responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1517

1- رجوع به قرآن و اهل بیت علیهم‌السلام در فتنه‌ها
2- خطر عرفان‌های جدا از فقه و اجتهاد
3- خطر مدعیان ارتباط با امام زمان علیه‌السلام
4- خداحافظی امام سجاد علیه‌السلام با ماه رمضان
5- توان شکر نعمت، نعمتی افزون بر نعمت
6- دعا برای نجات از آتش دوزخ
7- دعا برای توفیق حضور در رمضان بعدی

موضوع: دعای خداحافظی با ماه مبارک رمضان
تاريخ پخش: 04/04/96

بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
در دو جلسه قبل بحث ما در مورد این بود که چطور دشمن با بمباران و اسلحه و چاقو و انفجار و تخریب حمله می‌کند و گاهی هم با پنبه سر می‌برد. هیچ جنگی نیست ولی یواش یواش فکر شما را می‌دزدد. اخلاق شما را می‌دزدد. ناموس شما را منحرف می‌کند. نسل شما را منحرف می‌کند، جنگ نرم! دو شب صحبت کردیم و راه بیمه شدنش را گفتیم. یکی اینکه انسان به خدا پناه ببرد. « فَفِرُّوا إِلَى‏ اللَّه‏» (ذاریات/50) «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِ‏ النَّاس‏» (ناس/1) « قُلْ أَعُوذُ بِرَبِ‏ الْفَلَق‏» (فلق/1) انسان بگوید: خدایا خطرهای پیش بینی شده و نشده جلوی من است. خودت مرا حفظ کن. آنوقت خداوند حتی در دقیقه‌های نود طرف را حفظ می‌کند. شبیه دقیقه نودی که پیغمبر را در غار حفظ کرد. دقیقه نودی که درخت خشک خرمای تازه برای مریم داد. دقیقه‌ی نودی که شن‌های طبس هلی کوپترهای آمریکا را سرنگون کرد. اگر ما خودمان را به خدا بسپاریم، خدا لحظه حساس یک چیزی به ذهن شما می‌اندازد و شما را نجات می‌دهد. پناه بردن به خدا، اتصال به قرآن راه دوم بود.
1- رجوع به قرآن و اهل بیت علیهم‌السلام در فتنه‌ها
گفتیم: روایت داریم هروقت گیج شدید و فتنه‌ها مثل ابر تاریک بر شما سایه انداخت، از نور قرآن استفاده کنید. قرآن نور است، قرآن هدایت می‌کند. در قوانین بین الملل، در موضع‌گیری‌ها، اینجا باشم با چه کسی باشم، با چه کسی نباشم. چه بگویم و چه نگویم؟ سبک زندگی، سبک رفتار و افکار، چه رشته‌ای درس بخوانم، با چه کسی ازدواج کنم؟ چه شغلی را انتخاب کنم؟ هروقت گیج شدید، قرآن و روایات راهنمای شماست.
مسأله سوم اتصال به پیغمبر و امامان و مراجع تقلید،
مسأله چهارم سه تا «یَجعَل» در قرآن داریم. بحث امشب این است. در مقابل خطرها، اگر شما تقوا داشته باشید، خدا شما را… سه تا «یجعل» در قرآن است. «یجعل» در فارسی یعنی قرار می‌دهد تو را، یک جا داریم «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً» (انفال/29) اگر تقوا داشته باشید، گیج نمی‌شوید. خدا به تو می‌گوید: کدام راه حق است و کدام راه باطل است. این فرقان یعنی وسیله فرق بین حق و باطل است. می‌فهمد حق کدام است و باطل کدام است. این «يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً» یک آیه است. یک آیه دیگر داریم «يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» (طلاق/2) اگر تقوا داشته باشید، راه خروج را به تو نشان می‌دهد. «وَ يَجْعَلْ‏ لَكُمْ‏ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ» (حدید/28) سه تا آیه است و هر سه هم با «یجعل» است. فرقان فرق بین حق و باطل را نشانت می‌دهد. نور به تو نشان می‌دهد. راه خروج به تو نشان می‌دهد. متقی نمی‌ماند. چون افراد متقی می‌گوید: خدایا هرچه تو بگویی. افرادی که تقوا ندارند خدا را کنار می‌گذارند. مد چه می‌گوید؟ جامعه چه می‌گوید؟ بین الملل چه می‌گوید؟ هی می‌خواهد با حرف‌هایش بین الملل باشد و مردم بپسندند. ولی آدمی که خداپرست است می‌گوید: وظیفه من این است و بعد هم هرچه می‌خواهد بشود، بشود. دلش آرام است.
2- خطر عرفان‌های جدا از فقه و اجتهاد
مسأله دیگر یک مقداری باید اطلاعات انسان زیاد باشد. دین را از دین شناس بپرسیم. اگرکسی اسلام شناس نباشد، مثل کسی که برق کش نباشد. کسی که برق کش نباشد، برق او را می‌گیرد. ولی برق‌کش هم سیم را می‌شناسد و هم یک ابزاری دارد که قبل از اینکه دستش به برق برسد با آن امتحان می‌کند که آن سیم برق دارد یا ندارد. از غیر اسلام شناس چیزی نپرسید. اصلاً گوش به حرف عارف ندهید. جز اینکه عارف فقیه باشد. مثل امام، مثل آیت الله بهجت، اگر عارفی است که فقیه است و عرفان بلد است، بخاطر فقه‌اش هرچه گفت، وظیفه‌مان را انجام می‌دهیم، اما عارف صرف اینکه عارف است، «انى تاركم‏، فيكم الثقلين كتاب الله و عترتى» (بحارالانوار، ج 2، ص 103) عارف در حدیث نیست. یک چیزهایی، راهی را می‌رود حالا یا حق یا باطل، گاهی هم این عرفا را برمی‌دارند و در سر ما می‌زنند که فلان عارف، فلان عارف ما مأمور نیستیم به عارف عمل کنیم. روایات ما می‌گوید: فقیه، فقیه هم کسی نیست که ده سال درس خوانده باشد، حداقل فقیه باید سی سال درس خوانده باشد. حداکثر هم که مراجع هستند. اگر سی سال و در عمرش هم از او گناه دیده نشود، من می‌خواهم فکر مرا تو هدایت کنی، حالا هرکس چهار سال دانشگاه رفت، یا پنج سال، ده سال در حوزه بود، ده سال حوزه و دانشگاه که برای آدم کافی نیست که رهبر باشد. خودش را می‌تواند نجات بدهد. اما اگر خواستم فکر و جوانی‌ام را در اختیار او بگذارم. می‌گوید: شرایط زندگی من این است. نامزد دارم. خانم من حامله است. مادر من پیر است ولی می‌خواهم سوریه بروم. بروم یا نروم؟ می‌گویم: از مرجعت بپرس. شرایطت را بنویس و به مرجعت بده.
شما دیدید آمد گفت: در دفاع از حرم چه کسی شهید شده و چه کسی اسیر شده، به مقام معظم رهبری فرمود: دعا کن من، به مادرم بگو از من راضی باشد و من هم بروم شهید شوم. آقا فرمود: من این را نمی‌گویم. ممکن است جبهه برای یک نفر واجب باشد، برای یک نفر مستحب باشد، برای یک نفر حرام باشد. خیلی ها که در دنیای عرفا هستند، عرفان هستند، اگر عرفانشان را از فقه نگیرند، من یادم نمی‌رود یک وقت شنیدم که یک عارفی بود، رفت خربزه بخورد، دید خربزه شیرین است. چون علاقه به خربزه داشت نگران نفسش بود. یک خرده نمک و آب در خربزه ریخت که خربزه را بی مزه کند که جلوی نفسش را بگیرد. خوب این به چه دلیل است؟ کدام آیه می‌گوید خربزه شیرین را آب بریزی؟ کدام یک از 124 هزار پیغمبر و 14 معصوم ما خربزه شیرین را آب می‌ریختند؟ نمک می‌ریزند؟ از همه گذشته وقتی این عارف داماد شد، عروس کنارش نشست. نگاه کرد دید عروس خوشگل است. یک خرده کاهگل از جیبش در آورد و به صورت عروس مالید که جلوی نفسش را بگیرد. چه می‌گویید؟
یکبار به من گفتند: تو بیا خانه عارف برویم. عرض کردم عارفی که فقیه نیست. ایشان هم مرا شناخت و گفت: بله شما، درسهای مفیدی داری و نگران هستم خطر متوجه تو شود. من یک وردی دارم که آن ورد را در گوش تو می‌خوانم که بیمه شوی و دیگر کسی به تو خطر نرساند. لطفاً بلند شو بایست. من بلند شدم ایستادم. یک مرتبه اینطور کرد… گفتم: من نمی‌خواهم بیمه شوم. من می‌خواهم گربه مرا بخورد! اصلاً می خواهم گرگ مرا بخورد. این چه بساطی است که راه انداختی. برای حفاظت صدقه بده دفع بلا می‌شود. آیت الکرسی بخوان. خودت را به خدا بسپار. این بازی‌ها چیست؟ به مریدهایش گفتم: همه شما خر شدید. راه روشن بروید.
بعضی مفاتیح‌ها نوشته من در خواب دیدم که هرکس این صفحه را هفت بار بنویسد و به هفت نفر بدهد بخوانند، آن هفت نفر هم به هفت نفر دیگر بدهند. آن هفت نفر هم به هفت نفر دیگر بدهند. خداوند چه می کند و چه می‌کند. بسم الله الرحمن الرحیم، غلط کردی که خواب دیدی. 2- خواب دیدی خوابت ارزش ندارد. 3- من مأمور نیستم هرچه تو نوشتی به نوشته تو عمل کنم. نه دینت را می‌بینم. نه سوادت را می‌بینم، حرف تو برای من حجت نیست. تمام شد و رفت. اینکه هرکس…
در معده احزاب هضم نشوید. با شخصیت‌های معروف چفت نشوید. کنارشان باشید اما درونشان ادغام نشوید. رابطه شما با رئیس جمهور، با وزیر، با وکیل، با امام جمعه، با تاجر، با خطوط سیاسی، با هرکس می‌خواهید رابطه برقرار کنید، رابطه پتو با ملحفه باشد. یعنی با یک سنجاق وصل شوید، هروقت دیدیم کج رفت، سنجاق را بکش ملحفه را جدا کن. در دل اندرون کسی نرو. که اگر او خراب شد، تو هم خراب شوی. خیلی آدم‌های خوبی بودند، چون مرید یک نفر شدند، عاشق یک نفر شدند، جذب یک نفر شدند او سقوط کرده و با هم سقوط کردند.
3- خطر مدعیان ارتباط با امام زمان علیه‌السلام
یک کسی بود مشهدی بود، چند روز پیش مرد. این می‌گفت: من با امام زمان رابطه دارم. یک عده هم، آدم‌های احمق هستند. یک عده هم احمق و غیر احمق مرید او شدند. رفتند نزد او گفتند: نظر امام زمان راجع به فلان چیز چیست؟ ایشان می‌گفت: یک لحظه تحمل کنید. سرش را پایین می‌انداخت و چنین می‌کرد. نظر امام زمان این است. دکان است بلند شو جمع کن! ما الآن چند امام زمان داریم زندان است. از خواب بلند می‌شود می‌گوید: من امام زمان هستم. در یک جا بودم دیدم یک خانمی چادر سبز پوشیده است. همه با چادر مشکی بودند، این تنهایی می‌ایستد نماز می‌خواند. گفتم: خانم دکانت را جمع کن. گفت: من خواب دیدم. گفت: خوابت را جمع کن! تو می‌خواهی خودت را نشان بدهی. یک دکان باز کردی. همه نشستند، این ایستاده است. اصلاً مریض است. تا همه پپسی می‌خورند، می‌گوید: برای من کوکا بیاورید. تا کوکا می‌خورند می‌گوید: برای من کانادا بیاورید. اصلاً فرقش را هم نمی‌داند. فقط یک مرضی دارد می‌خواهد با بقیه فرق کند. زنگ موبایلش را صدای الاغ می‌گذارد، صدای گاو می‌گذارد. فقط مرضش این است که می‌خواهد کارهایش با بقیه فرق کند. آمینش با باقی فرق دارد. عطسه‌اش با بقیه فرق دارد. فکلش با بقیه فرق دارد. امام کاظم پدر امام رضا فرمود: هرکس دست به این کارها بزند یک مرضی دارد. عقده‌ای دارد می‌خواهد مردم نگاهش کنند، دست به کاری می‌زند که مردم نگاهش کنند. راه نجات از خیلی از حقه‌بازی‌ها این است که آدمی که چهل سال درس خوانده باشد. در عمرش کسی از او گناه کبیره ندیده باشد. 3- هواپرست هم نباشد. این آدم را حفظ می‌کند. امشب می‌خواهم یک مقدار در مورد دعای خداحافظی صحبت کنم. یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)
4- خداحافظی امام سجاد علیه‌السلام با ماه رمضان
امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه دعا دارد با ماه رمضان خداحافظی می‌کند، ولی من این را قبل از اینکه ماه رمضان تمام شود بخوانم. چون اگر ماه رمضان تمام شود بخوانم، می‌گویید: تمام شد رفت. تا هنوز یک خرده چند ساعتی مانده خداحافظی کنیم ببینیم چه بود. دعا مفصل است، پنج، شش صفحه است. ولی من پنج شش سطرش را جدا کردم برای شما بگویم.
بسم الله الرحمن الرحیم، می‌گوید: خدایا، «یا من لا یندم الا العطاء» ای خدا کسی که عطا می‌کند و پشیمان نمی‌شود فقط تو هستی. خیلی‌ها عطا می‌کنند، خانم مهریه‌اش را به شوهر می بخشد، بعد می‌گوید: چه غلطی کردم. پدر چیزی را به نام بچه‌اش می‌کند و بعد می‌گوید: چه غلطی کردم؟ مهمانی می‌کند می‌گوید: پولم تمام شد چه غلطی کردم؟ تنها کسی که عطا می‌کند و پشیمان نمی‌شود خداست. منتی که می‌گذاری آغازگر هستی. یعنی خیلی از چیزها را نگفته می‌دهی. ما به خدا گفتیم: خدایا مکیدن را یاد ما بده. که وقتی به دنیا می‌آییم بلد باشیم سینه مادر را بمکیم. هیچکس عقلش نمی‌رسید از خدا مکیدن بخواهد. ولی خداوند به همه نوزادها مکیدن یاد داد. یک بچه در تاریخ بشر پیدا نشده که به جای مکیدن به سینه مادر فوت کند. فو فو… عزیز بمک! فو… این یکی زاییده فوت می‌کند. همه مراجع و کارشناسان بیایند بگویند: زن ما زاییده، شش میلیارد مکیدند، این فوت می‌کند. آخر اینهایی که می‌گویند: خدا نیست، یک لحظه فکر نمی‌کند اگر تصادف است، تصادف فقط تیر به نشانه این می‌خورد. تصادف یک بار و دو بار است. همیشه تصادف نمی‌شود.
قدیم که خیلی از جاها مدرسه نبود، از جمله در کاشان یک دهی بود، مدرسه نداشت. مکتب خانه داشت. مدیر مدرسه برای من گفت، می‌گفت: به من گفتند: رئیس آموزش و پرورش کاشان با ماشین آمده نزدیک و از آنجا هم با اسب به روستا آمده کلاس شما را بررسی کند. گفتم: خود رئیس آمده است. رئیس آموزش و پرورش آمده است؟ خودش آمده بازدید از کلاس؟ گفتند: بله. تا گفتیم: خودش است یا خودش نیست، دیدیم رئیس پیاده شد. گفتیم: بفرمایید چای بخورید. گفت: نه! الآن سر کلاس برویم من باید بروم. می‌گفت: معلم هم سر کلاس نبود، یک خادمی مدرسه داشت و این خادم پیپ می‌کشید. قدیمی‌ها می‌گفتند: چپق، مثل پیپ بود. صاف وارد کلاس شد. کلاس پر از دود بود. چون این چپق دودش، رئیس آموزش و پرورش به مدیر گفت: جناب مدیر چرا کلاس دود دارد؟ گفت: آقای مدیر خدا می‌داند هیچ روزی دود نبوده است. الآن تصادف شد. گفت: خیلی خوب… رفت بنشیند دید روی میز خاکستر است. گفت: این خاکسترها چیه؟ می‌گفت: گفتم آقای مدیر خدا می‌داند هیچوقت خاکستر نبوده است. امروز تصادف شده است. این وسط چون مدیر سر کلاس به خادم گفت: چپقت را خاموش کن، پیپت را خاموش کن، رئیس آمده است، این هم گیج شد چپقش را درست خاموش نکرد. این آتش پیپ کت خادم را می‌سوزاند و بوی پشم پیدا شد. گفت: آقای مدیربوی پشم می‌آید. گفتم: آقای مدیر خدا می‌داند هیچوقت بوی پشم نمی‌آمد، امروز تصادف شده است. چقدر امروز بد می‌آوریم. اتاق دود است تصادف شده است. روی میز خاکستر است، تصادف شده است. بوی پشم می‌آید تصادف شده است. هی داریم بد می‌آوریم. یک مرتبه رئیس گفت: پسر بلند شو ببینم! گفتم: ای خاک بر سر! در کلاس بچه از این بدتر نیست. می‌گفت: تا رئیس آموزش پرورش رویش را آن طرف کرد، به بچه بد گفتم: بنشین و به بچه خوب گفتم: تو بلند شو! او نشست و او بلند شد. مدیر گفت: بگو ببینم… من به تو گفتم: بلند شو؟ گفت: نه، آقای مدیر به او گفت: بنشین! به من گفت: بلند شو. گفت: این هم تصادف است؟ شش میلیارد مکیدند این یکی فوت می‌کند. چیزهایی که نخواستیم خدا به ما داد. منتش را از خودش آغاز کرد. اگر عفو کند تفضل است. اگر عقوبت کند، عدالت است.
5- توان شکر نعمت، نعمتی افزون بر نعمت
اگر نعمتی به ما بدهد، بر ما منت نمی‌گذارد. اگر ما شکر کنیم خدا باز از ما شکر می‌کند. خود شکر خدا را هم خدایا تو به ما الهام می‌کنی که شکر کنیم. تو به ما یاد دادی چطور حمد کنیم؟ گناه می‌کنیم تو حلم می‌کنی. ظلم می‌کنیم تو به ما مهلت می‌دهی شاید توبه کنیم. یک دری را باز کردی اسمش را توبه گذاشتی. حالا یک کسی از این در داخل نیاید، عذرش تقصیر خودش است. «گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست» خدایا خیلی عزیز هستی. یک کار خیر ما را ضرب در ده می‌کنی. خیر را ده برابر می‌کنی. «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» (انعام/160) هرکس کار خیر کند ده برابر است. خیرها را ده تا حساب می‌کند ولی بدی‌ها را یکی حساب می‌کند. «وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى‏ إِلَّا مِثْلَها» (انعام/160)
شروع می‌کند و می‌گوید: خدایا در قرآنت گفتی اگر کسی کار خوب بکند کار این شخص مثل دانه‌ای است که زیر خاک برود و هفت خوشه بیرون بیاید و از هر خوشه‌ای صد دانه، یعنی یک دانه زیر خاک برود. هفت خوشه بیرون بیاید و از هر خوشه صد تا دانه، هفتصد تا می‌شود. یک دانه را هفتصد می‌کند. فکر نکنید هفتصد آخر است. «وَ اللَّهُ يُضاعف» (بقره/261) بخواهیم از هفتصد تا هم بیشتر می‌کنیم.
تو اینطور لطف کردی، رمضان قرار دادی. ای ماه رمضان خداحافظ! چه ماهی بودی؟ خدایا تو چه کردی؟ خوابیدن هم عبادت است. بله، ماه رمضان خوابیدن هم عبادت است. دارند درهای رمضان را می‌بندند. یک آیه قرآن را خواندن ثواب یک ختم قرآن را دارد؟ بله. بیکار نشستید، «قل هو الله» که حفظ هستید. تند تند «قل هو الله» بخوانید. این «قل هو الله» برای فلانی، این «قل هو الله» برای فلانی، برای هرکس یادت آمد یک «قل هو الله» بخوان. یک آیه ثواب یک ختم قرآن دارد. دعایت مستجاب می‌شود. دارند در را می‌بندند. اینهایی که بنزین ماشینشان تمام شده و یک لیتر بنزین دارند، دیگر حساس می‌شوند. می‌گویند: آقا بنزین ندارم. با این دو لیتر بنزین دیگر در خیابان پرسه بزنیم. دو لیتر بنزین بیشتر نداری، این را نگه دار یکوقت یک زن زائو، یک خونریزی مغزی، صرفه‌جویی کن دیگر بنزین نیست. چند ساعت دیگر بیشتر از ماه رمضان نمانده است. هرچه کوتاهی کردید جبران کنید.
خدایا گفتی کنید مستجاب می کنم، خدایا… ماه رمضان را خط ویژه رفتی. «هذا شهر عظمته و کرمته و فضلته» سی روز هم هی گفتیم: این ماه با همه ماه‌ها فرق می‌کند. دارد در ماه رمضان بسته می‌شود. «فنحن مودعوه» ما با ماه رمضان وداع می‌کنیم. «اوحشنا انصرافه» امام سجاد می‌گوید: خدایا ماه رمضان دارد تمام می‌شود و من زین العابدین به وحشت افتادم. غم مرا گرفته است. دارم غصه می‌خورم. «السلام علیک». در عرب دو رقم سلام داریم. سلام ورود داریم که شما وارد حرم امام رضا می‌شوی می‌گویی: السلام علیک یا علی بن موسی الرضا! وقتی هم خداحافظی می‌کنی می‌گویی: السلام علیک یعنی خداحافظ! دیدی سخنران‌ها آخر سخنرانی‌شان می‌گویند: «والسلام علیکم و رحمة الله» این سلام خداحافظی است یعنی سخنرانی تمام شد. نماز می‌خوانی آخر نماز می‌گویید: «السلام علیکم و رحمة الله» یعنی خداحافظ! این السلام یعنی خداحافظ. هرجا می‌گویی: السلام علیک یعنی خداحافظ! ما در دعا می‌خوانیم «السلام علیک یا شهر الله الاکبر» خداحافظ ای ماه بزرگ خدا، ای عید اولیای خدا، ای رفیق کریم، ای ماهی که «قربت فیه الآمال» آرزوهایی در تو داشتیم. اعمالی در تو انجام دادیم. ای ماه رمضانی که قدرش را نشناختیم. «السلام علیک» خداحافظ ای انیس و مونس من! السلام علیک، خداحافظ ای ماهی که «رَقَّتْ فِیهِ الْقُلُوبُ» دلهای ما در تو رقیق شد. چشم ما در تو تر شد. اشک ما در تو جاری شد. «وَ قَلَّتْ فِیهِ الذُّنُوبُ» گناهان ما در تو کم شد. «السلام علیک» خداحافظ ای ماهی که «أَعَانَ عَلَى الشَّیْطَانِ» کمک من کردی علیه شیطان، خداحافظ ای ماهی که «مَا أَکْثَرَ عُتَقَاءَ اللَّهِ فِیکَ» چقدر خدا در ماه رمضان مردم را بخشید. چقدر یا رب گفتند. چند ساعت دیگر بیشتر نمانده است.
6- دعا برای نجات از آتش دوزخ
بیشترین دعای شما برای رهایی از نار باشد. دعایی که بعد از هر نماز در ماه رمضان می‌خوانیم، می‌گوییم: «یا علی یا عظیم یا غفور یا رحیم» آخرش می‌گویید: «مُنَّ علیَّ بفکاک رقبتی من النار» نار هم می‌دانید یعنی چه؟ نار یعنی آتش. «مُنَّ علیّ» خدایا منت بگذار، مرا از زیر آتش جهنم نجات بده. سه شب ماه رمضان که شب قدر است هر شبی دعای الغوث می‌خوانیم، صد بار می‌گوییم: «خلصنا من النار» شب سیزده و چهارده و پانزده ماه رمضان که ایام بیض است و وسط ماه رمضان است، دعای مجیر است. دهها بار می‌گوییم: «اجرنا من النار یا مجیر». «اجرنا من النار، خلصنا من النار، مُنَّ علیَّ فکاک رقبتی من النار» آخر این نار چیست؟
«السلام علیک» خداحافظ ای ماهی که«مَا أَکْثَرَ عُتَقَاءَ اللَّهِ فِیکَ» چقدر افرادی را خدا در ماه رمضان بخشید. «السلام علیک» خداحافظ ای ماهی که «مَا کَانَ أَمْحَاکَ لِلذُّنُوبِ» چقدر بخاطر عظمت تو ماه، خدا گناهان ما را پاک کرد. «السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا کَانَ أَطْوَلَکَ عَلَى الْمُجْرِمِینَ» خداحافظ ای ماهی که برای مجرمین طول کشیدی، سوم ماه رمضان بود. یک نفر پرسید: حاج آقا، عید کی اعلام می‌شود؟ ما سه روز است روزه گرفتیم. یعنی 27 روز مانده دنبال عید فطر می‌گردد. خداحافظ ای ماهی که اولیای خدا منتظرت بودند و آدم‌هایی که معرفتشان کم است، می‌گویند: خوب شد تمام شد. بلوغ می‌خواهد. اگر به یک بچه سه ساله که به تکلیف نرسیده بگویید: بستنی می‌خواهی یا عروس؟ می‌گوید: عروس… ببخشید… می‌گوید: بستنی! چون هنوز بزرگ نشده است. بزرگ شود حاضر است یک فیلم را دو ساعت بنشیند ببیند، یک پولی هم بدهد، دو ساعت وقت صرف کند که یکبار دیگر آن صحنه‌ای که خوشش می‌آید را ببیند. چرا؟ برای اینکه او بالغ شده است. «مَا کَانَ أَطْوَلَکَ عَلَى الْمُجْرِمِینَ» چقدر برای مجرمین طول کشیدی «وَ أَهْیَبَکَ فِی صُدُورِ الْمُؤْمِنِینَ» ولی برای مؤمنین هیبت و عظمت داشتی. ای ماه رمضان برای مؤمنین عظمت داشتی و برای مجرمین طول کشیدی.
«السَّلَامُ عَلَیْکَ کَمَا وَفَدْتَ عَلَیْنَا بِالْبَرَکَاتِ» ای ماه رمضان خیلی برای ما برکت آوردی. «وَ غَسَلْتَ عَنَّا دَنَسَ الْخَطِیئَاتِ» خیلی از گناهان ما در تو بخشیده شد. «السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ مَطْلُوبٍ قَبْلَ وَقْتِهِ» خداحافظ ای ماهی که هنوز نیامده زین العابدین منتظرت بود. «وَ مَحْزُونٍ عَلَیْهِ قَبْلَ فَوْتِهِ» هنوز تمام نشده زین العابدین حزن گرفته است. «السَّلَامُ عَلَیْکَ» خداحافظ ای ماهی که «کَمْ مِنْ سُوءٍ صُرِفَ بِکَ عَنَّا» چه تلخی‌هایی به خاطر تو از ما گذشت.
«السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى لَیْلَةِ الْقَدْرِ» خداحافظ شب قدر! «السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى فَضْلِکَ» ای فضیلت‌های ماه خداحافظ! خداحافظ ای برکاتی که متوجه نبودیم و از دست ما در رفت. خدایا «أَنْتَ وَلِيّ مَا آثَرْتَنَا بِهِ مِنْ مَعْرِفَتِهِ» معرفت ما از توست. هدایت ما از توست. توفیق دادی ماه رمضان را درک کردیم. ولی خوب کوتاهی کردیم. «عَلَى تَقْصِير» یک تقصیر داشتیم. خوب از ماه رمضان استفاده نکردیم. «اللّهُمّ فَلَكَ الْحَمْدُ إِقْرَاراً بِالْإِسَاءَةِ» خدا را شکر می‌کنم، من اقرار می‌کنم که کوتاهی کردم. بدی کردم و خیلی از برکات ماه رمضان را درک نکردم. «وَ اعْتِرَافاً بِالْإِضَاعَةِ» خدایا تو شاهد باش من خیلی از نعمت‌های ماه رمضان را ضایع کردم. «وَ مِنْ أَلْسِنَتِنَا صِدْقُ الِاعْتِذَارِ» خدایا من راست می‌گویم، معذرت می‌خواهم. «وَ أَوْجِبْ لَنَا عُذْرَكَ» عذر ما را بپذیر. تقصیر ما را بپذیر. «وَ ابْلُغْ بِأَعْمَارِنَا» الله اکبر! این جمله برای خود من تازگی داشت.
7- دعا برای توفیق حضور در رمضان بعدی
امام سجاد می‌گوید: خدایا هرچه امسال ماه رمضان غافل بودم و کم گذاشتم عمرم بده ماه رمضان دیگر جبران کنم. یعنی از حالا از امام زین العابدین عمر می‌خواهد که سال دیگر جبران کند. پیغمبر ما سالی چند روز اعتکاف می‌کرد. در مسجد معتکف می‌شد. یک سال که نشد معتکف شود، سال دیگر دو برابرش را معتکف کرد. می‌گویند: اگر از خواب بیدار شدی دیدی آفتاب زده و نمی‌توانی نماز شب بخوانی، قضایش را بخوان. ای خدا هرچه ماه رمضان امسال از دستم رفته است، عمرم بده سال دیگر«مَا بَيْنَ أَيْدِينَا مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ الْمُقْبِلِ» هرچه کم گذاشتم یادم بیاور سال دیگر جبران کنم.
خدایا اگر گناهی کردم، ببخش. خدایا «خَطِيئَةٍ» ما خطا کردیم، «عَلَى تَعَمّدٍ مِنّا» یا عمدی، «أَوْ عَلَى نِسْيَانٍ» یا فهمیده، یا نفهمیده، خلاف کردیم همه را ببخش. خدایا همینطور که ما را از ماه رمضان بیرون می‌کشی از عیب‌ها و گناه‌ها ما را بیرون بکش. «اللّهُمّ اسْلَخْنَا بِانْسِلَاخِ هَذَا الشّهْرِ» همینکه این ماه را داری از ما جدا می‌کنی، ما را هم از بدی‌ها جدا کن.
«اللّهُمّ وَ مَنْ رَعَى هَذَا الشّهْرَ حَقّ رِعَايَتِهِ» الله اکبر! چه دعایی است. اصلاً دعاها را هم باید از امامان یاد بگیریم. چه می‌خواهند؟ به عقل احدی نمی‌رسد. می‌گوید: خدایا یک عده از آدم‌ها هستند در ماه رمضان «حقّ رعایته» انصافاً رعایت ماه رمضان را کردند، «حَفِظَ حُرْمَتَهُ» احترام ماه رمضان را گرفتند. «وَ قَامَ بِحُدُودِهِ» حدود ماه رمضان را مراعات کردند. قیامشان حق بود. گناهان را ترک کردند. به تو نزدیک شدند. رضای تو را جلب کردند. رحمت تو را به خودشان جذب کردند. خدایا هرچه ماه رمضان به همه آنها دادی، همه را به من هم بده.
«فَهَبْ لَنَا مِثْلَهُ مِنْ وُجْدِكَ» دارند در را می‌بندند. به من هم بده. خدایا فضل تو کم نمی‌شود. یک خورشید است. یک لامپی که روشن است، یک نفر زیرش بنشیند، یا دو نفر در نور خورشید اثر نمی‌کند. تو به همه کمک کنی یا نکنی از خزینه‌ات کم نمی‌شود.
«وَ اكْتُبْ لَنَا مِثْلَ أُجُورِ مَنْ صَامَهُ» خدایا ممکن است روزه من خوب نباشد، ولی آنهایی که روزه‌شان خوب است، فتوکپی‌اش را برای من صادر کن. مثل آن ثواب را به من هم بده. خدایا ماه رمضان عید دارد. «وَ اجْعَلْنَا عِنْدَكَ مِنَ التّوّابِينَ» یک جمله دارد نمی‌دانم دورش خط نکشیدم یا اینجا قاطی کردم. می‌گوید: خدایا، الله اکبر! خدایا حتی بعد از مرگم تا روز قیامت هر ماه رمضانی هر خیری به هر مؤمنی دادی، همه خیرهای ماه رمضان نیامده برای آدم‌هایی که هنوز متولد هم نشدند، بعد از تولد بزرگ شوند، تکلیف شوند، رمضان را درک کنند و ببینند، سالهای بعد تا روز قیامت همه را به من بده. چه دعایی می‌کند؟ ما که دعا می‌کنیم می‌گوییم: پسرم، عروسم، کنکورم، دامادم، خانه‌ام، قسطم، ماشینم، در دعای ما از شکم و فقط دور خودمان هستیم. یکبار دیگر بگویم: امام زین العابدین می‌گوید: خدایا تا روز قیامت هر رمضانی حتی بعد از مرگ من، تا روز قیامت هر خیری به هر انسانی خواهی داد تا روز قیامت همه را به ما بده. این را دعا می‌گویند. چقدر روح بزرگ است.
این خداحافظی‌ها خداحافظی‌های عاشقانه است. خدایا امام سجاد این را می‌گوید ما چه بگوییم؟ به آبروی امام سجاد، به آبروی همه انبیاء و اوصیاء و همه اهل‌بیتش و به آبروی هر اشکی که برای رضای خدا ریخته شد. هر عملی که قبول شد. هر حرکتی که شد، هر موضع گیری که شد، هر آیه‌ای که تلاوت شد، هر خیری که انجام شد، هر افطاری که داده شد، به آبروی همه آبرومندان درگاهت چند ساعتی که از ماه رمضان مانده است را هرچه کوتاهی کردیم، ما اقرار می‌کنیم کوتاهی کردیم، نه مسأله روزه، نماز هم همینطور است. امام نماز که می‌خواند می‌گوید: خدایا این نماز من بود. رکوعش، سجودش، عیب داشت. با عیب‌هایش بردار. «ان کان فی رکوعها او سجودها خللٌٍ او نقصٌ» اگر در رکوعش، سجودش عیبی داشت، با عیب‌هایش بردار. این برای نماز بود، روزه هم همینطور است. خدایا هر خیر و برکتی که از ما فوت شده است، به هر دلیلی تقصیر، قصور، گناه، عیب، یک عیبی داشتیم آن خیر از ما دور شده است. این چند ساعتی که از ماه رمضان مانده است، همه خیرهایی که محروم شدیم به ما برگردان. در طول تاریخ هرکس ماه رمضان را استفاده کرده و برده است، بیامرز. همه مریض‌ها را شفا بده. صدها میلیون منحرف روی کره زمین است. خدایا به آبروی امام رضا و زوارهایش و اجداد معصومش و بچه‌های معصومش صدها میلیون منحرفی که روی کره زمین است وسیله‌ی هدایت تک تک آنها را فراهم کن. شر هر صاحب شری را به خصوص آمریکا، اسرائیل، داعش، طالبان، تکفیری، منافقین، شر هر صاحب شری را به خودش برگردان.
خدایا باران رحمتت را بر ما نازل بفرما. خدایا به بی‌دین‌ها دین، به بی‌تقواها، تقوا. به آدم‌های بی عزم و اراده، اراده قوی. به بی‌همسرها، همسر خوب، به بی‌مسکن‌ها، مسکن خوب. به بیکارها شغل خوب، به مریض‌ها شفای عاجل، به کدروت‌ها صفا و صمیمیت، توطئه‌ها خنثی، توطئه‌گران نااهل نابود بفرما. هرچه به عمر ما اضافه می‌کنی، بر ایمان ما، عقل ما، عمل ما، اخلاص ما، عمر ما، عمق و برکت ما بیفزا. شاید سال دیگر بودیم، شاید نبودیم. خدایا اگر شب قدر مقدر کردی که ما باشیم زندگی ما را در عزت و صفا و سلامت و خیر و برکت قرار بده. اگر مقدر کردی سال دیگر ما نباشیم، قبل از مرگ آنچنان ما را ببخش که مرگ را مثل گل بو کنیم، سکرات مرگ آسان باشد، شب اول قبر شب اول راحتی ما باشد، روز قیامت روز سرافرازی ما باشد و ما از غافلین در دنیا، و از زیانکاران در دنیا و آخرت و از غصه خورهای قیامت قرار نده.
از الآن تا ابد قلب حضرت مهدی را از ما راضی و ما را برای امام زمان سرباز فداکار، وفادار و مخلص قرار بده. روح انبیاءو اوصیاء و مراجع تقلید و نیاکان و شهدا و هرکس به نوعی بر گردن ما حق دارد، روحشان را از ما راضی و ما را پاسدار خدمات و خون‌های آنها و نسل ما را تا آخر تاریخ بهترین شیعیان امیرالمؤمنین قرار بده.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1517
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست