responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1603
1- تبليغ افكار انحرافي به اسم دين
2- كتمان حقايق و كيفر سخت آن
3- فتنه انگيزي نيروهاي نفوذي دشمن
4- وعده خداوند در كشف توطئه‌هاي دشمنان اسلام
5- وحي الهي به مؤمنان و وحي شيطاني به فاسقان
6- بهره‌گيري دشمن از جلوه‌هاي دنيوي براي اغفال جوانان
7- هوشياري در برابر اظهار پوزش دشمن

موضوع: راه‌ها و ابزارهاي فتنه در جامعه(2)

تاريخ پخش:  23/02/89

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

بحثمان راجع به فتنه بود و ابزار فتنه و چند جلسه‌اي صحبت كرديم. به شماره‌ي 14 رسيديم. ابزار فتنه! فتنه هم بوده، هم هست، هم خواهد بود. فتنه‌هاي جزئي و كلي. فتنه‌هاي فردي و فاميلي و منطقه‌اي! فتنه‌هاي كشوري و بين‌المللي، فتنه‌هاي پيدا و ناپيدا، فتنه‌هاي سطحي و عميق، بحث فتنه بحث مهمي است. قرآن راجع به فتنه دو آيه دارد. («الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْل‏» )(بقره/217) («الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل‏») (بقره/191) فتنه از كشتن مهم‌تر است. فتنه از كشتن بزرگ‌تر است و سخت‌تر. («اَكبَر» )بزرگ‌تر است. («أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل‏»)، («أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْل‏») براي هر دو آيه داريم. حالا چند جلسه صحبت كرديم، گفتيم: ابزار فتنه، به شماره‌ي14 رسيديم.

1- تبليغ افكار انحرافي به اسم دين

مغالطه! گاهي از ابزار فتنه اين است كه مغالطه مي‌كنند. يعني يك چيزهايي را جابجا مي‌كنند، قرآن مي‌گويد: («يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتاب‏») (بقره/231) زبانشان را چنان مي‌چرخانند كه فكر ‌كني اينها كتاب آسماني مي‌خوانند. («وَ ما هُوَ مِنَ الْكِتابِ») (آل‌عمران/78) اينها كتاب آسماني نيست. اين زبانش را مي‌چرخاند. فتنه‌هاي فرهنگي! ببينيد زمان شاه مي‌خواستند، لام درس بدهند. در كلاس اول ابتدايي مي‌گفتند: لام داريم. لام بزرگ،لام كوچك. وقتي لام را مي‌خواست درس بدهد، مي‌گفت: سارا بازار رفت و با پول، (لام بزرگ) خود لباس (لام كوچك) خريد. آنوقت عكسي كه اينجا مي‌كشيدند، عكس يك خانم بي‌حجاب، تا بالاي زانو خانم هم پيدا بود. دست دخترش را هم گرفته بازار مي‌رود. لام درس مي‌داد، اما چه؟ در اين حرف: 1- درس بي‌حجابي بود. 2- درس تبرّج، جلوه‌گري خانم در خيابان بود. بحث مصرف بود. بحث مدل‌هاي غربي بود. مدل‌هاي غربي! يك خانم بي‌حجاب دست بچه‌اش را گرفته، برود لباس بخرد. سارا بازار رفت و با پول لباس خريد. اما هم بي‌حجابي را مي‌گفت. هم جلوه‌گري را مي‌گفت. هم مصرف را مي‌گفت. هم مدل‌هاي غربي را مي‌گفت. اين را فتنه مي‌گويند.

«ثِقافه» يعني كارهاي فرهنگي، در عربي براي اينكه ما نسلمان از قرآن جدا شود، كتاب عربي در آموزش و پرورش هست، اما عربي هيچ ربطي به قرآن ندارد. جوان دبيرستاني ما نمي‌تواند قرآن بخواند، كتاب عربي مي‌خواند، «العُصفور طار» گنجشك پريد. (خنده حضار) «العُصفور» در عربي يعني گنجشك، «طارَ» يعني پريد. پرواز كرد. يعني جوان ما هم عربي مي‌خواند و هم از قرآن جدا مي‌شود. چه دستي در كار است. چه دست خائني در كار است كه بچه‌هاي همشهري ما كاشان، مي‌دانند كوه هيماليا چند متر است. اما نمي‌دانند فيض كاشاني چه كسي بوده است. دويست تا كتاب علمي نوشته است. امام فرمود، اين حرف كه مي‌زنم از امام است. امام فرمود: ما از ورق زدن كتاب‌هاي فيض كاشاني مُچمان درد مي‌گيرد. بچه‌هاي تبريز، مي‌دانند اقيانوس اطلس چند متر است. علامه طباطبايي و اميني را نمي‌دانند چه كسي است. چه دستي در كار است كه ما را از خودمان جدا كند. اين خيلي مهم است. مغالطه‌ها!

يك پژوهش‌هايي مي‌كنند. يك تحقيقاتي مي‌كنند. كه خندقي كندند، درست است يا خندقي بكندند، يا خندقي بكندندي؟مثل اينكه مشكلات مملكت در همين كلمه است. كه آيا خندقي كندند، يا بكندند، يا بكندندي؟ در مسائل مذهبي، سوره‌ي («قُل هو الله» )اسم دوّمش چيست؟ رد شدي برو! مثلاً حالا لازم است ما اسم دوّم را بدانيم؟ سؤال احمقانه است. به تو چه كه اسم دومش چيست. سوره‌ي («قُل‌هو الله» )سوره‌ي («قُل هو الله») است. اسم ديگر هم دارد، دارد كه دارد! به من چه! ما بايد مثلاً بگوييم: اسم ديگر سوره‌ي فرقان چيست؟ خيلي از سؤال‌ها، سؤال‌هايي است كه هيچ نه واجب است، بدانيم. نه مستحب. خدا مي‌داند، هم در حوزه و هم در دانشگاه، درس‌هايي داده مي‌شود كه والله بالله تالله نه دانستن آن واجب است، نه دانستن آن مستحب است، نه نياز فرد حل مي‌شود، نه نياز جامعه! ولي به اسم مباحث علمي طرح مي‌شود. وقت‌ها كشته مي‌شود. يك بازنگري بايد بشود. آنچه وارد گوش ما مي‌شود، من نمي‌دانم حالا چه كسي پاي تلويزيون است، هركس مي‌خواهد باشد. چه طلبه، چه دانشجو، چه دانشگاهي، چه روحاني، هرچه گفته مي‌شود بايد يا واجب باشد، يا مستحب باشد، يا مشكل فردي را حل كند، يا مشكل جامعه را حل كند.

2- كتمان حقايق و كيفر سخت آن

كتمان حقايق، يكي از راه‌هاي ضربه زدن اين است كه حقيقت‌ها را كتمان مي‌كنند. تنها گناهي كه خدا در قرآن با اين عبارت گفته است. گفته: («يَلْعَنُهُمُ اللَّه) وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ» (بقره/159) تعبير خيلي تند است.(«يَلْعَنُ» )يعني خدا لعنت كند. يعني اينها را دور كند. («يَلْعَنُهُمُ اللَّه) وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ» «لاَّعِنُونَ» فعل مضارع، («يَلْعَنُ») و («يَلْعَنُ» )فعل مضارع، يعني براي هميشه خدا اينها را لعنت كند. براي هميشه همه‌ي لعنت‌كننده‌ها لعنت كنند. لعنت‌كننده‌ها چه كساني هستند؟ جنّ و انس و ملك! هر صاحب شعوري كه مي‌تواند لعنت كند، براي هميشه لعنت كند. به چه؟ براي كساني كه («يَكْتُمُون‏») (بقره/159) كساني كه حق را كتمان مي‌كنند. يكي از راه‌هاي ضربه زدن اين است. كتمان مي‌كنند. صنعت را كتمان مي‌كنند، به بچه‌هاي ايران ندهيد. هيچ مي‌دانيد آمريكا تا به حال فرمول پپسي را به ايراني‌ها ياد نداده است. به هيچ كشوري ياد نداده است. پپسي است. فرمولش را فقط… حالا اين چه چيزي تركيب شده كه پپسي شده است، به هيچ كسي نمي‌گويد. حالا پپسي كه آبكي است، سِفتَكي هم همينطور است. فرمول هواپيماي (اِف 16) امكان ندارد آمريكا كدش را بدهد. اصلاً شما خودت هم اگر از انرژي هسته‌اي، چيزي استفاده كني، او غيظ مي‌كند. به تو كه نمي‌دهد، هيچ، مي‌گويد: خودت هم نفهم! خودت هم نفهم!

راه‌هاي فتنه، كتمان. قرآن مي‌گويد: («وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا») (بقره/282) اگر به كسي گفتند: بيا شهادت بدهد، نگويد: حال ندارم. حقّت دارد از بين مي‌رود، برو شهادت بده. مگر تو مي‌داني كه چه چيز براي چه كسي است و چه كسي چه گفته است؟ شاهد بودي؟ بابا حوصله‌ام نمي‌رسد. خوب حوصله‌ات نمي‌رسد، حقي از بين مي‌رود. حضرت امير فرمود: حكومت نزد من از ترشّح عطسه‌ي بزغاله،ترشّح عطسه‌ي بزغاله، حكومت براي من از ترشّح عطسه‌ي بزغاله كمتر است. الا اينكه بتوانم حقي را احيا كنم. شما اگر مي‌داني حق و ناحق مي‌شود بايد شهادت بدهي. («وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا» )آيه‌ي قرآن است. شاهد حق ندارد كتمان كند.

ايجاد كنفرانس‌ها و ميتينگ‌ها! قرآن يك آيه دارد، مي‌گويد: («لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ») (آل‌عمران/196) رييس جمهور آمريكا كجا رفت؟ رييس جمهور چه كجا رفت؟ از اين جلسات و ميتينگ‌ها و اينها يكوقت نترسيد‌ها،به خدا توكل كنيد. گاهي اينها مي‌روند و مي‌آيند، مي‌خواهند زهر چشم بگيرند. («لا يَغُرَّنَّكَ» )گول نخوريد. اغفال نشويد. توجه به امدادهاي غيبي، توكل به خدا داشته باشيد.

نيش‌ها! گاهي وقت‌ها شعر درست مي‌كنند. يكوقتي آيت‌الله كاشاني، با ملي‌گراها بين‌شان مسئله‌دار شد. براي آيت‌الله كاشاني چه شعرهايي، من الآن بعضي از شعرهايش را حفظ هستم. يك شعرهايي كه او را تحقير كنند. تحقير كنند. («وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذينَ أَشْرَكُوا أَذىً كَثيرا» )(آل‌عمران/186)  قرآن مي‌گويد: يك اذيّت‌هايي از دشمنان خواهند ديد. يعني گاهي وقت‌ها متلك مي‌گويند. كاريكاتور مي‌كشند كه شما قيچي شوي! مواظب باشيد قيچي نشويد.

يك عالمي در يك منطقه‌اي، چون اين را قبلاً در تلويزيون گفتم، مي‌خواهم تكرار نكنم، از آن طرف هم يك عده پاي تلويزيون نبودند، مي‌خواهم بشنوند. حالا همينطور فشرده‌اش را مي‌گويم. به قول تلويزيون خلاصه‌ي اخبار! ماجرا مفصّل است. يك عالمي در يك منطقه‌اي نفوذ داشت. طرفدارهاي كَسرَوي، كه يك آدم منحرفي بود، مي‌خواستند آنجا فعاليت كنند، گفتند: با اين عالم چه كنند؟ گفتند: بياييد اين عالم را هر روز يك تهمتي به او بزنيد. بگوييم: اين عالم زن‌هاي متعدّدي دارد. اين عالم خمس را مي‌گيرد و به بچه‌هايش مي‌دهد. هر روزي يك شب‌نامه‌اي، هر روزي به ديوارها يك چيزي بنويسيم. خود آن آيت‌الله به من مي‌گفت. خدا رحمتش كند، مرد. مي‌گفت: من ديدم هر روزي براي من يك بساطي است. گفتم: آقا جمع شويد من حرف آخر را بزنم، مي‌گفت: هم علاقه‌مندان من جمع شدند، هم مخالفين كه گفتند: آقا قيچي شد، برويم ببينيم سخن آخرش چيست؟ گفت: جمع شويد سخن آخر را بزنم.فكر كردند سخن آخر يعني سخنراني آخر كه از شهر بيرون برود. مي‌گفت: مسجد پر شد. دوستان و مخالفين! گفتم: بسم‌الله الرحمن الرحيم اگر شنيديد من زن‌هاي متعدّدي دارم، بشنويد و باور كنيد. اگر شنيديد من خمس و سهم امام مي‌گيرم و به فاميل ها مي‌دهم،  بشنويد و باور كنيد. اگر شنيديد من باقاچاقچي‌ها رابطه دارم، بشنويد و باور كنيد. اگر شنيديد من با، اگر شنيديد… دائم گفتم: اگر… اما اگر شنيديد كه من خسته مي‌شوم، از شهر بيرون خواهم رفت، بشنويد باور نكنيد! من هستم. (خنده حضار) من هستم! مي‌گفت تمام شد ديگر! چون گاهي وقت‌ها مي‌گويند: بياييد كلاغ‌پرش كنيم، اين قيچي شود. مي‌خواهند قيچي كنند. نيش‌ها! («طَعَنُوا في‏ دينِكُم‏») (توبه/12) آيه‌ي قرآن است. الله اكبر! چيزي به ذهن آدم نمي‌آيد، مگر اينكه قرآن آيه دارد. مي‌گويد: («طَعَنُوا في‏ دينِكُم‏» )در دينتان طعنه مي‌زنند. طعنه مي‌زنند. «طَعَنُوا في‏ دينِكُم‏» طعنه مي‌زنند.

شاه يك وزير احمقي داشت، رفته بود در يك روستا صحبت كند، مي‌گفت: امروز كه روزي نيست كه ديگر گوش به حرف آخوندها بدهيد. نماز باران، نماز باران! اعلي حضرت دستور داده براي شما چاه عميق بزنيم. احمق! آخر چاه عميق آبش از كجاست؟ اگر باران نيايد، چاه هم آب ندارد. اين فكر مي‌كرد، اعلي حضرت گفت: چاه عميق اين يك قدرت در مقابل قدرت خداست. اينطور نيست. چاه عميق بزني؟ اين حرف‌ها ديگر كهنه شده است. ديگر اُمُّل هستي. حجابت را بردار! اُمُّل بازي در نياور. برهنگي، تمدّن است. درخت‌ها وقتي برگ دارد قشنگ‌تر است، يا وقتي لخت است. طاووس عظمتش با پر و بالش است. اگر بي‌حجابي فرهنگ است كه خوب ما با خيلي از حيوان‌ها فرق نداريم. ارزش ما به لباس ما است. خواهر و برادر هستيم. يعني چه؟ يعني ببين ما خواهر و برادر هستيم ديگر!خواهر و برادر هستيم يعني بگذار بيشتر با هم باشيم. خوب نمي‌تواند بگويد: بيا با هم گناه كنيم. مي‌گويد: خواهر و برادر هستيم. خواهر و برادر هستيم يك پلي است براي اينكه «طَعَنُوا في‏ دينِكُم‏»

3- فتنه انگيزي نيروهاي نفوذي دشمن

عوامل نفوذي! قرآن يك آيه دارد مي‌گويد: («يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا») (آل‌عمران/118) يعني نگيريد. («لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُم‏») (آل‌عمران/118) («دُونِكُم» )يعني غير خدا، از غير خودتان، از بيگانه («بِطانَة» )نگيريد. («بِطانة») از بطن است. بطن يعني شكم! آنهايي كه در شكم شما مي‌روند. يعني آنهايي كه نفوذ مي‌كنند، اسم‌هايش چيست؟ اسم‌هايش مستشار اقتصادي است. مستشار نظامي، آنهايي كه دور مي‌گردند. گردشگري! سم‌پاشي، به اسم سم‌پاشي متر متر باغ‌هاي ميوه ما را مي‌دانند. به اسم سم‌پاشي در تمام سوراخ‌ها و زير زمين‌هاي خانه‌ي ما را مي‌دانند. («يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» )از بركات جمهوري اسلامي بود كه 40، 50 هزار، جمعيت انبوهي از افراد آمريكايي، در دل‌اندرون و قدم به قدم ما بودند. و نفوذ مي‌كردند، همه را بيرون كردند.

ما وقتي مكه رفتيم، ديديم اصلاً در فرودگاه جدّه، همه‌ي اين نيروهاي درجه يك آنها آمريكايي‌ها هستند. فرماندهي دست آمريكا است. آنها در حد تايپ و در حد نمي‌دانم تداركات و مهره‌هاي بزرگ، آمريكا همه جا نفوذ مي‌كند. به لطف خدا در سايه‌ي جمهوري اسلامي اينها را بيرون ريختند. به اين آيه عمل شد. («يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ» )

استراق سمع! («وَ فيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ») (توبه/47) («سَمع» )يعني گوش، («سَمَّاعون») يعني كسي كه حرف‌ها را گوش مي‌دهد و گزارش مي‌دهد. («سَمَّاعُون لَهُم» )

4- وعده خداوند در كشف توطئه‌هاي دشمنان اسلام

طراحي و كيد و حيله و توطئه! توطئه! قرآن مي‌گويد: ما توطئه‌ها را حل مي‌كنيم. مي‌دانيد آيه‌اي كه توطئه حل مي‌شود، چيست؟ («أَ لَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ في تَضْليلٍ») (فيل/2) («كِيد» )يعني توطئه! آيا خداوند كيد و نقشه، كيد و مكر و اينها را («في‏ تَضْليلٍ»)، («تَضْليلٍ» )از همان ضاليّن است. يعني انحراف. آيا توطئه‌ي اينها را منحرف نكرد؟ نقشه‌هاي اينها را نقش بر آب كرد. («أَ لَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ في‏ تَضْليل‏» )‏اين آيه براي خنثي شدن توطئه‌ها است. خداوند فرمود: («وَ مَكَرُوا») (آل‌عمران/54) اينها تدبير مي‌كنند. («وَ مَكَرَ اللَّه‏» )(آل‌عمران/54) خدا هم طراحي مي‌كند. آنها طراحي مي‌كنند، خدا هم طراحي مي‌كند، منتهي خدا قول داده است. («إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا») (غافر/51) ما پيغمبرهايمان را ياري مي‌كنيم. («وَ الَّذينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا») (غافر/51) پيغمبران و مؤمنين را در همين دنيا، كمك مي‌كنيم.

رهبري شيطان، يك آيه داريم كه شيطان به اوليائش مي‌گويد چه كن. ببين اگر ما خوب باشيم، خدا به ما مي‌گويد چه كن. اگر بد باشيم شيطان به ما مي‌گويد: چه كن. مثل ليوان، ليوان اگر از اين طرف گرفتي، آبش مي‌كنند. دَمَر گرفتي ديگر قابل ذخيره‌ي آب نيست. ما اگر قلبمان را مثل آنتن كه در پشت بام هست. اگر روي جهت خاص قرار بدهي، مي‌گيرد. تغيير بدهد، نمي‌گيرد. خدا مي‌گويد: تو با من باش، («وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ أُمِّ مُوسى‏») (قصص/7) به مادر موسي وحي كرد چه كن. چون به فرعون گفته بودند: امسال يك زن پسري مي‌زايد حكومت تو را زير و رو مي‌كند. فرعون دستور داد، هر زني پسر زاييد بكشند. مادر موسي پسر زاييد. گفت: حالا چه كنم؟ حالا مي‌آيند مي‌كشند. خدا به مادر موسي وحي كرد. به او شير بده. در جعبه بگذار و در رودخانه بيانداز. بعد گفت: («إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْك‏») (قصص/7) تو او را بيانداز، من برمي‌گردانم.

تو نيكي مي‌كن و در دجله انداز     خودم شيرجه مي‌رم درش مي‌آرم

تو در دريا بيانداز، («إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلينَ») (قصص/7) پيغمبرش هم مي‌كنم. يك چيز اضافه! در بن‌بست‌ها خدا به مؤمنين مي‌گويد چه كن. شيطان هم همينطور است. قرآن مي‌گويد: («إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى‏ أَوْلِيائِهِمْ») (انعام/121) دو تا وحي در قرآن داريم. بد نيست اين را بنويسم.

5- وحي الهي به مؤمنان و وحي شيطاني به فاسقان

1- هم از سوي شيطان، («لَيُوحُونَ» )يعني شيطان‌ها وحي مي‌كنند. به چه كسي؟ («إِلى‏ أَوْلِيائِهِمْ» )به دوستانشان، شيطان به دوستانشان وحي مي‌كند، هم داريم («أَوْحَيْنا إِلى‏ أُمِّ مُوسى‏» )يعني خدا به مادر موسي، هم («لَيُوحُونَ» )داريم، شيطان‌ها هم («اَوحي» )داريم، خدا! يعني هم شيطان القا مي‌كند، هم خدا القا مي‌كند.  اگر آدم نا‌اهل باشد، شيطان به او ياد مي‌دهد چه كند. اگر آدم باتقوا باشد، خدا به او الهام مي‌كند چه كند. («إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا») (آل‌عمران/155) به خاطر بعضي خلافكاري‌هاي ما شيطان بر ما سوار مي‌شود.

جلسات مخفيانه، قرآن مي‌فرمايد كه: («وَ اللَّهُ يَكْتُبُ ما يُبَيِّتُون‏») (نسا/81) («يَبَيّتُون» )بيتوته، بيتوته يعني شب تا صبح خواب و بيدار! («وَ اللَّهُ يَكْتُبُ» )خدا مي‌نويسد، چه چيز را؟ («يُبَيِّتُون»‏ )آن چيزي را كه بيتوته، شب تا صبح گفتيد، خدا ثبت كرد. فكر نكنيد در خانه‌ي تيمي چراغ را خاموش كرديد، زير زمين رفتيد، طبقه‌ي چندم رفتيد. برج فلان رفتيد. حتي به اسم ورزش، به اسم استخر، رفتيد در استخر حرف‌هايتان را لابه‌لاي شنا زديد. هركاري كنيد، خدا ثبت مي‌كند. («وَ اللَّهُ يَكْتُبُ» )خدا گفته: («وَ اللَّهُ مُخْرِج‏ما كُنْتُمْ تَكْتُمُون‏») (بقره/72) عربي‌هايي كه مي‌خوانم قرآن است. («وَ اللَّهُ مُخْرِج‏ما كُنْتُمْ تَكْتُمُون‏» )يعني خدا آن چيزي كه كتمان كردي، («مُخرِج» )خارج مي‌كند. خدا، يعني خدا لو مي‌دهد. خدا قول داده لو بدهد. اصلاً سنّت خدا است. تا حالا كدام توطئه است كه كشف نشده است؟ يك نمونه بگوييد توطئه طراحي كردند، اين كشف نشد. يوسف را در چاه انداختند. گفتند: ديگر تمام شد! تمام نشد. بدن امام حسين را زير سم اسب كردند، كه محو شود؟ قبر امام حسين را آب بستند، كشاورزي كردند، كه محو شود. زليخا درها را بست كسي نفهمد، همه فهميدند. چه توطئه‌اي تا به حال كشف نشده است؟ قرآن است، اصلاً خدا قول داده است. گفته: («وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ» )همه توطئه‌ها را خنثي مي‌كنم. («وَ اللَّهُ مُخْرِج‏») (بقره/72)

6- بهره‌گيري دشمن از جلوه‌هاي دنيوي براي اغفال جوانان

اغفال! دشمن‌ها دوست دارند ما غافل باشيم. اين جوان‌ها اگر بدانند كه بعضي از برنامه‌ها و ماهواره‌ها براي اغفال است. بدانيم ديگر حالا اختيار با خودت. چطور اگر يك فرمول علمي خواستي، يادت نمي‌دهند. اما عكس سكس را از آن طرف دنيا با ماهواره برايت مي‌فرستند. اگر من را دوست دارند، چرا به فكر من غذا نمي‌دهند. چرا غريزه‌ي جنسي مرا تحريك مي‌كنند؟ چرا شهوت من را تحريك مي‌كنند، فكر مرا رشد نمي‌دهند؟ يعني كافي نيست. («عَدُوٌّ مُبين‏» )مُبين يعني روشن است. يعني مخفي نيست. دشمني ديگران براي ما… هشت سال دنيا به سر ما بمب ريخت. يعني يك صدامي مثل قيف درست كردند، اسلحه‌ي شرق و غرب را در اين قيف صدام ريختند، روي سر ما ريخت. چه كسي كمك ما كرد؟ كه ما دائم بگوييم: روابط بين‌الملل، سازمان ملل، حقوق بشر، وقتي شما هشت سال بمباران شديد، اين حقوق بشر يك آروغ زد! يك عطسه كرد؟ كه چه؟ خيلي سازمان‌ها هم هرطور آمريكا مي‌خواهد، مثل دم سگ! دم سگ، سگ هرطور بخواهد دُمَش را تكان مي‌دهد. از خودشان اراده ندارند. دُم سگ هستند.

قرآن مي‌گويد: («وَدَّ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُون‏») (نسا/102) هرچه شما را غافل كند، به شما مي‌دهند. مواد مخدّر هرچه بخواهي. عكس سكس هرچه بخواهي. شايعه هرچه بخواهي. تهمت هرچه بخواهي. دروغ هرچه بخواهي. هرچه كه تو را نسبت به خودت پوچ كند، نسبت به مسئولينت پوك كند، نسبت به كشورت، وطنت پوك كند، هرچه تو را پوچ كند، مجّاني است. هرچه به تو نبوغ بدهد، به تو استعداد بدهد، تو را روشن كند، درش بسته است.

كلمات قشنگ، قرآن راجع به شعارهاي قشنگ مي‌گويد: («يُوحي‏ بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْل‏») (انعام/112) («زُخرُف» )يعني طلا، («زُخْرُفَ الْقَوْل‏» )يعني حرف‌هاي طلايي! اين هم كه مي‌گويند: فلاني مزخرف مي‌گويد، يعني حرف‌هايش بد است، ولي طلاكاري مي‌كند. يعني حرف‌هاي غلطش را زيبا جلوه مي‌دهد. مثل اينكه مثلاً سطل زباله دورش را كادو بپيچيم. كه آدم فكر مي‌كند اين يك هديه است. كادو پيچي! («يُوحي‏ بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْل‏» )

مشركان در جنگ يك بتي به نام بت هُبل داشتند. يك مرتبه شعار دادند، بياييد بُت هُبل را عليه مسلمانان شعار بدهيم. گفتند: «اُعلُ هُبَل»، «اُعلُ هُبَل»! «اُعلُ» يعني بلند، «اُعلُ هُبَل»! «اُعلُ هُبَل»! هبل را بلند كنيد. درود بر هبل! پيغمبر فرمود: مقابله به مثل كنيد. شما هم شعار بسازيد. «الله اَعلي و اَجَل»! «الله اَعلي و اَجَل»! يك بتي به نام بت «عُزّي» داشتند. گفتند: شعار را عوض كنيم. اينها در مقابل ما شعار ساختند. «اِنّا لَنَا العُزّي و لا عُزّي لَكُم» ما بت عزّي داريم! شما كه بت عُزّي نداريد. «اِنّا لَنَا العُزّي و لا عُزّي لَكُم» پيغمبر فرمود: اين رقمي شعار بدهيد. «الله مولانا و لا مَولي لَكُم» شما سنگ داريد، ما خدا داريم! خداي شما با يك تبر مي‌شكند. خداي ما با يك اراده همه كاري مي‌كند. «اِنّا لَنَا العُزّي و لا عُزّي لَكُم» «الله مولانا و لا مَولي لَكُم»،«اُعلُ هُبَل»!«اُعلُ هُبَل»! «الله اَعلي و اَجَل»!

يكوقت اول انقلاب كمونيست‌ها گفتند: ما طرفدار كارگران هستيم. امام خميني فرمود: خدا هم كارگر است. خدا هم كارگر است. پيغمبر هم كارگر است. اميرالمؤمنين كشاورز است، كارگر است. اينها ديگر نمي‌دانستند چه بگويند. شعارها را بايد از دست آنها گرفت. يكي از راه‌هاي فتنه و اغفال شعارهاي قشنگ است. سرمايه‌گذاري! هر سال آمريكا بودجه‌اي تصويب مي‌كند. قرآن راجع به بودجه مي‌گويد: («يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبيلِ اللَّه‏») (انفال/36) پول خرج مي‌كنند، («يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ» )پول خرج مي‌كنند («لِيَصُدُّوا عَنْ سَبيلِ اللَّه») پول خرج مي‌كنند كه جلوي راه خدا را ببندند. ما هم بايد مقابله به مثل كنيم. براي نجات پول خرج كنيم. آنها براي انحراف پول خرج مي‌كنند، ما هم بايد براي نجات پول خرج كنيم.

خانه‌ي تيمي چه؟ قرآن راجع به خانه‌ي تيمي مي‌گويد: («لَوْ يَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغاراتٍ أَوْ مُدَّخَلاً لَوَلَّوْا إِلَيْه‏») (توبه/57) اگر سوراخ پيدا كنند، در آن مي‌روند براي اينكه همفكري كنند. («لَوْ يَجِدُونَ مَلْجَأً» «مَلجَأ») مي‌گويند: فلاني ملجأ و پناه ندارد. («مَلجَأ») يعني جايي كه آدم پناهنده شود. اگر پناهگاهي («مَغاراتٍ» )غار، اگر غاري، پناهگاهي، («أَوْ مُدَّخَلاً» )اگر يك جايي بتوانند در آن داخل شوند، اگر يك جا پيدا كنند، يك مخفي‌گاه پيدا كنند، مي‌روند برنامه‌ريزي مي‌كنند.

7- هوشياري در برابر اظهار پوزش دشمن

عذرخواهي قلاّبي! گاهي براي اينكه حرفشان را به آخر برسانند، مي‌گويند: آقا ما پشيمان شديم. توبه كرديم. عذرخواهي مي‌كنيم. قرآن مي‌گويد: عذرخواهي هم قبول نيست. اين عذرخواهي‌شان هم تاكتيك‌شان است. («يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ») (توبه/94) اينها («يَعْتَذِرُونَ» )يعني عذرخواهي مي‌كنند. اما قرآن مي‌گويد: («قُلْ لا تَعْتَذِرُوا») (توبه/94) بگو: نمي‌خواهد عذرخواهي كنيد. من شما را مي‌شناسم. حالا ايشان يك غلطي كرده است. فعلاً توبه كرده است. حتي گاهي ممكن است ايمانشان قلاّبي باشد. اصلاً ايمان ندارد. عاشق يك دختري است، دختر مسلمان است، مي‌گويد: آخر تو مسلمان نيستي نمي‌توانم با تو ازدواج كنم. مي‌گويم: مسلمان مي‌شوم. مسلمان مي‌شود. گاهي ممكن است اسلامش قلاّبي باشد. گاهي ممكن است ريشش قلاّبي باشد. گاهي ممكن است حجابش قلاّبي‌ باشد. يك دختري بند به حجاب نيست، اما فعلاً چون پسر دوستش دارد، پسر مذهبي است، فعلاً چادر سر مي‌كند. بعد از عقد مي‌گويد: نخير چه كسي گفته؟ من اختيار با خودم است. مي‌گويد: گول نخوريد. اينها به خاطر بصيرت است. چقدر قرآن اين آيات دارد. من اين 50 موردي كه نوشتم، تقريباً الآن شماره‌ي 26 هستم. شايد يك ساعت شد كه من اين 50 مورد را نوشتم. قرآن پر از اين است كه گول نخوريم. گول عذرخواهي نخوريد. گول گريه نخوريد. يوسف را در چاه انداختند، گريه كردند كه گرگ پاره‌اش كرده، («وَ جاؤُ أَباهُمْ عِشاءً يَبْكُونَ») (يوسف/16) گول قسم را نخوريد. («اتَّخَذُوا أَيْمانَهُمْ جُنَّة») (مجادله/16)

گول شركت در جبهه‌اش را هم نخوريد. قرآن مي‌گويد: بعضي‌ها در جبهه مي‌آيند، براي («لَأَوْضَعُوا») (توبه/47) اينها مي‌آيند كه عامل نفوذي باشند. مي‌آيند به دشمن اطلاعات بدهند. مي‌آيند شايعه بياندازند، دل سربازها را خالي كنند. هدفشان از جبهه كمك به اسلام نيست. تضعيف روحيّه‌ي مسلمان‌ها است. آدم اگر بصيرت داشته باشد، ديگر گول نمي‌خورد. و قرآن پر از آياتي است… اينكه قرآن مي‌گويد: («هذا بَصائِر») (اعراف/203) اين («هذا بَصائِر» )آيه‌ي قرآن است. يعني تمام آيات من بصيرت است. چشمت را باز كن.

خوب 26 مورد گفتيم، باقي‌اش ماند. اين13 مورد را كه گفتيم، يكبار ديگر تكرار مي‌كنم. بسم‌الله الرحمن الرحيم.

مبالغه  و مغالطه، كتمان حقيقت، كنفرانس و ميتينگ، و به اين كشور و آن كشور و اين شهر و آن شهر رفتن. نيش‌ها و كاريكاتور‌ها و متلك‌ها، طعنه‌ها، عوامل نفوذي، نگاه به تخته نكنيد، نگاه نكنيد. كسي به تخته نگاه نكند. آيه‌ي عامل نفوذي چه بود؟ در شكمتان مي‌رود… («بطن» )يعني شكم. («لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ» «بطانة») عامل نفوذي! استراق سمع، («سَمَّاعُونَ لَهُمْ») تدبير و كيد و توطئه، («أَ لَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ في‏ تَضْليلٍ» )رهبري شيطان! گفتم: دو تا الهام داريم.  الهام الهي، الهام شيطاني. جلسات مخفيانه، اغفال، شعارهاي زيبا، سرمايه‌گذاري، خانه‌ي تيمي، عذرخواهي قلاّبي، اي كاش ما يك خرده قرآن را جدّي مي‌گرفتيم. حديث داريم هروقت فتنه‌ها مثل شب تاريك به شما هجوم كرد، به سراغ قرآن بياييد.

شهادت صديقه‌ي طاهره را كه چند روز ديگر هست، تسليت مي‌گوييم. و اين سخنراني‌ها و خطبه‌هاي فاطمه‌ي زهرا بود. فاطمه‌ي زهرا يك سخنراني براي افشاگري كرد، چه سخنراني! كودتا كرد. اصلاً قرآن مي‌گويد: من مواد منفجره هستم. («) لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى‏ جَبَل‏» (حشر/21) اگر قرآن بر كوه نازل شود، تكه تكه مي‌شود، يعني چه؟ يعني من ديناميت هستم. سخنراني حضرت زهراء در مسجد پيغمبر مواد منفجره بود. سخنراني زينب كبري در كوفه و شام مواد منفجره بود. از عايشه پرسيدند: پيغمبر چگونه بود؟ گفت: قرآن بود. يعني همانطور كه قرآن منفجر مي‌كرد، پيغمبر هم منفجر مي‌كرد. يعني چه؟ يعني افشاگري مي‌كرد. حق را افشا مي‌كرد. مؤمن بايد هم بصير باشد، هم بصيرت بدهد. آن كسي كه هم گول مي‌خورد، هم گولش مي‌زنند، هم مثل فتيله‌ي چراغ هرطور خواستند با يك شعاري، با يك تحقيق، دقّت، و راه نجات ما تمسّك به قرآن و اهل بيت است. خلاص! «إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا» (بحارالانوار/ج2/ص99) بچه تاب بازي مي‌رود، مادرش، پدرش مي‌گويد: آقاجان ببينيد، اين طناب و زنجير را بگير، دو تا طناب، دو تا زنجير. اگر «تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا» اگر اين را بگيريد، تاب هم هرچه تكان بخورد، نمي‌افتي. اما اگر دستت را از هر دو يا يكي برداشتي، با يك موج سرنگون مي‌شوي. پيغمبر فرمود: امّت من! شما كه روي اين دنيا سوار هستي، «كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي‏» (بحارالانوار/ج2/ص99) «إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا» اگر قرآن و اهل بيت را داشته باشي، هيچ موجي شما را تكان نمي‌دهد.

خدايا ما را نسبت به اسلام، نسبت به قرآن و پيغمبر و اهل بيت وفادار، آشنا، بصير، اهل بصيرت، بصيرت‌گيري، بصيرت دهي، خدايا نسل ما را، جامعه‌ي ما را، كشور ما را، دختر و پسر ما را،  مرز و انقلاب ما را در مقابل همه‌ي تهاجم‌ها بيمه بفرما. و به لطف خدا هم تا به حال اينطور شده است. ميلياردها دلار خرج مي‌كند، بعد از دو، سه سال يك موجي مي‌آيد، هرچه اينها ته سيگار و پوست پرتقال پرت مي‌كنند، يكبار يك سيل مي‌آيد همه را مي‌برد. مي‌گويند: اِ…! ما اين همه خرج كرديم، پس چه؟ هيچي! قرآن يك آيه دارد مي‌گويد: («مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ») (آل‌عمران/119) از غيظ بمير. مرتب براي براندازي تصويب كن، و روز به روز مسلمان‌ها بصيرتر مي‌شوند و شما را بهتر مي‌شناسند. هرچه بيشتر خرج كند، حسرت وارد مي‌شود. قرآن گفته است. گفته: پول خرج كردند، از اين به بعد هم پول خرج خواهند كرد، اما اين پول‌ها كه خرج كردند باعث حسرت خواهد شد. خواهد گفت: خرج كرديم اما جمهوري اسلامي شكست نخورد.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

«سؤالات مسابقه»

1- بر اساس آیه 159 سوره‌ی بقره چه كسانی مورد لعنت دائمی خداوند هستند؟
1) عالمان بی‌دین
2 ) دانشمندان فاسق
3)  كتمان كنندگان حقایق
2- كلمه‌ی «بِطانَة» در قرآن، چه خطری را گوشزد می‌كند؟
1) عوامل نفوذی دشمن
2) خواسته‌های نفسانی
3) وسوسه‌های شیطانی
3- قرآن در سوره فیل، بر چه امری تأكید می‌ورزد؟
1) بزرگی توطئه‌های دشمن
2) خنثی شدن توطئه‌های دشمن
3) فرار از توطئه‌ها دشمن
4- بر اساس قرآن، وحی و الهام از سوی چه كسی صادر می‌شود؟
1) خداوند
2) شیطان
3) هر دو مورد
5- آیه 112 سوره‌ی انعام به كدام شیوه دشمن اشاره دارد؟
1) بهره‌گیری از سخنان زیبا و فریبنده
2) استفاه از سلاح‌های پیشرفته
3) گسترش فساد و فحشاء در جامعه

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1603
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست