نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1173
موضوع بحث: جمعه
تاريخ پخش: 01/05/66
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
در اين چند دقيقهاي كه در محضر شما هستم و همه ما در محضر خدا هستيم، يك بحثي را در خصوص «جمعه» ميخواهم بيان كنم. ما در اين هشت، نه سال بحث جمعه را هنوز در تلويزيون بيان نكردهايم. هر شب جمعه حرف زديم، اما در مورد خود جمعه صحبت نكرديم. ميخواهيم در مورد روز جمعه، مقام جمعه و يك مقدار در مورد جمعه صحبت كنيم.
1- اهميت روز جمعه
چند تا خاطره از جمعه برايتان بگويم. پيامبر(ص) فرمود: «يَوْمُ الْجُمُعَةِ يَوْمٌ خَلَقَ اللَّهُ فِيهِ آدَمَ(ع)»(بحارالأنوار، ج86، ص280) حضرت آدم روز جمعه آفريده شد. «يَوْمُ الْجُمُعَةِ يَوْمٌ أَسْجَدَ اللَّهُ مَلَائِكَتَهُ لآِدَمَ»(بحارالأنوار، ج86، ص280). روزي كه خدا به فرشهها گفت: سجده كنيد به آدم، جمعه بود. روزي كه دعاي يعقوب مستجاب شد جمعه بود. روزي كه ابراهيم حاضر شد دل از اسماعيل بكند و اسماعيل را درراه خدا بدهد، جمعه بود. تولد پيغمبر جمعه بود، تولد اميرالمومنين جمعه بود. عيد غدير جمعه بود و تصادفاً امسال هم عيد فطر جمعه بود و هم عيد غدير آينده جمعه است. حضرت زهرا(س) روز جمعه بدنيا آمد. ازدواج فاطمه زهرا با اميرالمومنين جمعه بود. امام حسن مجتبي جمعه به دنيا آمد. امام حسين(ع) جمعه بدنيا آمد. امام زمان(عج) جمعه بدنيا آمد. روزي كه حضرت مهدي(عج) ظهور ميكند، روز جمعه است. امام سجاد جمعه بدنيا آمد. امام پنجم روز جمعه بدنيا آمد. امام رضا(ع) جمعه بدنيا آمد. امام جواد شب جمعه بدنيا آمد. امام عسگري روز جمعه بدنيا آمد. بسياري از امامان بزرگوار ما جمعه به دنيا آمدند، روز جمعه روز عزيزي و روز مهمي است. پول خرج كردن در روز جمعه ثوابش بيشتر است. البته رده بندي دارد. اميرالمؤمنين از قول پيامبرمي فرمايد: كه اگر به يك مؤمن كمك كني، انگار يك برده و غلامي خريدي و آزاد كردهاي. اگر اين مؤمن مريض بود و به او كمك كردي، ثوابت چندين برابر ميشود. اگر مؤمن بود و مريض بود و فاميل هم بود و به او كمك كردي چند برابر ميشود. اگر غير از آنكه مؤمن و مريض و فاميل است، پدر و مادر است و روز جمعه رفتي و به آنها كمك كردي چند برابر ميشود. و اگر يك مؤمن فقيري بود و در راه علوم اسلامي درس ميخواند و به قول قديميها طلبه بود(طلبه يعني دارد فقيه ميشود) كسي بود كه در خط فقاهت در حوضهها درس ميخواند و طلبه باتقوايي است و خوب هم درس ميخواند و اين يك فقيهي براي آينده ميشود، اگر به اين آدم كمك كردي بسيار اجر دارد. پس چه گفتيم؟ جمعه به مومن مثلاً 7 بر مؤمن مريض 70 بر مومن مريض فاميل 700 بر مؤمن مريض كه والدين باشد 70000 و بر كسي كه درآينده فقيه ميشود 100000 برادرها و خواهراني كه پاي تلويزيون نشستهايد. هر كدامتان كه ديپلمتان را گرفتهايد، خوب گوش كنيد. صد هزار طلبه ميخواهيم. قرآن فرموده: (لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ) (توبه /33) يعني اسلام دنيا را ميگيرد. اين وعده خداست (وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ) (حج /47) خدا قول داده اسلام دنيا را ميگيرد. اگر اسلام دنيا را بگيرد، ما حداقل دم دست صد هزار طلبه ميخواهيم آن هم طلبههايي كه به زبان دنيا آشنا باشند. چين چند صد نفر دكتراي ادبيات دارد كه فارسي خوب بلد هستند حرف بزنند. اما ايراني كه زبان چيني بلد باشد ما نداريم. يك ميليارد يعني هزار ميليون، هزار و هشتاد ميليون آدم در اين كره زمين زندگي ميكنند كه يك ايراني زبانش را بلد نيست، حالا بگذريم. اخيراً وزرات امور خارجه چند نفر فرستاده براي اينكه ياد بگيرند و آموزش ببينند. دويست ميليون آدم روي كره زمين نفس ميكشد. زبان بلد است و ما آدمي كه در ايران به زبان دويست ميليون آدم صحبت كند نداريم. خيلي كمبود داريم. وقتي ميگوييم «طلبه» شما ياد همين طلبهاي ميافتيد كه مثل من يا در تلويزيون يا درنهضت يا در سپاه و يا در عقيدتي سياسي است. ژاندارمري و كلانتري، شهرباني و ارتش و. . . است و يا پيش نماز يا واعظ است. وقتي ميگوييم طلبه شويد، نه اينكه يعني براي همين مسجد محله، گرچه مسجد محله هم آقا ندارد. ما بسياري از شهرهايمان هنوز امام جمعه ندارد، اكثر بخش هايمان امام جمعه ندارد، روستاهايمان قريب به اتفاق امام جمعه ندارد. ما در خيلي جاها يك روحاني هم نداريم تا چه رسد به هزار و هشتاد ميليون هند و چي. . . و چي. . . نگوييد آقا حالا اينجا مگر در اختيار من است. در اختيار ما نيست اما ما بايد آمادگي داشته باشيم. صد هزار طلبه ميخواهيم. هر كدامتان ديپلم گرفتهايد و خوش استعداد هستيد آماده شويد كه با اسلام آشنا شويد. روز جمعه چه روزي است؟ پيغمبر فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اخْتَارَ مِنَ الْأَيَّامِ الْجُمُعَة»(كمالالدين، ج1، ص281). حديث از پيغمبر است. در روزها، جمعه از هرروز بهتر است. رمضان از هر ماهي بهتر است. شب قدر از هر شبي بهتر است و پيامبر ما از همه پيامبران افضل است و علي بن ابيطالب از همه اوصياء بهتر است. كه در انتخابات الهي آن ايامي كه گزيده شده، روز جمعه از بهترين روزها است و چند حديث داريم كه روز جمعه از روز عيد فطر مهمتر است. حديث داريم روز جمعه از عيد قربان مهمتر است. خيلي به روز جمعه بها دادهاند. امام باقر(ع) فرمودهاند: خورشيد به روزي بهتر از روز جمعه نتابيده است.
2- آداب و وظايف ما در روز جمعه
در روز جمعه وظيفه چيست؟ 1- نظافت، غسل جمعه و. . . نميدانيد چقدر حديث براي غسل جمعه داريم. ضمناً يك نكته تربيتي هم در اين ميان برايتان بگويم. گاهي پدرها از ما ميپرسند آقاي قرائتي بچهمان ممكن است به سن تكليف رسيده باشد و رويمان نميشود به او غسل جنابت ياد بدهيم. چگونه به او بگوييم؟ پدرها و مادرها قبل از آنكه بچهشان بزرگ شود از همان موقع كه بچهشان ميفهمد. به او غسل جمعه ياد بدهند. وقتي غسل جمعه راياد گرفت، بعد آرام با يك اشارهاي به او ميگويد اگر يك وقت مسئلهاي شد، مثل غسل جمعه بايد غسل كني. يعني آدم غسل جمعه را كه ياد داد، باقي غسلها را ميگويد مثل غسل جمعه است. اگر شبي ميخواهيد نماز مستحبي بخوانيد و بلد نيستيد ميگويند: آقا مثل نماز صبح است. چون نماز صبح را كاملاً بلد هستيد. ميگويند مثل نماز صبح است ولي مثلاً به جاي «قل هوالله» مثلاً «اذا زلزلت» را بخوان. غسل جمعه يك راهي است كه پدر و مادرها، بچه هايشان را قبل از آنكه به سن تكليف برسند با غسلها آشنا كنيد. اميرالمؤمنين فرمود: اگر همه كره زمين را داشته باشم، به من بگويند همه هستي را بده و غسل جمعه كن، حاضر هستم همه هستي را بدهم ولي غسل جمعه كنم. اسلام به غسل جمعه خيلي اهميت داده. ناخن گرفتن، نظافت، نماز جمعه و… از اعمال اين روز است. حديث داريم اگر چيزي ميخواهيد براي بچهتان بخريد، روز جمعه برايش بخريد. مثلاً يك ميوهاي به بازار آمده است و قصد خريد آن را داريد، بگوييد روز جمعه ميخرم. ما بچه كه بوديم مادرمان شب جمعهها برايمان پلو ميپخت. پدرها روز به بچهشان جمعه پول بدهند. اگر قرار است روزي 10 تومان به بچهات بدهي، هفتهاي 70 تومان را روز جمعه بدهيد. كارگرها، بعضي هايشان شب جمعه از اوستاكار پول ميگيرند. فرهنگ جمعه را در نسل نو تلقين كنيد. حديث داريم: نماز جمعه حج فقرا است. و آن كسي كه زودتر نماز جمعه برود، زودتر به بهشت ميرود، براي اينكه نماز جمعه ايران را قدرش را بدانيد بايد بگويم كه چند روز پيش يكي از كشورها بودم، حالا لازم نيست اسمش را بگويم. به نماز جمعه رفتيم، امام جمعهاش خطبه هايش 5 دقيقه طول كشيد و او هم آبكي ترين حرفها را در خطبهها زد. مثل اينكه امام جمعه برود بگويد آب نرم است و زمين سفت است، آسمان بالا است و. . . . خيلي حرفهاي آبكي در 5 دقيقه بيان كرد. واقعاً ما خطبههاي نماز جمعهمان را نگاه ميكنيم و ميبينيم كه چقدر پرمطلب و پرمايه است. البته من همه نماز جمعهها را نميگويم، ممكن است حالا نمازجمعهاي هم مطلبش كم باشد و اين بستگي به برنامه ريزي خود امام جمعه دارد. هر امام جمعهاي كه روز جمعه ملاقات نداشته باشد و برسد مطالعه كند خطبه هايش پر مايه است و هر امام جمعهاي كه تا دم رفتن به نماز جمعهاش خانهاش مهمان ميآيد و ميرود، وقت مطالعه ندارد. من يك وقت از يكي از علما پرسيدم كه آقا چرا سر نماز حواسم پرت است و هر كاري ميكنم سر نماز حواسم جمع نيست؟ گفت: دست خودت است! گفتم: چه طور؟ گفت: تو تا دم الله اكبر حرف ميزني، آدمي كه تا دم الله اكبر حرف ميزند، (مثلاً بحث ميكنيم سر اينكه تايد چند است، گوشت كيلويي چند است، داريم صحبت ميكنيم، بعد ميگوييم صبر كن نماز بخوانيم بقيهاش را بعد از نماز ميگوييم) «الله اكبر» خوب تا يك دقيقه پيش كلهام در تايد بود خوب بعد هم كه ميگويم الله اكبر دنبال فكر تايد هستم. گفت اگر ميخواهي نمازت را با حضور قلب بخواني، چند دقيقه قبل از الله اكبر با كسي حرف نزن، خودت را آماده كن. امامان ما وقتي ميخواستند نماز بخوانند لحظاتي فكر ميكردند و امام سجاد در نماز به قدري «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» را تكرار ميكرد تا از هوش ميرفت. امام حسن(ع) تا اذان ميگفتند، آماده ميشد. مسئله جمعه، غسل جمعه، نظافت، هديه بردن، عيادت مريض، زيارت امام، صله رحم، نگاه كردن در صورت پدر، نگاه كردن به صورت مادر، نگاه كردن به صورت عالم، نگاه كردن به در خانه عالم ارزش دارد.
3- جمعه و اهتمام به آموزش و تربيت ديني
حديث داريم روزهاي جمعه يك ساعتي بگذاريد، براي اينكه معارف ديني را ياد بگيريد. عصر جمعهها يك جلسه بگيريد و آن فاميلي كه كمي اطلاعاتش بيشتر است، همه فاميل را خانهاش دعوت كند، جلساتي فاميلي داشته باشند و بعد از آنكه گفت و شنيد داشتند، 20 دقيقه از روي كتاب يك كسي بخواند. اين قديميهاي ما كه روضههاي هفتگي داشتند، خيلي بار داشت. من يادم نميرود يك شخصي را ميديدم در همين تهران، روز جمعه از يك شخصي دعوت ميكرد خانمش و خودش و بچهاش مينشستند و اين آقايي را كه دعوت ميكرد، نيم ساعت براي اينها صحبت ميكرد و اين سخنراني خصوصي بارش ممكن است از سخنراني عمومي بيشتر باشد. مسجدها بايد پر از جوان باشد به شرط اينكه پيرمردها يك خرده با مراعات و مدارا رفتار كنند. البته هميشه نسل نو يك دسته گلهايي آب ميدهد، تجربه ندارد، كارهايي ميكند، اما شما حساب كنيد و ببينيد امام چه كرد. امام عزيز با همين بچهها جبهه را اداره ميكند، با همين جوانهايي كه اگر 20 تا از آنها ميرفتند مسجد، پيرمردهاي ما ميگفتند، اين بچهها آمدند مسجد را شلوغ كنند. اين بچهها نميدانم با كفش مسجد ميآيند. . . اين بچهها قدر مسجد را نميدانند. . . اين بچهها دست بي وضو به قرآن ميزنند. . . اين بچهها نماز جماعت بلد نيستند بخوانند. . . همين بچهها كه اگر ميآمدند مسجد، اينطور و آنطور بودند… خلاصهاش را بگويم، ما سه گروه را بيرون كرديم و توسري خورديم. امام آمد سه گروه را كه بيرون كرده بوديم داخل انقلاب آورد و پيروز شد. آن سه گروهي كه ما بيرون كرديم اينها بودند: 1- بچهها؛ بچهها را از مسجد بيرون ميكرديم و يا به مسجد نميبرديم و يا به آنها اعتنا نميكرديم. يك آقايي كه روي منبر ميرفت، به فكربچهها نبود و به فكر بزرگها بود آقا و خادم و پيرمردها و هيئت مديره مسجد همه به فكر بزرگها بودند، چون بچهها را به آنها اعتنا نكرديم بچهها از گود بيرون رفتند. 2- دهاتيها را محل نميگذاشتيم. به يك روحاني ميگوييم به روستا برو، ميگويد: نميروم. ولي ميگوييم برو شهر ميگويد: ميروم. حال نداشتيم به روستا برويم. خودم هم يكي از اين روحانيون هستم كه حال ندارم در ده روي منبر بروم. 3- زنها را هم محل نگذاشتيم. گفتيم زن كه حرف نميزند. د هاتيها و زنها و بچهها را به آنها اعتنا نكرديم و آن بوديم كه بوديم. امام آمد فرمود: رهبر من همين بچه سيزده ساله است كه به خودش نارنجك بست. به اين بچهها بها داد و به عشاير فرمود: ذخائر و به زنها فرمود: مرد از دامن زن به معراج ميرود و نقش زنها در انقلاب بيش از مردها است. يعني همان زن و بچهها و د هاتيها و عشاير را كه ما محل نميگذاشتيم، رهبر كبير انقلاب آمد و به هر سه بها داد و چون به اين سه طايفه بها داد، انقلاب پيروز شد.
4- جمعه و توجه به كودكان و نسل نو
تابستان است. يازده ميليون بچه بيكار هستند. خدا ميداند كه اگر يك لبخندي، يك تفقدي از پيش نماز مسجد به مسجد بشود و به بچهها محل گذاشته شود، بچهها ميآيند. اگر يك تشويق سادهاي از بچهها شود، در صورتي كه نماز فشرده شود، بچهها ميآيند. اگر اين مسجديهايي كه مسجد ميآيند، يك برنامههايي داشته باشند، البته در بعضي از شهرها الحمدلله اين كارها هست. بعضي از شهرها، مسجديها، بچههاي منطقه را به بازي ميگيرند، يعني وقتي مثلاً ميخواهند جايي بروند، بچههاي محله را هم با خود ميبرند. تجربه نشان داد كه اگر كسي بچهها را دوست داشته باشد، بچهها بيشتر او را دوست دارند. گفت اگر براي كسي وضو بگيري، او برايت غسل ميكند. اين رسمشان است، چون خيلي عاطفي هستند و از ما محبت نديدهاند. تحقير نكنيد. حديث داريم بچه مسلمان صغيرش، كبير است. بچههاي كوچولو صغيرشان، كبيرند. گاهي ممكن است بچهاي شلوغ كند. حديث داريم: بچههايي كه اذيت ميكنند و آرام نميگيرند، ميپرند بالا، ميپرند پايين و بچههايي كه شلوغ ميكنند، بزرگيشان آدمهاي حليم و صبوري هستند. بچههايي كه به آنها بگويي بنشين، دو زانو مينشينند، اين بچهها بزرگ هم شوند، فايدهاي ندارد. اصلاً شرّ بودن خوب است، بچه بايد شرّ باشد. بچه هر چه قدر شر باشد حديث داريم خوب است. بچههاي شلوغ بزرگ كه ميشوند خوب ميشوند و بچههاي آرام بزرگ كه ميشوند خراب ميشوند. البته اين قسمت آخرش جزء حديث نيست. و لذا داريم بچه را به خاطر شيطانيش نزنيد. پيامبر ما در سجده بود، بچهها روي كمرشان ميرفتند و بازي ميكردند. حالا اگر مادرهاي ما باشند، نيشگونش ميگيرند، پدر ما باشد. . . چند وقت قبلها، يك كسي به من نامه نوشته كه تو بايد جريمه بچه مرا بدهي، براي اينكه تو در تلويزيون حرف ميزدي و من ميخواستم ببينم در تلويزيون چه ميگويي، بچهام شلوغ ميكرد. گفتم آرام بگير، قرائتي حرف ميزند. باز آمد و شلوغ كرد. عصباني شدم و بچه را از اتاق بيرون انداختم. دست بچهام شكسته حالا بايد پول شكسته بندي او را بدهي! البته اين هم يك سند افتخاري براي ماست كه توانستيم اينقدر اين پدر را علاقمند كنيم. اين بخاطر اين است كه حديثها خوشمزه است. دين ما دين خوبي است. اما من كي گفتم كه بچه را بيرون بيانداز؟ يك حديث هم داريم اگر بچه گريه كرد، كتكش نزنيد. در دو حال بچه را نزنيد، يكي وقتي كه گريه ميكند، نزنيد. يكي وقتي كه شرّ و اذيت ميكند، نزنيد.
5- جمعه روز ديدار و آموزش فرزندان
در مورد زيارت قبور در روز جمعه سفارش شده است. حديث داريم كه اگر صبح جمعه قبل از طلوع آفتاب كسي زيارت عالمي برود و سر قبر عالمي قرآن و دعا بخواند، دعا مستجاب ميشود. حديث داريم قبل از آفتاب سر مزار بزرگان برويد، چون اينها خودش درس است. يك عالمي را مردم ديدند كه به خاطر علمش صبح سر خاكش ميروند، اين محور ميشود. يكي از كارهاي چين اين است هر روز صبح جمعيت قبل از آفتاب، صف چندين متري همه ميروند سر قبر مائو رهبرشان و آنجا اداي احترام ميكنند. در آن هواي تاريك و با مراسمي كه دارند و با صف چندين متري ميروند سر قبر مائو رهبرشان. حالا ما اينجا براي گوشت 30 متر، 20 متر، 10 متر صف ميبنديم. در مورد زيارت بزرگان، زيارت پدر و مادر و ياد دادن شنا حديث داريم. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «عَلِّمُوا أَوْلَادَكُمُ السِّبَاحَةَ وَ الرِّمَايَةَ»(كافى، ج6، ص47) «من كان له صبي فليتصاب له»(عوالياللآلي، ج3، ص311) چون تابستان اين حديثها را ميخوانم هر كه بچه دارد با دقت گوش كند. پدرها موظفند و بايد به بچه هايشان تيراندازي و شنا ياد بدهند. البته حديث نميگويد: «علّموا أبنائكم» يعني به پسرها ياد دهيد. ميگويد به پسرها و دختر هايتان ياد بدهيد. چون يك وقت ميگويد: به پسرهايتان ياد بدهيد ولي در اينجا ميگويد: «عَلِّمُوا أَوْلَادَكُمُ» يعني پدر و مادر چه به پسر و چه به دختر تيراندازي و شنا ياد بدهند. اولاد غير ابناء است. پسر و دختر يك سري اطلاعات و آموزشهايي را بايد ببينند. روز جمعه روز مهمي است. روز آزادي زندانيها است. حديث داريم نماز جمعه كه ميرويد، زندانيها را آزاد كنيد كه به نماز بيايند و نمازجمعه بخوانند و بعد دوباره اينها را به زندان ببريد. پس روز جمعه چه روزي است؟ روز نظافت، روز صله رحم، روز بهداشت، روز عبادت و. . . اميرالمؤمنين در زماني كه خليفه بود يك كتابي نوشت. يك دوره شرح زندگيش را نوشت فرمود: اين را ببريد مسجد و هر جمعه براي مردم بخوانيد. اميرالمؤمنين زماني كه حكومت داشت زندگي خودش را نوشته بود و به يك نفر داد و گفت روز جمعهها در مسجد برود و شرح حال زندگي او را براي مردم قسمت، قسمت بخواند. چه مانعي دارد انسان شرح حال زندگي بزرگان را داشته باشد و روزهاي جمعه بچه هايش را آدم دور خودش جمع كند و بخواند، البته طول نكشد. همين زندگي بزرگان خودمان درسهاي زيادي براي ما دارند. شما شرح حال زندگي آيت الله صدوقي، شرح حال زندگي آيت الله اشرفي، شرح حال زندگي شهيد مظلوم بهشتي، علماي قبل، تاريخ جنگها، وصيت نامههاي شهدا، كتابهاي داستان، تفسير قرآن و. . . من در اينجا اين جمله را هم بگويم، ولي خدا را گواه ميگيرم كه در گفتنم قرضي ندارم. من اين هفته از بهترين هفتههاي زندگيم است. علتش هم اين است كه ما حدود 15 سال پيش تقريباً 10 تا طلبه و با استادمان 11 نفر شديم و شروع كرديم به نوشتن تفسير نمونه و بحمدالله در اين هفته تفسير نمونه تمام شد. يعني توانستيم با لطف خدا يك دور تفسير قرآن بنويسيم كه بيش از 20 بار بعضي از قسمت هايش چاپ شده و به زبانهاي مختلف ترجمه شده است. اين تفسير 27 جلد است. آقاياني كه ديپلم گرفتيد، تفسير نمونه يك دوره تفسير فارسي و خوبي است. از همين امروز تصميم بگيريد كه شبي يك ربع تفسير نمونه را مطالعه كنيد، 2 سال بعد ميبينيد كه يك دوره تفسير قرآن را ديدهايد. در مجموع تفسير قرآن، خطاطي، تيراندازي، شنا، زيارت عالم، نمازجمعه و. . . اينها برنامههاي روز جمعه است. خدايا! تو را به حق محمد و آل محمد به ما توفيق بده حالا كه اين چند كلمه را بلد هستيم به گفته هايمان عمل كنيم كه به قول رهبر انقلاب همه نوشتهها شهوت عقلي نباشد. خدايا! ما را ازخاسرين قرار نده. نماز جمعه را فراموش نكنيد. خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1173