responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2063

موضوع: عيد غدير خم

تاريخ پخش: 74/02/28

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

در محضر مبارك دانشجويان و اساتيد دانشگاه نيروي هوايي هستيم. بيننده‌ها غروب عيد غدير بحث را مي‌بينند با عيد غدير آشنا هستيم. من فشرده‌اي راجع به عيد غدير بايد بگويم بعد راجع به اصل امامت صحبت كنم.

1- غدير خم و حجة الوداع

ما سه رقم آدم داريم كه بيننده تلويزيون هستند. بعضي بيننده‌ها دل مي‌دهند بعضي گوش مي‌دهند بعضي نه دل مي‌دهند و نه گوش مي‌دهند فقط نگاه مي‌كنند به مقدار آن حساسيت دل دادن چيزي مي‌گيرند اين بحثي كه مي‌كنم چون متن قرآن است بايد مرتب تكرار بشود. مثل سوره حمد كه بايد هي تكرار بشود. آيه غدير را مي‌گويم. غدير زميني است كه مثل بشقاب باشد آب جمع بشود. پيامبر اسلام شصت و سه سالش بود. سال آخر عمرشان اعلام كردند كه مي‌خواهم بروم حج و اين حج آخر من است و لذا اسم آن را حجة الوداع گذاشتند همه اصحاب گفتند با كاروان پيامبر برويم آمدند مكه اعمال حج را انجام دادند و برگشتند در مسير برگشت رسيدند به غدير خم آيه نازل شد (يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنْ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ) (مائده /67) ‌اي رسول آنچه كه به تو گفتم بگو. بگو اگر نگويي رسالت الهي را انجام نداده‌اي و از گفتن آن نترس خدا تو را حفظ مي‌كند.

2- تفسير آيه غدير

«يا ايها الذين آمنوا» مال مدينه است. «يا ايها الناس» مال مكه است مردم تا ايمان نياوردند مي‌گويد: «يا ايها الناس» اما تا ايمان آوردند مي‌گويند‌: اي كساني كه ايمان آورده‌اند. «يا ايها النبي» مال كارهاي شخصي پيامبر است. «يا ايها الرسول» مال كارهاي سياسي پيغمبر است. اين پيداست كه در اين آيه كار رسالت است كار مال عموم است، «بلغ» با «ابلغ» فرق مي‌كند. بار «بلغ» بيشتر است يعني محكم بگو، چيزي را كه بسوي تو نازل شده است را بگو. بعد مي‌گويد آن هم «من ربك» يعني از طرف خداست و اگر انجام ندهي رسالت خدا را انجام نداده‌اي. اين آيه غدير خم است. شيعه قبول دارد، اهل سنت تقريباً همه قبول دارند. علامه اميني صاحب الغدير سيصد و پنجاه و شش نفر از صحابه و تابعين را نقل كرده كه اينها همه گفته‌اند اين آيه مربوط به غدير خم است.
آن چيست كه پيغمبر تا دو ماه به فوتش هنوز به مردم نگفته است اين «ما» چيست؟ اين «ما» جزو دين است دين هم يا اصول است يا فروع است. بگوييم توحيد بوده است. بگوييم نبوت بوده است يا فروع است. بگوييم نماز يا روزه يا جهاد بوده است. چيست؟ هيچكدام نيست. چون توحيد را رسول خدا بيست و سه سال پيش گفته بود. نبوت هم نيست، همه اينهايي كه دور او هستند به عشق اين آمده‌اند كه ايشان پيغمبر است. ‌اي رسول! بگو كه معاد هست. معاد هم قبل از هجرت همان روزهاي اول بوده است. يعني پيغمبر بعد از توحيد دومين اصلي كه مطرح كرد معاد بوده است. تمام آياتي كه بحث معاد توي آن است همان سال‌هاي اول نازل شده است و الان بيست و سه سال است كه گذشته است.
اي رسول بگو كه مردم نماز بخوانند يعني مردم بعد از اين همه سال نماز نمي‌خواندند؟ روزه و جهاد و خمس و زكات سال دوم هجري آمد و الان سال دهم هجري است يعني هشت سال پيش اينها را گفته‌ايم، ‌اي رسول بگو كه مردم مكه بروند، اين مي‌شود؟ نه چون دارند از مكه برمي‌گردند. امر به معروف و نهي از منكر هم نيست. چون چيزي است كه پيغمبر هم مي‌ترسد و وحشت دارد. مي‌گويد: نترس! خدا تو را از مردم حفظ مي‌كند. مي‌گويند پيامبر معصوم است. يعني از گناه محفوظ است. پيداست پيامبر دغدغه دارد. امر به معروف كه ترس ندارد. پيغمبر روزي كه يكي بود و با بت‌ها درگير شد، نترسيد. حالا كه ده‌ها هزار مريد دارد از امر به معروف بترسد؟ قطعاً اين نيست.

3- آيه غدير و مسأله امامت

اگر نگويي زحمت‌هاي بيست وسه ساله‌ات هيچ، اين «ما» بايد يك چيزي باشد كه جزو اصول و فروع نيست، اما همه اصول و فروع بند به آن است. امامت جزو اصول و فروع نيست ولي مادر اصول و فروع است. جز امامت چيز ديگري نمي‌تواند باشد، چون اگر امام بود، خدا خداست. اگر امامت نبود، بجاي خدا طاغوت سبز مي‌شود. امام است كه خدا را در جامعه احياء مي‌كند. ما در مملكت خودمان بنام نامي شاهنشاه آريامهر بود. امام كه آمد شد: باسمه تعالي! امام است كه خط نبوت را تداوم مي‌بخشد. اگر امام بود، نماز زور دارد. در مسجد الحرام نماز جماعت يك ميليون نفري برپا مي‌شود، اما يك مگس از اين نماز جماعت وحشت ندارد، چي شد؟ چطور اين نماز نه جلوي فحشاء را مي‌گيرد و نه جلوي منكر را، خيلي حمد و سوره‌شان خوب است جماعت آنها باشكوه‌تر است گير توي اين است كه آن كسي كه بايد امام جماعت باشد امام جماعت نيست نخ‌ها سفت است. سوزن نيست كه بدوزد گير توي سوزن است. وقتي ما قرآن را بررسي مي‌كنيم چيزي جز ولايت و رهبري نمي‌تواند باشد. حالا برويم سراغ روايات. يك دريا حديث داريم كه مراد از اين آيه نصب علي بن ابي طالب (ع) در غدير خم است.
امامت بحث روز است، فكر علوي يعني زهد، ما كاري به گوشت و خون علي(ع) نداريم اما خط علي حاكم باشد يا خط غير علي اين دو تا خط است خط علي در كربلا سبز مي‌شود. حسين(ع) كه مي‌گويد: سر به ني مي‌دهم تن به ذلت نمي‌دهم! اين يك خط است. يك فكر است. اگر الان خط علي بن ابي طالب(ع) حاكم باشد ما مشكل جنسي نداشتيم. مشكل شهوت نداشتيم. ما در تهران پانصد هزار زن جوان داريم كه بيوه هستند و شوهر ندارند. فكر علوي مي‌گويد: ازدواج موقت جايز است! آن دانشجويي كه نمي‌تواند ازدواج دائم كند، مي‌تواند ازدواج موقت كند. يك فكر ديگر است كه خلفا مي‌گويند: حرام است! بالاخره اين جوان امروز فكر علوي را قبول كند يا فكر غير علوي را؟ به علي گفتند يك دروغ بگو چهارده سال حكومتت جلو مي‌افتد گفت نمي‌گويم غير علوي مي‌گويد بگذار حكومت را بگيريم ولو به هزار دروغ. فكر علوي يعني همه كارهايش رنگ الهي دارد.
ما كار به تفكر علوي داريم مكتب علوي، ما با اين كار داريم. فكر علوي بود كه هشت سال جنگيد و يك وجب خاك نداد. ما دوازده تا معصوم داريم كه يازده نفر از آن‌ها شهيد شدند. خط ما خط شهادت است. شهادت پهلوي ما ارزش است. نابودي نيست. بنابراين بحث علي بحث فرهنگ است.
در دنيا امام شش رقم تعيين مي‌شود:
1- با كودتا 2- اتفاق همه 3- اكثريت 4- اقليت 5- جانشيني 6- خدا
كودتا قانون جنگل است. منطق ندارد. اتفاق همه هم محال است. اكثريت منطقي نيست، اكثريت راه حل است، نه راه حق! مثل قرعه كه راه حق نيست راه حل است. يعني ما را از بن‌بست نجات مي‌دهد. استخاره معنايش اين نيست كه اين حق است و اين باطل! استخاره يعني شما از گيجي در مي‌آيي، حالا اگر غلط هم مي‌كني، راحت غلط مي‌كني. فرق است بين راه حق و راه حل. اقليت هم تضيع حق اكثريت است. جانشيني تحميل است. حالا اگر من مُردم و مردم نخواستند پشت سر پسر من نماز بخوانند چه كنند؟ اين هم تحميل است. تنها راهش اين است كه امام را خدا تعيين كند قرآن هم مي‌گويد: (إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) (بقره /30) (إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا) (بقره /124) «إني» يعني من، امام بايد از طرف خدا باشد بدليل اينكه امام و پيغمبر فتوكپي همديگر هستند يعني نياز به امام همان نياز به پيغمبر است امامت تداوم بخش راه پيغمبر است.

4- نقش امام در دين و سرنوشت انسان‌ها

در قرآن دو مرتبه بحث مشورت شده است (وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ) (شورى /38) يكي مي‌گويد (وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ) (آل‌عمران /159) چه اشكالي دارد مردم خودشان امام تعيين كنند؟ مي‌گويم نه، «امرهم» يعني كار مردم مشورتي است. امامت عهد الهي است. در نماز صبح حق نداريم رأي بگيريم كه چند ركعت است. نماز عهد الهي است. چيزي كه عهد الهي است، مشورتي نيست. اگر آن چيز براي مردم بود، درمانگاه بسازيم يا مدرسه؟ ببينيم مردم چه مي‌گويند. در كار الهي مشورت نداريم و امامت كار الهي است. چطور؟ چون وقتي خدا به ابراهيم گفت: (إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا) (بقره /124) من تو را امام كردم حضرت ابراهيم گفت: «و من ذريتي» خدايا! ذريه من هم امام باشد. خدا فرمود: چانه نزن. «لا ينال عهدي الظالمين» اين عهد من است، بر ستمگر نمي‌رسد. بچه‌هاي تو بعضي‌هايشان خوب هستند، بعضي‌ها بد! اينطور نيست كه توي ذريه ابراهيم همه خوب باشند. امامت عهد خداست.
جامعه بي‌امام آسيب‌پذير است، وقتي امام علي(ع) نصب شد آيه نازل شد: (الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ) (مائده /3) يعني جامعه وقتي امام دارد، دشمن مأيوس است. امام از دنيا رفت. ضد انقلاب‌ها سريع به فرودگاه آمدند ايران بيايند. يك مرتبه خبرگان جمع شدند، گفتند: آيت الله خامنه‌ای امام مسلمين است. تا اعلام شد، گفتند: پس هيچ! جامعه بي‌امام آسيب‌پذير است. بچه‌اي كه دستش در دست پدرش نيست، لات‌ها به او نگاه مي‌كنند. اما اگر ديدند دستش در دست پدرش است، مي‌گويند: نمي‌شود، اين بيمه است.
لطيفه:
يك كسي مي‌گفت هواپيما به اين بزرگي را چه طور مي‌دزدند؟ يك كسي گفت پائين اينقدر بزرگ است، مي‌برند بالا كوچك مي‌شود، بعد مي‌دزدند. مردم تا با امام هستند نمي‌شود با آنها كاري كرد. اگر امام از مردم جدا شد، حتي اگر امام حسين(ع) باشد، شهيد مي‌شود و يك نفر مثل يزيد حكومت مي‌كند.
كساني كه يك دقيقه در تاريخ‌شان بت‌پرست بوده‌اند، نبايد امام بشوند. چون خدا فرمود: «لا ينال عهدي الظالمين» بت‌پرست ظالم است؟ بله! (إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ) (لقمان /13) شرك ظلم است، مشرك مؤمن مي‌شود، توبه‌اش قبول مي‌شود، بهشت هم ممكن است برود، اما اين امام نمي‌شود. امامت عهد خداست. امام نفر اول هستي است، رابطه فيض بين خالق و مخلوق است.
امامت را بايد به چه كسي بدهيم؟ (إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا) (نساء /58) امامت را به اهل آن بدهيد و بزرگترين مسئوليت‌ها سپردن امامت است. امامت مربوط به دنيا نيست. (يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا) (إسراء /71) روز قيامت هر كسي با امامش محشور مي‌شود. يعني انتخاب امام در دنيا، انعكاس آن انتخاب امام در آخرت است. پشت سر اين آيه مي‌گويد: (وَمَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا) (إسراء /72) آن كسي كه در دنيا كور است، قيامت هم كور است. پيداست كور كسي است كه امام را درست تشخيص ندهد، مواظب باشيد در دنيا در انتخاب امام كور نباشيد. آيه بار دارد.
عيد غدير بزرگترين عيدهاست. هر كس عيد غدير به يك مسلمان مهماني كند، انگار به همه انبياء غذا داده است. عده‌اي از يهوديها آمدند و گفتند: در قرآن آيه است كه اگر در تورات مي‌بود ما آنرا عيد مي‌گرفتيم. چون مي‌گويد: امروز دين شما كامل شد، امروز خدا از شما راضي است، امروز دشمن‌ها از شما مأيوس شدند، اين روزها جز با روز عيد غدير نمي‌خواند.

5- دشمنان در غدير نااميد شدند

كفار همه كاري كردند، نشد! به پيغمبر انواع تهمت‌ها را زدند، فقط گفتند: خسته شديم. پيغمبر پير شده است، دارد مي‌ميرد، پسر هم ندارد. خلاص…! يك مرتبه در غدير خم چنان دست علي(ع) را بلند كرد و فرمود: «من كنت مولا فهذا علي مولا» روزنه اميدي كه منتظر بودند بعد از پيغمبر خلاص شوند، ديدند هنوز نمرده است. كسي را نصب كرد كه اگر هم پسر بود، از اين بهتر نبود. همه كفار ماست‌شان را در كيسه ريختند. روزي كه همه كفار مأيوس شدند، روزي بود كه پيغمبر از دنيا نرفته براي خودش جانشين تعيين كرد.
روزي كه علي شهيد شد، مخفيانه جنازه‌اش را خاك كردند. تا صد سال هيچ كس جرأت نكرد بگويد: علي كجا دفن شد! صد سال بعد از پيغمبر نوشتن حديث ممنوع! صد سال رفتن سر قبر علي ممنوع! تمام طرفدارهاي علي را اعدام كردند. اين امامزاده‌هايي كه توي دهات‌ها هستند، اينها نسل بني هاشم هستند كه از دست بني‌اميه و بني‌عباس مي‌آمدند و به كوه‌ها پناهنده مي‌شدند. آدم فكر مي‌كند كه توي ده امامزاده آمده چه كند؟ مدينه كجا اينجا كجا؟ اينها همه فراري‌ها بودند، با اينكه خط اهل بيت اينقدر اعدامي و شهيد داشت يك قرارداد امضا كردند با حكومت رئيس بني‌عباس گفت تو قول بده يك قال الصادق در حرف‌هايت نباشد، من هم كه رئيس حكومت هستم قول مي‌دهم كه مذهب رسمي كشور مذهب تو باشد. قرار داد امضا مي‌كردند. يعني شير را توي پستان تقسيم مي‌كردند، امام‌هاي ما را يكي پس از ديگري شهيد كردند، تا رسيد به امام حسن عسگري كه ديگر خانه‌اش توي پادگان بود.
با يك وضعي امامان ما امام شدند. حتي امام كاظم(ع) كه شهيد شد، حكومت گفت جنازه امام را روي پل بغداد بگذاريد جاسوس‌ها بروند و كنار بايستند. آن كساني كه مي‌آيند و جيغ مي‌زنند، پيداست اينها شيعه هستند. سه روز جنازه را دفن نكردند، براي اينكه طرفدارهايي كه گريه مي‌كنند، از راه گريه اينها را شناسايي كنند. خود حضرت علي(ع) فرمود تير در چشمم است، استخوان در گلويم است و در چاه داد مي‌زد. اين همه مظلوميت در عين حال شيعه اين همه رشد كرد. روزي كه امام حسين(ع) را شهيد كردند، پنج نفر روي كره زمين بودند كه مي‌گفتند بعد از امام حسين(ع) امام زين العابدين(ع) امام است. بعد يك امام كه فاصله شد، تا كرسي درس امام صادق(ع) چهار هزار تا شيعه نشسته بود اين رشد شيعه بوده است. خط اهل بيت خطي كه سر به ني مي‌دهد، تن به ذلت نمي‌دهد، خط تقوا، خط زهد و هر چي از اين خط دور بشويم ضرر كرده‌ايم.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2063
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست