نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1918
بسم الله الرحمن الرحیم الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
بحثی را كه دنبال میكردیم مسئله این بود كه بی تفاوت نباید باشیم درباره مكتب. حق و باطل نباید پهلوی ما یكی باشد وقتی حق را فهمیدیم باید دیگران را نیز به حق دعوت كنیم این آیه را دوسه جلسه صحبت كردیم شاید این جلسه هم بتوانیم نكات اضافی را بگوئیم. «ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ» مردم را به راه خدا دعوت كنید از طریق حرفهای حكیمانه «وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ» از طریق موعظههای نیكو «وَجَادِلْهُمْ» از طریق جدال و بحث منتهی (;بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ) (النحل/125) جدال برتر، دعوت واجب است«ادْعُ» امر است، دعوت به سمت خدا باشد نه به سلیقـﺔ حزبی و قبیلهای و نژادی، از سه طریق دعوت كنید یا استدلال و حرفهای حكیمانه برای خواص، یا موعظـه نیكو برای عموم، یا جدال نیكوتر برای مخالف، اینها راه دعوت است حالا یك نمونههایی را برای شما بگویم.
1- موعظه در زندان
موعظـﺔ حسنه: حضرت یوسف آمد توی زندان دید كه مردم بت پرست هستند حالا اگر صاف خواسته باشد بگوید بت نپرستید میگویند برو بابا تازه وارد زندان شده همـه عقایدمان را زیر سوال میبرد یك مدتی حضرت یوسف به زندانیها خدمت كرد اینها خیلی خوششان آمد كه چه جوانی، و چه جور برای همه دارد فداكاری میكند دیدند خیلی این جوان خوبی است دوتا از این زندانیها خواب دیدند رفتند گفتند (;إِنَّا نَرَاكَ مِنْ الْمُحْسِنِینَ) (یوسف/36) یك خوابی دیدهایم برایمان تعبیر كن گفت خیلی خوب من خواب شما را تعبیر میكنم اما یك چیزی هم من به شما بگویم واقعاً این بتها چیه كه شما میپرستید؟ (;یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ) (یوسف/39) ای دوستان زندانی، همشهری، خواهرم، لحن باید لحن عاطفی باشد انبیاء كه میآمدند میگفتندای قوم من (;یَا قَوْمِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْكُمْ) (غافر/30) من دلم به حال شما میسوزد من برای شما میترسم، موعظـﺔ حسنه باید با لحن خوبی باشد بعد هم صبر كنیم تا نیازمند بشود وقتی نیاز دارند به تعبیر خواب مشكلاتشان را از طریق تعبیر خواب حل كنیم بعد كنار حل مشكل یك موعظهای هم بكنیم این یك نمونه.
2- گفتگوی نیكو با مخالفان
با فحش نمیشود بعضیها فكر میكنند كه با فحش میشود یك آیهای داریم كه میفرماید به بت پرستها فحش ندهید (;وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُون الله) (الأنعام/108) به بت پرست فحش ندهید چرا؟ برای اینكه «فَیَسُبُّوا اللَّهَ» آنها هم به خدای شما فحش میدهند یعنی اینكه میگوید جدال احسن، جدال احسن اینست كه احساسات مردم را جریحه دار نكنید این هم یكی. حكمت: (;قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ) (البقرة/111) شما توی خوابگاه دانشجویی فامیلها بستگان، حتماً آدمهایی را یا دیدهاید یا بعداً خواهید دید كه اینها نسبت به مسائل مذهبی بی اعتنا هستند برو بابا شیخ بازی در نیاور، اینها حرفهایی است كه آخوندها درست كردهاند مثل فیلم مارمولك كه میگفت اینها را آخوندها درست كردهاند. حالا اگر با اینها برخورد كردیم و اینها گفتند ول كن بابا برو بابا نژادی هستند كه هر كاری میگوئی میگویند برو بابا، با آدمهای بی اعتنا چه جور صحبت كنیم جدال احسن چیه؟ (;وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ) (النحل/125) با اینها چه جور رفتار كنیم امام رضا(علیه االسلام) فرمود به اینها بگو یا قیامت هست یا نیست همچین خیلی شل بگوئید تعاونی بگوئید كه مشتری شوند بگو فرض كن قیامت نیست، اگر قیامت نبود مذهبیها چه ضرری كردهاند؟ چند ركعت نماز خواندهاند یك حجابی داشتهاند یك مكهای رفتهاند ماه رمضان هم ناهارشان را چند ساعت عقب خوردهاند گیرم قیامت نباشد مذهبی ضرر نكرده در سال چند روز ناهارش را عقب انداخت چند ركعت هم نماز خواند اما اگر قیامت بود كه به هزار و یك دلیل هست آن برو باباها چه خواهند كرد؟ نه نمازی نه تقوایی، قرآن میفرماید لحظهای كه انسان جان میدهد (;كَلَّا إِذَا بَلَغَتْ التَّرَاقِی) (القیامة/26) زمانی كه روح رسید به استخوان گردن. . . امام علی صحنه را در نهج البلاغه نقل میكند میفرماید لحظـﺔ آخر روح از پا گرفته میشود دیگر پا حركت نمیكند(ینظر بعینه) این كسی كه دارد میمیرد نگاه میكند حرفها را میشنوند آدمها را میبیند میفهمد بدون اینكه پایش حركت كند كم كم روح گرفته میشود به جوری كه زبانش هم قفل میشود نگاه میكند آدمها را میبیند نمیتواند جواب بدهد بعد كم كم گوشش هم نمیشنود و روحش میپرد آنوقت امام علی در آن لحظه میفرماید(یفكّر فی ما افنی عمره) فكر میكند عمرش را چه كرد؟ آن كسی كه میگوید برو بابا بالاخره مرگ را كه نمیتواند قبول نكند هر كه هر چه را رد كند مرگ را رد نمیكند امام علی میفرماید دقیقـﺔ آخر میفرماید چه كردم با عمرم؟ «كَلَّا إِذَا بَلَغَتْ التَّرَاقِی» گفته میشود (;وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ) (القیامة/27) كی الان نجات میدهد؟ كدام پزشك؟ به كی خبر بدهیم؟ (;وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ) (القیامة/28) او آقا میبیند و باورش میشود كه دارد از این دنیا فارغ میشود(;وَالْتَفَّتْ السَّاقُ بِالسَّاقِ) (القیامة/29) كار سخت میشود، در فارسی هم میگوئیم كه كارد به استخوان رسیده عربها میگویند به ساق رسید یا به ساق پایش گره میخورد حالا به هر دو معنا، (;فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى) (القیامة/31) هر چه گفتم گفت برو بابا یك ركعت هم نماز نخواند (;وَلَكِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى) (القیامة/32) هر چی هم گفتم كتفش را بالا انداخت و تكذیب كرد و بی اعتنایی كرد.
3- احتمال قیامت، شرط عقل است
امام رضا(علیه السلام) فرمود اگر با یك آدم برو بابا برخورد كردی بگو آقا یا قیامت هست یا قیامت نیست اگر نباشد ما ضرری نكردهایم این خانم صد گرم روسری دارد دویست گرم هم چادر دارد یك مكه رفتن، سالی چند مرتبه ناهار را افطار خوردن پنج شش دقیقه نماز خواندن چه ضرری دارد؟ اما اگر قیامت بود آن آقایی كه دستش خالی است چه خواهد كرد؟ اینرا میگویند حكمت، حكمت یعنی حرف مستندی كه هیچ. . . مثل آدمی كه كپسول آتش نشانی خانهاش دارد حالا اگر آتش نگرفت این همه چیز توی خانهاش هست این هم باشد اگر هم آتش گرفت آنكه دارد میتواند خاموش كند آنكه ندارد چه خاكی توی سرش خواهد كرد؟ اصلاً تمام بودجهها روی اگر است این همه آتش نشانی این همه موشك و تانك این همه قوای مسلح همـﺔ بودجههای قوای مسلح در كشورهای دنیا برای اینست كه اگر جنگی نشد كه هیچی، اما اگر شد دست خالی بودی چه خاكی توی سرت خواهی كرد مذهبی روشنفكر است چون همیشه احتمالات. . . اینرا میگویند جدال احسن. در یك جلسهای امام رضا با دانشمندان مذاهب مختلف صحبت میكرد مسیحیها بعضی هایشان معتقد بودند به اینكه عیسی خداست یا پسر خداست امام رضا(علیه السلام) فرمود عیسی همه چیزش خوب بود فقط عبادت نمیكرد مسیحی گفت اِه! عیسی عبادت نمیكرد؟ گفت عبادت میكرد فرمود اگر خودش خداست عبادت كی را میكرد؟ پس باید بنده خدا باشد تا عبادت كند اینرا میگویند جدال احسن امام میفرماید جدال احسن در آخر سوره یاسین است.
4- شیوه جدال قرآن با مخالفان
سوره یاسین آخرش یك قصهای نقل میكند كه میگوید یك كسی یك خورده استخوان پوسیده آورد به دستهایش فشار داد و آنرا آرد كرد نرم كه شد فوت كرد بعد گفت (;مَنْ یُحْیِ الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ) (یس/78) این استخوانهای پوسیدهای كه با فشار دست من آرد شد و با فوت من پخش شد (;وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ) (یس/78) استخوان پوسیده را برداشته برای من مثل میزند میگوید «مَنْ یُحْیِ الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ» استخوان پوسیدهها را كی زنده میكند؟ به او بگو (;قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ) (یس/79) همان كسی كه اول تو را از ذرات خاك ساخت، از یك اسپرم تك سلول ساخت اینجا هم تو را میسازد این استدلال است. جدال احسن این نیست كه بگویی آقا بنشین كه حالی كنم به تو كه غلط میگویی، به كسی نگو من درستم تو غلط بنشین حالیات كنم، پیغمبر به كفار میگفت بنشینید یا من یا تو یا درست میگوئیم یا اشتباه میكنیم خیلی شل میگرفت پیغمبر اینطوری صحبت میكرد میگفت «وَإِنَّا أَوْ إِیَّاكُمْ» یا ما یا شما «لَعَلَى هُدًى» یا روی هدایت هستیم (;أَوْ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ) (سبأ/24) یا در گمراهی هستیم این رقمی بحث كنید.
5- دعوت از طریق پرسش و طرح سؤال
گاهی وقتها الان یك كسی جزو سلیقـﺔ ما نیست میآید توی مسجد مسجدیها همینطور. . . بابا ابن ملجم آمد توی مسجد و علی او را از مسجد بیرون نكرد آخر ما كه شیعـﺔ امام علی هستیم ابن ملجم آمد توی مسجد او را از مسجد بیرون نكردند گاهی وقتها یك كسی كه خلاف سلیقه ما است میگوئیم اصلا چرا آمده توی مسجد؟ ! شما اگر حرف منطقی داری بگو آقا شما حرفت را بزن من هم حرفم را میزنم تمام شد و رفت. ما گاهی وقتها خیلی تنگ نظر هستیم نباید از چیزی بترسیم. من در جلسه قبل گفتم منتهی افراد این جلسه عوض شدهاند بعضی از آنها این نكته را دوباره بگویم ببینید حكمت را حَسَن نمیگوید نمیگوید حكمت حسن یا احسن چون حكمت یعنی استدلال استدلال خوب و بد ندارد همـه استدلالها خوب است اما موعظه خوب و بد دارد ولذا گفتهاند موعظه خوبش باشد جدال خوب و بد دارد گفته جدال بهتر باشد موعظه را میگوید خوب جدال را میگوید احسن چون موعظه با خودیها است با خودیها خوب حرف بزنیم بس است اما جدال با مخالف است مخالف چون ترش است شما باید شكر آنرا زیاد كنید در جدال حسن كافی نیست میگوید جدال احسن باشد بهترین باشد ولی موعظه حسن باشد حكمت هم نه حسن باشد نه احسن چون حكمت نیاز به حسن و احسن ندارد هیچ كس نمیگوید یك استدلال خوب استدلال كه خوب و. . . گاهی وقتها گفتگو با سوال است در قرآن بسیاری از آیات میگوید (;أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا) (السجدة/18) یعنی این فیلمی كه دو ساعت وقت تو را گرفت به اندازه دو ساعتی است كه شما كتاب دانشگاه را میخواندی؟ خاموش كن، نكبت! ای بابا این كه موعظه نشد، من یكوقت نشسته بودم دیدم یك گروهی پای فیلم نشسته بودند من هم میدانستم كه توی فیلم چیزی نیست گفتم آخر جلسه بگوئید كه از این فیلم چی یاد گرفتهاید؟ هر كه گفت چی یاد گرفتهایم جایزهاش را من میدهم من هم نشستم بعد گفتم این فیلم چه پیامی داد؟ چقدر عمر شما را گرفت و چی به تو داد؟ گوشت كیلویی چند هزار تومان بخورد اینرا نگاه كند؟ حوصلهها اینقدر نیست كه انسان وقتش را صرف هر چیزی بكند دقیقههای عمر مهم است اینكه مردم ساندویچ میخورند این نشان دهنده اینست كه مردم دیگر حوصله پختن ندارند اخیراً آب میوه میخرند دیگر حوصلـﺔ جویدن هم ندارند. نژاد كم حوصله آنوقت چندین ساعت وقتش را صرف یك فیلم میكند كه مثلا ممكن است دقیقه آخر هم آدم بفهمد كه چی شد، آن چیزی كه شما بعد از دو ساعت فهمیدی ممكن بود بعد از دو دقیقه نتیجهای بگیرد بعضی فیلمها واقعاً دیدنی نیست بعضی كتابها واقعاً خواندنی نیست بعضی حرفها واقعاً شنیدنی نیست. یك نهضتی باید توی كشور باشد نهضت تلخیص یعنی خلاصه كردن گاهی وقتها خلاصه كتابهای چهارصد صفحهای خلاصهاش در چهل صفحه است میشود اینرا مثل ماستی كه آب دارد آنرا میریزند توی كیسه آبش میرود ماستش میماند باید آب حرفها را گرفت بازی با الفاظ. مثلا من میخواهم بگویم آدم سعادتمند میشود، انسان سعادتمند میشود شرافتمند میشود با عزت میشود با كرامت میشود همینطور یك ربع از این حرفها را میزنم آخرش هم یعنی انسان خوب میشود یعنی مثل ته دیگ یك ساعت كه جویدی آخرش میشود پلو. وقتمان را صرف نكنیم امام علی فرمود بهترین كلام اینست كه مختصر باشد. كم گوی و گزیده گوی چون دُرّ. سوال: حالا این فیلم خیلی نجات دهنده بود؟ قرآن میفرماید این بهتر است یا بهشت؟ یا بهشت را میگوید این بهتر است یا جهنم؟ جوان در مسجد ایستاده نماز نمیآید یك جوان دیگر هم شاگردیش در مسجد نماز میخواند برمی گردد میگوید ببین ده دقیقه شد، من با پنجاه نفر بودم تو با سه نفر تو توی تاریكی ایستادی من رفتم توی روشنایی تو با افراد بی وضو بودی من رفتم با مومنین وضو دار تو با خلق حرف زدی من رفتم با خالق حیفت نمیآید؟ از فردا بیا نمازت را بخوان موعظه حسنه اینرقمی است گاهی افراد باید تشویق بشوند انسان نیاز به تشویق دارد خدا به پیغمبر میگوید (;إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ) (التوبة/103) تو از مردم تجلیل كن تجلیلی كه از مردم میكنی آرامبخش است برای مردم یك آفرین بگو(دعا كن اصلا به كسی كه دعایش میكنی بگو تو را دعا كردم آقا من به دعا كردم و به شما دعا میكنم ما با دعا میتوانیم در همه خیرها شریك بشویم مثلا بنده یك حدیث میخوانم افراد پای تلویزیون میگویند الحمدلله این شیخ یك حدیثی خواند خدایا از او قبول كن ما كه راضی هستیم همین كه شما پای تلویزیون راضی هستید اگر من ثوابی داشته باشم شما در ثواب من شریك هستید یكوقت میگوئیای بابا ول كن! من اگر دیدم این آقایی كه نان به مردم میدهد راضی باشد بگویم آقا دستت درد نكند این آقا دارد خیابان تمیز میكند آقا دستت درد نكند ما میتوانیم با رضایت بركار خوب مردم. . . اگر از خوبیها دلمان راضی باشد و از خوبها تشكر كنیم در ثواب آنها شریك هستیم و لذا یك انسان میتواند با قلب پاكش در همـﺔ خیرهای عالم شریك باشد میتواند به خاطر خباثت و حسادت. . . این كیه؟ ول كن بابا! همهاش مثل خارپشت دست به هر كجایش میزنی تیغ است آدم میتواند خارپشت صفت باشد یعنی روحش تیغهایی داشته باشد. آقا مقاله خوب است برو بابا از روی كتابها نوشته! آقااش خوبی است برو بابا كمكش كردهاند! آقا عجب سخنرانیای؟ از بس كه پر رو است! من خجالتی هستم نمیتوانم سخنرانی كنم یعنی هر كمالی را میشنود نیش میزند آقا عجب رانندگی خوبی، چه دست فرمانی، چه فایدهای دارد بی كلهها اینرقمی میروند آدم باید احتیاط داشته باشد مشتری هایش زیاد است، از بس كه زبان باز است یعنی هر چی میگوید. . . نماز میخواند برو بابا اینها ریا كار هستند یعنی هر كسی را میبیند تحمل یك خوبی را ندارد آقا چه هیئتش زیاد است، برو بابا اینقدر پلو میدهد زیاد شدهاند اصلا حاضر نیست كه بگوید شعرش خوب است مداحیاش خوب است مردم خوب هستند میگوید چون پلو میدهد مردم زیادند یعنی حاضر است به همه مردم تهمت شكمو بزند بخاطر روحیه حسادت آدم حسود تحمل نمیكند كه بگوید فلانی خوب است آقا چه درس خوبی میخواند خوب بله باباش نان مفت به او داده خورده ما به تو میگوئیم پانصد تومان بده نمیدهی او باباش هزار تومانی به او میدهد یعنی حاضر نیست كه بگوید بچه زحمت كشیده میگوید باباش پولش داد.)
6- گفتن خوبیها پیش از ذكر بدی ها
موعظه حسنه یعنی خوبیهای مردم را بگو یك كسی آمد پهلوی امام صادق گفت میخواهم مباحثه كنم امام به شاگردهایش فرمود شما مباحثه كنید تا من ببینم چه جوری بحث میكنید خوب امام نشست و ایشان هم با شاگردهایش از نظر عملی كشتی گرفتند و بحث كردند خوب طرف بلند شد و رفت شاگردها گفتند آقا خوب بود؟ فرمود تو این بود تو این بود تو این بود به یكیاش گفت اما تو، گفت تو خوبیهای طرف را رو قبول نمیكردی تو خوبیهای طرف را قبول كن مثلا میگفت حالا روز است یا شب اگر روز بود میگفتی شب اگر شب بود میگفتی روز بابا خوبی هایش را قبول كن قدیم تعزیه خوانها كه میخواستند بخوانند یك پارچه به دیوار نصب میكردند عكس شمر را كج میكشیدند بابا شمر شكلش كه بد نبود فكر میكند چون شمر بد است حتماً دماغش هم مثل لامپا است حتماً لبش مثل لب شتر است. موعظه حسنه اینست كه آدم خوبیاش را قبول كند بگوید آقا جان پسر جان بیا، مدیر مدرسه است بگوید تو مشقات خوب است بهداشتات خوب است ریاضیات خوب است یك مشكلی داری در نماز جماعت كم پیدا هستی من دوست دارم بیائی خودم میآیم تو هم بیا من دوست دارم تو رابطهات با خدا پررنگ بشود اول خوبیهایش را بگو خداوند وقتی میخواهد راجع به آب جو حرف بزند مشروبات الكلی میگوید آب جو یك خوبیهایی دارد بالاخره مشروبات الكلی خیلیها را به نان میرساند آن گروهی كه انگور میكارند آن گروهی كه توی كارخانه شراب سازی هستند آن گروهی كه كارخانه بطری سازی هستند شیشه میسازند آن گروهی كه كارتون میسازند كه شیشهها را میگذارند توی كارتون آن گروهی كه شراب را به شهرها حمل و نقل میكنند آن گروهی كه فروشنده هستند آن گروهی كه دلال هستند آن دولتی كه از هر شیشهای فلان مبلغ مالیات میگیرد بالاخره آب جو یك گروهی را به نان میرساند مثل كارخانه سیگار سازی قرآن میفرماید اینها را میفهمم «وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ» یعنی آب جو منافع و درآمدی برای مردم دارد منتهی (;وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ) (البقرة/219) ضررش بیشتر است اینرا میگویند گفتگوی قشنگ خوبیهای طرف را قبول كن بعد بگو تو كه این خوبیها را داری این نقطه را جبران كن خانم! بچه داری كردی دست شما درد نكند خیاطی كردی دست شما درد نكند خدمات كردی دست شما درد نكند خوبیها را بگو بعد بگو این كار را هم یك خورده. . .
7- یاد نعمتها پیش از امر به خوبی ها
قرآن وقتی میخواهد چیزی را به آدم بگوید اول یك هدیهای را به آدم میدهد بعد از هدیه میگوید این كار را بكن مثلا میخواهد بگوید كه شكر خدا كن اولش میگوید (;كُلُوا) (البقرة/172) بعد میگوید شكر كن. میخواهد بگوید یك عمل صالح انجام بده میگوید «كُلُوا مِنْ الطَّیِّبَاتِ» یك چیزی بخور بعدش میگوید (;وَاعْمَلُوا صَالِحًا) (المؤمنون/51) عمل صالح انجام بده افراد هرزهای كه اهل لواط بودند ریختند در خانـﺔ حضرت لوط كه دو تا مهمان زیبا آمده به ما تحویل بده برای كارهای بدی كه میكنیم حضرت لوط گفت ببینید من دختر دارم (;هَؤُلَاءِ بَنَاتِی) (هود/78) من دختر دارم به شما میدهم شما لواط نكنید آقا این نوار خوب را بگیر آن آهنگ را گوش نده آقا بیا با هم برویم پارك و بستنی بخوریم با هم برویم گردش كه تو با بچههای هرز گردش نروی. روی آهك آب میریزند میتركد چون این آهك از بس كه پخته شده هیچ آب در وجودش نیست تا نگاهش به آب افتاد متلاشی میشود بچههای كه عاطفه توی خانه ندیدهاند محبت ندیدهاند با یك بستنی گول میخورند یعنی یك بستنی به او میدهی بردنش یك لبخند گول خورد كسی كه عاطفه ندیده مثل آهكی كه هیچ آب ندارد با یك لیوان آب متلاشی میشود. موعظه حسنه چیه؟ (;فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ) (قریش/3) چرا؟ (;الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ) (قریش/4) بابا نان به تو دادم خوردی امنیت برایت بوجود آوردم حالا كه هم نان به تو دادم هم امنیت پس پاشو دو ركعت نماز بخوان این موعظه حسنه است. ما اگر خواستیم راه استدلال را صحبت كنیم كتابهایی هست بنام احتجاجای كاش این احتجاجات توی كتابهای درسی دانشگاها میآمد مخالفین چه میگفتند ائمه ما چه جور با اینها جواب میدادند گفتگوی با مخالف دو جلد كتاب است بنام احتجاجات یك قسمتی از آن شیوه گفتگو، اینرا باید هر كسی بلد باشد كه وقتی میگویند دعوت كن راه آن چه جوری است، (خود اذان كه دعوت است فرمول دارد اول اذان چهار بار میگوئیم الله اكبر اول گفتهاند آدمی كه بد صدا است اذان نگوید كسی اذان بگوید كه صدایش خوب است ما صد و بیست و چهار هزار پیغمبر داشتیم یكیشان كچل نبودند زیبائی خودش یك مسئله است اگر دو تا پیش نماز هستند هر كدام قرائتشان بهتر است پشت سر او نماز بخوانید، اول اذان چهار تا میگوید بعدش جفت جفت میشود این اولش چرا چهار تا؟ امام فرمود اول اذان مردم هنوز به قول امروزیها آب بندی نشدهاند هنوز توی باغ نیستند چهار با تكرار كن تا مردم در جریان قرار بگیرند وقتی مردم در جریان قرار گرفتند دو تا بس است مثل معلمی كه اول درس همینطور درسها را آرام میگوید تا اینهایی كه توی. . . مثل پیش نماز ركوع اول را طول میدهد كه اینهایی كه توی راه هستند برسند گاراژ هم همینطور است ماشین در گاراژ همینطور شل شل میرود كه اینهایی كه با تاكسی آمدهاند برسند اول اذان تكرار لازم است اما بعدش دو تا بس است اول اذان شما میگوید(اشهد ان لا اله الا الله) آخر اذان(اشهد) قیچی میشود اول اذان فاصلهات با نماز زیاد است به همین خاطر میگوئی گواهی میدهم آخر اذان چون داری وصل میشودی(اشهد) آن قیچی میشود مثل عزادارها كه اول عزاداری میگویند یا حسین یا حسین یا حسین داغ كه شدند میگویند حسین حسین، دیگر یا آن حذف میشود اول(حی علی الصلا?) است بعد(حی علی الفلاح) چرا «ایاك نعبد» قبل از «ایاك نستعین» است؟ ده بیست تا نكته توی همین كلمه است یك از آن ده بیست تا اینست كه میخواهد ریتمش جور بشود چون آخر نماز آهنگ دارد «بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ مَالِكِ یَوْمِ الدِّینِ إِیَّاكَ نَعْبُدُ وَإِیَّاكَ نَسْتَعِینُ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ. . . وَلَا الضَّالِّینَ الحمد/1-7 ریتم دارد اگر همه به هم بریزد. . .) دعوت به راه رب فرمول دارد، امر به معروف دوره میخواهد، نهی از منكر دوره میخواهد، من این مثل را زدهام یكبار دیگر بزنم دوده مینشیند روی لباس با گرده گچ، گره گچ كه نشست انقلابی با سیلی آنرا بلند میكنیم اما دوده اگر انقلابی بزنیم فرو میرود دوده را باید همچین كرد دوده با گرده گچ هر دو منكر است یكی با سیلی است یكی با فوت بنابراین نمیشود همه مردم را یك جور رفتار كرد یكیاش با حكمت یكی با موعظه یكی با جدال. (خوب ساعات آخر است در استان كهكیلویه و بویراحمد ما فیلمها را پر كردیم از همـﺔ دست اندركاران در رأس آنها آموزش و پرورش و همه نهادها ارگانها، هیئتهای مذهبی نیروهای انتظامی، صدا و سیما، و نسل نو كه تشریف آوردند از برادرهای روحانی از همهشان تشكر میكنیم بیست و پنج سال است كه توی تلویزیون هستیم اگر خدا بود اجری هست اگر خدا نبود سخنرانی بنده با رقص میمون یكی است میمون برقصد او را میبینند قرائتی هم سخنرانی كند او را میبینند خدا باشد حدیث گفتهام خدا نباشد مردم را مشغول كردهام كه ممكن است میمون هم مردم را مشغول كند اخلاص مثل نخ است اگر توی اسكناس نخ بود ارزش دارد نخ نبود اسكناس با باقی كاغذها فرقی ندارد همـه ما یك زمانی خواهد رسید كه به گذشته خودمان نگاه كنیم آیا خدا بود یا نبود قبول شد یا نشد ابراهیم كه كعبه را ساخت میگوید. . . بهترین فرد ابراهیم است بهترین كار ساختن كعبه است آخرش میگوید (;رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا) (البقرة/127) اگر قبول خدا نباشد حتی ابراهیم كعبه بسازد ارزشی ندارد.) خدایا تو را به حق محمد و آل محمد تمام كارهای ما را قبول و ذخیره قیامت بفرما(الهی آمین). كشور ما رهبر ما دولت ما امت ما نسل ما ناموس ما انقلاب ما جوانان ما مرز ما آبروی ما هر چه كه به ما لطف كردهای در پناه حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) حفظ بفرما(الهی آمین). والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1918