responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1433

موضوع بحث: خمس – 4

تاريخ: 30/03/63- رمضان 63

بسم الله الرحمن الرحيم

در دهه دوم ماه رمضان در حالي كه شما گرسنه هستيد، مي‌خواهيم بگوييم بايد مالتان پاك باشد و نباشد كه مال محرومان در اموالتان باشد و شما بي اعتنايي بكنيد. اين بحث تنها به درد پول دارها نمي‌خورد و حتي دبيرستاني‌ها هم خوب است كه از قانون ماليات اسلامي آگاه باشند.

1- خمس در قرآن و گستره‌ي معناي خمس

آيه‌ي خمس در سوره انفال است. «انفال» جمع «نفل» است به معناي زيادي «نافله»، يعني نماز اضافي و «نفله» كردن هم يعني زيادي خرج كردن، انفال به معناي زوائد است و كوه‌ها و درياها كه مربوط به زندگي روزمره افراد و مايحتاج زندگي نيست را انفال گويند كه در اين سوره حكم اين‌ها بيان شد.
در اين سوره مي‌خوانيم: (وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى‌ عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرْقانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ وَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَديرٌ) (انفال /41) بدانيد همانا چيزهايي كه به غنيمت مي‌گيريد و به دست مي‌آوريد يك پنجم آن براي خدا، رسول، بستگان رسول، يتيمان و فقرا و در راه ماندگان است. اگر به خدا ايمان داريد.
مي گويند آيه در جنگ نازل شده كه مربوط به زماني است كه در جنگ دشمنان شكست مي‌خوردند و مسلمانان غنيمت به دست مي‌آوردند بايد حق آن را مي‌دادند ولي فقط مختص جنگ نيست و مربوط به هر چيزي است كه به دست مي‌آوريد، چه بازاري باشد و چه غواص كه گنج به دست بياورد. برخي چيزها مثل ضرب المثل است كه اگر چه در يك مورد است ولي شامل موارد مشابه نيز مي‌شود.
«غنم» در عربي به معناي گوسفند است و «غنم» به معناي رسيدن به دام و گوسفند است يعني هر گاه به چيزي و بهره‌اي رسيديد بايد يك پنجم آن را بدهيد و بقيه براي خودتان است. در نهج البلاغه داريم (اغْتَنَمَ الْمَهَل) (نهج ‌البلاغه، خطبه 76) يعني مهلت‌ها را غنيمت بشماريد. پس غنيمت، به غير از غنائم جنگي هم گفته مي‌شود يا (فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثيرَةٌ) (نساء /94) پس قرآن و حديث و نهج البلاغه مي‌فرمايد: اين آيه مربوط به هر چيزي است كه به دست مي‌آوريد. پس بايد خمس بدهيد، اگر ايمان داريد. بنابراين مي‌شود كسي در جبهه باشد ولي ايمان نداشته باشد، چون اين آيه نخست در مورد رزمندگان آمده است و پيداست كه در صدر اسلام كساني بودند كه در جنگ خمس غنائم را نمي‌دادند و كساني هستند كه از جان مي‌گذرند ولي از پول نمي‌گذرند و از كوه مي‌گذرند و از كاه نمي‌گذرند، در ماه رمضان آدمي داريم كلي خرج افطاري مي‌دهد ولي خمس نمي‌دهد، يا آدمي هست كه مرگ بر آمريكا مي‌گويد ولي نمازش غلط است، پس شعار و شعور بايد با هم باشد نه اين كه يكي بالا باشد و ديگري پايين.
ضرب المثلي داريم كه مي‌گويد نه به آن پيراهن تافته، نه به آن كفش شكافته. يعني مردم به كسي كه كلاه شاپو دارد ولي پابرهنه راه مي‌رود مي‌خندند، كه كلاه ارزان‌تر چرا نمي‌خري تا پا برهنه راه نروي؟

2- همگامي قرآن و روايات براي خمس

مثل داريم كه پدر بايد خرج زني را كه بچه‌اش را شير مي‌دهد، بدهد. و اين كه چه بدهد (لا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَها) (بقره /233) يعني هر چقدر مي‌توانيد. مورد اين آيه در مورد زني است كه شير مي‌دهد ولي قانون (لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها) (انعام /152) كلي است. يعني كمك كردن به مقدار توان و هر كاري بايد به مقدار توان باشد.
بر فرض هم كه بگويم آيه خمس غنائم را گفته خمس اموال را حديث گفته است مثل اين كه نماز يوميه را قرآن گفته و نماز آيات را حديث مي‌فرمايد. پس لازم نيست همه چيز در قرآن باشد طواف در قرآن است ولي 7 بار بودنش در حديث است. ولي اكثر تفاسير مثل تفسير فخررازي، المنار و آلوسي غنيمت را شامل همه اموال دانسته‌اند. مثلاً شما به من آب مي‌دهي، مي‌گويم: ناخنت بلند است. اين به اين معنا نيست كه موقع آب دادن ناخنت بلند نباشد، بلكه يعني هميشه نبايد ناخنت بلند باشد.
ما بحثي داشتيم كه وقتي جامعه‌اي مي‌خواهند به سوي هدفي حركت كنند، مبدأ و مقصد بايد مشخص باشد. اما در ميان راه هم مشكلاتي پيش مي‌آيد، مثلاً گروهي عقب مي‌افتند و بايد امر به معروف و نهي از منكر كرد، يا گرگ حمله مي‌كند كه اين مي‌شود جهاد و بايد دفع كرد يا برخي دچار ضعف و كمبود مي‌شود كه راهكار آن خمس و زكات است يا گاهي بايد با اتاق فرمان تماس داشت كه اين نماز است. پس ما در يك حركت الي الله به همه اين‌ها نيازمنديم. زندگي انسان اجتماعي است و تنها نمي‌تواند زندگي كند و زندگي اجتماعي حكومت مي‌خواهد و حكومت خرج دارد و بهترين راه براي كسب اين مخارج ماليات‌هاي اسلامي است كه بهترين آن‌ها خمس است.

3- امتيازات خمس بر ساير حقوق مالي

امتيازات خمس بر ساير ماليات‌ها:
البته در خمس بايد همه درگير شوند و در اين حالت مخارج دولت تأمين خواهد شد و الآن چون همه خمس نمي‌دهند دولت از باب اضطرار و اعمال قدرت ولايت فقيه خمس مي‌گيرد، چون همه پول دار نيستند و همه خمس نمي‌دهند در نتيجه پولدارهاي مؤمن خمس بده بسيار كم هستند.
1 – به مردم اطمينان داده مي‌شود، يعني مي‌گوييم خودت بگو چقدر اضافه داري و بازرس سراغ او نمي‌آيد.
2 – به محبوب ترين، عالم ترين و متقي ترين فرد مي‌دهد، يعني اگر كسي باشد كه دوستش نداشته باشد به او نخواهد داد، ولي در اين جا چون به محبوب، عالم و متقي مي‌دهد خيالش راحت است كه او براي خودش خرج نخواهد كرد.
3 – خطوط كلي مصرف را هم مي‌داند، الآن اينطوري است كه گداهاي آبرودار خمس مي‌دهند، نه كساني كه بايد ميليون‌ها تومان خمس بدهند. مثلاً با اين پول‌ها مدرسه فيضيه ساختند كه اگر نبود از آن مطهري و امام بيرون نمي‌آمد. كسي كه پول مي‌داده، حاج شيخ عبدالكريم حائري مي‌دانسته كه ماهي 5 تومان به اين‌ها مي‌داده است، تازه زمان مرحوم بروجردي كه وضع خوب شده بود 60 تومان ايشان مي‌داد ولي حاج شيخ عبدالكريم 5 تومان مي‌داد وحال رسيده به 3 يا 4(هزار تومان) الآن طلبه‌اي كه درس خارج بخواند و سابقه بيش از 10 سال تحصيل داشته باشد و امتحان كتبي و شفاهي بدهد و زن و بچه داشته باشد و قم هم باشد ماهي تا 5(هزار) تومان مي‌گيرد. البته الآن هم مثل قديم نيست و راه وارد شدن به قم سخت شده است. ولي به هر ترتيب اين پول در راه رسول و ذي القربي و يتيم و مسكين و. . . خرج مي‌شود.
4 – به قصد قربت مي‌دهد، يعني فرق مي‌كند كه كاري را به قصد قربت و براي رضاي خدا انجام بدهي يا يه دليل ديگر.
زمان شاه در خصوص افراد اداره‌اي: سه نيرو فرد را به كاري وامي داشت، يا ترس از اخراج شدن، يا پول و يا درجه گرفتن. در جمهوري اسلامي هم اگر كسي براي اين‌ها سر كار بيايد، يعني انقلابي نيست. چون انسان انقلابي كارهايش بايد به خاطر رضاي خدا باشد. اگر ترس و پول و درجه را برداشتند و باز شما كار كردي، معلوم است براي رضاي خداست و گرنه خير. عمل فرد در جمهوري اسلامي بايد خودجوش باشد و قصد قربت وجود داشته باشد.
در خصوص صدقه دادن مي‌گويند هر وقت فهميدي كه فقير است، قبل از اين كه درخواست كند به او بدهيد و گر نه اگرگفت و آبرويش را خرج كرد، ديگر ارزشي ندارد.
حديث جالبي ديدم، امام پرسيد با زكات مالت چه مي‌كني؟ گفت: به فقرا خبر مي‌دهم من زكات دارم هر كه احتياج دارد بيايد بگيرد. امام فرمود: واي بر تو، تو بايد خودت به در خانه فقرا بروي و به آن‌ها بدهي.
اميرالمؤمنين(ع) مي‌برد و نمي‌گفت: بياييد بگيريد. مراجع هم همين طور هستند پول را مي‌برند و مي‌دهند و نمي‌گويند: بياييد و بگيريد و آزادانه است و ممكن است طلبه‌اي پول بگيرد و آقا را هرگز نبيند. پس قصد قربت خيلي مهم است.

4- خمس دادن غنيمت است نه غرامت

5 – پرداختن را غنيمت مي‌داند، نه غرامت؛
زمان شاه وقتي كسي از چراغ قرمز عبور مي‌كرد، لذت مي‌برد. در حالي كه از قانون فرار مي‌كرد، ولي الآن وقتي فرد خمس مال خود را مي‌دهد، لذت مي‌برد و دست آقا را مي‌بوسد و خشنود است كه موفق شده خمس مالش را بدهد.
6 -پول از آن‌هايي گرفته مي‌شود كه از رفاه نسبي برخوردارند، يعني بعد از يكسال درآمدش بيش از مخارجش بوده است. ما قبل از انقلاب مي‌رفتيم منبر و رسم بود به ما پول مي‌دادند. جايي ما ديديم ما در حال سخنراني هستيم و اين‌ها درحال پول جمع كردن براي ما هستند و خيلي ناراحت شديم. براي همين از آن به بعد هر جا مي‌رفتم شرط مي‌كردم اولاً در حين سخنراني پول نگيريد و هم اين كه از هر كسي نگيريد و از كسي بگيريد كه وضع زندگي‌اش از من بهتر باشد، يعني خانه‌اش از من بزرگتر باشد و فرش زير پايش از من بهتر و گران‌تر باشد تا اگر او زماني آمد قم و زندگي ما را ديد، اينطور نباشد كه بگويد به ما مي‌گفت: زندگي دنيا ارزش ندارد. تا ما بر نداريم و او براي خودش جمع كند. در خمس هم همين طور است يعني به اين ترتيب از افراد گرفته مي‌شود كه از رفاه بيشتري برخوردارند و بعد از كسر مخارج يكساله، درآمد اضافي داشته‌اند.
ابتدا گمان نكنيد كه همه پول خمس به مصرف طلبه‌ها و آخوندها مي‌رسد بلكه اين يكي از مصارف است. زماني در يكي از شهرها، شخصي كانديدا بود، در دوره دوم مجلس و شخص مهمي هم بود. او را مثل صحنه قيامت روي صندلي نشاندند و از او باز خواست كردند كه تو سرمايه دار هستي و طرفدار فئودال‌ها هستي چرا مي‌خواهي به مجلس بروي؟ ايشان خنديد و گفت: من چندين سال سابقه درس دارم و وضع آخوندي‌ام طوري بود كه به جايي رسيده بودم كه شبانه روز گرسنه بودم و نان هم نداشتم تا اين كه يك قالب صابون داشتم و فروختم و نان خريدم و الآن از مال دنيا وضع زندگي‌ام اين است. خدا رحمت كند شهيد بهشتي را، تهمت‌هايي بود كه به مرحوم بهشتي و باهنر هم مي‌زدند و انسان دلش مي‌سوزد.
مرحوم بهشتي عيدي بود به كاشان آمده بودند و ما خدمت ايشان بوديم، رفتيم نماز مغرب بخوانيم تا رفتيم نماز بخوانيم به آقازاده‌اش گفت: اين قصه را براي آقاي قرائتي هم بگو و رفت سر نماز. من به آقازاده ايشان گفتم: بيا قصه را براي من بگو. چون تا نگويي من آرام نمي‌شوم و ايشان هم قصه را گفت كه ما در اتوبوس بوديم، زمان بني صدر لعنتي كه بحث مي‌شود و يكي مي‌گفت: خانه بهشتي چند طبقه است. ديگري مي‌گويد: 9 طبقه است و. . . و يكي گفت: بحث ندارد مي‌رويم مي‌شماريم و مي‌فهميم. و انسان يك وقت يك چيزي را عمري مي‌گويد، وهيچ وقت آن را واقعاً نمي‌فهمد. مثلاً مي‌گوييم زن يك دنده از مرد كمتر دارد. اين كه بحث ندارد. انسان مي‌رود دنده‌هاي عمه يا خاله‌اش را مي‌شمارد تا بفهمد كمتر دارد يا خير. خانه هم همين طور است مي‌شماري و مي‌فهمي. بالاخره آمدند در خانه و آقازاده در را باز كرده بود و همه پياده شده بودند، مي‌گويند منزل دكتر بهشتي اين جاست و رفتند وگفتند همين است و ديدند بيش از يك طبقه نيست. و خدا لعنت كند بني صدر و طرفدارانش را و هنوز هم كساني هستند كه وقتي مي‌بينند كسي كاري مي‌كند او را مي‌كوبند.
و در اين ايامي هم كه ما در تلويزيون صحبت كرديم، بي نصيب از تهمت‌ها نبوديم. ولي زندگي من از هر جهت يك زندگي عادي است و خانه‌ام معمولي است و يك زن دارم با حقوق معمولي و زندگي عادي.

5- خمس عامل رشد به دور از منت و تحقير

7 – هدف گيرنده رشد دادن است و نمي‌خواهد خرج خودش كند. امام صادق(ع) فرمود: «إِنِّي لآَخُذُ مِنْ أَحَدِكُمُ الدِّرْهَمَ وَ إِنِّي لَمِنْ أَكْثَرِ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَالًا مَا أُرِيدُ بِذَلِكَ إِلَّا أَنْ تُطَهَّرُوا»(كافى، ج‌1، ص‌538) من براي منفعت شخصي‌ام از شما خمس نمي‌گيرم، بلكه به اين دليل است كه شما را از دين پاك گردانم و دليلش اين است كه آن چيزي را كه مي‌گيرم، خرج خودم نمي‌كنم.
8 – منت و تحقير ندارد.
الآن مثلاً خمس را مي‌دهند به دفتر مقام ولايت فقيه و من هم مثلاً مي‌روم مي‌گيرم و حقارت ندارد ولي اگر فرد به فرد باشد مثلاً شما بگويي به طرف كه شما سيدي و بعد به او بدهي اين تحقير دارد. مثلاً الآن كارمندان دولت چون از دولت حقوقي مي‌گيرند اگر چه از پول ماليات است ولي تحقير ندارد چون از كسي نمي‌گيرند و اگر قرار بود از خود مردم بگيرند تحقير مي‌شدند. و اگر كسي بگويد من خودم فقراي محله را بهتر مي‌شناسم و خودش بخواهد خمس را به آن‌ها بدهد، آن‌ها هم تحقيرمي شوند و بايد براي عروسي او چراغاني كنند ولي اگر به آقا بدهد آقا به فقرا بدهد معلوم نمي‌شود، چه كسي داده چه كسي گرفته است.
اگر خمس داده شود خيلي بهتر از ماليات است چون ماليات از فقير و غني گرفته مي‌شود، مثلاً سيگار را چه فقير بكشد و چه پولدار ماليات گرفته مي‌شود يا ماليات و گمرك روي پيكان مي‌كشند، فرقي نمي‌كند كه فقير پيكان مي‌خرد يا پول دار و از همه گرفته مي‌شود و البته از پول دارها ماليات‌هاي ديگري هم گرفته مي‌شود، ولي خمس اين گونه نيست و از فقير خمس گرفته نمي‌شود و اما ماليات الآن كه دولت مي‌گيرد از باب اضطرار است و امور دولت و جمهوري اسلامي خرج دارد و ندادن ماليات گناه است و اگر دولت پول نداشته باشد نمي‌تواند امور خود را اداره كند و آبروي جمهوري اسلامي مي‌رود. و الآن اين گونه نيست كه همه خمس بدهند و ان شاءالله طوري بشود كه همه خمس مال خود را بدهند.
شهدا خون دادند تا جمهوري اسلامي مستقر بشود و همين طور شد و براي اداره حكومت اسلامي بايد ماليات داد واين براي اداره امور جمهوري اسلامي لازم است ولي برنامه ريزي دراز مدت بايد طوري باشد كه همه مردم خودشان درصد و خمس را بدهند و خمس امتيازاتي دارد كه برشمرديم.
و كسي كه خمس مي‌گيرد براي رشد است نه كاميابي خودش و مراجع ما زندگي ساده‌اي دارند همچون رهبر انقلاب كه از نحوه زندگي او آگاهيد. و زندگي باقي علما و مراجع و مدرسين حوزه علميه قم و. . . هم ساده است. البته ممكن است كسي هم بريز و بپاش داشته باشد و ما ضامن زندگي همه روحانيون نيستيم ولي من چند سال در قم بودم و نزد 100 استاد درس خواندم بالتناوب و اين‌هايي كه ما مي‌شناختيم همگي زندگي عادي داشتند. البته استثنا هم پيدا مي‌شود و اين پول‌هايي كه گرفته مي‌شود براي خدمات اجتماعي و كتابخانه و مدرسه و سيل و زلزله زدگان و كمك به مردم است و يا كمك به جبهه و. . .
ان شاءالله در مورد نتايج خمس كه بعد اقتصادي، اجتماعي، عبادي، تربيتي و سياسي دارد در جلسه بعد صحبت خواهيم كرد. خدايا به حق محمد و ال محمد توفيق بده همان طور كه نماز و روزه خود را به جا مي‌آوريم، اموالمان را نيز پاك گردانيم. روح ما را از فساد اخلاق و مال مارا از حق محرومان پاك بفرما.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1433
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست