responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1701
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

خدایا بر زبان ما حق جاری كن و بر دل ما تقوی بحث هایمان را ذخیره تعلیم و تربیت ما در عصرها و نسل‌ها و ذخیره قبر و قیامت قرار بده.
بحث را بینندگان عزیز در بیست و هشتم صفر رحلت جانگداز پیغمبر اسلام شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) این بحث را در این ایام می‌بینند ما یك مقداری برای اینكه بیشتر با پیغمبر آشنا بشویم ببینیم پیغمبر چقدر سختی كشیده است. گاهی آدم می‌آید توی خانه لباسهایش شسته توجه ندارد اما یكوقت می‌آید خانه می‌بیند این مادر تمام لباسها را شسته روی بند است نگاه می‌كند همه بندها پر از لباس است می‌گوید مادر دست شما درد نكند وقتی لباسها پهن است زحمت مادر پیداست اما وقتی شسته و تا كرده و داخل كمد گذاشته است زحمت‌های مادر پیدا نیست من می‌خواهم زحمت‌های پیغمبر یك ذره‌اش یك ذره زحمت‌ها را پهن كنم تا ببینید چقدر زجر كشیدند كه وقتی ما صلوات می‌فرستیم با جان و دل بگوئیم اللهم صل علی محمد و آل محمد ما وقتی می‌گوئیم اللهم كن لولیك فی هذه. . . . اما اگر بدانیم كه حدیث داریم حضرت مهدی(علیه السلام) فرمود من روزی صدبار به شما دعا می‌كنم عجب ما یك دعا گو داریم بنام حضرت مهدی ما اگر بدانیم كه خدا می‌گوید من یاد تو هستم فقط یك الله اكبر بگو من یاد تو هستم آنوقت الله اكبر تو برای من اثری ندارد تو یاد من باشی چیزی به من اضافه نمی‌شود (;فَاذْكُرُونِی أَذْكُرْكُمْ) (البقرة/152) تو یاد من باشی من یاد تو هستم مثلاً شما زنگ بزنی به رهبر انقلاب تلفن شما به رهبری چیزی اضافه نمی‌كند اما اگر بدانی كه او گوشی را برمی دارد خودش با شما صحبت می‌كند می‌گویی واقعاً خودش گوشی را برمی دارد پس بده من یك زنگ به او بزنم اگر بدانی كه خودش گوشی را برمی دارد حتماً دلت می‌خواهد با او صحبت كنی خدا می‌گوید بابا خودم گوشی را برمی دارم تو با من حرف بزن من با تو حرف می‌زنم تو یاد من باش من یاد تو هستم نمی‌دانم آنهایی كه راجع به نماز سرسنگین هستند چه خیری از دستشان در می‌رود گفتگوی با خدا را از دست می‌دهند حیف است. حالا من یك خرده از زحمت‌های پیغمبر را برای شما باز كنم چون بحث رحلت پیغمبر است.
نگاهی كوتاه به رنج‌ها و شكنجه‌ها و تهمت‌های انبیاء بخصوص پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم) اول یك چیزی را برایتان بگویم بعضی توی كتابهایشان می‌نویسند پیغمبر(ص) یعنی(صلی الله علیه و آله) چرا می‌نویسید(ص) حدیث داریم هر كس بنویسد(صلی الله علیه و آله) هر كس بنویسد تا مادامی كه این خط روی كاغذ هست برای او ثواب می‌نویسند برای نویسنده‌اش، چرا می‌نویسی(ص) برای صرفه جویی است؟ كل عمر ما تلف شد صرفه جویی نكردیم حالا سر(ص) كه رسیدیم می‌خواهیم صرفه جویی كنیم این صرفه جویی نكنید.
پیغمبر ما هم گرفتار اعمال، رفتار، گفتار، از نظر گفتار چه گفتارها، چه رفتارها، چه توطئه‌ها، اما گفتارها یكی از حرفهایشان این بود كه به انبیاء می‌گفتند برو بابا اینهایی كه دور شما هستند (;أَرَاذِلُنَا) (هود/27) ما توی فارسی هم می‌گوئیم فلانی جزو اراذل و اوباش است اراذل یعنی آدمهای رذل آدمهای حسابی كه دور تو نیست اراذل هستند به یكی از پیغمبرها می‌گفتند (;وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِینَا ضَعِیفًا) (هود/91) تو آدم ضعیفی هستی تو كسی نیستی من از آیه قرآن آن كلمه‌ای را می‌نویسم كه فارسی زبانها هم معنایش را بدانند مثلاً ضعیف را می‌دانید می‌گویند فلانی آدم ضعیفی است به پیغمبر می‌گفتند تو قدرتی نداری یك آدم ضعیفی هستی اینهایی كه دور تو هستند یك آدمهای اراذل هستند بحث امشب سی چهل تا آیه قرآن است منتهی خدا لطف كند این آیات را توی ده دقیقه بگوئیم به جوری كه افرادی كه سه كلاس درس خوانده‌اند بفهند استاد دانشگاه هم استفاده كند بچه كوچولو هم استفاده كند ولذا از آیه قرآن یك كلمه‌اش را می‌نویسم (;إِنَّا لَنَرَاكَ فِی سَفَاهَةٍ) (الأعراف/66) سفاهه یعنی سفیه، خل هستی، (;إِنَّا لَنَرَاكَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ) (الأعراف/60) ضلال همان كه می‌گوئیم ضالین، ضلال یعنی تو گمراه هستی. دیگر چه می‌گفتند؟ می‌گفتند تو شاعر هستی حرفهایت شعر است تو ساحر هستی تو سحر می‌كنی مجنون هستی یعنی دیوانه هستی نعوذبالله كاهن هستی كاهن یعنی كسی كه كف دست می‌بیند یا پیشگوئی می‌كند كه آینده چی می‌شود گفتارها.
تهمت‌ها: فرعون می‌گفت به مردم می‌گفت (;یُرِیدَانِ أَنْ یُخْرِجَاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِمَا وَیَذْهَبَا بِطَرِیقَتِكُمْ الْمُثْلَى) (طه/63) می‌گفت موسی كه آمده است آمده زمین هایتان را بگیرد یعنی می‌خواهد شما را از زمین هایتان اخراج كند می‌خواهد زمین هایتان را بگیرد یك آیه دیگر داریم كه می‌گوید (;وَیَذْهَبَا بِطَرِیقَتِكُمْ الْمُثْلَى) (طه/63) موسی و هارون آمده‌اند راه شما را منحرف كنند (;جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ) (نوح/7) پیغمبرها كه حرف می‌زدند همچین می‌كردند یعنی دو تا انگشت هایشان را می‌گذاشتند توی گوش‌شان كه صدای پیغمبر را نشنوند. به طرفدارهایش متلك می‌گفتند (;إِنَّ الَّذِینَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنْ الَّذِینَ آمَنُوا یَضْحَكُونَ) (المطففین/29) خنده، عربی‌اش می‌شود ضحك، یعنی مجرمون می‌خندند یعنی نوجوانی كه می‌گوید یاالله، مثلاً می‌خواهد وارد خانه شود می‌بیند چهارده سالش است بالغ است این هنوز دختر عمه هایش و دختر خاله هایش فكر می‌كنند این بچه است رو نمی‌گیرند می‌گوید یاالله دختره می‌گوید اِه! مرد شده؟ ! اصلاً می‌خندد چرا این می‌گوید یاالله این خنده ندارد گاهی وقتها شما خواسته باشی دین داری كنی به تو می‌خندند مواظب باش بخاطر خنده دین‌ات را از دست نده بگذار بخندند یك زمانی هم شما خواهید خندید قرآن می‌گوید این خنده‌ها خنده دارد «یَضْحَكُونَ» (;یَتَغَامَزُونَ) (المطففین/30) غمزه می‌آیند چشمك می‌زنند دارد نماز می‌خواند شیخ شده، (;فَكِهِینَ) (المطففین/31) جوك می‌گویند پشت سر آدم (;لَضَالُّونَ) (القلم/26) نسبت انحراف می‌دهند می‌گوید چهار تا متلك را گوش بده آقایی كه بخاطر تحصیل‌ات سر به سرت گذاشتند همه رفتند بازی كردند تو درس خواندی آن زمانی كه تو قبول شوی آنها رد شوند و رفوزه شوند و مردود شوند آنوقت تو به آنها خواهی خندید (;فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْ الْكُفَّارِ یَضْحَكُونَ) (المطففین/34) امروز تو به او خندیدی یك زمانی هم. . . كارهایی كه كردند را برایتان بخوانم، اما رفتارها، مسجد ضرار، برای اینكه مسجد پیغمبر را بشكنند رفتند در یك محله‌ای دیگر مسجدی ساختند به پیغمبر گفتند بیا افتتاح كن حضرت در آستانه جنگ تبوك بود فرمود فعلاً وقت ندارم بروم جنگ و برگردم برنامه شما روشن می‌شود كه چی است رفتند گفتند آقا بیائید یك نماز مسجد ما بخوانید چون می‌خواستند با نماز خواندن مسجدشان قانونی بشود بگویند بله مسجد است پیغمبر هم اینجا نماز خوانده است آنوقت آیه نازل شد «وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ التوبة/107 این مسجد برای ضرر است این می‌خواهند یك جنایاتی بكنند مسجد سرپوش است با این مسجد می‌خواهند بین مومنین تفرقه بیندازند یعنی این كمین گاه دشمنان خارجی است توی جمهوری اسلامی الحمدلله مسجد ضرار و كفر و كمین گاه خارجی نیست اما با كمال تاسف بعضی مسجدها تفرقه بین مومنین هست یعنی این مسجد یك گروهی می‌روند آن مسجد گروهی دیگر می‌روند اگر همچین مسجدی پیدا كردید این مسجد یك چهارم مسجد ضرار است چون مسجد ضرار تیر چهار شعبه بود مسجد باید یك جوری باشد كه حتی ابن ملجم هم آمد توی مسجد كسی سیاه سیاه به او نگاه نكند در مسجد باید روی همه باز باشد حالا یك كسی دفعه اولش است آمده مسجد می‌گویند امشب سینما تعطیل است آمده مسجد! خوب بله سینما تعطیل است آمده‌ام مسجد می‌خواهی چه كنی؟ مسخره نكنیم یك كسی را كه تازه آمده به مسجد، اگر مسجد را جوری كنیم كه یك عده بیایند و یك عده نیایند این مسجد یك چهارم مسجد ضرار است مسجد ضرار ضرر داشت كمین گاه دشمنان خارجی هم بود سر پوش بود تفرقه بین مومنین هم بود آن سه تا به لطف خدا نیست این چهارمی هم به لطف خدا پیدا نشود نمی‌گویم این چهارمی پیدا می‌شود ولی نگرانی هست كه. . . (عزادارها هم همینطور است بد نیست یك خاطره بگویم قم یك بزرگواری را دیدم از در مسجد رد شد داشتند اذان می‌گفتند مسجد یك روحانی خوبی داشت نه حالا آیت الله العظمی ولی عالم خوبی داشت ما هم می‌رفتیم ما دیدیم یك آقا از در مسجد رد شد گفتیم آقا بیا آقای اینجا را قبول نداری؟ گفت چرا آقای خوبی است ولی من می‌روم آن مسجدی كه آقایش مهمتر است گفتم همین كه از در مسجد رد می‌شوی همین احتمال نمی‌دهی كه استخفاف بشود چون امام صادق(علیه السلام) فرمود ما شفاعت كسی را نمی‌كنیم كه(استخف بالصلاه) شما بالاخره من نمره‌ام دوازده است پیش نماز یك مسجد هستم شما از در مسجد رد می‌شوی می‌روی مسجدی كه پیش نماز نمره‌اش چهارده است درست است آن آقا دو نمره بالاتر است ولی رد شدن از در این مسجد سبك كردن است ما اگر توی مسجد نماز جماعت است و شما بیائی نماز فرادی بخوانی اگر این نماز فرادی ضربه بزند به جامعه اسلامی نماز شما باطل است باید یك كاری كنیم كه. . . ما هر جا انحراف دیدیم باید سعی كنیم ببینیم مقصر كی است یك خاطره برایتان بگویم به شرطی كه صلوات بفرستید و زیادی گوش بدهید.
خداوند به حضرت موسی گفت می‌خواهم كتاب تورات به شما بدهم باید سی شب بیائی در كوه طور عبادت كنی تا روحت آماده بشود كتاب آسمانی را دریافت كنی سی شب رفت توی این سی شب چهل شب توی این ده روز كه تمدید شد هنرمند مجسمه سازی طلاها را گرفت یك مجسمه گوساله‌ای درست كرد و جوری هم درست كرد كه باد كه به آن می‌خورد صدا می‌كرد یك عده هم گفتند این خداست چون صدا می‌كند موسی وقتی برگشت دید مردم بجای خدا پرست گوساله پرست شده‌اند خوب اگر جامعه گوساله پرست شد باید یقیه كی را گرفت قرآن می‌فرماید موسی یقیه برادرش را گرفت (;وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ) (الأعراف/150) زلف‌های برادرش را گرفت و كشید این معلوم می‌شود كه هارون زلف هم داشته است چون كله بی مو را نمی‌شود كشید مگر اینكه بگوئیم كله‌اش را گرفت و اینطوری كشید كه این هم خلاف ظاهر است آدم وقتی می‌خواهد كله كسی را بكشد موهای اینجایش را می‌كشد از این چی می‌فهمیم من نمی‌دانم امشب مسئولین سازمان تبلیغات دفتر تبلیغات روحانیون سازمان ارشاد آموزش و پرورش و دانشگاه روزنامه‌ها هر كس مسئول فرهنگی است گوش بدهد و هر كس گوش نیست یاد بگیرد برایش بگوید اگر دیدید جامعه دارد منحرف می‌شود باید یقه‌ی مسئولین فرهنگی را گرفت «وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ» یعنی وقتی دید مردم منحرف شده‌اند آمد یقه‌ی مسئولین فرهنگی را گرفت موسی یقه هارون را گرفت هارون پیغمبر بزرگواری بود سه سال از موسی سن‌اش بیشتر بود برادرش بزرگ‌اش هم بود اما چون مسئول. . . . من اعتقادم این است كه هر طلبه‌ای توی هر محله‌ای با بچه‌های محله رفیق بشود همراهشان برود سینه بزند بسیاری از انحرافات كم می‌شود بگوید داداش من می‌آیم تو عزاداری كن كمك‌تان هم می‌كنم این شعر را هم نخوانید ما وقتی می‌رویم روضه همه حجت الاسلام‌ها توی یك خانه روضه می‌خوانند جوانها هم با هم جای دیگر وقتی جوان از روحانی جدا شد. . . نخ و سوزن وقتی از هم جدا شد دیگر معلوم نیست چه میشود اگر بناست شعرها پرمعنا باشد و حرفها آبكی نباشد باید ما هم با آنها باشیم چون مردمی كه عاشق امام حسین(علیه السلام) هستند اینها بالاخره وام دار هستند مرید هستند روی عشق‌شان یك كاری می‌كنند حالا ممكن است اشتباه كنند این خیلی راحت می‌شود درست كرد.
خوب چی گفتیم؟ آقایانی كه دیر آمده‌اند پای تلویزیون چون بحث در آستانه‌ی رحلت است گفتیم رنج‌ها و شكنجه‌ها وتهمت‌ها را ببینیم به یارانشان می‌گفتند اینها اراذل هستند به خودشان می‌گفتند اینها آدم ضعیفی هستند خل هستی گمراه هستی شاعر هستی مجنون هستی كاهن هستی یعنی پیشگو هستی، رفتارشان، مسجد ضرار می‌سازند، حالا اگر مسجد ضرار بود چی؟ ما داشتیم بعضی‌ها وصیت كردند جنازه‌شان جنازه خطرناكی شد گفت من اگر مردم راضی نیستم فلان خط سیاسی بیاید تشیع جنازه من حالا در یك شهری دو جناح سیاسی بودند این جزو یكی از جناح‌ها بود وصیت كرد كه اگر من جبهه شهید شدم جناح مخالف تشیع جنازه من نیاید با مردنش فتنه را زیاد می‌كند از آنطرف ضد آنرا هم داشتیم كه اگر من توی جبهه شهید شدم جنازه من را به شرطی دفن كنید كه جناحهای مخالف تشیع جنازه من بیایند یعنی یكی با مرده‌اش مردم را با هم جوش می‌دهد یكی با مرده‌اش. . . وصیت كردن عقل می‌خواهد گاهی وقتها یك كسی یك وصیتی می‌كند اصلاً یك فرهنگی را عوض می‌كند این خیلی مهم است اصلاً وصیت نمی‌كند كه كجا من را خاك كنید من سراغ دارم در یكی از شهرهای آذریایجان شرقی وسط یك شهر یك جایی بود همه مردم زباله هایشان را می‌بردند آنجا هر چی تابلو زدند كه بابا اینجا مركز زندگی است آن زمان زباله را می‌ریختند الان زباله‌ها را توی كیسه می‌ریزند آن موقع تپه بزرگی از زباله و بوی تعفن هر چی تابلو زدند فایده‌ای نداشت آیت الله شهر كه مرد وصیت كرد من را محل این زباله‌ها دفن كنید گفتند زشت است گفت نه من با سخنرانی نتوانستم مردم را اصلاح كنم اینها هم زباله را برداشتند و آیت الله را وسط زباله‌ها دفن كردند شستند بعد هم مرمر كردند یك مسجدی شد كنارش هم قبر آقا گاهی وقتها با وصیتش می‌تواند به نفع بهداشت و محیط زیست كار بكند عقل می‌خواهد درس خواندن عقل می‌خواهد وصیت عقل می‌خواهد رفیق گرفتن عقل می‌خواهد ازدواج عقل می‌خواهد همینطور توی پارك می‌رود همسر پیدا می‌كند انتخاب پاركی می‌شود پوكی باید دید بابا این دختر نان كی را خورده است پسر لقمه‌ی كی را خورده است اصلاً لقمه حلال خورده است یا لقمه حرام نسب‌اش چیه؟ اگر نماز نمی‌خواند با او رفیق نشو كسی كه لطف خدا را نادیده می‌گیرد تو هم به او خدمت كنی لطف تو را هم نادیده می‌گیرد كسی كه برای خدا ارزش قائل نیست برای تو هم ارزش قائل نخواهد شد كسی كه برای پدر و مادرش ارزش قائل نیست برای تو هم ارزش قائل نخواهد شد یك خورده. . .)
كارهایی كه می‌كنند (;وَقَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ) (التوبة/48) وارونه نشان دادن، مسجد ضرار، تحلیل واژگون، یعنی حوادث را قرآن می‌فرماید می‌آیند جور دیگری می‌گویند یعنی سیاه نمایی می‌كنند بزرگ را كوچك می‌كنند كوچك را بزرگ می‌كنند آقا یك چیز برایتان بگویم بعضی چهره‌ها را به قدری برای آدم بد معرفی می‌كنندكه آدم فكر می‌كند این شمر است حضرت عباسی من خودم از بعضی‌ها اینقدر بد گفته بودند از آنها وحشت كرده بودم در یك سفری تصادفاً با هم بودیم دیدیم عجب این آدم خوبی است منتهی جور دیگری برای آدم. . . بعضی آدمها را آدم فكر می‌كند اینها سلمان فارسی هستند وقتی. . . . به او می‌دهی همه را می‌دهد به رفیق‌های خودش رئیس زمین می‌شود همه زمین‌ها را می‌دهد به رفیق‌های خودش پول می‌دهی همه را می‌دهد به رفیق‌های خودش یعنی خیلی‌ها كه آدم فكر می‌كند آدم سلمان است آن خبرها نیست خیلی‌ها هم كه فكر می‌كنی بد هستند آن خبرها نیست باید مردم را ساعت به ساعت دید این امروز خوب است فردا نمی‌دانم چی می‌شود این كارش خوب است كار دیگرش ممكن است بد باشد هم باید در امتحان افرادی. . . در نمره دادن چند تا چیز را باید در نظر گرفت یك هر فرد برای خودش نه اینكه بگوئی پسر كی است ممكن است باباش آدم خوبی است. . . این هم برای هر زمان ممكن است این برای این زمان خوب باشد برای زمان دیگر خوب نباشد برای هر كار ممكن است این آدم خوبی است به درد رئیس جمهوری و به درد نمایندگی مجلس نمی‌خورد پس اگر خواستیم نمره بدهیم هر فردی را به خودش نمره بدهیم نه بستگان وگرنه اگر خواسته باشیم به بستگان نمره بدهیم پیغمبر هم نمره نمی‌آورد چون عمویش ابولهب است چكار به بستگانش داری، اگر خواسته باشی برای هر زمانی. . . ممكن است یك زمان خوب باشد یعنی پوستین برای سردسیر قیمتی است ولی برای بندرعباس یك قران ارزش ندارد چه زمانی. . . برای هر كاری، ممكن است این تنور تافتون خوب می‌پزد اما بربری نمی‌تواند بپزد بنابراین نمی‌توانیم بگوئیم چون آدم خوبی است به او رأی دادیم. . . یكی از علمای اصفهان رفت حمام حاج آقا رحیم ارباب بود خدا رحمتش كند این دلاكی كه آمد كیسه‌اش را بكشد آدم بی حالی بود اصلاً حال نداشت كیسه بكشد صاحب حمام گفت حضرت آیت الله این كسی كه كیسه شما را می‌كشد نماز شب‌اش ترك نمی‌شود گفت من نماز شب خوان نمی‌خواهم من دلاك می‌خواهم این هم حال ندارد ما فكر می‌كنیم چون نماز شب می‌خواند دلاكی‌اش هم خوب است هر كسی برای یك كاری خوب است پس هر فردی كاری به بستگانش نداشته باشیم بله لقمه حلال حسابش جداست، در هر سنی اینها را باید حساب كنیم، تحلیل‌های واژگونه می‌كنند افراد خوبی را بد جلوه می‌دهند بد را خوب جلوه می‌دهند. حالا اینها دیگر مال منافقین است مال كفار را بگوئیم.
قرآن را می‌گویند اینها خواب‌های پریشان هستند «أَحْلَامَهُمْ» یا می‌گویند (;أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ) (الأنعام/25) اینها افسانه‌های گذشته‌ها است یا می‌گویند «مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا» الأحزاب/12اینها جز حرفهای دهان پر كن و. . . به ما نمی‌گویند یا می‌گویند (;وَأَعَانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ) (الفرقان/4) این پیغمبر را یك گروهی دارند به او كمك می‌كنند حرفها مال خودش نیست یك قومی پشت پرده دارند به او كمك می‌كنند یا می‌گویند (;لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ) (الأنفال/31) اگر بخواهیم ما هم می‌توانیم مثل قرآن بیاوریم كاری نكرده‌اند گاهی می‌گویند (;فَلَوْلَا أُلْقِیَ عَلَیْهِ أَسْوِرَةٌ) (الزخرف/53) این اگر پیغمبر است چرا وضع مالی‌اش خوب نیست چرا باغ ندارد (;یَأْكُلُ الطَّعَامَ) (الفرقان/7) اگر پیغمبر است چرا غذا می‌خورد چه زجرهایی پیغمبر كشیدند همه زجرها یك سو یك زجر هم كشیدند ابن عباس خیلی گریه كرد بعضی پیغمبرها دشمن‌شان توی خانه‌شان بودند حضرت لوط یك زن بد داشت حضرت نوح یك زن بد داشت قرآن می‌فرماید اینها دو زن بد داشتند امام حسن(علیه السلام) همسرش او را شهید كرد پیغمبر خیلی اذیت شد پیغمبر همه اعضایش معصوم بود چشم پیغمبر معصوم بود روح پیغمبر معصوم بود زبان پیغمبر معصوم بود همه‌اش هم قرآن داریم اما چشم پیغمبر معصوم بود قرآن می‌فرماید (;مَا زَاغَ الْبَصَرُ) (النجم/17) یعنی چشم پیغمبر كج ندید روح پیغمبر معصوم بود قرآن می‌فرماید (;مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ) (النجم/11) یعنی قلب پیغمبر دروغ نمی‌گوید زبان پیغمبر معصوم بود قرآن می‌فرماید (;وَمَا یَنْطِقُ عَنْ الْهَوَى) (النجم/3) یعنی از روی هوی و هوس حرف نمی‌زند پیغمبر معصوم بود آنوقت می‌خواست از دنیا بود یك جوان هجده ساله را فرمانده كرد بنام اسامه به همه گفت بروید جبهه از اسامه اطاعت كنید بعد هم فرمود(لعن الله من تخلف عن جیش اسامه) خدا لعنت هر كس رهبری اسامه را بپذیرد و در لشگر شركت نكند یك عده گفتند ما نگران هستیم برویم جبهه پیغمبر از دنیا برود پُست را علی بن ابی طالب بگیرد فرمود یك چیزی بیاورید من بنویسم زیادی گوش بدهید فرمود قلم و دفتر بیاورید یك چیزی بنویسم كه(لن تضلوا) هرگز گمراه نشوید آنوقت یك نفر آنجا نشسته بود ما می‌دانیم آن یك نفر كی است گفت قلم و كاغذ ندهید(ان الرجل لیهجر) با اینكه قرآن می‌فرماید نطق پیغمبر روی هوی و هوس نیست یعنی بزرگترین جسارتها را در آستانه رحلت به او كردند.
صاحب المراجعات می‌گوید قلم و كاغذ نیاوردند گفتند نعوذبالله پیغمبر چرت و پرت می‌گوید اما می‌دانم آن چی است من خط ننوشته را می‌خوانم می‌گوید. . . الان كامپیوتر آمده است دكمه(لن تضلوا) را بزن هر جا پیغمبر فرمود(لن تضلوا) اگر می‌خواهید هرگز گمراه نشوید قرآن و اهل بیت اگر هر دو را داشته باشید گمراه نمی‌شوید اینجا گفت قلم وكاغذ بیاورید كه(لن تضلوا) ما می‌فهمیم چون باقی جاها گفت(لن تضلوا) یعنی قرآن و اهل بیت، اگر دست شما به اهل بیت و قرآن باشید گمراه نمی‌شوید اینجا هم گرچه قلم و كاغذ نیاوردند و ننوشتند و به او هم جسارت كردند اما چون گفت(لن تضلوا) از باقی جاهایی كه فرمود(لن تضلوا) اینجا هم می‌فهمیم كه می‌خواست بنویسد قرآن و اهل بیت ببینید آقا یك جوانی كه می‌رود بیرون ما می‌دانیم كه می‌رود كتابخانه صدها به مادرش می‌گوید می‌روم بیرون ولی می‌دانیم كه می‌رود كتابخانه اگر در سیصدو پنجاهمی گفت می‌روم بیرون مادرش می‌گوید چون آن دفعات قبل رفته كتابخانه لابد حالا هم كه می‌رود بیرون. . . چون دهها بار پیغمبر فرمود اگر می‌خواهید(لن تضلوا) هیچوقت گمراه نشوید قرآن و اهل بیت اینجا هم می‌گوید قلم و كاغذ بیاورید می‌خواهد قرآن و اهل بیت. . .
شما در نماز می‌گوئید(غیر المغضوب علیهم و لا الضالین) یعنی من می‌خواهم جزو ضالین نباشم كسی می‌خواهد جزو ضالین نباشد باید دستش به قرآن و اهل بیت. . . اگر كسی قرآن را بگیرد و اهل بیت را رها كند ضالین است و اگر قرآن را رها كند اهل بیت را بگیرد ضالین است ولذا من سفارش می‌كنم هر كجا زیارت عاشورا می‌خوانید چند سطر هم قرآن بخوانید اینطور نباشد كه یك جلسه شبی با قرآن قاری‌ها می‌خوانند زیارت عاشورا اهل بیتی‌ها می‌خوانند از هم تفكیك پذیر نیستند قرآن و اهل بیت با هم هستند مثل دو تا ریل آهن هیچوقت از هم جدا نمی‌شوند گروهی چند ما قرآن می‌خوانند یك صفحه زیارت عاشورا نمی‌خوانند گروهی مرتب قرآن حفظ می‌كنند زیارت عاشورا نمی‌خوانند یعنی زیارت عاشورا و قرآن باید با هم باشد اگر می‌خواهید گمراه نشوید قرآن و اهل بیت.
خدایا تو را به حق. . . خیلی زجر كشید، كسی این همه زحمت می‌كشد آخر، نفس‌های آخر را كه می‌كشد بگویند دارد چرت و پرت می‌گوید خیلی تهمت است این نیش‌ها از نیش شمشیر بدتر است خدایا آنهایی كه جسارت كردند به پیغمبر جسارت كردند به اهل بیت جسارت كردند به قرآن جسارت كردند به حق با علم و عمد جسارت كردند عذابشان را زیاد كن.
خدایا در آستانه رحلت پیغمبر است بالاخره ما هم پدرمان است(انا وعلی ابوا هذا الامه) من و علی پدر شما هستیم حضرت ابرهیم پدر ما است (;مِلَّةَ أَبِیكُمْ إِبْرَاهِیمَ) (الحج/78) ما بچه پیغمبرها هستیم خدایا تو را به حق آبروی آن پدر به ما فرزندها و به ما پسرها رحم كن آنی ما را از قرآن و اهل بیت جدا نكن.
یك كلمه می‌خواهم بگویم قرآن مهجور است یعنی فراموش شده است اهل بیت مظلوم هستند خدایا به ما توفیق بده قرآن را از مهجوریت و اهل بیت را از مظلومیت نجات بدهیم.
این خدمت را خالصانه به نحوی كه صحیح باشد و ذخیره قبر و قیامت‌مان باشد نصیب همه ما بفرما.
كسانی كه در تاریخ ما را با قرآن و اهل بیت آشنا كردند مهمان قرآن و اهل بیت قرار بده.
قلب آقا امام زمان(علیه السلام) را از ما راضی صاحب عزای واقعی حضرت مهدی هم عزای امام حسن مجتبی و هم مصیبت امام رضا هم مصیبت جدش پیغمبر(علیهم السلام) خدایا به قلب نازنین حضرت مهدی ما را از یاران حضرت مهدی(علیه السلام) قرار بده.
دشمنان اسلام و مسلمین را شاد نكن.
شر صاحبان شر بخصوص آمریكا و اسرائیل به خودشان برگردان.
رهبر ما دولت ما ملت ما نسل ما ناموس ما جوانهای ما آبروی ما، نسل ما انقلاب ما هر چی كه به ما داده‌ای در پناه آقا امام زمان(علیه السلام) و ما را پاسدار خدمات اولیاء و انبیاء و شهدا و مراجع و امام قرار بده.
 والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1701
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست