نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1069
موضوع: تلاوت قرآن، همراه با فهم معاني و مفاهيم
تاریخ پخش: 24/06/86
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
بينندگان عزيز رمضان 86 بحث را ميبينند. در قرآن آمده که آدمهاي مست نماز نخوانند («يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ») (نساء/43) ميفرمايد: در حالي که مست هستيد سر نماز نرويد که در تفسير و در منابع ميخوانيم که مستي تنها به شراب خوردن نيست وقتي که گيج هستيد، خواب آلوده هستيد، شکم پر است، نشاط نداريد، در حال نماز نرويد چرا («لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى») (نساء/43) نزديک نماز نشويد وقتي که مست و گيج هستيد. («تَعلَمونَ، تَقُولونَ») يعني بدانيد چه ميگوييد. ما که قرآن ميخوانيم («إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ»)(تكوير/1) («إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ») (نصر/1) يعني چه؟ جاء يعني چه؟ («نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ») يعني چه؟ («وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا») (نصر/2) يعني چه؟ فسبّح يعني چه؟ حتي تعملون ما تقولون بدانيد چه ميگوييد. يک زماني ايران تصحيل کرده کم داشت. الآن ميليونها ليسانس و فوق ليسانس. صدها هزار دکتر، در رشتههاي مختلف دکتر داريم. بدنه کشور ما به حمدالله ديپلم هستند. وقتي انسان با سواد است کاري ندارد که («حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ»)(نساء/43).
1- رجوع به ترجمه مفسران قرآن کريم
در خانهها که قرآن خوانده ميشود بايد حداقل ترجمه قرآن را بخوانيد البته ترجمههاي کسي که از همه سوادش بيشتر است. يعني ترجمهاي را بخوانيد که حجت داشته باشيد. چون ترجمهها هم ممکن است غلط داشته باشد. ترجمه آيت الله مشکيني را بخوانيد. آيت الله مشکيني مفسّر است. زماني که در قم تفسير نبود، ايشان بارها تفسير گفته اند. آيت الله مکارم خوب مرجع هستند و مفسر هستند و ترجمه هم دارند. ترجمههاي زيادي هست من حالا اسم اين دو تا را که بردم به خاطر اين است که به هر حال آدم وقتي ميخواهد به دکتر برود به دکتري ميرود که ايشان رساله دکترايش را از يک دانشگاه رسمي دنيا گرفته باشد. نميخواهم بگويم که دکترهاي ديگر خوب نيستند. ترجمه خوب خيلي داريم ولي به هر حال در زمان ما دو مفسّري که هر دو مجتهد هستند و هر دو فقيه هستند و هم خلاصه ممکن است در هر ترجمهاي يک نقطه ضعفي وجود داشته باشد چون انسان که معصوم نيست، ولي به هر حال ترجمه قرآن را بخوانيد. اما بايد معتبر و خوب باشد. ترجمهاي را بخوانيد که خوب باشد در زمان ما دو تا مفسري که هر دو مجتهد و فقيه هستند ترجمه شان ممکن است نقطه ضعفي در هر ترجمه باشد.
2- عدم تدبر در قرآن، عامل توبيخ خداوند
تنها درسي که توبيخ ميشود مسئله تدبر در قرآن است. مثلاً روز قيامت يقه بنده را ميگيرند و ميگويند يک دور اصول نخواندهاي ميگويم نه. ميگويند خاک بر سرت. ميگويند يک دور فقه هم نخواندهاي اي ميگويم نه ميگويند خاک بر سرت کاميپيوتر بلد نيستي خاک برسرت رانندگي بلد نيستي فلسفه نخوانده اي، ادبيات چطور ميگويم متوسط تنها جايي که به من ميگويند خاک برسرت مسئله تدبر در قرآن است که آيه آن: («أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَام عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا») (محمد/24) قرآن ميگويد در قرآن تدبر نميکنيد؟ فکر نميکنيد؟ بلکه بر قلوب آنها قفل شده که نميگذاري قرآن در آن برود تنها علمي که، من دروغ انشاء الله نميگويم. بيني و بين الله الآن شرمنده هستم که اگر در روز قيامت اگر بنده را احضار کنند ده تا سوال از من بپرسند شرمنده هستم. 1- چندسال طلبه بودي هر روز رساله خواندي، کفايه خواندي، مکاسب خواندي، جواهر خواندي، چند سال در خارج درس خواندي، بله. تفسير چي؟ والله اسم تفسير را گذاشتيم درس جنبي. جنبي يعني شال گردن حالا شد، شد. نشد، نشد. مثل سالاد، مثل زعفران. خدا رحمت کند آيت مدني شهيد محراب. در نجف تدريس داشت. اين جمله از امام جمعههاي کاشان جناب آقاي نمازي شنيدم. درس ميداد روزهاي رسمي درسهاي رسمي ميداد شب جمعه تفسير داشت يک شب آمد ديديم يک حالي دارد گفت: آقا من شک کردم که به من بگويند سيد اسدالله چطور کتاب شيخ انصاري را هر روز خواندي کتاب خالق را شب جمعه خواندي که هر که آمد آمد هر که نيامد نيامد.
3- ترجيح کتاب خالق بر کتاب مخلوق
هر طلبهاي بايد تفسير درس رسمي اش باشد بهترين وقت را براي قرآن بگذارد کتاب خالق مهمتر از کتاب مخلوق است. بعضي از افراد براي توجيح خودشان ميگويند تا اين درسها را نخواند قرآن را نميفهمد پس سلمان قرآن نميفهميد چون يک دور فقه خواند نه يک دور اصول. بله آدمهاي آخوند استفادهاي بهتر از قرآن ميکند. تا کسي غواص نشده کنار دريا نرود دريا نگاه کردنش لذت دارد. آدم بي سواد نگاه به قرآن کند ثواب دارد. آب تني لذت دارد. ماهيگيري لذت دارد. کشتيهاي تجاري و حمل و نقل لذت دارد. معادن لذت دارد بخار دريا برکت دارد. صدها فايده دريا دارد منتهي اگر کسي قواص باشد لولو و مرجان در ميآورد که کسي ديگر نميتواند پيدا کند. آدم ملا از قرآن استفاده بهتري دارد. اما معنايش اين نيست که کسي که ملا نيست از قرآن استفاده نکند. فقيه واصولي استفاده دقيقتر ميکند. به شرطي که غرق فقه اصول نشود. مثل ورزشکارها! ورزش بکن که تنت سالم بشود که کار بهتري بکني نه اينکه ورزش برايت شغلي شود. ورزش مقدمه است براي شغل بهتر. طناب براي اين است که آب بياوريم. اين مقدمه است نردبان درست ميکنيم که براي بالا رفتن است. کم کم ميشويم نردبان فروش. يعني تمام عمرمان را نردبان ميسازيم و پخش ميکنيم و خودمان هيچ وقت بالا نميرويم. («أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ») (محمد/24) در قرآن تدبر نميکنيد؟
مسئله ديگر اين است که: تعبير به اقامه، چند آيه و دستورات کلمه («أَقامُوا») دارد اقامه يعني به پا داريد («إِقَامَةِ الصَّلَاةِ» )(انبياء/73) يعني نماز را به پا دار. («أَقِيمُوا الدِّينَ») (شورى/13) دين را به پا دار. («أَقِيمُوا الْوَزْنَ») (رحمن/9) عدالت را به پا دار.
4- نزول برکات آسمان، در گرو اقامه کتاب آسماني
ازجايي که کلمه اقامه گفته شده راجع به کتاب آسماني است ميگويد:(«وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ») (مائده/66). خوب خبر تازه براي مسئولين مملکتي. آيه ميگويد: («وَلَوْ أَنَّهُمْ») کلمه لو يعني اگر. ما در عربي سه اگر داريم. اگري که حتماً ميشود ميگويند اذا مثل اذاشمس کورت اگر خورشيد نورش گرفته شد. يعني حتما خورشيد نورش گرفته ميشود. اگرهايي که حتما نميشود ميگويند لو ميشود مثل اگر دو تا خدا بود. اگر تو بداخلاق بودي مردم فرار ميکردند. يعني پيامبر بداخلاق نبود. و خدا هم هرگز دو تا نيست. اگرهايي که شايد شد و شايد نشد ميگويند ان. سه نوع اگرداريم. اگرهاي شدني ميگويند اذا ـ اگرهاي نشدني ميگويند لو ـ اگرهاي شايدي ميگويند «ان». اينجا گفته لو يعني نميشود هيچ وقتي مردم کتابهاي آسماني را محور جدي قرار نميدهند. منتهي اگر مردم به پا دارند تورات و انجيل را، اقتصادشان خوب ميشود. لاکلوا، ميخورند از آسمان و زمين. رمز فقر شما. نگوييد که چند ميليمتر باران آمده.
بعضي تحليلهاي ما غلط است. نگوييد چرا به کار ما تاب ميافتد؟ اصلاً روايت داريم که خدا قول داده است که به کارت تاب ميافتد. ميداني چرا؟ براي اينکه به کار مردم تاب داده اي. («وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ») (ليل/8) مردم کمک ميخواستند يک فرشت را به همسايه ات براي عروسيش ندادي. دو تا پتو به او ندادي. خوب کمک ميکردي و ميگفتي که آقا ظرف دارم و ديگر نميخواهد که بروي و کرايه کني. اين پيرهن عروسي دختر مرا ببر براي عروسي دخترت که ديگر نخواهي که بخري. تو از دادن يک پيرهن عروس، يک پتو، يک ديگ و…، بخل کردي. آقا خانه ما بزرگ است و نميخواهد که شما بروي و سالن بگيري. تو ديدي که طرف وام ميگيرد براي تالار يا وام ميگيرد براي لباس عروسي، وام ميگيرد براي ازدواجش. همسايه ات دارد ميسوزد. ندادي («وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ») (ليل/8) چرا امسال اينطور شده («رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ») (فجر/15) يعني ما به تو داديم به يتيم ندادي از تو گرفتيم و مردم کمک ميخواستند کمک نکردي («فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى») (ليل/7). تو بخل کردي تو که کار مردم را باز نکردي به کار تو تاب دهم و تاب دادي تاب خوردي تاب را باز کن تا تاب را باز ميکنم اگر به مردم کمک کني. به تو کمک ميکنم.اگر مردم ظرف، لباس، نردبان، فرش ميخواهند بايد به آنها کمک کني تا خدا به تو هم کمک کند. نفت هفت دلار است گيج هستيم، هفتاد دلار هم که ميشود باز هم گيج هستيم.
قرآن ميگويد که («وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ») (مائده/66) اگر کتاب آسماني را به پا داريم. اگر مردم کتاب آسماني را به پا دارند زندگيشان خوب ميشود. طلبهاي آمد گفت وضع ماليم خوب نيست گفتم چقدر درس خوندي گفت روي هشت گفتم چقدر صرف قرآن ميکني گفت هيچي گفتم تو بايد گرسنگي را بحوريي. قرآن گفته اگر ميخواهي از گرسنگي نجات پيدا کني بايد کتاب آسماني را به پا داريد.
5- خطر اعراض از قرآن، ذکر الهي
قرآن ذکر است قرآن ذکراست. («وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي») (طه/124) قرآن ذکر است و کسي که از ذکر خدا اعراض کند زندگيش تاب ميخورد. اگر کسي قرآن را پشت سر بگذارد و هر که ذکر را کنار بگذارد و کسي که از ذکر خدا اعراض کند زندگيش تاب ميخورد. چرا تاب ميخورد قرآن محور نيست براي ما. نگو آقا ما قرآن سر ميگيريم. بله قرآن سر گرفتن براي حاجات خواستن است. نگو آقا روي کيف عروس ها، جوانها وقتي ميخواهند که مهريه بدهند ميگويند مهريه عروسي يک جلد کلام الله مجيد است اما تشريفات است. البته حالا اين را از دست ندهيم خوب است. من داماد هستم قرآن برايت ميفرستم تا در زندگيمان اين رقمي عمل کنيم طبق قرآن عمل کنيد. قرآن ميگويد پدر عروس به داماد گفت: («وَ ما أُريدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْك») (قصص/27) شيعب به موسي گفت به تو سخت نميگيرم پول داري خرج کن نداري خرج نکن. عروس خانم نبايد به داماد سخت نگيرد. اگر خانه مستقل داشت زندگي کن اگر نداشت هم زندگي کن. گير نده. آقا داماد پول جيبي به خانم بده نبايد گدا بازي در بياورد. («عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ» )(بقره/236). خدا رحمت کند شهيد محراب مدني را گفت ما آخوندها بايد هر چه ميگوييم بايد عمل کنيم؟ گفت: چند درصد ش را عمل کنيم اگر ميگوييم نماز شب حداقل چند شب نماز شب بخوان. لازم نيست تمام عمرت را نماز شب بخواني اگر ميخواهيد در رابطه با نماز شب صحبت کني لااقل از يک هفته قبل شروع بکن. اگر ميخواهيد غسل جمعه را بگوييد بايد لااقل دو جمعه غسل جمعه انجام بدهي. که عالم بي عمل نباشي. چقدر پول به خانم بدهي. با خانم به شمال و جنوب برويم هر جور مردم زندگي ميکنند تو هم زندگي کن. آخوند خوب آخوندي هست که دخترش زن آخوند بشود. اگه يک آخوندي در خانه سخت گرفت زن آخوند گفت بر پدرم لعنت اگر من دخترم را به آخوند بدهم. يعني مرد آخوند در خانه بد عمل کرده است. بچه آخوند اگر آخوند شد يعني خوب عمل کرده. بچه ميگويد طوري نيست طلبه شد من زن طلبه هم ميشوم اگر هم نشد زن کت و شلواري ميشوم.
6- دوري همسايگان از آزار مساجد
اما يک جوري زندگي کنيد که مردم از مسجد پشيمان نشوند. الآن مسجد ما طوري شده است که مردم از دور مسجد فرار ميکنند. بنده محسن قرائتي اگر خانه کنار مسجد باشد برايم سخت است که بروم. به خاطر اينکه بلندگوي مسجد پير مرا در ميآورد. آيت الله عظمي فاضل لنکراني بنده خدا يک پيرمرد مريض ميگفت: از سر شب تا صبح دعاي الغوث را گذاشتند و ما تا صبح اذيت ميشديم. بابا تو که ميخواهي الغوث کني به مريضهاي محله چه کار داري؟ صداي بلندگو بيرون مسجد حرام است. اگر مردم اذيت بشوند. ايذاي مومن حرام است. مگر شما ميتواني که سحر خواني بکني اصلاً چه کسي به شما گفت که ميتواني سحر خواني بکني؟ سحر خواني اگر مردم اذيت ميشوند حرام است. اذان را ميشود گفت ولي نبايد قبل از اذان مردم را اذيت کرد. براي امام حسين طوري عزاداري کنيد که راهبندان نشود. ما در عبادتهايمان بايد توبه کنيم. امام حسين(ع) در دعاي عرفه ميگويد: «الهي من کان محاسنه مساوي» خدايا من خوبيهام بدي است. زن ما در خانه ميترسد، ما قرائت قرآن ميرويم يا روضه ميرويم و دير به خانه ميآييم. خانوادهام ميگويد آخر آقا من در اين خانه که خارج از شهر، تنها، در بيابان با همسايههاي ناامن و خانههاي خالي خوب بابا آخر من ميترسم. ميگويد خوب من رفته بودم که قرآن بخوانم خوب بي خود رفته بودي. در ماه رمضان زن ميترسد شما نبايد به روضه برويد. اگر زن در خانه ميترسد جايز نيست به مسجد برويد. مناجات در اسلام است اما نه پشت بلندگو.
فلسفه پشت بام اذان گفتن يعني اينکه همسايهها بفهمند نه روي مناره نود متري که کسي بالا نميرود اگر کسي هم رفت هر چه داد بزند کسي نميفهمد چون نود متر است. برو روي پشت بام که همه بفهمند. اگر جوان بود ونفسش بند اومد. چرا گرسنگي ميخورند بعضي؟ قرآن محور نيست. چند وقت پيش 600 اساتيد دعوت شدند براي افتتاح جلسه تفسير در تهران. گفتم تبريک ميگويم اما دير شده است. حالا چرا؟ ما بايد جلسات قرآنمان به سمت تفسير برود.
7- حضور در جلسات تفسير عالمان واقعي
حداقل کسي که بخواهد تفسير بگويد بايد ده سال در حوزه درس خوانده باشد مهم نيست عمامه داشته باشد يا کت و شلواري. مهم اين است که سواد داشته باشد. من به لباس، عمامه را لباس شريفي ميدانم و افتخار هم ميکنم که آخوند هستم. اما به لباس آخوندي نيست. اما تعصب در لباس ندارم. کت و شلواري تفسير ميگويد با سواد است يا بي سواد تفسيرش درست باشد. روي سواد تعصب داريم. قاطي نکند و غلط بگويد. تفسير گفتن بايد دقيق باشد.
قرآن نور است. («يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ…») (نساء/170) قرآن ميگويد من برهان وکتاب استدلال و منطقي هستم. قرآن برهان و نور است. خدايا تو را به حق قرآن تو را به حق سينهاي که قرآن در آن نازل شد به ما توفيق بده آن چه نسبت به قرآن غفلت کرديم ما را ببخش وتوفيق جبران مرحمت بفرما. تدبر قرآن چشيدن مزه قرآن عمل قرآن نشر قرآن را محور کار ما قرار بده. بين ما و قرآن و اهل بيت آني جدايي نينداز. اميدوارم جلسات قرات يک نهضت تدبر راه بيافتد از طريق علماي رباني.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1069