نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1233
موضوع: حضرت خديجه(س)
تاريخ پخش: 70/01/06
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهى انطقنى بالهدى و الهمني التقوي»
1- خديجه يكي از زنان برتر
امروز بحث كسى است كه به گردن اسلام خيلى حق دارد و به گردن پيغمبر و به گردن همه ما حق دارد. الگو است. محبوب خدا و رسول خداست. بحث خديجه است. سيماى خديجه: اول مؤمنه در ميان زنان. اول زنى كه به رسول خدا ايمان آورد خديجه بود از خانوادهاي بسيار محترم حتى در جزيرةالعرب به او سيده مىگفتند. يكى از چهار زن نمونه است. آسيه، مريم، خديجه، فاطمه. و جالب اينكه اين چهار تا زن به رهبر آسمانى توجه داشتهاند و علت اينكه اينها نمونه شدهاند شايد به خاطر اين است كه براى اقامه رهبرى مايه گذاشتهاند.
2- آسيه همسر فرعون
اما اول همسر فرعون همسر فرعون كسى است كه خدا در قرآن به مردم مىگويد كه از او ياد بگيريد. قرآن مىفرمايد (وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ) (تحريم /11) خداوند مثل زده است براى مردان با ايمان كه آسيه الگو براى مردان با ايمان است. ماركسيستها مىگويند هر كجا كه آدم مىخورد از همانجا هم دفاع مىكنند. يعنى طرز تفكر انسان بند به سيستم اقتصادى است. به پول دارها وقتى مىگويى وضع چگونه است. مىگويد وضع بسيار بد است. آب استخر خانه ما يك هفته هست كه عوض نشده. به فقير كه مىگويى مىگويد وضع بد است الان سه ماه است كه نان خالى خوردهايم. يك آدم خوشگذران همين كه ماشينش پنچر مىشود مىگويد: وامصيبتا! به چه مصيبتى و فلاكتى گرفتار شديم. اما اين آيه فرق مىكند مىگويد اين زن فرعون در كاخ زندگى مىكرد اما فكر كاخ نداشت اصل براى انسان كاخ و كوخ نيست. البته محيط اثر مىگذارد اما محيط آدم را مجبور نمىكند. نقش اين همسر فرعون اين بود كه چندبار فرعون تصميم گرفت موسى را بكشد. همسر از رهبر آسمانى كه موسى بود حمايت كرد گفت نكش. بگذاز بماند يعنى حامى رهبر بود و به خاطر اين يك مقامى پيدا كرد. مريم به خاطر رهبر آسمانى بسيار سختى كشيد به خاطر اينكه بدون شوهر حامله شده بود. زنها به او طعنه مىزدند (يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا) (مريم /28) پدرت كه بد نبود مادرت هم بد نبود. به قدرى به خاطر اين رهبر آسمانى مريم لطمه خورد كه قرآن مىگويد مريم گفت: (يا لَيْتَني مِتُّ قَبْلَ هذا وَ كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيًّا) (مريم /23) كاش مرده بودم و مردم به من تهمت نمىزدند يعنى او به خاطر رهبر آسمانى متهم شد ولى رهبر آسمانى را حمايت كرد.
3- ويژگي و خصوصيات حضرت خديجه
فاطمه براى حمايت از رهبر آسمانى شهيد شد و خديجه براى رهبر آسمانى چه كرد؟ من در روز دهم ماه رمضان كه رحلت اين بى بى است. مىخواهم يك مقداري را از ايشان بگويم. مىگويند اسلام مثلثى است كه يك ضلع آن قدرت است. ايثارهاى اصحاب و شمشير اميرالمؤمنين. يك سمت آن مكنت يعنى امكانات مالى كه حضرت خديجه است و يك سمت آن رسالت يعنى رسالت بدون مكنت و بدون قدرت قابل عمل نيست. و اسلام در اين مثلثى است كه يك ضلع آن مثلث سرمايه خديجه كبرى است اين همه از دنيا انتقاد مىكنند دنيا خوب است مشفق دنيا بد است. اگر از ما بپرسند دنيا چيست؟ مىگوييم قرآن درباره دنيا سه تعريف دارد. 1- دنيا خير است. (إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ) (بقره /180) دنيا زينت است (الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا) (كهف /46) دنيا مال است. مىگويد وقتى نماز جمعه را خوانديد (فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ) (جمعه /10) بلند شويد و برويد دنبال كاسبى و پول درآوردن. دنيا فضل است پس اين كه مىگويند دنيا بد است چيست؟ عشق به دنيا بد است (وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَديدٌ) (عاديات /18) بد است (وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلاً لَمًّا) (فجر /19) بد است كه آدم ارثى را بخورد و حساب نكند كه براى چه كسى است (حُبًّا جَمًّا) (فجر /20) آن بد است. دنيا خوب است اما بند به دنيا بد است. البته كار هر كسى نيست. هركسى دنيا دارد بند به دنيا هم همست. يك نفر گفت. سركه هفت ساله دارى گفت بله دارم. گفت يك ليوان آن را به من بده. گفت اگر مىخواستم به تو يا امثال تو بدهم كه هفت سال نمىماند. خديجه كبرى يك روز تمام اسناد و صندوق و كليدها را آورد خدمت رسول اكرم. گفت اينها مال من است تمام اموال من مال شما. و خودم هم كنيز شما. گفت فقط تقاضايم اين است كه وقتى مردم عبايت را كفن من بكنى خديجه براى اسلام تهمت هم شنيد در انزوا قرار گرفت. شبى كه زايمان داشت تمام زنهاى منطقه خديجه را بايكوت كردند يعنى تصميم گرفتند هيچ كس پهلوى خديجه نرود. خديجه تنهاى تنها بود. خديجه اولين زنى بود كه ايمان آورد. يك روز پيغمبر خيلى تعريف خديجه را مى كرد يكى از همسران ديگر اعتراض كرد. پيغمبر گفت: نه اين طور نيست كه شما مىگوييد خديجه زمانى به من ايمان آورد كه احدى ايمان نياورد. زمانى از من حمايت كرد كه هيچ كس نبود. يك وقت يك چيزى از راديو پخش مىشد به امام گفتند اين صدايى كه پخش مىشود حلال است يا حرام؟ فرمود تا چه راديويى باشد. راديوى جمهورى اسلامى حلال است اما اگر همين را راديوى حجاز بگويد حرام است. خداوند يكى از لقبهايش جبار است. جبار به معناى جبران كننده است خديجهجان، تمام اموالت را براى اسلام دادى در عوض نسل از توست. بسيار توفيق بالايى است يك زن نسل رسالت باشد به جايى برسد كه امام سجاد در مسجد شام بگويد انا ابن خديجه كبرى به جايى برسد كه ما در زيارت كربلا بگوييم حسين جان! تو كسى هستى كه مادرت خديجه است اگر كار خيرى بود بكنيد. ممكن است شما الان يك كارى بكنى در دنيا احدى از شما قدردانى نمى كند. زجر مىكشى براى حق و هيچ كس به غير خدا خبر ندارد چون خدا اهل جود و جبروت است يك جايى جبران خواهد شد. خديجه همه اموالش را داد هيچ كس تشكر نكرد اما پيغمبر چگونه تشكر مىكند؟ گاه و بيگاه رسول اكرم(ص) يك گوسفند مىكشت. و بين به زنهايى كه رفيق خديجه بودند تقسيم مىكرد. بعد از فوت خديجه. خدا از طريق جبرئيل به خديجه سلام مىكند همان خدايى كه مىگويد (سَلامٌ عَلى إِبْراهيمَ) (صافات /109)، (سَلامٌ عَلى مُوسى وَ هارُونَ) (صافات /120) همان خدا به جبرئيل مىگويد سلام من را به خديجه برسان مريم يك زمانى متهم مىشود قرآن مىگويد «إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنُوا» حج/38 خدا از مومنين دفاع مىكند. مگر به بهشتى تهمت نزدند امام فرمود شهادتش مهم نيست مظلوميتش مهم است تمام زنها كافر بودند فقط يك زن مسلمان بود آن هم خديجه. اميرالمومنين مىفرمايد: «أَيُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ» (نهجالبلاغه/خطبه206) در راه حق وحشت نكنيد. ابراهيم يك نفر بود خديجه هم يك نفر بود آدم وقتى «قُلِ اللَّهُ» بگويد خدا (إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئينَ) (حجر /95) البته بسيار مشكل است. پيامبر فرمود من مأمور شدم بشارت بدهم خديجه را براى برنامههايى كه خدا براى او در نظر گرفته خديجه زن دانشمندى بود. قبل از اينكه پيغمبر به پيغمبرى برسد پيش بينى مىكرد كه اين مرد، مرد طبيعى نيست و لذا يك روز ابوطالب به پيغمبر گفت من دوست دارم تو را داماد كنم ولى پول ندارم اگر بشود يكى دوتا سفر بروى و تجارت بكنى آمد پيش خديجه و گفت مىشود يك پولى بدهى به پيغمبر تجارت كند خديجه گفت اگر خودش بگويد بله مىدهم. خلاصه خديجه به پيغمبر علاقهمند شد. منتها اين علاقههاى شهوتى نيست. عاشق كمال شد گاهى وقتها يك دختر زن يك پسر فقير مىشود به خاطر كمالش نه به خاطر شكلش. خديجه وقتى سيماى مبارك پيغمبر را ديد گفت من ايشون را امين مىدانم آنچه پول مىخواهد در اختيار ايشان قرار دهيد. حضرت رسول رفت تجارت كرد و درآمد خوبى هم به دست آورد بالاخره هم تمام اموال در راه حق مصرف شد. چقدر خوب است پول دست آدم عاقل باشد، چون روايت داريم نعم المال افرادى هستند پول دارند ولى امكاناتشان را هدر مىدهند. به يك نفر گفتند سه تا دعاى مستجاب دارى. دعا كن. حديث داريم هركس از اول قرآن تا آخر قرآن بخواند يك دعايش مستجاب مىشود. من حديث را كه ديدم ماه رمضان بود يك دور قرآن را خواندم. همه قرآن را خواندم به غير سوره ناس بعدتمام دعاهايى كه داشتم را گفتم و بعد سوره ناس را خواندم. در آخر گفتم خدايا دعاى مستجاب من اين است كه يك كسى ممكن است مستجاب الدعوةهم باشد اما هدر بدهد خديجه مال داشت اما به جايى رسيد كه… خديجه كبرى در سن 65 سالگى از دنيا رفت و درشعب ابى طالب از دنيا رفت و هنوز هم هست. يك گنبد و بارگاهى داشت اما اين وهابىهاى احمق (بقول امام خمينى) گنبد و بارگاهش را خراب كردند. وقتى پيغمبر در جنگ بسيار عصبانى و ناراحت بود وقتى مىخواستند پيغمبر را خوشحال كنند و باحوصله كنند مىگفتند خديجه تا ياد خديجه مىكرد غصههاى پيغمبر برطرف مىشد. خانمهاى كارمند از خديجه يار بگيرند دوتومان حقوق دارند آنقدر به شوهرهايشان ناز نفروشند. وفا را از پيغمبر ياد بگيريم و صفا را از خديجه ياد بگيريم و غم گشاى پيغمبر بود. حرفهايم را جمع كنم اولين زنى كه ايمان آورد دودمان پيامبر از خديجه است. از غاميل بسيار متشخص يكى از چهار زن نمونه. خديجه به جايى رسيد كه امام حسين و امام سجاد در خطبههايشان گفتند كه ما از نسل خديجه هستيم دلگشاى رسول اكرم خدايا مردان ما را پيغمبر صفت و زنان ما را خديجه صفت قرار بده خدايا عقلى كه به خديجه دادى كه اموالش را در راه عزت اسلام خرج كرد يك كمى از آن شعور را بين همه پولدارهاى ما تقسيم بفرما. نسل ما را در خط فاطمه و على قرار بده.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1233