responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1393
«بسم الله الرحمن الرحیم»
الهی انطقنی بالهدی‏ و الهمنی التقوی‏

سلام علیکم و رحمة الله بحث ما جلساتیست راجع به خدمت به مردم است در این جلسه این کارگشایی را که می‏خواهیم بگوئیم موضوع: خدمت به مردم و کارگشایی حالا خصوصیاتی است که می‏خواهم خدمتتان عرض کنم یکی کیفیت آن چگونه، چقدر کار، چه زمان، با چه هدف، در چه حال جلسات قبل اصل کمک به مردم را گفتیم در این جلسه این بندهایش می‏خواهیم، می‏خواهیم بندکشی کنیم گچ بری هایش را می‏خواهیم بگوئیم سفت کاری هایش قبلا گفته شده اما چگونه.

چگونه به دیگران خدمت کنیم؟

قبل از درخواست نگذاریم بیایند به ما بگویند حتی توی خانه مثلا نگوئیم نگذاریم خانم بگوید پول بده اگر داریم بهش بدهیم البته اگر هم نداریم طوری نیست. پسرمان وقتی بزرگ شد نگذاریم بگوید که بابا می‏خواهم بروم حمام پول بده شاید خجالت بکشد همینطور یک خورده پول بهش بدهید مادر را نگذاریم به ما بگوید چون مادر خجالت می‏کشد به پسرش بگوید پول بده پسر خجالت نمی‏کشد اما پدر و مادر خجالت می‏کشد ما 350 تا اعوذ داریم یعنی پناه می‏برم به خدا از این عیب توی کامپیوتر است یکی از این اعوذ این است که امام می‏گوید خدایا پناه می‏برم که پیر بشوم نیازم به بچه‏ام باشد پول خواسته باشم و خجالت بکشم به بچه‏ام بگویم پول بده پیداست یک مشکلی است که در دعا می‏گوید «اعوذ بک» پناه می‏برم از اینکه روزگارم به همچین روزی برسد. بنابراین حدیثی بخوانم قال النبی: پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: «لایکلف المومن اخاه الطلب الیه» یک کاری نکنید که مردم بیایند به شما بگویند بده «اذا علم حاجة» یک وقت نمی‏دانی باید مردم بگویند که شما بدانی اما وقتی که می‏دانی نگذار او به زبان بگوید کاری نکن که مردم بگویند این یک اصلی است که باید مراعات کنیم کمک به مردم قبل از درخواست اگر مردم طومار نوشتند و شما یک جاده‏ای را آسفالت کردی آبی، برقی، تلفن، با طومار، با راهپیمایی، با تحصن با اعتصاب اگر گذاشتیم کار به اینجا برسد این خیلی ارزش ندارد. طلبه‏ها هم همینطورند طلبه‏ها هم نباید صبر کنند محرم بشود، ماه رمضان بشود بروند تبلیغ هر وقت که چهار نفر را دید برایشان برایشان یک حدیث بخواند حالا چه محرم باشد چه نباشد چه جلسه رسمی باشد چه نباشد چه دعوت بکنند چه دعوت نکنند یک خورده قید و بندها را برداریم که یک خورده راحتتر بتوانیم ارتباطات برقرار کنیم گاهی وقتها می‏گوئیم مثلا می‏گوئیم آقا پاشو یک حدیث بخوان می‏گوید کسی از ما دعوت نکرده خوب دعوت نکند نشستند چهار نفرند منتهی بگو آقا من می‏خواهم یک خاطره برایتان بگویم، یک حدیث می‏خواهم برایتان بگویم بیکار نشستید من این آیه را برایتان معنا کنم منتهی خیلی فشرده در حد یک دقیقه دو دقیقه نگذاریم مردم استمداد کنند خوب این یکی دیگر چگونه؟ پس چگونه یک قبل از سوال قبل از درخواست یک، دیگر چگونه بدون منت، بدون منت نه منت بعد از منت نگذارد ببخشید بدون خفت من اینجا خفت نوشتم من خواندم بدون خفت یعنی با کرامت پول بدهید با کرامت کار بکنید تحقیر نکنید.

خدمت، بدون خفت و تحقیر

«من قضی‏ حاجة المومن من غیر اسْتخاف» اگر به مردم کمک کردی بدون اینکه مردم را سبک کنی سبکشان «فقد اسکن الفردوس» فردوس که از بهترین مرا… آخر بهشت هم درجه بندی دارد همینطور که عَ… «ان اکرمکم عندالله اتقکم»، «اتقی» داریم «متقی» هم داریم «اتقی‏» هم داریم سلسله مراتب در مسائل معنوی هم هست. اصلا کاری که ما می‏کنیم سه رقم قبول می‏شود یک قبول عادی داریم که می‏گوئیم: «یتقبل الله من المتقین» به هم می‏گوئیم «تقبل الله» یعنی رو… به هم فارسی می‏گوئیم قبول باشد خوب این یک قبول عادی است. یک قبول نیکو داریم که در قرآن می‏گوید که: «بقبولٍ حسنٍ» یک قبول داریم قبول احسن است که در دعا داریم «احسن قبولک». این هم همینطوره یکوقت مومنه از مومن قبول می‏شود از افراد اولیاء قبول عالی می‏شود از آن قبول درجه یک‏ها قبول درجه یک می‏شود مثل استقبال هایی که در فرودگاه می‏شود وزیر اگر آمد وزیر می‏رود استقبالش نخست وزیر اگر آمد معاون اول می‏رود استقبالش رئیس جمهور آمد رئیس جمهور می‏رود استقبالش. (جان کندن هم همینطور است آدمهای عادی که می‏میرند فرشته‏های معمولی می‏روند جانشان را می‏گیرند درجه یک‏ها که می‏میرند عزرائیل می‏رود جانشان را می‏گیرد اولیاء خدا را خدا جانشان را می‏گیرد و لذا توی قرآن داریم سه نفر جان می‏گیرند یک آیه داریم که «توفته رسلنا» فرشته‏ها جانشان را می‏گیرند یک آیه داریم «یتوفون ملک الموت» عزرائیل، ملک الموت جانشان را می‏گیرد یک آیه داریم تَوَ… «یتوفی‏ الانفس» «الله یتوفی‏ الانفس» در تفاسیر اینرا دو جور معنا کردند یک جور معنا کردند فرشته جان را می‏گیرد می‏دهد به رئیسشان، رئیسشان می‏دهد به خدا یعنی این رقمیه یک جور هم اینطور معنا کردند آدمهای عادی فرشته‏های معمولی آدم‏های برجسته فرشته برجسته درجه یک‏ها را خود خدا دو جور معنا کردند یا به هم تحویل می‏دهند یا… علی ای حال هرچه کمک که می‏کنی با کرامت باشد.
 یک رسمی از قدیم بوده هنوز هم هست که به واعظ که پول می‏دادند پول امام حسین (علیه السلام) را چون می‏گفتند این پول امام حسین (علیه السلام) پول اسفناج و نان و لپه نیست مال امام حسین (علیه السلام) است چون مال امام حسین (علیه السلام) است توی پاکت می‏گذاشت یعنی پول آقا را توی پاکت می‏دهند می‏گویند این یا حسین (علیه السلام) گفته اسفناج که نگفته یا حسین (علیه السلام) گفته رسم خوبیه البته بدیش اینست که آدم نمی‏داند چقدر توی آن است این دغدغه آدم دارد تا بعد برود بفهمد این یک خورده اضطرا… استرس دارد برای آن کسی که می‏گیرد ولی غیر از این استرسش البته زمانی که به ما می‏دادند حالا که به ما هیچی نمی‏دهند بله… عرض کنم به حضور جنابعالی که حالا ندهند طوری نیست گاهی هم می‏گویند شیر نفت توی جیب آخوندهاست حالا این هم… بله. الان هم که حکومت دست آخوندهاست از یک چند تا آخوند که بگذریم که وضعشان خوب است به خاطر اینکه یک شغل اداری دارند طلبه‏های، بدنه طلبه‏ها گرسنگی می‏خورند یعنی الان بالاترین حقوق حوزه علمیه قم 55 هزار تومان است باسوادترین طلبه‏های حوزه علمیه قم 55 هزار تومان حقوقش است حالا اگر کسی دستش به… حالا قاضی شد دادستان شد، واعظ شد، نویسنده شد حالا اینها دیگر حالا توی 10 هزار تا طلبه 10 تا، 50 تا اینطور می‏شوند) به هر حال پولی که می‏دهید با کرامت بدهید هدیه‏ای که می‏دهید… الان این خانم‏ها یا برادرهایی که کادو می‏برند اینرا مثلا کادوپیچی می‏کنند این یک ارزشیه. اگر خدمت می‏کنید با کرامت باشد.

خدمت، با تسریع نه تأخیر

عجله کنید، عجله کنید میهمان می‏آید سریع چیزیش بدهید من یک جا رفتم خانه یک بزرگواری حالا اسمش را نگوئیم می‏شناسندش مردم تا ساعت 11 شب نشستیم هیچی نیاوردند بخوریم گفتیم بابا آخر ما میهمان شما نیستیم؟ این آقا که رفت بیرون من یک ماژیک پیدا کردم که چهارپایه گذاشتم به دیوار خانه آقا نوشتم برنامه پذیرایی خانه آقا: 1-صبحش مثل صبح قیامت است 2-ظهرش مثل ظهر عاشوراست 3-شام اش مثل شام غریبان حدیث داریم اگر رفتی یک جایی درست پذیرایی نکردند شما حق دارید غیبتش را هم بکنید البته اگر دعوتش کردی‏ها اگر خودش آمده که هیچی، اگر میهمان را دعوتش کردید پذیرایی کنید سریع پذیرایی کنید قرآن راجع به پذیرایی سریع می‏گوید: «فما لبث ان جاء بعجل حنیذ» «فما لبث» یعنی حضرت ابراهیم (علیه السلام) فوری پذیرایی کرد، سریع پذیرایی کنید. مساله دیگر کتمان کنید نگوئید اینرا می‏بینی چادرش را من بهش دادم یک چیزی که می‏دهید نشان ندهید این یخچالش را من برایش خریده‏ام می‏خواست عروس بشود جهاز نداشت پتو و سماورش را من خریدم، نگوئید. بدون منت، بدون خفت، بدون خفت با سرعت با کتمان چگونه؟ خدمت می‏کنیم منتهی این خدمتهای ما مثل آبکش هاست توی آب، آب داری می‏کشی بالا چیزی توی آن نیست یعنی چیزی برای قیامت مان نمی‏ماند چون یا منت سرش می‏گذاریم یا خوارش می‏کنیم بهش می‏دهیم یا صبر می‏کنیم آبرویش بریزد یک فلس بهش می‏دهیم. چون خدمت کردن اگر اینها نباشد از بین می‏رود می‏بینی خیلی هم خدمت کرده اما این خدمت روز قیامت می‏گویی آقا من به فلانی کمک کردم می‏گوید بله کمک کردی اما یک فحشی هم دادی فوشش دادی کمک کردی اما یک نیشی هم بهش زدی کمک کردی اما آبرویش را هم ریختی کمک کردی اما جانش را به لبش رساندی جانش را به لبش رساندی این مسائل را باید دقت بشود که خدمت به مردم اینها همه ش آیه و حدیث هم داریم عجب دینی داریم الله اکبر دست به هرچه می‏گذاریم آیه و حدیث داریم یک کسی گفت شما می‏گوئید همه چیزی توی قرآن هست؟ چراغ قرمز چهار راه کجای قرآنه؟ گفتم چراغ قرمز توی قرآن نیست اما (ونظم امرکم) توی نهج البلاغه هست (نظم امرکم) یعنی کارهایتان منظم باشد کلی اش که هست خوب.

خدمت خود را کوچک بشماریم‏

مساله دیگر کوچک شمردن نعمت هایتان را خیلی پهلوتان مهم نباشد فکر نکن یک کار مهمی کردی اگر یک کسی لیسانسه، من با لیسانسم خیلی خوب حالا لیسانسی مگر چند تا کتاب خواندی 200 تا کتاب خواندی 200 تا کتاب ما الان کتابخانه هایی داریم که 200 میلیون جلد کتاب توی آن هست توی هریک میلیون یک جلدش را تو خواندی دیگر حالا… مثل بچه‏ها نباشید که بگوید بچه! بابا! قُلَکم پر شد خیلی خوب اگر نگاهت به پولهای بانک مرکزی بیفتد اصلا خجالت می‏کشی بگویی من پول دارم اگر چیز… کتابهایی که نخواندیم نگاه کنیم اصلا خجالت می‏کشیم بگوئیم ما حجةالسلامیم مگر حجة السلام چندتا کتاب خوانده؟ مگر یک فوق لیسانس چندتا کتاب خوانده؟ یعنی کارهای خودتان پهلوتان (بگوئید) مهم نباشد. آقا… افرادی هستند یک پول که می‏دهند ممکن اف… آمد پهلوی امام گفت آقا فلانی زکات بهش دادم گفت نه گفت چرا؟ گفت خانه دارد گفت خوب داشته باشد مگر یک کسی که خانه دارد نمی‏شود زکات بهش داد ممکن است خانه دارد پیکان هم دارد ماشین هم دارد اسب هم دارد اما به دلیل عیال وارگی ش باز هم، باز هم با این که با ماشین کار می‏کند خانه هم دارد باز هم خرجش به دخلش باز هم توی جهازیه باید کمکش کرد. کارهایتان را کوچک بشمارید با کتمان با کوچک شمردن خ… کار. با کوچک شمردن کار، کارتان را کوچک بشمارید.

