responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1717
بسم الله الرحمن الرحیم
الهى انطقنى بالهدى و الهمنى التقوى

 بحث این هفته بحث آزمایش و اشاره‏اى به مسئله زلزله داشته باشیم و مقدارى تحلیل‏هاى قرآن و عقلى و روایى را خدمتتان بگویم چون گاهى كه زلزله مى‏شود اگر انسان عقائدش محكم نباشد خانه‏ها زلزله شده بعضى ممكن است ایمانشان زلزله بشود در قرآن دو تا زلزله داریم بسم الله الرحمن الرحیم موضوع زلزله.

تزلزل انسانها در عقیده و عمل

زلزله دو قسم است 1- زلزله زمین 2- زلزله انسانها، زلزله زمین بسم الله الرحمن الرحیم «اذازلزلت الارض زلزلها» زلزله قران… انسانى قرآن مى‏گوید «و زلزلوا الا شدیدا» انسانها توى جبهه هى شكست مى‏خوردند یكمرتبه گفتند پس كو قدرت خدا؟ پس كو نصرت خدا؟ پس كو امدادهاى غیبى؟ آیه نازل شد دارید ایمان هایتان، زلزله توى ایمانتان افتاده صبر كنید مى‏رسد یعنى، «متى نصرالله» متى نصرالله، یعنى كى مى‏شود، مگر خدا قول نداده كه ما را نصرت كند پس «متى نصرالله» كو نصر خدا؟ كو لطف خدا؟ كو رحم خدا؟ كه قرآن اینجا مى‏گوید كه «زلزلوا» یعنى انسانها «زلزلوا ازلزالا شدیدا» یعنى مومنین توى آنها زلزله افتاد پس دو تا زلزله داریم زلزله مغزها، زلزله خشت‏ها خوب زلزله… هر یكى اش هم خیلى حرف دارد هر یكى اش هم خیلى حرف دارد اصولا انسان تا مادامى كه طبیعى است ایمانش معلوم نمى‏شود یعنى انسان وقتى درگیر شد با كسى معلوم مى‏شود چقدر دین دارد شیطان خبر دارید یا نه كه 600 هزار سال عبادت مى‏كرد این كلمه 600 هزارسال مال حضرت على (علیه السلام) توى نهج البلاغه است حضرت على (علیه السلام) توى نهج البلاغه فرمود 600 هزار سال عبادت مى‏كرد بعد حضرت على (علیه السلام) مى‏فرماید نمى‏دانیم این سالها سالهاى دنیایى است یا سالهاى آخرتى چون سال آخرت یك روزش به اندازه 50 هزارسال دنیاست اینها هر چه مى‏گویم متن وحى است «و ان یوما عنده ربك كالف سنة مما تعبدون» یعنى یك روز قیامت… مثل اینكه مثلا مى‏گویند دلار كجا مساوى چند است پوند كجا مساوى چند است یك روز آنجا مساوى با 50 هزار سال اینجاست «كالف سنة» هزار سال یك روزش «ان یوما عنده ربك كالف سنة» درست است یك روزش هزار سال است.

تزلزل شیطان با آفرینش انسان

 امیرالمومنین (علیه السلام) مى‏فرماید شیطان خیلى عبادت مى‏كرد منتهى مى‏دانید چرا عبادت مى‏كرد چون رقیب نداشت اما وقتى آدم رقیبش شد گفت من به این سجده كنم؟ خیلى‏ها كه نام نویسى مى‏كنند براى انتخابات روزى كه اف… نام نویسى مى‏كنند آدمهاى حسابى هستند آدمهاى خوبىاند واقعا احساس وظیفه شرعى كرده انتخابات كه داغ شد مى‏بیند كه اگر دیر بجنبد سرنگون شده فامیل‏ها مى‏گویند براى قبیله ما بد است براى شهر ما بد است زشت است باید از هر كس و ناكسى وام بگیریم خودمان را… آن را بكوبیم اینرا… یعنى دیگر وقت انتخابات كه مى‏شود آنجا دیگر… رقیب كه پیدا مى‏شود دیگر خیلى خطرناك مى‏شود هابیل و قابیل دو تا برادر بودند با هم رفیق بودند در یك صحنه از یكى قبول شد یكى رأى آورد پهلوى خدا یكى رأى نیاورد یكى اولش قبول شد گفت اه!! من قبول شدم، مى‏كشمت برادرش هم گفت مى‏خواهى بكشى بكش «لان بسط یدك… لتقتلنى» عربى هایى كه مى‏خوانم قرآن است اگر تو هم من را بكشى «ما انا بباسط یدى لاقتلك» من تو را نمى‏كشم چى مى‏خواهم بگویم؟ مى‏خواهم بگویم انسان تا رقیب ندارد تا مشكل ندارد مومن است یعنى توى زمین صاف… توى سرازیرى همه سرعت شان خوب است یعنى توى سرازیرى هر بشكه ى بىام و است بنز است پژو است اما توى گردنه معلوم مى‏شود كى بشكه است كى ماشین است گاهى وقتها بنده دین دارم براى اینكه توى تلویزیونم بگذار تلویزیون را از من بگیرند ماشین را از من بگیرند هر چه به من دادند از من بگیرند بعد ببینیم ما دین داریم یا… ما خیلى باید مواظب باشیم توى قرآن «وذكر» داریم «واسجد» داریم «و اعبد» داریم عبادت كن سجده كن اما هیچ چیز را به اندازه «سبح» نداریم «سبح» 16 تا توى قرآن است آنها دو تا سه تا چهارتا است اما «و ذكر، كبر، واسبحد، و اعبد» اینها كم است اما «سبح» یعنى خدا را منزه بدان این پیداست خدا توى ذهن‏ها آسیب‏پذیر است هر گفته مواظب خدا باش یكوقت یك چیزى نگویى كه مرگ نابهنگام! حالا اگر كسى را من فكر كردم نباید بمیرد حالا عقل من درست است كه من بنویسم: بهنگام یا نابهنگام اینست كه ما زود مى‏گوییم كه چرا همچین شد چرا همچین شد.

تحلیل های نادرست از حوادث تلخ

 در تحلیل‏ها خیلى باید دقت كنیم قرآن در سوره فجر مى‏فرماید انسانها بد تحلیل مى‏كنند مى‏گوید «رب اكرمنى» خدا به ما، ما را گرامى داشت به به قربانت بروم اى خدا جون مخلصتیم همینكه باران نمى‏آید قحطى مى‏شود «رب اهلننى» خدا به من اهانت كرده مى‏گوید چرا مى‏گویى «اكرمنى، اهاننى» امروز خوب است فردا بد است «كلا» اینطور نیست «كلا بل لا تكرمون الیتیم» به تو دادیم به یتیم ندادى از تو گرفتیم اگر خانه‏ها را بر مى‏دارند طبق نقشه نمى‏سازند مهندس اش، شهردارش، صاحبخانه در ساختن كوتاهى مى‏كند بعد مى‏گوید اى خدا… اگر روى حوض نرده نمى‏گذارى بچه ات مى‏افتد توى حوض خفه مى‏شود… خلاصه تقصیر خودتان را حالا تقصیر خودتان تقصیر دولت آنجا دولت تقصیر داشته شهردارى تقصیر داشته مردم تقصیر داشته‏اند ما تقصیر داشته‏ایم، به هر حال قرآن مى‏گوید در تحلیل‏ها… همه با… یعنى مقصر را خدا ندانید خدا یك فرمولهایى دارد بله شما آخرین حرفى كه مى‏توانى بزنى اینست خدا نمى‏توانست حالا گیرم مسائل طبیعى پیش مى‏آید كه نمى‏دانم شرایط طبیعى و جوى همینطور كه باران مى‏آید همینطور كه رعد است و برق است و ماه گرفتگى خورشید گرفتگى زلزله هم از حوادث طبیعى است ما هم قبول داریم كه زلزله از حوادث طبیعى است اما خدا نمى‏توانست جلوى آن را بگیرد؟ چرا، چرا نگرفت؟ اگر بناست جلو بگیرد خدا صبح تا شام باید جلو بگیرد چون من سر مى‏زنم تو كله شما خدا نمى‏توانست جلو بگیرد؟ سنگ نزدیك پیشانى شما كه مى‏آید سنگ پنبه بشود! یا پیشانى شما همان لحظه چدن بشود خوب چرا خدا مى‏توانست سنگ را پنبه‏اش كند استخوان را چدن كند حالا ما پیاز كاشتیم خدا نمى‏دانست امسال وضع پیاز بد است این پیاز را زیر زمین سیب زمینى اش كند! حالا ما رفتیم تبریز خدا نمى‏توانست بگوید امشب شب تولد امام رضا (علیه السلام) است ما را بگذارد مشهد. حالا ما خمیر شور دادیم به تنور خدا نمى‏توانست نان شیرین به ما بدهد اگر اینطور باشد باید تمام ما صبح تا شام غلط بكنیم خدا هم صبح تا شام خطاهاى ما را رفو كند یعنى كارخدا مى‏شود رفو كردن غلطهاى ما.
 مثل آن بچه مى‏شود یادتان هست یك قصه از آن بچه برایتان گفتم یك بچه توى امتحان جغرافیا گفته بود كوه هیمالیا توى نیشابور است دریاچه ارومیه سبزوار است غلط و غلوط جواب داده بود بعد آمد و گفت اى خدا بیا یك كارى بكن این كوه هیمالیا را بگذار نیشابور این غلط جواب داده بود بعد به خدا مى‏گفت بیا درستش كن بنا نیست كه خداوند صافكار ماشین قراضه‏هاى ما باشد.

امتحان الهی در حوادث و مصائب

 دنیا فرمول دارد بنابراین شاید یك جایى حقى را، گفته‏اند اینجا پول خرج كن پول نكرده حالا من اینها را توى ذهنم هست نمى‏توانم بگویم و نمى‏خواهم بگویم گرسنگى «نقص من الاموال» ما شما كم مى‏شود «و الا نفس» جانتان كم مى‏شود گاهى شما از ترس گرسنگى، كم شدن مال، كم شدن انسانها شما را امتحان مى‏كنیم «ولنبلونكم بشى‏ء من الخوف والجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات» (بقره-155) (ثمرات) میوه گاهى حوادث به خاطر امتحان است امتحان هم بخاطر این نیست كه خدا چیزى یاد بگیرد خدا مى‏داند كى چكاره است امتحان براى اینست كه از ما یك عملى سر بزند تا دنبال عمل به ما پاداش بدهد مثل لحاف دوز وبنا شما مى‏دانید كه این لحاف دوز است و آن بنا اما تا لحافى ندوزد و بنایى نكند شما مزدش نمى‏دهید خدا مى‏داند كه من و شما چكاره‏ایم اما تا از ما یك عملى سر نزد خدا مزدى به ما نمى‏دهد پس امتحان خدا براى دانستن نیست شما مى‏گویى لحاف بدوز براى این نیست كه شما بدانى این لحاف مى‏دوزد یا نه به حضرت عباس (علیه السلام) این لحاف دوز است به ابوالفضل (علیه السلام) این بناست مى‏دانى منتهى كار به او ارجاع مى‏دهى تا از خودش یك تلاشى بكند دنبال تلاش مزدش بدهى پس امتحان خدا براى فهمیدن نیست براى اینست كه از ما تلاشى سر بزند بعد از تلاش به ما لطفى كند. مردم در مقابل امتحان 4 دسته هستند گروهى جیغ، گروه صبر گروه عاشق افرادى یك جاهایى به یك افرادى گفته‏ایم آقا اینجا اینقدر خرجش است نداده حالا یك حادثه‏اى رخ داده چند برابرش را مى‏دهد مردم بم نبودندها! حكومتى‏ها بودند گفتیم آقاجان اینجا اینقدر خرجش است مال نماز است مال زكات است مال دین است مال قرآن است اینقدر لفتش دادند تا آخرش هم ندادند بعد یكمرتبه ه…!
 گاهى وقتها داریم كه اگر… مثلا فرض كنید كه حدیث داریم كه كسانى كه نمازشان را مى‏خوانند و مى‏دوند كه به كارشان برسند خدا به كارشان تاب مى‏دهد مثلا شما مى‏گوئید (السلام علیكم و رحمة الله و بركاته) مى‏دوى مى‏گوئى چیه؟ مى‏گوید كار دارم پشت چراغ قرمز مى‏مانى اینكه مى‏گویم حدیث داریم از خودم نیست حدیث داریم كسانى كه از خدا كم مى‏گذارند كه به دنیایشان برسند خدا به دنیایشان تاب مى‏دهد كسانى كه به مكه نمى‏روند كه به كارشان برسند به اندازه ایام حج خدا به كارشان تاب مى‏دهد حدیث داریم اینها از خودم نیست.
 خیلى باید دقت كنیم وقت هایى كه پیش مى‏آید حساب كنیم چطور اینطور شد مقصر كى بود البته «و لنبلونكم» آزمایش گاهى بلاست گاهى كفاره و گاهى رشد است گاهى تقصیر خودمان است كیفر تقصیر است.

درود و رحمت خداوند بر صابران

حوادث تلخ از چهار منبع بعضى حوادث آزمایش است قرآن مى‏فرماید «و لنبلونكم بشى‏ء من الخوف و الجوع» (بقره-155) یعنى در مقابل سختى‏ها جیغ مى‏زنند آیه جیغ «اذا مسه الشر جزوعا» (معارج-20) جزوع جزع مى‏كنند گروه صبر «و بشر الصابرین» (بقره-155) گروه داوطلب اینست كه اصلا مى‏رود سراغ سختى‏ها اگر دو تا كار به او بدهند كار سخت را قبول مى‏كند مى‏گوید آقا كار سخت را به من بدهید اصلا مى‏رود كربلا كه شهید بشود مى‏رود جبهه كه جان فدایى كند عاشق است «و الشاكرین لما اصابهم» در زیارت عاشورا داریم كه شكر مى‏كنند در مقابل سختى‏ها مگر مى‏شود یك سختى را عده‏اى جیغ بزنند عده‏اى صبر كنندو عده‏اى عاشق باشند؟ بله مثل پیاز، پیاز بچه كه روى دندانش مى‏گذارد جیغ مى‏زند فلفل بزرگ كه مى‏شود پیاز مى‏خورد جیغ نمى‏زند اصلا بزرگتر كه شد پول مى‏دهد و پیاز و فلفل مى‏خرد سختى‏ها اینطور است گاهى بلاها بخاطر امتحان است.
اگر بازماندگان صبر كنند خدا صلوات مى‏فرستد ما دو تا صلوات داریم یك صلوات از طرف خداست یك صلوات داریم از طرف پیامبر (صلى الله علیه و آله) است ببینند براى امام جمعه بعضى‏ها را خود امام (رحمةالله علیه) به آنها حكم مى‏داد بعضى‏ها را رئیس جمهور به استقبالشان مى‏رود در فرودگاه بعضى‏ها را نه، یك وزیر مى‏رود بعضى‏ها را معاون اول مى‏رود سلسله مراتب است آنهایى كه در حوادث سخت صبر كرده‏اند خود خدا به آنها صلوات مى‏فرستد مى‏فرماید «و بشر الصابرین الذین اذا اصبتهم مصیبة قالوا انا الله و انا الیه راجعون» (بقره-156) وقتى به آنها مصیبت رسید مى‏گویند خدایا ما از تو هستیم سختى هم از توست صبر مى‏كنیم بعد مى‏گوید «اولئك علیهم صلوات من ربهم» یعنى از طرف خدا «صلوات» خود خدا به اینها صلوات مى‏فرستد اما اینهایى كه نه توى تلخى‏ها آدم خوبى نیستند ولى توى رفاه آدم خوبى هستند اگر ماشین باشد باران نباشد نماز جمعه مى‏آید كمك مى‏كند چكى، فلان… توى جبهه خون و اینها نه حرف خون نزن جبهه نمى‏روم پول مى‏خواهى مى‏دهم دارو، درمان، پتو مى‏دهم ولى جبهه نمى‏روم. مى‏فرماید خیلى خوب ببین این هم آدم خوبى است اما نه مثل خوب اول به پیغمبر (صلى الله علیه و آله) مى‏فرماید «خذ من اموالهم صدقه» پتویش را بگیر «و صل علیهم» تو به آنها صلوات بفرست دیگر از صلوات من رب خبرى نیست، به پیغمبر (صلى الله علیه و آله) مى‏فرماید از آنها زكات بگیر و تو به آنها صلوات بفرست.
 پس آنهایى كه توى آب و آتش خوب هستند خود خدا به آنها صلوات مى‏فرستد افرادى هم در حدى نیستند كه خدا به آنها صلوات بفرستد به پیغمبر (صلى الله علیه و آله) مى‏فرماید تو به آنها صلوات بفرست آخر گاهى وقتها خود آدم مى‏رود دم در استقبال گاهى به بچه‏اش مى‏گوید برو در را باز كن آنجایى كه میهمان درجه یك است خود آدم مى‏رود دم در آنجایى كه درجه (2) است به بچه‏اش مى‏گوید تو برو در را باز كن تو برو سركوچه آنهایى كه توى سختى خوبند «صلوات من ربهم» از طرف رب. آنهایى كه توى رفاه آدم خوبى هستند «صل علیهم» به پیغمبر (صلى الله علیه و آله) دستور مى‏دهد تو به آنها صلوات بفرست پس یكسرى سختى‏ها آزمایش است. آزمایش هم براى چیز فهمى نیست آزمایش براى اینست كه از مال عمل سر بزند تا بر اساس عمل به ما مزد یا پاداش داده بشود.

برخی حوادث، کفاره گناهان است

 بعضى از خطرات كفاره است حدیث داریم بچه كه مریض مى‏شود كفاره لغزشهاى پدر و مادر است حدیث داریم گاهى وقتها انسان یك دورغى مى‏گوید یكى از مشتریهایش كم مى‏شود مى‏گوید ولله بازار كساد است نمى‏دانم روى چه حسابى مى‏گوید مى‏دانى یك مشترى آمد كلاه سرش گذاشتى 5 تا مشترى آمد نگاه كرد به دلش برات نشد كه از تو چیزى بخرد. یك كسى نصیحتى مى‏كند و مى‏گوید آقاى قرائتى چرا توى تلویزیون مى‏آیى سلام نمى‏كنى مى‏گویم چشم حق با شماست ببخشید سلام علیكم و رحمة الله تا گوش به حرف این آقا مى‏دهم مردم هم پاى تلویزیون گوش به حرف من مى‏دهند اما اگر گفتم به شما ربطى ندارد سلام كه واجب نیست نمى‏خواهم سلام كنم من گردن كلفتى مى‏كنم مردم هم تا پیچ تلویزیون را باز مى‏كنند… خاموش كن بزن آن كانال ببینیم!!

نقش حوادث در دل کندن از دنیا

قرآن مى‏گوید «ذاقوا ذاق الله» كج شوى كج ات مى‏كنم «عدت عدنا» برگشتى من هم بر مى‏گردم «تنصر الله، ینصركم» تو خدا را یارى كردى من هم یارى ات مى‏كنم تواضع كنى بالایت مى‏برم تكبر كنى پائینت مى‏آورم كارهاى خدا بده و بستان است یكسرى كارها هم رشد است حالا براى رشد مثل بزنم اگر شما توى خانه ات به یك بچه‏اى گل دادى وقتى مى‏خواهى از او بگیرى مى‏گیرد چون انسان وقت گرفتن سفت مى‏گیرد وقت دادن سخت است ولذا قرآن مى گوید «توتى الملك من تشاء» (آل عمران-26) حكومت را مى‏دهى «من تشاء» هر كسى مى‏خواهى یك سوال مى‏كنم شما جواب بدهید ضد دادن چیه؟ گرفتن باید بگوئیم (توتى) مى‏دهى (تاخذ) مى‏گیرى عوض اینكه خدا بگوید «توتى الملك من تشاء» و «تاخذ المل…» یعنى مى‏گیرى گفته و «تنزع» (نزع) یعنى كندن وقتى مى‏خواهند پوست گوسفند را از گوسفند بگیرند چون چسبیده جیزو ویز مى‏كند مى‏گوید وقتى مى‏دهم راحت مى‏گیرى وقتى مى‏خواهى از تو بگیرند جیزو ویز مى‏كنى. اگر شما یك گلى را دادى به بچه وقتى مى‏خواهى از او بگیرى مقاومت مى‏كند و نمى‏دهد اما اگر زدى روى دستش و گرفتى وقتى گرفتى دومرتبه بگو بگیر دیگر نمى‏گیرد یعنى عشقش به گل كم مى‏شود خدا ما را اینطور كرده دنیا را به ما مى‏دهد بعد از ما مى‏گیرد حالمان گرفته مى‏شود دفعه دوم كه به ما مى‏دهد مى‏گوئیم نمى‏خواهیم یعنى براى اینكه دل ما از مادیات كنده بشود خدا هى مى‏دهد و مى‏گیرد كه آدم به دنیا نچسبد اگر خانم شما و بچه شما و شریك شما همیشه بگوید قربانت بروم اصلا آدم گیر مى‏كند اما تو هم مردى؟! این هم زندگیه؟! اگر نامهربانى هایى همسر از همسر دید انسان از هم… یك خورده دلش كنده مى‏شود آدم دستش را از توى دست مردم… مى‏گویند با یك دست 2 هنداونه نمى‏شود برداشت ببینید آقا یك كسى به شما مى‏رسد مى‏گوید دست بده وقتى با ایشان دست دادى وقتى مى‏خواهى با كس دیگرى دست بدهى باید دست از دست این بردارى تا دستى باشد كه با دیگرى… ما وقتى به خدا دست مى‏دهیم كه دستمان را از توى مادیات برداریم تا دستمان توى دست مادیات است نمى‏توانیم با خدا دست بدهیم باید دل مان از این مادیات بهم بزند وزیر توى مجلس مى‏نشیند براى گرفتن راى اعتماد فردا وزیر را استیضاح مى‏كنند چنان خدا حال این وزیر را مى‏گیرد كه دیگر فردا مى‏گویند مى‏خواهى وزیر بشوى مى‏گوید ولله حضرت عباسى تو را به خدا من را ول كنید كسى دیگر هست یعنى خدا مى‏خواهد رشد بدهد این رشد است چون خدا مى‏خواهد به تو رشد بدهد مى‏خواهد تو را بند به گل بند به گل بند به پفك نمكى بند به شكلات بند به زنده باد… اصلا بند به این چیزها نباشى تا برسى به امام حسین (علیه السلام) روى دوش پیغمبر (صلى الله علیه و آله) بگویى راضىام به رضاى تو زیر سم اسب هم كه رفتى بگویى راضى ام… یعنى روى دوش پیغمبر (صلى الله علیه و آله) و زیر سم اسب در تو زلزله روحى بوجود نیاورد حوادث اینطورى است این زلزله بم و همه دادنها و گرفتن‏ها گاهى وقتها یك كسى مى‏آید همه عزتش مى‏گیرند این ذره ذره باید به یك جایى برسد… و لذا داریم خدا گاهى آدم را مریض مى‏كند تا تنظیم باد بشود فقیر مى‏كند، اصلا همه حرفهایت یادت مى‏رود امام خمینى (رحمة الله علیه) فرمود یكبار خدا حافظه را از من گرفت اسم خودم هم یادم رفت هرچه فكر كردم اه! اصلا یادم رفت اسم من روح الله است چرا؟ براى اینكه خدا مى‏خواهد امام (رحمة الله علیه) را تربیت كند یكمرتبه همه داده هایش را مى‏گیرد خالى مى‏شود بعد ه ه… دستش را كه از توى دست علم اش برداشت دستش را مى‏گذارد توى دست خدا، خدا هم دستش را مى‏گیرد. من حتما… تا مى‏گوید من حتما هیچى. باید براى ما حوادث تلخ بیاید نامهربانى از طبیعت از خلق از همسر از دوست عزل‏ها نصب‏ها یكبار راى مى‏آوریم یكبار راى نمى‏آوریم یكبار راى اول مى‏شویم یكبار راى آخر هم نمى‏شویم هى مى‏دهند و هى مى‏گیرند تا دیگر دادن و گرفتن براى ما عادى بشود براى اینكه خدا مى‏خواهد به ما رشد بدهد پس حوادث تلخ 4 تا تحلیل دارد گاهى خدا آزمایش مى‏كند گاهى یك اشتباهى كرده‏ایم، حوادث تلخ كفاره اشتباهمان است گاهى خدا مى‏خواهد ما را رشد بدهد و گاهى جز فداى كل مى‏شود رگ پا را قطع مى‏كنند براى اینكه به قلب وصل كنند یك حادثه‏اى براى یك منطقه‏اى رخ مى‏دهد اصلا كل سیاست گذارى شهرسازى و شهرك سازى در ایران عوض مى‏شود. چون ژاپن خیلى زلزله خیز است الان ژاپن دیگر زلزله با آن كارى ندارد یك جاده‏اى دو سه تصادف مى‏كند بعد جاده را اتوبان مى‏كنند گاهى حوادث تلخ یك جرقه است و این جرقه تبدیل به یك جریان علمى مى‏شود براى یك برنامه ریزى كلان مى‏شود.

زلزله بزرگ زمین به هنگام برپایی قیامت

از همه اینها گذشته این زلزله‏ها نباید توقف گاه باشد عبورگاه باشد اگر بم درست شد تمام است؟ آقا این زلزله بم عبورگاه است قیامت هم زلزله داریم بم یك گوشه كره زمین بود قرآن مى‏فرماید «اذا زلزلت الارض» كل زمین زلزله مى‏شود در بم درخت هایش بود در قیامت زلزله‏اى مى‏شود كه كوه كنده مى‏شود «سیرت الجبال» كوه‌ها به هم مى‏خورد اگر یك زلزله اینقدر تلخ است و ما این همه تلاش كردیم براى حمایت از زلزله‏ها یك خورده هم تلاش كنیم براى زلزله قیامت قرآن مى‏فرماید «اتقوا ربكم» تقوا داشته باشید «ان زلزلة الساعة شى‏ء عظیم» زلزله قیامت خیلى خطرناك است پاشو دو ركعت نماز بخوان ما باید از غفلت بیرون بیائیم هر شب كه مى‏خوابیدیم خیال مى‏كردیم كه باید بخوابیم سقف‏ها هم باید باشد 4 تا سقف كه پائین مى‏آید مى‏گوئیم عجب! هر نفسى كه مى‏كشیم همینكه نگه داشته‏اى…
 قرآن مى‏گوید فكر نكن كرات باید باشد «أ امنتم» آیا خیالت راحت است خوابیده‏اى ممكن است كرات آسمانى روى تو پائین بیفتد یعنى سنگ هایش پائین بیفتد «أ امنتم من فى الارض، أ امنتم من فى السماء» یعنى فكر نكن كه آب باید شیرین باشد «لو نشاء جعلناه اجاجا» (واقعه-70) بخواهیم آب را تلخ مى‏كنیم فكر نكن در بهار درختها باید سبز باشد «لو نشاء جعلناه حطاما» (واقعه-65) بخواهیم درختها را خشك نگه مى‏داریم یعنى هر شب كه مى‏خوابى بگویى خدایا شكر دیشب را خوابیدیم این سقف هم امشب پائین نیامد الحمدلله یعنى غفلت‏ها تذكر مى‏شود بى تجربه‏ها تجربه مى‏شود شهركهاى الكى ساختن تبدیل به ساختمان فنى مى‏شود. مسئولینى كه براى یك جاهایى یك میلیارد ندادند براى دین حالا براى دنیا مى‏دهند نهادهاى مختلف در مدیریت بحران متحد مى‏شود یكمرتبه همه دنیا بسیج مى‏شود روى یك مسئله یعنى رشد عاطفى رشد علمى رشد تجربى غفلت زدایى یاد قیامت كمك به همنوع جبران خسارت‌ها اینها یكسرى مسائلى است كه اینها همه‏اش توى قوطى رشد است پس حوادث تلخ به سه دلیل است 1- آزمایش 2- كفاره 3- این حوادث تلخ ابزار رشد است.
 آخرین جمله شما به زنده‏هاى بم كمك كردید چه اشكالى دارد شب جمعه‏اى كه مى‏خوابیم دو ركعت نمازى هم یك شبانه روز نماز بخوانیم هدیه معنوى هم بكنیم هدیه فقط هدیه مادى نیست پول و دلار و پتو لازم است و واجب دستتان درد نكند انصافا شریف‏ترین مردم روى كره زمین مردم ایران هستند به خدا قسم.
 در دعاها یادشان باشیم فراموششان نكنیم اینطور نباشد كه از هفته و چله‏اش گذشت ما غفلت كنیم خودمان هم هر شب كه مى‏خوابیم احساس كنیم كه خدایا یك ذخیره‏اى… از این درس بگیریم آقایانى كه در نماز كاهلند افرادى كه در نماز كاهلند افرادى كه راجع به خمس كاهلند افرادى كه بیت المال را این كاره كردند بالاخره شاید فردا نبودیم شاید روز آخر ما باشد ممكن است هفته آخر یا سال آخر ما باشد یك خورده جلوى ظلم‏ها، تجاوزها، خلاف‌ها، كلاهبرداری‌ها، توطئه‏ها را بگیریم. كسى نبود كه پاى تلویزیون گریه نكند همه گریه كردند همه سوختند همه حمایت كردند دستشان درد نكند اما این زلزله‏ها باید عبورگاه باشد عبور كنیم از این زلزله بم به زلزله شهر خودمان عبور كنیم از زلزله دنیا به زلزله آخرت عبور كنیم از كمك مادى به كمك معنوى عبور كنیم از كج اندیشى و بى تجربه خانه ساختن به خانه‏هاى علمى و فنى و استاندارد ساختن یعنى باید این زلزله‏ها توقف گاه نباشد عبورگاه باشد عبور عاطفى، معنوى، علمى، اخلاقى، تجربى.
 خدایا تو را به حق محمد و آل محمد (صلى الله علیه و آله) همه عزیزانى كه در بم از دنیا رفتند و منطقه بم همه را با محمد و آل محمد (صلى الله علیه و آله) محشور بفرما (الهى آمین).
 به همه مریض هایشان شفاى عاجل مرحمت بفرما (الهى آمین).
 عزیزانى كه كمك كردند دولت و ملت خدایا همه را چندین برابر اجر مرحمت بفرما (الهى آمین).
 خدایا هم مناطق ما را از بلاهاى زمینى و آسمانى حفظ بفرما (الهى آمین).
 خدایا ما را در مقابل هر حادثه‏اى از صابرین قرار بده (الهى آمین).
 این زلزله را باعث جهش و رشد معنوى و مادى و علمى و تجربى ما قرار بده (الهى آمین).
 «و السلام علیكم و رحمة الله»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1717
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست