نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1404
موضوع: خطبه رسول خدا در غدیر خم
تاريخ پخش: 08/06/97
1- نصب 12 امام در غدیر خم
2- نقش رهبری در هدایت و ضلالت جامعه
3- امامت در تداوم رسالت
4- اتفاق دانشمندان شیعه و سنی در ماجرای غدیر خم
5- آخرین مأموریت رسول خدا پیش از رحلت
6- هشدارهای خداوند در قرآن
7- تحقق هدف آفرینش بشر، در گرو پیروی از معصومین
بسم الله الرحمن الرحيم «الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
عزیزان پای تلویزیون، زمان پخش، روز عید غدیر است. من هم در این سی چهل سال هر سال که عید غدیر بوده مطالبی را گفتم. عرض کنم به حضور شما که چیزی که نو دارم بگویم و خودم هم تا دیروز بلد نبودم. حرفهای کهنه را میزنیم، حرفهای قدیمی را، حرفهای جدید را هم میزنیم. اصل اول این است که عید غدیر برای حضرت علی نیست، برای دوازده امام است. غدیر یعنی انتخاب رهبری تا آخر عمر بشر. این یک مسأله مهمی است. جملاتی که نوشتم این است. «مَعَاشِرَ النَّاس» اینها جملات حضرت رسول در عید غدیر است. ای مردم! در مورد حضرت علی بیان میکند، بعد از حضرت علی میگوید: «ثم فی علی بن ابی طالب» بعد از من حکومت دست امیرالمؤمنین میافتد. «ثم فی النسل منه» نسل حضرت علی «الی القائم المهدی» 1- نصب 12 امام در غدیر خم
2- در این خطبه هجده بار حضرت فرمود: «علی» یعنی توجه توجه! یعنی حرف مهمی میخواهم بزنم. آنوقت در مورد مهدی که میرسد میگوید: «الظَّاهِرُ عَلَى الدِّين»، «لیظهره علی الدین» در قرآن هست، مهدی میآید که حکومت جهانی تشکیل میدهد. «المنتقم من الظالمین» از ظالمین انتقام میکشد. «فاتح الحصون» قلعههای بسته را باز میکند. «وَ هَادِمُهَا» ساختمانها را خراب میکند. «أَيْنَ هَادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَ النِّفَاقِ» (مفاتيحالجنان، ص 535) «منصور بالرعب» در دل ستمگران وحشت ایجاد میکند. «غالب کل قبیله» هیچ حزب و قبیلهای «من اهل الشرق و الغرب» هیچ قبیلهای نمیتواند در مقابلئ آن موج مقاومت کند. «يَسِمُ كُلَّ ذِي فَضْلٍ بِفَضْلِه» هرکسی هر ارزشی دارد آن را مطرح میکند. «وَ كُلَّ ذِي جَهْلٍ بِجَهْلِه» آنهایی هم که نا اهل هستند و پست گرفتند پایین میکشد. یعنی مثلاً شاه فرار میکند و شهید رجایی جای او میآید. «علی» توجه توجه! «وَارِثُ كُلِّ عِلْمٍ وَ الْمُحِيطُ بِكُلِّ فَهْم» تمام علوم نزد حضرت مهدی(ع) است. «وَ الْمُحِيطُ بِكُلِّ فَهْم» هر فرهنگی را میفهمد. «إِنَّهُ الْبَاقِي حُجَّةً وَ لَا حُجَّةَ بَعْدَه» بعد از او دیگر حجتی نیست. در این خطبه 62 آیه آمده است. 360 نفر حدیث شناس اهل سنت این را قبول کردند. چهل بار نام حضرت علی آمده است. ده بار کلمه امیرالمؤمنین آمده است. پنج بار کلمه «وصی رسول الله» آمده است. سه بار کلمهی «خلیفة الله» آمده است. ده بار کلمه ولی الله آمده است. سیزده بار کلمه امام آمده است. 198 مورد هم فضیلت برای حضرت علی آمده و هجده مورد هم نشانه برای حضرت مهدی آمده است. پس غدیر خم سر نخ یک رهبری معصوم است.
2- نقش رهبری در هدایت و ضلالت جامعه
این رهبری معصوم خیلی مهم است. ما الآن در دنیا هرچه میکشیم بخاطر رهبریهای غلط است. رهبر آمریکا کیست؟ رهبر عراق، صدام که بود؟ یعنی یک نا اهل که رهبر میشود نیروها خراب میشود، پولها خراب میشود، مظلومها، ظالمها چه میشوند. این مسأله رهبری مسأله مهمی است. مسأله ولایت علی اینطور نیست که من علی را دوست دارم، خیلی خوب دوست داری، حالا این حکومت هم حکومت علی است؟ این اخلاق و رفتار علوی بود؟ مسأله ولایت مسأله مهمی است. یک چیزی نیست که… یکی از مشکلات جوانها مسألهی همسر است. حالا جوان میگوید: من نیاز به همسر دارم ولی خانه و شغل و پول ندارم، نمیتوانم زیر بار تعهد بروم. حضرت علی یک راه برای ازدواج موقت باز کرده، آنهایی که میتوانند عادل باشند، نمیتوانند تشکیل خانواده بدهند، مشکل مسکن، اشتغال، هزار مشکل دارد، انسان وقتی تشنه است، حالا کسی تشنه است بگوییم: آقا آب گران است. شیر آب پایین است یا بالا است. آب خنک نیست. هرچه هم بگویی تشنگی این برطرف نمیشود. تشنه است. بگویی: میخواهی زن بگیری حقوقت چه میشود، اشتغال چه میشود. همه مشکلات ازدواج هست اما بالاخره این جوان شهوت را چه کند؟ ازدواج موقت راهی است که امیرالمؤمنین باز کرد حلال و خلیفه دوم این راه را بست، حرام! مسأله رهبری فقط برای ولایت علی، در تمام مسائل همینطور است. در اقتصاد هم همینطور است. در عزل و نصبها هم همینطور است. حیف و میل بیتالمال، در نهجالبلاغه داریم حضرت علی فرمود: ببینید این قلم من است. نوکش را تیز کردم که زیاد مرکب مصرف نکند. آمد گفت: ببینید این لباس من است. عربیاش را بخوانم چون خیلیها پای تلویزیون کلمات عربی را میفهمند. «دَخَلْتُ بِلادَكُمْ» من وارد شهر شما شدم «بِأَشْمَالِي هَذِهِ» لباسهای من همین است. «فَإِنْ أَنَا خَرَجْتُ مِنْ بِلادِكُمْ» اگر بعد از حکومت از شهر بیرون رفتم، دیدید لباسهای من، مرکب من، «وَ رِحْلَتِي وَ رَاحِلَتِي» (المناقب، ج 2، ص 98) اسب من همین است، سفره نان من همین است. اگر دیدید بعد از چند سال حکومت میروم و وضع من عوض شد، بپرسید : از کجا آوردی؟ اصلاً شما میدانید ماجرای کربلا بخاطر غدیر بود؟ یک خرده دقت کنید. حضرت علی چند سالی که حکومت داشت افرادی را نصب کرد. بعضی از این مسئولین پوک درآمدند. امیرالمؤمنین پستشان را گرفت. بعضی از استاندارها، بعضی فرماندارها، پست اینها را که گرفت اینها کینه علی را به دل گرفتند. گفتند: حالا که پست ما را گرفتی ما از پسرت انتقام میگیریم. لذا جمعیتی که کربلا آمدند، به امام حسین گفتند: ما با تو حرفی نداریم. «بغضاً لأبیک» پدرت پدر ما را عزل کرد، من هم میخواهم در کربلا انتقام بکشم. اصلاً خون امام حسین ریخته شد بخاطر اینکه چرا مرا از پست برداشتند و عزل کردند. از هر راهی برویم به رهبری میرسیم. مسأله مهمی است.
3- امامت در تداوم رسالت
مسأله دیگر اینکه یک چیز است که این را تازه یاد گرفتم. در غدیر خم… صلواتی بفرستید. (صلوات حضار) [پای تخته مینویسند] «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ» آیه قرآن است ترجمهاش را بلد هستید. «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ» ابلاغ، تبلیغ کن. چه چیزی را؟ «ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ» آنچه به سوی تو نازل شد به مردم بگو. بعد میفرماید: (مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ) (مائده /67) اگر مأموریت را انجام ندهی و علی را در غدیر خم معرفی نکنی، «فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» بعد میگوید: «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ» فلانی معصوم است یعنی محفوظ است. یعنی «یحفظک» حفظت میکند. «مِنَ النَّاسِ» این چند دقیقه را عزیزان پای تلویزیون عنایت داشته باشند. «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ» ای رسول، «بَلِّغْ» ابلاغ کن. آنچه نازل شد، «ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» آنچه از طرف خدا هست بگو و اگر نگویی «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» رسالت خدا را انجام ندادی. در مورد این کلمات حرف داریم. اول اینکه نگفته: «یا ایها النبی» گفته: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ» نگفته: «یا محمد» گفته: «یا ایها الرسول» یعنی مسأله رسالت است. یکوقت پیغمبر میخواهد با خانمش حرف بزند میگوید: (يا أَيُّهَا النَّبِيُ قُلْ لِأَزْواجِك) (احزاب /28) به خانمهایت چنین بگو. اما وقتی رسالت جهانی است نمیگوید: «یا ایها النبی» میگوید: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ» وقتی رسالت جهانی است نمیگوید: «یا ایها النبی» میگوید: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ» یا شخصی بود میگفت: «یا محمد»، یا نوح، یا عیسی، یا موسی! این رسالت است. «بلِّغ» گفته، نگفته: ابلغ! ابلاغ یعنی رساندن، بَلِّغ یعنی رساندن. منتهی زور بَلِّغ بیشتر از ابلغ است. یعنی حتماً «ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ». یعنی آنچه به تو گفتم اینطور نیست که چون پسرعمویت است، چون غدیر خم است و پسرعمویت است، بگو: بعد از من پسرعمویم. نه، چون دامادت است. نه بخاطر دامادی نیست. «ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» بعد هم نگفته: «انزل الیک من الله» نگفته این آیه از طرف خداست. میگوید: «من ربک» میگوید: اگر میخواهید مردم تربیت شوند، باید رهبری درست شود. رهبری درست شد مردم خوب میشوند. یک امام میآید همه چیز عوض میشود. یک شاه میآید همه چیز عوض میشود. «من ربک» نگفته «من الله» یعنی اگر میخواهی تربیت شوی راه تربیت محورش رهبری است. بعد میگوید: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ» اینجا از نظر فنی باید بگوید: «ان لم تبلغ»، «بلغ و ان لم تبلغ» بنشین اگر ننشینی، بخور، اگر نخوری. بپوش اگر نپوشی. باید به هم بخورد. باید بگوید: «بلِّغ و ان لم تُبلغ» بگو اگر نگویی. میگوید: «و ان لم تفعل» فَعَلَ، فعل یعنی عملیات، یعنی تبلیغ باید همراه با عملیات باشد نه زبانی. مراسم بگیر، لذا غدیر خم مراسم بود. اول یکجایی بود که مثل بشقاب، گودی بود که آب درونش جمع شود و خودشان و عطششان و حیواناتشان را محل آب بود. دوم غدیر خم جایی بود که به چند راه به عراق راه داشت، به یمن راه داشت، به سوریه راه داشت، یعنی پنج راه بود. ضمناً در مراسم باید آن کسی که محور است پایین باشد. در زمین فوتبال، فوتبالیستها پایین هستند. چون اینهایی که بالا هستند باید بدانند چه کسی چه کار کرد. باید پیغمبر در یک گودی باشد که همه از بالا مسلط باشند و ببینند. «بلغ» یعنی کار زبانی نبود که بگویید پیامک میداد. «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ» نمیگوید: «و ان لم تبلغ» بعد میگوید: «رِسالَتَهُ» این خیلی مهم است. نگفته «رسالتک» اگر امیرالمؤمنین در غدیر خم معرفی نشود «رسالته» رسالت خدا را انجام ندادی. باید بگوید: رسالت خودت را انجام دادی. پیغمبر علی را معرفی کن وگرنه زحمات 23 ساله تو هیچ است. نمیگوید: زحمات 23 ساله هیچ، نمیگوید: زحمات تو هیچ! وگرنه میگفت: «رسالتک» یعنی رسالت خودت را انجام ندادی. میگوید: «رسالته» رسالت خدا، رسالت خدا چیست؟ رسالت خدا تمام انبیاء و اوصیاء است. یعنی اگر امیرالمؤمنین و تا آخر امام زمان، اگر این رهبری حق معرفی نشود، رسالتهای خدا، انبیاء خدا، اولیای خدا، کلش از بین میرود. نمیدانم توانستم روان بگویم یا نه؟ «رسالتک» یعنی رسالت تو، «رسالته» یکوقت میگویی: قرائتی اگر این وظیفه را انجام ندادی مسئولیت انجام ندادی. یکوقت میگویید: اصلاً کل نظام زیر سؤال میرود. یعنی اگر تو این را انجام ندادی کل نظام رو هواست. «رسالته» رسالت خدا، رسالت خدا که برای پیغمبر تنها نیست. تمام انبیاء و اوصیاء و اینها رسالت خداست. میگوید: اگر امیرالمؤمنین تا حضرت مهدی معرفی نشوند، رسالت خدا انجام نشده. یعنی نبوت و امامت در تاریخ روی هواست. نه یعنی تو به وظیفهات عمل نکردی، بعد هم میگوید: نترس، مگر پیغمبر ترسو بود؟ اگر پیغمبر ترسو بود باید آن روزی که تنها بود بترسد. در غدیر خم حدود صد هزار تا مرید داشت. پیغمبر ما تنها بود نترسید. با بتها و خداها درگیر شد نترسید. چه مسألهای است که پیغمبر وحشت دارد و خدا میگوید: نترس! من تو را حفظ میکنم.
4- اتفاق دانشمندان شیعه و سنی در ماجرای غدیر خم
در شیعه یک مخالف هم نیست. اهل سنت علامه امینی در الغدیر یازده جلد کتاب نوشته و دانه دانه اسامی را برده که قرن سوم کی و کی و کی. قرن چهارم کی و کی و کی. من اینها را جمع بندی کردم یک عددی آمد. آن عدد برای اینکه تا آخر عمر در ذهنتان بماند اینطور بگویید. سال 365 روز است. جای 65 را عوض کن بشود 356 روز، 356 نفر از علمای درجه یک اهل سنت گفتند: این آیه برای غدیر خم است. پس شیعه همه، اهل سنت هم تا زمان فوت علامه امینی(ره) 356 نفر، حالا غدیر خم کی است؟ غدیر خم دوازده روز به محرم است. پیغمبر کی از دنیا رفت؟ محرم هم سی روز حساب کن. بعد از محرم، صفر هم سی روز حساب کن. [پای تخته مینویسند] سی و سی شصت، دوازده، 72. پیغمبر 72 روز به فوتش این آیه نازل شد. یعنی غدیر خم 70 روز، بگوییم: هفتاد درست باشد. سؤال: اینجا بیاییم تحلیل کنیم. قابل توجه! این «ما» چیست؟«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ» چه چیز نازل شده؟ «ما انزل» این «ما» را سر کیسه کنیم. ببینیم این «ما» چیست. آنچه نازل شده به مردم بگو. این «ما انزل» یا اصول عقاید است، یا فروع دین است. اگر اصول دین باشد، اصول دین توحید هست و نبوت است و معاد. بعد امامت را از همین آیه در میآوریم. فروع دین هم نماز و روزه و زکات و خمس و جهاد و حج و امر به معروف و نهی از منکر هست. سؤال از من با هم جواب بدهید. آیا میتوانیم بگوییم: «یا ایها الرسول بلغ ما» بگو آنچه را که گفتم. یعنی بگو «لا اله الا الله» نمیشود این باشد. یعنی پیغمبر دو ماه مانده به فوتش، «لا اله الا الله» نگفته بود. میشود قبول کنیم پیغمبر ما 23 سال پیغمبر بود، در این 23 سال «لا اله الا الله» یاد مردم نداده است؟ قطعاً توحید نیست. سراغ نبوت برویم. «یا ایها الرسول» بگو که من پیغمبر هستم. پیغمبر ما به مردم نگفته بود من پیغمبر هستم؟ روزهای اول و ساعتهای اول گفته بود من پیغمبر هستم. با همین پیغمبر ایمان آوردند، با همین پیغمبر مکه رفتند، با همین پیغمبر جبههها رفتند. قطعاً نبوت نبود. «یا ایها الرسول بلغ ما» الآن کدام هستیم؟ بگو معاد هست. پیغمبر تا هفتاد روز به فوتش نگفته بود معاد هست؟ پیغمبر ما سیزده سال مکه و ده سال مدینه بود. 23 سال نبوتش، آنوقتی که مکه بود قبل از هجرت آیات «اذا زلزلت» تمام آیات معاد تقریباً در مکه نازل شده است یعنی سیزده سال پیش گفته است. پس این «ما» اصول دین نیست. بگو توحید نه، نبوت نه، چون اینها را گفته بود. سراغ فروع دین برویم.
5- آخرین مأموریت رسول خدا پیش از رحلت
«یا ایها الرسول بلغ ما» بگو مردم نماز بخوانند. مسلمانها تا هفتاد روز مانده به فوت پیامبر نماز نمیخواندند؟ این چهار مورد بعد از نماز دو تا برای جان دادن است و دو تا برای پول دادن است. روزه جان دادن است. جهاد هم جان دادن است. خمس و زکات هم پول دادن است. آن چیزهایی که باید پول داد و جان داد و سخت است، پیغمبر از روزی که پیغمبر شد تا پانزده سال از اینها حرف نزد. گفت: نماز بخوانید اما لازم نیست خمس بدهید، زکات بدهید، چون سنگین است. روزه سال پانزدهم پیغمبری آمد. پیغمبر زمانی که پیغمبر شد تا پانزده سال مسلمانها روزه نداشتند. جهاد هم سال دوم هجری آمد، اینکه میگویم: پانزدهم یعنی سیزده سال مکه، دو سال هم بعد از هجرت، سیزده و دو پانزده، خمس و زکات هم سال دوم آمد. این چهارتایی که برای پول دادن و جان دادن است سال آخر عمر پیامبر سال دهم بود و این سال دوم بود. یعنی هشت سال پیش اینها را گفته است. پس نماز را روز اول گفته است. نماز نبوده، روزه هم نبوده، زکات و خمس و جهاد هم نبوده است. میشود بگوییم: «یا ایها الرسول بلغ حج» به مردم بگو: مکه بروند. این را میشود بگوییم؟ شما بگویید این را. چرا؟ بارک الله، آفرین. دارند برمیگردند. کسی که از حمام بیرون میآید، سلام علیکم حال شما خوب است؟ حمام بروید. الآن حمام بودم، دارد از حج برمیگردد. پس حج هم نبود. امر به معروف و نهی از منکر هم نبود. چرا؟ برای اینکه بزرگترین منکر بت پرستی و شرک بود. پیغمبر با شرک اینها مخالفت کرد و نترسید. حالا از چه چیزی میخواهد بترسد. یک چیزی است که پیغمبر در غدیر خم وحشت کرد از گفتنش. میگوید: نترس بگو، من تو را حفظ میکنم. «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ» این «ما» جز ولایت امیرالمؤمنین چیز دیگری نمیتواند باشد. یعنی نمیشود گفت: این «ما انزل» چیست؟ هیچی نیست. نمیتواند چیز دیگری باشد. یعنی اینقدر شرایط هست که منحصر به فرد میشود. اگر گفتند که آن سیدی که مجتهد هست، عادل هست، شجاع هست، بی هوس هست، خانهاش جماران است، از پاریس به بهشت زهرا آمد، اینقدر میگویند، آخرش بگو: امام خمینی دیگر. این نمیگوید: «ما انزل» چیست. ولی وقتی آدم مینشیند که «ما انزل» نماز نیست، روزه و جان دادن و پول دادن هم سال پانزدهم آمد. یعنی سال پانزدهم دوم هجری است، الآن سال دهم هجری است که همه از مکه برمیگردیم. ما انزل هیچ چیزی نمیتواند باشد. این یک نکته.
6- هشدارهای خداوند در قرآن
نکته سوم که قابل طرح است این است که… زیادی گوش بدهید اینها حرفهای قشنگی است. خدا سه جا به پیامبر اولتیماتوم میدهد و میگوید: با تو شوخی ندارم. یکی سر شرک است. با بت کوتاه نمیآیم! انسان برود سنگ پرست شود؟ (لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَ عَمَلُك) (زمر /65) مشرک شوی نابود هستی. عملت پوچ، این یک اولتیماتوم است. سر بت! یکی سر قرآن است. به پیغمبر میگوید: یک کلمه به قرآن اضافه کنی، رگ گردن تو را میزنم. (وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ) (حاقه /44) اگر به قرآن کلمهای زیاد کنی (لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ) (حاقه /45) با قدرت میگیرم «ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ» رگ گردن را قطع میکنم. نباید کلمهای به وحی اضافه شود. سنگ را نباید بغل خدا… یکی هم در مورد علی است، میگوید: یا علی را معرفی کن، «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما» اگر علی را معرفی نکنی تمام زحمات انبیاء نابود میشود. مسأله ولایت علی محبت علی نیست. تفکر علی، خیلی چیزهایی که ما امروز به اسمهای مختلف روی آن تبلیغ میکنند وقتی به روایت میرسیم میبینیم عجب! مسأله دیگر که این هم برای من مهم بود. قابل توجه آقایانی که پای تلویزیون هستند، عید غدیر من طلبه به عزیزان مخاطب، در قرآن چند جا داریم «یُتم» مثلاً میگوید: قبله را عوض کردیم، (وَ يُتِمُ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ) (یوسف /6) خدا در آینده میخواهد «یُتِم» فعل مضارع است، «أتمَ یتمُ» یعنی در آینده میخواهم نعمتی را تمام کنم. یکجای دیگر هم میگوید: «یُتِم» چند تا «یُتِم» در قرآن است. میگوید: اینجا «یُتِمُ، یُتِم» یعنی در آینده تمام خواهم کرد. اما به غدیر خم میرسد نمیگوید: «یُتِم» میگوید: «اَتممتُ» یعنی آنچه وعده دادم دیگر تمام شد. به تو خواهم گفت، به تو خواهم گفت، یک جای دیگر میگوید: گفتم. گفتم یعنی آنچه گفتم همین بود. این هم یک نکته است. مسأله دیگر اینکه اصلاً اگر رهبری جایگاهش روشن نشود، آفرینش نیست. این هم یک مقدار حوصله میخواهد. هدیه به روح حضرت امیر در نجف یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار) ببینید همین وزارتی که شما هستید، وزارت نفت، تمام این استخراج نفت و تشکیلاتی که وزارت نفت دارد، همه برای این است که دلار به دست بیاورد. این دلار برای این است که دولت خودش را اداره کند. دولت هم از این دلارها بیشترین پول را باید خرج آموزش و پرورش کند، چون یک میلیون معلم شاغل دارد. دوازده میلیون بچه مدرسهای دارد. یا وزارت علوم، پنج میلیون با کم و زیادش دانشجو دارد. چندین هزار استاد دارد. پس همه تلاش شما برای تهیه دلار است. دلار برای این است که دولت خودش را بچرخاند. همه اینها محور پولهای دولت، آموزش و پرورش و وزارت علوم و وزارت بهداشت است. اگر وزارت علوم و بهداشت و آموزش و پرورش آمد در کلاس معلم نبود. پس کتابها را چاپ کردیم. بی خود! کلاس بی خود، دانشگاه بی خود، سالن آمفی تئاتر بی خود، آزمایشگاه و کتابخانه بی خود، همه پولی که خرج وزارتخانهها میشود همه بی خود است. چرا؟ برای اینکه بچه نشسته، دانشجو نشسته استاد نیست. یعنی اگر استاد نباشد، کل پولها تلف میشود. این مثل را دیدید.
7- تحقق هدف آفرینش بشر، در گرو پیروی از معصومین
خداوند هستی را برای بشر آفریده است. «خلق لکم، سخر لکم، متاعاً لکم» در قرآن «لکم، لکم» زیاد است. یعنی همان که حفظ هستید، ابر و باد و مه و خورشید و… هستی برای بشر است. پس هستی برای ما است. یعنی خورشید در راستای منافع بنده میتابد. هستی برای بشر، بشر برای چیست. من یک آیه میخوانم بعضی از شما حفظ هستید بگویید. (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ) (ذاریات /56) هستی برای بشر است و بشر برای عبادت است. این عبادت اگر رهبر معصوم نباشد محقق نمیشود. پس اگر رهبر نباشد یعنی غدیر خم، اگر خط رهبری معصوم نباشد، اگر استاد نباشد، معلم سر کلاس نباشد، تمام کارها غلط است. این خیلی مهم است. هستی برای بشر و بشر برای عبادت، آنوقت این بشری که میخواهیم راه خدا را برود، عبادت هم فقط نماز و روزه نیست. کار شما هم عبادت است، نجاری عبادت است. ازدواج عبادت است. تفریح درست عبادت است. هرکاری که هدف مقدس داشته باشد عبادت است. هستی برای بشر و بشر برای اینکه راه خدا را برود. در این راه خدا معلم نیست، رهبر معصوم نیست. یعنی کلش کشک است. گاهی وقتها انسان فکر میکند کارش کوچک است. آقا حالا ما یک سوزن به این توپ زدیم چه میشود اینقدر بد اخلاقی میکنی؟ بابا یک سوزن نبود، سوزن به توپ زدی بادش رفت، بادش رفت یعنی فوتبال تعطیل، یعنی کل جمعیتی که تبلیغات کردیم هوا رفت. گاهی آدم یک کار کوچک میکند. یک میخ کوچک، یک سنجاق در چشم بزن. یک ثانیه یک سنجاق زدی اما میدانی من تا ابد کور شدم. بعضی چیزها را باید نگاه کرد این به کجا کشیده میشود. دنیا رهبریاش چطور است. ما میگوییم: رهبری «انزل الیک» باید خدا معین کند. یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار) یک عیدی دیگر، زیادی گوش بدهید. شاید این را تا حالا نشنیده باشید. خیلی مهم است. جمعی از دانه درشتها از کشورهای اسلامی به ایران آمدند. وزیر اوقافش، امام جمعه پایتخت فلان کشور، کی و کی… جمعی مهمان شدند، مهمان ایران، در قم به من گفتند: بیا با اینها صحبتی بکن. گفتم: من در فقه و اصول چیزی بلد نیستم ولی تفسیر و تبلیغ بلد هستم. گفتند: در مورد تبلیغ، ما رفتیم و سه چهار ساعت با اینها با عربی ناقصی که داشتم بحث کردم و اینها پسندیدند. دقیقههای آخر یک سؤال کردم. گفتم: شما بزرگان اهل سنت عقیدهتان در مورد حضرت مهدی چیست؟ گفتند: امام زمان امام آخر الزمان است. گفتند: ما هم عقیدهمان همین است. اتفاقاً جمله ما را هم بلد بودند «الَّذِي يَمْلا الارْضَ قِسْطاً وَ عَدْلا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا» (کمال الدین/ج1/ص258) امام آخر الزمان میآید برای عدالت در کل کره زمین. گفتم: شیعه هم عقیده دارد. الحمدلله اینجا هم مثل کعبه و قرآن و قبله مشترک هستیم. گفتم: پس یک مهدی پیدا کنید و با او بیعت کنیم بیاید ظهور کند. ما؟ مهدی را ما تعیین کنیم؟ مهدی امام آخر الزمان است و باید خدا تعیین کند. گفتم: ببین اگر حق انتخاب نداری که میگویید: ما نباید تعیین کنیم، معلوم میشود امام اول هم شما حق انتخاب نداشتید. چطور روز اول بیعت کردید با یک نفر دیگر؟ نصفش را من میگویم و نصفش را شما بگویید. اگر حق انتخاب ندارید که میگویید: امام آخر الزمان را ما نباید تعیین کنیم، باید خدا تعیین کند. اگر برای امام آخر حق انتخاب ندارید، معلوم میشود برای امام اول هم حق انتخاب نداشتید و اگر حق انتخاب داشتید که اولی را تعیین کردید، تو که اولی را تعیین کردی بلند شو آخری را هم تعیین کن. جلسه روی هوا رفت و من هم جلسه را ترک کردم. رفتم بیرون زنگ زدند و گفتند: اینها گفتند بیست روز در ایران به ما خوش گذشت. این سؤال قرائتی چه بود؟ نه راه پس داشتیم نه راه پیش. راست میگوید اگر حق انتخاب دارید که اولی را انتخاب کردید پس آخری را هم انتخاب کنید. بلند شوید یک مهدی پیدا کنید و با او بیعت کنید بیاید ظهور کند. اگر حق انتخاب ندارید… گاهی یک استدلال علمی… گاهی هم استدلالها باید خشن باشد. یک کسی آمد دم بیت رهبری و گفت: من امام زمان هستم ظهور کردم. به سید علی خامنهای بگویید بیاید. گفتند: شما کی هستید؟ گفت: امام زمان هستم بگویید بیاید. هرچه گفتند برو دنبال کارت گفت: نه بگویید بیاید. یکی از اینها آمد زد در گوش این. گفت: چرا زدی؟ گفت: من خدا هستم. کی به تو گفتم ظهور کنی؟ (خنده حضار)
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
«سؤالات مسابقه»
1- رسول خدا در غدیر خم کدام امامان را معرفی کرد؟ 1) امام علی علیه السلام 2) امام علی، امام حسن و امام حسین علیهم السلام 3) امام علی تا امام مهدی علیهم السلام 2- بر اساس آیه 67 سوره مائده، پیامبر اکرم چه چیزی را ابلاغ کرد؟ 1) حکم خدا 2) حکم رسول خدا 3) خواست عموم مردم 3- بر اساس آیه تبلیغ، اعلام امامت علی بن ابیطالب، رسالت چه کسی است؟ 1) رسالت رسول خدا 2) رسالت خداوند 3) رسالت مؤمنان 4- ماجرای غدیر خم را چه کسانی نقل کردهاند؟ 1) دانشمندان شیعه 2) دانشمندان اهل سنت 3) هر دو مورد 5- فاصلهی ماجرای غدیر تا رحلت پیامبر چند روز بوده است؟ 1) 70 روز 2) 90 روز 3) 50 روز
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1404