responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1494

موضــوع: دشمن شناسي، توطئه ها-1

تاريخ پخش: 2/8/58

بسم الله الرّحمن الرّحيم

الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمد و علي اهل بيته و لعنتة الله علي اعدائهم اجمعين من الان إلي قيام يوم الدين.

بخاطر خون شهدا انقلاب اسلامي شد، و حكومت اسلامي شد، و قانون آن هم تصويب شد، حالا ما بايد ذره ذره با اولين كتاب اسلام يعني قرآن آشنا بشويم در هر جلسه با چند تا آيه آشنا ميشويم.
قرآن خاطراتي را نقل ميكند از انبياء، كه انبياء مي‌آمدند و چي ميگفتند كه مخالفين انبياء دستشان را بالا مي‌زدند، مخالفين انبياء حركت‌هايي ميكردند كه ما با چند نمونه از آنها آشنا ميشويم در زمان انبياء بوده در زمان ما هم هست.

1- دعوت انبيا به وحدت و آزادي انسان از قيد غير خدا

گوش‌هاي از تلاش‌هايي كه براي خنثي كردن حركت اسلامي بكار رفت، قرآن مي‌فرمايد كه پيامبران مي‌آمدند مردم را به خداشناسي به وحدت و صفا و صدق دعوت ميكردند، البته پيامبراني كه ميخواستند مردم را آزاد كنند، كساني كه مردم را به بردگي كشيده بودند ديگر زير بار زور آنها نميرفتند، يعني من وقتي ميگويم الله اكبر او ميبيند با اينكه اين همه تبليغات كرده است كه من او را بزرگ بدانم اما من همه‌ي بزرگي آنها را كنار ميريزم و ميگويم خدا بزرگ است.
وقتي ميگويم بسم الله يعني بنام او نامي ديگر نيست، وقتي ميگويم الحمدلله يعني بله قربان گوي ديگري نيستم، وقتي ميگويم اياك نعبد يعني بندگي براي اين و آن معنا ندارد، بنابراين دعوت انبياء جوري بود كه ابوجهل‌ها و ابوسفيانها و كساني كه مردم را بله قربانگوي خود بار آورده بودند دورشان خلوت ميشد، كساني كه دست به همه كاري ميزدند.

2- ضد انقلاب براي سرنگوني انقلاب پول خرج مي‌كند

1- بودجه، قرآن ميفرمايد بودجه خرج ميكردند كه صداي حق را خاموش كنند (إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ) (انفال /36) پول خرج ميكردند تا جلوي راه خدا را بگيرند، حالا اين كار گذشت يا نه؟ ميفرمايد نه، پول خرج ميكردند باز هم در آينده ضد انقلابيها ممكن است پول و اسلحه براي گروهي بفرستند (فَسَيُنفِقُونَهَا) (انفال /36) يعني در آينده باز هم از اين پولها براي ضد انقلابيها خواهد آمد، خوب حالا موفق ميشوند يا نه؟ (ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ) (انفال /36) حسرت ميخورند چون پول خرج ميكنند اما موفق نخواهند شد.
حالا پول خرج كردن كه هيچي، توي اين اواخر چهارصد نفر جوان را سوزاندند تا به دنيا بگويند اين انقلاب مال مرتجعين است و جوانان را ميسوزاند، اينها آدم را آتش ميزنند اما بالاخره مشت آنها باز ميشود و مردم ميفهمند كه كي اينها را آتش زد.
عاقبت منافقين و مخالفين مغلوب ميشوند، پس يكي از كارهاي ضد انقلابي‌ها چه در زمان قبل و چه در زمان حالا اينست كه براي سرنگوني انقلاب پول خرج ميكنند و راه خدا را ميبندند.

3- بي‌ارزش كردن قدرت و حركت انقلابيون و حق خواهان

2- قدرت و حركت حق خواهان را كم و بي ارزش جلوه ميدهند، فرعون بزرگترين ياغي ها، همين كه فهميد موسي مردم را به حركت در آورده است و يك عده از مردم دارند ميفهمند، چشم و گوششان باز ميشود، فوري گفت اين حضرت موسي و آنهايي كه دور و بر او هستند كسي نيستند (إِنَّ هَؤُلَاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ) (شعراء /54) اينها گروه كمي هستند كه از ملت قطع هستند. يعني اينها محبوبيت در جامعه ندارند آنوقت اينهايي كه محبوبيت ندارند خيلي هم زياد نيستند، آخر گاهي وقتها آدم محبوبيت ندارد اما خيلي است.
در اول انقلاب يك عده ميگفتند كه اينها يك مشت بچه‌ها هستند كه توي خيابان ميريزند و حرف ميزنند، در همان قدمهاي اول ميگفتند اينها چند نفر هستند بچه هستند. يادم نميرود از راديو شنيدم ميگفت عددشان از انگشتها هم كمتر است و اين شهر و آن شهر ميروند، مثلاً اول ميروند شيراز تظاهرات ميكنند بعد ميروند تبريز بعد ميروند قم، اينطور نيست كه در هر شهري يك عده باشند عده كمي هستند كه با ميني بوس اينطرف و آنطرف ميروند.

4- براي جلوگيري از حركت انقلاب كارشناسان را جمع مي‌كنند

3- تمام كارشناسان را از نقاط مختلف جمع ميكنند، همه كارشناسان را جمع ميكنند كه بله در مملكت ما يك حركت انقلابي شده است شماها ببينيد چطوري ميشود كه جلوي اين حركت را گرفت، فرعون وقتي ديد كه حضرت موسي دارد مردم را از بله قربانگويي او نجات ميدهد فوري يك بخشنامه كرد (وَأَرْسِلْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ) (اعراف /111) بفرستيد در شهرها كه جمع كنند (يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ) (اعراف /112) تمام ساحرهاي آگاه را از همه شهرها جمع كنند در يك منطقه، كه چكار كنيم؟ جلوي حركت حضرت موسي را بگيريم.

5- محاصره اقتصادي به منظور از بين بردن انقلاب

4- محاصره اقتصادي، مشركان مكه گفتند هيچكس با پيغمبر و مسلمانها نه حق خريد دارد و نه حق فروش، خريد و فروش ممنوع است، يعني مسلمانها را در محاصره اقتصادي قرار دادند (لَا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ) (منافقون /7) به مسلمانهايي كه نزد پيامبر هستند ترحم نكنيد چرا؟ (حَتَّى يَنْفَضُّوا) (منافقون /7) تا از دور و بَر او بروند، چيزي به آنها ندهيد تا خودشان بروند.

6- ايجاد صحنه‌هاي سرگرم‌كننده به منظور انحراف افكار از انقلاب

5- ايجاد صحنه‌هاي سرگرم كننده، وقتي مملكت مي‌خواهند كاري انجام دهند در يك جايي موجي را بوجود مي‌آورند كه افكار متوجه آنجا بشود حتي ميان برادرها زبان مطرح ميكنند مذهب مطرح ميكنند (وَمِنْ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ) (لقمان /6) بعضي از مردم با پول خرج كردن در منطقه‌هايي صحنه‌هايي را بوجود ميآورند تا افكار عوض بشود.

7- وارونه جلوه دادن كارهاي مثبت انقلابيون

6- كارهاي مثبت را وارونه جلوه ميدهند، مثلاً فرض كنيد كه يكي از كارهاي مثبت جهاد سازندگي است، اينرا وارونه جلوه مي‌دهند ميگويند اينها ميروند كشت مردم را از بين ميبرند، كارشان را وارونه جلوه ميدهند، اينها براي خدا نيست قرآن ميفرمايد يكي از كارهاي ضد انقلابها اين است (قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ) (توبة /48) كارها را وارونه جلوه ميدهند.

8- سوژه كردن نقص‌ها

7- منتظرند كه يك سوژه پيدا كنند و نيش بزنند قرآن مي‌فرمايد (لَقَدْ ابْتَغَوْا الْفِتْنَةَ) (توبة /48) دنبال فتنه ميروند، اگر صد تا كمال باشد نميبيند اما اگر يك نقص باشد آنرا ميبيند و بيان ميكند دنبال سوژه ميگردند.

9- تهمت زدن به رهبران و انقلابيون

8- تهمت، به تمام رهبران آسماني تهمت زدند، مثلاً به حضرت مريم نسبت ناروا دادند گفتند تو كه پدرت بدكاره نبوده است تو چطور بدكاره شدي؟ تو چطور بدون شوهر بچه دار شده اي؟ به حضرت موسي و هارون (عليهما السلام) گفتند اينها دو تا ساحر هستند، ميآمدند نزد يكي از پيغمبران ميگفتند (قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ) (اعراف /60) تو گمراه هستي (قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ) (اعراف /66) تو سفيه هستي، به يك نفر انقلابي ميگويند تو تندرو هستي، بعضي‌ها خودشان را ميزان ميدانند ميگويند هر كس از من تند تر بود تندرو است و هر كس هم از من عقب تر بيايد معلوم ميشود كه كند رو است اين چيه؟ هر كسي خودش را حق ميداند آنوقت قبل از خودش را مينويسد تندرو بعد از خودش را مينويسد كندرو، مسئله تهمت خيلي بازار رايجي دارد.
به پيغمبر ما ميگفتند (إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ) (حجر /6) تو ديوانه هستي، امام علي (ع) را جوري تبليغ كردند كه وقتي معلوم شد امام علي در محراب شهيد شده است مردم گفتند مگر علي نماز ميخواند؟! يعني او را تارك الصلاة معرفي كرده بودند.
به مهرههاي درشت و افراد لايق تهمت ميزنند، اگر كسي به كسي نسبت ناروايي زد حالا اين مربوط به تهمتهاي سياسي است، اگر كسي به كسي تهمت ناروايي زد مثلاً نسبت زنا داد به مادر كسي يا نسبت بدي داد به خود طرف، از نظر حكم اسلامي بايد هشتاد ضربه شلاق بخورد، مگر اينكه ثابت كند، من كه گفتم فلاني اينكاره است اين هم شاهد من است. گاهي وقتها يك چيزي را هي ميگويند و ميگويند، در صورتي كه هيچ ريشه و سندي هم ندارد.
گفتند در كرمانشاه ماه را كي ديده است؟ ماه رمضان بود كه ميخواستند ماه را ببينند كه فردا عيد هست يا نه، گفتند كي ماه را ديده؟ گفتند فلان محله، رفتند فلان محله گفتند فلان مسجد ديده، رفتند فلان مسجد كي ديده؟ هي تحقيق كردند آخرش گفتند مش عباس خادم ديده است، رفتند سراغ مش عبادس خادم ديدند كه مش عباس خادم كور است اصلاً چشم ندارد كه ببيند! گاهي وقتها شايع ميشود كه فلاني ديده وقتي به دنبال او ميروند ميبينند كه از بيخ…
به حضرت يعقوب تهمت ميزدند، حتي گاهي خودماني‌ها تهمت ميزنند پسرهايش به او تهمت زدند گفتند (إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ) (يوسف /8) اين پيرمرد نميفهمد، الان بسياري از سران انقلاب مورد تهمت قرار گرفتند.
قرآن ميفرمايد در مقابل اين تهمتها چه كنيم؟ (إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنْ الَّذِينَ آمَنُوا) (حج /38) بدرستي كه خداوند دفاع ميكند از كساني كه ايمان دارند، اين آيه مرهمي است براي كساني كه مورد تهمت واقع شده اند. در مسجدالحرام مسلمان‌ها را كشتند گفتند اينها ايرانيها بوده‌اند بعداً مشت شان باز شد معلوم شد كه ايرانيها نبوده‌اند و كيها بوده‌اند براي اينكه ايراني‌ها را تروريست معرفي كنند، در نهضتها و حركت انبياء اين كارها از طرف مخالفين بوده و شماها ناراحت نباشيد بوده است و خدا دفع كرده است و حالا هم هست با حوصله و لطف خدا يكي پس از ديگري دفع خواهد شد.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1494
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست