responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1764

موضوع: زينت صالحين (4)

تاریخ پخش: 78/10/23

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

«وَ لِينِ الْعَرِيكَةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّيرَةِ، وَ سُكُونِ الرِّيحِ، وَ طِيبِ الْمُخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَى الْفَضِيلَةِ، وَ إِيثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْكِ التَّعْيِيرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَى غَيْرِ الْمُسْتَحِق» (صحيفه‌سجاديه/ص92)
«اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحجة بن الحسن صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِه فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَاعِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا»

1- مفهوم صحيح خلق و خوي خوب

بحث ما امسال ماه رمضان سر سفره‌ي امام سجاد(ع) تفسير دعاي مكارم الاخلاق بود تا رسيديم به اين جمله: «وَ لِينِ الْعَرِيكَةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ و… »
گفتيم مكارم اخلاق غير از خوش خلقي است كه در جامعه مطرح است، مسواك و اتو و لبخند و دسته گل. مكارم يعني بزرگواري، كرامت، ممكن است كسي رفت آمدش سوپر دولوكس و امروزي باشد ولي كرامت نباشد، مأمور نيروي انتظامي است و در خدمت جمهوري اسلامي آمده براي تذكر دادن, چرا با او برخورد بد شود، يا در مقابل جواني كه مي‌خواهد امر به معروف و نهي از منكر كند برخورد منفي شود چرا؟ اين جا در مقابل برخوردهاي زشت و بي ادبي‌ها احتياج به كرامت است.
قرآن مي‌فرمايد: (وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً) (فرقان /63)
«لِينِ»: نرم و «الْعَرِيكَةِ»: طبيعت يعني خدايا طبيعت من نرم باشد. خشن نباشم و تواضع داشته باشم. سيره و روش زندگيم نيكو باشد و تكبر نداشته باشم. صلابت با خودي‌ها نداشته باشم، و خلق و خويم با مردم دلپسند باشد.

2- ملاك بالاترين ايمان و مؤمن

حديث: بسياري آدم‌ها عبادتشان كم است ولي به خاطر اخلاق نيكو در قيامت مي‌روند كنار افرادي كه عبادتشان خوب بوده. چه بسا ممكن است تمام مستحبات از نافله و غسل مستحبي و… انجام مي‌دهد، ولي آن آدم معمولي به خاطر حسن خلق كنار او قرار مي‌گيرد. حديث داريم اگر مي‌خواهيد ببينيد چه كسي ايمانش قوي‌تر است؟ ببينيد چه كسي كرامت‌هاي اخلاقي بالاتري دارد.
به پيامبر(ص) گفتند: فلان زن خيلي آدم خوبي است به نماز خوان و روزه و… ولي اخلاق خوبي ندارد، حضرت فرمود: «لَا خَيْرَ فِيهَا» (مستدرك‌الوسائل/ج8/ص423) خيري در او نيست «هِيَ مِنْ أَهْلِ النَّار» اهل آتش است بد اخلاق و همسايه آزار است. بعد از واجبات مهمترين و بهترين چيز حسن خلق است.
حديث داريم: در قيامت اولين چيزي كه در ميزان عمل انسان حساب مي‌كنند حسن خلق است.

3- علي(ع) انسان كامل و ميزان عمل و اخلاق

ميزان هر چيزي يك چيزي است. ميزان هندوانه كيلو است. ميزان پارچه متر است، ميزان هوا، هواسنج است. ميزان نمره در جمهوري اسلامي است. ميزان عمود شاقول است، ميزان خط خط كش است، ميزان انسان هم كه در قيامت مطرح است انسان‌هاي كامل است، يعني ما و اعمال ما نماز و اخلاق ما را با علي بن ابيطالب مي‌سنجند.
در زيارت اميرالمؤمنين(ع) مي‌خوانيم: «السلام عليك يا ميزان الاعمال» (اقبال‌الاعمال/ص608) سلام بر تو كه ميزان اعمال هستي. و ميزان خط خط كش و ميزان كاميون باسكول است. پس هر چيزي ميزاني دارد. «حُسْنُ الْخُلُقِ فِي ثَلَاثٍ» (بحارالانوار/ج68/ص394)

4- معيارهاي حسن خلق

سؤال: حسن خلق، به چيست؟
جواب: حديث: فرمود: به سه چيز است:
الف: «اجْتِنَابِ الْمَحَارِمِ» (بحارالانوار/ج68/ص394) دوري از گناه.
ب: «طَلَبِ الْحَلَالِ» دنبال روزي حلال.
ج: «وَ التَّوَسُّعِ عَلَى الْعِيَالِ»
و زماني كه داري بر عيال خوش بگذرد افرادي به خانواده سخت مي‌گيرند ولي ممكن است افطاري و روز عاشورا غذا هم بدهد، در خانه بايد ديد چگونه است، انشاءالله كسي از خانم ما نپرسد كه قرائتي داخل خانه چگونه است.
اگر كسي حسن خلق داشته باشد اگر روزه هم بخورد مثل اين است كه روزه‌ي مستحبي مي‌گيرد و خوابيده هم هست مثل اين است كه نماز مي‌خواند، البته نماز واجب بايد انجام شود منظور نماز و روزه‌ي مستحبي است.
آنچه در اين ماه رمضان گفته‌ام بخشي از آن از سه جلد كتابي است كه مرحوم حجة الاسلام و المسلمين فلسفي در شرح دعاي مكارم الاخلاق نوشته و از ميزان الحكمة و بحار و كامپيوتر بهره گرفتم و چند تا از فضلا را دعوت كرديم براي ماه رمضان چون برنامه با هم ضبط مي‌شود من ديگه طاقت ندارم آنها مرا كمك كردند از همه تشكرمي كنم و براي مرحوم فلسفي هم از خداوند مغفرت و رضوان مي‌خواهيم.

5- مفاسد بد اخلاقي

1- انسان بد اخلاق توبه نمي‌كند.
حديث داريم «أَبَى اللَّهُ لِصَاحِبِ الْخُلُقِ السَّيِّئِ بِالتَّوْبَة» (وسائل‌الشيعه/ ج16/ص27)
آدم بد اخلاق را خداوند توفيق توبه نمي‌دهد و اگر هم توبه كردبراي بد اخلاقيش وارد يك گناه ديگر مي‌شود.

6- روايتي از تواضع و حسن خلق علي(ع)

حديث داريم «من ساء خلقه ضاق رزقه» (غررالحكم/ص264) انسان بد خلق روزيش تنگ است.
2- ريشه‌ي تنگ روزيها در بد خلقي است.
علي(ع) در مسير به خانمي برخورد كرد كه مشك آبي را به منزل مي‌برد حضرت فرمود كه او را كمك كند خانم هم حضرت را نشناخت و موافقت كرد حضرت مشك را به درب خانه‌ي پيرزن آورده و احوالپرسي كرد، زن هم چون علي(ع) را نمي‌شناخت گفت: خداوند بين من و علي حكم كند، شوهر مرا برد جبهه شهيد كرد من مانده‌ام باچند بچه‌ي يتيم، گناه تو كه مرا كمك كردي به گردن علي باشد. علي(ع) هم شنيد به روي خود نياورد. گاهي انسان فحش هم كه شنيد بايد اعتناء نكند.

7- حسن خلق يوسف(ع)

برادران يوسف در برخورد با يوسف او را نشناختند چون چند سال تقريباً فاصله شده بود زماني كه گفتند يك ظرفي بوده و يكي از شماها دزديده‌ايد گفتند قبلاً هم ما يك برادر داشتيم دزد بود. (إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّها يُوسُفُ في‌ نَفْسِهِ وَ لَمْ يُبْدِها لَهُم) (يوسف /77).
اگر سرقت كرده يك برادري داشت از قبل هم دزدي كرد، پس يوسف اين را زير سبيلي رد كرد و آن را كتمان كرده و ظاهر نساخت كه آن كس كه براي او چنين مي‌گوييد من هستم. گاهي ازآخوند بدي ديده من را مي‌بيند فحش مي‌دهد و يا نيروي انتظامي را، و يك بازاري، حال به همه بازاري‌ها بد مي‌گويد ياراننده‌اي بد كرده به همه، كيلويي فحش مي‌دهد.
قرآن مي‌گويد يوسف فحش شنيد كه برادرها به او گفتند دزد، يوسف آن را در دل نگهداشته و به برادرها اظهار نكرد.
بالاخره علي(ع) از آن زن شنيد كه چون شوهرش را فرستاده جبهه ناراحت است مقداري گوشت و آرد و خرما آورد و به كمك آن زن غذا آماده شد حضرت غذا به دهان بچه‌ها مي‌گذاشت و به آنها مي‌گفت علي را حلال كنيد وزماني كه تنور آتش داشت صورتش را مقابل آتش آورده و فرمود علي آتش را بچش تا از يتيم‌ها غافل نباشي. زني ازهمسايه‌ها در همين حال وارد شد و حضرت را شناخته و به زن صاحبخانه معرفي كرد. لاستيك دوچرخه در دور تاب برمي دارد و لاستيك تراكتور از موج رد مي‌شود، روح بزرگ موج را رد مي‌كند. يكي سكه‌ي چند ريالي كه در يك استكان مي‌افتد آبش بيرون مي‌ريزد ولي يك كشتي در دريا و اقيانوس هم كه جابجا مي‌شودطوري نمي‌شود.

8- برنامه انسان‌سازي صدقه امام سجاد(ع)

من نمي‌دانم بيننده‌ها اين برنامه را روز عيد فطر يا شب عيد فطر مي‌بينند ولي قصه شنيدنش شب عيد فطر خوب است. وقتي امام حسين(ع) شهيد شد حوزه‌ي علميه و همه چيز تعطيل شد و 4، 5 نفر بودند كه به امام زين العابدين مي‌گفتند حجت خدا، دربست حكومت به دست بني اميه افتاد، بالاترين جنايت شد، امام حسين(ع) شهيد وزن و بچه‌ي او اسير شدند، خيلي خفقان بود و البته گاهي هم كه امام زين العابدين(ع) مي‌خواست حرفي بزند از طريق حضرت زينب(س) بود تنها راهي كه داشت اين كه برده‌ها را مي‌خريد و در خانه با آنها كار كرده و آگاهي و اطلاعات داده و ايمان آنها را تقويت و تربيت كرده و شب عيد فطر فارغ التحصيل آنها را آزاد مي‌كرد كه در چند جلسه‌ي قبل هم گفتم.
امانكته اينجاست كه علي(ع) صورت به آتش مي‌گيرد و مي‌گويد بچش تا از يتيم‌ها غافل نشوي. امام سجاد(ع) براي هر برده يك پرونده درست كرده كه اين هم يك كار هنري است براي كسي كه پاي تلويزيون نشسته مثلاً در طول سال، 400 برده خريد و طول سال آنها را تربيت كرده و شب عيد آنها را آزاد مي‌كرد و زمان آزادي به آنها مي‌فرمود كه چند ماه ما باهم بوديم و حرفهايي شنيديد اما دسته گل‌هايي هم به آب داديد و من براي هر كدام يك پرونده درست كرده و خطاهاي شما ثبت شد و يكي يكي اشتباهات را گوشزد و اقرار مي‌گرفت, بعد مي‌فرمود من هرچه مي‌گويم بگوييدهمه باهم مي‌گفتند.
اي علي بن حسين همين طور كه تو نقاط ضعف ما را نوشتي خداوند هم نقاط ضعف تو را نوشته بعد مي‌فرمود: همه شما آزاد هستيد با امكاناتي هم كه در اختيار آنها گذاشته بود.
بعد مي‌گفت: سيد سجاد برده هايش را شب عيد فطر آزاد كرد تو هم من را از آتش جهنم آزاد كن اين رقمي تربيت مي‌كرد. هدايت و رساندن گمراه صدقه است، و به مقصد رساندن گمشده گرچه بچه باشد اين عبادت است و برداشتن سنگ هم از سر راه همينطور. حديث: همين كه يك نفر را به آدرسش راهنمايي كني صدقه است.
كسي نگويد شغل ما خوب نيست پزشك براي كشيك و مرزبان، نيروي انتظامي و… سال نحسي بود نتوانستيم برويم احياء و سال تحويل دور از زن و بچه بوديم، اگر شما لب مرز نبودي كه مردم نمي‌توانستند احيا بروند، بايد خيابان وجاده امن باشد.

9- ايجاد امنيت خود نوعي عبادت است

قرآن مي‌فرمايد: (من بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني) (نور /55) بعد از ايجاد امنيت زمينه براي عبادت ايجاد مي‌شود.
تمام آنها كه درس خوانده، كار مي‌كنند، كشاورزي بعد از امنيت است و تمام عبادت‌ها براي كسي كه ايجاد امنيت كرده پاداش دارد. يك آمپول زن نگويد اين چه زندگي است. اگر آمپول زدي به يك نفر و به من، خوب شدم هر چه حديث تاآخر عمر مي‌خوانم در ثواب آن شريك هستي. سرمايه گذاري است در حديث من و استاد دانشگاه و حديثي كه منبري مي‌خواند نگو من بدبخت هزار و يك گرفتاري دارم آمدن شما كم است ولي در همه كارهاي خير سرمايه گذاري مي‌كني. بخوانيد:

10- شرايط انجام كار خير

«وَ السَّبْقِ إِلَى الْفَضِيلَةِ، وَ إِيثَارِ التَّفَضُّل» (صحيفه‌سجاديه/ص92) عجله كنيد ماه رمضان هم رفت آشتي نكرديد، در كار خير عجله كنيد چون كار خير سه شرط دارد:
الف: «تعجيلة» عجله كنيد
ب: «تصغيرة» كوچك شمردن آن
ج: پنهان داشتن آن

11- تعجيل در نماز خواندن از مصاديق خير

آياتي درباره‌ي تعجيل در كار خير، مي فرمايد: (يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ‌) (مؤمنون /61) الآن سبقت و عجله در رنگ كردن خانه، و خانه تكاني، عوض كردن ماشين، خريدن لباس، بنايي، چشم و هم چشمي، تالار گرفتن، درباره‌ي مسائل مادي سرعت است، ولي سفارش قرآن اين است كه در كارهاي خير سرعت بگيريد. چند سلام كرده و چند تا كتاب خوانده و نماز جماعت و توجه به خانواده‌ي شهيد و كمك به فقرا. باز مي‌فرمايد: (وَ هُمْ لَها سابِقُونَ) (مؤمنون /61) (وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ) (واقعه /10)(أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ) (واقعه /11) و آنها كه در ايمان سبقت گرفتند. اگر صداي نماز جمعه را شنيديد.
(فَاسْعَوْا إِلى‌ ذِكْرِ اللَّه) (جمعه /9) يعني با عجله برو. نه «فاذهب»: يعني برو. درباره‌ي نماز: «حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ» (كافي/ ج3/ص308) بشتاب. «عجلوا» عجله كنيد.

12- تعجيل پيامبر در نماز

عايشه مي‌گويد: پيامبر (ص) با ما حرف مي‌زد تا صداي اذان مي‌آمد انگار ما زنش نبوديم. اسم چند نفر در قرآن آمده: مجوس، يهود و نصاري و صابيين، صابيين فرقه‌اي هستند كه الآن هم چند هزار نفري از آنها در اهواز سكونت دارند، عقايد مخصوصي دارند مثل زندگي كردن كنار رودخانه و انواع غسلها، رابطه‌ي آنها با ستاره، با حضرت يحيي، كار نداريم روزگاري قوي و پر جمعيت بوده وعالمي هم داشتند بنام عمر صابيي كه خيلي هم مغرور و متكبر بود, چند جلسه با امام رضا(ع) بحث كرد و دريك جلسه توسط آن حضرت ضربه فني شد و به حضرت گفت: دلم دارد براي قبول مطالب شما نرم مي‌شود و حاضر هستم اسلام را قبول كنم كه در اين لحظه مؤذن اذان گفت و حضرت رفت براي نماز و دوستان خيلي اصرار داشتند كه حضرت بماند تا كار به نتيجه قطعي برسد مخصوصاً كه او اظهار آمادگي كرده و اين از مهمترين جلسات تاريخ است، حضرت فرمود: نماز مي‌خواهد مسلمان بشود يا نشود حال ما براي يك قليون هم ممكن است بنشينيم، بعد نماز بخوانيم. رهبر يك گروه نتوانست امام رضا(ع) را بنشاند ولي يك اشکنه به بهانه‌ي اين كه سرد مي‌شود ما را سر جايمان مي‌نشاند و از نماز بازمي‌دارد. ما ضعيف هستيم انسان صحنه‌هايي را مي‌بيند و البته وقتي هم بحث را گوش مي‌دهند كه ماه رمضان تمام مي‌شود، الآن الحمد لله نماز شلوغ است ولي بعد از ماه رمضان چرا خلوت مي‌شود؟ نياز به خدا نداريم؟ يا مثل ظرف بستني يكبار مصرف هستيم.
با چشم خود در اندونزي در يك پاساژي ديدم، جاي مهمي هم بود، وسط پايتخت، خانمي نگاهش را به ساعت كرد ديد وقت نماز است، سجاده را ميان پاساژ انداخته و مشغول نماز شد. هرچه رجوع به خود كردم كه آقاي قرائتي شماكه منادي نماز هستي اين مردانگي را داري كه وسط پاساژ نماز بخواني؟ ديدم اين زن از من حجة الاسلام بهتر است.
گاهي انسان لذت مي‌برد در يكي از كشورها ورزش بين المللي هم بود تا اذان شد تعطيل كرده و به نماز رفتند.
زماني خواهد شد تا صداي اذان مي‌شود همه ماشين‌ها ترمز كنند، خانم به ظرف شستن مشغول است با صداي اذان ترك و بقيه را بعد از نماز مي‌شويد، بگوييم خدايا ما دو استكان را بعد از نماز شستيم. عجله كنيد در كار و راه خير.

13- عجله در اداي دين از مصاديق خير

حديث: اگر بدهكار است و دارد كه بدهد هر شبي كه مي‌خوابد گناه دزد براي او مي‌نويسند. چقدر دزد، دزدي نكرده گناه آن را برايشان مي‌نويسند، البته اگر طرف ندارد نبايد به او فشار آورد، چون خداوند در قرآن مي‌فرمايد: (وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى‌ مَيْسَرَةٍ) (بقره /280) اگر ندارد بستانكار صبر كند گرچه قانون ممكن است اجازه دهد كه او را زندان كني، به او مهلت بده تا دستش باز وامكان پرداخت پيدا كند. و اگر دارد براي پرداخت پول بدهكار بايد عجله كند.
توبه يك فضيلت است و حديث داريم كه: شب عيد فطر خداوند آنقدر مي‌بخشد كه در كل رمضان بخشيده. مي‌گويد ما الآن جوان هستيم پير شديم توبه خواهيم كرد. در ذهن او هم يك شكل هندسي است در پيري برمي گرديم و توبه مي‌كنيم الآن صفا مي‌كنيم پير كه شديم بر مي‌گرديم. اين مثلث چند اشكال هندسي دارد، آخر خط معلوم است ولي آخر عمر معلوم نيست، يك وقت به هواي هفتادسالگي زودتر مرگ مي‌رسد، اگر ورقه مي‌دادند كه در جمهوري اسلامي چه كسي مردني است هيچ كس نمي‌گفت حاج احمد آقا خميني، جوان است. انحراف صعود نيست، سقوط است، و مگر مي‌شود انسان 70 سال به گناه عادت كرده يكمرتبه دست بردارد، مگرفرمان ماشين است كه لب دره بگويي برمي‌گردانم.
يك روز پيامبر(ص) ياد خديجه كرد و شروع كرد به گريه كردن. بعضي گفتند خداوند بهترش را به شما داده، پير زن گريه ندارد، فرمود: او سبقتش به اسلام از همه شما بيشتر است زماني دين آورد كه شما كافر بوده و همه اموالش را در راه اسلام داد.

14- سبقت جستن در ايمان علي(ع) و حضرت خديجه از مردان و زنان

علامه اميني(ره) در الغدير 100 حديث آورده كه اولين كسي كه ايمان آورده از مردها علي بن ابيطالب(ع) و اززنها خديجه(س) است. در سبقت به فضيلت زن و مرد ندارد در ميان ياران امام حسين(ع) يكي زهير بود كه زنش او را وادار كرد كه حضرت را كمك و ياري دهد. او را تحريك كرد. در همين زنجان كه امسال برنامه‌هاي رمضان را ضبط كرديم اولين راهپيمايي را زنها انجام دادند. در زنجان زنها مقدم برمردها هستند خيلي از شهرها همين طور است. بسياري از جاها يك دختر پدر را راه مي‌اندازد. مدير كل آموزش و پرورش در خوزستان ساعت؟ آمد گفت خيلي خسته هستم ولي يك دختر 11 ساله خستگي مرابرطرف كرد. دختري در مدرسه نماز ياد گرفته و پدر و مادرش نماز نمي‌خوانده‌اند چند دقيقه با آنها صحبت كرده كه چرا نماز نمي‌خوانيد؟ خدا را دوست نداريد؟ چرا، پس چرا نماز نمي‌خوانيد؟ دوست نداري با خدا حرف بزني؟ آنقدرگفته تا آنها هم نمازخوان شده‌اند.
آيا نعمت‌هاي خدا نمي‌ارزد كه براي او نماز بخواني و از آنها تشكر كني؟ و بعد به خانم معلم گفته من مادرم را نمازخوان كردم. آنقدر خانه‌هاي نزديك نماز جمعه نمي‌روند و خانه‌هايي دور است به نماز ولي مي‌روند، بچه آخوندها با سواد نشده و ديگران با سواد مي‌شوند، روستايي‌ها ترقي مي‌كنند و شهري‌ها عقب مي‌مانند.

15- ايثار در بخشش

يك وقت خدا به تار عنكبوت نظر كرده مي‌شود محافظ پيامبر(ص) در غار، فقط بايد خدا نظر كند. «و ايثار التفضل»: تفضل لطف ابتدايي است، لطف‌ها به ما مقابله به مثل است، افطاري داده ما هم دعوت مي‌كنيم، عروسي آمده مي‌رويم، كادو آورده مي‌بريم. مردانگي آن است كه او نداده تو به او بدهي.

16- تعجيل در پرداخت فطريه و حج واجب

بحث در آستانه‌ي عيد فطر پخش مي‌شود خداوند عبادت‌هاي شما و بينندگان را قبول كند و سعي كنيد خراب نشود. در يك ماه سيگار نكشيده‌ايد بعد از رمضان هم نكشيد، بعد از ماه رمضان مسجد رفته و قرآن خوانده و در هر شهري يك جلسه‌ي تفسيرقرآن باشد.
و فطره واجب است، ماه را كه ديديم. براي پرداخت جديت داريم ماه را كه ديدي زكات را كنار گذاشته و درباره‌ي حج پولها را كم كم جمع كرده تا توان پيدا كنيد از پولهاي حلاتر بگو اين براي كه حج وقتي خواستي بروي مكه مشكل نباشد. حتي داريم براي مكه از خيلي چيزها بگذريد و به خانم نان و سركه بده ولي پولهايش را جمع كرده خانم را ببر مكه، موكت داشته باش، به جاي قالي پشم و آن سيره پيامبر(ص) است. گاهي براي يك مهمان، از زيارت پيامبر(ص) محروم شده تا او پا روي پشم بگذارد، رابطه با خدا همه ما را رها مي‌كنند. قرآن مي‌فرمايد: (وَ لا يَسْئَلُ حَميمٌ حَميماً) (معارج /10) حميم از حمام: دوست داغ، رفيق داغ احوال رفيقش را نخواهد پرسيد، كمك به فقرا: و گاهي كمك به فقير را مثل خدا به كمك به خودش گفته مثل: (مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضا) (بقره /248) نفرموده «يقرض الناس»، «الله» بجاي «ناس».
(يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ) (توبه /104) اوست كه صدقات را مي‌گيرد.
زكات فطره فراموش نشود.
خدايا ما كه عقب مانديم چه كارها كه توانسته و انجام نداديم كاري كن كه عمر و استعداد و از هدر حفظ كن. به راهي كه اولياء تو دعوت كرده‌اند هدايت كن.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1764
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست