نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1901
موضوع: شير مادر
تاريخ پخش: 16/4/67
بسم الله الرحمن الرحيم
«الحمد الله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمد و على اهل بيته و لعنة الله اعدائهم اجمعين من الآن الى قيام يوم الدين»
در اين ايام در مورد شير مادر بسيار بحث و تبليغ شده و من هم در بحث تعليم و تربيت به صورت گذرا اشارهاى كردم ولى ديدم كه درباره شير مادر بحث بسيار است. و منابعى كه از شير مادر صحبت كردهاند عبارتست از: بحارالانوار جلد 15، 64، 66، 69، 89، 103، 104، وسائل الشيعه جلد: 17، 13، فروع كافى: جلد 5، تفسير نمونه: جلد 2، الميزان: جلد 6، استبصار: جلد 3، موطع، ابن ماجه، مسلم، تهذيب، مستدرك السفينه و. . . من آيات و روايات را پيدا كردم و براى كسانى كه در اين زمينه تخصص دارند خواندم و مطرح كردم تا غير از جنبه دينى جنبه على آن هم محزر شود.
1- امتيازات شير مادر
بحث اول امتيازات شير مادر است. قرآن مىفرمايد: (وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ) (بقره /233) يعنى مادران فرزندان خود را 2 سال كامل شير بدهند، آيه 233 سوره بقره. امتيازات شير مادر عبارتست از اينكه: 1- با محبت است. 2- طبيعى است. 3- كاملترين غذا است. 1- محبت خيلى مهم است. مثلاً پول خمس را به آقا مىدهد دست آقا را هم مىبوسد ولى وقتى عوارض شهردارى مىپردازد، دشنام مىدهد. چون دليل پرداخت خمس و سهم امام برايش جا افتاده است و با رضايت مىدهد ولى عوارض شهردارى را بازور مىدهد. محبتى كه از طريق شير مادر منتقل مىشود به قدرى است كه هركس مىخواهد بگويد: «من راضى هستم» مىگويد: «از شير مادر برايت حلالتر باشد. » بچه در رحم مادر فقط ضربان قلب مادر را مىشنود و هنگام شير خوردن هم همينطور و بوى بدن مادر را استشمام مىكند و به مادر مىنگرد و نگاه مادر و عشق مادر و همه احساسات توام با شير خوردن هستند. در اسلام حق خرجى با مرد است ولى حق حضانت با مادر است، يعنى طفل شير خوار در صورت جدايى توسط مادر بايد نگهدارى شود. وقتى براى نوزادان صداى ضبط شده قلب مادر را پخش كردند متوجه شدند نوزادان آرامش مىيابند. 2- دومين مزيت شير مادر اين است كه طبيعى است. در طبيعت تمام پستانداران از طريق پستان فرزندانشان را تغذيه مىكنند. 3- و شير مادر براى هر نژادى بهترين غذاست و تشريفات ندارد. مثل نماز خواندن و حرف زدن با خدا. تازه است و تقلب در آن نمىشود و دست نخورده است و كاملاً فطرى و طبيعى است. در كمتر از يك ساعت و چند دقيقه هضم مىشود. اين قدرت الهى است كه بچه مكيدن را بلد است ولي فوت كردن را بلد نيست. شهيد پاك نژاد از شهداى 72 تن، پزشك عجيب و فوق العاده و قديمى بود و شبانه روز در خدمت مردم بود و فقرا را مجانى مىديد و اهل نماز شب و. . . بود. ايشان سيد بود و در پايان عمر نماينده مردم يزد و در كنار شهيد بهشتى در جمع 72 تن شهيد شد و چه عمر پر بركتى داشت. خيلي سعادت ميخواهد كه يك پزشك هزاران بيمار را مجانى درمان نمايد. قرآن مىفرمايد: (وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً) (مائده /32) هركس يك نفر را زنده كند مثل اين است كه تمام مردم كره زمين را زنده كرده است. و اين شغل بسيار مقدس است. اگر كسى از من بپرسد بهترين كتاب چيست؟ مىگويم: «اولين دانشگاه و آخرين پيامبر» نوشته مرحوم پاك نژاد كه 22 يا 23 جلد است و ايشان بيش از 100 جلد كتاب نوشته است. ايشان بسيار انسان فاضل و عالمى بودند. ايشان مىفرمايند: اگر بچه شير نخورد مادر پستان را به صورت بچه بكشد تا دهانش را باز كند و هيچ وقت، وقتى بچه شير مىمكد پستان را از دهان بچه نكشيد و اگر خواست جدا كند چانه بچه را پايين بكشد. نوزاد در اسلام احترام بسيارى دارد. وقتى هنوز نوزاد نشده اگر مادر بى احترامى بكند، مثلاً با قرص و آمپول آن را كورتاژ نمايد، 20 مثقال 20 مثقال جريمهاش بالا مىرود، اگر نطفه را سقط نمايد 20 مثقال طلا جريمه دارد، اگر خون بسته شد 40 مثقال طلا و گوشت لخت شد 60 مثقال طلا و اگر استخوان داشت 80 مثقال طلا و اگر روى استخوان پوست بود 100 مثقال طلا و. . . بدن بچه مبارك است و مىفرمايد: اگر پدر و مادر استطاعت دارند پس از تولد به مقدار موهاى بچه نقره ببخشند و به احترام وجودش گوسفندى را ذبح كنند و به اهل محله آبگوشت بدهند. بچه اينقدر احترام دارد كه وقتى بچهاى در دامان پيامبر ادرار كرد و مادرش فرياد زد، پيامبر مادر را توبيخ كرد كه نبايد فرياد بزنى! چون بچه مىترسد و ادرارش را نگه مىدارد، ولى لباس من پاك مىشود. و وقتى ما روايات را مىبينيم متوجه مىشويم چقدر با اسلام فاصله داريم. قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع): «مَا مِنْ لَبَنٍ يُرْضَعُ بِهِ الصَّبِيُّ أَعْظَمَ بَرَكَةً عَلَيْهِ مِنْ لَبَنِ أُمِّهِ»(كافى، ج6، ص40) آيت الله منتظرى اعلاميهاى دارند به مناسبت شير مادر و اين حديث را هم نقل نمودند. هيچ شيرى مباركتر از شير مادر براى استفاده بچه نيست. دندان نوزادانى كه از شير مادر تغذيه مىكنند، سالمتر از نوزادانى است كه از شير خشك تغذيه مىكنند و حتى در مقابل امراض مقاومتر هستند و چربى كه در بدن مادر در هنگام حاملگى ذخيره مىشود به هنگام شير دادن آب مىشود و زنانى كه زايمان دارند نيز سالم ترند. برخى عوام مىگويند تو سينهات كوچك است شير ندارى، اين چه حرفى است؟ چون سينه مثل كله است مگر مىشود گفت چون كلهات كوچك است، عقل ندارى يا برعكس؟ مىگويند شيخ مرتضى انصارى آيت الله العظمى بود. زماني كه طلبه بود سرش را ماشين مىكرد، 10 شاهى مىداد، وقتى آيت الله هم شد 10 شاهى مىداد! روزى آرايشگر به ايشان اعتراض كرد. ايشان در جواب فرمود: علمم زياد شده ولى مساحت سرم كه زياد نشده است!
2- فوايد شير مادر و شير دادن مادران
يا اينكه شيرش را مىدوشد و ديگران مىگويند رقيق است در حالى كه اين هم مثل كوچكى و بزرگى سينه اهميتى ندارد و مادر با هر مكيدن نوزاد ارج مىبرد و شير دادن به قدرى اهميت دارد كه خدا گفته اگر روزه گرفتن به شير دادن مادر لطمه مىزند، مادر نبايد روزه بگيرد و خدا از حق خودش گذشته است. كسى نبايد كارى بكند كه شير مادرى خشك شود. البته بدانيد اينطور هم نيست كه شير مادر سريع خشك بشود، الان زنها ميگويند: «تو مرا غصه دادى، شيرم خشك شد! بايد برايم طلا بخرى تا شيرم درست بشود» شير خيلى به غصه ربطى ندارد. توليد شير با جريان شير فرق مىكند و ممكن است غصه در جريان شير اثر داشته باشد ولي در توليد شير اثرى ندارد. زنانى كه شير مىدهند كمتر سرطان سينه مىگيرند و شير خشك بر خلاف تبليغات تو خالى است و مقاومت كمترى در نوزاد براى مقابله با امراض ايجاد مىنمايد. پروتئين شير مادر از شير گاو بيشتر است و چربى آن براى نوزاد قابل هضمتراست. بچه هر چه رشد پيدا مىكند نيازش به غذا فرق مىكند و شير مادر هم با اين تغيير تفاوت مىكند. من مىخواهم بدانم وقتى شير در پستان مادر است و نوزاد بيرون، چگونه اين هماهنگى بوجود آمده و كسانى كه به خدا ايمان ندارند اين را چگونه توجيه مىكنند و اين را با چه ارتباطات فيزيكى و شيميايى و كنش و واكنشى توجيه مىكنند؟ داستان: يكى از معلمين كه در يكى از روستاهاى كاشان درس مىداد. مىگفت: زمان قديم ما كلاسى داشتيم و رئيس فرهنگ آن زمان خودش براي بازديد آمد. با جيپ و بعد هم سوار اسب شد و داخل ده آمد. شبانه به مدرسه آمد و مشت عباس خادم بچهها را ساكت مىكرد و چپق مىكشيد. به او گفتم رئيس فرهنگ آمده است، چپقش را خاموش كرد و ايستاد و هر چه به رئيس گفتيم منتظر شود تا كلاس را آماده كنيم، با اصرار همان موقع وارد كلاس شد و گفت چرا كلاس پر از دود است؟ چرا خاكستر توتون ريخته؟ و ما گفتيم تصادفاً اينطور است و هميشه وضع خوب است. از شانس چپق خوب خاموش نشده بود و كت مشتي عباس مىسوخت، جناب رئيس گفت چرا بوى كهنه سوخته مىآيد و ما باز هم گفتيم تصادفاً اينگونه است. ايشان كه مدير مدرسه بود، مىگفت: از آنجايى كه قرار بود ما خراب شويم بدترين بچه كلاس را رئيس بلند كرد. تا رئيس سرش را آن طرف كرد من به بچه گفتم بنشيند و بقل دستىاش را كه خوب بود گفتم بلند بشود و رئيس كه برگشت ديد يكى ديگر بلند شده است. گفت: من كه به تو نگفتم بلند شوى و بچه پاسخ داد آقاى مدير گفت و رئيس برگشت و به من گفت: حيا خوب چيزى است همه چيز تصادف بود اين هم تصادف است؟ اين قضيه شير مادر را هم مىشود گفت مثل خيلى چيزهاى ديگر تصادف است. تا كنون 70 نوع مواد در شير كشف شده و من اينها را از دكتر مرندى برايتان نقل مىكنم. چون ايشان فوق ليسانس نوزادن است. و اطلاعات ما از 4 كتاب با دو گفتگوى شفاهى است. مكيدن شير را زياد مىكند و احساس اينكه بچهام گرسنه است شير مادر را زياد مىكند و اشتباه است كه در زايشگاه ها بچه را از مادر جدا مىكنند و وقت غذا مىآورند، چون اگر بچه كنار مادر باشد و گريه كند مادر مىگويد گرسنه است و تحريك مىشود و باعث توليد شير و جريان شير مىشود. يكى از متخصصين مىگفت: بچه مثل انسان راحت طلب است و چون مكيدن پستان سختتر از پستانك است، به همين جهت پستانك را ترجيح مىدهد. وقتى چند بار شكم خود را با راحتى سير كند، ديگر حاضر نيست به خودش زحمت بدهد. برخى اشتباهاً فكر مىكنند اگر بچه شير نخورد، براي اندام مادر بهتر است، چون وقتى مادر مدتى شير نداد همين چربى هايى است كه در بدنش هست، ذخيره مي شود و مكيدن چربي بدن مادر را بيشتر جمع مىكند.
3- توجه به مادران در دوران شيردهي و تأثير غذاها
مرد بايد از زن خود حمايت كند، مرد بودن به صداى كلفت و زور زياد نيست. بلكه به اين است كه مرد اگر گوشت غذا كم است، بدهد به خانم بخورد چون مىخواهد به بچه شير بدهد. زن نياز به آسايش دارد. زن در خانه 3 شيفت كار مىكند و مرخصى و اضافه كاري و حقوق هم ندارد. شبها مرد از بچه مراقبت كند تا زن بخوابد و به زن كمك كند و ظرف بشويد و در ديگر امور به خانمش ياري برساند. اميرالمؤمنين(ع) هم همينطور رفتار مىكرد. از خرجهايتان كم كنيد تا مادر بهتر تغذيه كند و اينكه مادر دمپايى بپوشد و غذاى خوب بخورد بهتر است تا اينكه كفش ورنى و پاشنه بلند بپوشد و تغذيهاش خوب نباشد. حالا نگوييد چون دولت پول ندارد شير خشك بخرد، شما مىگوييد شير مادر بدهيد. البته دولت سالى 100 ميليون دلار خرج شير خشك مىكند، ولى دولت اين پول را خرج كند براى مرخصى مادر شيرده، تا در خانه بنشيند و بچه را شير بدهد و چه بهتر كه اين پول براى رفاه مادر خرج بشود. البته دولت پول زياد ندارد، ولى بدهي هم ندارد. وضع آدمى كه لباس خوبى ندارد، ولى قرض هم ندارد بهتر از كسى است كه لباس شيكى دارد ولى مقروض و بدهكار است. كسى مىگفت: خدايا گچهاى سقف را حفظ كن. پرسيدم: چرا؟ گفت چون هر آجر اين خانه را از كسى قرض كردم و گچها اينها را نگه داشتند و اگر گچها نگه ندارند هر آجر آن نزد صاحبش برمى گردد. و براى افتخار دولت ما همين بس كه هر چند پيشرفته نيستيم ولى مثل خيلى از كشورهاى ديگر بدهكار هم نيستيم. به اميد روزى كه بنشينند و فكرهاى اساسى و انقلابى بكنند. گاهى مردم فكر مىكنند دولت از راه سيگار در آمد فراوانى دارد. اما استفادهها را بنويسيد و ضررهايى را هم كه در اثر سيگار ايجاد مىشود از قبيل بيمارى و سرطان و. . . را هم بنويسيد. خطر سيگار براى زن بيشتر از مرد است، بخصوص زنى كه شير مىدهد روى شيرش اثر مىگذارد. اميرالمؤمنين مىفرمايد: «كَمْ مِنْ أَكْلَةٍ مَنَعَتْ أَكَلَاتٍ»(نهجالبلاغه، حكمت 171) يعنى گاهى اوقات يك لقمه باعث مىشود انسان نتواند غذايى را بخورد. درآمد سيگار هم همينطور است يعنى يك سور كوتاه مدت، ضررهاى فراوانى به دنبال دارد كه جبران ناپذير است. شير خشك وابستگى مىآورد. شير خشك كمبود عاطفه مىآورد، چون بچه محبت مىخواهد. عروس و دامادهايى كه صاحب بچه اول شدهاند، زماني كه بچه گريه مىكند نمىدانند چه شده است. نه گرسنه و نه تشنه شده و نه جايش را خراب كرده است. ولى به محض اينكه او را در آغوش مىگيرند، آرام مىشود و اين به اين معنى است كه محبت مىخواسته است. بچه هايى كه از شير خشك مىخورند و از سينه مادر جدا مىشوند، نسلى مىشوند كه در خيابان اگر يك نفر بنزين بخواهد، جلوى هركس را مىگيرد كسى نمىايستد و توجه نمىكند. اين نامردى است بلكه شير خشك خورده و كمبود عاطفه دارد. يا اينكه كسى از روستا آمده و امضا مىخواهد و بخاطر يك امضا شب مجبور مىشود در شهر بماند. ولى مىگويد وقت ادارى تمام شده است و اين در نتيجه عواطف كم و خوردن غذاهايى است كه قساوت قلب مىآورد. برخى غذاها را نبايد خورد و برخى چيزها را نبايد ديد و با برخى افراد نبايد معاشرت كرد. نشستن با آدم پول دار قساوت قلب مىآورد، چون يك خانه 50 مترى دارد و يك ساعت كه با آدم پول دار مىنشيند مىگويد: خدا به من كم داده و با حب خدا وارد مىشود و با بغض خدا خارج مىشود. املاح و فلزات و آنچه از ويتامين و. . . نوزاد احتياج دارد در شير مادر هست. و به خصوص آغوزى كه هست خيلى مهم است و خيلى به آن سفارش شده است. گرچه بيشتر از يك قاشق غذا خورى نيست ولى خيلى مهم است. كسى نگويد چون رنگش عوض شده مسموم است. بچه در شكم مادر كاملاً صحيح و سالم است ولى هنگام تولد لب و سرش با آلودگىهاى مجراى زايمان آلوده مىشود و وقتى آب دهانش را قورت مىدهد، آلودگىها هم وارد معده نوزاد مىشود و تنها چيزى كه جلوى ميكروبها را مىگيرد، همان آغوز است كه از مادر مىخورد. پس ارزش شير مادر را بدانيم و دولت هم حمايت كند. آيت اللهى در شهرى مرد و يك ميليون تومان خرج تشييع جنازه و ختم او شد. شهر تكان خورد، مغازه را بستند و. . . شخصي گفت: اگر اين پول را زمانى كه آيت الله زنده بود روزى يك سيخ كباب مىداديد بخورد، او نمىمرد. چون آيت الله پيرمرد فقيرى بود ولى در عين حال مهم بود. گاهى ما 100 هزار دلار خرج آوردن شير خشك مىكنيم، ولى 5 هزار دلار خرج رفاه زن ها نمىكنيم و بايد اين شعارها را كه زن و مرد يك جور هستند كنار بگذاريم. چون دو جور هستند البته اين به اين معنا نيست كه زن پستتر از مرد است و از حقوق اجتماعى يكسان برخوردار نيست، بلكه به اين معناست كه از زن نمىشود مثل مرد كار كشيد. چون زن و مرد دو وجود هستند و براى دو كار متفاوت ساخته شدهاند و حتى كسانى كه خودشان اين شعار را مىدهند كارهاى خشن را به مردها مىدهند. دستوراتى كه براى شير مادر آمده است. يك مطلب اينكه حق شيردادن براى بچه است (وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْن) (بقره /233) و مدت شيردادن بيست و چهار ماه است تا بيست و يك ماه و كمتر از بيست و يك ماه را بايد مشورت كرد كه آيا صلاح است يا خير. اگر زن و شوهر دعوا كردند، بچه را مال المحصالحه قرار ندهند. (لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها) (بقره /233) چون گاهى زن با شوهر دعوا مىكند و براى انتقام توى سر بچه مىزند يا بالعكس. يعنى مادرها بخاطر ناراحتى از شوهر به بچههايتان ضرر نزنيد (وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ) (بقره /233) پدر هم وقتى از مادر ناراحت شد، به بچه ضرر نزند. مىفرمايد: (وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ) (بقره /233) يعنى مادر وقتى شير مىدهد بايد آرامش نسبى داشته باشد. از نظر اقتصادى و تمام مخارج مادر در ايامى كه شير مىدهد، به دوش پدر است تا زن آرامش داشته باشد.
4- تأثير شير مادر و دايهها بر روحيات بچه
به بچه ديگران هم مىتوان شير داد و در اسلام دايه گرفتن وجود دارد. ولى شرايط مختلفى براى دايه وجود دارد. «لَبَنُ الْيَهُودِيَّةِ وَ النَّصْرَانِيَّةِ وَ الْمَجُوسِيَّةِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ لَبَنِ وَلَدِ الزِّنَا»(كافى، ج6، ص43) يعنى اگر زنتان شير ندارد، شير دايه از شير خشك و. . . بهتر است، چون دايه همچون مادر انسان است. ولى مواظب باشيد كه دايهاي كه ميگيريد، مسلمان باشد. اگر مسلمان پيدا نكرديد و خواستيد به يهودى و ارمنى بدهيد، بايد شرط كنيد كه در منزل خودتان شير بدهد و از مشروبات الكلى و گوشت خوك دورى كند. حديث داريم: «إِنَّ الرَّضَاعَ يُغَيِّرُ الطِّبَاعَ»(قربالإسناد، ص45) شير خصلتها را عوض مىكند. نام شيخ فضل الله نورى را حتماً شنيدهايد. نوه ايشان رئيس تودهايهاى ايران بود. ايشان پسر هرزهاى داشت كه وقتى شيخ فضل الله را دار مىزدند، در پاى دار كف مىزد. در زندان قبل از اعدام كسى به ايشان گفته بود: كه شما چرا پسرتان اينقدر هرزه شده است؟ ايشان فرمود: مىدانستم هرزه مىشود، چون در نجف بودم و مادرش شير نداشت داديم به زنى تا به او شير بدهد. بعداً فهميدم او زن هرزهاى بوده و به اميرالمؤمنين توهين مىكرده است و فحش ميداده است و شيرى كه اين ناصبى در حلق بچه من ريخته، از اين بهتر نمىشود. اگر دايه زيبا باشد اثر دارد. «اسْتَرْضِعْ لِوَلَدِكَ بِلَبَنِ الْحِسَانِ وَ إِيَّاكَ وَ الْقِبَاحَ فَإِنَّ اللَّبَنَ قَدْ يُعْدِي»(كافى، ج6، ص44) يعنى دايه خوش صورت باشد و به دايه بد تركيب فرزندتان را ندهيد، چون شير اثر مىگذارد. دايه نبايد مجنون و ديوانه باشد. حديث داريم: «تَخَيَّرُوا لِلرَّضَاعِ كَمَا تَتَخَيَّرُونَ لِلنِّكَاحِ فَإِنَّ الرَّضَاعَ يُغَيِّرُ الطِّبَاعَ»(بحارالأنوار، ج100، ص323) همانطور كه در زن گرفتن دقت مىكنيد، در دايه گرفتن هم دقت كنيد. و بهترين نمونه دايهها، دايهاى بود كه پيامبر داشت. چون مادر پيامبر زمانى كه پيامبر به دنيا آمد شير نداشت و پيامبر پستان هيچ زنى را به دهان نگرفت، تا اينكه يك عرب بيابانى را پيدا كردند و پستان او هم شير نداشت. بعد كه تحقيق كردند، فهميدند حليمه سعديه تنها كسى بود كه در آن منطقه لبش به مشروبات الكلى آلوده نشده بود. يك پستان حليمه شير داشت و يكى نداشت و پيامبر آن پستانى را كه شير نداشت اينقدر مكيد تا از آن شير آمد. و در اينجا يكى از علما اشاره زيبايى دارد و مىگويد: «هر وقت مىخواهى چيزى بخورى از توليدات خودت بخور» حديث داريم از دو پستان شير بدهيد و اگر از يكى خورد و تمام شد دفعه ديگر از پستان ديگر شير بدهيد. و وقتى به بچه غذا داديد او را به سمت راست بخوابانيد. بچه را بخاطر گريه نزنيد، چون گريه ورزش بچه است. دو نوع رطوبت در بدن بچه است يكى در بدن كه از دهان بيرون مىآيد و ديگرى در مغز كه از طريق اشك بيرون مىآيد و امام صادق فرمود: اگر اين رطوبتها بيرون نيايند، بچه ابله مىشود.
5- خواهر و برادر رضاعي
شيردادن و اصول شيردادن را مقدس بشماريد. اگر بچهاى از پستان ديگرى شير بخورد با آن خانواده خواهر و برادر رضاعى مىشود و ازدواجشان تا ابد حرام است، پس مواظب باشيد. چون ما داشتيم دو نفر با هم ازدواج كردند و بعداً معلوم شده از يك پستان شير خوردهاند. و اين قاعده فقهى است. يعني همينطور كه خواهر و برادر واقعى ازدواجشان حرام است، خواهر و برادرى هم كه از يك پستان شير خوردهاند ازدواجشان حرام است. شير دادن عبادت است و ثواب دارد و اگر كسى به بچهاش شير بدهد و او را سير كند، مثل اين است كه بردهاى را آزاد كرده است. و اگر مادر در ايام شير دادن بميرد حكم شهيد دارد و در ايام شير دهى در حكم رزمنده است. همه اينها حديث هستند. در ايام شيردادن مريضى هم چندان مهم نيست. فقط دو، سه رقم است كه مادر نبايد شير بدهد، مثل سلهاى شديد و گرنه تب و امراض جزئى تاثيرى ندارد. شير خشك بى عاطفگى مىآورد و مىشود مثل كسى كه بنزين تمام مىكند در حالى كه 10 كيلومتر تا شهر باقى مانده و تا شب كسى به او بنزين نمىدهد. اين بى عاطفگي است. هم كسانى كه بنزين ندارند و هم كسى كه همت نداشت تا پياده برود و بنزين بياورد. محبت، محبت مىآورد و بهترين شير، شير مادر است. خدايا! از تو مىخواهيم همه رقم كمبود عاطفه، علم و. . . را در مملكت ما برطرف نما و ما را ملت نمونه قراربده. كشورهاى غربى فهميدند كه شير خشك و سيگار بد است و كنار گذاشتند. بدى ما اين است كه كنار نمىگذاريم و سيگار را رها نمىكنيم. بر خلاف غربىها كه وقتى مىفهمند كارى اشتباه است، كنار مىگذارند. ما رها نمىكنيم و فكر مىكنيم شخصيت به سيگار يا پشت ابرو و پاشنه بلند است و حتى اگر ثابت شود كه كفش تنگ مضر است، كنار نمىگذارند. كسي اگر مايههاى ارزشمند علم و كمال را دارا باشد، با خودنمايي جلب توجه نمىكند. امام كاظم (ع) در مورد بد حجابانى كه جلب توجه مىكنند، فرمودند: معلوم است كمبود دارند. مثل كسى كه بالاى منبر رفت و گفت چيزى مىگويم تا بخنديد و هيچكس نخنديد و بالاخره مجبور شد ادا در بياورد تا مردم بخندند. پس معلوم مىشود اين آدم كمبود دارد. شما كه پزشك هستيد به مستضعفين بيشتر برسيد و اينطور نباشيد كه عمرى در طب باشيد، ولى به مناطق محروم و روستاها نرويد و اگر اينطور باشد روستايىها به قهر مىآيند. نماز جمعه را هم فراموش نكنيد. خدايا خدايا تا انقلاب مهدى(عج) خمينى را نگه دار.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1901