نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1319
موضوع: حقوق، حق وقف (7)
تاريخ پخش: 77/04/06
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التّقوي»
1- وقف
«السلام عليک يا علي بن موسي الرضا و رحمه الله و برکاته» شهادت امام رضا(ع) را به همه شيعيان جهان تسليت عرض ميکنم. اين افتخار ما است که راحتتر از باقي امامان ميتوانيم به پابوس اين امام عزيز برويم. ثواب زيارت امام رضا(ع) از زيارت امام حسين(ع) و حج عمره بيشتر است.
در اين 20 سالي که ما در تلويزيون بوديم هر سال يک بخشي از زندگي اين امام را گفتهايم. امسال راجع به موقوفاتي که راجع به امام رضا(ع)، حضرت معصومه(ع)، امامزاده، امام حسين(ع) و موقوفات کل کشور صحبت ميکنيم. که اين حق وقف خودش حقي است. زمان اين برنامه به دهه اوقاف نيز نزديک است. امام رضا(ع) به خاطر موقوفات امامان و امامزادگان است کلي برکات دارد.
بحثهايي که ميخواهم مطرح کنم از اين قرار است:
2- وقف و بركات آن
1- سيماي وقف و برکات آن (البته وقف حتماً يک مزرعه و پاساژ و… نيست بلکه يک پسر 16 ساله نيز ميتواند يک کتاب به کتابخانه مدرسهشان وقف کند. مساجدي که ما در آن نماز ميخوانيم، حسينيهها و… همه وقف هستند. ما همه از اموال موقوفه استفاده ميکنيم. برخي افراد از اطرافيانشان بيوفايي ميبينند و اموالشان را وقف ميکنند. يک تاجري به من ميگفت: دير وقت آمدم خانه و از خانمم غذا خواستم، او به من گفت: مردي که اين موقع از شب بيايد نبايد به او غذا داد، برو و هر چه هست بخور من هم رفتم نان و پنير خوردم. بعد هم خوابيدم. نيم ساعتي خوابيده بودم که دامادم رسيد. ديدم که خانمم يخچال را باز کرد، گوشت را در آورد و شروع کرد براي او غذا پخت، ديدم که من هنوز نمردهام و خانمم دامادم را از من بيشتر دوست دارد البته بايد به خانواده رسيد من اين را براي کساني ميگويم که خانوادهي آنها به قدر اينکه بتوانند زندگي بکنند مال دارند. آنهايي که دارند يک کاري بکنند. اصلا مردم ايران بايد در جريان موقوفات باشند.
3- تاريخچه وقف در ايران
من يک آماري به شما بگويم. غير از موقوفات امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) و حضرت شاهچراغ(ع) و مدرسه مروي و سپهسالار قديم (شهيد مطهري) که خود مقام معظم رهبري نماينده تعيين ميکنند و وقف خاص هستند بيش از 91 هزار موقوفه در ايران است و بيش از 633 هزار نفر از مردم در خانهها، مغازهها و مزرعههاي وقفي زندگي ميکنند. يعني 632 هزار نفر در ايران مستأجر اوقاف هستند. که اگر با امام رضا(ع) و… حساب کنيم از ميليون تجاوز ميکنند. 18 دارالايتام داريم که اين مقدار کم است چون ما يتيم زياد داريم. 30 بيمارستان، 31 درمانگاه و از انقلاب تا حالا حدود 800 موقوفه (الحمدالله) افزوده شده. مسجد بيش از 57 هزار داريم. تکيه بيش از 11 هزار تا داريم. و چيزي که خيلي مهم است اين است که بعضيها مال وقف را خوردهاند! حالا من 18 تا تذکر دارم که در تذکرات خواهم گفت. کساني که مال موقوفه را ميخورند مال اداره اوقاف را نخوردهاند. بلکه مال آن گرسنههايي که اين موقوفات زندگي آنها را تأمين ميکرد خوردهاند و نام اينها را بايد دزدهاي بين المللي گذاشت. چون اگر پول مرا بدزدد از جيب قرائتي دزديده است. اگر يک چيزي وقف يتيمي، امام حسين(ع)، عزاداري، تشنهاي، گرسنهاي، برهنهاي و… شده و کسي آن را خورد اين دزد، دزد بين المللي است. و در نهج البلاغه داريم، رييس دزدها کسي است که مال بيت المال را بدزدد. اين خيلي خطرناک است. و کساني که مال موقوفه در گلويشان است و قوه قضائيه در حال در آوردن آنهاست، عددشان بيش از 12 هزار نفر است. يعني 12 هزار نفر دزد موقوفات هستند! هر کس سراغ دارد که فلان مال وقفي است و اداره اوقاف خبر ندارد، بيايد و خبر بدهد. چون اداره اوقاف که از همه چيز با خبر نيست.
امام فرمانده کل قوا بود اما ممکن است عدد فشنگها را يک استوار بداند و ايشان نداند. بسياري از مسايل را ممکن است مسؤولين رسمي ندانند ولي افراد عادي بدانند. مواد مخدر در يک مملکت رييس دارد اما آن كسي که اطلاع دهد. نگويد نانم قطع ميشود! او اگر فکر نانش باشد چند هزار جوان با مواد مخدر نابود ميشوند و نابودي جمعيتي از جوانها را فداي نان خودت نکن.
اميرالمؤمنين(ع) فرمود: اگر منکري ديديد جلو آن را بگيريد نترسيد نانتان قطع نميشود. امر به معروف و نهي از منکر نان کسي را قطع نميکند. اين بازاريهايي که ميگويند: اگر بنويسيم ورود خانمهاي بدحجاب ممنوع! اجناس کمتري ميفروشيم، نانش را از فُکل آن خانم ميخواهد! دينش ضعيف است. وگرنه معامله نميکند. ما فکر ميکنيم که اگر بگوييم فلان زمين وقف است، فلان آدم ترياک حمل ميکند و… نانمان قطع ميشود، رفاقتمان به هم ميخورد! ما با هيچ کس رفيق نيستيم. يعني همه رفقاء ما را ول ميکنند. اگر مرا دوست داشته باشيد اگر هوا برفي نباشد مرا تشييع جنازه خواهيد کرد. تازه اگر در 80 سال عمرم همه امتحاناتم را خوب داده بودم! اگر کسي رسيد به امام (ره) که 90 سال با عزت زندگي کرد، يک تشييع جنازه ميکنند. مردم که کاري نميتوانند براي ما بکنند.
بنابراين اگر مقداري فتيلهي ايمان بالا برود بايد اطلاع دهيم. اگر فهميديم فلان زمين وقف است بايد اطلاع دهيم. اگر در اين موقع فکر رفيقم باشم و… اينها «دُونِ اللَّهِ» هستند. 209 تا «دُونِ اللَّهِ» در قرآن داريم. يعني برخي سراغ رفيق بازي رفتهاند «دُونِ اللَّهِ» سراغ شکم و شهوت خودش رفته است «دُونِ اللَّهِ» شرک است. بالاي 12 هزار پرونده در قوه قضاييه است که مال اوقاف است. خوب اين تنوع در وقفها بود. اختيار وقف در دست خود انسان است. يک زماني لازم است مسجد و مدرسه و حوزه علميه و… وقف کرد، ترويج قرآن، اطعام،… الآن اوقاف جمهوري اسلامي بيش از يک ميليون جلد قرآن عرضه کرده است. رد مظالم و… حتي وقف در اديان ديگر هم هست مثل مسيحيت، يهوديت و… ما داريم که: شما ميتوانيد براي يهوديها هم وقف کنيد. اين را از دکتر جعفر شهيدي نقل ميکنم که ميگفتند: يک مردي شريفي در يزد بود که يک آب انبار ساخته بود براي مسلمانان، روزي از کنار آن ميگذشت، ديد بر سر آب دعوا است! گفت: چه شده است؟ گفتند: يک يهودي آمده و ميخواهد آب بردارد. ايشان گفت: من صيغه وقف را نخواندهام، اين آب انبار يهوديها باشد، يک آب انبار ديگر براي مسلمين ميسازيم. قرآن ميفرمايد کساني که (لَمْ يُقاتِلُوكُمْ) (ممتحنه /8) کافر حربي نيستند يعني با شما نميجنگند، در صورت شما شمشير نميکشند (يهوديهايي که در ايران هستند با ما دعوايي ندارند، آن اسراييلي که با ما دعوا دارند در مقابل فلسطين و لبنان هستند) اگر کافري از نظر ما کافر بود ولي با ما نميجنگد (وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ) (ممتحنه /8) شما را از خانه بيرون نکردهاند (أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ) (ممتحنه /8) به آنها هم خدمت کنيد.
يک قصه برايتان بگويم: امام صادق(ع) با يارانشان ميرفتند، ديدند شخصي در بيابان چيزي ميخواهد، يارانش رفتند. جلو و گفتند: چه ميخواهي؟ گفت: من يک يهودي هستم و آب ميخواهم. به او آب ندادند. آمدند نزد امام(ع). امام فرمود: يک يهودي بود و آب ميخواست، ما هم به او نداديم. امام فرمود: مگر براي آب دادن هم کسي را گزينش ميکنند. اگر يهودي هم باشد به آب بدهيد. اين حرفها چيست؟ حضرت ابراهيم(ع) وقتي کعبه را ميساخت گفت: خدايا به خوبها بده. (وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَليلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ) (بقره /126). به هر کس ايمان دارد بده. خدا فرمود: اين حرفها چيست! چرا وقف خاص ميکني؟ «وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ» من به کافر هم ميدهم تا بخورد. حساب قيامت جداست. بعضيها خيلي تنگ نظر هستند. اگر در هيأت علي اصغر(ع) سينه بزني، هيات علي اکبريها به تو غذا نميدهند! ميگويند: در هرجا سينه زدهاي در همانجا غذا بخور. در وقف آدم بايد بزرگ منش باشد. پرورشگاه داريم. براي عروسي، براي عيد، براي مداوا، براي حمام، براي آب انبار، براي طبخ آش، افطاري، محصلين، کتاب، مدرسه، عتبات،… اين تنوع در وقف خيلي مهم است.
و اين هم مربوط به تفکر دعا است. اگر کسي دعا نميخواند و ديگران آمين ميگويند، وقتي يک نفر انسان است. مثل دعا است. اگر کسي دعا ميخواند و ديگران آمين هايش را عادي گفت: ولي وقت به دعاي (قرض مقروضين را ادا کن) ميرسد آمين را خيلي بلند ميگويد چون به آنها مبتلا است.
اصولاً شناسايي مردم از چند طريق است. 1- با چه کسي عکس مياندازد؟ 2- چه شعري حفظ است. 3- از محفوظات 4- چه چيزهايي جمع ميکند! يکي قوطي كبريت جمع ميکند، يکي عکس شهداء را جمع ميکند. 5- از آمينها ميشود دود را شناخت. هر کسي يک گرايشي دارد.
من يک وقت از خيابان ميرفتم، پنج نفر پنج رقم حرف به هم ميزدند. آقاي قرائتي آيا حقوق ميگيري (او فکرش اقتصادي و مادي بود) يکي گفت: اگر کانديدا شوي براي مجلس حتما رأي ميآوري. (او فکرش فکر سياسي بود) يکي گفت: فکر نکن چيزي بلد هستي. چون لهجه کاشاني داري و جک هم ميگويي مردم پاي صحبتت مينشينند تا تو جک تعريف کني و مردم بخندند. و کاشاني را ياد بگيرند. (ديدم که او حسود است. ) ديدم که عجب دنيايي است، در هر 20 متري هر کسي يک حرفي ميزند. يک رقمش را هم نميتوانم در تلويزيون بگويم. ديدم که او در يک فکر ديگر است و خيلي پرت است، گفتهاند: اگر ميخواهيد بدانيد مرده چه مردهاي بوده (چگونه آدمي بوده) ببينيد چه کساني در تشييع جنازهاش آمدهاند، موقوفات هم از تفکر افراد معلوم ميشود.
من خودم يک شيرين کاريهايي در موقوفات برخي افراد ديدهام که چند تا برايتان ميگويم. يکي کسي وقف کرد. براي اينکه در آمد آن موقوفه را بدهند به منبريهايي که صداي خوبي ندارند و کسي آنها را دعوت نميکند. اين فکر خيلي فکر بلندي است. يک دانشجو در کنکور موفق نشده است، وقف کنيد و به او شغلي بدهيد، همه خيرات در دانشگاه است؟ يک دختري است که مثلا يک نقص عضوي دارد، يک وقفي کنيد براي او تا حد اقل بگويند او درآمدي دارد و کمک خرج است و با او ازدواج ميکنند. مثل بلال، بلال نميتوانست بگويد: «أَشْهَدُ» ميگفت: «أَسْهَدُ»آمدند به پيغمبر گفتند: بلال نميتواند (ش) را خوب تلفظ کند کسي ديگر را بگذار. فرمود: او بلال است. خوبيهايي دارد که سين و شين او مهم نيست. يکي ميتواند با يک وقف مشکلش را حل کند. وقف نشاندهندهي عقل است. يکي وقف جالب و خوشمزهاي کرده بود. وقف کرده بود که درآمد او را به بيمارستان بدهند در روزهايي که مردم براي عيادت ميآيند بيماراني که عيادت کننده ندارند براي آنها خريد کنند..
يکي وقف کرده بود: برويد بالاي سر بيماراني كه بيماريشان خوب شدني نيست. به هم بگوييد: الحمدالله مثل اينکه وضعش بهتر است. نسبت به آن هفته بهتر است. تا به او تلقين شود. که بهتر شده است. و اين در بهبودي او خيلي مؤثر است. ببينيد فکر کجاها را کردهاند! سابقاً با الاغ و قاطر و… به مشهد ميرفتند. بعضي از کاروانها سگ هم داشتند، اما براي حفظ محيط زيست که سگها وارد مشهد نشوند سگها را بيرون ميگذاشتند و خودشان به زيارت ميآمدند. يک نفر وقف کرده که سگهايي که در آنجا بودند، غذا بدهد (سگهايي که مال زوار هستند و به خاطر محيط زيست و حفظ بهداشت عمومي وارد شهر نميشدند. ) اين فکر خيلي بالايي است. آدم از اين عقلها لذت ميبرد. گاهي وقتها چه آدمهايي با عقلي و گاهي وقتها چه آدمهاي بيعقلي پيدا ميشود!
من راجع به وقف خيلي حرف دارم. دههي وقف است. يکي از چيزهايي که مردم ايران از امام رضا(ع) دارند اين است که به عشق حضرت رضا(ع) موقوفاتي داشتهاند و الآن صدها هزار نفر (مستقيم و غير مستقيم) سر سفره حضرت رضا(ع) نون ميخورند. لابد اين ايام آستان قدس رضوي يک آماري تهيه کردهاند. وقف از چيزهايي است که بايد در کشور ما احياء شود. وقتي گفته ميشود امر به معروف، يکي از معروفات همين وقف است. شما حساب کنيد که امام (ره) رژيم شاهنشاهي را واژگون کرد و جمهوري اسلامي راه انداخت، حالا دانشگاهها، نماز جمعهها، روحيهها، و… مسئله حجاب، مسئله عزت اسلام، بيرون کردن مستشاران آمريکايي، تحقير آمريکا و… همگي مال امام است. امام در کجا درس خواند؟ در مدرسه وقفي. من هم يک طلبه عادي هستم.
الان 20 سال است که در تلويزيون براي مردم ايران حديث ميخوانم. اگر 70 درصد بدن من آب باشد بنده بچه کاشان هستم و آب مال آب انبارهاست و آب انبارها هم وقفي هستند. يعني شما که بنده را ميبينيد 70 درصد من وقفي است. اگر برکات وقف را حساب کنيم خيلي اين وقف سود و برکت دارد..
مقداري در مورد برکات وقف برايتان صحبت کنم. با وقف چه کارهايي ميتوانيم بکنيم؟ در يکي از شهرهاي استان فارس باغهاي اصطهبانات (پسته و بادام) وقفي شده که مغز بادام و مغز گردو را بدهند به بچههايي که مسجد ميآيند. و با اين وقف مسجد را پر از جوان ميکنند. عجب فکري! زادگاه حاج شيخ عبدالکريم حائري (ره) در يزد، وقف شده که در آمدش براي سنگ فرش کردن کوچهها مصرف شود. و سنگهاي کوچهها را جمع کنيد. اين کارها خيلي ارزش دارد. وقفي شده براي اينکه اگر افراد کارگري که به عللي پولشان گم شود، يا دزد بزند، جنسشان را ميدزدند، ماشيني که گرفته با آن کار کند تصادف ميکند، تا کمکشان کنند. ما الآن فرهنگي عزيز داريم (در روزنامه خواندم) که زندان است! به خاطر اينکه حقوق معلمي کم بود رفته ماشين گرفته تا روزي دو ساعت کار کند ولي تصادف کرده و به خاطر اينکه پول نداشته حالا در زندان است! اين معلم حالا چقدر پيش شاگردان و دوستانش کم شخصيت ميشود! ما ميتوانيم اين گرهها را وا کنيم.
امسال يک خانمي کتابش کتاب سال شد، تمام 50 سکهاش را داد به کتابخانه. يک بنده خدا هم که در يک مسابقهاي برنده شد، سکههايش را داد و شب عيدي 30 تا زنداني را آزاد کرد. زندانيهايي که به خاطر مبلغ کمي زنداني شدهاند. ما خيلي ميتوانيم مشکلات همديگر را حل کنيم. وقتي هم گيري در کارمان پيدا ميشود به اين خاطر است که گيري از کار ديگران باز نکردهايم و خدا در کارمان گير انداخته. هر جا کارت گير است پيداست که گير ديگران را باز نکردهاي ما به وسيله وقف خيلي گيرها را ميتوانيم باز کنيم.
4- بركات وقف
و اما برکات وقف: در قرآن يک آيه داريم که ميفرمايد: (راجع به درخت طيبه) (أَ لَمْتر كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ) (ابراهيم /24) شجره طيبه ريشهاش ثابت است و شاخ هايش در آسمان وقف هم اين است. شما که يک چيز را وقف ميکنيد اصلش هست و برکات آن هر سال است. يک تذکري هم لازم است.
مثلاً بنده ميخواهم براي مرحوم پدرم يک مدرسه بسازم و نام او را براي مدرسه انتخاب ميکنم. فوري نيايند اسم پدر مرا بردارند و بنويسند: مدرسه شهيد…! اسم موقوفات را نبايد عوض کرد. اگر اين گونه باشد ديگران ميگويند: مگر نديدي که قرائتي براي پدرش مدرسه ساخت و اسم او را برداشتند اگر ما هم بسازيم اسممان را برميدارند! در نزديک کاشان امام زادهاي است به نام اردهال (مشهد اردهال) پسر امام باقر(ع). کلمه اردهال در حديث آمده است. اگر اسم جايي شاهرود است نبايد اسمش را عوض کنيم. ممکن است در يک تاريخي آمده باشد شاهرود، اگر اين کلمه را برداريم فردا نميفهميم که منظور از شاهرود در اين تاريخ چه بوده است و کجا بوده است. بنابر اين حتي اگر اسم شهيد براي جايي ميخواهيد بگذاريد براي مدرسه نو و خيابان نو بگذاريد. با اين کار تو ذوق افراد نزنيد نگوييد اين ريا است. مگر هر که تظاهر کند ريا است گاهي وقتها آدم يک کاري ميکند تا ديگران هم آن کار را بکنند. يک تاجري بود در کاشان، هر وقت پول جمع ميکردند ميگفت: ده هزار تومان هم پاي من بنويسيد بعد هم نميداد؟ رفتند گفتند: پس چرا نميدهي؟ ميگفت من ميگويم تا بقيه هم بدهند!
در قرآن راجع به انفاق خيلي آيه داريم. در تمام آيات انفاق بهترين انفاق براي صدقه آمده است. منتها انفاق يکبار مصرف است صدقه عمري است. در انفاق داريم: چيز خوب را انفاق کنيد در نماز هم همين طور است. در نماز نگفتهاند پاشنه پايت را بمال زمين، گفتهاند: پيشانيت را به خاک بمال. اگر ميخواهيد چيزي وقف کنيد چيز خوب وقف کنيد. طرف براي زميناش مشتري گير نميآيد، زمين را وقف ميکند. يا مثلاً زير راه پلهها يک جايي است که به درد هيچ چي نميخورد ميگويد: خيلي خوب اينجا نمازخانه! نماز خانه از اتاق مدير کل بايد بهتر باشد.
گفتهاند: پيشاني را به خاک بمال: اگر ميخواهيد چيزي وقف کنيد چيز خوبي را وقف کنيد: (لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ) (آلعمران /92) آنچه را که دوست داريد وقف کنيد. گيرنده وقف خداست. تمام آيات انفاق مربوط به وقف است، تمام آيات صدقه مربوط به وقف است. صدقه از صدق است. صدق يعني راستگويي. و کسي که صدقه ميدهد ميگويد: من که ميگويم ايمان به قيامت دارم راست ميگويم و صدقه نشانه اين صداقت من است. اينکه به مهريه خانم صداق ميگويند براي اين است که داماد ميگويد: يعني تو را دوست دارم، عروس ميگويد: اگر دوست داري فلان قدر بده. اين چند سکه علامت راست گويي است.
5- سيماي وقف
1- نوع دوستي: يک کسي که وقف ميکند با اين کارش ميگويد: من بشر را دوست دارم. من که دارم وقف ميکنم تا ديگران هم استفاد کنند.
2- وقف وسيله فقر زدائي است. شما حساب کن اگر اين مدارس و حوزههاي علميهاي که طلبهها در آن هستند اگر مثلاً بنده که رفته بود قم درس بخوانم، مجبور بودم اتاق اجاره کنم چکار بايد ميکردم. الآن که بقول بعضيها حکومت، حکومت آخوندي است و متلکي که به ما ميزنند و ميگويند: شير نفت در جيب آخوندهاست؟ با سوادترين طلبههاي قم که سابقه 15-16 سال درس داشته باشند. حقوقشان بيش از 30 هزارتومان نيست. اخيراً گفتهاند تا 37 هزارتومان هم رفته. حالا اگر اين طلبه بخواهد کرايه خانه هم بدهد سر از کجا درميآورد وقف واقعاً بهترين وسيله فقر زدائي است. چند سالي است که چند هزار طلبه به دستور مقام معظم رهبري (که از طرف سازمان تبليغات اسلامي) به شهرها و روستاهاي مختلف هجرت ميکنند. من توصيه ميکنم از اين طلبههايي که به روستا ميروند استفاده کنيد، استقبال کنيد. بخشي از در آمد اوقاف مالِ فرستادن مبلّغ است. يک طلبه که ميآيد به روستا، او را تحويل بگيريد. چطور براي فيزيک و شيمي معلم سرخانه ميگيريد، براي دين بچهتان هم معلم بگيريد.
3- وقف، وسيله نشر فرهنگ: آيت الله العظمي مرعشي نجفي (ره) مرحوم شدند، اما کتابخانه ايشان در خاورميانه از کتابخانههاي طراز اول است. چون آيت الله العظمي مرعشي نجفي در قبر هستند اما روزي صدها طلبه از کتابهاي ايشان استفاده ميکنند، و ملْا ميشوند، هر چيزي که مطالعه ميکنند ثوابش به روح ايشان هم ميرسد. ايشان در عمرش مکه نرفت، ميگفتند: آقا! اين پول را ما هديه ميکنيم تا شما مکه برويد. ايشان ميگفت: چهار تا کتاب بخريد تا چهار نفر طلبه با سواد شوند. اين يعني نشر فرهنگ.
4- مبارزه با تفاخر و تکاثر: کسي که ميخواهد غسل کند بايد خودش غسل کند يعني لُخت شود و خودش غسل کند. يعني اگر با اختيار خودت غسل کردي پاک ميشوي و اِلا اگر يک جُنَُب را دست و پايش را ببنديد و درتمام اقيانوسها تابش دهند ياز هم جُنُب است. بايد خودت نيت کني. در وقف آدم با دستِ خودش اين کار را ميکند. در خمس، آدم با دست خودش خمس ميدهد. اين را هم بگويم: کساني که خمس و سهم امام(ع) ندادهاند لازم نيست وقف کنند. چون خمس و سهم امام(ع) و زکات واجب است و وقف مستحب. بعضيها جُنُب هستند (غسل جنابت دارند. ) آن را وِل ميکنند و غسل جمعه ميکنند! پيراهن و شلوار ندارد و کراوات اتو ميکند! کارها سلسله مراتب دارد. من ديدهام که برخي پولدارها مثلاً يک پاساژ وقف ميکنند امْا با کمال تأسف خمس نداده است.
5- وقف، مبارزه با حوس است (تعديل ثروت): افرادي که دارند و نميدهند، من نام آنها گذاشتهام؟ گاو صندوقِ گوشتي! جون ميکند و کيفَش را بچههايش ميکنند! کيفش مال بچههايش و ورزش مال او! البته بايد براي بچهها گذاشت. کسي که پولدار است بايد ابتدا بچههايش را تأمين کند. (جهازيه، سرمايه، شغل…) جايي که زندگي خوب دارد نبايد حرص بخورد. مال خوب است، حرصش بد است. مال خير است: (إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقينَ) (بقره /180) قرآن ميفرمايد: مال خير است. (وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ) (جمعه /10). مال فضل است. «وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَديدٌ» )عاديات/8). شدتش بد است. (وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلاً لَمًّا) (فجر /19) آدم ارث ميخورد «أَكْلاً لَمًّا» بد است (وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا) (فجر /20) «حُبًّا جَمًّا» بد است. يعني آدم بايد مقداري براي بچههايش بگذارد.
آقاي قرائتي! چه ميگويي، مگر نميداني شهادت امام رضا(ع) است، بله ميدانم. يکي از برکات وجود امام رضا(ع) است؟ بله ميدانم. يکي از برکات وجود امام رضا(ع) و امامزاده نشستهاند. (ميليون آدم در چند قرن) ما امام رضا(ع) را براي اين ميخواهيم که اگر برايمان مشکلي پيش آمد برويم و متوسل شويم. روحاني، امام رضا(ع) را ميخواهد تا از حديثش استفاده کند. دردمند امام رضا(ع) را ميخواهد براي اينکه به او متوسل شود. اما يکي از ابعاد اين عزيزان اين است که به خاطر اين قداستها وقفهايي شده و الآن کلي آدم از اين موقوفات استفاده ميکنند. اگر اين موقوفات را از مملکت برداري آن وقت آمار بيکاران معلوم ميشود. اگر الآن 5 ميليون بيکار داريم آن وقت ميشود 11 ميليون بيکار. خيلي جاها به خاطر امامزاده رونق گرفته و گرنه بيابان بود. حضرت امام(ره) که در اينجا دفن شدند زمينهاي دورش هم آباد شدند. کربلا بيابان بوده است، خود امام حسين(ع) آمد و زمينهاي اطراف را خريد. خود اينها شهر ساز بودهاند. خود شهادت اينها در اين منطقه، منطقه را آباد ميکند. حديث داريم. جايي که مسجد ساخته ميشود خون شهيدي در آنجا ريخته شده و لو چند قرن قبل: يک مظلومي خونش ريخته ميشود اين زمين مقدس ميشود به خاطر خود شهيد، بعد هم ممکن است چهار قرن بعد بيايند و آنجا را مسجد کنند. اصلا خون شهيد قداست ميدهد. به مکه هم خون شهيد قداست ميدهد. مهمترين سفرها سفر مکه است. ميفرمايد. حج ارزشي ندارد مگر اينکه بروي مدينه (کسي که به مکه ميرود اگر به مدينه نرود جفا کرده) بعد هم ميفرمايد: مدينه هم هر که بيايد جفا کرده مگر اينکه برود سه قبر شهيد (حضرت حمزه(ع))
6- وقف، مانع انفجار محرومين است. چپيها يک حرفي داشتند (بعضي جاها حرفشان درست است منتها آنها ميخواستند دين را يک اصلي قرار دهند. ) حرف چپيها اين است که هر کجا انقلاب ميشد به طبقه محروم فشار ميآمد يا کشاورزان عليه زمين دارها و… فشار که به مردم ميآمد مردم منفجر ميشوند مثل بخاري و زود پز، زياد که شد ميپرد بالا. انقلاب يعني انفجار طبقه محروم. اين حرف درست نيست. در ايران انقلاب شد و مال طبقه محروم نبود اگر مال طبقه محروم بود بايد مرکز انقلاب سيستان و بلوچستان باشد نه مدرسه فيضيه. بايد رهبر انقلاب گرسنه باشند نه حضرت امام(ره) بايد انقلاب بر اساس فقر و غني باشد (فقط) نه بر اساس مکتب. بايد بعد از انقلاب خربزه ارزان شود نه که گران شود. براي ما مسايل اقتصادي مهم است ولي ريشه و زير بنا نيست. اما اين در بعضي جاها درست است. قرآن ميفرمايد: (وَ أَنْفِقُوا في سَبيلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَيْديكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ) (بقره /195) پول خرج کنيد در راه خدا و خودتان را به هلاکت بيندازيد. يعني اگر پول خرج نکني به فقراء فشار ميآيد و از در و ديوار خانهات بالا بروند و ممکن است خانهات را مصادره کنند.
7- وقف فاني را باقي ميکند. الله اکبر قرآن براي قيامت نامهاي زيادي گذاشته، يکي از آن نامها (يَوْمَ الْحَسْرَةِ) (مريم /39) است. يعني حسرت ميکشيد که: اِ ميشد من آن کار را ميکرديم ولي نکردم! جمعه در خانه ما حمام بود، چرا غسل جمعه نکردم؟! مگر نميدانيد که داريم: حضرت فرمود: اگر تمام دنيا پهلوي من باشد حاضرم همه را بدهم و غسل جمعه بکنم. من که صورتم را شستم، خب قصد وضو ميکردم. من که شب جمعه تا ساعت يك بعد از نصف شب فيلم نگاه کردم. چرا دو رکعت نماز نخواندم؟ من که گوشواره براي دخترم خريدم، به او گفتم: اگر نمازت درست شود گوشواره برايت ميخرم. من که ميرفتم از کوچه عمه، چرا به او سلام نکردم که لااقل يک صله رحم کرده باشم. يعني من ميتوانستم اين کارها را بکنم.
8- وقف، من را ما ميکند. الآن خانه من که مال من است، تا وقفش کردم ميشود خانه ما. اين يک ارزش است. اينکه ميگويند ازدواج خوب است يکي از برکات ازدواج اين است که من عمه ميشود. آدمي که زن ندارد. ميگويد: خودم، کتم، شلوارم. تا زن گرفت ميشود. خودم و زنم و مادر زنم.
9- وقف، مالکيت شخصي را عمومي ميکند.
10- وقف نشانه تعاون است. در قرآن است، (تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى) (مائده /2)
11- وقف، نشانهي دلسوزي است.
12- وقف، رابطه بين تاريخ است. گذشته ياد ما بودند و وقف کردند، ما الآن بالاي صد تا مسجد در بيابانها ساختهايم. در همين 2-3 سال مردم نماز ميخوانند و ميگويند: خدا پدر فلاني را بيامرزد. الآن آدمهايي که پول دارند ولي حال کار کردن را ندارد مضاربه ميکنند. گاهي هم در مضاربه شکست ميخورند. بانک هم کم ميدهد. چه مضاربهاي بهتر از مضاربه با خدا که شکست در آن نيست. سود ابدي دارد. علاقه گذشتگان به آيندگان و استغفار آيندگان براي گذشتگان.
13- در وقف کلي صرفهجويي ميشود. يک کتاب که وقف ميشود کلي صرفه جويي در مصرف کتاب و پول ميشود. اما اگر هر کس بخواهد يک کتاب بخرد کلي خرجش ميشود. يکي از راههاي صرفه جويي که مورد نظر مقام معظم رهبري است همين وقف است. ميشود يک شرکتي يک سهام را وقف کند. يک تالار وقف کنند براي عروسيها، وقف لباس، عروسي و… ما خانمهايي داريم که وقف کردهاند.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1319