responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1434

موضوع بحث: خمس-5

تاريخ: 31/03/63- رمضان 63

بسم الله الرحمن الرحيم

خدا را شكر كه عمر داد، تا عده‌اي شب قدر 21 ماه رمضان را هم درك كردند. اولياي خدا مي‌گفتند كه خدايا اگر عمر من به درد مي‌خورد و مفيد است به من عمر بده، ولي اگر عمرم چراگاه شيطان است عمر مرا قطع گردان. «وَ عَمِّرْنِي مَا كَانَ عُمُرِي بِذْلَةً فِي طَاعَتِكَ»(صحيفه سجاديه، دعاى 20) اگر عمرم وسيله كار است و در راه اطاعت و قرب به سوي توست به من عمر بده ولي اگر عمر بيشتر موجب خوردن و خوابيدن و گناه بيشتر است، عمر مرا قطع كن.
امامان، ماه رجب و شعبان كه مي‌شد، دعا مي‌كردند تا خدا به آن‌ها عمر بدهد تا شب قدر را درك كنند. شما هم اين شب را درك كرديد و خيلي بايد نعمت سلامتي و جمهوري اسلامي و انقلاب و اين رهبر و مكتب و اين شب و اين ماه را شكر نماييد و آن‌هايي را كه ماه‌هاي رمضان قبل بودند بر سر سفره‌ي افطار دعا كنيد.
جانبازان، كساني كه سالم بودند، كساني كه شيميايي شدند يا خانواده‌هاي شهدا و. . . به اين‌ها فكر كنيد و به نعمت‌هايي كه به شما داده شده، اين فكرها به شما روح قدرداني مي‌دهد. خدا را شكر كه توانستيم استفاده نماييم و خوشا به حال آن‌هايي كه اگر هم نيستند، روحشان هست و استفاده‌هاي چندين برابر بردند. افرادي هستند 2 سال عمر مي‌كنند، ولي به اندازه 100سال يك نفر ديگر براي اسلام فايده دارند.

1- اهميت شب قدر و آداب شب قدر

شب بيست و يكم شب بسيار مهمي است. اين شب از شب نوزدهم هم مهم‌تر است. در اين شب اسباب رختخواب از خانه‌ي اولياي خدا برچيده مي‌شود. و توجه به امام حسين(ع) و زيارت امام حسين(ع) عنايتش مي‌شود.
اين كه شب قدر، امشب است يا شب 23، حديث داريم خداوند معين نمي‌كند، چون در اين صورت مردم فقط همان شب را عبادت مي‌نمايند. و خدا خواسته تا مردم عبادت بيشتر بكنند. بد نيست سوره قدر را كه در شب قبل خوانديم امشب هم بخوانيم. اشاره‌اي هم به بحثمان داشته باشيم كه خمس و زكات است و اين بحث سلسله‌اي ما است، البته امشب ممكن است حاشيه برويم به خاطر شب قدر مانعي هم ندارد.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم»(إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‌ لَيْلَةِ الْقَدْرِ) (قدر /1) ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم (وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ) (قدر /2) يا رسول الله! نمي‌داني شب قدر چه شب مهمي است (لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ) (قدر /3) عبادت اين شب برتر از عبادت هزار ماه است، البته غير از كارهاي واجبي كه بايد انجام داد. (تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ) (قدر /4) شب قدر فرشتگان آسماني به زمين فرود مي‌آيند. (سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ) (قدر /5) سلامتي، عنايت و رحمت خدا تا صبح بر عبادت كنندگان است.
اين شب، شب عبادت و توبه است هم براي عوام و هم خواص. چون روايت داريم پيامبر روزي چند بار توبه مي‌كرد، چون ما چند رقم توبه داريم: افراد عوام از گناه توبه مي‌كنند، اما افراد خواص گناه ندارند، اما همين كه به غير خدا مشغولند و حتي غذا خوردن باعث توجه به غير خدا مي‌شود از خدا توبه مي‌كنند. اين‌ها حتي اگر جرقه‌اي در ذهنشان بوجود بيايد كه مربوط به غير خدا باشد.
هر كسي در هر مرحله و مداري هست، بايد بازگشت و توبه داشته باشد ولي اين كه در حديث داريم پيامبر توبه مي‌كند، نه به اين معناست كه پيامبر گناه داشته باشد. توبه و انابه و عبادت در اين شب يعني بيست و يكم ماه رمضان و شب قدر برابر با هزار ماه است.
خيرات و بركات بسياري در اين شب مقدر مي‌شود و اصولاً سرنوشت انسان در يكسال آينده مقدر خواهد شد. در اين زمينه شعري بخوانم: «و كم من فتى يمسي و يصبح آمنا و قد نسجت أكفانه و هو لا يدري»(ديوان‌ الإمام ‌علي(ع)، ص‌196) چه جوان‌هايي هستند كه شب و روز را مي‌گذرانند و خيالشان راحت است و نمي‌دانند كه امشب كفنشان در كارخانه در حال بافته شدن است و غافلند. و چقدر عروس‌هايي كه دارند براي شوهرانشان آرايش مي‌كنند. و حال آن كه اين عروس و دامادها نمي‌دانند كه در شب قدر، مقدر شده كه سال ديگر نباشند.
اين شب، شب مقدرات است و شب بسيار مهمي است. شبي است كه اميرالمؤمنين(ع) منتظر آن بود و وقتي خبر شهادت را از پيامبر گرفت، گفت: «أَ فِي سَلَامَةٍ مِنْ دِينِي»(شرح‌ نهج ‌البلاغه ‌ابن ‌ابى ‌الحديد، ج‌4، ص‌107) آيا دين من سالم است؟

