نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1614
بسم الله الرّحمن الرّحیم الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
بحث ما درباره یك آیه است كه بالاخره یك تریاكی سالی چند تا تریاكی درست میكند یك پرتغال پوسیده یك صندوق پرتغال را خراب میكند بدها در بدیشان فعال هستند خوبها چرا در خوبیشان فعال نیستند عدهای اهل روزه هستند انقلابی هستند اهل تحصیل هستند اهل خدمت هستند عدهای هم وضعشان كم رنگ است میگوید ماشینهای قوی ماشینهای ضعیف را بكسل كنند دعوت یكی از اصول ما است كه موضوع بحثمان دعوت دیگران آیه قرآن میفرماید (;ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّكَ) (النحل/125) بسوی راه خدا دعوت كن از چه طریقی «بِالْحِكْمَةِ» از طریق حكمت «وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ» موعظـﺔ نیكو (;وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ) (النحل/125) دعوت كن به راه خدا تو كه خوب هستی دیگران را هم به سوی خیر دعوت كن راه دعوت سه تا است، یا از طریق حرفهای حكیمانه، یا از طریق نصیحت، یا از طریق جدال میزگرد، یكی تو بگو یكی من بگویم گفتگو استدلال موعظه بحث راهی دیگر ندارد؟ میگوید خدا میداند كه اگر مردم بنا باشد توی راه بیایند از یكی از این سه تا راه میآیند یا از طریق حكمت دعوت را میپذیریند یا از طریق موعظه آدم حسابی میشوند یا از طریق جدال كوتاه میآیند همانا پروردگار تو او بهتر میداند چی را بهتر میداند؟ بهتر میداند كه كی از راهش گمراه میشود یا كی هدایت میشود همین سه تا راه را كه گفته راه چهارمی نیست خدا میداند اگر بنا باشد كسی توی راه باشد از یكی از این سه تا راه میآید این ترجمـﺔ آیه.
1- حكمت، موعظه، جدال
مردم یا خواص هستند یا عوام هستند یا مخالف اگر خواص بودند حكمت اگر عوام بودند توده مردم موعظه اگر مردم جزو مخالف بودند جدال حالا. . . توی این آیه یك حسنه هست یك أحسن ولی حكمت چیزی توی آن نیست گفته وقتی دعوت میكنی حكمت قید ندارد اما موعظه كه گفتند میگوید موعظه باید حسن باشد یعنی نیكو باشد جدال هم باید أحسن باشد. موعظه خوب جدال خوبتر اما اینرا نه گفته خوب نه گفته خوبتر این پیداست كه حكمت، حكمت یعنی استدلال، استدلال یك رقم بیشتر نیست استدلال هر چی باشد خوب است ولی موعظه ممكن است موعظـه بد باشد ممكن است موعظـﺔ بد باشد ممكن است موعظـﺔ خوب باشد موعظه چند رقم است گفته از آن رقم خوبش جدال چند رقم است گفته بهترینش اما حمكت یك رقم بیشتر نیست یعنی هیچوقت استدلال و حمكت بازارش بی رونق نیست دو دو تا چهار تا است در هر رژیمی اما بعضی و قتها نه یك موعظهای در یك شرایطی زیباست در یك شرایطی زیبا نیست مثلا دختر یا پسر توی خانه خلاف میكنند مادر روبروی مهمانها به دخترش میگوید حرف زشت میزند تند حرف میزند توبیخ میكند توبیخ دختر روبروی مهمان توبیخ حسن نیست من اگر خلاف كردم تنگ گوشم بگو راننده یك آهنگی را توی ماشین گذاشته شما میگوئی آقای راننده تو دین نداری؟ خاموش كن، خوب این موعظه حسن نیست بنویس به او بده شاگرد شوفور را دعوت كن تنگ گوش او بگو سلام من را به آقای راننده برسان بگو آقا این آهنگ حرام است موعظه میشود حسن باشد میشود خوب باشد میشود بد باشد جدال میشود خوب باشد میشود بد باشد میشود حسن باشد میشود أحسن باشد اما استدلال منطقی هیچوقت دو رقم نیست یك رقم است و آن هم رقمش خوب است یك رقم است و آن هم خوب است حالا یك نكتـﺔ دیگر، موعظه را گفته حسن اما جدال را گفته أحسن خوب و خوبتر چرا آنرا گفته خوبتر؟ چون موعظه خودی است برای خودیها خوب بس است جدال مخالف است مخالف چون ترش است شما باید شكرش را زیاد كنی مثل یتیمی كه بابا ندارد شما باید محبتت به یتیم بیشتر باشد اینها همه عنایت است حكمت را حسن نمیگوید موعظه را حسن میگوید جدال را أحسن میگوید این پیداست كه خود این دعوت كه به ما میگوید این رقمی باشید خود این بهترین روش است یعنی از آیاتی كه میگوید چه جوری با مردم حرف بزن خود همین آیه است كه كجا استدلال باشد كجا حسن باشد یعنی خود این آیه. . . میگفت بچه رفوزه شد آمد توی دفتر مدیر مدرسه میخواست بگوید به چه مجَوزی مرا رد كردی گفت به چه مجُوزی من را رد كردی! گفت به همین مجُوز كه تو بلد نیستی بگوئی مجوز حالا این آیهای كه به ما میگوید دعوت كنید خود آیه هم خیلی قشنگ گفته یك جا خالی گفته حكمت یك جا حسن گفته یك جا أحسن گفته یعنی خود آیه هم كلماتی كه در آن بكار رفته كلمات قشنگی است.
2- موعظه باید حسنـــه باشد
حالا موعظـﺔ حسنه چیه؟ موعظـﺔ حسنه این است كه واعظ به آنچه میگوید عمل كند حالا البته عمل هم لازم نیست فی الجمله باشد ببینید یك بالجمله داریم یك فی الجمله، فی الجمله یعنی چند درصد بس است مثلا وقتی بنده بگویم نماز را به جماعت بخوانید یعنی خودم هم باید اهل مسجد و جماعت باشم اما لازم نیست كه تمام نمازهایم را به جماعت بخوانم یك كسی به یك آقا گفت شما حرفهایی را كه روی منبر موعظه میكنید خودت به همـﺔ حرفهای خودت عمل میكنی گفت شغل شما چیه؟ گفت من كفاشم، گفت شما همـﺔ كفشهایی كه میدوزی خودت پا میكنی؟ ! این نباید همـﺔ كفشهایش را خودش پا كند مگر نانوا همـه نانهایی كه میپزد باید خودش پا كند؟ همین مقداری كه گویند مقداری عمل كند یعنی گوینده وقتی حرف میزند سلولهای وجدانش به او فحش ندهد كهای نامرد تو خودت عمل نمیكنی این یكی جدال برتر چیه؟ پس موعظـﺔ حسن اینست كه واعظ به حرفهایش عمل كند جدال أحسن هم این است كه توهین توی آن نباشد تحریك احساسات هم نباشد. ما یك جسم داریم یك روح برای فكر گفته حكمت استدلال فكر ما را بالا میبرد موعظه وجدان ما را بالا میبرد یعنی هم از طریق وجدان هم از طریق فكر هم به فكر خودیها باشید موعظه هم به فكر بی تفاوتها باشید استدلال هم به فكر مخالفین باشید. خودی موعظه بی تفاوت منطق مخالف جدال اینها همهاش فرق میكند شما دو شاخ برق را بزنی توی تلفن دو شاخ تلفن را بزنی توی برق جواب نمیدهد اینها همه. . . (تبلیغ روانشناسی میخواهد كه چه كلمهای را بگوئیم كی بگوید اصلا یك كلمه از یك حلقوم یك معنا دارد همین كلمه از یك حلقوم دیگر یك معنای دیگر دارم یك جوان اگر به یك دختر گفت عزیزم میزنند توی گوشش اما اگر یك پدر بزرگ به یك دختر گفت عزیزم توی گوشش. . . عزیزم از حلقوم جوان فرق میكند تا عزیزم از حلقوم پیر گاهی صبح حرف یك معنا دارد ظهر یك معنا دارد گاهی یك حرف تابستان یك معنا دارد زمستان یك معنا دارد. نمیدانم اینرا گفتهام یا نه بنده اگر بیایم توی تلویزیون بگویم بحث امشب كفن، همه تلویزیون را خاموش میكنند روایات كفن را بگویم اما اگر گفتم بحث امشب لباس، رنگ لباس دوخت لباس لباس عروس لباس جنگ شستن لباس وصله كردن لباس لباس تجمل اسراف در لباس پُز دادن با لباس لباس كفار وصله كردن لباس لباس دادن به برهنهها هی لباس لباس لباس لباس همـﺔ اینها را گفتم بعد بگویم آخرین لباس كفن همین حدیث كفن را كه آخر میگویم چند میلیون گوش میدهند اگر اول بگویم چند میلیون تلویزیون را خاموش میكنند الان پنج تا از كشورهای مختلف دنیا دكترای روانشناسی تبلیغ میگویند یعنی تبلیغ و موعظه روانشناسی میخواهد دعا روانشناسی میخواهد قرآن بخوانم چرا از خودم حرف بزنم میفرماید وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ الذاریات/18 استغفار در سحر،) بینندگان بحث ماه رمضان میبینید حیف كه ماه رمضان دارد تمام میشود انشاءالله روز قدس را هم فراموش نكنید حالا راجع به روز قدس هم میخواهم یك چیزی بگویم سحرها ساعات آخر روز جمعه دعا مستجاب میشود وقتی باران میآید دعا مستجاب میشود وقتی اشك انسان جاری میشود دعا مستجاب میشود یعنی دعا یك زمانی دارد شب جمعه دعا مستجاب میشود پس این زمان دارد مكان دارد تبلیغ مكان دارد وظیفـﺔ همه ما است منتطر واعظ نباشید منتظر مسجد و محراب نباشید مسجد و محراب گاهی هست گاهی نیست روحانی گاهی هست گاهی هم نیست گاهی هم حرف شما اثرش از حرف من طلبه بیشتر است یكوقت یك دبیر فیزیك ممكن است دو تا كلمه بگوید یا استاد دانشگاه دو تا كلمه بگوید اثرش از سخنرانی من طلبه بیشتر باشد حالا من راجع به اینكه چگونه دعوت كنیم خیلی حرف دارم حرفهای كاربردی كه هم تجربـﺔ چهل سال عمر من است. . . من از بیست سالگی تبلیغ را شروع كردم الان هم تقریباً شصت سال دارم هم چهل سال تبلیغ كردهام نوشتهام گفتهام توی كشورهای دنیا گشتهام توی رادیو و تلویزیون هم تجربه است هم قرآن و حدیث است یعنی از آیات و روایات استفاده وافر كردهام مقداری هم خدا به من تجربه داد بحث خوبی است انشاءالله اگر گوش بدهید برای برخورد با دیگران.
3- حكمت یعنی سخن محكم و مستدّل
حكمت یعنی چه؟ حكمت یعنی سخن محكم، حكمت و محكم و حكیم، خدا حكیم است قرآنش هم حكیم است پیغمبرش هم حكیم است به ملت هم گفته راهتان راه حكمت باشد حكمت دیدی است كه انسان را از كار بد باز میدارد و به كار محكم وا میدارد كلمـﺔ حكیم بیست مرتبه توی قرآن آمده. به كسی گفته میشود كه كارش را از روی تشخیص و مصلحت محكم میكند ببخشید كلمـﺔ حكیم نود و هفت بار توی قرآن آمده حكمت بیست بار آمده.
4- دعوت بسوی خدا، نه خود
«ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّكَ» دعوت كن بسوی راه خدا راه پرودگار بعضیها دعوت میكنند اما به حزب خودشان به قبیلـﺔ خودشان به سلیقـﺔ شخصیشان به نژادشان به خط سیاسیشان به كاندیداشان میگوید اگر دعوت میكنی به خدا دعوت كن به خدا دعوت كن به دیگران دعوت نكن. . . چون الان تبلیغات زیاد است ما تبلیغ میكنیم برای پفك صابون ماكارونی چراغ گاز لباسشویی دعوت به تبلیغ زیاد است یا توی ایام انتخابات دعوت زیاد است اما همه دعوت به خط سیاسی و جناهای سلیقهای بعد هم نگفته(ادع إلى سبیل الله) رب گفته، یعنی اگر تو دعوت كنی رب یعنی تربیت میكند اگر دعوت كنی به این راه تربیت میشوی ولذا نگفته(ادع إلى سبیل الله) یعنی اگر دعوت به رب كنی مردم رشد پیدا میكنند تو هم رشد پیدا میكنی یك خانم یا آقایی كه دارد لباس میشورید ضمن اینكه لباس میشورید دست خودش هم پاك میشود عرق بدنش هم دراید غذایش هم هضم میشود یعنی اینطور نیست كسی كه دعوت میكند یك جوی كه آب را میبرد به مزرعه درختهای كنار خودش هم سبز میشود بنده كه توی تلویزیون هستم یك دور تفسیر هم دیدم گفتم نوشتم یعنی وقتی رفتم مطالعه كنم برای شما بگویم آب چشمـﺔ قرآن را خواستم به مزرعـﺔ سبز ملت برسانم جوی خودم همتر شد خودم هم یك چیزی یاد گرفتم فقط معلم به شاگرد حق ندارد شاگرد هم به گردن معلم حق دارد اگر من پیش نماز نماز جماعت راه انداختم ثواب بردم شما هم به گردن من حق دارید هر چه تعداد شما بیشتر باشد ثواب جماعت بیشتر میشود. دعوت باعث حیات است قرآن میفرماید«دَعَاكُمْ» اینجا میفرماید(ادع) «دَعَاكُمْ لِمَا یُحْیِیكُمْ» پیغمبر شما را فرا میخواند برای چیزی كه شما را زنده میكند مگر ما مردهایم؟ بله، ما چند رقم مرگ داریم یك مرگ نباتی داریم یك مرگ حیوانی داریم یك مرگ فكری داریم آن انسانی كه راست بت گریه میكند این روحش مرده است بت پرست و مشرك مردهاند میگوید پیغمبر دعوت میكند برای چیزی كه شما را احیاء كند امام علی میفرماید میدانید دعوت پیغمبر فایدهاش چیه؟ (یثیر لهم دفائن العقول) یعنی باعث میشود كه عقل شما رشد كند همین انقلابی كه حضرت امام راه انداخت باعث رشد شد انقلاب ما در بچههای فلسطین اثر میگذارد راهپیمایی روز قدس نخی است به سوزن فلسطین یك سوزن وقتی یك سوزن دید كه عقب او نخ هست توی پارچه شیرجه میرود اما اگر سوزن دید كه پشت سر او نخی نیست جرأت شیرجه رفتن ندارد بچههای فلسطین سوزنی است كه نخ آنها همین راهپیماییها است هر چی دنیا پشت سر فلسطین باشد قدرت فلسطین بیشتر میشود ممكن است بگوئید بچههای فلسطین كشته میشوند اما خواب را از سر اسرائیل گرفتهاند اسرائیل زور دارد ولی آبرو ندارد ممكن است یك سگی افرادی را گاز بگیرد اما این سگ هیچوقت عزت ندارد(توی قرآن چند رقم عذاب داریم عذاب شدید مثل بمباران ما از نظر عذاب شدید ممكن است فلسطین حریف اسرائیل نشود اما یك عذاب دیگر هم توی قرآن هست میگوید عذاب مهین(مهین) یعنی اهانت بچههای فلسطین وقتی پرچم آمریكا را آتش میزنند بچههای فلسطین وقتی پرچم اسرائیل را آتش زدند او از راه عذاب شدید حمله میكند فلسطین از راه عذاب مهین ممكن است یك كسی میزند توی گوش كسی طرف نمیتواند سیلی بزند اما آب دهان پرتاپ میكند سیلی زدن عذاب شدید است پرتاپ آب دهان عذاب مهین است اگر كسی نمیتواند عذاب شدید. . . زینب كبری در عذاب شدید كه با او برخورد شد در عذاب شدید بنی امیه و یزید برنده شد اما در عذاب مهین خطبههای زینب كبری و امام سجاد(علیه السلام) بنی امیه را ضایع كرد یزید یك روز آمد خانهشان ناهار بخورد دید بچهاش میگوید نكبت خانمش علیهاش بچهاش علیهاش یعنی انقلاب از توی خانهاش جوش آمد با سخنرانی میشود كسی را خوار كرد گرچه ممكن است توی سخنرانی بمباران بشود آن با بمب آن هم با گاهی یك خطبه خیلی اثر دارد قدرت زبان اگر همراه با استدلال و منطق باشد از قدرت چرچیل كمتر نیست ظاهرش اینست كه بچههای فلسطین سنگ توی دستشان است ولی عذاب مهین است.)
5- دعوت به حق، مایه حیات جامعه است
(یثیر لهم دفائن العقول) دعوت عقل را جوش میآورد راه رب چیه؟ راه رب قرآن است مردم را دعوت كنید به وحی عقل خوب است اما همـﺔ جنایتهایی را هم كه میكنند عقلهایی میكند كه تربیت نشده عقل میتواند برنامه ریزی كند برای كارهای خطر ناك دیوانه توی جامعه چقدر ضرر دارد؟ یك سنگ برمی دارد جایی را میشكند اما خطر عقلا چیه؟ بمباران یك كشور عقل اگر دستش توی دست وحی نباشد جنایت كار میشود مثل چاقو در دست آدم مست. (ادع الی سبیل ربك) برویم توی خط رب توی خط خدا نرویم تكنولوژی خطرناك است علم خطرناك است مدرك خطرناك است یك كفاش خطری ندارد یك بی سواد خطری ندارد پرتقال پوسیده را قاطی پرتقالهای خوب میكند جنایتش در همین یك صندوق پرتقال است یك كفشی كه میگویند بدوز این باید كوكها را ریز بزند میدزدد به جای اینكه ریز بدزدد. . . یعنی كفاش دزد دزدیاش توی چهار تا كُرك است اما یك مهندس دزد یك تكنولوژی كه. . . یك مخترع دزد دیگر به چهار تا كوك قانع نیست بنابراین اگر دعوت به راه خدا نباشد اگر بشر دستش را توی دست انبیاء نگذارد همین میشود كه الان شده هر كس فاصلهاش از انبیاء بیشتر است جنایتش بیشتر است علم هم بشر را نجات نداد هنوز كسی نتوانسته در دنیا نتوانسته ثابت كند كه بیاید توی تلویزیون بگوید بسم الله الرحمن الرحیم من نمایند یونسكو هستم از نظر علمی هر كشوری دانشگاهش بیشتر است آمار فسادش كمتر است هنوز این كلمه را ما نشنیدهایم و ندیدهایم جایی هنوز نتوانسته بفهمیم كه آمار طلاق و آمار فتنه و فساد در خانوادههای مرفه كمتر از خانوادههای فقیر است فقرا یك نوع فساد میكنند اغنیا یك نوع دیگر نه تكنولوژی آدم را نجات میدهد نه نفت آدم را نجات میدهد نه اسلحه آدم را نجات میدهد آن چیزی كه آرام بخش است ایمان است. قرآنی كه ذرهای انحراف در آن نیست از قرآنی كه از كسی است كه صددرصد معصوم است پیغمبر اسلام. . . برویم دنبال كسی كه سه تا بیمه هست 1- از نظر فكر (;مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ) (النجم/11) قلب پیغمبر خلاف نمیرود، از نظر بیان و زبان (;وَمَا یَنْطِقُ عَنْ الْهَوَى) (النجم/3) نطق پیغمبر كج نمیرود از روی هوی و هوس نمیگوید3- از نظر چشم، چشم پیغمبر كج نمیبیند «مَا زَاغَ الْبَصَرُ»النجم/17. دنبال چه مكتبی برویم مكتبی كه (;لَا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ) (فصلت/42) ذرهای باطل توی آن نیست مكتبی كه (;وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجَا) (الكهف/1) ذرهای انحراف ندارد مكتبی كه (;یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ) (الجن/2)
6- سفارش یكدیگر به كارهای حق و پایداری بر آن
دعوت یك دستور واجب است به همین خاطر سوره والعصر میفرماید (;وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ) (العصر/3) یعنی همدیگر را سفارش كنید سفارش مخصوص واعظ نیست من به شما سفارش میكنم شما هم به من سفارش كنید همدیگر را به حق سفارش كنید آقا این كتاب خوبی است بگیر مطالعه كن یك كتاب كه مطالعه میكنی جاهای حساس آنرا نقطه بگذار زنگ بزن آقا یك كتابی است بسیار كتاب خوبی است این كتاب را من مطالعه كردم جاهای حساس آنرا من یك نقطه گذاشتهام اگر حوصله داری همهاش را بخوان اگر حوصله نداری لااقل جاهای حساس آنرا بخوان آقا این واعظ بیانهایش خیلی حرفهای حسابی دارد برویم پای منبرش آقا این مقاله را بخوان آقا یك خانه هست خیلی فقیر است من تنهایی نمیتوانم به او كمك كنم بیائید با هم پنج شش نفر بشویم به ایشان كمك كنیم بیائید اینرا عروس كنیم بیائید اینرا داماد كنیم بیائید این بار را برداریم بیائید این مشكل را حل كنیم آنچه حق است سفارش كنید همدیگر را البته توی حق هم یك كسی میگوید به تو چه مگر فضولی تو چكارهای كه به من دعوت میكنی اصلا نمیخواهم گوش به حرف تو بدهم میگوید وقتی هم دعوت میكنی ممكن است چهار نفر توی ذوق تو بزنند میگوید « وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» ممكن است افرادی هم برخورد بكنند اما تو باید با صبر و مقاومت مقوا نیستی كه آب روی تو بریزند آب شوی(المؤمن كالجبل) حدیث داریم مؤمن مثل كوه است همان هم كه جسارت میكند برای تو حریم قائل است آدم وقتی روی قلـﺔ كوه هم میایستد با اینكه كوه زیر پایش است اما باز هم از او میترسد زیر پای من است اما باز هم از او میترسم آدمی كه حرف منطقی میزند آن كسی هم كه به او جسارت میكند با اینكه به او جسارت میكند پا روی او میگذارد پا روی حرف او میگذارد اما در عین حال هیبتش تحت تاثیر هیبت او است اگر بگویند آدم جگر دار كیه میگوید یكی فلانی است گوش به حرفش نمیدهدام او را بعنوان یك آدم منطقی و جگر دار قبول دارد گاهی ممكن است كه شاگرد درس معلم را یاد نگیرد اما معلم را بعنوان یك معلم پرمطالعه و تحصیل كرده میپذیرد میگوید این دانشمند است من بازیگوش هستم حرف حق بزنید اگر برای خدا قیام كنید همان كسی هم كه به شما دری وری میگوید. . . حدیث داریم اگر موعظه حسنه باشد و با سوز و محبت و اخلاص باشد حدیث داریم همان كسی هم كه ناراحت میشود و دری وری میگوید در آینده مرید او میشود ما داشتیم افرادی كه اول برخورد كردند بعد میآیند عذرخواهی میكنند میگویند آقا ما آنوقت جوان بودیم نفهمیدیم شما راه حق را برو و دیگران را دعوت كن. یكی از سفارشهای حق اینست سفارش به راهپیمایی است چون ماهواره راهپیمایی ایران را نشان میدهد و در طول سال دنیا از ما یاد میگیرد هم آنها كمك به فلسطین میكنند هم فلسطینیها دلگرم میشوند یكی از حقها همین حمایت از مستضعفین است حمایت از فلسطین است. خدایا تو را به حق محمد و آل محمد ما را از عمل كنندگان(ادع الی سبیل ربك) قرار بده(الهی آمین). كارهای ما را حكمت موعظـﺔ حسنه جدال احسن شیر ما را شیر قرآنی قرار بده(الهی آمین) خدایا تو را به حق محمد و آل محمد به ما توفیقی بده كه هر كس ما را موعظه كرد امام سجاد میفرماید خدایا به من حالتی بده كه هر كس من را ارشاد میكند من نگویم به تو چه یك روح متواضع به من بده كه حق را بپذیریم(الهی آمین). آنهایی كه گردن كلفتی میكنند در مقابل اسلام خدایا با قهر و غضب خودت اگر قابل نیستند اینها را به تواضع جبری بكشان(الهی آمین). والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1614