responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1526

موضوع: دعاي مكارم الاخلاق – 15، ظلم – 2

تاريخ پخش: 79/03/05

بسم الله الرّحمن الرّحيم
بينندگان عزيز بحث را در اربعين گوش مي‌دهند، مؤمن چند نشانه دارد:
يكي از علامات و نشانه‌ها زيارت اربعين امام حسين(ع) است. در عراق از قديم چنين است كه آن حضرت روزاربعين بيش از روز عاشورا زوار داشته. خدايا: زيارت با معرفت امام حسين(ع) را نصيب همه علاقه مندان و ما بفرما.
«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ َ عَلَيْكُمْ مِنِّي سَلَامُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ لَا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيَارَتِكُمْ السَّلَامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ علي اولادالحسين وَ علي أَصْحَابِ الْحُسَيْن و رحمة الله و بركاته» (بحارالأنوار،ج98، ص292)
درباره زيارت امام حسين زياد شنيده‌ايد، بحث ما درتفسير دعاي مكارم الاخلاق رسيد تا به اينجا كه امام سجاد(ع) مي‌فرمايد:
«وَ لَا أُظْلَمَنَّ، وَ لَا أَظْلِمَنَّ» (صحيفه سجاديه، ص98) نه به كسي ظلم كرده و نه به من ظلم بشود.
انواع ظلم: الف: فرهنگي ب: سياسي ج: اجتماعي د: خانوادگي، امام حسين(ع) شهيد ظلم فرهنگي و سياسي شد.
قرآن مي‌فرمايد: (مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَة) (بقره /140) كسي است ظالمتر از كسي كه به چيزهايي كه بايد شهادت بدهد نداد. «أَظْلَمُ» ظالمتر مثل «اعلم »: عالمتر

1- سكوت نابجا هم خود يك گناه است

همان چيزي كه مقام معظم رهبري فرمود: سكوت خواص
ساكت مي‌شوند در مقابل حركتهايي كه غلط فكر مي‌كنند و مي‌نويسند، كه بايد با آنها صحبت و برخورد كرد، پس سكوت نابجا هم خود يك گناهي است.
وقتي كه يزيد مي‌شود جانشين پيامبر(ص) 50 سال نسل حكومت زمان پيامبر رفته و جوانهايي كه آمده‌اند يزيد را به جاي آن حضرت ديده و شناخته كه او ميمون و سگ داشت و عرق مي‌خورد و قمار مي‌كرد و ايمان به وحي نداشت.
يزيد در جبهه بود و خانمي كنارش نشسته به او از اوضاع جبهه گفتند، گفت: وضع من با خانمي كه در كنار من نشسته خوب است. اين شده خليفه رسول الله و كسي اگر قيام نكرده و افكار خواب رفته مردم را بيدار نكند سكوت او. . .
گاهي ما فكر مي‌كنيم سكوت نشانه تقواست، آيه‌اي را معنا مي‌كردم كه همه تفسيرها هم همانطور معنا مي‌كنند ولي اخيراً به معناي تازه‌اي رسيده‌ام.
قرآن مي‌فرمايد: (وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ) (مائده /44) كافرند، كسي كه قضاوت و داوري نكند به آنچه خدا نازل كرده پس آنها (هُمُ الْفاسِقُونَ) (مائده /47) فاسقند، (هُمُ الظَّالِمُونَ) (بقره /229) ظالمند، تا حالا چنين معنا مي‌كرديم كه كسي قاضي است و به حق حكم نمي‌كند، معناي جديد اينكه عده‌اي شرايط قاضي شدن را دارند و افرادي هم در زندان با پرونده بلا تكليف بوده اينها مي‌گويند مامسؤوليت قضاوت راقبول نمي‌كنيم. اين هم شامل اين آيه مي‌شود.
مثال: چراغ روشن نيست، يك معني اينكه چراغ هست ولي روشن نيست و يك معني چراغي نيست كه روشن باشد.
گاهي بايد انسان خود را عرضه كند كه در فلان مورد من تخصص دارم خواستند استفاده كنند يا نه و براي خودم اتفاق افتاده كه در كاري ديده‌ام من واردتر هستم گفته‌ام نه پست مي‌خواهم و نه پول، نه نام و نه نان ولي در اين كار اطلاعات بيشتري دارم. چون گاهي سكوت گناه است.
ظلم فرهنگي:

2- فرمايش قرآن درباره ظلم فرهنگي

حديث: اگرسؤال كردند و (نمي‌داني) بگو، و اگرانحرافي جواب دادي اين ظلم فرهنگي است. روي منبر اگر حرف حسابي نزنيم با اين خرج گران ظلم فرهنگي است همچنين در مداحي. و اگروزنامه‌ها هم چيزي ننويسند كه رشدمردم در آن باشد.
قرآن درباره ظلم فرهنگي فرموده: (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّه) (بقره /114) ظالمترين كس، آن است كه مانع از آمدن مردم به مسجد شود.
واين گونه ظلم در مسجد از چند طريق است:
الف: روحاني مشكل دارد، منظم نيست، طول مي‌كشد.
ب: خادم بد اخلاق است.
ج: هيأت امنا
د: بهداشت مسجد، فرشها بو مي‌دهد.
ه: بلندگوي مسجد
و: هواي مسجد
و هر نوع برنامه‌اي كه مردم را از آمدن باز دارد.
عاشورا بود يكي آمد گفت من مسجد نمي‌روم چون مداح آمده به فلاني و فلاني حمله كرده، اگر فلاني آدم بدي است شكايت به دادگستري ما آمده‌ايم روضه گوش بدهيم. خداوند كمر فلاني را بشكند به اسم، اگر فلاني آدم بدي است مملكت صاحب دارد جاي اين حرفها در مسجد نيست، و يا از فلاني مي‌خواهد نرخ را فلان، اينجا جاي نخود و لوبيانيست. و بازرگاني. حديث داريم اگر چيزي گم شود در مسجد اعلام نكنيد.
آقايان يك تاي كفش گم شده «باسمه تعالي» به درك كه گم شده، شما 300 نفر را براي كفش معطل كرده‌اي. بله مي‌شودنوشت و در مسير قرار داد. البته بعضي از مساجد هم موفق است در جذب جوانهاو قرض الحسنه و درمانگاه و زمين ورزش كتابخانه و كامپيوتر و گاهي هم هيچ امكانات ندارد ولي براي اينكه مختصر و مفيد است.
ظلم سياسي:
تبليغاتي كه بر عليه امام حسين(ع) كرده و تهمت زدند كه خداوند لعنت كند بني اميه راوعذابشان رازيادكندكه پول مي‌دادندبراي جعل حديث دروغين براي علي بن ابي طالب(ع) ابن ابي الحديد يك عالم سني در كتاب شرح نهج البلاغه‌اش مي‌گويد: معاويه بخشنامه كردكه درهمه خطبه هابه علي بن ابي طالب(ع) ناسزا گفتند و لعنت كنند. به دشمن هم نبايد ظلم كرد. كه مادر سوگواري براي امام حسين(ع) كه آب را، كه به دشمن هم آب مي‌دهد.

3- رعايت اخلاق جنگ توسط اميرالمؤمنين

حديث در نهج البلاغه علي(ع) مي‌فرمايد: به جبهه مي‌رويد براي جنگ:
الف: كار به زنها نداشته باشيد.
ب: كار به پيرزنها و پيرمردها نداشته باشيد.
ج: كار به بچه‌ها نداشته باشيد.
د: آب آشاميدني را مسموم نكنيد.
ه: از دستبرد به باغ و اشجار خودداري كنيد.
و: كسي كه فرار كرده به سوي او تيرانداري نكنيد.
ز: كسي كه كشته شده او را قطعه قطعه نكنيد.
ح: از مالش ندزديد.
جنگ هم اخلاق و شرف دارد، پزشكي هم اخلاق دارد و بازاري و كارمند دولت و روحاني چيزهايي مربوط به همه است مثل فحش ندادن و غيبت نكردن. و هر صنفي هم مربوط به خودش.
قرآن مي‌فرمايد: (وَ قاتِلُوا في‌ سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ) (بقره /190) بجنگيد و بكشيد و در راه خدا با كساني كه با شما به جنگ درافتاده‌اند، ولي از حد آن تجاوز نكنيد.
علي(ع) وصيت فرمودند كه، ابن ملجم به من يك ضربت زده شماهم يكي بزنيد.
«فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ» (وسائل‌الشيعه،ج29،ص128) ولي ما گاهي يك سيلي مي‌خوريم طرف را از شمال و مغرب او را هدف مي‌گيريم. مجرمي را آوردند براي شلاق زدن، قنبر سه تا اضافه زد، علي(ع) فهميد قنبر را خواباند و سه تا را به او پس زد.
حديث: اگر مجرمي را مي‌خواهيد شلاق بزنيد فحش ندهيد. حق نداريم به او بگوييم خاك تو سرت، حق توهين نداريم، اين هم اخلاق دارد.

4- ظلم به خود

در قرآن مرتبه (ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ) (نساء /64) ظلم به خويشتن داريم.
كسي كه نماز نمي‌خواند به خودش ظلم مي‌كند، چون حيف نيست كه انسان چند دقيقه با خداي خود حرف نزند. زباني كه از صبح تا به شب با هر كس و ناكس حرف زده دو دقيقه هم با خالق.
مثل آدمي كه به همه آب مي‌دهد ولي خودش نمي‌خورد. انسان چيزي گم مي‌كند به دنبال او مي‌گردد، اگر خود را گم كرديد نبايد به دنبالش بگرديم، استعداد ما كجا مي‌رود، بازي و ورزش خوب است ولي ساعتهاتماشاي ورزش براي گل زدن بلژيك به مكزيك، چه نفعي براي بيننده دارد، ورزش براي خود انسان يك ارزش است.
مثل اينكه شما پول بشماري ديگري نگاه كند. ما گاهي معدن را كشف كرده ولي خود را كشف نمي‌كنيم كه انسان خليفه خداوند است، ما استعداد اختراع و ابتكار ورسيدن به مقام امثال بوعلي سينا را داريم. تابستان اگر نمي‌توانيم، از ديگران قرآن آموزي، و خياطي و گلدوزي و شنا راياد بگيريم، كشوري كه هر دو طرفش آب است جوانش مثل آجر در آب فرو مي‌رود، همه بايد شنا بدانيم يادگيري خط و نماز و مقاله، اينها نقصي است كه بايد ازفرصت تابستان استفاده كنيم مثل انساني كه چشم دارد و به هم مي‌گذارد و ازآن استفاده نمي‌كند.
هفته‌اي يك كتاب مطالعه كنيم و شهرهاي گرم مثل اهواز باز از صبح زود تا 9 مي‌شود مطالعه كرد. مراجع ما در نجف درهواي گرم به اين درجات رسيدند. و البته مناطق سرد سير بايد 2 برابر كوشش کنند مثل همدان و زنجان و آذربايجان شرقي و غربي محصلينش بايد دو برابر مطالعه داشته باشند، اگر استفاده نكنند شكر آن هوا را بجاي نياورده‌اند. واين ظلم به خويشتن است. حوزه علميه قانع نشود كه تعطيل است هزاران كتاب است كه بايد مطالعه كنم، و علم ما كه بندبه حوزه نيست.
لمعه مي‌خواندم تابستان به روستا رفتم و به اندازه يك سال و نيم حوزه با چند طلبه درس خواندم، مي‌شود روز خوابيد و شب تا به سحر مطالعه كرد. امروز ديگر انتقال اطلاعات نيست بلكه انفجار اطلاعات است، ديپلم كه سواد نيست، محروم كردن از طيبات ظلم به خويشتن است. شما كه مي‌تواني ازدواج كني نگو بقيه ازدواج نكرده ودهان مابوي شير مي‌دهد، اگر خواستگار داري قبول كن، مي‌گويد مي‌خواهم ليسانس بگيرم، اصل براي شما ازدواج است نه مدرك.
– فاصله گرفتن از كتب آسماني ظلم به خويشتن است.
– كفران نعمت ظلم به خويشتن است.
– دعاي نابجا ظلم به خويشتن است.
افرادي كه نفرين مي‌كنند. قرآن مي‌فرمايد: (باعِدْ بَيْنَ أَسْفارِنا وَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ) (سباء /19)
– تفاخر به اموال ظلم به خويشتن است.
– مؤثر شدن از وسوسه‌هاي شيطان است.
اين نمونه‌هايي از 65 مورد قرآني درباره ظلم به نفس بود. روز اربعين است، آمدند كربلا امام حسين(ع) را كشتند براي پول براي فرمانداري ري، تازه به آن دنيا هم نرسيدند و حكم فرمانداري را هم پاره كردند، هم آن حضرت(ع) را كشتند و هم به دنيا نرسيدند. تمام قاتلين دركربلا با يك نكبتي از دنيا رفتند يكي از آنها حرمله يا خولي را رفتند دستگير كنند فرار كرده رفت در مستراح او را از زيرسبد مثل گربه او گرفتند و كشتند، اين زندگي ننگين شد براي آنها، خيلي‌ها با دروغ و خيانت و آبرو ريزي فكر مي‌كنند به جايي مي‌رسند كه نمي‌رسند.
خدايا، به حق محمد وآل محمد مارادرهرآني به راه مستقيم هدايت كن و از انواع ظلم‌ها ما را حفظ فرما.
«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1526
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست