نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1297
موضوع بحث: حقوق، رساله حقوق امام سجاد(ع)
تاريخ پخش: 24/06/67
بســم اللّه الرّحمن الرّحــيم
اين ماه سه مناسبت دارد. 1- 25 محرم شهادت امام سجاد(ع) است. و 2- مناسبت 17 شهريور است و 3- روز جهاني مبارزه با بي سوادي هم هست. البته در ايران امام در 7 دي دستور نهضت سواد آموزي را دادند، اما در همهي كشورها 17 شهريور را قرار دادند. محور بحث ما رسالهي حقوق امام سجاد(ع) است. روايتي مفصل هست هم در وافي، هم در من لا يحضر الفقيه و هم در تحف العقول است و من از تحف العقول ميخوانم. 50 حق است كه امام ميفرمايد انسان بايد اينها را رعايت كند.
1- حقوق خداوند
امام ميفرمايد: بشر «اعْلَمْ أَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْكَ حُقُوقاً مُحِيطَةً بِكَ فِي كُلِّ حَرَكَةٍ تَحَرَّكْتَهَا أَوْ سَكَنَةٍ سَكَنْتَهَا أَوْ حَالٍ حُلْتَهَا أَوْ مَنْزِلَةٍ نَزَلْتَهَا أَوْ جَارِحَةٍ قَلَبْتَهَا أَوْ آلَةٍ تَصَرَّفْتَ فِيهَا فَأَكْبَرُ حُقُوقِ اللَّهِ تَعَالَى عَلَيْكَ مَا أَوْجَبَ عَلَيْكَ لِنَفْسِهِ مِنْ حَقِّهِ الَّذِي هُوَ أَصْلُ الْحُقُوقِ ثُمَّ مَا أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْكَ لِنَفْسِكَ مِنْ قَرْنِكَ إِلَى قَدَمِكَ عَلَى اخْتِلَافِ جَوَارِحِك فَجَعَلَ عَزَّ وَ جَلَّ لِلِسَانِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِسَمْعِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِبَصَرِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِيَدِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِرِجْلِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِبَطْنِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِفَرْجِكَ عَلَيْكَ حَقّاً»(تحفالعقول، ص255) خدا بر گردن تو حق دارد «فِي كُلِّ حَرَكَةٍ» در هر حركتي «مِنْ قَرْنِكَ إِلَى قَدَمِكَ» يعني ازسر تا پا. حتي مو هم حق دارد و يا بايد به مو رسيد و يا بايد آن را تراشيد و همهي اعضا از بالا تا پايين همين طور است. «فَجَعَلَ عَزَّ وَ جَلَّ لِلِسَانِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِسَمْعِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِبَصَرِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِيَدِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِرِجْلِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِبَطْنِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِفَرْجِكَ عَلَيْكَ حَقّاً» و علياي حال امام بياني دارد كهاي بشر، حق خدا نماز و روزه، حق پوست، دست، آب و خلاصه انسان در روابطش ميان حلقه حق پيچيده است و نميتواند نسبت به حقوق ديگران بي تفاوت باشد كه من خانه و زمين و تحصيلات دارم، اگر چه خيليها ندانسته باشند. البته اين حديث مفصل است. و فقط متن آن چند صفحه است و از حوصلهي تلويزيون و فرصت اين بحث خارج است براي همين من انتخاب ميكنم. حق خدا، نفس، زبان، گوش، چشم، پا، دست، شكم، دامن، فعلاً اينها را ميگوييم. حق خدا عبادت خالصانه است و اين كه غير خدا را به جاي او نگيريم. در قرآن چندين بار كلمهي «دُونِ اللَّهِ» و «دُونِهِ» است. يعني چندين بار به ما گفتند غير خدا خطر است و تار عنكبوت است و غير خدا نه در دنيا نتيجه دارد و نه در آخرت و اگر غير خدا كمكي ميكند، براي اين است كه فندق و نخ ميدهد تا گردو و طناب برگردد و غير خدا شما را براي خودش ميخواهد. حق خدا توحيد و ايمان به يگانگي او و يكتاپرستي است. ما خيال ميكنيم مؤمن هستيم، چون قرآن ميفرمايد: (وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ) (يوسف /106) اكثر مردم به خدا ايمان ندارند مگر اين كه شك هم هست. يكتاپرستي يعني وقتي ديد، خدا كاري را دوست دارد ديگر به مردم و چيز ديگري فكر نكند.
2- حق نفس و حق زبان
حق نفس: يعني حق روح انسان چيست؟ ابدي كردن و رنگ خدايي دادن، ارزان نفروختن است. اگر كسي در خط خدا آمد، چون خدا ابدي است، او هم ابدي ميشود. حسين و اميرالمؤمنين ابدي هستند. خانه و شكم و شهوت از بين ميرود، هر چه رنگ شما را داشته باشد، ميپرد. صد سال پيش، هيچ كدام نبوديم. صد سال بعد هم هيچ كدام نيستيم. آن چه ميماند چيزي است كه براي خدا باشد. و نبايد خود را ارزان فروخت. اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد: بشر قيمت تو بهشت است و نبايد خود را ارزانتر بفروشي. «خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَيْرِكَ، وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلَّا لَكَ»(صحيفه سجاديه، دعاى 46) امام در دعاي ماه رجب ميفرمايد: باختند كساني كه به غير از خدا فروختند. 17 شهريور روزي بود كه تهران بيش ترين شهيد را داد در ميدان ژاله. كه امام از نجف فرمود: اي كاش من هم جزو شهداي 17 شهريور بودم و همه را به خاطر شاه كردند، ولي شاه كجاست؟ اما جنايتش باقي مانده است. مهم اين است كه ما جان خود را كجا بايد صرف كنيم. چون بر ما حقي دارد و حقش اين است كه نبايد به شاه گره زد، چون ميپرد، بلكه بايد به خدا گره زد و رنگ خدايي به آن بدهيم. (وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً) (بقره /138) يعني كارهايتان را رنگ خدايي كنيد تا هميشه بماند. حق زبان: دوري از فحش، عادت به خير، ادب، جلوگيري از هرزه گويي، چون زبان ميتواند 30 گناه انجام بدهد. فيض كاشاني ميفرمايد: زبان هم گناه دارد. يكي از علما تحقيق كرده و گفته زبان هم گناه ميتواند انجام دهد و ممكن است بيشتر هم باشد. و كتابي است تحت عنوان «آفات اللسان» يعني آفاتي كه انسان از زبانش محتمل ميشود. شهادت دروغ، فحش، غيبت، تهمت، دروغ، پرگويي، و خيلي گناهان ديگر. اتفاقاً هر گناهي انسان را خسته ميكند و گوش و چشم و شكم خسته ميشوند، ولي زبان خسته نميشود. و اين است كه در روايات داريم، عدهاي در قيامت زبانشان اين قدر دراز است كه ديگران از روي آن رد ميشوند، چون زباني كه از اين شهر ديگري را ميگزد و مسخره ميكند، يا دو قبيله و عدهاي را ميگزد و به جان هم مياندازد. از نيش مار هم بدتر است. چون مار به پوست ميزند و اين به جان. و مار سالي چند نفر را ميزند ولي زبان خيلي بيشتر را ميتواند بگزد و با يك حرف عدهاي را ميگزد.
3- حق گوش و چشم
گوش: كامپيوتر تشكيلاتي است مثل تلويزيون كه وقتي به آن چيزي ميدهي، بعداً نشان ميدهد. يعني چيزي به آن وارد ميشود و چيزي از آن صادر ميشود. انسان هم همينطور است، مثل كامپيوتر كه اگر به آن موش بدهي، موش نشان ميدهد. انسان هم تا چرت و پرت نشنيده باشد، چرت و پرت نميگويد. يعني صادرات ما بازتاب واردات ماست. چرا انسان به جاي نشستن پاي حرف ياوه، پاي حرف حق ننشيند؟ ما در اوقات بي كاري چه چيزي وارد مغزمان ميشود؟ برادرهاي بسيجي كه اكنون جنگ به وضعي رسيده و كاري ندارند، اگر وظيفهشان نيست كه در جبهه باشند و سواد ندارند چقدر خوب است پاي تلويزيون بنشينند. تا حالا مسئلهي جنگ اول بود، ولي اكنون آيا وقت اين نشده كه افراد خودشان را بازسازي كنند؟ همان طور كه بازسازي براي وزارت نفت، بازسازي پالايشگاه است. بازسازي ما سواد است و اول مهر فرصت خوبي براي اين كار است و چرا بايد بچه هايمان سواد بياموزند ولي ما نه؟ 17 شهريور روز مبارزه با بي سوادي است. حق گوش اين است كه پاي حرف استاد و معلم و حرف حق بنشينيم. حق چشم مطالعه است. من گاهي غصهي ديپلمه و ليسانس و پيش نماز را ميخورم. چون آن چه خواندهاند فراموش ميكنند. و توليدات قديمشان سوخت ميشود و توليدات جديد هم ندارند. مردم كرهي زمين سه دستهاند: 1 – توليد كننده 2- توزيع كننده 3 – مصرف ميكند. مثلاً كشاورزان توليد ميكنند. انباردار و فروشنده توزيع ميكند و ما چه كاره هستيم؟ محصل و طلبه يا بايد توليد علم كند، يا بايد توليدات ديگران را بياموزد و به ديگران توزيع كند و يا اگر هيچ كدام نبود بايد مصرف كند و بهتر كسي كه هرسه كار را انجام ميدهد، هم توليد، هم توزيع و هم مصرف. يعني حديث ميفرمايد: «عَالِمٌ يُنْتَفَعُ بِعِلْمِهِ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ أَلْفَ عَابِدٍ»(كافى، ج1، ص33) يعني هم توليد ميكند، و هم از علمش استفاده كند. حق چشم نگاه به نامحرم نكردن است. و نبايد اگر در خانهاي باز بود، نگاه كرد. نگاه ترسناك براي ترساندن يا نگاه تمسخرآميز، حسودانه، چشم زخمي و. . . ممنوع است. در مقابل مطالعه، نگاه به قرآن، نگاه به امام عادل، والدين، كعبه و مادر ديني ثواب دارد. البته راست بگوييد، نه اين كه ميگويد: آمدهام ببينمت. ولي كار دارد كه آمده و طرف هم ميفهمد كه هندوانه است كه زير بغلش ميگذارد. و بهتراست كه بگويد براي چه كاري آمده. حق پا اين است كه هر جايي نرود. صلهي رحم برود. خيلي ثوابها براي پا است، چون ميگويد: هر قدمي كه براي تحصيل برداري يعني ثواب، هر كلمهاي كه ياد بگيري يعني ثواب. براي قدم برداشتن ثواب قرار داده است. يا هر قدمي كه براي اصلاح ذات البين برداري، يا براي نماز جماعت وجمعه، هجرت، جبهه و انسان بايد در اين راهها از پايش استفاده كند.
4- حق دست و پا و شكم
حق دست: به چيزهاي حرام دست درازي نكند، مثل رشوه، امضاي ناحق، دست زدن به نامحرم، لمس ممنوع، كتك زدن، اگر كسي كتك زد، گناهش دوبله بالا ميرود. 5/1 – 3 – 6 اگر جايش با سيلي سرخ شده 5/1 مثقال طلا، اگر كبود شد 3 مثقال و اگر سياه شد 6 مثقال. و اين براي گردن به بالاست و در مورد گردن به پايين اگر مشت زد و سرخ شد نصف 5/1يعني 5/. مثقال، اگر كبود شد 5/1 و اگر سياه شد 3، چون جريمهي صورت دو برابر بدن است. زمين هم حتي بر گردن ما حقي دارد، چون پيامبر فرمود: خاك بر سر كسي كه آب و خاك دارد ولي چيزي براي خوردن ندارد «مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً ثُمَّ افْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ»(قربالإسناد، ص55) ولي حال ندارد كه كاري بكند. خدا او را نفرين ميكند و مورد بغض خود قرار ميدهد. حق پا: هجرت و رفتن به جبهه و به سوي تحصيل. در قديم افراد براي يادگرفتن مسئلهاي فرسخها راه ميرفتند. اصلاح ذات البين، سياحت، زيارت و. . . انسان وقتي هنگام وضو ميخواهد مسح پا بكشد دعا داريم كه خدايا پاي من را روي صراط نلرزان. خوب نيست انسان ببيند كه پاي او همه جا رفت ولي نماز جمعه نرفت يا به توپ لگد زد ولي به ظالم نه. حق دست: نگرفتن رشوه، انجام ندادن سرقت، نكردن امضاي ناحق، سيلي زدن كه ديگر سيلي زدن را گفتيم. حديث داريم حتي به صورت حيوان چموش مثلاً الاغ سيلي نزنيد. سيلي زدن نه هنر است و نه افتخار. وزنه برداري با دست هنريست و دست مظلوم را گرفتن هنر است. بايد غفلت زدايي كرد. در مورد مصافحه حديث داريم وقتي دست دو برادر در دست يكديگر است گناهانشان مثل برگ درخت ميريزد و وقتي دست داديد دستتان را نكشيد و وقتي او شل كرد شما هم شل كنيد. تعاون و انفاقات و حديث داريم كه دست بچهها را به خير عادت دهيد و وقتي ميخواهيد انفاق كنيد، پول يا هر چيزي هست به آقازاده بدهيد تا به مستحق بدهد. يا در ماه رمضان يا ماه محرم اگر مراسمي داريد، به بچه پول بدهيد تا مراسم را انجام دهد تا دستش به اين امور باز شود. حق شكم: دوري از پرخوري، بد خوري و حرام خوري. پول خوري عامل قساوت و كسالت است. بدخوري مرضهايي بوجود ميآورد و حرام خوري باعث جنايت ميشود. در ماه محرم بحث را ميشنويد. امام حسين(ع) در عاشورا هر چه نصيحت كرد، كسي گوش نداد و بالاخره فرمود: درشكم شما مال حرام جمع شده است. «قَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ»(بحارالأنوار، ج45، ص8) «وَ حَقُّ بَطْنِكَ أَنْ لَا تَجْعَلَهُ وِعَاءً لِلْحَرَامِ»(بحارالانوار، ج71، ص4) امام سجاد(ع) در رسالهي حقوق براي هر عضوي حق تعيين كرده است. حق دامن يعني دامن پاك باشد. از شهوت چشم پوشي كنيم. گاهي ممكن است گناهان شهوي انسان را منحرف كند ولي دستور دادهاند در اين حالت به ياد مرگ باشيم. چون اين نگاه تيري است از تيرهاي شيطان و نگاه زياد علاقه بوجود ميآورد. تفكيك پسر و دختر و حتي حديث داريم وقتي دو تا پسر هفت سالشان شد حتي اگر برادرند جدا از يكديگر بخوابند وهمين طور دختر و پسر. ساعت دبيرستان دخترانه و پسرانه اين طور نباشد كه در يك زمان تعطيل شوند.
5- حق نماز، روزه و صدقه
اما حق نماز: «وَ حَقُّ الصَّلَاةِ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا وِفَادَةٌ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»(تحفالعقول، ص258) نماز مهماني خداست. شما اگر به مهماني رهبر انقلاب برويد، هول و عجله ميكنيد براي رفتن؟ پس براي چه اين قدر تند نماز ميخوانيد. يا با اين لباس به اين مهماني ميآييد؟ مگر نميداني نماز با مسواك هرركعتش برابر با 70 ركعت است و مگر نميداني گلاب و عطر زدن خوب است اين كه بايد با آب وضو بگيري و بهترين لباس را بپوشي. گاهي بخصوص خواهران فقط خداحافظيشان نيم ساعت طول ميكشد، آن وقت 2 دقيقه بيشتر نمازش طول نميكشد. چرا اين قدر مهماني خدا را سبك ميشماريم؟ و نماز چرا نبايد خاضعانه و خاشعانه باشد؟ (في صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ) (مومنون /2) و نماز صحيح. بد است كه كشورهاي ديگر خلبان 15ساله داشته باشند ولي مرد 85 كيلويي ما نمازش را غلط ميخواند و 22 غلط داشته باشد. مثل شاگردي كه املا نوشت و 22 غلط داشت در حالي كه معلم 20كلمه گفته بود. بعد معلوم شد اسم و لقب خودش را هم غلط نوشته است. من به امور تربيتي پيشنهاد كردم كه حتي يك روز و يك ساعت هم زياد است و ميتوان دركمتر از اين مدت برنامهاي گذاشت تا همه نماز صحيح را بياموزد و كاري ندارد بلكه بايد اراده كرد. مگر نه اين كه بعد از قطع نامهي عراق دوباره ريخت در ايران ولي شما دو، سه روزه ردش كرديد و سر جايش نشانديد. ايرانيها هر كاري را همت بكنند شدني است. حق روزه: «وَ حَقُّ الصَّوْمِ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ حِجَابٌ»(تحفالعقول، ص258) يعني بايد بداني كه روزه حجاب است بين تو و آتش. حق صدقه: اين كه صدقه ذخيره است. يكي هست كه چون ممكن است در يك بانك جايزه بدهند، پول ميگذارد. ولي خدا گفته: 10 برابر ميدهد، اگر براي او انفاق كني ولي اين كار را نميكند. در حالي كه اين ذخيرهي قيامت است. بايد فوري و بدون منت باشد و از بهترين چيزها بدهد، نه اين كه لباس كهنه و غذاي فاسد و آن چيزي را كه دوست بداريم بدهيم. امام حسين(ع) علي اكبر و علي اصغر و ابوالفضل را در راه خدا انفاق ميكند(لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ) (آل عمران /92) يعني قرآن ميفرمايد: اگر ميخواهيد رشد كنيد از چيزهايي كه دوست داريد بايد انفاق نماييد. پس بهترينها را بايد بدهيد و سريع و با عجله بايد داد و منت نبايد گذاشت و به عالم و خويش و قوم مخفيانه بدهيم واينها همه آداب صدقه است.
6- حق مسئولان و معلمان و زيردستان
حق دولت مردان اين است كه آنها را نصيحت كنيم و با دلسوزي بگوييم و نگوييم خودشان ميدانند. ممكن است فلان مسئول نداند پسر و خانمش فلان طور است، البته با دل سوزي. امام سجاد(ع) در همين رسالهي حقوق ميفرمايد: در سه كلمه بيعت، نصيحت و اطاعت و در عين حال عناد و حسادت وجود نداشته باشد. حق معلم: انسان سه پدر دارد. 1- «أب ولدك» پدري كه در خانه پدرمان است «اب علمك» يعني همان معلم است، چون معلم پدر شخصيت ماست. اگر معلمي اتاق ميخواهد بايد زودتر از همه به او اجاره بدهند. و همان طور كه براي روحاني كه در يك روستا يا شهر وارد ميشود هر كاري ميكنند، معلم هم بايد همين طور باشد و تنها روز معلم و. . . تكريم نيست. از همه بيشتر بايد به معلمين رسيد. چون اگر معلم مطالعه نكند در آينده مملكت بي سواد خواهد بود. حق رعيت: رحمت بر او، تشكر از او، نصيحت او، بالا بردن درآمدش، سواد آموزي به او. امام رضا(ع) با بردههايش غذا ميخورد و با بردهها ازدواج ميكردند ولي مستضعفين ما برده هم نيستند. امام سجاد(ع) ميفرمايد: معلم بايد دل سوزي و علم و بيان داشته باشد و اگر اين گونه بود راشد است و اگر يا سواد و يا بيان نداشت «إِلَّا كُنْتَ لَهُ خَائِناً وَ لِخَلْقِهِ ظَالِماً وَ لِسَلَبِهِ وَ عِزِّهِ مُتَعَرِّضاً»(تحفالعقول، ص261) يعني او خائن است و عزت نسل جديد در خطر است اگرسر شاگردان را كلاه بگذارد.
7- حقوق اجتماعي و مسئوليت همگاني
حق مادر، پدر، بدهكار، طرف دعوا، حق مشاور و كسي كه با انسان مشورت ميكند و حق بزرگتر و كوچكتر و فقرا و سائلين، فرزند، برادر، امدادگران، رفقا و همنشينان، همسايه، شريك، مال و. . . و خيلي مفصل است كه وقت ما تمام شده است. خلاصه اين كه ما رها نشدهايم و خزانه داريم و مسئول نسبت به همه چيز، حتي زمين، بهائم و چهارپايان، آب و. . . كسي كه آشغال در آب جوي و رودخانه ميريزد و آب را آلوده ميكند مسئول است. مگر ميشود كه بگوييم دارويي در آب بريزيم و آن را فاسد كنيم تا ماهي صيد كنيم. وحتي نسبت به اموال بخصوص بيت المال مسئوليم و نميشود پتو را روي خاك انداخت، مگر اين كه زير آن گوني باشد و در هواي تاريك و با شكم پر نميشود مطالعه كرد، چون ضرر دارد و سيگار هم نميتوان كشيد. اگر در اتاقي 5 نفر بودند كه 3 نفر آنها سيگاري بودند، بايد بيرون بروند و نميتوانند، بگويند ما اكثريت هستيم. چون حق با كسي است كه ميخواهد هواي سالم تنفس كند. يا اگر كسي ميخواهد شب فيلم ببيند هم همين طور و. . . نميتوان هر طور كه خواست ماشين را پارك نمود يا آشغال ريخت و. . چون حقوق ديگران بسيار حائز اهميت است. البته باز خوب است انسان بفهمد كارش اشتباه است، چون برخي غلط هستند و خيال ميكنند كارشان درست است. وسواسي است و ميرود زير دوش و هر چه ميخواهد آب ميريزد و بالاخره هم جنب ميآيد بيرون. البته بپرسيد، چون نميدانم اگر كسي آب زياد بريزد غسلش قبول نيست يا قبول است و به حمامي بدهكار ميشود. اجمالاً بايد به عدد هر مو و هر نفس و هر كلمه و هر قدم «استغفر الله و ربي و اتوب اليه» بگوييم. خون شهداي 17 شهريور، جبههها، حق اسرا، رزمندگان، و حتي انقلاب بر گردن ما حق دارد و اگر كم كاري كنيم يا بدكاري بكنيم، به خون شهدا خيانت كردهايم و بزرگ ترين خيانت، خيانت به خون شهدا است. خدايا به ما ايماني بده تا حقوقي را كه بر گردن داريم به جا بياوريم. هر چه تا به حال پا روي اين حقوق گذاشتهايم توفيق بده، از گذشتهها استغفار كنيم و نسبت به آينده ما را بيدار كن. سلام و صلوات ما را به امام سجاد(ع) كه اين حقوق را براي ما بيان كرده و بر تمام معصومين كه ما را با اسلام آشنا كردندسلام و صلوات فرست. رهبر عزيز انقلاب را مؤيد و منصور بدار. اميدوارم مردم ايران فرمان امام را راجع به سوادآموزي احيا كنند و به مراكز نهضت سواد آموزي هجوم بياورند.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1297