1344 ش؛ ملک‌زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران، 1328 ش؛ ناظم‌الاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علی‌اکبر سعیدی ‌سیرجانی، تهران، 1357ش.

علی کرم‌همدانی

نام کتاب : دانشنامه تهران بزرگ نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 962
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست