responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2064
بسم اللّه الّرحمن الّرحیم

ما درباره‌ی عید مكرر صحبت كردیم ولی به مناسبت عید فطر می‌خواهم مقداری در مورد حضور در صحنه صحبت كنم. گرچه روز عید مردم در صحنه هستند، اما اصل این است كه حضور در صحنه چقدر اثر دارد و قرآن چه می‌گوید؟ چه ضررهایی را از وقت‌هایی كه مردم در صحنه نیستند چشیدیم؟ چه فایده‌هایی را از وقتی‌هایی كه مردم در صحنه هستند دیدیم؟ امروز می‌خواهم یك مقدار درباره‌ی ریشه‌های قرآنی و حدیثی آن بحث كنم.
– باز دارنده از حضور:
در یك سری جاها نباید حضور داشته باشیم كه قرآن می‌گوید: در این جا نباشید، در این جاشركت نداشته باشید. حضور برای آگاهی در اسلام خیلی سفارش شده است و یكی از دلایلی كه می‌گویند به نمازجمعه بروید، به خاطر آن است که امام رضا می‌فرماید: امام جمعه اطلاعاتی به مردم بدهد. «یُخْبِرُهُمْ» به ما خبر بدهد از آنچه كه در جهان واقع شده است. «مِنَ الْآفَاقِ» «وَ یُخْبِرُهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَیْهِمْ مِنَ(الْآفَاقِ مِنَ) الْأَهْوَالِ الَّتِی لَهُمْ فِیهَا الْمَضَرَّةُ وَ الْمَنْفَعَةُ»(وسائل‏الشیعة، ج‏7، ص‏344) از آن چه در جهان واقع شده است خبر بدهد، تجزیه و تحلیل كند. حق و ناحق نشود. شایعه و توطئه را از هم جدا كند. حرف‌های سالم را به مردم بگوید، كه مردم از یك شخصی كه قبول دارند و می‌دانند كه عادل است خبرهای صحیحی بشنوند.
یعنی حضور در صحنه، حضور در حوزه‌ها، حضور در دانشگاه، حضور برای مشورت، انتخابات(چون روز قیامت از ولایت سؤال می‌كنند) سؤال می‌كنند که رهبری چه كسی را پذیرفته‌ای؟ پای پرچم چه كسی سینه زدی؟ چه خطی و چه شخصی و چه جناحی را تقویت كردی؟ نمی‌توان گفت كه به ما چه ربطی دارد؟ هر كس می‌خواهد رئیس شود. حضور در صحنه‌ی مشورت و حضور در مسائل سیاسی خیلی مهم است. در زیارت امام می‌خوانید «وَ سَاسَةَ الْعِبَادِ»(من‏لایحضره‏الفقیه، ج‏2، ص‏609) یعنی شما سیاست مدار مردم هستید. حضور در صحنه‌های سیاسی مهم است، نه سیاست بازی! چون سیاست یعنی عقل و تدبیر، هركسی یك سلیقه‌ای دارد، سیاست با هوس قاطی می‌شود، آن وقت خط بازی و سیاست بازی می‌شود، هركسی یك خطی را دنبال می¬کند. «كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ»(مومنون/53) هركسی سمت خودش می‌رود.
– مسائل اجتماعی:
حضور برای نهی از منكر: یك آقای حزب اللهی به یك خانمی گفت: خانم، این كارها را نكن، حجابت را حفظ كن. یك زن بد حجاب دهن كجی كرد. اگر این جوان در خیابان یك الله اكبر بگوید، همه در خیابان بریزند و بگویند که خانم چرا توهین كردی؟ اگر آمریكا گفت: یك كفش بپوش كه وزن آن سه كیلو باشد، می‌گویی: چشم قربان! اما اگر اسلام بگوید: یك مقدار روسری‌ات را جلو بكش به آن توهین می‌كنی.
بچه‌های حزب اللهی باید برای نهی از منكر و امر به معروف در صحنه حضور داشته باشند. امر به معروف یك اقدام خیر است كه همه باید در آن شركت كنند. برای كمك رسانی در صحنه حضور داشته باشید، جوی‌ها گرفته است، چرا منتظر شهرداری هستید؟ خودتان بروید و جوی را باز كنید. سیل آمده است، زلزله شده است، حضور در صحنه برای كمك رسانی بسیار مهم است. حدیث داریم اگر كسی ببیند مسلمانی داد می‌زند و بی تفاوت باشد، مسلمان نیست «مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ»(كافى، ج‏2، ص‏164) در یك چیزی كه خیر است همه باید كمك كنند.
حضور در صحنه‌ی تنبیه: مردم اسلام می‌خواهند در صحنه باشند، فلذا اگر می‌خواهید خلاف كارها را شلاق بزنید، اسلام می‌گوید جلوی جمع شلاق بزنید كه مردم گوشمالی بشوند و عبرت بگیرند، نه برای این كه آبروریزی بشود. آخر گاهی وقت‌ها بنده یك غلطی می‌كنم، مرا روبروی مغازه‌ی پدرم می‌برند و شلاق می‌زنند. آخر پدر من چه گناهی كرده است؟ باعث می‌شود كه پدرم هم به خانه برود و خانه نشین بشود. چون گاهی وقت‌ها مجریان شلاق، از این كارها كرده‌اند. روبروی مردم بزنید اما در یك خیابان دیگر ببرید.
گنه كرد در بلخ آهنگری*** ز شوشتر زدند گردن مسگری
حضور در صحنه بسیار مهم است. تایید امت حزب الله برای كسب اطلاعات، برای شور و رأی دادن، برای مسائل سیاسی، اجتماعی، برای جلوگیری از فساد، در تشویق به خوبی‌ها، كمك رسانی به محرومین و مستضعفین، بسیار اهمیت دارد و این از اهداف حضور است.
دعوت كننده كیست؟
 1- دعوت خدا: «وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلى‏ دارِ السَّلامِ»(یونس/25) خدا شما را به بهشت دعوت می‌كند، یعنی كارهایی كه خدا می‌گوید انجام بدهید. یا «اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ»(انفال/24) دعوت پیامبر، خدا به ابراهیم می‌گوید: «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ»(حج/27) اگردستور دادند باید دعوت را بپذیریم. همه به نماز جمعه، نماز عید و. . . دعوت شده‌اید. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى»(اعلى/14)
حضور به دعوت خدا و به دعوت پیغمبر: از خصوصیات اسلام این است كه سالی چند بار مردم را به صحنه دعوت می‌كند، عید فطر، عید قربان و. . . آن نمازی كه پیغمبر می‌خواند این نمازی نیست كه ما می‌خوانیم، نماز ما مثل دارو فروشی‌ها که می‌گویند: مشابه آن را داریم، مشابه آن است. این نمازهای ما مشابه آن نمازها است. مگرنه، نماز عید، نماز عیدی بود كه وقتی امام رضا خواند مأمون الرشید بساطش به هم خورد. آمدند گفتند: اگراین نماز تمام شود دیگر حكومت از دست می‌رود. مردم پابرهنه می‌شوند. ده قدم برمی دارند الله اكبر می‌گویند و بعد هم به مصلی زیر آسمان می‌روند. در انقلاب ما نماز عید شهید مفتح كه در قیطریه برگزار شد نیز بسیار سهم داشت، خیلی مهم بود. چون در مسجد و این تشریفات خیلی جالب نیست، آن نمازهای طبیعی خیلی مهم است. چون خیلی فرق می‌كند كه میوه را در بشقاب بگذارند، یا آدم برود زیر درخت بخورد. آن نمازهای طبیعی كه زیر آسمان در حالی كه امام و مردم پابرهنه هستند و الله اكبر می‌گویند، یك هیجان و شوق دیگری دارد.
سؤال می‌كنند در نماز جمعه خطبه‌های نماز قبل از نماز جمعه است. اما در نماز عید خطبه بعد از نماز عید است. امام می‌فرماید: به خاطر این كه یك روان شناسی تبلیغی دارد. نماز جمعه چون هر هفته است مردم اگر نماز بخوانند درمی روند و دیگر برای خطبه‌ها نمی‌نشینند، اما نماز عید سالی یك بار است، مردم حرفی ندارند كه بنشینند و این خودش به ما یك درسی می‌دهد. خوب نیست تبلیغات هر روز باشد، یك طوری باید باشد كه برای مردم جاذبه داشته باشد.
دو نوع صحنه داریم: 1- صحنه‌ی حق2- صحنه‌ی باطل.
جوان‌هایی كه در صحنه‌ی حق هستند. به جبهه، نماز جمعه، علم، راه پیمایی می‌روند. اما جوان‌هایی كه در صنحه‌ی حق نیستند، در صحنه‌ی منقل، شطرنج و. . . هستند. بالاخره انسان باید در یك صحنه‌ای باشد. مثلاً ظرف باید از یك چیزی پر شود، اگر از آب پر شود، از آب پر است، اگر نشد از هوا پر می‌شود، نشد از نفت پر می‌شود. ظرف بی مظروف نمی‌شود. انسان باید در یك صحنه حاضر باشد. این كه سفارش می‌كنند حضور در صحنه، به خاطر همین حضور در صحنه انسان را از صحنه‌های دیگر باز می‌دارد.
شما در راه پیمایی قدس و نماز عید، یك شطرنج باز و تریاكی نخواهید دید! می‌دانید فرق پانزده خرداد و بیست و دو بهمن در چیست؟ 15 خرداد مردم جنبیدند، 22 بهمن هم جنبیدند. منتها 15خرداد جنبیدند و رها كردند، اما 22 بهمن جنبیدند و گرفتند و ایستادند. مگر نه امام بهمن، همان امام خرداد است. منتها مردم آمدند و عقب رفتند، بعد آمدند و ماندند. اگر ما به جبهه برویم، روز به روز پیش می‌رویم و عزیزتر می‌شویم.
در زمان امیرالمؤمنین، از امام جدا شدند و امام در خانه نشست. یك روز امام صادق به یك نفر گفت: اگر شما ما را رها نمی‌كردید ما اینطور زمین گیر نمی‌شدیم. یكی از دوستان می‌گفت: اگر كسی از من بپرسد چرا امام زمان غایب است؟ می‌گویم: حقتان است. یازده امام آمدند، مردم در صحنه حضور نداشتند، حالا بگذار یك بار مردم در صحنه باشند و امام حضور نداشته باشد.
حضور سه تا شرط دارد:
1- حضور پیشگام و لذا حدیث داریم كسانی كه اول از همه به نماز جماعت می‌رسند در روز قیامت اول از همه به بهشت می‌روند. صفای صف اول از صف آخر بیش‌تر است. آن‌هایی كه در جبهه خط شكن هستند، ثواب بیش‌تری می‌برند و آبرویشان پهلوی خدا بیش‌تر است. آخر گاهی وقت‌ها مردم حضور پیدا می‌كنند. یك كسی می‌گفت: آقا ما هم اعلام همبستگی كردیم. گفتم: شما بعد از یهودی‌ها اعلام همبستگی كردید، دیر جنبیدید. حر باید صبح زود می‌آمد و می‌پیوست، چون چند ساعت دیر آمد قبرش دو فرسخ دور افتاد. میوه در آخر تابستان قیمت ندارد و نرخ آن با میوه‌ی نوبر فرق می‌كند. «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ»(واقعه/11-10) آن‌هایی كه قبل از فتح به پیغمبر پول می‌دادند، آبرویشان خیلی بیش‌تر از كسانی بود كه بعد از فتح پول می‌دادند. بله مسلمانی‌شان مسلمانی است، اما پیش گامی یك مسئله‌ی دیگر است. تلفن خدا ظهر زنگ می‌زند ولی شما ده دقیقه به غروب می‌گویی كه دارد غروب می‌شود. كدام شخص است كه به شما تلفن كند، شما بعد از هفت ساعت تلفن را برداری؟ تنها تلفنی كه دیر برمی داریم تلفن خداست. می‌دانی چرا دیر برمی داری؟ چون كم دوستش داری. كسی كه خدا را دوست دارد، تا تلفنش زنگ می‌زند، می‌دود. آیا جامعه‌ی اسلامی ما به گونه‌ای خواهد شد، كه زن خانه‌ی ما وقتی مشغول استكان شستن است، صدای اذان را می‌شنود، فوری استكان‌ها را بگذارد، وضو بگیرد و برود نماز بخواند؟ می‌شود ما در جامعه‌ی اسلامی دو تا زن این طوری داشته باشیم؟
2- تداوم: مداوم باشیم. بعضی‌ها در صحنه حضور داشتند، ولی رفتند. در صف اول بودند چون رئیس بودند همین كه گفتند: تو رییس نباش، گفت: پس من نماز جمعه هم نمی‌آیم. پس ارزش با دوام است، حضور باید مداوم باشد.
3- حضور خالص: گاهی وقت‌ها مردم در صحنه حاضر می‌شوند، برای این كه در فیلم حضور داشته باشند. این حضور خالص نیست. داشت نماز می‌خواند، دوربین تلویزیون را جلوی او آوردند، وسط نمازش عدا درآورد. حضور در صحنه، هم باید زود باشد، هم همیشگی باشد.
خدا یكی از علما را رحمت كند كه می‌گفت: به یكی از علما گفتم، دیروز كجا بودی؟ گفت: دیروز كار داشتم. گفتم: پس هر وقت كار نداری می‌آیی درس بخوانیم. می‌گویند: چرا نماز عید نیامدی؟ می‌گوید: مهمان داشتم. اصلاً ارزش تو به این است كه تو آن‌ها را برداری و به نماز عید بیایی نه اینكه آنها تو را در خانه نگه دارند.
البته مردم ایران خوب مردمی هستند. ‌ای كاش غیرت زنان و مردان ایرانی مثل غیرت همان زنی باشد كه می‌گفت: وقتی بچه هایم به جبهه می‌روند پایشان را می‌بوسم. اگر یك قطره خون مردم ایران را، اگر غیرت ایرانی را، در اقیانوس بریزند، بعد آب اقیانوس را در یك آمپول كنند و در بدن همه‌ی بی غیرت‌های دنیا بزنند، بلكه ان شاءالله یك خورده به راه راست بیایند.
عواملی كه باعث عدم حضور در صحنه می‌شود:
1- شایعه سازی: یعنی شما پای بحث تلویزیون من نشستی، یك شایعه درست می‌كنند كه شما دیگر پای بحث من ننشینی. یعنی من را خراب می‌كنند كه شما كلام امام صادق را گوش ندهی.
2- تهدید: «إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إیماناً»(آل عمران/173) یا این كه مشكل به وجود می‌آورند، مثلاً سی صد هزار نفرمی خواهند به مكه بروند یك مشكلاتی پیش می‌آورند كه حضور مردم را در صحنه‌ی حج كم كنند.
4- فشار اقتصادی: «لا تُنْفِقُوا عَلى‏ مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنْفَضُّوا»(منافقون/7) به پیغمبر پول ندهید تا كسانی كه دور پیغمبر هستند پیغمبر رارها كنند. یعنی پیغمبر را در فشار اقتصادی قرار بدهید. نفت را ارزان كنید تا دولت نتواند جنگ را اداره كند. اگر مواد خارجی به كارخانه‌های پارچه بافی نیاید ما تا بیست سال دیگر هم همین پیراهن‌هایی كه داریم برایمان كافی است. همین لباسها را وصله می‌كنیم و می‌پوشیم. پیراهن وصله دار می‌پوشیم، اما ننگ بله قربانگو را نمی‌پذیریم. این‌ها فشارهای اقتصادی است كه مردم را از صحنه خارج كنند.
5- گاهی رقیب تراشی می‌كنند، صحنه‌ی كاذب به وجود می‌آورند. پول می‌دادند و می‌گفتند: شما قصه‌ی رستم و اسفندیار را بخوانید تا مردم به جای قرآن پای آن حرف‌ها بنشینند. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَری لَهْوَ الْحَدیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ»(لقمان/6) بعضی از مردم پول می‌گرفتند و چرت و پرت می‌گفتند، تا مردم از اهداف اصلی غافل بشوند. همان وقتی كه آمریكا آپولو می‌ساخت ما پای تلویزیون زمان طاغوت نشسته بودیم تا ببینیم بلژیك و آلمان غربی در فوتبال توپشان به كجا می‌رود، تا نفهمیم استعداد و نفت خودمان كجا می‌رود. گاهی رقیب تراشی می‌كنند. پس عوامل خارج كردن مردم از صحنه شایع سازی و صلب اطمینان و تهدید و ایجاد مشكلات، فشار اقتصادی، ایجاد صحنه‌های بد و. . . است. مثلاً فیلم‌های سكس و. . . وقتی می‌گویند: جنبه‌ی سیاسی دارد به خاطر این كه جوان ما كه پای فیلم بد نشست، دیگر این جوان جبهه‌ای نیست، برای این كه جبهه را خلوت كنند. 1- نفت را ارزان می‌كنند تا دولت نتواند اداره كند. 2- فیلم و هروئین وارد ایران می‌كنند كه جوانی كه هروئینی شد دیگرجبهه نرود.
گاهی هم داخلی‌ها یك كارهایی می‌كنند. مثلاً یكی از كارهایی كه خودمانی‌ها می‌كنند این كه از نیروها استفاده نمی‌كنند. نیروی خوبی است منتها یك سلیقه‌ی كجی هم دارد. این را چنان روشن می‌كنیم كه. . . گاهی خودمان افراد را از صحنه خارج می‌كنیم، یعنی مثل روده‌ی تنگی كه دانه‌ی انار در آن گیر می‌كند. با یك نفر رفیق نمی‌توانیم كنار بیاییم. عیب كه ندارد، با آن كنار بیایید. گاهی وقت‌ها از نیروها استفاده‌ی نامناسب می‌كنیم. مثلاً یك مسجد حساس است كه اگر یك پیش نماز خوب برای آن انتخاب كنند، مسجد پر از جوان می‌شود، اما می‌گوید: مسجد نزدیك خانه‌ی فلان آقا است، این آقا هم پیرمرد و محترم است، پس به این آقا می‌گوییم: بیاید. آخر باید ببینیم این آقا می‌تواند جوان‌ها را اداره كند یا نه؟ پس گاهی خودمان خراب می‌كنیم، البته گفتن و شنیدن این مسأله بسیار تلخ است.
گاهی به آراء مردم بی اعتنایی می‌كنیم. مردم رأی می‌دهند بنده را وكیل می‌كنند. بنده می‌گویم: طبق وظیفه‌ی شرعی این كار را نمی‌كنم، سر یك كار دیگر می‌روم. آقا جان مگر ما بوق هستیم؟ ما آمدیم به تو رأی دادیم. عدم حضور مسئولین می‌تواند نقش داشته باشد. اگر در یك اداره نماز جماعت است، اگر رئیس اداره صف اول بود و بقیه‌ی كارمندها هم هستند.
اگر راه پیمایی است. «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ»(مائده/2) باید هر كسی كمك كند.
پس دو گروه داریم كه مردم را از صحنه خارج می‌كند. 1- بیگانه 2- خودی.
– بیگانه: شایعه سازی می‌كند، تهدید می‌كند، مشكلات به وجود می‌آورد، فشار اقتصادی ایجاد می‌كند، رقیب تراشی وسكس، هروئین و. . . ایجاد می‌كند.
– خودی: با خط بازی همدیگر را خراب می‌كنند، ما یك امام در جماران داریم، از همان چشمه آب برمی داریم ما نیاز به لوله كشی نداریم و مردم اگر دیدند لوله خراب است خودشان لب چشمه می‌روند. بی اعتنایی به آراء مردم از دیگر عوامل است.
حضور مسئولین در صحنه را گفتیم. مثلاً اگر خانم مدیر نماز خواند همه‌ی دختر مدرسه ای‌ها نماز می‌خوانند. یك جاهایی هم حضور پیدا نمی‌كنند. مثلاً مقدسین در صحنه حضور ندارند. می‌گویند: از كجا معلوم واجب است. رفاه طلبان می‌گویند که زن و بچه داریم. اسیرهای دنیا می‌گویند وابسته هستند، دلبسته هستند. یك عده هم جاهل هستند. اگر كسی بداند ثواب نماز عید و نماز جماعت چقدر است، هیچ وقت حاضر نیست درخانه تنهایی نماز بخواند. ملائكه هم ثواب نماز جماعت را نمی‌دانند و فقط خدا می‌داند.
پس كسانی در صحنه نمی‌آیند: 1- شك می‌كنند 2- تن پرور هستند 3- خبر از ثواب ندارند این‌ها در صحنه حضور پیدا نمی‌كنند. البته این كه حضور در صحنه می‌گوییم، منظور ما حضور در صحنه‌های خیر است، بعضی جاها هم نباید در صحنه حضور داشته باشیم. مثلاً یك مجلسی كه خوب نیست باید آن رها كرد و بیرون آمد. بعضی وقت‌ها هم باید جلسه را به هم زد. حضور در صحنه‌ی حق واجب و حضور در صحنه‌ی باطل حرام است.
خدایا رفتار و كردار ما را طوری كن كه دل امام زمان شاد و دل دشمنان اسلام بسوزد! خدایا عیدی ما را پیروزی اسلام و رزمندگان قرار بده! اگر این آخرین ماه رمضان ما است ما را بیامرز و بمیران! اگر باز هم قرار است عمر داشته باشیم عمر ما را در راه رضای خود قرار بده! برای سلامتی امام صلوات ختم كنید.
«والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2064
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست