نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1031
موضوع: تفسير سوره يوسف28- آيه 87
تاريخ پخش: 79/10/29
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
ماه مبارک رمضان سوره يوسف گفتيم تا بعد از رمضان هم چند جلسهاي رسيديم به آيه 87 بخوانيد.
(يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخيهِ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ) (يوسف /87) (يعقوب) فرزندانم برويد بگريد تا يوسف و برادرش را پيدا کنيد و از لطف خدا مأيوس نشويد، بدرستيکه از لطف خداوند مأيوس نميشود مگر کافران.
داستان يوسف از اين قرار شد برادران يوسف که نميتوانستند او را ببينند او را سر به نيست کرده و به چاه افکندند. کاروان دلو آب بر چاه انداخته او بالا آمد به عنوان برده فروخته و کم کم به خانه شاه رسيد و زن شاه عاشق او شده برنامه عشق و عاشقي، روزي دربهاي کاخ را بسته قصد بد داشت و يوسف پا به فرار گذاشت ه و شاه رسيد ديدند آبروريزي ميشود يوسف را به زندان انداخته و شاه خوابي ديد يوسف خواب او را تعبير و شاه او را وزير غلات و ارزاق مردم قرار داده قحطي شد و برادران يوسف چند بار از طرف پدر آمدند براي گرفتن گندم و حال اينکه او را نميشناختند تا اينکه پدر از آنها خواست بگريد تا يوسف را پيدا کنيد آنها گفتند: که سالها گذشته و او ناپديد گشته چگونه او را پيدا کنيم.
1- عوامل يأس
«تَحَسَّسُ» مثل: «تجسس» يک نقطه فرق دارد. اولي يعني به دنبال پيدا کردن خوبيها و دومي به دنبال پيدا کردن بديها
* مطالبي درباره يأس:
در قرآن بعضي گناهان به عنوان «صغيره» و بعضي به عنوان «کبيره» مطرح شده و آيه آن اين است: (إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَريماً) (نساء /31) اگر از گناهان کبيره اجتناب و دوري کنيد ما ميپوشانيم گناهان… از اين معلوم ميشود که ما هم گناهان «کبيره» و هم «صغيره» داريم. و رواياتي که درباره اين دو نوع گناه صحبت دارند، اتفاقي است که «يأس» از گناهان کبيره است «يأس» يعني: به بن بست رسيدن که در بعضي از کشورها منتهي ميشود به خودکشي
* عوامل يأس
1- خدا را نشناخته:
چون دست خداوند بسته نيست، درخت خشک را سبز ميکند براي مريم، و به پيرمرداني مثل ابراهيم و زکريا بچه ميدهد، و در زمان ما شاه را به همه قدرت پشتيباني کشورهاي ديگر گريه کنان فرار و امام خميني (ره) را با دست خالي بر او مسلط ساخت.
حال که دختر به من نداند پس دو ميليون دختر از اين بهتر است، حال که استخدام نشدم، و حال که از کنکور رد شدم، خود را ميبازد براي اينکه يک گل خورده و يا جواب رد در خواستگاري و فلان خانه نشد. با ازدواج فکر ميکند، دختر منزل پدرهم رزق خدا را ميخورد با خانه عوض شدن رزق او عوض نميشود. يک آمار بگيريد همه ميگويند بعد از ازدواج وضع زندگي ما بهتر شده و يک نفر ادعاي به عکس آن ندارد.
2- خود را نشناخته
فکر ميکند بيش از اين نميتواند، بلکه ما دو سه برابر اين ظرفيت داريم از دانشجو و روحاني در مطالعات از طبيعت خوب استافده نکردهايم. يکي از معاون وزراء ميگفت: که رفته بودم در ژاپن آنها از يک سطل آب 50 کيلو گوجه بار آورده بودند ولي ما از چند متر خاک و چقدر آب.
2- عالم بزرگ درون انسان خلاصه شده است
شعري است مربوط و منسوب به اميرالمومنين علي (ع) که: «و تحسب أنك جرم صغير و فيك انطوى العالم الأكبر»(ديوانالإمامعلي(ع)، ص175) آيا فکر و گمان داري که جسم کوچکي هستي و حال آنها عالم بزرگ در تو جمع و خلاصه شده است.
در هستي رودخانه و در انسان رگ، در هستي گياه و در انسان مو، در هستي گنج و در انسان استعداد در هستي چشمههاي شور و شيرين، در انسان اشک و ودر هستي رعد در انسان نعره، در هستي باران در انسان گريه، در هستي گره و در انسان استخوان، انسان ماکت هستي است و هم از نظر معني خليفه خداوند در زمين، زود مأيوس شده و پناه به سيگار و شراب و ترياک، موسيفي اينها نجات دهنده انسان است به انسان بايد وصل به بي نهايت شود: (وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ ) (بقره /45) حديث داريم پيامبر و علي (عليها السلام) هر زمان گرفتار ميشدند به نماز پناه ميبردند. پدران و مادران به نماز بچهها اهميت بدهيد يکي از کارهايي که ستاد اقامه نماز کرده برادرمان جناب آقاي فلاح زاده سه نوار ويدئويي دارد درباره نماز آنچه يک جوان بايد بداند بگيريد و استفاده و اسرار نماز و آنها را هديه کنيد، با نوار و کتاب رفتن به مسجد.
مي رفتند خدمت امام خميني (ره) و گزارشها درباره حرکات منافقين، ايشان ميفرمود: شماها هم ترسيدهايد؟ آنها خجالت کشيده ميرفتند: او روحي بزرگ داشت.
بمباران شيراز چهار نفر زن در کلاس سواد آموزي شهيد شده که يکي از آنها حامله بودند و معلم آنها پاهايش از بالا قطع و صحنه دلخراش بود با آقاي عراقي رئيس سازمان تبليغات اسلامي رفتيم خدمت ايشان براي دادن گزارش اول آقاي عراقي گزارش داد که آقا در عمليات کربلاي 5 دويست طلبه شهيد شد امام خميني (ره) فرمود: نوبت من رسيد گفتم هيچي، ديدم براي دويست تا چيزي نگفت من براي بيست تا، آنقدر روح بزرگ که ايشان استکانها او را تکان نميدهد. بعضي از ماها پپسي، کوکا و چرخ تا به تا شود رواني ميشويم.
3- هدف را نشناخته.
اگر يک نفر را ميخواهد براي خواستگاري ميگويند: دانشگاه است حاضر است چهار ساعت مقابل دانشگاه پرسه زند تا لحظهاي او را ببيند، ولي به يک بچه سه سال بگو عروس ميخواي يا بستني، يک بستني را بر صد عروس ترجيح ميدهد چون او بالغ و اين نشده، هر چه هدف مهمتر بيشتر مايه ميگذارد. يکي براي عروس و يکي براي بستني گريه ميکند. افرادي اگر چند هزار تومان پول کفش بدهند باکي ندارند ولي اگر دو هزار تومان پول کتاب بدهد دادش در ميآيد براي او بيشتر ارزش دارد. خرج جسم هر چه باشد غصه نميخورد ولي براي فکر و مخ چرا؟
3- سنتهاي الهي هميشه بوده و هست
4- تاريخ و نمونهها را نشناخته:
اگر نمونههاي تاريخي را بشناسيم زود مأيوس نميشويم، قرآن ميفرمايد: (فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ) (احقاف /35) صبر کن همانطور که انبياء (كَأَيِّنْ مِنْ نَبِي) (آل عمران /146) پيامبران در تاريخ چه همراهاني داشته که نه ضعيف و ترخسته شده اند. (إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ) (يس /30) همه انبياء را مسخره کرده اند. وقتي ميبينيد براي همه مشکلات هست براي او هم آسان ميشود، براي ديگران هم هست.
5- سنتها را نشناخته
قوانيني هست که از هر راهي انسان به نتيجهاي ميرسد، هميشه بوده و هست. مثل: هر کسي ظلم کند نابود ميشود. پس يا خود را نشناختهايم که من بارها اين مثال را زدهام که: اگر بگويند چقدر ميدوي، دو کيلومتر، اگر گرگ دنبال 30 کيلومتر ميدوي، بايد گرگي باشد تا ثابت کند.
(يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخيهِ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ) (يوسف /87) مأيوس نشديم، ناپلئون ميگويد در 14 عمليات رزمي شکست خورده و دفعه پانزدهم پيروز شدم خداوند رحمت کند خطيب بزرگوار مرحوم فلسفي (ره) ميگفت: اين کتاب کودکي که نوشتهام بعضي از قستمهاي آن را 14 بار نوشته نپسنديده و پاره کردم و دوباره نوشتم ما ميخواهيم دفعه اول که نوشتيم به همه زبانهاي دنيا ترجمه شود. از اينکه ميگويد: مأيوس نميشود مگر کافر معلوم ميشود که هر مسلماني هم مأيوس شود، آيا کافر است بگويم آري يا نه.
4- سيماي مؤمن و سيماي كافر
* سيماي کافر
1- ميگويد: من نيست ميشوم و هستي بي صاحب است و بعد از مرگي نيست و آخر پوچي است.
2- کارها هم تباه ميشود و تلاشي نميماند.
* سيماي مومن:
1- هستي صاحب دارد و زير نظر است: (إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ) (فجر /14)
– بعد از مردن هم به نزد خدا و قيامتي و زندگي بهتري هست.
– مشتاق است براي رفتن
مثال: انساني که يک لباس دارد وقتي ميخواهند آن را بکنند ناراحت ميشود ولي آنکه لباس بهتر دارد. ميگويد: برود به درک ميگويد: (وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقى) (اعلى /17). به نزد کافران مأيوس آينده تاريک است. البته ما خود نبايد مأيوس شده ولي بايد کاري کنيم که کفار را از خود مأيوس کنيم، از اينکه بتوانند در فکر و مرز و فرهنگ و سياست و اقتصاد و چوانها و. . . رخنه کنند.
قرآن درباره غدير خم ميفرمايد: (الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا) (مائده /3) امروز کفار از دين شما مأيوس شدند يعني کسي که رهبري مثل علي بن ابيطاب ديگر نميشود.
مثل: يک لاتي که ميخواهد بچه و دختري را نگاه بد به آن کند، اگر دستش به دست پدر است ميگويند نميشود پيامبر(ص) در غدير خم دست امت را در دست علي بن ابيطالب گذاشت. علتي هم که براي ولايت فقيه نق ميزنند براي اين است که ميخواهند نسل دستش را از دست ولايت فقيه و امام و رهبري، بردارند حال هر کس ميخواهد باشد. «يأس» خود منفي ولي به «يأس» کشيدن دشمن ارزش است.
5- شناخت انسان طمعكار
يکي از موارد «يأس» که خوب است«يأس» از مردم که چشم داشت نداشته باشد و طمع نداشته از اين راه به نان و مقامي برسد و اين باعث گناهاني ميشود.
– انسان طمعکار متملق است: خداوند سايهات را از سر من کم نکند.
مثال: لنگ هر ساعتي دور پاي يک کسي است، (خنده حضار) افراد لنگيست هستند، هر ساعت دور پاي کسي و عيبهاي او را ميپوشاند، واقعاً خيلي دلتنگ و ناراحت شما بودم، وطمعکار به گربه تملق ميگويد.
– طمعکار احساس حقارت دارد. و لذا نميتواند طرف خود را تحمل کند.
– طمعکار کينه دارد. اگر به منظور خود نرسد کينهاي ميشود.
– طمعکار سازشکار است. به اميدي سازش ميکند.
– انسان طمعکار منافق است. روبرو يکي و پشت سر چيزي ديگري ميگويد.
– انسان طمعکار ظلم کرده، غيبت کرده و تهمت ميزند و غيبت ميکند و امر به معروف نميکند، اگر خان بدحجابي وارد دکان شود چون مشتري اوست نهي از منکر نميکند، از سود دل نميکند.
حديث داريم علي(ع) ميفرمايد: امر به معروف و نهي از منکر کن نان تو قطع نميشود. چيزي است خيلي قشنگ است نميدانم گفتهام يا نه رضا خان وقتي بي حجابي را اجباري کرد يک عده از علما از ترس به اينطرف و آن طرف و نجف رفته و چند رقم شدند، جمع شده مسجد گوهرشاد را به توپ بسته و جمعيتي را کشتند، بهلول و هم آنجا منبر رفته و بعد هم به افغانستان رفته و 30 سال هم آنجا زندان بود بهلول چون ميخواست با رضا شاه مبارزه کند زنش را طلاق داد، براي زنش هم يک شوهر پيدا کرد بعد رفت مقابل رضا شاه، 60، 70 سال است که رضا شاه نيست و خيليها که از او ترسيدند نيستند ولي اينکه جان خود را کف دست در مقابل رضا شاه ايستاد هست. و اين است که: اميرالمومنين علي (ع) ميفرمايد: امر به معروف و نهي از منکر عمر کسي را کم نميکند.
حق را بگو و از جان خود نترس که عمر با حق گويي کم نميشود.
من اين جمله را هم بگويم که الحمد الله ستاد اقامه نماز دو سال دو مسابقه بر قرار کرد. نويسندگان جوان و جوانان نويسنده، چند هزار از دانشجو و دبيرستاني چند هزار صفحه نوشتند و کتاب شده امسال ميخواهيم سراغ اساتيد دانشگاه برويم، اگر پژوهش و تحقيقي درباره نماز داشته باشيد ما يک جشنواره از طرف ستاد اقام نماز برقرار ميکنيم از همه فکرها درباره اسرا نماز ميخواهيم استفاده کنيم همه طلاب و فضلا و آنها که اهل پژوهش و تحقيق هستند نه مقاله و خلاصه نويسي، ما هم حمايت ميکنيم. الحمد الله در اين چند سال صدها کتاب و کارهاي فرهنگي خوبي درباره نماز انجام شد اما هنوز کار دارد ما ميخواهيم فکرها را بگيريم از اطراف و مثل توپ پاس بدهيم به روزنامهها و تلويزيون براي عرضه بيشتر و بهتر و اين بايد تابلو شود و تا شب عيد و چند ماه وقت داريد به آدرس ستاد اقامه نماز ارسال کنيد.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1031