نگاه به جلو، نه پشت سر

یک جمله هم برای مدیرها و مسئولین مملکتی بگویم اگر پای تلویزیون هستند اصلا هر که مدیر است به ما می‏گویند اگر خواسته باشید موفق باشید نگاه نکنید به راهی که رفتید پشت سرتان را نگاه نکنید اگر پشت سرتان را نگاه کنید غرور هو چقدر آمدم نگاه کن هو چقدر رفتی به نرفته‏ها نگاه کنید که بروید به رفته‏ها نگاه نکنید که مست بشویم غرور بگیردمان به کتابهای نخوانده مطالعه کنیم که احساس کنیم چقدر حالا حالاها باید بخوانیم به خوانده‏ها نگاه نکنید که ماشاءالله ما شب عاشورا غذا می‏دهیم پنج هزار نفر صدها هزار نفرند که غذایشان را نمی‏دهی به آنهایی که غذا نمی‏دهی نگاه کن که پنج هزار تا پهلویت مهم نباشد خوب این مال چگونه؟چقدر؟ کمک به مردم چقدر؟ اما بعضی چیزها قدر و اندازه ندارد مثل ذکر خدا «و اذکرالله کثیرا» زیاد بلکه بعضی ذکرها اندازه‏گیری شده مثلا به ما گفته‏اند بعد از نماز 34 بار بگو الله اکبر 33 بار بگو الحمدلله 33 بار بگو سبحان الله تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) است که این 34 بار الله اکبر 33 بار الحمدلله 33 بار سبحان الله ثواب هزار رکعت نماز دارد خوب این اندازه گیریه اندازه‏اش هم یک رازی دارد که ما نمی‏دانیم مثل اینکه می‏گویند 34 کیلومتری گنجه حالا شما این ور بکنی یا آن ور بکنی به گنج نمی‏رسی. دکتر می‏گوید این قرص را نصف کن این شربت را با قاشق مرباخوری بخور چشم. بعضی چیزها اندازه‏گیری شده یک خورده اضافه باشد زشته مثل کراوات دو تا کراوات روی هم بگذاری زشته یک کلمه اضافه کنی غلطه. دست را می‏گویند بگذار اینجا توی ارتش بگو آقا اجازه بدهید من خیلی به شما علاقه دارم بگذارم بالای سرم می‏زند تو گوش ات. بعضی چیزها اندازه‏اش معینه خلافش غلطه چه عدد چه کراوات چه رکعات نماز بعضی چیزها چه بهتر هرچی بیشتر چه بهتر. رضا شاه رفت پادگان بازدید دم آشپزخانه گفت غذا چیه؟ سربازه گفت قربان آبگوشته رضاشاه رفت توی آشپزخانه در قابلمه را باز کرد دید پلو است گفت پسر اینکه پلو است گفت قربان چه بهتر حالا… بعضی چیزها هر چه بیشتر بود چه بهتر، چه بهتر اما بعضی چیزها نه یک نباید کم و زیاد بشود امام فرمود: «یا یحیی و یمیت» این دعا را بخوان خوب طرف هم گفت «یحیی و یمیت» این هم از پیش خودش یک جمله اضافه کرد و گفت «و یمیت و یحیی». امام فرمود: «و یمیت یحیی» ش را من نگفتم‏ها! از روش گذاشتی روش گذاشتی خیلی چیزها سلیقه‏های شخصی که وارد کار می‏شود کار را به هم می‏زند من یک خاطره‏ای یکوقت نقل کردم توی تلویزیون چون خیلی از آن گذشته تکرار می‏کنم. یک مجرمی را قاضی دستور داد شلاقش بزنند آدمهایی که می‏خواستند خودشیرینی کنند یعنی بی مزه گی، سلیقه شخصی این مجرم را بردند در دکان پدرش، پدرش هم نجار پیرمردی بود نجاری می‏کرد دکان پدرش این جوان را زدند پدره هم از غصه سکته کرد کجای دین گفته در دکان پدرش؟ بابا می‏خواهی بزنی بزن چرا من را دکان بابام می‏زنی که دو نفر را با هم بکشی اینها خودشرینی هایی است که روز قیامت باید جواب داد گاهی وقتها مثلا می‏گویند کمک کنید اما کی گفته این رقمی کمک کنید؟ برای مرده قرآن بخوانید کی گفته پشت بلندگو بخوانی که همسایه‏ها اذیت شوند؟ الان کار به جایی رسیده که اگر جایی خانه بغل مسجد است مشتریش کم می‏شود نرخش هم پائین می‏آید می‏گویند آقا مردم آزاریه یعنی اینجا مجتمع مسلمانهاست عوض اینکه بگویند الحمدلله می‏گویند نه. صدای بلند جز برای اذان جایز نیست یکبار دیگر بگویم بسم الله الرحمن الرحیم صدای بلند جز برای اذان جایز نیست حق نداری قرآن بلند بخوانی حتی توی اتوبوس که یک عده خوابند صلوات ختم کن بیخود، صلوات ختم کن من خواب بودم تو چه حقی داشتی من را از خواب بیدار کنی صلوات مستحب است مردم آزاری حرام شما حق ندارید صلوات ختم کنید وقتی توی اتوبوس دوتا خوابند. آقا بیشترشان بیدارند، بیشترشان بیدارند ولی دوتاشان هم خوابند می‏توانی تنگ گوش بیشتره بگو یواشکی صلوات ختم کن اما اینرا حق نداری از خواب بیدارشان کنی. بچه را حق نداری از سرجایش بلند کنی بزرگ بنشانی ولو حالا آن بزرگ هر مقام رسمی، حق نداری. فاتحه، سخنرانی، عزاداری، هیچ مراسمی پشت بلندگو که صدایش از سالن می‏رود بیرون جایز نیست و اگر ایذاء مومن باشد مردم آزاری گناه است و شاید گناه کبیره باشد.

خدمت، حد ندارد

دیگر چی؟ چقدر بدهیم؟ بعضی چیزها قدر ندارد مثلا آقا چقدر تقوا داشته باشیم؟ تقوا چقدر، قدر ندارد «مااستطعتم» چقدر؟ «مااستطعتم» آنچه استطاعت دارید «و تقواالله مااستطعتم» آقا نسبت به دشمنها چقدر آماده باش باشیم؟ اگر یکوقت از یک ابرجنایتی تهدید شدیم چقدر تفنگ می‏خواهیم؟ نمی‏دانم چقدر هواپیما می‏خواهیم؟ چقدر نیروی انسانی می‏خواهیم؟ چقدر… قدر ندارد مثل اینکه آدم بگوید چندتا قرص بدهم به بچه‏ام؟ باب… تا بچه‏ات خوب شود باید بروی دکتر «و اعدوالهم ما استطعتم» هر چه می‏توانید بعضی چیزها چقدر نداریم. کمک به مردم نهایت ندارد نگو بس اش است بس نیست. آقا چقدر مطالعه کنیم؟ مطالعه بس نداریم ما فارغ التحصیل در فرهنگ قرآن نداریم این فارغ التحصیل مال ایرانیهاست ما در قرآن و حدیث فارغ التحصیل نداریم چون خدا به پیغمبرش (صلی الله علیه و آله) می‏گوید «و قل رب ازدنی علما» فکر نکنی فارغ التحصیل شدی تو هم باید باسوادتر بشوی. تحصیل قدر ندارد، اندازه ندارد تقوا اندازه ندارد ذکر خدا اندازه ندارد (مراجعه به پزشک اندازه ندا… نه بگویی آقا من تصمیم گرفته‏ام یازده تا دکتر بروم بسه دیگه من دیگر دکتر دوازدهمی نمی‏روم ولو بمیرم. اِه!! اینطور که نشد که؟ شما اگر ده هزار تا دکتر هم می‏روی باید بروی تا خوب شوی. مراجعه به پزشک… از چیزهایی که باید حساب کنیم استمرار است تا چه زمان؟ این هم مال چقدر این هم مال چگونه اما تا چه زمان؟ دائمی باید باشد آن کاری ارزش دارد که همیشگی باشد و الا حالا کمک به فقیر (ان الجواد قد یکفی) گاهی ممکن است یک سخی بخیل بشود گاهی ممکن است یک بخیل سخی بشود جرقه مهم نیست جریان مهمه و الا یاد خدا… فرعون هم توی دریا وقتی دید غرق می‏شود یاد خدا می‏افتد دیگر) هر کسی در یک لحظه یاد خدا هست ولی یاد خداهای لحظه‏ای اضطراری ارزش ندارد باید آگاهانه، آگاهانه، آگاهانه، آزادانه، عاشقانه، دائمانه همه‏اش هم قرآن است‏ها! کار باید آگاهی باشد روی آگاهی باشد. به ما می‏گویند «حتی تعلموا» «لاتقربوا الصلوة و انتم سکاری‏ حتی تعلموا ما تقولون» مست سر نماز نروید خمار و چرتی سر نماز نروید «حتی تعلموا ما تقولون» بدانید چه دارید می‏گوئید یع… آگاهانه باشد. آزادانه قرآن می‏گوید اگر ما می‏خواستیم همه مردم را زور، زورکی مجبور به عبادت می‏کردیم اما عبادت زور، زورکی فایده ندارد، آزادانه. عاشقانه. قرآن انتقاد می‏کند در دو جای قرآن می‏گوید اینها نماز می‏خوانند اما در حال کسالت روی عشق نیست. دائمانه «فاذا رکبوا فی الفلک دعوا الله» وقتی سوار کشتی می‏شود کشتی می‏خواهد چپه بشود توی دریا نعره می‏کشد یا الله می‏گوید «فلما نجاهم» جفتک می‏زند یعنی فقط وقت اضطرار. آگاهانه «حتی تعلموا ماتقولون» آزادانه «لوشاء الله لامن من فی الارض» اگر خدا بخواهد همه مردم زورکی ایمان می‏آورند من نمی‏خواهم زورکی ایمان بیاورند اصلا اگر خدا بنا بود همه مردم خوب باشندها! گاوداری باز می‏کرد که از دم شیر بدهند به جای انسان زنبورعسل درست می‏کرد که از دم عسل درست کنند اصلا خداوند انسان آفرید که خواست انجام بدهد نخواست انجام ندهد «فمن شاء فلیومن و من شاء فلیکفر» خواست ایمان بیاورد نخواست… باید آزادانه باشد اگر کسی از بلندی پرید برایش کف می‏زنیم اما اگر کسی هل ش دادند زورکی که برایش کف… هو پهلوانه؟ نه آقا هولم دادند اگر یک کسی را به دیوار به پایه بستنش اگر یک کسی را به دیوار بستنش و پولهایش را درآوردند که نمی‏گویند آقا ماشاءالله بسیار آدم سخاوتمندیه خو… این مجبورش کردند بستنش اختیار مهم است

خدمت، با اختیار و انتخاب‏

خدمت به مردم بف… وقتی ارزش دارد که آدم تحت فشار قرار نگیرد و لذا توی مسجد بگوئید حاج آقا بده ببینیم شما چقدر؟ ورقه به او بدهید و بگو هرچه دلت می‏خواهد بنویس بگذار خودش بنویسد پنهانی هم بنویسد مثل اینهایی که رای مخفی می‏گیرند بنویسد آقا چقدر می‏خواهی بدهی؟ آقا شما چقدر می‏دهی؟ در فشارش قرار نده.
 یکی از رؤسای هیئت به من می‏گفت رئیس هیئت کاشان خدا بیامرزدش مرحوم شد می‏گفت ما پولی که خرج روضه می‏کنیم اگر بدانی چه جور از مردم می‏گیریم یک هیئت از سران هیئت می‏رویم می‏گوئیم حاج آقا چقدر می‏دهی؟ می‏گوید ولله من امسال درآمدی نداشتم نمی‏دانم گاوم مرده ماشینم تصادف شده نمی‏دانم بچه‏ام مریض شده فلان می‏گوئیم این حرف‏ها ندارد باید بدهی امام حسین (علیه السلام) است اکبیر می‏گیردت سیلی ش را می‏خوری‏ها! می‏گفت یک جوری برای این می‏گوئیم که فکر می‏کند اگر ندهد الان کافر می‏شود این رقم کمک کردن و کمک گرفتن درست نیست کمکی باید باشد عاشقانه و آزادانه و آگاهانه و اینها باشد خوب وقت ما تمام شد توی این چند دقیقه ما چی گفتیم، جلسات قبل بحث خدمت به مردم بود کسانی که دیر پیچ تلویزیون را واکردند یک کسی می‏گفت مگر تلویزیون شما پیچیه؟ خیلی خوب کسانی که دیر تلویزیون را روشن کردند گفتیم خدمتی ارزش دارد که نگذاریم او بگوید بعد ما بدهیم همینکه می‏دانی نیاز است قبل از اینکه او گفته اصلا از میهمان نپرس که خوردی یا نخوردی ممکنه 22 بار خورده می‏خواهد دفعه بیست و سوم هم اینجا بخورد اصلا نپرس خوردی یا نخوردی از میهمان نپرس این چیز را می‏خواهی یا آن چیز را اگر توی خانه هر دو است هر دو را بیاور حدیث داریم‏ها! نپرس چی می‏خواهی و نپرس خوردی یا نه قبل از آنکه درخواست کند کمک کن منت نباشد خفت نباشد، تاخیر نباشد تظاهر و آبروریزی نباشد نع… خدمتت را خیلی بزرگ پیش چشمت نیاید اینها چگونه. چقدر؟ «ما استطعتم» تا چه زمانی؟ دائمی باشد، آگاهانه بازه آزادانه باشد روی اینها یک خورده صحبت کردیم. خدمت این رقمی ارزش دارد.
خدایا! تو را به حق محمد (صلی الله علیه و آله) و آل محمد (صلی الله و علیه و آله) به همه ما توفیق اینگونه خدماتی که نه تنها قبول بشود و نه تنها قبول حسن بشود خدماتی که قبول احسن بشود نصیب همه ما همیشه بفرما
«والسلام علیکم و رحمة الله»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1393
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست