نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1053
موضوع: تقوا- 1
تاريخ پخش: 12/03/67
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت امام عزيز و شما امت جهاد گر سلام عرض ميکنم. انشاالله که شما هفته جهاد سازندگي داريد. حتما صدا و سيما هم در اين زمينه مايه خواهد گذاشت. خود جهاد هم مايه ميگذارد اما حالا که ما در خدمت شما هستيم ميخواهيم دربارهي تقوي و جهاد با نفس بحث کنيم. چون اگر شما همه جادهها را آسفالت کنيد اما جاده روح خودتان چالههاي زيادي داشته باشد آن وقت مثل پنير تراشي هستي که همه چيز را با آن ميتراشند. يا قهوه خانهاي که همه چيز در آن هست جز قهوه. يا خداي نکرده روحاني که در آن اثري از روحانيت نباشد. اگر يک روحاني بود اما از او روحانيت پيدا نبود، کتابفروشي بود که کتاب نداشت، چاه بود آب نداشت، بي ارزش است. ارزش کار ما به همين است که خودمان را هم فراموش نکنيم. من يک مقداري روي اين که گاهي وقتها انسان ميرود يک کاري را بکند ولي خودش را فراموش ميکند بحث ميکنم. وقتي هم آدم خودش را فراموش کرد خدا را فراموش ميکند يا خدا را چون فراموش ميکند بعد خودش دست به گناه ميزند. من ميخواهم با شما يک مقداري درباره گناه و تقوي صحبت کنم. جلسه قبل درباره گناه صحبت کردم. اين جلسه ميخواهم درباره تقوي صحبت کنم. درباره تقوي خيلي حرف است و فکر ميکنم سه هفته ما بينندهها را پاي اين بحث منتظر نگه داريم. قرآن در بحث تقوي خيلي مايه گذاشته است. نهج البلاغه روي تقوي خيلي مايه گذاشته است. روايات زيادي داريم که دربارهي تقوي است و خلاصه تقوي خيلي مسئله مهمي است.
1- تعريف تقوي
اما تقوي به چه معنا است؟ معناي تقوي يعني اينکه آدم بتواند خودش را حفظ کند. همينطور که روي سرتان کلاه ميگذاريد تا از سرما حفظ شود. همينطور که پايتان را در کفش ميکنيد تا تيغ و خار به پايتان نرود. همينطور که هر چيز تحفهاي را در يکجايي حفظ ميکنيد. تقوي حالتي است که انسان در آن مدار تقوي از ترکشها در امان است يعني تقوي مثل ماسکي است که بمب شيميايي گناه در او اثر نميکند. سپري است که شمشير گناه به او ضربه نميزند. کفشي است که پا را حفظ ميکند و مثل کلاه که سر را حفظ ميکند و مثل لباس که انسان را حفظ ميکند. تقوي حالتي است که انسان را حفظ ميکند. در مقابل گناه بيمه است. نفوذ ناپذير ميشود. ضد ضربه ميشود. ساعتهايي هست که آب با او کاري ندارد. اسلحههايي هست که در آب هم نفوذ ناپذير هستند. سنگرسازان در سنگرهايي که ميسازيد از سيمان استفاده ميکنيد، چرا؟ ميگوييد: در سيمان سوسک و موش و رطوبت و آب نفوذ نميکند. سنگر را از چه ميسازند؟ از سيمان، چرا بتون آرمه و سيماني ميسازند؟ به خاطر اين که چيزي در آن نفوذ نکند. بنابراين تقوي يعني حالتي که انسان ضد ضربه شود.
2- تقوي زمينه پذيرش حق و قبولي اعمال
حالا، در اينجا يک مقدار از قرآن بگوييم. خدا متقين را دوست دارد. اصلا خدا با غيرمتقين حرف نميزند. از اولش قرآن گفته است که حرف من با آدمهاي با تقواست. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ» (الم ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ) (بقره /2-1) يعني اصلا خود قرآن مال متقين است. خدا با آدم بي تقوا حرف نميزند. خدا با آدمهاي باتقوا حرف ميزند، (لِأُولِي الْأَلْبابِ) (غافر /54) (لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ ) (ق /37)، (لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا) (يس /70)، يک کسي که زنده است، زنده دل است (وَ ما يَتَذَكَّرُ إِلاَّ مَنْ يُنيبُ) (غافر /13) کسي که حال پذيرفتن دارد، نفوذپذير است. قرآن ميگويد: من به سنگدل کاري ندارم. من قرآن را براي آنهايي که اهل تقوي باشند فرستادم. (هُدىً لِلْمُتَّقينَ) (بقره /2) قرآن براي متقين است. اثر قرآن تنها در متقين است. آدمهاي بي تقوا گوششان بدهکار نيست. قرآن ميفرمايد: (إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ) (مائده /27) اصلا خدا عبادت را از آدم با تقوا قبول ميکند اگر خداي نکرده انسان اهل فساد باشد، بي درو دروازه باشد، راحت هر چه بخواهد ميگويد. راحت هرچه بخواهد ميشنود. راحت به سراغ هر رقم در آمدي ميرود. آدمي که کارهايش در و دروازه ندارد، يک آدم بي تقوا است. اگر آدم بي تقوا عبادت بکند فايدهاي ندارد. آيا آب در حوضي که سوراخ داشته باشد جمع ميشود؟ آب را شما از ليواني ميگيري که تميز باشد. اگر کسي يک ليواني بياورد و در آن مگس و يا هر چيز ديگر باشد. خوب شما اصلا از اين آب استفاده نميکنيد، اصلا ميگوييد: نميخواهم «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ» فقط «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ» فقط کار متقين قبول است. کار آدم بي تقوا قبول نيست.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1053