نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1917
بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمدلله رب العالمین و صلیّ الله علی سیدنا و نبینا محمد و علی اهل بیته الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
دو جلسه راجع به این آیه صحبت كردم ولی راجع به این آیه حرفهای زیادی هست باز هم نكاتی را عرض كنم توی این بیست و هفت هشت دقیقه، خدا را شكر كه ما را سر سفره قرآن نشاند. (;ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ) (النحل/125) دعوت كن به راه خدا، كسی كه به راه خدا آمد دیگران را هم به راه خدا دعوت میكند حداقل به ما گفتهاند كه اذان و اقامه بگو كه مستحب است و در اذان شما میگویی(حیّ علی الصلاة) بشتاب در راه نماز بشتاب دعوت است اگر كسی مردم را به راه حق دعوت كند بهترین مردم كره زمین است اِه! بله.
1- ارزش دعوت مردم به راه خدا
اگر یك پدری، استاد دانشگاهی، طلبهای، هر كس یك كسی را دعوت به خیر كند بهترین فرد كره زمین اینست بدلیل این آیه قرآن میفرماید (;وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ) (فصلت/33) اگر دعوت كردی به راه خدا كی از تو بهتر است؟ اگر كسی با قلمش مردم را به راه خدا دعوت كرد با هنر و فیلمش مردم را به راه خدا دعوت كرد با رفتارش كه از همه مهمتر است با سخنرانیاش، با چیزی كه مینویسد با هر كاری یعنی اگر كسی به هر طریقی مردم را به راه خدا دعوت كند این بهترین مردم كره زمین است بدلیل این آیه، پس اینجا میگوید دعوت كن این آیه میگوید بهترین مردم روی كره زمین تو هستی نگو بابا به ما چه كسی كه به ما پول نداده ما ماموریتی نداریم اول كه به شما ماموریت دادهاند ماموریت تو اینست «ادْعُ» خدا به تو ماموریت داده، بعد پول چیه؟ خدا به تو مدال داده، ماموریت نداری؟ «ادْعُ» این ماموریت است، مفت؟ نه خیر مفت نیست دریافت بالاترین مقامها از خدا پس كسی نگوید ما ماموریت نداریم پول هم توی آن نیست. گفتیم مردم سه دسته هستند خواص را با حكمت، عموم را با موعظه، مخالف را با جدال، یعنی هر پیچی با یك آچاری باز میشود، (یك صلوات بفرستید). مسئلهای كه باید مواظب باشیم اینست كه موعظه حسن چیه؟
2- تناسب موعظه با زمان و مكان و مخاطب
حدیث داریم(خیر الكلام ما لا یمل و لا یقل) بهترین كلام اینست كه. . . قدیمیها میگفتند مفت و مفید و مختصر، تریاكیها یك اصطلاحی دارند، البته من بحمدلله سیگاری هم نیستم ولی اصطلاح تریاكیها را شنیدهام كه میگویند كم و تیز و چسپان، كلام اینست كه ملال آور نباشد چون حرف چند دقیقه اول آدم دل میدهد چند دقیقه دوم آدم دل نمیدهد خسته میشود گوش میدهد چند دقیقه سوم نه گوش میدهد نه دل فقط نگاه میكند قیافهاش هم اینطوری است نگاه كنید به قیافه من. . . آدمی كه دل میدهد همچین است. . . میخواهد حرف را توی آسمان بقاپد خسته كه میشود دل نمیدهد گوش میدهد آدمی كه گوش میدهد قیافهاش همچین میشود. . . دقیقههای بعد كه دیگر نه دل میدهد نه گوش میدهد فقط نگاه میكند همچین میشود. . . (رمز اینكه ما در سال دهها و صدها میلیارد پولمان توی آموزش و پرورش آتش میگیرد اینست كه گاه وقتها صبح كه بچه صبحانه خورده خواب كرده تازه نفس است از ساعت هشت تا یازده نقاشی و ورزش و خطاطی از این كارهایی كه نیاز به مخ ندارد ساعت یازده كه گرسنه شده و خسته شده آنوقت برایش ریاضی میگذاریم قطعاً این بچه در ریاضی تجدید میشود سالی دهها میلیارد تومان پول جمهوری اسلامی آتش میگیرد بخاطر اینكه برنامه ریزها باید دقت كنند كه چه ساعتی چه برنامهای، این خیلی مهم است تلویزیون هم همینطور است یكبار یك برنامـﺔ مفیدی را تلویزیون پخش آنرا انداخت وقت بدی من به تلویزیون گفتم زمان رضا شاه شما میدانید كه ایران چقدر جمعیت داشته؟ گفت نه، گفتم حالا تخمین بزن ده میلیون از هر ده نفر فرض كنید كه یك نفر برای مسجد، پس زمان رضا شاه اگر ایران ده میلیون جمعیت داشته یك میلیون آن مسجدی بودهاند رضا شاه همـﺔ مسجدها را بست همـﺔ مسجدها را كه بست یك میلیون نرفتند مسجد شما كه برنامه را از این ساعت میگذاری یك وقت بدی یك میلیون بیننده كم میشود یعنی میشوی رضا شاه خودت هم فكر میكنی كه حزب اللهی هستی یعنی گاهی انسان با یك امضاء از ابوذر میشود رضا شاه) خیلی باید حواسمان را جمع كنیم چه زمانی چه بحثی، شكم كه گرسنه است امام میگوید یك ساعت دعا بخوان شكم تو كه سیر شد میگوید دعای افتتاح بخوان دعای افتتاح هم یك ربع طول میكشد چون دو تا چیز را آدم كه خورد میافتد یكی گلوله یكی افطاری بعد از افطاری هم آدم بی حال است بعد میگوید چند ساعت بخواب، سحر كه بیدار شدی دعای ابوحمزه بخوان ما سیصدوپنجاه رقم نماز مستحبی داریم هر نمازی یك فرمولی دارد نماز حضرت زهرا غیر از نماز امام زمان است نماز امام زمان غیر از نماز موسی بن جعفر است نماز موسی بن جعفر غیر از نماز جعفر طیار است آن غیر از نماز شب است نماز شب هم غیر از نماز حاجت است اینكه انسان بداند چه زمانی چی بگوید، با چه تن صدایی حرف بزند.
3- موعظه تدریجی، ولی تكراری
2- تدریجی حرف بزن، گاهی وقتها یك كسی را به رگبار میبندیم تو كه همچین كردی همچین كردی بابا این پوكید، قرآن میفرماید ما قرآن را آیه آیه نازل كردیم درست است كه همه قرآن شب قدر بر پیغمبر نازل شد اما تكه تكه مثل كارتون قندی كه میآورند میگذارند توی خانه بعد آن صاحبخانه قندان قندان میآورد توی اتاق یكمرتبه همه قرآن تمامش بر قلب پیغمبر نازل شد بعد قندان قندان در مدت بیست و سه سال (;لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُكْثٍ) (الإسراء/106) یعنی اگر میخواهید موعظه كنید آرام آرام امروز بس است فعلا نماز را درست كنید بعد از یك مدتی بروید سراغ قمارش بعد از یك مدت بروید سراغ ربا خوردنش یك ذره یك ذره یك كسی كه ده تا مرض دارد وقتی او را میآورند كه. . . اولویت را در نظر بگیرید. تكرار هم باید باشد ممكن است یك دفعه انسان با یك چیزی بالغ نمیشود. . . من یك بحث تكرار دارم توی تلویزیون به نظرم گفتهام از من میپرسند چرا بعضی آیات قرآن تكرار است اصلا حیات ما با تكرار است اگر نفس ما تكرار نباشد ما میمیریم اگر خورشید تكرار نشود خرما نمیرسد جریان خون در قلب تكرار است با یكبار مرگ بر شاه كه شاه نمیرود با یكبار مرگ بر آمریكا كه آمریكا تحقیر نمیشود. همه دنیا سالگرد انقلابشان را جشن میگیرند اصلا تكرار لازم و واجب است گاهی آدم باید حرفی را تكرار كند هم باید تكرار بشود باید تكرار حساب شده باشد.
4- ظرفیت علم، مقدم بر خود علم است
مسئله دیگر اینكه روایت داریم به آدمهای نااهل حكمت نیاموزید آدمهای نااهل وقتی حكمت یاد گرفتند مثل دزدی است كه به او چراغ بدهی افراد ظرفیت ندارند خدا در قرآن به پیغمبرش میگوید (;زِدْنِی عِلْمًا) (طه/114) كه اكثر مردم اشتباه معنا میكنند اكثر مردم ایران معنا میكنند: خدایا علم مرا زیاد كن معنایش این نیست اگر میخواست بگوید علم من را زیاد كن میگفت(رب زد علمی) گفته «زِدْنِی» خودم را زیاد كن نمیگوید نفت من را زیاد كن میگوید قیف را بزرگ كن چون اگر علم به دست آدمی باشد كه ظرفیت ندارد دو تا كلمه یاد گرفته بدمستی میكند ولذا هر چه را خواستیم اول باید ظرف آنرا بخواهیم، خدایا ظرفیت مال به من بده اگر كسی ظرفیت پست نداشته باشد بد مستی میكند آدم بی ظرفیت پول پیدا كرده بد مستی میكند آدم بی ظرفیت. . . ظرفیت مهم است. (;لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّكُمْ) (إبراهیم/7) شاعر اینرا بد فهمیده كه میگوید شكر نعمت نعمتت افزون كند این آیه اینرا نمیگوید نگفته(لئن شكرتم لازیدن نعمتكم) میگوید «لَأَزِیدَنَّكُمْ» خودت بزرگ میشوی نه یعنی اینكه اگر هزار تومان داری بگویی الحمدلله میشود دو هزار تومان ممكن است هزار تومانت همان هزار تومان باشد هزار تومانی كه یاد خدا بودی خودت را وصل به خدا كرده نه یعنی پولت زیاد شده اینها فرمول دارد. هر چه از خدا بخوهیم ظرفیت. . . بعضیها حالا یكبار با شوهرش رفته خارج دو روز توی یك كشوری بوده حالا به هر دلیلی سفیر بوده خانم سفیر بوده دانشجو بوده به هر دلیلی، هر جا این خانم مینشیند میگوید زمانی كه ما اتریش بودیم قندهایشان را اینطور میشكستند چایهای فرانسه سرش خالی است اُه اُه اُه! بعضی ماشینها كه قراضه است پشتش مینویسد بر چشم بد لعنت میگویند هر میمونی زشتتر است بازیاش بیشتر است این ماشین قراضهها مینویسند بر چشم بد لعنت آدم خندهاش میگیرد اینها ظرفیت ندارد ماشین پیدا كرده ظرفیت ندارد. . . اینهایی كه سر موتورشان را بلند میكنند این پیداست كه تازه سوار موتور شده تازه توی بانك حساب باز كرده سبزی هم میخرد چك میكشد تازه ساعت مچی زده هر دقیقهای همچین میكند تا النگو خرید آستینش را كوتاه میكند تا النگویش را ببینند وقتی هم كه توی جلسه مینشیند همچین مینشیند اینها ظرفیت ندارند یعنی ظرفیت النگو ندارد ظرفیت موتور ندارد ظرفیت پول و حساب ندارد تمام این اطوارهایی كه افراد در میآوردند به هر قیافهای این پیداست كه یك مشكلی دارد این قیف تنگ است نفت روی آن ریختهاند این سر میرود. یك كسی یازده تا كتاب داشت گذاشته بود تاقچه اسم یازده تا را نوشته بود زده بود اینطرف اتاق مثلا یك كتاب میخواست بلند میشود میرفت اینطرف اتاق میگفت كتاب شماره هفتم آنوقت میآمد اینطرف برمی داشت این مشكل دارد. ظرفیت خیلی مهم است كه خدا انشاءالله به انسان ظرفیت بدهد «ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ»النحل/125 آنوقت حدیث داریم كه امام میفرماید(لا تحدث الجهال الحكمـ?) به افراد جاهل حكمت نیاموزید ظرفیت ندارند.
5- توجه به آمادگی مخاطب در موعظه
(إن للقلوب شهو? و اقبالاً و ادبارا فأتوها من قبل شهوتها و اقبالها) دل گاهی رو میآورد گاهی پشت میكند میگوید وقتی دل رو میآورد شما از آنطرف وارد شوید مثلاً بچه چی دوست دارد؟ قصه، بزرگها هم قصه را دوست دارند همین قرآن عزیز كه كتاب حكیم است در عین حال دویست و شصت و هشت تا قصه توی آن هست چون انسان قصه را دوست دارد انسان به سمت قصه رو میآورد میگوید نگاه كن ببین كی آماده هستی آن زمانی كه دل آماده باشد. . . گاهی وقتها باید با عمل. . . یك آقایی را بردند برای نماز میت گفت مرده زن است یا مرد؟ گفتند مرد است گفت اگر مرد است صورتش را باز كنید گفتند باشد كفن را باز كردند صورت مرده پیدا شد گفت آقا تشریف بیاورید ببینید چشمها بسته شده تا چشمتان باز است خیانت نكنید حدیث داریم اگر به ناموس مردم خیانت كردی مردم به ناموس تو خیانت میكنند ببینید زبان دیگر كار نمیكند تا زبانتان باز است حرف بد نزنید تمام اینها كه تشیع جنازه آمده بودند و به این علاقه داشتند و از بستگانش بودند پدرشان بوده برادرشان بوده عموشان بوده و این خیلی هیجانی هستند اشك میریزند و گوش میدهند گاهی وقتها پنج دقیقه سخنرانی اثرش از یك دهه سخنرانی بیشتر است باید ببینیم زمینه چیه؟ از طرفی هم میبینی كسی داماد شد میرود پیش عروس میگوید توحید یعنی چه؟ نبوت یعنی چه؟ امامت یعنی چه؟ عروس بلند شد و رفت گفت نفهمیدم شب اول عروسیمان است یا شب اول قبرمان، یعنی گاهی دل آمادگی دارد گاهی دل آمادگی ندارد حدیث داریم. . . این هنر میخواهد. دعوت كن به راه خدا به حكمت خیلی حدیثها حكیمانه است اما نباید به این گفت مثل شكر اگر شكر را بریزیم توی حلق طرف خفه میشود این باید قبلش آب و آبلیمو و یخ باشد وگرنه همینطور بگویی آقا بنشین حدیث بخوانم بابا الان این آمادگی ندارد حدیث داریم ببین دل گرایش دارد یا دل گرایش ندارد. (إن للقلوب شهو?) دل هم یك شهوتی دارد(اقبالاً) گاهی رو میكند حرف را روی هوا میگیرد(وادبارا) گاهی حرف را پس میزند وقتی حرف را میگیرد آنوقت نصیحت كن وقتی معلم نمره بیست داد به شاگردش زیر نمره بیست نصیحت كند به شاگردش نصیحت میگیرد آنوقتی كه عیدی میدهی به بچه هر چه بگویی میگوید چشم آنوقتی كه آدم برای دخترش گوشواره میخرد. . . این ظرفیت میخواهد و سلیقه میخواهد.
6- بیان تاریخ گذشتگان در موعظه
گاهی موعظه از راه تاریخ است (;وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ مَرْیَمَ) (مریم/16) پیغمبر قصـﺔ مریم را بگو (;وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ إِبْرَاهِیمَ) (مریم/41) (;وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ مُوسَى) (مریم/51) یعنی یكی از راههای حكمت و موعظه آشنایی با تاریخ دیگران است در بهشت میگویند (;وَهُدُوا إِلَى الطَّیِّبِ مِنْ الْقَوْلِ) (الحج/24) طیب یعنی دلپسند، به حرفهای دلپسند هدایت میشوند حرفی كه میزنیم دلپسند باشد بنده اگر توی شهر شما مثل بزنم از خیابان شهر شما مثل بزنم برایتان جاذبه دارد اما اگر از یك شهر دیگر بگویم نمیدانید كجا میگویم. من به دوستانم میگویم وقتی میخواهید تفسیر قرآن بگویید از آیاتی بگوئیم كه تفسیر. . . وقتی میخواهید چیزی را معنا كنید همین چیزی كه توی ذهن مردم هست (;إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ) (الأحزاب/56) را تفسیر كنید كه همه شنیدهاند(انجز انجز انجز وعده نصر نصر نصر عبد) بیست و پنج سال است خواندهایم انجز وحد یعنی چه؟ یعنی از راهی كه. . . یكوقت ساختمان پیش ساخته است شما تا رسیدی گچ میكنی یكوقت یكی از آجرهایش پیداست هیچی نمیشود كرد یعنی ببینید وقتی موعظه میكنید طرف با كی رفیق است گاهی زنها میآیند میگویند آقا شوهرمان نماز نمیخواند چه كنم؟ پسرم نماز نمیخواند چه كنم؟ مرد میآید میگوید زنم نماز نمیخواند چه كنم؟ من نسخهای كه میدهم اینست كه میگویم ببین پسرت به كی علاقه دارد؟ ممكن است علاقه به فلان فوتبالیست دارد علاقه به فلان مدیر كل دارد علاقه به فلان استاد دارد ببین مرید هر كس هست به او بگو كه او به پسرت بگوید چون ممكن است حرف دیگری را چون نمیپسندد. . . چون گاهی وقتها یك حرف از یك حلقوم اثر دارد همین حرف از حلقوم دیگر اثر ندارد ببینید كی میتواند اینرا تحت تاثیر قرار بدهد.
7- جلوگیری از سوء استفاده مخالفان از سخن و عمل ما
گاهی وقتها چیزی را كه باید گفت نگو یك چیزی را باید به او گفت یكی از راههای حكیمانه اینست اگر میگوئیم این كار را نكن یك كار دیگر بگوئیم انجام بده. پیغمبر سخنرانی میكرد از پای منبر كسی گفت یا رسول الله(راعنا) یعنی مراعات ما را بكن یعنی یك خورده شمردهتر بگو روی منبر كه نشستهای اینطرف و آنطرف را هم نگاه كن یعنی این بغلها را هم ببین چون آدم وقتی سخنرانی میكند معمولاً اینهایی كه جلو نشستهاند را میبیند این بغلها فراموش میشوند(راعنا) مثل كوكو است هم میشود آنرا از سبزی درست كرد هم از سیب زمینی(راعنا) را هم میشود از(رعی) گرفت یعنی مراعات ما را بكن مواظب ما باش هم از(رعن) یعنی خر كردن احمق كردن، مسلمانها كه گفتند(راعنا) مرادشان از(رعی) بود، یهودیها گفتند پیغمبر مسلمانها سخنرانی میكرد از پای منبر گفتند(راعنا) یعنی خرمان كن فوری آیه نازل شد «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا» این كلمه را نگو پس چی بگوئیم «وَقُولُوا انظُرْنَا» البقرة/104(انظرنا) یعنی به ما نظر كن، چون این كلمه را دشمن سوء استفاده میكند. من این آیه را برای قمه زنها گفتم یك منطقهای قمه میزدند گفتند آقا مراجع گفتهاند قمه اشكال ندارد گفتم الان اشكال دارد گفتند چطور؟ گفتم آن زمانی كه قمه میزدی تلویزیونها و ماهوارهها توی دنیا نشان نمیدادند شما روی عشق امام حسین یك كاری میكردی كسی نمیفهمید الان تلویزیون اروپا قمه زدن بعضی از ایرانیها را نشان داده بعضی از كشورها حالا اسمشان توی ذهنم هست كدام كشور است دوازده بار قمه زدن نشان داده و بعد هم یك دكتر روانشناس نشسته گفته ایرانیها، اصولگراها، انقلابیها، حزب اللهیها، یك مرضی دارند روانی، خود آزاری خودزنی، این فیلم را نشان میدهد هی(راعنا) را تفسیر بد میكند همینطور كه یك كلمه بد گفتند آیه نازل شد « لَا تَقُولُوا رَاعِنَا» الان هم چون قمه زدن شما را برمی دارند تحلیل كج روی آن میگذارند قمه نزنید سینه بزنید جور دیگری عزاداری بكنید. آن آیت الله آن فتوایی كه داده شرایطش فرق میكند شاید در یك مواقعی صلوات فرستادن هم ممكن است گناه باشد الان بنده دارم سخنرانی میكنم شما میگویی(اللهم صل علی محمد وآل. . .) و حال آنكه این صلوات تو حرام است چون میخواهی منبر من را خراب كنی گاهی سبحان الله گفتن حرام است شما میآیی پهلوی من غیبت كسی را میكنی بعد میگویم عجب سبحان الله! سبحان الله یعنی باقیاش را هم بگو ببینم چیه؟ به الله اكبر و سبحان الله شما را كوك میكنم كه باقیاش را بگویی اینجا سبحان الله ویتامین غیبت دارد اسمش سبحان الله میگویی باقیاش را بگو نمیشود گفت آقا من سبحان الله میگویم غلط كردی سبحان الله میگویی! (روز قیامت خیلی خبر است اینقدر قاریها هستند و مداحها و آخوندها، دامادها، تو عروس آوردی چرا مردم را از خواب بیدار كردی؟ میخواسته روضه بخوانی چرا بلندگو همسایهها را اذیت كرد؟ چرا باید خانههای كنار مسجد ارزان باشد؟ میگوید آقا حوصلهام نمیرسد بلندگوی اینجا ما را اذیت میكند یك اذان كافی است صدای بلندگو مردم آزاری حرام است ولو قرآن بخوانیم ولو حدیث بخوانیم. موعظه باید یك جوری باشد كه با حكمت باشد چه تعبیری به كار ببریم «هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ» خدا و فرشتهها صلوات میفرستند برای چی (;لِیُخْرِجَكُمْ مِنْ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ) (الأحزاب/43) برای اینكه مردم را از ظلمات بسوی نور ببرند درود بر تو این كار را نكن از راه درود این كار را انجام نده. خیلی وظیفه سنگین است اصلاً نمیدانیم چه كردیم،) خیلی توی عبادتهایمان خلاف بود، توی خوبی هایمان بدی بود ولذا واقعش این است كه همهمان سر كلاس بنشینیم و از یك طریق درس بگیریم كه چه جوری حرف بزنیم چه جوری برخورد كنیم همسرداری، بچه داری، با شریك، با شاگرد، با مردم با دوست با دشمن، اینها همه فرمول دارد، فرمولهای دقیقی دارد، با همین چشمهای خودم دیدم كسانی كه با برخورد مسلمان شدند آمارشان بیش از كسانی است كه با استدلال مسلمان شدند الان مجله و تلویزیون و سخنرانی زیاد است اما آمار مسلمانها زیاد نمیشود آنكه مهم است برخوردها است هم من و هم همهمان از برخوردها و رفتارهایی كه آگاهانه خلاف كردهایم باید عذرخواهی كنیم(استغفر الله ربی و اتوب الیه). خدایا تو را به حق محمد و آل محمد خودت آن به آن ما را به راه مستقیم هدایت بفرما(الهی آمین). كمتر از یك چشم به هم زدن ما را به خودمان واگذار نكن(الهی آمین). كارهایی كه خیال میكردیم خوب است ولی در دادگاه عدل قیامت خوب نبوده خیال میكردیم علم است ولی علم نبوده غرور بوده گاهی آدم یك لامپ را روشن میكند فكر میكند حیاط روشن شد نه آقا این لامپی كه تو روشن كردی به خاطر همین لامپ دیگر ستارهها را ندیدی اگر لامپ را خاموش كنی كلی ستارههای آسمان را میبینی ولی بخاطر اینكه لامپ را روشن میكنی دیگر ستارهها را نمیبینی گاهی انسان یك مدرك میگیرد دو تا كلمه یاد میگیرد دیگر بسیاری از حقایق را چشم هایش نمیبیند خیلی مهم است دو تا كلمه خوانده دیگر بسیاری از كلمات را حالیاش نیست بخاطر اینكه هی نگاه به خودش میكند. خدایا ما را از خود بینی، خود خواهی، خود محوری، نجات بده(الهی آمین). والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1917