responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2090

موضوع: غيبت، عامل حبط عمل

تاريخ پخش: 70/12/08

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

1- غيبت

در خدمت برادران عزيز كارگر و خواهران محصل و بعضي پرسنل و بعضي كارمند بحثمون در آستانه ماه رمضان، بحثي را داريم راجع به غيبت. حالا چرا اين بحث را مي‌كنم يكي اينكه غيبت اثر روزه را از بين مي‌برد نه اينكه اگر كسي غيبت كرد انگار چيزي خورد برود باقيش را هم بخورد. بگويد ما كه روزه بوديم غيبت كه كرديم پس برويم آب هم بخوريم. غيبت روزه را از نظر توضيح المسائل باطل نمي‌كند اما روح روزه را از بين مي‌برد. مثل پرتقالهايي كه آب ندارد پرتقاليش پرتقال اما آب ندارد روح روزه خاصيت و بركت و نورانيت روزه را غيبت از بين مي‌برد.
يكي هم چون داريم به انتخابات نزديك مي‌شويم هر چهار سال يكبار همه ايراني‌ها تقريبا الا، الا مي‌گويم براي بعضيشون تقريبا همه ايراني‌ها گرفتار غيبت مي‌شوند فرق بين اروپايي‌ها و ايراني‌ها اين است، اروپايي‌ها وقتي با هم خط سياسيشون نمي‌خورد كار همديگر را خراب مي‌كنند. مي‌گويند سياست اين حزب اين است ولي ما اگر برويم توي مجلس سياستمون اين است در اروپا و آمريكا در انتخاباتشان اگر چند تا رقيب هم هستند برنامه هايشان را اعلام مي‌كنند. مثلا آقايون (الف) مي‌گويند اگر ما برويم مجلس كارهايمان اين است يك دو سه چهار ببينيد اگر پسنديديد راي بدهيد. آقايون (ب) مي‌گويند اگر ما برويم مجلس كارهايمان اين است كه يك دو سه چهار پسنديديد راي بدهيد. كار همديگر را تاييد مي‌كنند يا انتقاد مي‌كنند. ايراني‌ها خود آبروي همديگر را مي‌ريزند. حالا باز نماينده‌ها اگر خداي نكرده زبونم لال يكيشون يا بعضيشون غيبت كرد طوري نيست، عوضش چهار سال يك پزي عنواني نماينده بالاخره يك كرسي دارد تو مجلس، براي اينكه كسي برود مجلس من بروم جهنم اين ديگه خيلي خيطه يعني ستادهاي انتخاباتي اينها خيلي آبروريزي كه براي اينكه يكي رئيس بشود من بروم جهنم اين خيلي آبروريزي است.
مي‌خواهيم بحث غيبت را بكنيم هم خود ما در شرايط عادي نياز به آن داريم چون غيبت مي‌دونيد گيرش چيست؟ اگر كسي تو يك اداره يك ليوان آب جو بخورد و مشروب، بيرونش مي‌كنند اما اگر كسي پشت ميزش 300 تا غيبت هم بكند كسي بيرونش نمي‌كند اگر يك تيمساري يك سرگردي، سرواني مثلا فرض كنيد كلاهش را چپه بگذارد درجه‌اش را مي‌كنند اما اگر 800 تا غيبت بكند هيچ كاريش ندارند چون غيبت عزل و نصبي توش نيست ضمنا لو نمي‌رود فيلمبرداري نمي‌شود بنابراين غيبت و ضمناً هر عضوي خسته مي‌شود يك خورده آدم با دستش كار كند با پاش كار بكند با كمرش كار بكند هر كسي حمل ونقل با دوشي با كمر باري را حمل بكند راه برود هر عضوي خسته مي‌شود جز زبان بنابراين هرچي غيبت مي‌كنيم 1- خسته نمي‌شويم 2- عزل و نصب و كندن درجه نيست بنابراين وقت انتخابات هم هست. بازار غيبت دارد داغ مي‌شود از همين رو در آستانه ماه رمضان من مي‌خواهم بحث غيبت را بكنم.

2- مباحث غيبت

خوب غيبت خيلي حرف دارد. موضوعات ريزش را مي‌نويسم تا ببينيم به كجا مي‌رسيم و چقدرش را مي‌توانيم انشاء الله بگوييم و سعي مي‌كنم تو همين جلسه همه را بگويم اول معناي غيبت چيست؟ خطرات غيبت، گناه غيبت، آثار غيبت و بعد انواع غيبت، ريشه‌هاي غيبت، ريشه‌ها و انگيزه‌هاي غيبت اصلاً چرا آدم غيبت مي‌كند؟ شنيدن غيبت، كيفر غيبت، توبه از غيبت، موارد جواز. يك جاهايي هم غيبت جايزه است.
من فكر مي‌كنم اينهايي كه پاي تلويزيون نشسته‌اند مي‌گويند اول موارد جواز را بگوييد يك دختر سه ساله بود. دايي كه آمد تو خونه، دختر سه ساله دويد چادر سر كند پدرش يا مادرش گفت باباجون اين داييت محرم است. گفت دايي چادر نمي‌خواهد؟ گفت: نه دايي، عمو چادر نمي‌خواهد. گفت: ‌اي كاش همه مردم دايي بودند. حالا لابد شما مي‌خواهيد از آخر به اول شروع كنيم.

3- تعريف غيبت

از اول شروع مي‌كنيم معناي غيبت را مي‌دانيم آدم يك چيزي پشت سر برادر دينيش بگويد كه اگر باشد ناراحت بشود نه كه اگر هم باشد تو روش بگويي اگر تو روش بگويي كه آدم بي حيا هم هست. چون آخر بعضي‌ها مي‌گويند آقا من تو روش هم باشد مي‌گويم خوب پس الآن غيبت مي‌كني تو روش هم آدم بي‌حيايي هستي اگر كسي تو روش هم مي‌گويد پس خيلي آدم بي حيايي كه هم پشت سرش مي‌گويد، لااقل آدمي كه غيبت مي‌كند يك جو حيا دارد كه لااقل پشت سرش مي‌گويد كسي كه تو رويش مي‌گويد پيداست ادب هم ندارد. پس اين نيست كه مي‌گويم آقا چون تو رويش مي‌گويم پس پشت سرش هم بگويم هم پشت سرش غلط، پشت سر غلط، تو رو هم غلط پس غيبت چيست؟ غيبت اين است كه اگر بشنود ناراحت بشود منتهي از گناهان مخفي بعضي از گناهان مثلا شما مي‌گويي قرائتي كاشوني حرف مي‌زند خوب اين غيبت نيست. همه مردم مي‌دانند فلاني قد بلند است. فلاني سيگاري است. چيزي‌هايي كه لو رفته است و همه مي‌دانند اين ديگه غيبت ندارد از چيزهايي كه كسي نمي‌داند. كسي چه مي‌داند فلاني رفته چه كرده حالا شما فتوكپي برمي‌داري عكس ازش برمي‌داري اين، خوب معناي غيبت، آيه غيبت «وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً» در سوره حجرات مي‌گويد كه «لا يَغْتَبْ» حق ندارد كسي غيبت كند (وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ) (حجرات /12) خود اين آيه غيبت نكرده گفته تو غيبت نگفته «اليغبت» اين خودش اشاره است يعني اگر يك كسي اگر يك دسته گلي آب داد نگو تو خراب كردي بگو كه شنيدم بعضي‌ها الآن همين كار من اينجا غلط بود كه با كاغذ خودش را باد مي‌زد. با كاغذ باد نزن چون حديث مي‌خواهي توش بنويسي اين احترام دارد احترام دارد.
يكي از كشورها يك قرآني فرستاده بودند براي آيت الله العظمي بروجردي هياتي از آن كشور آمدند خوب آيت الله العظمي بروجردي مرجع تقليد بود هيئت آمده بود از فلان شخصيت مهم مملكتي قرآن آورده بود آقا پا شد قرآن را گرفت به احترام قرآن ايستاد مقداري قرآن خواند نشست بعد به آقايون گفت حال شما خوبه، حال شما خوبه، حال شما خوبه، خود قرآن گرفتنش احترام دارد وقتي خدا مي‌خواهد تورات بدهد به موسي 40 شبانه روز مي‌گويد بايد بيايي لباس تشريفات بپوشي مناجات كني يعني گرفتن تورات نامه‌اي كه حديث توش، به همين خاطر مي‌گويند نامه‌اي كه اسم الله در آن است نام امام در آن هست، «وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً» اين نگفته غيبت نكن گفته نبايد غيبت بكند.
يك قصه بگويم براي تبليغات خوبه، رسول اكرم سخنراني مي‌كرد ديد تو جمعيت يك كسي نشسته كه يك دسته گلي آب داده نگفت تو دسته گل آب دادي گفت «ما بال أقوام يفعلون كذا و كذا» (كشف‌الريبة/ص‌15) چطور شد كه بعضيها يك همچين خلافهايي مي‌كنند فقط طرفي كه نشسته بود خودش فهميد اما پيغمبر جوري صحبت نكرد كه كسي بفهمد خود اين آيه مي‌گويد «لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً» غيبت نكند نمي‌گويد غيبت نكن مي‌گويد نكند «بَعْضُكُمْ بَعْضاً»، «بَعْضُكُمْ بَعْضاً» چون همه «المُومِنُون وَ المُومِناتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ» من از شما هستم شما از من هستيد مي‌خواهد بگويد يكي هستيد جامعه يكي زن و شوهر نبايد غيبت همديگر را بكنند زن و شوهر يكي و لذا گفته (وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما) (نساء /35)، شقاق مي‌گويند شقه گوشت يكي كه دو تا شد مي‌گويند «شِقاقَ»، شق عصاي يعني عصا را شكست. نمي‌گويد «وَ إِنْ خِفْتُمْ اختلاف بَيْنِهِما» مي‌گويد شقاق يكي هستيد «بَعْضُكُمْ بَعْضاً» من و شما از همديگر هستيم «أَ يُحِبُّ» آيا دوست دارد كسي كه غيبت مي‌كند دوست دارد يكي از شما بخورد گوشت برادرش را من كه غيبت شما را مي‌كنم انگار گوشت مرده شما را مي‌خورم شما اگر غيبت من را بكنيد انگار گوشت مرده من را مي‌خوريد اول اينكه گفت گوشت از كلمه گوشت غيبت كردن حرام خوري اين يكي گوشت همينطور كه گوشت جزو بدن آبرو هم جزو انسان من كه كاريش نكردم خوب كاريش نكردي ولي آبرويش را ريختي شما اگر دستش را قطع كني يا آبرويش را بريزي. دست عضو است. آبرويش هم عضو است. يعني تشبيه شده آبرو به گوشت آن كسي كه غيبت شده گفته برادرته از بعد عاطفي استفاده كرده پس گفتن خوردن، آبرو گوشت، كسي كه غيبتش را مي‌كني برادرت است. تازه برادر «ميته» (مرده) چرا چون زنده را اگر گوشتش را بكني جايش پر مي‌شود اما مرده را بكني ديگر جايش پر نمي‌شود و آبروي طرف كه رفت ديگر جايش پر نمي‌شود خانه خراب شد جايش ساخته مي‌شود اما آبرو كه رفت جايش پر نمي‌شود بعد نمي‌گويد آخر ببينيد از نظر طلبگي «يغتب» فعل مضارع است «يُحِبُّ» فعل مضارع است «يَاكُلُ» فعل مضارع اينجا هم بايد بگويد فتكرهونه مي‌گويد فكرهتموه شما از قبل اين را كراهت داشتيد مي‌خواهد بگويد اين بدي غيبت يك چيزي است كه فطري است لازم نيست در آينده كراهت داشته باشي «فَكَرِهْتُمُوهُ» نمي‌گويد «فتكرهونه» نمي‌خواهد بگويد از خوردن گوشت مرده كراهت خواهيد داشت. مي‌گويد كراهت داشتيد بنابراين فعل ماضي كه آورده باز مي‌خواهد بگويد اين ريشه‌اش فطري اين آيه غيبت حالا ترجمه مي‌كنم غيبت نكند بعضي از بعضي ديگر آيا دوست دارد يكي از شما كه بخورد گوشت برادر مرده‌اش را حتما نمي‌خورد حالا كه گوشت برادر مرده را نمي‌خوري پس غيبتش هم نكن.
قرآن در اين آيه غيبت را تشبيه كرده به گوشت مرده نكات 1- گوشت و آبرو جزء انسان است. 2- كسي كه غيبتش مي‌كني برادرته يعني بايد همه را به چشم برادر ببيني 3- جامعه يكي هستند جايي از مرده را كندي جايش پر نمي‌شود آبرو هم رفت جايش پر نمي‌شود.

4- تعريف گناه كبيره

غيبت از گناهان كبيره است؟ بله گناه كبيره چيست؟ صغيره چيست؟ گناه كبيره اين است كه خداوند وعده عذاب داده باشد و وعده عذاب را قرآن توي اين آمده مثلا (إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ) (نور /19) كسي كه لذت ببرد حالا، هم غيبت كردن هم ميل به غيبت كردن قرآن مي‌گويد غيبت كردن كه هيچي «إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ» كساني كه خوششون بيايد آبروي يك كسي بريزد آن هم عذاب دردناك خواهد داشت. اصلا شما بايد وقتي مي‌گويند قرائتي همچي شده همچي شده غصه بخوري ا اين هم آخوندها به به به به بايد غصه بخوري لذت مي‌برند بعضي‌ها از غيبت شنيدن، كساني كه دوست دارند آبرو مسلماني ريخته بشود عذاب دردناك. قرآن مي‌گويد: (وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ) (همزه /1) همزه و لمزه يعني با چشم و ابرو غيبت مي‌كند.
غيبت بچه چي؟ غيبت بچه هم حرام است. بعضي مادرها مي‌گويند اين بچه را مي‌بيني جون من را به لبم رسانده خدا مرگش بدهد. درس مي‌خواند رفوزه مي‌شود. بازيگوش، باباجون مادرجون تو مادري حق نداري غيبت بچه‌ات را بكني بعضي از چيزهايي كه خيال مي‌كنيم حلال حلال است، هر مادري خيال مي‌كند غيبت بچه‌اش حلال است از گناهاني كه همه خانه‌ها مي‌شود.
حالا يك الا بگويم، يك وقت مي‌بيني روي كره زمين يك خانه شد كه غيبت نشد يك الا مي‌گويم براي يك در ميليارد از غيبتهاي قطعي اين است كه مادرها خيال مي‌كنند حق دارند غيبت دخترشان را بكنند پدر‌ها خيال مي‌كنند حق دارند غيبت پسرشان را بكنند حالا بعضي از جاها كه راحت پدر فحش مي‌دهد مي‌خواهد بگويد هي مي‌گويد‌اي كره خر خيلي راحت راحت البته به خودش فحش مي‌دهد اين حاليش نيست كه دارد فحش مي‌دهد خيلي راحت احمق مي‌گويد. نمي‌دانم چي مي‌گويد؟ چي مي‌گويد؟ كلمات خيلي ركيك، پدر و مادر حق غيبت بچه را ندارد زن و شوهر حق ندارند غيبت هم را بكنند بگذار عربيش را بخوانم «لا فرق بين غيبة الصغير و الكبير و الحي و الميت و الذكر و الأنثى» (كشف‌الريبة/ص‌73) صغير و كبير يك جور است. مرده زنده يك جور مرد و زن، كوچيك و بزرگ.
پيغمبر در آخرين حجي كه رفتند فرمودند مردم خون شما، مال شما، آبروي شما حرام است. بعد فرمود بهشت بر دو نفر حرام است. يكي كه غيبت مي‌كند. كسي كه دائما شراب مي‌خورد و از خطرها اين است كه كسي كه غيبت مي‌كند كنار دائم الخمر گذاشته‌اند مزمن الخمر يعني كسي كه دائما مست، دائما مست يعني خيلي شراب مي‌خورد غيبت كننده و كسي كه دائما شراب مي‌خورد كنار هم گذاشته شده اميرالمؤمنين فرمود: «الغِيْبَةُ آيَةُ المُنافِقِ» (غررالحكم/ص‌221) اگر خواستيد ببينيد نفاق در شما هست يا نه ببينيد غيبت مي‌کنيد يا نه! چون منافق چه كار مي‌كند، سلام مشتاق ديدار، عجب وقتمان را گرفت جانش در رود وقتمان را گرفت، آقا خواهش مي‌كنم خيلي خوشوقت شديم اين مملكته تو مسئولين اين باشد يكيش هم خودم هستم يك كسي را حال ندارم باهاش حرف بزنم به رئيس دفترمان مي‌گويم كه يعني دفتر نهضت سوادآموزي حالا نگوييد قرائتي رئيس دفتر دارد مگر آيت الله است نه دفتر نهضت سواد آموزي مي‌گويم كه من خيلي حال ندارم باهاش حرف بزنم و 5 دقيقه كه شد بيا بگو كاريت داريم بگو حاج آقا وقت تمام.
آقا سلام عليكم مشتاق ديدار همچين با اين حرف مي‌زنم كه اين خيال مي‌كند يك ساعتي مي‌خواهد با من حرف بزند از آن طرف هم قبلا سپرده‌ام كه 5 دقيقه كه شد بيا، اينها علامت و مويرگ‌هاي نفاق به من خنديديد هان باشد خوب ديگه بخنديد ديگه چون بنده هم هيچ ادعايي نمي‌كنم كه آدم خوبي هستم.
گاهي وقتها آدم ظاهرش با باطنش دو تا است منافق است. غيبت «الغِيْبَةُ آيَةُ المُنافِقِ»، «الْغِيبَةُ جُهْدُ الْعَاجِزِ» (نهج‌البلاغه/حكمت 461) او كه پشت سر مي‌گويد پيداست مرد تو رو گفتن نيست مي‌گويد «لَا تَغْتَبْ فتغتب [فَتُغْتَابَ‌] وَ لَا تَحْفِرْ لِأَخِيكَ حُفْرَةً فَتَقَعَ فِيهَا فَإِنَّكَ كَمَا تَدِينُ تُدَانُ» (مشكاةالانوار/ص‌174) اگر غيبت بكني ديگران هم غيبتت را خواهند كرد حديث داريم كسي كه امروز غيبت مي‌كند بداند كه يك جايي هم دارند غيبتش را مي‌كنند «وَ لَا تَحْفِرْ لِأَخِيكَ حُفْرَةً فَتَقَعَ فِيهَا»، «مَنْ حَفَرَ بِئْراً لِأَخِيهِ وَقَعَ فِيهَا» (تحف‌العقول/ص‌88) چاه مي‌كني براي كسي حديث داريم بدترين خلق نزد خدا كسي است كه غيبت مي‌كند.
حديث داريم «مَنِ اغْتَابَ مُسْلِماً أَوْ مُسْلِمَة» (مستدرك/ج9/ص122) كسي اگر غيبت، زن مسلمان، مرد مسلمان را بكند خدا روزه‌اش و نمازش را قبول نمي‌كند تا چهل روز، روز قيامت پرونده نامه را به انسان مي‌دهند آدم مي‌بيند كارهاي خوبش در آن نيست مي‌گويد خدايا اشتباه شده مي‌گويند نخير اشتباه نشده خيلي كار خوب كردي اما غيبت كسي را كردي آبرويش را ريختي خداوند تمام عبادات تو را در پرونده ديگري ثبت كرد.
روايت داريم كسي كه غيبت بكند خداوند او را از ولايت خودش بيرونش مي‌كند.
انواع غيبت چند رقم غيبت داريم غيبت زباني داريم با زبان با قلم، نوشتاري، تو نامه مي‌نويسد، اشاره‌اي، گاهي غيبت با اشاره است. گاهي غيبت تقليدي، گاهي آدم غيبت مي‌كند با سكوت، با سكوت چطور آدم غيبت مي‌كند مي‌گويد كه فلاني مي‌گويي هيچي اين فوت خيلي معنا دارد.
زمان شاه اهواز يك عده از انقلابيها روز عاشورا حركت كردند هيچي نمي‌گفتند روزهاي آخر شاه بود ساواك اينها را گرفت گفت بابا ما… گفت آخر يك چيزي مي‌گفتيد ما مي‌فهميديم چه فحشي مي‌دهيد هيچي نمي‌گفتيد همه فحشي در آن بود.
گاهي وقتها سكوت طرف را مي‌سوزاند. در خانه هم همينطور مي‌بيني غذا شور شده اگر گفتي خانم غذا شور شده تمام مي‌شود اما اگر هي خوردي هيچي نگفتي اين خانم مي‌سوزد آخرش مي‌گويد به نظر شما شور نيست خودتان مي‌دانيد آنقدر خانمها دلشان مي‌خواهد كه يك چيزيش بگويي وقتي نمي‌گويي بيشتر مي‌سوزد. گاهي سكوت طرف را از دور خارج مي‌كند.
آمد پهلو امام گفت آقا از يك شيعه پول مي‌خواهم نمي‌دهد بهش مي‌گويم بده مي‌گويد برو فردا بيا، برو فردا بيا، برو فردا بيا مي‌خواستم بزنم توي گوشش لكن چون شيعه بود كاريش نداشتم. بهش بگو پول ما را بدهد اگر نداد فردا تو بازار زدم تو گوشش ناراحت نشويد. امام فرمود: چه جوري بهش مي‌گويي گفت مي‌روم بهش مي‌گويم پول را بده مي‌گويد برو فردا فردا مي‌گويد برو پس فردا پس فردا مي‌گويد برو فردا. امام فرمود: برو بگو سلام عليكم بنشين نگاهش كن. مي‌دهد گفت آقا من داد مي‌زنم نمي‌دهد. گفت: ويتامين سكوت از فرياد بيشتر است. گفت اگر نداد؟ بيا بگو ايشان رفت. گفت سلام گفت سلام عليكم هيچي نگفت پاشد داد.
ويتامين سكوت خيلي اثر دارد در تبليغ هم همينطور مي‌گويند يك واعظ حالا چون نزديك ماه رمضان هم هست براي طلبه‌ها هم يك چيزي بگويم مي‌گويند يك واعظ داد بزند بهتره يا ساكت كند. يا تكرار كند. در فن تبليغ از نظر رواني فرياد مهمتره يا تكرار يا سكوت مي‌گويند ويتامين سكوت از تكرار سكوت بيشتره مثلا من مي‌خواهم بگويم كه اين چه وضعي است؟ بلند بگويم يا بگويم اين چه وضعي است؟ اين چه وضعي است؟ اين چه وضعي است؟ بلند بگويم يكبار يا 3 بار تكرار كنم يا يواش بگويم به اندازه دوبارش هيچي بگويم كه اين چه وضعي است؟ باز مي‌گويند به عدد 2 بار كه مي‌گويي اين چه وضعي است؟ ساكت باشي اثرش بيشتر است. اين از نظر فن تبليغ.
گاهي زباني، گاهي نوشتني، گاهي كاريكاتور مي‌كشد با كاريكاتور يك كسي را خراب مي‌كند حالا آيا اين جايز است يا جايز نيست؟ من الآن مي‌ترسم اشاره كنم بعضي از مجله‌ها فردا كاريكاتور خودم را بكشند كاري كه ندارد كه ببينيد آقا با كاريكاتور مي‌شود يك كسي را خراب كرد من نمي‌دانم.
حالا من يك روانشناسي در غيبت دارم ببينيد آقا گاهي مي‌خواهد غيبت بكند اينها شيطنتها در غيبت كردن است. مي‌شود گفت روانكاوي در غيبت مي‌شود گفت غيبتهاي مخفي حالا 1- گاهي مي‌خواهم عيب يك كسي را بگويم عيب خودم را مي‌گويم فلاني را مي‌گويي حيف كه من سواد ندارم يعني او سواد به در مي‌زني ديوار بشنود.
گاهي خودش را خراب مي‌كند ولي غرضش اين است او را خراب كند. 2- گاهي خدا را شكر مي‌كند فلاني را مي‌گويي الحمدلله كه ما اينطور نيستيم يعني چه؟ يعني فلاني اينطور هست اين دو تا پناه به خدا مي‌برم. فلاني را مي‌گويي؟ پناه به خدا از فلان عيب، پناه به خدا از فلان عيب يعني فلاني فلان عيب را دارد گاهي سبحان الله مي‌گويد عجب سبحان الله خدا عاقبتمون را به خير كن يعني، عجب بد عاقبت شد اسم كسي برده مي‌شود آدم مي‌گويد خدا عاقبتمان را به خير كند پوستش دعاست اما يعني چه فلاني بدعاقبت شد.
گاهي هم آدم مي‌گويد فلاني را مثلا حالا تو مسجد تا پيشنماز يا انجمن اسلامي يا از اين جوانهاي حزب الهي است و فلان، هي دلش مي‌خواهد بفهمد از آن طرف هم زشته كه اين هم مثل لاتها بنشيند گوش بدهد مي‌گويد خوب حالا غيبت نكنيد حالا ولش كن. غيبت نكنيد. مي‌گويد غيبت نكنيد اما تو دلش مي‌خواهد همان بشود مثل اين كه مثلا بنده مي‌گويم قابل نيستم. التماس دعا، مي‌گوييم ما كه قابل نيستيم يعني ما قابل هستيم يعني نيستم يعني هستم بعضي‌ها امضا كه مي‌كنند پا امضايشان مي‌نويسند الاحقر، الاحقر يعني از همه حقيرترم اين الاحقر يعني الاعظم اگر تو خيابان بگويي بيا جنابعالي الاحقر مي‌گويد: پدرت احقر، مادرت احقر، جد و آبادت. همين كه امضا مي‌كند الاحقر اما اگر كسي بهش بگويد الاحقر تا آخر عمرش باهاش خوب نمي‌شود اين پيداست كه دروغ مي‌نويسد چه دليلي داريم دروغ بنويسيم تواضع مي‌خواهي بكني تو مناجات داريم كه بين خودت و خدا ما امضاهاي پيغمبر و امضاهاي اهل بيتمان را تو دست داريم تو كتابها، امضا كه مي‌كردند صاف اسمشان را مي‌نوشتند. از محمد بن عبدالله الي… و گرنه نمي‌دونم، بله البته آدم‌هايي هستند كه واقع زبوني كه مي‌گوييد الاحقر خودشون هم واقعا خودشان را پهلوي خدا چيزي نمي‌دانند آنها (أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ) (حجرات /15) يك عده هستند واقعا وقتي مي‌گويند من قابل نيستم معتقدند نمي‌خواهد دكان باز كند اگر معتقد است او خيلي ديگه رشد كرده مثل مناجاتهايي كه تو دعاها هست حالا گاهي تقليدي.

5- ريشه‌هاي غيبت

ريشه‌هاي غيبت ريشه‌هاي غيبت هم براي شما بگويم چطور انسان غيبت مي‌کند: ريشه‌هاي غيبت 1- غضب گاهي آدم عصباني، غيبت مي‌كند اين روشن غضب و كينه گاهي حسادت، حسادت اين است كه يك كمالي را يك نفر دارد شما ناراحتي كه چرا او كمال را دارد يك عيبي مي‌گويي كه كمالش را از بين ببري، فلاني انصافا مرتب نماز جمعه مي‌رود، بله برو از خانمش بپرس خانمش ازش راضي نيست، به زن و بچه‌اش نمي‌رسد. وقتي مي‌گويي به زن و بچه‌اش نمي‌رسد يعني نماز جمعه رفتنش مهم نيست. ماشاء الله فلاني يك ميليون به جبهه كمك كرد. يك ميليون چيه؟ مرده است يك شب برود پست بدهد. بله حالا پست هم بدهد بهتر است يك ميليون اما تو كه مي‌گويي يك چيزيت مي‌شود يعني تحمل نمي‌تواني بكني تو يك چيزي مي‌گويي كه او يك ميليون را خراب كني، عجب فاطمه خانم‌ آش خوبي پخت. برو بابا زهرا خانم هم كمكش كرد. عجب سخنراني از بس كه پررو است. يعني يك چيزي مي‌گويي كه كمال را خرابش كند. اين هم گاهي حسادت. گاهي وقتها براي سرگرمي و مسخره، سرگرمي و مسخره نشستيم مي‌خواهيم يك كسي را دست بياندازيم جوك مي‌گوييم.
گاهي براي بالا بردن خودمان چون فرعون (فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوه‌) (زخرف /54) فرعون مردم را تحقير مي‌كرد تحقير دو جور است يا مي‌گويم تو بدي يا مي‌گويم من خوبم يا آدم خودش را بالا مي‌برد يا خودش را بالا نمي‌برد مردم را مي‌آورد پايين گاهي هم براي تخفيف. گاهي براي برائت ذمه است. مي‌گويد او بود يعني مي‌گويد كه من نبودم آقا كي اينجا سيگار كشيده او يعني مي‌خواهم بگويم من سيگاري نيستم كي پول نداده آقايون كي بي بليط سوار شده گاهي آدم غيبت مي‌كند كه اين را از خودش سلب كند.
گاهي هم غصه رحم چي شد؟ گاهي سرگرمي. گاهي براي تبرئه غيبت يك نفر را مي‌كند. مي‌گويد او بود كه بگويد من نبودم. گاهي هم براي دلسوزي است. اين غيبت تو زنها خيلي است. آخ دلم سوخت. يك زندگي دارد شوهرش ترياكي، بچه‌اش طلاق داده، قابلمه‌اش سوخته، بزغاله‌اش از طويله فرار كرده، دارد دلسوزي مي‌كند‌، همينطور كه دلسوزي مي‌كند، همه عيبهايش را مي‌گويد و توجه هم ندارد كه غيبت مي‌كند. گاهي آدم غيبت مي‌كند و حاليش نيست آدم اگر بفهمد غيبت كرده خوب است، لااقل مي‌گويد استغفرالله ربي و اتوب اليه گاهي وقتها مي‌گويد من چكار كردم به يك كسي گفتند بيا توبه كن. گفت من گناهي نكردم به يك پيرزني داشت كاشان مي‌مرد. گفتند از خدا عذرخواهي كن. گفت خدا بايد از من عذر خواهي كند، اين عيب كه اصلاً آدم حاليش نباشد كه چقدر غلط كرده است. سر سفره يك نفر مي‌گفت خدايا ما كه قدر تو را نداريم لااقل تو قدر ما را داشته باش اينطوري.
گاهي وقتها آدم نمي‌فهمد كه دارد غيبت مي‌كند در غالب دلسوزي، بگو ريشه‌هاي دلسوزي دارد. گاهي به خاطر همكاري، همكاري با ديگران يعني مي‌بيند همه دارند غيبت مي‌كنند اين هم براي اينكه بگويد من هم جزو شما هستم، بله اتفاقا يك روز ما هم ازش پول خواستيم نامرد داشت و نداد اين بنا نبود، غيبت كند. ولي چون همه يك چيزي گفتند اين هم براي اينكه از قافله، عقب نماند او هم يك چيزي مي‌پراند كه بگويد من هم با شما هستم. گاهي براي همكاري، گاهي هم براي فشار روحي، عصباني، فحش مي‌دهد. تخم مرغ گران زمين گران، كرايه خانه گران، حقوقش كم، تورم زياد، بابا اين كه بردند خوردند بيا سلام عليكم كي برد خورد بگو ببينم من شب عاشورا و تاسوعا اول محرم يك جايي بوديم. گفت كه ما كه خونه گيرمان نيامد اما فلانيها همه رفتند كجاها خانه گرفتند گفتم كه ببخشيد آقا پاشو هر يك دانه آدمي كه آنجا خانه گرفته اسمش را بگو 1000 تومانت مي‌دهم پاشو پاشو آقا پاشو پاشو. گفتم بگو. شما گفتي همه. بگو ببينم اين فلاني خانه‌اش از قبل بوده آنجا، فلاني خانه پدريش بوده كي از اينجا رفته آنجا بشمار. البته دو تا سه تا پنج تا هستند اما اينكه مي‌گويي همه‌شان رفتند. همه آنها خوردند. بعد هم اين اتفاقا جوان خوبي هم هست. آدم حزب اللهي، منتهي چون فشار روش آمده گاهي وقتها هم فشار رويش مي‌آيد يك چيزهايي مي‌پراند. خيلي هم مستند نيست. بهش بگويي دليل، دليل ندارد. فقط فشار. گاهي افراد غيبت مي‌كنند سند قطعي هم ندارند. ولي فقط چون فشار رويش آمده. مثلا راننده دارد مي‌رود كج رفته پليس جريمه‌اش كرده اتفاقاً حالا وسطي كه جريمه داده است و ناراحت ماشينش هم مي‌افتد تو چاله فحش را مي‌كشد به جان شهردار حالا ممكنه هم حق با اين باشد اين شهردار هم بايد اين چاله را پر كند اما اين فحش‌ها به خاطر او جريمه است. يعني از جايي ديگر تركش مي‌خورد به اينجا، گاهي هم فشار روحي.

6- شنونده غيبت با غيبت كننده شريك است

خوب شنيدن غيبت «السامع شريك القائل» (غررالحكم/ص‌221) به به جمله قشنگي «السامع» كسي كه غيبت بشنود شريك «القائل» با كسي كه غيبت مي‌گويد. حديث زياده ولي من اين كلمه چون خيلي تعاوني است و دو حرفي من اين را براي شما مي‌گويم كسي كه غيبت بكند، هر چي هست وارسي كنيد.
شما مي‌دانيد ماه رمضان مردم سي روز كه روزه مي‌گيرد. شب 29 اگر ماه را ديدند فردا عيد است، تمام مي‌شود اگرنه بايد 30 تا را بگيرند يا بايد بعد از 29 شب ماه را ببينند. مردم مي‌خواستند فردا را عيد بگيرند. روزه را 29 تا حساب كنند. گفتند بله ماه را ديدند يك مرتبه ولوله شد ماه را ديدند همه مناطق گفتند ماه ديده شد، گفتند بابا كي ماه را ديده؟ آخر سند اينها گفتند باختران ماه را ديدند تلفن كردند باختران مسئولين گفتند بله اينجا مي‌گويند ماه را ديدند فلان محله رفتند فلان محله گفتند مسجديها ماه را ديدند رفتند مسجد گفتند اين مش عباس خادم ماه را ديده رفتند پهلو مش عباس خادم كور اصلا چشم ندارد هيچي ببيند. يعني گاهي وقتها اينطوري مي‌شود قصه بي‌سند حرف زدن، بي سند حرف زدن مواظب باشيم زبانمان را كنترل كنيم و ماه رمضان ماه خوبي براي كنترل، تصميم بگيريم يك ماه غيبت نكنيم بعد يك ماه كه غيبت نكرديم بعد مي‌بينيم كه باقي ماه‌ها هم مي‌شود غيبت نكرد.
خدا رحمت كند پدرم را و اموات همه را. گفتم آقاجون مي‌خواهم بروم چراغوني گفت اين لامپ را ببين. ديدم، گفت اونجا هم دو هزار تاست مثل اين. يك لامپ را ببين باقيش هم مثل اين. شما اگر توانستيد ماه رمضان تمرين كني جلو زبونت را بگيري بعد ماه رمضان هم مي‌شود. پيغمبر فرمود: اگر در جلسه‌اي نشستيد دارند آبروي يك كسي را مي‌ريزند پاشو برو، و قم (قم، قم) يعني پاشو برو كلمه قم يعني قيام كند پاشو برو حق نداري در جلسه‌اي كه غيبت مي‌شود بنشيني اگر يك جايي غيبت مي‌شود شما مي‌تواني حمايت كني از آن مظلومي كه نيستش و دارند كلاغ پرش مي‌كنند اگر مي‌تواني حمايت كني، حمايت نكني «خَذَلَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» (من‌لايحضره‌الفقيه/ج‌4/ص‌371) خدا در دنيا و آخرت خرابت مي‌كند ما كه غيبت نكرديم غيبت نكردي ولي بايد جلوي غيبت كن را بگيري اگر جايي آبروي كسي را مي‌ريزند و شما نشستي ساكت «خَذَلَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ».

7- توبه از غيبت

اين هم يك روايت داغ اما كجاها غيبت مي‌شود كرد آنجا كه جواز غيبت، توبه غيبت ما اگر غيبت كرديم برويم بهش بگوييم آقا سلام عليكم بنده غيبت شما را كردم نه دو جوره يا شنيده كي غيبتش را كردي يا نشنيده اگر فهميده كه شما غيبتش را كردي رفتند بهش گفتند كه قرائتي غيبتت را كرد اگر شنيده است برو عذر خواهي كن. چون دلش از دست تو خون است. اگر شنيده برو ذلت بكش عذر خواهي كن. اما اگر نشنيده، اگر نشنيده هيچي نگو فقط بگو خدايا او را بيامرز مرا بيامرز آخه بعضي‌ها مي‌گويند آقاي قرائتي غيبتت را كردم چكار داشتي بگويي. توجه كنيد. غيبت هر كس را كرديد نرويد به او بگوييد چون اون كه نمي‌دونه تو غيبتش را كردي وقتي به او مي‌گويي بيشتر ناراحتش مي‌كني غيبتش كردي يك گناه الآن ناراحتش مي‌كني دو تا گناه يكوقت پول گم كردم رد شدم يك كسي گفت آقاي قرائتي وايسا پيدايش كن گفتم 10 تومان گم كردم 10 تومان هم معطل شوم پيدايش كنم بيست تومان 10 تومان هم غصه بخورم مي‌شود 30 تومان برو اگر غيبت كردي بگو استغفرالله ربي و اتوب اليه خدايا معذرت مي‌خواهم او را بيامرز و من را هم بيامرز واقعا جدي استغفار كن بهش نگو غيبتت كردم چون مسلمان را اذيت مي‌كني الآن شما منو دوست داري من هم شما را دوست دارم اما اگر بفهمي من غيبت شما را كردم خوب علاقه‌ات از من كم مي‌شود دليل ندارد شما، بله اگر شنيده بهش بگو اما اگر نشنيده استغفار كن.

8- موارد جواز غيبت

افرادي كه مي‌شود غيبتشان را كرد جاهاي مختلفي يكي امام رضا(ع) فرمود: «مَنْ أَلْقَى جِلْبَابَ الْحَيَاءَ فَلَا غِيْبَةَ لَهُ» (إختصاص مفيد/ص‌242) آدم بي حيا و آدم فاسق متجاهر به فسق يعني كسي كه علني گناه مي‌كند در آن منطقه‌اي كه همه مي‌دانند اين غيبت باز منطقه ديگر ممكنه غيبت بشود مثلا در يك محله‌اي مي‌فهمند كه فلاني چه جور آدمي است در آن محله غيبت ندارد اما جاهاي ديگر باز بايد احتياط كرد. كسي كه شلاق خورده «الذي حده» كسي كه حد خورده شلاق خورده اين ديگه غيبت ندارد اگر كسي از شما مشورت كرد مي‌خواهم دخترم را بدهم به فلاني پسر فلاني آمده سراغ دختر ما چه جور جواني چه جور دختري اينجا هم راحت بگو. هرچي هست. غيبت جايز است. شلاق خورده غيبتش جايز است. مشورت غيبت جايز است. كسي كه علني گناه مي‌كند غيبتش جايز است. پهلو قاضي غيبت جايز است. مي‌زند تو گوش شما خوب مي‌روي مي‌گويي آقا فلاني به من زده خوب غيبت خوب معلومه غيبت نكني. قاضي من را احضار نمي‌كند. پهلو قاضي غيبت جايز است.
اظهار تظلم، غيبت جايزه آدم گواهي خواسته باشد بدهد غيبت جايز است. گاهي آدمها توطئه‌اي برايشان آدم براي رفع توطئه غيبت مي‌كند. يكي از ياران خوب امام صادق زراره بود دستگاه فهميد كه زراره شيعه و بني عباس مي‌خواست اين زراره را بگيرد سرش را زير آب كند فوري در يك جلسه امام صادق از زراره بد گويي كرد بعد به پسرش گفت برو به بابات بگو دوستش دارم منتهي چون اينجا افراد حكومتي نشسته بودند من با زبون غيبت كردم كه خيال كنند تو با ما نيستي اينجا براي حفظ جان (بله) يك كسي هم كه ادعا مي‌كند يك كسي مي‌گويد من سيدم شما كه مي‌داني سيد نيست يك كسي مي‌گويد من مجتهدم اگر يك كسي مي‌گويد من مجتهدم و مجتهد نيست خوب اين لازمه علما نامه بنويسند كه آقا ايشان مجتهد نيست من دكترم خوب بابا دكتر نيست اگر كسي ادعايي مي‌كند كه اهلي نيست بايد…
وقتمان تمام شد خوب باز هم حرفهايم ماند همين‌ها را مي‌گفتم آنجا كه غيبت جايزه، عرض كنم به حضور شما كه خوب خودتان را آماده كنيد براي ماه رمضان خدا گوش به ما داده كه عبادت كنيم.
فيض كاشاني يك مثل قشنگي مي‌زند مي‌گويد اگر كسي از شما دعوت كند سفره پذيرايي ماشين راهنما آدرس، آدرس: قرآن راهنما: پيغمبر وسيله: چشم و گوش و عقل گفت آقا بيا سمت من شما ماشين را برداشتي نامه آدرس هم دور انداختي راهنما را هم هلش دادي نامه را هم دور انداختي و ماشين برداشتي از اين طرف در رفتي خداوند اعضايي كه به ما داده اينها همه وسيله قرب ما است ما مي‌توانيم با شنيدن يك آيه قرآن با شنيدن يك موعظه با شنيدن يك كلمه حق با گفتن حق مي‌توانيم رشد پيدا كنيم ماه رمضان ماه خودسازي تصميم بگيريم همين الآن بيعت كنيم پا تلويزيون
بسم الله الرحمن الرحيم اينجانب تصميم مي‌گيرم تا ده روز هيچ غيبت نكنم. نمي‌شود آقا بگويند 5 روز غيبت نكني يك تلويزيون رنگيت مي‌دهيم ا ما دو سال غيبت نمي‌كنيم مي‌شود تصميم بگيريم ماه رمضان غيبت نكنيم بعد ماه رمضان مي‌بينيم راحت شديم.
ضمنا راستشو بگو شما كه آبروي فلاني را مي‌ريزي. چون خبر داري آن وقت خدا كه عيبها تو را مي‌داند چقدر بايد آبروي تو را بريزد يادت مي‌رود كه خدا اين همه عيب داري پوشاند صدها و هزارها دسته گل آب داديم خدا خبر دارد «يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيح» اين همه عيب داري خدا پوشانده آن وقت يك عيب از فلاني سراغ داري آبرويش را مي‌ريزي از خدا ياد بگير اين همه عيب تو را خدا پوشاند آن وقت تو يك عيب از مردم را نمي‌پوشاني.
وقت انتخابات هر نماينده‌اي البته من كه گوش به حرفم كسي نمي‌دهد ولي من مي‌گويم خدايا به اميد تو بسم الله الرحمن الرحيم نماينده‌ها هر كدام مي‌خواهند انتخاب بشوند بگويند ما اگر انتخاب بشويم يك همچين وعده‌هايي مي‌دهيم حالا هزار وعده خوبان چندتاش وفا كند خدا مي‌داند مي‌شود وفا كرد نمي‌شود خوب است نماينده و ستادهاي تبليغاتي از خودشان خوبيهاي نماينده‌هايشان را بگويند اما كار به فلاني، برو بابا 2 ميليون خرج انتخاباتش كرده اينها كه همه راي دادند رفتند چلوكباب خوردند راي دادند بابا نگو اين حرف را ممكنه يك نماينده چهار تا طرفدار داشته يك چلوكباب هم داده مردم اما شما مي‌گوييد مردمي كه به اين آقا راي دادند چون چلوكباب اين مردم حزب الله را شكمي بار آوردن شما يك كلمه، غيبت 80 هزار نفر را مي‌كني چون آقا 80 هزار نفر راي آورده 20 هزار تا راي آورده يك ميليون راي آورده آن وقت شما يك كلمه مي‌گويي بله اينها با زور چلوكباب بود خوب يعني چه يعني يكدفعه يك غيبت يك ميليوني براي چه؟ كي مي‌خواهد برود مجلس؟ مي‌خواهد برود مجلس چه كند اين قدر كه ارزش ندارد. انتخابات كه تصميم بگيريم يك گناه نكنيم بلغ ما بلغ يك غيبت نكنيم بلغ ما بلغ اگر ماه رمضان از خدا بخواهيد كمكتون كند و تصميم بگيريد ماه ماه خوبي براي آماده باش و السلام عليكم و رحمه الله خدايا هر كس را غيبتش را كرديم هر كس غيبتمان را كرده ببخش.
اگر مي‌خواهيد خدا ماه رمضان شما را ببخشد اين است. مي‌گويند عفو كنيد (وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ) (نور /22) قرآن مي‌گويد از سر تقصيرات همديگر بگذريد بعد مي‌گويد «أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ» اگر خدا مي‌خواهيد ببخشد شما را تو هم ديگران را ببخش ما همين الآن تصميم بگيريم خدايا كسي اگر به ما ظلم كرده از خوديها حالا يك وقت آمريكا ظلم كرده است و صدام آن را كه نمي‌بخشيش. اگر خوديها به ما ظلم كردند حرف چرت و پرتي يك چيزي گفتند خلاص شتر ديدي نديدي بعد وقتي ما بخشيديم خدا مي‌گويد تو كه انسان هستي بخشيدي من هم تو را مي‌بخشم اما تو كه مي‌گويي من اين دم پل صراط مي‌خواهم يقه‌اش را بگيرم خوب (إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ) (فجر /14) خدا يقه تو را مي‌گيرد با كي طرفيم اگر مي‌خواهيم مورد عفو قرار بگيريم ماه رمضان بايد ديگران را ببخشيم تصميم بگيريم غيبت نكنيم و تصميم بگيريم دلمان صاف شود اگر دل صاف شد الطاف خدا سرازير مي‌شود ظرف نشاسته را شما شيرش نمي‌كني دلي كه كينه در آن خدا لطفش را تو اين دل قرار نمي‌دهد قلبت را پاك كن ظرف را بشور تا خدا شيرش كند و ماه رمضان يك بازاري است براي تجارت معنويت و خريدن بهشت خدايا كساني كه ماه رمضانهاي قبل بودند وامسان نيستند اجر روزه داران را به آنها مرحمت بفرما تمام خيرات و بركات ماه رمضان را نصيب ما هم بفرما.
قلب مبارك حضرت مهدي(ع) را از ما راضي و ظهورش را تعجيل بفرما.
رهبر ما امت ما كشور ما نسل و ناموس ما عقائد ما مرز و بوم ما حفظ كن.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2090
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست