responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1093
1- توسل حضرت آدم به مقام پیامبر و اهل بیت علیهم السلام
2- توسل به اولیای خدا، راه دریافت هدایت الهی
3- طلب استغفار از رسول خدا صلی الله علیه و آله
4- توسل به مقام اولیای خدا، نه جسم مادی آنان
5- توسل کافران به حضرت حضرت موسی برای رفع عذاب
6- توطئه دشمن برای جداکردن جوانان از اهل بیت علیهم السلام
7- دوری از رفتارهای ناشایست در توسل به اولیای خدا

موضوع: توسل به اولیای خدا، در آیات قرآن
تاريخ پخش: 24/03/95

بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

امشب می‌خواهم راجع به توسل صحبت کنم. درباره توسل از آیات و روایات مطالبی را برای شما در حد 28 دقیقه، سی دقیقه با کم و زیادش بگویم. چون شیعه به توسل افتخار می‌کند. وهابی‌های هم توسل را شرک می‌دانند. مثلاً ما می‌گوییم: یا حسین، یا ابالفضل، یا زهرا. می‌گویند: شما مشرک هستید. کافر هستید. باید بگویید: یا الله! اینها توجه ندارند که ما هم که یا حسین می‌گوییم، بخاطر این است که در دعای توسل می‌گوییم: «یا وجیها عند الله»! حسین را بخاطر خودش نمی‌گوییم. چون حسین نزد خدا آبرو دارد. «یا وجیها عند الله»! دوباره می‌گوییم: «اشفع لنا عند الله». در دعای توسل اسم چهارده معصوم را که می‌بریم. هر معصومی یا یکبار می‌گوییم: «یا وجیها عند الله»، یکبار می‌گوییم: «اشفع لنا عند الله». دو تا «عند الله» در آن است. یعنی شما بخاطر اینکه وصل به خدا هستید، ما شما را صدا می‌زنیم. 28 بار در دعای توسل دائم می‌گوییم: خدا، خدا، خدا. آنهایی هم که متوسل می‌شویم، قرآن می‌گوید در دعای آیت الکرسی (مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ‌ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ) (بقره /255) یعنی امامان ما هم به اذن خدا شفاعت می‌کنند. علی ای حال ما موحد هستیم. شعار ما اشهد ان لا اله الا الله است. منتهی بندگان خدا را نزد خدا آبرو قرار می‌دهیم. خود شما هم همینطور هستید. انسان مهمتر است یا سنگ؟ انسان. یک سنگی است حضرت ابراهیم روی آن رفته و کعبه را بالا برده است. به این سنگ مقام ابراهیم می‌گویند. همه آقایان وهابی به این سنگ احترام می‌گذارند و پشت این سنگ نماز می‌خوانند. یک سنگی که به پای ابراهیم خورده برای شما ارزش است. چطور امام حسین نزد شما ارزش ندارد که می‌گویید: یا حسین شرک است؟ شما به سنگی که به پای ابراهیم خورده ارزش قائل هستید.
چرا شما به ما می‌گویید: دور قبر چرخیدن شرک است. مگر خودتان دور قبر نمی‌چرخید؟ در مکه هرکس طواف می‌کند کنار کعبه یک نیم دایره است قبر اسماعیل است. همه اینهایی که دور کعبه می‌گردند، دور این نیم دایره هم می‌گردند. ما دور قبر می‌گردیم می‌گویید: شرک است؟ شما صبح تا شب خودتان دور قبر می‌گردید. پس همه شما مشرک هستید. چه منطقی است؟
یکوقت جوان بودم مکه رفتم. یکی از اینها گفت: شما سرتان را روی خاک می‌گذارید معلوم می‌شود خاک پرست هستید. گفتم: شما سرتان را روی قالی می‌گذارید، پس معلوم می‌شود پشم پرست هستید. مگر هرکس سرش را هرجایی گذاشت پرستش است؟
عرض کنم به حضور شما که از قرآن حرف بزنیم. این حرف‌ها ضبط می‌شود. تلویزیون مشهد پخش می‌کند. سال دیگر همین بحث‌ها را تلویزیون سراسری پخش می‌کند. ما مثل توت فروش‌ها شدیم. توت‌ فروش‌ها تا تر است، تر را می‌فروشند. بعد توت خشک می‌فروشند. ما اینجا که صحبت می‌کنیم، این بحث تر است. بعد این فیلم‌ها را می‌بریم ماه رمضان در یخچال فریزر می‌کنیم، سال دیگر تلویزیون سراسری پخش می‌کند. چون دیدید توت فروش‌ها هم تر می فروشند و هم خشک. ما هم بحثمان زنده و مرده دارد. از قرآن صحبت می‌کنیم و افرادی هم که در ذهنشان این است که این توسل‌ها شرک است، جوابش را بگیرند. یک آیه در قرآن داریم، که وقتی به آدم گفتند: گندم را نخور، خورد و فهمید نباید بخورد و چرا خورده است،توبه کرد.

1- توسل حضرت آدم به مقام پیامبر و اهل بیت علیهم السلام

در راه توبه‌اش خدا در قرآن می‌گوید: (فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ‌ عَلَيْهِ) (بقره /37) حضرت آدم از خدا چند کلمه دریافت کرد. حضرت آدم وقتی دید نباید این کار را بکند و کرد، به چند کلمه توسل پیدا کرد. آنوقت در تفسیرهای سنی‌ها آمده کلمات این است. «الهی بحق محمد و علی و فاطمه والحسن و الحسین». سنی‌ها این را گفتند. حضرت آدم ابوالبشر به نوه‌های چندمش متوسل شد.
توسل معنایش این نیست که قانون خدا عوض می شود. ما عوض می‌شویم. شرایط عوض می‌شود. ببینید یک بچه که تنهایی راه می‌رود آسیب‌پذیر است. دستش را که در دست پدرش گذاشت این احساس می‌کند که وصل به یک قدرتی شده است. بچه‌ای که بی‌پدر است یک احساس دارد. بچه‌ای که دستش در دست پدرش است، یک احساس دیگر دارد. ما وقتی به اولیای خدا متوسل می‌شویم، به امامان متوسل می‌شویم عوض می‌شویم. مثل شما که اگر چهارفرسخی هستی، نماز مسافر رویت می‌خورد. نماز شما دو رکعتی می‌شود. زیر چهار فرسخ مسافر نیستی و نمازت چهار رکعتی است. سنت خدا عوض نشده است. لقب شما عوض شده است. مسافر هستی یا غیر مسافر هستی. ما وقتی متوسل می‌شویم خودمان را عوض می‌کنیم. یعنی انسان تنها هستیم، می‌شویم انسان بعلاوه اولیای خدا. پول را همینطور به کسی بدهی، پول معمولی است. اما اگر پول را در پاکت بگذاری و بدهی این کرامت است. یعنی وقتی پول بیرون پاکت با پول درون پاکت، یک کرامت به این اضافه می‌شود.
کشاورزها گاهی برای پیوند یک قطعه از شاخه را قیچی می‌کنند و به یک شاخه دیگر پیوند می‌کنند، میوه‌اش یک مزه دیگر دارد. میوه‌های پیوندی. من هم امشب می‌خواهم یک تکه از زیارت جامعه را قیچی کنم، یک تکه از قرآن را هم قیچی کنم. اینها را پیوند بدهم، از این یک چیزی دربیاید.

2- توسل به اولیای خدا، راه دریافت هدایت الهی

در زیارت جامعه این است. می‌گوییم: ای امام رضا! ای امام حسین! یا امیرالمؤمنین! یا مهدی! «مَن اعتصَمَ‌ بكم‌ فقد اعتَصَم باللّه‌» هرکس متوسل به شما شود، به خدا متوسل شده است. این در زیارت جامعه است. در قرآن هم داریم (مَنْ يَعْتَصِمْ‌ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيم‌) (آل‌عمران /101) حالا فارسی‌اش را بگویم. ای امام رضا! هرکس به تو متوسل شود، به خدا متوسل شده است. این در زیارت است. در قرآن هم داریم هرکس به خدا متوسل شود راهش مستقیم است. «مَنْ يَعْتَصِمْ‌ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيم‌» این معنایش چیست؟ یعنی ما که می‌گوییم: «اهدنا الصراط المستقیم» خدایا ما را به راه مستقیم هدایت کن. راه مستقیم راهی است که آدم بند به خدا شود. بعد در زیارت جامعه می‌گوییم: بند به شما شویم گویا بند به خدا شدیم. بند به خدا شویم راهمان مستقیم است. یک خرده فنی بود. چطور بگویم؟
هرکس لامپ خانه‌اش را به این برق خیابان وصل کند، برق خیابان وصل به شبکه است. شبکه وصل به کجاست. یعنی این خانه شما بند به برق کل ایران می‌شود. منتهی به شرطی که این برق را به آن سیم وصل کنی. آن سیم وصل به سیم دیگر می‌شود. به سیم دیگر، تا این یک برق سراسری می‌شود. کسی بند به شما شود، بند به خدا شده است. کسی که به خدا بند شود، «فَقَدْ هُدِيَ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيم‌».«مَن اعتصَمَ‌ بكم‌ فقد اعتَصَم باللّه‌» این در زیارت جامعه است، در قرآن نیست. «مَنْ يَعْتَصِمْ‌ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيم‌».

3- طلب استغفار از رسول خدا صلی الله علیه و آله

در قرآن می‌فرماید: اگر پیغمبر در حق شما دعا کند، خدا شما را می‌بخشد. (وَ لَوْ أَنَّهُمْ‌ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً) (نساء /64) این آیه قرآن است. این آیه در زیارت‌نامه پیغمبر هم آمده است. در مدینه خدا قسمت کند. می‌گوید: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ» اگر مردم‌ «إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ» آنجایی که گناه کردند و به خودشان ظلم کردند، «جاؤُكَ» زیارت بیایند. جاء یعنی آمد. «جاؤُکَ» ای پیغمبر گناهکارها اگر مدینه زیارت آمدند، ای امام رضا گناهکارها وقتی مشهد زیارت آمدند، ای امام حسین گناهکارها وقتی کربلا زیارت آمدند، «فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ» از خدا عذرخواهی کنند، استغفار کنند. «وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ» تو هم که رسول هستی در حقشان دعا کنی خدا اینها را می‌بخشد. این توسل است. خدا به من گفته: گناه کردی، برو زیارت اولیای خدا از خدا عذرخواهی کن. ولی امام در حق تو دعا کند، پیغمبر در حق تو استغفار کند، خدا تو را می بخشد. توسل همین است. آیه قرآن است. در مقابل این چه می‌گویند؟ خود خدا گفته: به شرطی تو را می‌بخشم که پیغمبر در حق تو دعا کند.
برادران یوسف، یوسف را در چاه انداختند. بعد هم یوسف از چاه بیرون آمد و پادشاه شد. نزد یعقوب آمدند و گفتند: ما غلط کردیم. ظلم کردیم. سی چهل سال تو پدر را به گریه نشاندیم. برادر را انواع بلاها بر سرش آمد. حالا (يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا) (یوسف /97) مثل اینکه می‌گوییم: یا حسین! یا ابالفضل، یا فاطمه زهرا! اینها هم گفتند: «يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِين‌». «یا أبانا» یعنی پدر، یعنی ای بابا! «استغفر لنا» در حق ما دعا کن. این توسل است. چطور شما می‌گویید: توسل شرک است؟ پسران یعقوب نزد پدرشان گفتند: باباجون غلط کردیم. در حق ما دعا کن. ما هم می‌گوییم: حسین جان غلط کردیم دعا کن. منتهی اینها یک چیزی می‌گویند. دو تا حرف می‌زنند. دو حرف اینها را جواب بدهم.

4- توسل به مقام اولیای خدا، نه جسم مادی آنان

اینها می‌گویند: یعقوب زنده بود. امام حسین که زنده نیست. چند جواب دارد. یکی اینکه قرآن می‌گوید: هرکس در راه خدا شهید شد، این مرده نیست. (بَلْ‌ أَحْياء) (بقره /154) شهید زنده است. این یک مورد. 2- شرک خوب است یا بد؟ می‌گوید: نه نه نه! بد است. بد است. می‌گوییم: اگر شرک بد است، کار بد بد است. چه به زنده باشد و چه به مرده باشد. 3- مگر ما متوسل به پوست و گوشت می‌شویم؟ پوست و گوشت زنده و مرده دارد. ما متوسل به مقام ابالفضل می‌شویم. می‌گوییم: خدایا تو را به مقام پیغمبر، تو را به مقام حسین، مقام زنده و مرده ندارد. پوست و گوشت زنده و مرده دارد. ما متوسل به پوست و گوشت نمی‌شویم که بگویید: یعقوب زنده بود و حضرت معصومه مرده. یعقوب زنده بوده و فلان امامزاده مرده. ما متوسل به پوست و گوشت نمی‌شویم تا بگویی: چه کسی زنده و چه کسی مرده! نصفش را من می‌گویم و نصفش را شما بگویید.ما متوسل به پوست و گوشت نمی‌شویم که بگویی: چه کسی زنده و چه کسی مرده! ما متوسل به مقام می‌شویم. مقام زنده و مرده ندارد. پس سه جواب داریم. 1- شهید زنده است. 2- اگر شرک بد است، بد بد است. چه به زنده… دروغ بد است. حتی اگر من به قالی دروغ بگویم. قالی امروز روز جمعه است. الآن هم صبح است. دروغ است. چه به آدم بگویی و چه به پشم! شرک بد است. سراغ غیر خدا رفتن بد است، چه زنده، چه مرده! شهدا زنده هستند و مرده نیستند. این جواب اول! بد، بد است. زنده و مرده ندارد. یعنی اگر یک زنی سر قبر شوهرش رفت و گفت: دیشب نان خالی خوردم. تو نبودی و من دیشب نان خالی خوردم. اگر دروغ بگوید، این هم حرام است. نگوید: بابا حالا به مرده حرف می‌زنم. دروغ بد است چه به زنده بگویی، چه مرده.
مسأله دیگر وقتی خداوند به یک آدم قدرت می‌دهد، می‌تواند به مردم بگوید: توجه به این قدرت نکنید؟ یک مثلی امروز عصر یکی از دوستان می‌زد. می‌شود دولت آرد به نانوا بدهد. بعد بگوید: مردم به این نانوا توجه نکنید! اِ… خودت آردش دادی. هم مجوز دادی و دکان نانوایی باز کرده است. هم آردش را دادی. سهمیه آرد دادی. خوب وقتی خودت آرد می‌دهی و مجور می‌دهی معنایش این است که مردم رجوع کنند و نان بگیرند. خود خدا به اینها قدرت داده است. چه قدرتی؟ قرآن بخوانم. حضرت عیسی می‌گوید: (وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ‌ الطِّينِ‌ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي‌) (مائده /110) قاری می‌خواند: (أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ‌ الطِّينِ‌ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّه‌) (آل‌عمران /49) این آیه قرآن است. قرآن می‌گوید: حضرت عیسی گفت: من با گل گنجشک درست می‌کنم. مثلاً پرنده درست می‌کنم. فوتش می‌کنم، پرنده می‌پرد. پس خداوند از معجزات حضرت موسی بود. من کور مادرزاد را شفا می‌دهم. من بیماری‌های مادرزاد را شفا می‌دهم. اگر خداوند این قدرت را به عیسی داد، می‌تواند به مردم بگوید: نه! ببین من قدرت دارم. ولی شما به این پیغمبر مراجعه نکنید. اصلاً قدرتش دادی. اگر آردش دادی و مجوزش هم دادی، معنایش این است که مردم هم به او مراجعه کنند. می‌شود این عقلی است که بگوییم: خدا به اولیاء قدرت داده، اما به مردم گفته: سراغ اولیاء نروید. هرکس معجزه‌ای دارد، آقا بنده می‌آیم، مردم برای دخترشان هم یک گوشواره با زور می‌خرند. چطور این همه طلا خرج امام رضا و امام حسین و حضرت امیر می‌کنند. مردم که چیز مفت به کسی نمی‌دهند. اول از امام رضا یک حاجت می‌گیرد. حاجت که گرفت، نذرش را ادا می‌کند. پس خدایا تو خودت به اینها قدرت دادی. دعای اینها مستجاب می‌شود. من متوسل شدم حاجتم را گرفتم. وقتی حاجتم را گرفتم پس چرا من متوسل نشوم؟
مردم به عیسی متوسل شدند. گفتند: ای عیسی! (أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَكُونُ لَنا عِيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آيَةً مِنْك‌) (مائده /114) عرض کنم که مردم نزد عیسی آمدند. گفتند: ای عیسی از خدا بخواه همینطور که قطره باران می‌آید، یک طبق غذا بیاید. ما نگاه می‌کنیم ببینیم اِ… یک طبق نان آمد. اگر یک چنین کاری کردی، ما آنروز را که یک طبق نان و غذا آمد، برای همیشه می‌گوییم: عید! روز نزول غذا را روز عید می‌گوییم. «لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا» یعنی برای طول تاریخ آنروز را روز عید می‌کنیم. چرا اینها را مردم از عیسی می‌خواستند. چون وقتی می‌بینند عیسی کور مادرزاد را شفا می‌دهد، عیسی لال را گویا می‌کند. با مجسمه پرنده می‌سازد، فوتش می‌کند می‌پرد. وقتی خدا به دست اولیای خودش معجزه سرازیر می‌کند، خوب مردم هم مراجعه می‌کنند. وقتی آرد می‌دهی و مجوز هم می‌دهی، خوب مردم هم به او مراجعه می‌کنند. خود خدا خواسته که ما به اولیای خدا مراجعه کنیم.
یک آیه در قرآن داریم پست‌ترین آدم‌های کره زمین متوسل شدند. چشمم نمی‌بیند، این آیه در سوره اعراف است. قرآن بزرگ اینجا هست؟ یک صلوات بفرستید. (صلوات حضار)

5- توسل کافران به حضرت حضرت موسی برای رفع عذاب

نزد حضرت موسی آمدند، سوره اعراف، آیه 131 است. زیادی گوش بدهید. قوی‌ترین آیه علیه وهابی‌ها است. بیایند جواب بدهند. پست‌ترین آدم‌های کره زمین اینها هستند. یهودی‌ها هستند که آمدند به موسی گفتند: موسی هزار تا معجزه بیاوری ما ایمان نمی‌آوریم. آیه را بخوانم. جمله جمله بخوان. (وَ قالُوا مَهْما تَأْتِنا بِهِ مِنْ آيَةٍ لِتَسْحَرَنا بِها) (اعراف /132) یعنی ای موسی! هزار رقم معجزه بیاوری که ما را سحر و جادو کنی، (فَما نَحْنُ‌ لَكَ‌ بِمُؤْمِنِينَ‌) (اعراف /132) ما ایمان نمی‌آوریم. دیگر لجبازترین آدم‌های کره زمین اینها هستند. به پیغمبری مثل حضرت موسی می‌گویند، هزار تا معجزه بیاوری ما ایمان نمی‌آوریم. بابا ما ایمان نمی‌آوریم. دیگر خیلی لجباز لجباز است. خدا می‌گوید: حالا که اینقدر لجباز هستید، پس تحویل بگیرید. (فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الطُّوفانَ وَ الْجَرادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ) (اعراف /133) «فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الطُّوفانَ» طوفان را که می‌دانید. بر اینها یک طوفان فرستادیم. «وَ الْجَرادَ» یعنی ملخ، زندگی اینها پر از ملخ شد. «وَ الْقُمَّلَ» حیوان ریز مثل شپش است. «وَ الضَّفادِعَ» یعنی قورباغه. در دست و پای اینها همینطور قورباغه جوشید. «وَ الدَّمَ» می‌رفت آب بخورد، لیوان آب خون می‌شد. آدمی که اینقدر لجباز است که به پیغمبر می‌گوید: هزار تا معجزه بیاوری، من ایمان نمی‌آورم. می‌گوید: حالا که اینقدر لجباز هستید، طوفان، ملخ، شپش، قورباغه، خون. تمام این نکبت‌ها را، به قول امروزی‌ها محیط زیستشان را خراب کرد. زندگی‌شان پر از ملخ و قورباغه و شپش شد. محیط زیست را گرفتیم. (وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قالُوا يا مُوسَى ادْعُ لَنا رَبَّكَ‌ بِما عَهِدَ عِنْدَكَ) (اعراف /134) «وَ لَمَّا وَقَعَ» یعنی وقتی واقع شد. «عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ» وقتی اینها دیدند که زندگی‌شان پر از نکبت شد، قورباغه و ملخ و شپش و اینها توسل کردند. اینها گفتند: «قالُوا يا مُوسَى» یا موسی، «ادْعُ لَنا» در حق ما دعا کن این نکبت‌ها از ما دور شود. پست‌ترین آدم‌های کره زمین وقتی گیر کردند، به اولیای خدا متوسل شدند. این معلوم می‌شود وهابی‌ها از پست‌ترین آدم‌های کره زمین هم…
یکبار دیگر… افراد لجوج درجه یک به موسی پیغمبر اولوالعزم گفتند: هزار تا معجزه هم بیاوری ما ایمان نمی‌آوریم. خدا بخاطر لجبازی‌شان زندگی‌شان را پر از نکبت کرد. وقتی گیر کردند گفتند: «يا مُوسَى ادْعُ لَنا». موسی دعا کن. ما هم می‌گوییم: یا ابالفضل دعا کن. توسل به اولیای خدا متن قرآن است. چطور شما می‌‌گویید: ما مسلمان هستیم؟
باز اینها حرف می‌زنند. دیگر من می‌خواهم بگویم و شما جواب بدهید. چون مشابه آن را من جواب دادم. می‌گویند: موسی زنده بود، ابالفضل شما، حضرت معصومه شما، امام کاظم شما، امام رضای شما مرده هستند. سه جواب دادم گفتم: اولیای خدا مرده نیستند. 2- بد، بد است. چه به زنده و چه به مرده. توسل بد است، چه به زنده چه به مرده. 3- اینکه ما متوسل به مقام می‌شویم. متوسل به پوست و گوشت نمی‌شویم. این سه جواب هم همان سه جواب است.
یک حرکتی باید در ایران شود که شروع شده و شما هم کمک کنید. من نمی‌دانم شما بیشتر مشهدی هستید یا بیشترتان زوار هستید؟ حالا می‌شود پرسید. آقایانی که مشهدی هستند دست بلند کنند. دروغ هم نمی‌گویند. مشهدی‌ها پنجاه، شصت نفر هستند. زوارها دست بلند کنید. خوب همه… مشهدی‌ها، مشهد را تکان بدهید. علت اینکه من می‌آیم اینجا صحبت می‌کنم این است که یک فرهنگی در سر من است، می‌خواهم آن فرهنگ را راه بیاندازم. می‌خواهم منبرها را عوض کنم. روی منبرها دیگر نباید خواب نقل کنند. مگر، حالا مگر برای اینکه ده شب روی منبر می‌رود، دو دقیقه خواب بگوید طوری نیست. اما اینکه من روی منبر بروم و دائم خواب نقل کنم، شعر بگویم. تحلیل سیاسی داشته باشم، تاریخ بگویم و روضه بخوانم. چیزی که در آن نیست یا کم است، قرآن است. باید منبرها مالامال شود از قرآن و نهج‌البلاغه. البته حالا یک شعر هم می‌خوانید بخوانید. روضه هم ایام عاشورا بخوان. یا غیر عاشورا! ولی… ببینید به بدنه ساختمان باید آجر باشد. حالا یک گوشه‌اش را می‌خواهید رنگ کنید. گچ‌کاری کنید. سنگ مرمر بگذارید. هرکاری می‌کنید بکنید. اما ساختمان باید سنگ و آجر باشد. منبرها باید قرآنی باشد. شما هر مسجدی هستید، برمی‌گردید سلام ما را به پیشنماز و به آقا برسانید، بگویید: یک طلبه‌ای به نام قرائتی سلام رساند، گفت: دو سه آیه برای ما معنا کنید. الآن وهابی جوان شما را گرفته، می‌گوید: توسل شرک است. چرا؟ برای اینکه می‌خواهد

6- توطئه دشمن برای جداکردن جوانان از اهل بیت علیهم السلام

دستش را از اهل‌بیت جدا کند. چرا؟ برای اینکه اگر دست ما از اهل‌بیت جدا شد، طاغوت‌ها ما را قورت می‌دهند. همه دنیا را اسرائیل و آمریکا قورت دادند، فقط سید حسن نصرالله در گلو مانده است. آن هم بخاطر اینکه او شیعه است. آمریکا همه دنیا را قورت داد. امام خمینی در گلویش ماند. برای اینکه امام خمینی شیعه است. ما اگر دستمان در دست اهل‌بیت باشد، استخوان در گلوی طاغوت هستیم. آنها هم می‌خواهند این استخوان را پودر کنند. چه کنند؟ تقلید نکنیم. سهم امام و خمس را هم ندهیم و توسل هم نکنیم. اگر توسل را برداشتی، خمس را برداشتی. اگر این زیارت‌ها و ارتباطات را برداشتی، راحت ما را قورت می‌دهند. اینکه ما استخوان در گلوی طاغوت شدیم…
منصور دوانقی می‌گفت: امام صادق استخوان در گلوی من است. نه می‌توانم قورتش بدهم و نه می‌توانم بیرون بیاورم. اینها یک اربعین امام حسین که می‌بینند بیست میلیون زوار دارد، میلیون‌ها پیاده می‌روند، اصلاً همه طرحشان به هم می‌ماند. داعش عراق را گرفته بود. اربعین نجات داد. اینها هرچه در طول سال ته سیگار می‌اندازند، یک سیل که در رودخانه می‌آید، همه ته سیگارها و پوست پرتقال‌ها را می‌برد. خیلی کار می‌کنند. یکبار به اسم والیبال ما را در خیابان می‌اندازند، بوق بزنیم. یکبار به اسم فوتبال. یکبار به اسم… اینها فکر می‌کنند ماهواره‌ها بچه‌ها رفتند. یک مرتبه می‌بینند اِ… سال تحویل چند میلیون آدم مشهد آمد. اِ… یک سال عاشورا کمتر از سال قبل نشده است. سال به سال عاشورا پررنگ‌تر می‌شود. قصه چیست؟
دانمارک بعد از آنکه کاریکاتور کشیدند، من دانمارک رفتم. به منزل امام جمعه رفتم و گفتم: وضع اسلام چطور شده است؟ گفت: سالی پنج شش نفر بیشتر مسلمان نمی‌شدند. بعد از آنکه به پیغمبر اسلام توهین کردند، سالی چند صد نفر مسلمان می‌شوند. اسلام یک چیزی درونش هست. امام زمان فرمود: اگر من به شما شیعیان دعا نکنم، دشمنان شما را قورت می‌دهند. دعای من شما را نگه داشته است. در اسکناس یک نخ است که آن نخ به اسکناس ارزش می‌دهد. نخ را بیرون بکشی سی کیلو اسکناس یک سیب زمینی هم نمی دهند. نخ درون اسکناس به اسکناس ارزش می‌دهد. ارتباط ما با خدا همین توسل‌ها است.
خود قرآن یک آیه دارد می‌گوید: ای پیغمبر در حق زنانی که هجرت می‌کنند دعا کن. (وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَ‌ اللَّه‌) (ممتحنه /12) ای پیغمبر در حق این خانم‌هایی که از مکه به مدینه آمدند، دعا کن. خدایا مگر خودت نمی‌خواهی ببخشی، خوب خودت ببخش. اینکه خدا به پیغمبر می‌گوید: تو دعا کن، من می‌بخشم یعنی چه؟ یعنی خود خدا توسل را به مردم نشان می‌دهد. می‌گوید: من از طریق پیغمبر شما را می‌بخشم. مسأله مهمی است.
یک چیزی برای شما بگویم خیلی خوشمزه است. چون امروز هم یکی از علمای مشهد اتاق ما آمد و گفت: انصافاً چه استدلالی! خیلی قشنگ است. یکبار هم من اینجا گفتم. ولی چون امشب بحث توسل است تکرار می‌کنم. اگر هم گفتم، تکرار می‌کنم. اگر هم نگفتم که هیچ! این پرنده را در هوا چه کسی نگه داشته است؟ قرآن می‌گوید: خدا نگه داشته است. امساک یعنی نگه داشتم. می‌گویند: روزه، امساک کن، یعنی خودت را نگه دار و نخور. (ما يُمْسِكُهُنَ‌) (نحل /79)این پرنده را در هوا نگه نداشته «إِلَّا اللَّه‌» فقط خدا نگه داشته است. آیه دیگر هم دارد «الا الرحمن» فقط خدا، رحمان هم یعنی خدا. این پرنده را در هوا فقط خدا نگه داشته است. می‌گوییم: این چیه؟ می‌گوید: این توحید است. می‌گوییم: در حین اینکه می‌گوییم: این پرنده را فقط خدا نگه داشته است، یک آیه دیگر می‌گوید: «یَطیرُ» طیران، می‌پرد (يَطِيرُ بِجَناحَيْه‌) (انعام /38) جناح بع معنی بال است. درست است خدا نگه داشته است، ولی خدا کار با واسطه انجام می‌دهد با دو بال. گرفتید؟ نه. گرفتید؟ یکبار دیگر بگویم.
به وهابی‌ها می‌گوییم: حرف شما چیست؟ می‌گوید: لا اله الا الله! فقط خدا. یا حسین و یا حسن شرک است. می‌گوییم: فقط خدا توحید است. می‌گوید: احسنت! فقط خدا توحید است. می‌گوییم: یک آیه در قرآن داریم می‌گوید: این پرنده را در هوا فقط خدا نگه داشته است. می‌گوید: این توحید است. می‌گوییم: پس چرا آیه دیگر می‌گوید: دو بال نگه داشته است. «يَطِيرُ بِجَناحَيْه‌» یعنی خدا هم که کاری می‌کند، با واسطه انجام می‌دهد.
من حرف می‌زنم اما به واسطه نفسی که می‌آید و می‌رود. به واسطه قلبی که می‌تپد. یعنی درست است راننده ماشین را می‌برد. اما این ماشین به واسطه گاز و ترمز و موتور راه می‌رود. ما نباید از چیزهای دیگر غافل شویم. خدا نگه داشته است. ولی خدا با واسطه… ما گاهی وقت‌ها نمی‌بینیم. وقتی نمی‌بینیم بد می‌شود.
در خود حرم… یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)

7- دوری از رفتارهای ناشایست در توسل به اولیای خدا

تذکراتی که هست. اول اینکه توسل داد ندارد. افرادی که وارد حرم می‌شوند فکر می‌کنند هرچه بیشتر داد بزنند، به خدا نزدیک‌تر می‌شوند. داد نزنید. 2- لازم نیست دست ما به ضریح برسد. زیارت یعنی حضور در محضر امام. چه دست ما برسد و چه نرسد. 3- لازم نیست عربی هم باشد. سلام علیکم! همینطور با امام رضا فارسی حرف بزن. زیارت عربی ارزشش بیشتر است. نشد همان فارسی بگو. یک سلام هم یک زیارت است. السلام علیک یا امیرالمؤمنین، یک زیارت است. ده سلام هم زیارت است و یک سلام هم زیارت است. البته هرچه بیشتر بهتر!
با امامان هم که حرف می‌زنید از خود امام‌ها یاد بگیرید. امامان ما با خدا چطور حرف می‌زدند؟ می‌گوید: خدایا اگر فقط خوب‌ها را ببخشی، پس بدها کجا بروند؟ یا امام رضا اگر فقط به زوارهای خوب نگاه کنی، پس زوارهای بد چه کنند؟ادعایی هم نکنیم. چون من از راه دور آمدم. منت به امام رضا نگذارید. امام رضا بر شما منت می‌گذارد. که ما را پذیرفته است. یکوقت شما نگویید: ببین حواست جمع باشد، قدر مرا داشته باش. از راه دور آمدم. نزد پیغمبر می‌آمدند و می‌گفتند: قدر ما را داشته باش. به تو ایمان آوردیم. آیه نازل شد. (يَمُنُّونَ‌ عَلَيْك‌) (حجرات /17) اینها منت می‌گذارند. بگو: منت نگذارید. من منت دارم که شما را توفیق دادم و مسلمان شدید. به دیگران قبل از خودمان دعا کنیم. داد نزنیم. مراعات تقوا را انجام بدهیم. حدیث داریم امام رضا فرمود: هرکس زیارت من بیاید، من چند جا بازدید او می‌روم. و در اینجا صحنه‌هایی هم هست که اگر فرصت باشد می‌گویم. نیم ساعت شد.
خدایا بحث ما توسل بود. به آبروی همه اولیاء و انبیاء و اوصیاء و به آبروی پیغمبر و اهل‌بیتش هرچه به عمر ما اضافه می‌کنی، به شناخت معرفت ما، به مودت و علاقه ما، به اطاعت ما نسبت به خودت و اولیائت بیفزا. گول خورده‌هاو منحرفین را هدایت بفرما. هدایت‌شده‌ها را از هر رقم انحراف حفظ بفرما. هرچه به خوبان تاریخ دادی و می‌دهی، به آبروی همین خوب‌ها همه آنها را در این ماه رمضان و ماه رمضان‌های دیگر به همه ما مرحمت بفرما.

«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1093
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست