responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1635

موضوع: رحم و عاطفه و گذشت

تاريخ پخش: 70/01/04

بسم الله الرحمن الرحيم

1- صفات خوب كودكان

بحث رحم و عاطفه يك مسأله است كه تمام افراد جامعه بايد نسبت به هم داشته باشند. بين بچه‌ها زن‌ها و مردها و بودنش زندگى را گرم مى‌كند و نبودنش زندگى را سرد مى‌كند توى اين زمينه يك مقدارى از قرآن و حديث خدمتتان مى‌گويم. ايام عيد هم هست و ديد و بازديدها هم هست. گله‌ها و شكايت‌ها هست. افرادى هستند كه مدتها باهم قهرند. افرادى هستند كه از هم انتقام مى‌گيرند. مى‌گويد حالاكه او چنين كرد من هم چنان مى‌كنم. تحت عنوان اينكه من از حقم دفاع مى‌كنم و حقم را مى‌گيريم و خلاصه يك دندگى‌هايى مى‌شود و زندگى به صورت جهنم در مى‌آيد. هيچ گذشت نيست. قرآن مى‌فرمايد: مؤمن كيست؟ علامات مؤمن را كه مى‌فرمايد يكى از آن‌ها اينست (وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ) (شورى /37) مؤمن كسى است كه وقتى غضب مى‌كند غورتش مى‌دهد ديگه كينه‌اى ندارد.
چندتا چيز بچه‌ها دارند كه از بزرگترها بهتر است. از كمالاتى كه بچه‌ها دارند است كه وقتى قهر مى‌كنند فوراً با هم آشتى مى‌كنند يكى از كمالات ديگر اينكه بچه زود گريه مى‌كند ولى پدر و مادر سنگدل مى‌شوند و قصاوت قلب پيدا مى‌كنند دير گريه مى‌كنند. گريه چيز خوبى است. گريه چراغ عاطفه است. زود آشتى مى‌كند. روحش تاب ندار قضاوت بچه قضاوت دسته اول و طبيعى است. خورده حساب ندارد وقتى مى‌گريد اين خوب است خورده شيشه ندارد.

2- گذشت و بخشش در سيره معصومين

مؤمن وقتى عصبانى شد بايد كتمان كند. (لا تَثْريبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ) (يوسف /92) برادران يوسف آمدند گفتند داداش ما تو را توى چاه انداختيم. بعد منتها كشته نشدى. بعد هم يك عده عبور مى‌كردند سطل انداختند توى چاه آب بياورند تو به سطل چسبيدى آمدى بالا بعد به عنوان برده بردنت فروختنت از اين خونه به اون خونه بعد هم زندان چند نفر خواب ديدند و تو تعبير خواب كردى و تعبيرهايت هم جور درآمد و رفتند به شاه گفتند توى زندان يك نفر هست كه خواب را خوب تعبير مى‌كند و تو را بردند پهلوى شاه خواب شاه را تعبير كردى و بعد هم شاه بخاطر اين تو را نجات داد و كم كم حكومت را بدست گرفتى و كم كم شدى رئيس مملكت ولى بالاخره ماهمان برادرانى هستيم كه از روى حسادت تورا به چاه انداختيم ما را ببخشيد تا برادران يوسف به او گفتند ببخشيد. حضرت يوسف گفت (آيه قرآن است) «لا تَثْريبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ» بر شما امروز باكى نيست تا گفتند مارا ببخش بخشيدشان. حالا شما كدام هايتان اين طورى هستيد يعنى كسى بيايد شما را هول بدهد توى چاه بچه 13 ساله را پرت كنند توى چاه بعد بيايند بگويند معذرت مى‌خواهيم بعد بگويد طورى نيست بى خودى كه كسى يوسف نمى‌شود يك مردانگى هايى داشتند باز قرآن مى‌گويد امام سجاد(ع) نشسته بود كنيزى توى خانه بود توى دست كنيز ظرفى بود اين ظرف پرت شد خورد به پيشانى امام سجاد تا امام سجاد به او نگاه كرد كنيز شروع كرد به قرآن خواندن (وَ الْكاظِمينَ الْغَيْظَ) (آل‌عمران /134) يعنى اى امام سجاد غيظ تو را گرفته است اما خودت را نگهدار. گفت (وَ الْعافينَ عَنِ النَّاسِ) (آل‌عمران /134) فرمود عفوت كردم گفت (وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ) (آل‌عمران /134) خدا نيكو كاران را دوست دارد فرمود اصلاً تو آزادى برو نمى‌خواهد اينجا كار كنى.

3- كينه و دشمني را براي دوستان مصرف نكنيد

قرآن يك آيه‌اى دارد بياييد امسال عمل كنيم به اين آيه و با خدا معامله كنيم. مگه امام نفرمود كه من با خدا معامله مى‌كنم و اين جام زهر را مى‌نوشم امروز چهارم عيد است و ماه رمضان الآن از كى ناراحت هستى؟ همين الآن پاشو بهش تلفن كن. اصلاً برو پيش او. نخير من نمى‌روم و غرورم را نمى‌شكنم نه اين غرور نيست اين نفر است چون قرآن مى‌گويد (ادْفَعْ بِالَّتي‌ هِيَ أَحْسَنُ) (فصلت /34) به تو بدى كرده است تو بدى او را به يك كار احسن تلافي كن. او به تو فحش داد يك كيلو شيرينى بخر برو خانه‌اش و بهش هم نگو. به قرآن عمل كنيد خير مى‌بينيد (فَإِذَا الَّذي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميمٌ) (فصلت /34) اگر به قرآن عمل كردى اون كسى كه بين او وبين تو دشمنى است دسته گل ببريد محبت پيدا مى‌شود و دوستى دائمى پيدا مى‌شود تعجب است كسى پول مى‌دهد و برده مى‌خرد ولى شما پول نمى‌دهى آزادى بخرى كسى اگر توانست با بريز و بپاش افرادى را شكار كند اين هنر اوست امام باقر(ع) فرمود: مؤمن در محبت و عاطفه و رحمت مثل يك بدن است. قرآن مى‌گويد نارحتى نسبت به كفار داشته باشيد (أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّار) (فتح /29) تو اگر خشن هستى خشونت تو نسبت به كفار باشد. (رُحَماءُ بَيْنَهُمْ) (فتح /29) ديشب يك نفر با من مشورت كرد كه دختر فلان را بگيرم گفتم نه. پدر اين دختر هجده سال است كه با پدرزنش قهر است و همديگر را نديدند. اين ديگه خيلى قصاوت قلب مى‌خواهد اگر پدرزن آدم يزيد هم باشد نبايد اين طورش كند. نه من حرفم يكى است. خوب كوه هيماليا هم يكى است. خوب مگه اين شرف است كه حرف كسى يكى بود.

4- به ديگران رحم كنيد تا خدا به شما رحم كند

قرآن مى‌گويد برادر به برادرش گفت (لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَني‌) (مائده /28) اگر دستت را دراز كنى «لِتَقْتُلَني‌» حضرت آدم دو پسر داشت هابيل و قابيل يكى از اين پسرها گقت مى‌كشمت اون يكى گفت تو اگر مرا بكشى من تو را نمى‌كشم (وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ) (بلد /17) گاهى عروس ناراحت مى‌شود و مى‌رود خانه مادرش مادر عوض اينكه بگويد مادرجان مرد است خسته بود حالايك كلمه گفته زندگى فرداتان را تلخ نكنيد مى‌گويند حالا كه اين طور شد اين قدر اينجا بشين تا خودش بيايد و ببردت مادر داماد هم مى‌گويد نرو دنبالش خودشان بايد بياورندش خلاصه يك جنگ و كودتايى مى‌شود كه… قرآن مى‌گويد به رحمت سفارش كنيد. جالب اين است بعضى از اين زن‌ها هم چادر سياه هستند و سالى چند ليتر براى امام حسين گريه مى‌كنند اما در عروس و دامادى آنقدر شيطنت و حرامزادگى مى‌كنند كه آتش به پا مى‌شود پيامبر فرمود: «الْمُؤْمِنُ مَأْلُوفٌ وَ لَا خَيْرَ فِيمَنْ ْلَفُ وَ لَا يُؤْلَفُ» (مجموعة ورام/ج‌2/ص‌25) خير نمى‌بينيد آدم‌هايى كه نه گرم مى‌گيرند با آدم و نه دوست دارند آدم با آن‌ها گرم بگيرد.
پاكستانى‌ها و هندوستانى‌ها حركت‌هاى خوبى مى‌كنند وقتى كه پاى منبر هستند سخنران كه حرف‌هاى خوبى بزند پا مى‌شوند و تشويق مى‌كنند. شما مى‌توانيد شب به شب وادار كنيد واعظ بهتر حرف بزند مى‌توانيد وادار كنيد اين بحث را تكرار كند يك مقدار با هم بيشتر بجوشيم به صحبت‌ها بيشتر حساسيت نشان بدهيد همين طور خشك وبى احساس پاى منبر من نشينيد. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَحِيمٌ يُحِبُّ كُلَّ رَحِيمٍ» (وسائل‌الشيعة/ج‌12/ص‌216) خدا خودش رحيم است آدم‌هاى رحيم را دوست دارد اميرالمؤمنين فرمود: «ارْحَمْ تُرْحَمْ» (أمالى صدوق/ص‌209) تو اگر رحم كنى به ديگران خودت هم مورد رحم قرار مى‌گيرى آقا ساعت ادارى تمام شده است فردا بياييد آقا جان من از روستا آمده‌ام سي تومان پول تاكسى داده‌ام تا اينجا آمده‌ام شما دو دقيقه ديگر بايست نخير ساعت ادارى تمام شده است شما بيشتر مزاحم نشويد. اين آقايى كه اين قدر خشن است. خداوند آنقدر چوب لاى چرخش مى‌گذارد. خدا مى‌داند اگر كارمندهاى اداره ما تصميم داشته باشند كار مردم را راه بياندازند همه كارهايى كه يك ماه دوندگى دارد يك روزه حل مى‌شود. من توى يك اداره بودم يك ميز بود. گفتيم اين مزاحم است. اين را بكشيم كنار گفتند آقا بنويسيد به روابط عمومى روابط عمومى مى‌نويسد به انبار دارى انباردارى مى‌نويسد به حمل و نقل. حمل و نقل ساعت مى‌زند مى‌آيد ميز را برمى‌دارد من هم عبايم را گذاشتم كنار و رفتم ميز را حل دادم. گفتم همين! يعنى يك ميز را از اين طرف سالن بكشيم آن طرف سالن اينقدر دنگ و فنگ دارد. امام صادق فرمود: دوتا مسلمان كه به هم مى‌رسند هر كدام كه بيشتر اون يكى را دوست داشته باشد با فضيلتترين آن‌هاست.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «رَأْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الدِّينِ التَّوَدُّدُ إِلَى النَّاسِ وَ اصْطِنَاعُ الْخَيْرِ إِلَى كُلِّ أَحَدٍ بَرٍّ وَ فَاجِرٍ» (عيون‌أخبارالرضا/ج‌2/ص‌35) حضرت فرمود: علاقه به مردم و خير به مردم رأس دين است اگر خواستيد خدا رحمت كند بايد شما رحم كنيد تا خدا رحمت كند. حديث: «عجبت لمن يرجو رحمة من فوقه كيف لا يرحم من دونه» (غررالحكم/ص‌449) تعجب مى‌كنم مى‌خواهد خدا رحمش كند اما اين توجه به زيردستش نمى‌كند.
طرف از خدا مى‌خواهد كه يك خانه به او بدهد اين شخص از خدا يك خانه چند ميليونى مى‌خواهد اما وقتى همسايه‌اش مى‌آيد مى‌گويد زنم حامله است ماشينت را چند دقيقه غرض بده تا به بيمارستان برسانم مى‌گويى ماشين خراب است. خدا هم خانه به او نمى‌دهد. چطور مى‌خواهد رحم خدا را بخودش جذب كند ولى خودش به همسايه رحمى نمى‌كند. حديث داريم كه حتى اگر به يك گنجشك مرده رحم كنى خداوند در روز قيامت به تو رحم مى‌كند. قرآن مى‌فرمايد: (وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ) (نور /22) مگر نه كه تا شب قدر پيش مى‌آيد مى‌گويى العفو العفو در حالى كه يك ميليون گناه كرده‌اى ولى خودت از دوتا گناه ديگران نمى‌گذرى. «أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ» نمى‌خواهيد خداببخشدت (وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ) (تغابن /14) اگر عفو كردى و لغزش را نديدى و عيب‌ها را سر پوشاندى پس خدا هم غفور است و بخشنده اگر نبخشى خدا هم تو را نمى‌بخشد.

5- رحم نسبت به مستضعفين

قرآن يك آيه دارد مى‌گويد (وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في‌ سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ) (نساء /75) چرا مستضعفين كه ناله مى‌كنند به فريادشان نمى‌رسيد. در جنگ لشكر معاويه كه با على(ع) جنگ مى‌كردند گاهى آب را قطع مى‌كردند اما گاهى كه آب دست على(ع) مى‌افتاد مى‌گفت آب را قطع نكنيد حتى اونى كه دارد فرار مى‌كند كارى به او نداشته باشيد تير به پشت كمرش نزنيد. درختش را قطع نكنيد آب آشاميدنى‌شان قطع نكنيد كشاورزى‌شان را خراب نكنيد. اگر كسى صبح بى خيال باشد بقول امام ره مى‌فرمود مرفهين بى درد قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ» (كافي/ج‌2/ص‌163) يعنى بايد همت كنيد. حديث مى‌گويد نسبت به مشكلات مردم همت كنيد نه اينكه پنج ريال بياندازى به كميته امداد اين پنج ريال توى قلك انداختن اين اهتمام نيست اين فقط رفع بلا مى‌كند كه شما خاكى نشويد آدم روى گونى مى‌نشيند فوقش اينست كه خاكى نشود، اين صدقه‌هايى كه شما مى‌دهيد اين صدقه‌ها گويى است يعنى رفع بلاست اما هيچ وقت شما را رشد نمى‌دهد. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «مَا آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ مَنْ بَاتَ شَبْعَاناً [شَبْعَانَ‌] وَ جَارُهُ جَائِعٌ» (وسائل‌الشيعه/ج‌17/ص‌209) ايمان ندارد كسى كه شكمش سير باشد و همسايه‌اش گرسنه باشد. خدا مى‌داند چقدر اثر مى‌كند بچه‌هاى شما شيك پوش مى‌روند توى كوچه بچه‌هاى فقير كه لباس ندارند اين بچه وقتى نگاه مى‌كند مى‌بيند لباس‌هايش كهنه است، مى‌گويد مامان ببين لباس‌هاى من كهنه است و لباس‌هاى او نو است چقدر مى‌سوزد؟ به قدرى پدر و مادرها خجالت مى‌كشند گاهى بچه‌ها چنان حرف مى‌زنند كه پدر و مادر آب مى‌شوند از خجالت (أَ رَأَيْتَ الَّذي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ) (ماعون /1) ديدى كسى كه روز قيامت را قبول ندارد به فقرا نمى‌دهد يتيم را طرد مى‌كند و آخرش هم مى‌گويد (وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ) (ماعون /7) پدر ما را خدا رحمتشان كند اين‌ها درخت توت مى‌كاشتند كنار جاده تا مردم بروند بخورند و دعا كنند. توى مساجد درخت توت مى‌كاشتند كه بچه‌ها بيايند توتش را بخورند و پايشان به مسجد باز شود.

6- شيوه جذب مردم به مسجد

عربستان يك حركتى كرده با همه خباثت‌هايى كه دارند اما گاهى يك كار خوبش را بايد بگويد اخيراً سياست مسجد سازى آنجا طورى است كه مسجدهارا كرسى مى‌سازند يعنى هرجا مى‌خواهد مسجد بسازد زير مسجد يك پاساژ مى‌سازد. پشت بام اين مغازه‌ها مسجد مى‌شود و شرط هم مى‌كند كه اين‌ها بايد بيايند و آنجا نماز بخوانند يعنى هم يك درآمدى براى مسجد است و هم بالاخره اگر كسى هم توى مسجد نيايد، اين‌ كاسب‌ها هم كه بيايند 60 و70 نفر مى‌شود. آن وقت ما مسجد را نبش خيابان مى‌سازيم آن وقت مى‌گوييم دوهزار تومان پول گازش را بده قالى نداريم ظرف نداريم اداره اوقاف ما و شهردارى ما خوب است كه هرجا كه مسجد مى‌خواهند بسازند زير آن را پاساژى بزنند كه يك منبع درآمدى براى مسجد باشد كه يك موقع خواست به بيمارى يا مدرسه‌اى كمك كند كشكول گدايى دست نگيرد.
خدايا رحم و عاطفه را در فردفرد ما روز به روز زيادتر بفرما.
رهبر ما ناموس ما مرز حفظ بفرما.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1635
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست