نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1765
موضوع: زينت و زيبايي
تاريخ پخش: 72/10/02
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي والهمني التقوي»
1- نكتهاي درباره توجه به نهضت سوادآموزي
ماه دي در آستانه هفت دي در خدمت برادران و خواهران همكار در نهضت سوادآموزي هستيم. مردم ايران بايد قدر بدانند كه آموزشيارهاي ما سالهاست از روستاهاي دور و نزديك كوچه به كوچه خانه به خانه دعوت كردند و اگر لبيك نگفتند كفران نعمت كردند. روز قيامت سه دسته شكايت ميكنند از مردم: 1- قرآني كه خوانده نشود. 2- مسجدي كه در آن نماز خوانده نشود. 3- دانشمندي كه معطل بماند و مردم از او استفاده نكنند. اين مربوط به علماست اما هر معلمي به مقداري كه علم دارد حق دارد. براي كشور امام زمان(ع) هنوز هم بعد از اين همه فعاليتي كه نهضت سوادآموزي كرده است هنوز هم بالاي ده ميلون بي سواد داريم ده ميليون زير چهل سال من از همه اينهايي كه در روستاها به خصوص پشت برفها در بعضي از مناطق دور از پدر و مادر و بستگان هجرت كردند، مشكلات را تحمل ميكنند در گرما و سرما از تك تك ايشان تشكر ميكنم. موفقيتهاي خوبي نهضت سواد آموزي داشته است. افرادي را كشف كرده و از نهضت به دانشگاه فرستاده است كه يك نفر كه از نهضت به دانشگاه ميرود قطعاً از افتتاح يك كارخانه ارزشش بيشتر است. افرادي را به دبستان، به راهنمايي به دبيرستان به نظري كشانده ميليونها نفر از افراد را باسواد كرده است. نهضت سوادآموزي به قول رهبر معظم انقلاب حق بزرگي بر مردم دارد و الآن هم از همه مردم ميخواهم آموزشيارهاي عزيز ما را استقبال كنند از نوسوادهايي كه سر كلاس نشستهاند تقاضا ميكنم پشتكار داشته باشند بالاخره هر كاري سختي دارد اما سختي سوادآموزي چند ماهي بيشتر نيست. حوصله كنند بلكه ان شاءالله اين ننگ بي سوادي از جمهوري اسلامي به حداقل برسد. موضوع بحث من بحث زينت است. چون در آستانهي تولد امام جواد(ع) هستيم و ميارزد كه بحث زينت بكنيم. منتهي زنيت و تجملات نه به معناي منفي نه به معناي بد آن به معناي خوب آن. بحث زينت از اين جا شروع ميكنيم.
2- زينت و زيبايي لطف خداست
موضوع بحث زينت و زيبايي بحثهايي كه ميشود كرد يك زينت لطف خداست قرآن ميفرمايد: (قُُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللَّهِ الَّتي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ) (اعراف /32) منت گذاشته خداوند براي شما زيبايي قرار داده است شما حساب كن زيبايي اگر نبود چه قدر انسان بد ميگذشت اگر زمين اين سبزيها و اين گلها را نداشت. اگر صورت انسان اين زيبايي را نداشت صورت انسان زيباست. ابرو منحني است شما اگر ابروي منحني مستطيل بود چه قدر زشت بود. پيشاني منحني است. سر گوش منحني است. لب منحني است نوك دماغ منحني است چانه منحني است سر انگشتان منحني است اگر به جاي منحنيها فقط مستطيل بود چه قدر انسان بدتركيب ميشد. يعني لبش چهارگوش بود شما يك چسب بزن به لبت ببين چه طور ميشوي. ابروي منحني شما عوض زيبايي… زيبايي آسمانها به ستارهها. زيبايي زمين به سبزيها. زيبايي طبيعت با رنگارنگي با برگهاي مختلف. حتي اگر همه درختها برگشان يك جور بود اگر گلها رنگشان يك جور بود زندگي براي انسان خسته كننده بود. اين رنگ به رنگي به انسان تسكين ميدهد. يك نواختي آدم را خسته ميكند. قديم ميگفتند جاده صاف باشد امروز مهندسهاي راه ميگويند جاده منحني باشد چون جاده صاف راننده را خسته ميكند اگر مزهها همه يكي بود رنگها همه يكي بود شكلها همه يكي بود خسته كننده بود. حتي اگر شب و روز يك جور بود، خسته كننده بود از آيات خداوند اين است كه ميفرمايد: (يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ) (حج /61) گاهي شب را طولاني مي¬کند گاهي روز را طولاني ميكند گاهي هوا گرم است گاهي هوا سرد ميشود تمام اين تنوعها، تنوع در مزهها، رنگها، شكلها، برگها، قيافهها، ژستها، تنوع در صوتها، يك قاري خوب هر چه هم خوب بخواند اگر تكراري بخواند آدم خسته ميشود. اما اگر هر چند دقيقه يك كسي خواند تن صدا عوض ميشود گوش آرامش پيدا ميكند ولو صدا بسيار خوب، بسيار خوب هم اگر يكنواخت شود خسته ميكند. اينهايي كه در تلويزون اخبار ميگويند اگر دائماً يكي اخبار بگويد. اخبار داخلي و خارجي همه را يكي بگويد آدم خسته ميشود. اين است كه پنج دقيقه اين حرف ميزند پنج دقيقه يك خواهر حرف ميزند بعد يكي براي داخلي ميآيد يكي براي اخبار ورزشي ميآيد. اين تنوع تن صدا به آدم آرامش ميدهد و گرنه صداي يكنواخت ولو خوب باشد آدم خسته ميشود. ما غفلت نكنيم از اين كه تنوع و زيباييها اگر نبود انسان رواني ميشد. (وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَميرَ لِتَرْكَبُوها وَ زينَةً) (نحل /8) زيبايي كه در حيوانات هست. (إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً) (كهف /7) آن چه در زميني است از گل و سبزي (الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا) (كهف /46) زيبايي كه مال دارد زيبايي كه بچه دارد. خوشمزگيهايي كه بچه دارد. زيبايي كه بچه دارد و زيباييهايي كه مال دارد. زيباييهايي كه زمين دارد. خلاصه تذكر من را گوش بدهيد. اين زيبايي يك لطف خداست.
3- استفاده از زيباييها
مسئله دوم. استفاده از زيبايي. دو استفاده از زينتها، قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع): «إِنَّ اللَّهَ جَمِيلٌ يُحِبُّ الْجَمَالَ»(كافي/ ج6/ ص438) حديث داريم خدا زيباست دوست دارد مردم هم زيبا باشند. زيبا غير از خوشگلي است لازم نيست خوشگل باشي همين زلفي كه داري شانه كن. همين اتاقي را كه داري لازم نيست بزرگ باشد همين اتاق كوچك را همين استكان را همين چهار تا چيزي را كه داريم كم يا زياد، «إِنَّ اللَّهَ جَمِيلٌ يُحِبُّ الْجَمَالَ» حديث داريم خداوند بدش ميآيد از آدم چركين و ژوليده. امام رسيد به يك زلفي ديد زلف هايش داغان است. فرمود: حال نداري بتراش ميخواهي زلفي باشي شانه كن. شما هم زلف گذاشتي هم شانه نميكني. خدا اگر يك چيزي را به كسي ميدهد دوست دارد آثارش را هم بر او ببيند. (يا بَني آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ) (اعراف /31) لااقل وقت نماز بهترين لباس را بپوشيد. امام رضا(ع) روي حصير مينشست اما وقتي ميخواست بيايد توي مردم خودش را ميآراست «كَانَ جُلُوسُ الرِّضَا ع فِي الصَّيْفِ عَلَى حَصِيرٍ وَ فِي الشِّتَاءِ عَلَى مِسْحٍ وَ لُبْسُهُ الْغَلِيظَ مِنَ الثِّيَابِ حَتَّى إِذَا بَرَزَ لِلنَّاسِ تَزَيَّنَ لَهُمْ»(عيونأخبارالرضا/ ج2/ ص178) راجع به زيبايي از نظر جنس، با چه جنسي، از نظر مورد، كجا زيبايي، از نظر مقدار، چه مقدار، از نظر زمان، چه وقت. از نظر جنس، در رساله ميخوانيم همه فقها فتوايشان همين است لباس كه فقط ابريشم بر مرد حرام است. طلا بر مرد حرام است. با كمال تأسف زياد شده است حلقه طلا. بارها هم به من گفتهاند. افرادي كه حلقه طلا دست ميكنند دائماً در حال گناه هستند و من تعجب ميكنم از عروسي كه دوست دارد شوهرش دائماً در حال گناه باشد. گاهي وقتها ميگويند عروس دستم كرده است. كدام عروس است كه، چرا بايد عروس اين طور باشد كه عروس از شوهرش بخواهد، من دلم ميخواهد دائماً در حال گناه باشي. گناهي كه لذتي در آن نيست. گاهي يك گناهي است كه يك چيزي هم در آن است. انسان يك دروغ ميگويد پانصد تومان گيرش ميآيد. اين يك گناه دائمي است علاوه بر آن كه نماز باطل است. غير از نماز هم يك گناه دائمي است. از نظر جنس، طلا ممنوع است حرير ممنوع است براي مرد. از نظر مورد، مورد نشان دادن زيبايي فقط همسر.
4- از نظر اسلام زن و شوهر بايد خود را براي يكديگر آرايش كنند
اسلام نظرش اين است كه زنها تو خانه هر چه ميتوانند با آرايش نمره خودشان را ببرند بالا. كه وقتي مرد وارد خانه شد آن چه ميبيند زيبايي ميبيند و به عكس هم همين طور است. روايت داريم، مرد هم براي خانمش خودش را آرايش كند و حديث داريم اگر مردي به خودش نرسيد زنش فاسد شد، مقصر مرد هم هست. مرد وارد خانه ميشود قصاب است بوي پي از او ميآيد. سيگاري است بوي سيگار از او ميآيد. هم مرد براي زن هم زن براي مرد. ولي حديث داريم وقتي زن از خانه ميآيد بيرون آرايشش را سركوب كند. حتي ساده ترين لباس را بپوشد كه جلوهاي نباشد ولي تو همهي جلوهها باشد. كه مرد وقتي بيرون نگاه به هر كس ميكند جلوه نميبيند بر ميگردد خانه خودش هر چه ميبيند جلوه است. زندگي بدين وسيله گرم ميشود. از نظر مقدار، (كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا) (اعراف /31) قرآن «كُلُوا وَ اشْرَبُوا» دارد «وَ لا تُسْرِفُوا» هم دارد. اين «وَ لا تُسْرِفُوا» جلويش يك جمله هست كه اين جمله را ما متأسفانه معنا نميكنيم. ميفرمايد: (يا بَني آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا) (اعراف /31) زينت داشته باشيد، بخوريد بياشاميد و اسراف نكنيد. اين اسراف نكنيد مال «كُلُوا وَ اشْرَبُوا» نيست. در زينت هم نبايد اسراف كرد. از نظر زمان اگر يك زماني مثل الآن زمان ما كه مردم در تورم در بي پولي، كمي حقوق. بالا بودن جنس، مردم داغان هستند. زماني كه مردم داغان هستند آرايش نبايد جلوه كند.
5- درك زمان و موقعيت افراد
كسي به امام صادق(ع) گفت آقا شما لباسهاي شيكي پوشيدهاي ولي پبغمبر چنين لباسهايي نميپوشيد. امام صادق فرمود پيغمبر در زماني بود كه وضع مردم خوب نبود و وقتي وضع مردم خوب نيست ما هم نبايد… زماني كه مردم در تهيه سيب زميني و تخم مرغ و پنير گير دارند اين بريز و بپاشهايي كه ميشود غلط است. اخيراً با كمال تأسف حتي تو سمينارهاي مسئولين شيرينيهاي متنوع. خورشتهاي متنوع. يعني بريز و بپاش مد شده است و مسابقه ميگذارند وزارت خانهاي كه ميتواند دو تا اتاقش را براي مهماني و مهمان هايش را ببرد آن جا. ميبرد فلان هتل و چه پولهايي خرج ميكند يك مقداري بريز و بپاش در ميان ما زياد شده است. نگوييد آقا رياكار نيستيم. آخر بعضيها هستند با كمال تأسف حاليشان نيست جاي ريا كجاست؟ ! به يك كسي گفتند بيا نماز گفت من رياكار نيستم نمازم را تو اتاق كارم ميخوانم. من شكايت او را به مقام معظم رهبري كردم. گفتم يكي از مسئولين مملكتي را گفتم بيا نماز جماعت ميگويد من اهل ريا نيستم. من نمازم را تو اتاقم ميخوانم. ايشان فرمود حيف كه نميفهمد. حاليش نيست. بابا آن كه ميگويند ريا حرام است آن ريائي حرام است كه خواسته باشي بگويي من آدم خوبي هستم. اما اگر تو رئيس بيايي معاون تو هم ميآيد مدير كل هم ميآيد. اگر قهرمان بيايد جوجه قهرمانها هم ميآيند. اگر تاجر بيايد كاسب هم ميآيد. اگر رئيس دبيرستان بايد ناظم هم ميآيد. اگر دبير فيزيك بيايد باقي دبيرها هم ميآيند. اگر رئيس هيئت بيايد هئيتيها هم ميآيند. اگر استاد دانشگاه بيايد دانشجو هم ميآيد. اين رقم رياهايي كه ترويج عملي امر به معروف عملي است. شما كه نمازت را تو اتاق ميخواني بيرون بخوان. اين ريا اصلاً ثواب دارد چه كسي گفته است حرام است. مورد شناسي يك هنر است كه آدم بفهمد كجا جاي چيست! ما بايد مراعات مردم را بكنيم همهاش كه ريا نيست. آقاجان بگذاريد مسئله بگويم. در تشيع جنازه خنديدن مكروه است. چرا؟ براي اين كه فضاي عمومي فضاي حزن است وقتي فضاي حزن است ولو شما ياد يك مسئلهاي افتادي خندهات گرفت. آن جا جلوي خودت را بگير. نگو من اهل ريا نيستم من همين هستم كه هستم ميخواهم صاف باشم. الآن خندهام گرفته قهقه ميزنم و ميخندم. بابا! در حزن خندهات گرفته است جلوي خودت را بگير. شما در نماز اگر خنده قهقه پيش آمد بايد خودت را نگهداري در برابر خدا ايستادهاي ميگويد من خندهام گرفته است. من نميتوانم منافق باشم اين نفاق نيست اين ادب است آدم سر نماز خندهاش گرفت بايد خودش را حفظ كند. در تشيع جنازه گفتهاند نخند. ماه رمضان شما زخم معده داري دكتر گفته روزهات را بخور اما حالا كه همه روزه ميگيرند شما تو خيابان نبايد روزه خواري كني. اگر ميخواهي بخوري برو يك كناري بخور. به هر حال ما داريم اگر يك معلولي را ديديد كنار خيابان دستش، پايش يك جور مشكل فني دارد خيره خيره به او نگاه نكن. اين نگاه تو دل او را ميسوزاند. دل سوازندن كه هنر نيست. من ميخواهم صاف باشم من اهل ريا نيستم اتفاقاً اين جا اگر مسئولين، مهرهها، چهرهها، دانشمندان قهرمانان، پولدارها، عنوان دارها، نشان دارها اگر افرد نشاندار بيايند در امت اين ريا نيست ثواب هم دارد. به هر حال طلا و ابريشم نباشد مورد براي غير شوهر نباشد. قرآن ميفرمايد: (وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها) (نور /31) خواهرها و برادرها. برادرشوهرها نامحرم است. خواهر خانم نامحرم است. پسرها را از دوازده سالگي بايد جلويشان چادر سر كرد. نگوييد اين بچه بوده است من او را قنداق كردهام. براي اين… مثلاً مرد هشتاد كيلويي را ميبيند چادر سر ميكند يك جوان به خاطر اين كه بيست و دو كيلو است. كيلويي نيست صرف اين كه اين بچه بوده است ما با هم بودهايم، باشد، فعلاً به تكليف رسيده است و حتي قبل از تكليف. دخترها را قبل از نه سالگي با حجاب آشنا كرد. علياي حال مورد حجاب همين است.
6- سوء استفاده از زينت و زيبايي
اما سوء استفاده. بعضيها سوء استفاده ميكنند مسئله سوم، سوء استفاده از زينت. دكورسازي. قرآن ميگويد وقتي فرعون ميخواست تو كوچه راه برود (قارون) يك دنگ و فنگي راه ميانداخت. (فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ في زينَتِهِ) (قصص /79) موسي گفت: خدايا من حريف فرعون نميشود تو اين قدر به اين زينت دادي كه اين مردم را با زينتها جلب خودش ميكند و كسي گوش به حرف و تبليغات من نميدهد. گاهي با زينت بله، سوء استفاده از زينت. (وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ) (نور /31) زينت جايز سوء استفاده از زينت جائز نيست. اين كه گفتهاند زن مچ دستش ميتواند باز باشد و صورتش ميتواند باز باشد. به شرطي كه زينت نباشد. اگر آرايش كرد و طلا و النگو بود مچ دستش را هم بايد بپوشاند. يك جاهايي زينت ضرورت دارد. ضروري بودن زينت: البته نگوييد آقاي قرائتي اين چه بحثهايي است كه شما ميكنيد. گراني، بي پولي، داغاني، سر كيف بچهها، سر ثبت نام بچهها، آن يكي دانشگاهش نميدانم بنايي، معماري، گراني است من ميخواهم از اين يك پل بزنم سر زينتهاي معنوي. الآن چقدر به زينتهاي ظاهر ميرسيم اما زينتهاي معنوي… حوصله كنيد چند دقيقه ديگر وارد زينتهاي معنوي ميشوم، منتهي اگر خواسته باشيم بحث زينت را انجام بدهيم مجبوريم همه ابعادش را بگوييم. آخر اگر من خواسته باشم بحث كفن را بكنم. بسم الله الرحمن الرحيم كفن ميگويند(اه) اين آقا مثل اين كه همه حرف هايش را زده است كفن مانده است. من اگر بخواهم روضه كفن را بخوانم بايد شروع كنيم بحث لباس را بگويم بعد لباس نوزاد را بگويم، لباس ورزش را بگويم، لباس كار را بگويم. شستن لباس را بگويم، بهداشت لباس را بگويم، لباس نماز را بگويم، جنس لباس را بگويم، پنبه باشد يا پشم، حديث چه ميگويد. رنگ لباس را بگويم كه سرخ و سياه نبايد باشد. بعد لباس عروس را بگويم يك ذره يك ذره بگويم تا آخرين لباس كفن. يعني من اگر خواستم بحث كفن را بگويم صاف بگويم بسم الله الرحمن الرحيم موضوع امشب كفن مردم تلويزيون را خاموش ميكنند. بنابراين اگر هم خواستم يك چيزي بگويم، از يك راهي شروع كنم كه طرف متوجه نشود. البته شما كه حالا متوجه شديد! موضوع بحث ما زيباييهاي معنوي است.
7- توجه اسلام به نظافت و زيبايي
ولي خوب بايد زيباييهاي دنيايي را هم بگوييم اصولاً اسلام با زيبايي مخالف است يا نه؟ ! آخر بعضيها فكر ميكنند حزب اللهي يعني ضد زيبايي. به يك خانم ميگويند آخر اين چه قيافهاي است گرفتهاي ميگويد من حوصلهي قرتي بازيها را ندارم. آن قرتي مؤمن است اين مؤمن غير مؤمن است. بعضي از ما گيرمان اين است كه خيال ميكنيم آرايش كردن قرتي بازي است. گاهي وقتها يك حزب اللهي به يك سوپر دولوكس ميرسد ميگويد سوسول است. خيال ميكند اگر كسي به قيافهاش رسيد سوسول است و اين آقا كه درب و داغان است حزب اللهي است. الآن به هر نقاشي بگويند يك حزب الهي بكش يك آدم چركين را ميكشد اگر بگويند يك آدم غربي بكش يك سوپر دولوكس ميكشد. اين فكر، فكر غلطي است. به هر كسي بگويند عكس امام زين العابدين(ع) را بكش يك سيد بيمار ميكشد كه الآن دارد ميافتد. بابا امام زين العابدين خيلي هم زيبا بود خيلي هم جالب بود صوتي داشت كه وقتي قرآن ميخواند حمالها زير بار يك ساعت ميايستادند تا از صوتش استفاده كنند چون خيلي خوش صدا بود. خيلي هم خوش قيافه بود. منتهي چند روز مريض شد. ما چنان ميگوييم زين العابدين بيمار كه به هر طراحي و هر نقاشي و به هر روابط عمومي بگويند عكس امام زين العابدين را بكش… زيبايي خيلي مهم است و خيل اثر دارد. يك دكتري به من ميگفت من خيلي مريد امام شدم بنيانگذار جمهوري اسلامي گفتيم امام را كه همه مريدش هستند. اما حالا چه چيزي برايت تازگي دارد گفت امام در حسينيه جماران داشت گريه ميكرد به مناسبت عاشورا اشكش درآمد يك دستمال سفيد برداشت اشكش را پاك كرد وسط اين كه اشك ميريخت و اشكش را با دستمال سفيد پاك ميكرد بيني امام ترشح پيدا كرد يك دستمال ديگر برداشت براي بينياش. من ديدم دستمال اشكش با دستمال بينياش جداست ميگفت من حالا فهميدم خيلي كيف كردم. اين همه امام عرفان دارد و انقلاب است و شاه را برداشته است. اين كه اين دكتر را تكان داده است همين كه ليوان و ظرفش، استكانش، جابجا بودندش، دقتش، يك مرتبه امام وسط سخنراني عطسه نكرد در كل عمرش يك مرتبه امام سرفه نكرد. يك مرتبه امام وسط سخنراني بدنش را نخاراند. بله من از مردم ميخواهم كه، (شروع كند به خاراندن خودش) يك مرتبه امام يك گوشه از عمامهاش كج نبود. امام در سن هشتاد و پنج سالگي ميآمد تو تلويزيون مثل يك تازه داماد يك مرتبه محاسنش كوتاه باشد، بلند باشد يعني ميزان ميزان. شاربش، ناخنش، عبايش، اتوي لباسش. عطري كه امام ميزد. شايد لباس هايش ارزان بود ولي بوی گل ميداد. زيبايي يك ارزش است. بخشي از اين كه مسجدهاي ما خلوت است اين است كه فرشهاي مسجد بو ميدهد. زيلوهاي مسجد بو ميدهد. ديديد چاي ريزهاي مسجد چه طور چاي ميريزند بدترين نوع چاي دادن از نظر بهداشتي چايهاي است كه تو مسجد و حسينيه داده ميشود. چه ميكنند؟ ! نعلبكي را روي هم ميگذارند اول نعلبكيها را روي قالي ميچينند نعلبكيتر است روي فرشها و قاليها و موكتها. بعد براي اين كه يك جا بتوانند بلند كنند همه نعلبكيها را روي هم ميگذارند يعني پشت هر نعلبكي وارد نعلبكي ديگر ميشود. يك كار بسيار زشت ديگر كه ميكنند كه بسيار، بسيار زشت است و ضد بهداشت است اين است كه قهوه خانههاي مسجدها يك طشت ميگذارند همه استكانها را تو همان طشت ميشويند. بسيار بد است. تو طشت همه چيز هست. قديم يك كسي ميخواست فحش بدهد به كسي اول گفت خاك تو سرت. بعد گفت: تو سرت، آخرش گفت: تو سرت چون همه چيز توش بود. من سفارش ميكنم به تمام پيش نمازها و تمام رؤساي هيئت. اصولاً جوانها بيايند دخالت كنند. يك كتابي نوشته شده است بنام بهداشت مسجد. مهر مسجد سياه، زيلو بو ميدهد. همه استكانها را تو يك طشت ميشويند. قهوه چي براي اين كه خودش را راحت كند همه نعلبكيها را تو هم ميگذارد براي اين كه بالا برود… اينها يك چيزهايي است كه نميدانم حالا، . . . خدا كند اين فيلم من را امشب ويدئويي آن را ببندند غرب اگر فيلم امشب من را ببرند غرب ميگويد، بعد از پانزده سال ازانقلاب ميگويند چگونه چاي بخوريم، چه قدر ما بايد سقوط كرده باشيم. كه چگونه استكان و نعلبكي بشوييم. چگونه ماست بخوريم. من يك بار ديگر گفتم ولي باز ميبينم سر سفرهها گوش ندادند. حتماً پاي تلويزيون نبودهاند و الا كسي پاي تلويزيون باشد لجاجت نميكند. بهداشتي ترين نوع ماست خوردن اين است كه آدم ماست را با نان بخورد غلط است آدم ماست را با قاشق بخورد چون قاشق را كه از دهانت درآوردي تو ظرف ماست كردي مگر اين كه ظرف يك بار مصرف باشد. و هر كسي ظرف ماستش مال خودش باشد. اما اگر يك ظرف ماست بود و چند نفر ميخواهند بخورند حتماً بايد با نان بخورند. زينت يك لطف الهي است خداوند بارها گفته است خدا را بشناسيد (إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا) (صافات /6) ببينيد ما آسمانها را زينت داديم. استفاده از زينت جايز است. سه تا زن آمدند پيش پيغمبر گفتند يا رسول الله، يكي گفت شوهر من گوشت نميخورد يكي گفت شوهر من عطر نميزند. يكي گفت شوهر من همخوابي نميكند با من. پيغمبر چنان عصباني شد چنان دويد بالاي منبر كه عبايش روي زمين كشيده ميشد. يعني هيجاني شد پيغمبر فرمود: اين چه ديني است كه شما داريد آمدند به امام صادق گفتند يك فقيه ملا است اما با كسي تماس نميگيرد تو خانه نشسته است فرمود: مگر ميشود آدم تو خانهاش بنشيند و مجتهد هم باشد. اصلاً از امتيازات قرآن اين است كه (يَمْشي فِي الْأَسْواقِ) (فرقان /7) آيه ديگر دارد (يَمْشُونَ فِي الْأَسْواق) (فرقان /20) يعني با مردم بود. با مردم بودن و تميز بودن و بهداشت را رعايت كردن. استفاده از زينت، پيغمبر فرمود چرا استفاده از زنيت نميكنيد. استفاده از زينت براي غير شوهر ممنوع. اگر مردي راضي باشد و يا اگر زني خودش را آرايش كند بدون اجازه شوهر خودش را تو خيابان به ديگران عرضه كند و شوهرش هم راضي باشد در روايت داريم مورد لعنت هستند اين زن و شوهر. كه شوهر اجازه داده است خانم خودش را درست كند و به مردهاي اجنبي عرضه كند. زينت سفارش شده است منتهي زينت بايد مورد استفادهاش معلوم باشد يك جايي هم ضرورت دارد زينت مثل اين كه آدم، مثلاً سفارت خانههاي ما در خارج از كشور. حتماً بايد قشنگ باشد. براي اين كه آنجا پز نظام به سفارت خانهاش است. امام صادق فرمود زماني كه شما مخالف داريد و مخالفين دارند شما را نگاه ميكنند حتماً بايد آن خياباني كه ديپلماتها هستند و سفرا هستند بايد شهرداري به آن خيابان بيشتر برسد چون آن جا عزت ماست شما مهمان كه ميآيد او را به اتاق مهمان ميبريد يا اتاق مهمانخانه از اتاق خودت بهتر است عنوان و عزت حسابش جداست.
8- زينتهاي معنوي
برويم سراغ زيباييهاي معنوي. زيباييهاي معنوي زياد است. بسم الله الرحمن الرحيم، همه حرف را زدم براي اين كه اين حرف را بزنم پيغمبر(ص) فرمود: «الْخُشُوعُ زِينَةُ الصَّلَاةِ»(كنزالفوائد/ج1/ص299) نماز زيبا اين است كه خشوع داشته باشد گاهي خانمها سجادههايي درست ميكنند چه گلدوزيهايي. چيزهايي تو سجاده هست شانه، قيچي. پارچههاي مختلف عطرهاي مختلف. مهرههاي كذايي، انگشتر، تسبيح. مي گويد اگر ميخواهي نمازت زيبا باشد، خشوع. يك كسي نماز ميخواند سر نماز با ريش هايش بازي ميكرد. امام فرمود: اگر اين خشوع ميداشت با ريشش ور نميرفت. زينت نماز خشوع است. حديث داريم امام وقتي نماز ميخواند چنان سيخ ميايستاد كه اگر پرندهاي روي كتفش بود تكان نميخورد و جز باد عباي ايشان را تكان نميداد. زينت قرآن صوت خوش است زينت مسلمان بودن اين است كه آدم به عهدش وفا كند. زينت كسي كه قدرت دارد اين است كه عدالت داشته باشد. زنيت انسان ايمان است (حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في قُلُوبِكُمْ) (حجرات /7) زينت انسان ايمان است. زينت خدمت به مردم اين است كه منت نگذاريد. زينت كار خير اين است كه آدم تمامش كند. چيزي را ناقص انجام ندهد. زينت بدن اين است كه انسان كم بخورد. زنيت سفره سبزي است و حتي حديث داريم امام رضا(ع) ميفرمود: سفرهاي كه سبزي تويش نيست من سنگين و سخت است برايم كه حاضر بشوم سر سفرهاي كه سبزي نيست. اصولاً سفارش به سبزي زياد شده است. كاهو باشد، اسفناج باشد سبزي خوردني… انسان بايد رابطهاش با سبزي زياد باشد و لذا حيوانهايي كه به گوشتشان را گفتهاند بخوريد حيوانيهايي است كه با يك واسطه رابطه با سبزي دارند مثلاً گوسفند، بزغاله، گاو. اما حيوانهايي كه دو واسطه ميخورد با سبزي گوشتش حرام است. مثلاً شغال گوشتش حرام است. چون سبزي خوار نيست. يا آدم بايد خودش اهل سبزي باشد يا حيواني كه ميخورد آن حيوان سبزي خوار باشد. زينت علم نشر آن است. كسي اگر علم داشته باشد و علمش را نشر ندهد. حديث داريم باسوادي كه مردم از علمش استفاده نكنند اين تو جهنم است. باسواد است اما كتمان ميكند. دكتر اگر كتمان كند. آقا من دكتر هستم مرض شما را نفهميدم صاف بگويم مريض عزيز من مرض تو را نفهميدم. برو پهلوي فلاني! ميگويم اگر بگويم نفهميدم ميرود بيرون ميگويد فلاني نفهميد در نتيجه مشتريهاي من كم ميشود شما فعلاً اين دوا را بخور پس فردا بيا ببينم زندهاي يا نه؟ ! نصف اين هايي كه تو قبرستان خوابيدهاند به خاطر اين است كه دكترها راستش را نگفتهاند. نگفتند كه ما مرض تو را نفهميديم صداقت و صراحت، من مرض تو را نفهميدم خدا رحمت كند آيت الله العظمي گلپايگاني را. درسش بوديم آمد يك بحثي را مفصل گفت. فردا آمد نشست و گفت كه بسم الله الرحمن الرحيم. آن چه ديروز گفتهام نظرم برگشت. بار ديگر تحقيق كردم و فكر كردم از حرف ديروز نظرم برگشت. امام در وصيت نامهاش فرمود اگر من از كسي ستايش كردم مربوط به آن زمان بوده است. شما نگوييد چون امام گفته است آدم خوبي است لابد تا آخر آدم خوبي است. پليس راه گفت اين جا تصادف نكرده. ممكن است كيلومتر بعد تصادف كند. زينت علم به اين است كه آدم عمل كند. زينت عيد نماز عيد است. زينت معنوي، البته عيد، خوب علفها سبز ميشوند ميشها ميزايند خوب ما هم تخمه كدو ميشكنيم. لباس نو ميپوشيم. تغيير لباس اين زينت ظاهري است زينت معنوي نماز عيد است با تكبير و تحميد و تقديس. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «زَيِّنُوا مَجَالِسَكُمْ بِذِكْرِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع»(كشفاليقين/ ص450) زينت گفتهها ايناست كه آدم از اولياي خدا تجليل كند. كمالات ديگران را بگويد. كمالات ديگران خيلي در آدم اثر ميكند. چون يك وقت آدم مينشيند ميگويد دلار چند شد يك وقت مينشيند تو همين حرف هاست اما يك وقت مينشيند ارزشها را بيان ميكند. وقتي ارزشها بيان شد جامعه به سمت ارزشها ميرود. اگر عكس بوعلي سينا پخش شد مردم گرايش پيدا ميكنند به بوعلي سينا شدن. اگر عكس يك رقاصه پخش شد مردم گرايش پيدا ميكنند به رقاصه شدن. سعي كنيد در جلسات، كمالات اولياء خدا را بگوييد، اثر دارد. زينت زن عفت اوست. زينت معنوي او البته. زينت كشور ارتش آن است. قواي مسلح. آخر گاهي وقتها ميگويند اين شخصيتها كه ميآيند تو فرودگاه، سان ميبينند اينها چيست؟ اينها پز ماست. زينت يك كشور اين است كه قواي مسلح آن، لذا حديث داريم پيغمبر سالي دو مرتبه از جوانهاي مدينه سان ميديد. همه جوانهاي مدينه به صف ميشدند پيغمبر ميآيد جلوي ايشان سان ميديديد. هر كدام خوش هيكل بودند ميفرمود شما اسمت را براي جبهه نوشتهاي؟ هر كدام نقص فني داشتند ميفرمود اسمتان را براي حفاظت كوچههاي مدينه نوشتهايد؟ يعني آنهايي كه مشكل داشتند بالاخره سرباز كوتاه براي عدس پاك كردن كه خوب است. ممكن است يك كسي مثلاً شست پايش كج است. خيلي خوب اگر شست پايش كج است براي حفاظت كوچه هم خوب نيست؟ ! آخر يك كسي به ما گفت شما آخوندها هم از شاه ياد گرفتيد. شاه سان ميديدشما هم سان ميبينيد. گفتم نه خير شاه از سليمان ياد گرفت. حضرت سليمان پيغمبر است قرآن ميگويد: (وَ حُشِرَ لِسُلَيْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ) (نمل /17) قرآن ميگويد حضرت سليمان پيغمبر از تمام ارتش سان ميديد، شما نگو شما از شاه ياد گرفتيد بگو شاه از حضرت سليمان ياد گرفت. آخر يك كسي به من گفت انگشترت را به من بده گفتم ميخواهي چه كني گفت ميخواهم هر وقت نگاهش كردم يادت بيفتم گفتم به تو نميدهم وقتي ديدي نيست ياد من بيفت. اگر ميخواهي ياد من بيفتي از اين طرفش كن. زيبايي پول اين است كه آدم با اين كه پول دارد قناعت كند. نگويد حالا كه دارم من ولخرجي ميكنم. آدم پولدار زيبايي او به اين است كه با اين كه پولدار است اما اسراف نكند و زيبايي سختيها صبر است و زيبايي زهد ايثار است
9- زينتهاي ممنوع
بعضي جاها هم زينت ممنوع است. زينتهاي ممنوع، يك براي تكبر گاهي وقتها انسان براي پز دادن براي اين كه رقيب را از ميدان بيرون كند ميخواهد يك لباسي بپوشد كه همه، يك ماشيني سوار بشود كه همه… دو براي اسراف ممنوع است. سه براي غفلت ممنوع است چهار براي اين كه ديگران را تحقير كند ممنوع است. پنج در حال احرام زينت ممنوع است. شش طلاكاري مسجد ممنوع است.
10- علم مفيد زينت است و علم مضر مانع است
بهترين زينت تحصيل علم است. آن هم علم مفيد. امام در پيامي كه براي نهضت سوادآموزي دادند فرمودند علم جهت دار. خيلي از علمها مفيد نيست. هم در حوزه داريم علمهايي كه خيلي فايده ندارد هم در دانشگاه علمهايي كه فايده ندارد. سيصد تا ما اعوذ داريم در مفاتيح در دعا كه خدايا پناه ميبرم به تو يعني از شرش ما را نجات بده يكي از چيزهايي كه ميگويد پناه ميبرم به تو، علم بي خاصيت است. «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ عِلْمٍ لَا يَنْفَع»(كنزالفوائد/ج1/ ص385) گاهي علمها مضر هم هست. من راجع به علم مضر يك خاطره برايتان بگويم. سال اول انقلاب بود هنوز هم ترور نبود. همه راحت ميآمدند و ميرفتند و حفاظتي نبود همه با اتوبوس ميآمدند و ميرفتند. وقتي بزرگها را شهيد كردند براي ما كوچكها هم حفاظت و پاسدار گذاشتند ولي سال اول دوم انقلاب خبري نبود. بزرگها و كوچكها همه بدون حفاظت ميآمدند و ميرفتند من هم از قم ميآمدم راديو تلويزيون فيلم پر ميكردم و ميرفتم ميدان شوش سوار اتوبوس ميشدم و ميرفتم قم. سوار اتوبوس كه شديم داشتيم ميرفتيم قم رسيديم بهشت زهرا خواستم بگويم كه براي شادي روح شهدا صلوات ختم كن ديدم رئيس هيئتي، از اين داش مشتيها. اما يك حجه الاسلم، براي شادي روح شهدا صلوات! اين مال تو نيست نشستم. يك خورده به خودم انتقاد كردم كه بابا شاه كه فرار كرد به خاطر شهدا بود. يادت نرود شهدا را. اصل اين كه گفتهاند مهر كربلا بگذار براي اين است كه در هر نمازي شهدا را فراموش نكني. امام آمد از شهدا بود انقلاب از شهدا بود. همه چيز از شهدا است. اصلاً تلويزيوني كه تو توي آن هستي از شهداست. پاشو صلوات ختم كن. بلند شدم نگاه كردم به افراد اتوبوس رويم نشد باز نشستم. باز يك دو تا فحش و نفرين به خودم دادم، پاشو عارت نشود. پا شدم باز نشستم اين بغل دستي گفت آقا شيخ صندلي شما ميخ دارد. گفتم نخير خودم گير دارم. گفت گير چه هستي؟ گفتم گير دو تا كلمه درس. اي كاش اين درسها را نميخواندم راحت صلوات ختم ميكردم من گير كردهام! البته بلند شدم گفتم صلوات ختم كن ولي چند كيلومتر از بهشت زهرا رد شده بوديم. اينها علم مضر است كه آدم احساس كند حالا كه دكتر است نبايد بيايد مسجد! اي بابا. حالا كه مهندس است نبايد بيايد مسجد! اي بابا. حالا كه تاجر است نبايد بيايد حالاكه طلبه است نبايد بيايد! يعني چه؟ ! خوب طلبه هستي اذان بگو. به يكي از روحانيون گفتند اذان بگو. اميرالمومنين اذان ميگفت. از خصلتهايي كه آيت¬الله العظمي گلپايگاني داشت آقازادهاش را ميگفت كه ايشان در طول سال اذان ميگفت. ميآمد تو حياط با صداي بلند اذان ميگفت. تا آن جايي كه صدايش رمق داشت. به هر حال علم مفيد علمي كه به آدم جسارت بدهد. جرأت بدهد. خودماني بشود. اصولاً بين هر چيزي كه به تو الهام شد، تنگ شدي اين شيطان است. اگر يك چيزي به تو الهام شد كه باز شدي خداست. چون (الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ) (بقره /268) شيطان ميگويد نه. پول به فقير نده فردا خودت پيري و كوري داري پنهان كن. نميخواهد خمس بدهي. از پولت كم ميشود. دو ريالي را نده براي تلفن شايد خودت يك ساعت ديگر خواستي. قالي را نده به كسي يك دفعه ميبيني پاي خاكي ميگذارند رويش. كتابت را نده به كسي ديگر. اين شعر را نده به كس ديگر يك بار ديدي سخنراني ميكند خواهند گفت اين از او ياد گرفته است. بگذار بگويند او از اين ياد گرفته است. اگر كسي كتابش و شعرش را قاليش را، ماشينش را، اگر دائماً به تو القاء نشد نده روحت را فشار دادند شيطان است. «الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ» چون گاهي آدم يك چيزي به فكرش ميآيد نميداند اين را شيطان به او القاء كرده است يا خدا. علامه طباطبايي يك بحثي دارد ميگويد اگر چيزي به شما الهام شد باز شدي خدايي است. اگر گرفته شدي شيطاني است. ما كه ارزان خريديم، برادرها فلان بقالي سيب ارزاني آورده است. ميگويد بما چه! بگذار مردم گران بخرند. آدمهايي هستند كه اگر دو كيلو سيب زميني ارزان بخرند حاضر نيستند آدرسش را بگويند. اين قدر اينها خبيث هستند. آدمهايي هم هستند كه همه اموالشان را وقف ميكند يك كسي هم هست كه آدرس دو كيلو سيب زميني ارزان را به كسي نميدهد. سالگرد نهضت سوادآموزي را بايد تبريك بگويم بار ديگر از راه دور از طريق تلويزيون از آموزشياران و همكاران تشكر ميكنيم. چون زحمت اصلي را آنها ميكشند و همين طور كه مقام معظم رهبري فرمود: نهضت سوادآموزي به گردن ايران حق زيادي دارد ميليونها مرد را باسواد كرد. الآن هم صدها هزار نفر سر كلاس نشستهاند. ان شاءالله كلا سها را با گرمي نگهداريد به اميد روزي كه آمار بي سوادها به حداقل برسد.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1765