2- شب قدر و درخواست عاقبت به خيري

مي‌گويند در شب قدر عافيت را از خدا بخواهيد. عافيت دين و دنيا. در همين جمهوري اسلامي چه افرادي عاقبتشان را از دست دادند. 30 تا 40 سال درس خواندند و رفتند در كنار اميرالمؤمنين(ع) و راديو بغداد خون شهيدان را ناديده گرفتند و عليه جمهوري اسلامي در كنار خون حسين و عليه طرفداران حسين(ع) اقدام كردند.
وقتي پيامبر(ص) به علي(ع) خبر مي‌دهد كه ماه رمضان تو را مي‌كشند، نمي‌پرسد: چه كسي و چرا يا كجا؟ بلكه مي‌پرسد: «أَ فِي سَلَامَةٍ مِنْ دِينِي» مهم اين است كه در چه خطي هستم و آيا دين من سالم است؟ انسان چندين سال سهم امام بخورد و بعد طرفداري از صدام بكند. قرآن خيلي از بي عاقبت مردن و بد مردن صحبت مي‌كند:
در يك جا قرآن مي‌فرمايد: (تَوَفَّني‌ مُسْلِماً) (يوسف /101) خدايا ما را مسلمان بميران. در جاي ديگر (وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ) (آل عمران /193) ما را باخوبان بميران (وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ) (مريم /15) خدايا در روز مرگ، من در سلامت باشم و دينم سالم باشد. (ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ) (بقره /64) چه گروه‌هايي هستند كه ايمان دارند و از آن برمي‌گردند (آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا) (نساء /137) و چه انسان‌هايي كه ايمان دارند و بعداً كافر مي شوند.
شب قدر براي خود و دوستانتان و براي همه، هر كسي كه به ذهنتان آمد، چون خيلي اوقات التماس دعا فايده ندارد و بايد از خدا بخواهيد كه شما را به ذهن ديگران بيندازد تا برايتان دعا كند، عافيت بخواهيد. از عالمي مي‌پرسند در شب قدر چه كنيم؟ مي‌گويد: يادگيري و علم آموزي.
ما نه ماه مثل هم داريم، يعني شوال، ذي القعده، ذي الحجه، محرم، صفر، ربيع الاول، ربيع الثاني، ولي سه ماه ديگرخيلي مهم است، يعني رجب، شعبان و رمضان و رمضان از دو تاي ديگر خيلي مهم‌تر است. در ماه رمضان هم شب قدر مهم است و در شب قدر هم سحر. حال مي‌پرسند سحر شب قدر چه كنيم؟ مي‌گويد برويد چيزي بياموزيد. يعني اگر وارد مسجد شدي و ديدي دارند مي‌گويند «الغوث، الغوث» تو لازم نيست كه الغوث بگويي، برو نزد كسي و بگو من مي‌خواهم نمازم را درست نمايم. يا بگو ترجمه نماز را مي‌خواهم ياد بگيرم و نباشد كه عمري الغوث بگويي ولي نمازت اشتباه باشد يا شبهه‌هايي در ذهن داشته باشي و اگر اين اشكالات حل نشود و در ذهن بماند مثل تيغي كه در پا مي‌ماند نمي‌گذارد راه بروي.
(فيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكيمٍ) (دخان /4) در شب قدر هر كار محكمي فيصل داده مي‌شود. شب قدر شب قطعنامه است.

3- شب قدر و امام زمان (ع)

امام ازشب قدر استفاده هم مي‌نمايد(در اصول كافي داريم) بدين ترتيب كه در سوره‌ي قدر(تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ) (قدر /4) زمان پيامبر ملائكه خدمت پيامبر مي‌رسيدند و بعد از پيامبر بايد نزد كسي برسند كه صفات و اخلاق وروحياتش مثل پيامبر باشد و خانه‌ي من كه نمي‌آيند. امام مي‌فرمايد پس بعد از پيامبر هم بايد رهبران معصومي باشند كه ملائكه نزد آن‌ها بيايند و در اين شب‌ها ملائكه خدمت حضرت مهدي(ع) مي‌رسند. پس خوب است كه در شب قدر اين دعا را بخوانيم.
«اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ» خدايا امام زمان را در اين ساعت و هر ساعت حفاظت كن و ولي امام زمان باش «وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا و عَيناً» خدايا حافظ و ياور و دليل و رهنماي او باش و چشم او باش. «حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طويلا» و او را نگهدار تا زمينت را در اختيارش قرار دهي.
پس شبي است كه فرشتگان خدمت حضرت مهدي(ع) مي‌رسند و اعمال شما در اين شب تا سال ديگر برنامه ريزي مي‌شود و عبادت شما ارزش هزار ماه عبادت را دارد.
رسول اكرم خواب ديد كه مخالفين مكتبش از منبر بالا مي‌روند و مكتبش را منحرف مي‌نمايند. از خواب بيدار شد و به رسول خدا اينطور تلقين شد كه هزار ماه مخالفين و دودمان بني اميه مسير حكومت را عوض مي‌كنند و پيامبر غمگين شد. و اين سوره آمد كه در مقابل هزار ماه حكومت آنان ما شب قدر به تو داديم، كما اين كه وقتي مسأله توبه نازل شد شيطان ناراحت شد كه من اين همه تلاش كنم ولي با يك توبه از بين برود. با يك شب قدر هم همه‌ي انحراف‌ها از بين مي‌رود.

4- شب قدر، تقدير امور و توبه

و همه چيز در عالم اندازه دارد: (وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ) (رعد /8) هر چيزي در عالم هستي اندازه دارد.
(قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدْراً) (طلاق /3) خداوند در اين عالم براي هر چيزي اندازه گيري كرده است.
بنابراين حال كه هر چيزي اندازه گيري دارد انسان هم كه جزئي از اين مجموعه است، بايد برنامه هايش اندازه گيري شود و مقدراتي داشته باشد. اميدوارم در اين شب آنچه رضاي خدا و سعادت شما و دنيا و آخرت خودتان و همه‌ي مستضعفان است از خدا بگيريد. در اين شب‌ها اگر حق الناس بر گردن داريد ادا نماييد و خدا همه‌ي گناهان را مي‌بخشد مگر كسي كه در دلش كينه است. يعني همه‌ي مردم و مسلمانان عبادت كننده را مي‌بخشد، مگر كسي كه هميشه شراب مي‌خورد يا كسي كه در دلش كينه و عقده‌اي هست. پس بغض مسلمان در دلت نباشد.
قرآن مي‌فرمايد: (وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ) (بقره /279) ‌اي رباخوارها، اگر هم توبه كرديد، استغفار و اشك و دعاي كميل نيست، بايد رباهايي را كه گرفتيد بايد پس بدهيد. توبه فقط پشيماني قلبي نيست و علي(ع) مي‌فرمايد: توبه شاخه دارد: 1- پشيماني قلبي 2- استغفار با زبان 3- عمل 4- تصميم به عدم تكرار. حال به بحث اصلي كه زكات است بپردازيم.

5- زكات و انفاق علي در حال نماز

اين آيه هم مربوط به علي(ع) است و هم زكات و انفاق: (إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ) (مائده /55)
ترجمه داستان آيه:
شخصي وارد مسجد پيامبر شد و مردم در حال نماز خواندن بودند و هر كس براي خودش نماز مي‌خواند و در حالتي بود. يكي در ركوع، يكي در سجود و ديگري در حال خواندن حمد. فقيري وارد شد و گفت: مردم به من كمك بكنيد، چون فقيرم. ولي كسي جوابي نداد. دل اين فقير سوخت و گفت من در مسجد پيامبرت هر چه استمداد كردم كسي كمك نكرد. اميرالمؤمنين(ع) در حال ركوع اشاره كرد و انگشتري كه در دستش بود به فقير داد.
برو ‌اي گداي مسكين در خانه‌ي علي زن *** كه نگين پادشاهي دهد از كرم گدا را
و نگين پادشاهي اشاره به همين انگشتر است. و بعد اين آيه نازل شد. فقط ولي شما خداست و رسول خدا و كساني كه ايمان دارند، آن كساني كه نماز را به پا مي‌دارند و زكات مي‌دهند درحال ركوع.
پيامبر وقتي آيه نازل شد در مسجد نبود ولي كسي را فرستاد و گفت ببينيد چه كسي در حال ركوع انفاق كرده و آمدند و ديدند كه علي(ع) بوده است و گفت: ولي شما اوست. انسان در مورد علي(ع) چه بگويد؟ اميرالمؤمنيني كه تا زمان امام صادق(ع) آخوندهاي درباري او را نفرين مي‌كردند.
امام باقر(ع) مي‌ديد كه آخوند دربار بالاي منبر علي(ع) را لعنت مي‌كند. و امام باقر(ع) مي‌بايست تحمل كند و بنشيند. انسان وقتي اين‌ها را مقايسه مي‌كند، دلش مي‌سوزد. و حتي يك مرتبه واعظ دربار فراموش مي‌كند لعنت كند مردم مي‌گويند: يادت رفت يا مسأله مي‌پرسند كه من در قنوت نماز فراموش كردم لعنت كنم آيا نمازم صحيح است؟ !
ما مي‌گوييم بهشتي مظلوم است ولي كسي بالاي منبر به بهشتي چيزي نگفت. چند تا از دلقك‌هاي منافق به ايشان توهين كردند. مظلوميت امام حسين(ع) هم نصف روز بود ولي علي(ع) خيلي مظلوم بود.

6- گوشه‌اي از فضائل علي در منابع اهل سنت

دوستانش از ترس نمي‌توانستند از او تعريف نمايند و دشمنانش هم پول خرج مي‌كردند تا بد او را بگويند و او را لعن كنند. خدا كه مي‌خواهد (يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ) (صف /8) اميرالمؤمنين(ع) چگونه شكوفا مي‌شود.
صحيح بخاري از مهمترين كتب برادران سني، صحيح مسلم، سنن ابي داوود، كنزالعمال. از اين كتاب‌ها در مورد علي(ع) چه نوشته اند؟ برايتان مي‌خوانم: «أَنَّ عَلِيّاً خَيْرُ الْبَشَرِ» (بحارالانوار،ج49،ص189) و همه اين احاديث از كتب اهل سنت است ببينيد به هر ترتيب نتوانستند علي را خاموش نمايند. «أَلَا إِنَّ عَلِيّاً وَ شِيعَتَهُ هُمُ الْفَائِزُون»(كافى، ج‌8، ص‌310) «مَنْ أَطَاعَ عَلِيّاً فَقَدْ أَطَاعَنِي وَ مَنْ أَطَاعَنِي فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ»(معاني ‌الأخبار، ص‌372) هر كس گوش به فرمان علي(ع) بدهد گوش به فرمان خدا داده است. «ان علياًحجة الله» «عَلِيٌّ سَيِّدُ الْعَرَبِ»(أمالى طوسى، ص‌606) «بِحَقِّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ يَعْسُوبِ الدِّين»(بحارالأنوار، ج‌95، ص‌319) «عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ»(المناقب، ج‌3، ص‌256) نگاه به علي و ياد علي و فضائل علي را گفتن عبادت است. در شباهت علي(ع) به انبيا و جبرئيل پيامبر(ص) فرمودند: «مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَكَ»(إرشادالقلوب، ج‌2، ص‌233) «في ان علياً احب الرجال اليالنبي »
روايات نيز از منابع اهل سنت نقل شده است. چند حديث ديگر از علماي اهل سنت: «حُبُّ عَلِيٍّ إِيمَانٌ وَ بُغْضُهُ نِفَاقٌ» (بحار الانوار،ج37،ص92) مهر علي ايمان است و بغض علي نفاق. هر كس ناسزا به علي بگويد به خدا ناسزا گفته است. علي(ع) آگاه به قرآن و كتاب‌هاي قبلي چون تورات و انجيل بود. «في ان علياً اعلم الناس و اجلهم و افضلهم» علم و حلم و فضيلت علي از همه بيشتر بود. «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»(شرح ‌نهج ‌البلاغه ‌ابن ‌ابى ‌الحديد، ج‌7، ص‌219) پيامبر فرمود من شهر علم هستم و علي درب آن است. در قضاوت علي از همه برتر بود. و خلاصه فضائل پيامبر و علي(ع) از فاطمه(س) و امام حسن(ع) و امام حسين(ع) در صحاح سته و كتب تفسيري و اعتقادي اهل سنت بسيار است.
ولي علي مظلوم بود. خدا رحمت كند علامه اميني را، وقتي به نجف مي‌رفت در كنار ضريح علي(ع) مي‌ايستاد ومي گفت السلام عليك يا مظلوم و گريه مي‌كرد. رهبر انقلاب به علي(ع) لقب داد و فرمود: شهيد گمنام چون علي(ع) در تاريخ ناشناخته است و مردي چند بعدي است. هم قاضي بود و هم خطيب، گفتند: مي‌تواني سخنراني كني كه نقطه نداشته باشد؟ چون بيشتر حروف نقطه دارند. علي(ع) خطبه‌اي مفصل خواند و سنگبن ترين مفاهيم و معارف را مطرح كرد ولي بدون نقطه. ابن ابي الحديد به يكي از خطبه‌هاي نهج البلاغه كه مي‌رسد مي‌گويد: مردم، همه سخنرانان، خطبا و دانشمندان ومتفكران را دعوت كنيد تا خطبه‌ي علي را بشنوند و به سجده بيفتند. چون قدر زر زرگر شناسد. سخنران ارزش خطبه‌هاي علي(ع) را مي‌داند. و گفتند به علي كه مي‌تواني سخنراني كني كه در آن الف نباشد؟ گفت: بلي و اين كار را انجام داد.
در مورد يتيم داري علي(ع) اينكه وقتي يتيمان را مي‌ديد، صداي بزغاله در مي‌آورد. مي‌گفتند: زشت است، ولي مي‌گفت در عوض يتيمان مي‌خنديدند. ضربه علي(ع) در روز خندق از عبادت انس و جن ارزشش بيشتر است و در هيچ جنگي فرار نكرد. صبح هيچگاه قبل از بيداري او طلوع نكرد. برخي شب‌ها هزار ركعت نماز مي‌خواند.
مخالفين علي مي‌گفتند طرفداران او غلو مي‌كنند، مگر مي‌شود در يك شب هزار ركعت نماز خواند. خدا رحمت كند علامه اميني را گفت: جمع شويد من هزار ركعت نماز مي‌خوانم و اين كار را انجام داد پس مي‌شود خواند. بعد براي اين كه فضيلت علي را تحت الشعاع قرار بدهند، عده‌اي را مجبور كردند 500 ركعت و بيشتر و كمتر بخوانند تا بگويند خواندن هزار ركعت خيلي هم مهم نيست، ببينيد بغض چه مي‌كند. علي ابن ابيطالب با خدا، در جبهه جنگ بر كرسي قضاوت، تربيت فرزندان، با محرومين، يتيمان و. . .
فرمود: «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»(نهج‌ البلاغه، خطبه 189) بپرسيد هر چه مي‌خواهيد، اما از ديگران كه مي‌پرسيدند، مي‌گفتند: «أَقِيلُونِي»(الصراط‌المستقيم، ج‌3، ص‌78) يعني من سوادي ندارم. و آن فرد مي‌گفت: امام من «سَلُونِي» گفت، امام تو «أَقِيلُونِي».
ولي مردم بي شعوري بودند كه وقتي امام مي‌گفت «سَلُونِي»، مي‌پرسيدند ريش‌هاي من چند تا مو دارد. براي همين علي سر خود را در چاه مي‌كرد و حرف مي‌زد، چون در آن زمان قدر او را نشناختند و ما بايد ضربه بخوريم تا علي را بشناسيم. اگر ما فريب بني صدر را نمي‌خورديم و اگر داغ بهشتي را نمي‌ديديم الآن تسليم حكومت نمي‌شديم. بايد توطئه‌ي بني صدر، توده‌اي‌ها و منافقين را ببينيم تا دلمان تسليم شود، چون انسان هميشه با تجربه‌هاي تلخ چيزهايي به دست مي‌آورد.

7- امام علي و لحظه‌هاي آخر زندگي

امشب شب آخر زندگي علي(ع) است. به بچه هايش گفت: بياييد، الله اكبر تمام رؤساي جمهور را حساب كنيد. به هر كدام بگوييد اين قاتل تو است، مي‌گويد فوراً اعدامش كنيد.
شير براي علي مي‌آورند، مي‌گويد: مقداري از آن را به ابن ملجم بدهيد. مي‌گويند: قاتل است، ولي مي‌گويد چون اسيراست به او هم بدهيد.
جوانمردي علي بن ابيطالب و سياست. بزرگ ترين خطبه‌هاي علي(ع) سياسي است. و اما چه وصيت مي‌كند؟ مي‌گويد: خويشان من ابن ملجم يك شمشير به من زد، شما هم به او يك شمشير بزنيد و نه بيشتر نگوييد او علي را كشته او يك نفر را كشته است و در حكومت اسلامي امام حق يك رأي دارد، بچه‌ي 15ساله پشت كوه هم يك رأي دارد. و درود بر اسلام كه حق وتو براي احدي قرار نداده است. اين كه مي‌گويند ولايت فقيه حق وتو دارد، اين وتو غير از آن است. آن ها(آمريكا و شوروي) مي‌گويند: چون زور دارم حق وتو داشته باشم، اينجا مي‌گويند: چون خلاف حكم خداست، اين قانون را لغو مي‌كنيم.
اگر شنيديد مي‌گويند: شوراي نگهبان در مجلس حق وتو دارد، نه به خاطر قدرت و قلدري است بلكه به دليل مغايرت با حكم خداست و خدا حق وتو دارد اين‌ها فقط كارشناس هستند و شما نمي‌توانيد رهبر شمشير خورده‌اي بيابيد، كه نيمي از شيرش را به قاتلش بدهد يا دشنام دهندگان خود را ببخشد. كسي علي را نشناخت به جز خدا و پيامبر و كسي خدا را نشناخت جز محمد و علي و كسي پيامبر را نشناخت جز خدا و علي.
وقتي از علي زياد تعريف مي‌كنند، مي‌گويند: از من زياد تعريف نكنيد، الآن دانشجو حاضر نيست بگويد: من سوادم را از فلاني دارم، وقتي به او مي‌گويند كه با سواد هستي. اما علي با اين همه كمال مي‌گويد «أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ ص»(كافى، ج‌1، ص‌89) من بنده‌اي از بندگان محمد هستم و تا رسول خدا زنده بود خطبه‌اي نخواند. و همه‌ي خطبه‌هاي نهج البلاغه بعد از رحلت پيامبر بود. پيامبر براي حضرت علي هزار باب علم باز نمود.
امشب علي(ع) وصيت مي‌نمايد «وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآن»(نهج ‌البلاغه، نامه 47) ماه رمضان در حال تمام شدن است اما برخي برادران هنوز هم قرآن ياد نگرفته اند. مواظب باشيد ديگران به قرآن عمل نكنند و شما غافل باشيد. مواظب باشيد كارهايتان منظم باشد«وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ»(نهج‌ البلاغه، نامه 47) مواظب باشيد در يتيمان و زكات «اللَّهَ اللَّهَ فِي الزَّكَاةِ»(كافى، ج‌7، ص‌51)، و وصيت عجيبي مي‌فرمايد. و وصيت خاصي هم به امام حسن و امام حسين مي‌فرمايد و سپس شهيد مي‌شوند.
شب قدر است و پيروزي را با ناله و ضجه براي لبنان و افغانستان براي اسيران و رزمندگان و همه مستضعفان جهان بخواهيد تا همچون ايران در جاهايي ديگر هم تحولي بوجود بيايد و ابرقدرت‌ها سرنگون بشوند و ظهور امام زمان را بخواهيد و البته مقدمه‌ي اين خواستن‌ها پاك كردن خود از گناه است.
السلام عليك يا اباالحسن يا اميرالمؤمنين(ع)

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1434
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست