responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2111

موضوع بحث: فرصت‌ها و زمان‌ها

تاريخ پخش: 13/07/68

بسم الله الرحمن الرحيم

در خدمت برادران نظامي و انتظامي نيروهاي مسلح هستيم و هفته دفاع مقدس است و بحث‌ها عمومي است و براي همه مردم ايران چون بحث تلويزيوني نمي‌تواند خيلي بحث خصوصي و صنفي باشد و بارها گفته‌ام كه بحث تلويزيوني بايد مثل آب جوش باشد تا به هر معده‌اي بخورد.

1- از دست دادن فرصت جواني

بحث ما فرصت‌ها و زمانهاست. و قرآن و حديث براي زمان و فرصت مايه زيادي گذاشته است و بيشترين ضرر به خاطر از دست دادن زمان و فرصت هاست. همه مي‌گويند بيچاره چشم يا دست يا. . . را از دست داد ولي نمي‌گويند بيچاره جواني‌اش را از دست داد. و كسي به اين مسأله توجه ندارد.
خدا به پيامبر مي‌فرمايد: (قُلْ إِنَّ الْخاسِرينَ الَّذينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْليهِمْ يَوْمَ الْقِيامَه) (زمر /15) زيانكار كسي است كه جواني‌اش را از دست مي‌دهد ونمي داند چه مي‌كند.
و من در اين زمينه آيات و روايات و خاطراتي جمع آوري كرده‌ام كه براي شما خواهم گفت.
و اما آيات

2- آيات قرآن در زمينه فرصت‌ها

قرآن مي‌فرمايد: (أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ) (بقره /254) اگر مي‌توانيد از آنچه به شما داده‌ايم انفاق كنيد مثل مال، آبرو يا علم (مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ) (منافقون /10) قبل از آنكه فرصت تمام شود و نگذاريد فرصت تمام شود سپس بگوييد (رَبِّ ارْجِعُونِ) (مومنون /99) مرا برگردان تا كار خوب انجام دهم.
قرآن بسيار از ناله كساني نقل مي‌كند كه فرصت را از دست داده‌اند. مثلاً عده‌اي مي‌گويند: (قالُوا يا حَسْرَتَنا عَلى‌‌ ما فَرَّطْنا فيها) (انعام /31) يعني واي و حسرت بر ما كه عمرمان هدر شد. پس مواظب جواني و دقيقه‌هاي عمر خود باشيد.
قرآن مي‌فرمايد: عده‌اي در روز قيامت تازه چشمهايشان باز مي‌شود و مي‌گويند: (فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديدٌ) (ق /22) يعني چشم شما امروز باز مي‌شود و تيز مي‌شود ولي ديگر فايده ندارد چون فرصت‌ها از دست رفته است.
قرآن مي‌فرمايد: «لَوْ أَنَّ لي‌‌ كَرَّه فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنينَ» (زمر/58‌) اي كاش يك مرتبه ديگر ما به دنيا بر مي‌گشتيم. يا عده‌اي مي‌گويند: «رَبِّ ارْجِعُونِ» مرابرگردان به دنيا براي بار ديگر.

و همه اين آيات مي‌خواهد بگويد مراقت فرصتها باشيد. چون بهترين فرصت‌هاي ما صرف بيهوده ترين كارهامي شود. در مورد وقت مي‌گويند وقت طلاست ولي عبارت زشت و نا مناسبي است. حديث داريم، امام مي‌فرمايد: «إنما أنت عدد أيام فكل يوم يمضي عليك يمضي ببعضك فخفض في الطلب و أجمل في المكتسب»(غررالحكم، ص‌‌159) تو عددي بيشتر نيستي و هر چقدر كه دقايق و زمان سپري مي‌شود از وجود شما كم مي‌شود و شما چندتا عدد هستيد. اما حيف كه ما شبها فكر پول هستيم و همه مغازه داران و كارمندان و بانكي‌ها همينطور هستند و حتي وزارتخانه‌ها و نهادها هم همينطور هستند و به فكر پرداخت‌ها و دريافتهاي خود هستند. ولي به فكر فرصتها و زمان نيستند.
حديث داريم: «الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَيْرَ اللَّهِ»(جامع‌‌الأخبار، ص‌‌185) قلب و روح شما حرم خداست دل شما خانه خداست پس غير از خدا كسي را در آن راه ندهيد مثل پادگان ارتش كه غير از ارتشي را در آن راه نمي‌دهند ولي برخي مواقع مي‌بينيم تنها كسي كه در دل برخي نيست خدا و ياد خداست.

3- زماني كه ايمان آوردن فايده ندارد

قرآن مي‌فرمايد: (لا يَنْفَعُ نَفْساً إيمانُها) (انعام /158) زماني مي‌آيد كه انسان هر چه هم ايمان بياورد فايده ندارد و دير شده است. فرعون در دريا وقتي گرفتار شد گفت ايمان مي‌آورم (آمَنْتُ) (يونس /90) خدا مي‌فرمايد (آلْآنَ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ كُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدينَ) (يونس /91) يعني حالا «وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ» چون پاي چوبه دار خيلي‌ها خوبي مي‌كنند.
شما يك روز مواظب عمر خود باشيد البته مواظب بودن به اين معنا نيست كه تفريح نكنيد بلكه بدين معناست كه وقت خود را به بطالت نگذرانيم ولي ما وقتي كار نمي‌كنيم برايمان روز خوبي است.
كسي مي‌گفت مي‌داني دليل خوبي مسافرت چيست؟ و سه دليل براي آن مي‌شمارد: 1- نمازش نصفه است. 2-خوراك دو برابر است. 3- و كار هم خبري نيست. و از سبك بودن كار لذت مي‌برد.

4- انتقاد قرآن از كساني كه عمر خود را بيهوده مي‌گذرانند

قرآن مي‌فرمايد: گروهي رفاه طلب هستند و وقتي مي‌گوييم برويد جنگ. (لَوْ كانَ عَرَضاً قَريباً وَ سَفَراً قاصِداً لاَتَّبَعُوك) (توبه /42) يعني اگر راه نزديك باشد مي‌آيند ولي اگر دور باشد خير. و قرآن خيلي از كساني كه عمر خود را بيهوده مي‌گذرانند انتقاد مي‌كند.
در جايي مي‌فرمايد: (أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ) (تكاثر /1) شما را تكاثر و سرشماري مشغول كرده است در‌شان نزول اين آيه خاطره‌اي نقل مي‌كنند كه دو گروه اختلاف پيدا كرده بودند كه كدام گروه بيشتر است و فاميل الف از فاميل ب بعد از سرشماري باخت و فاميل الف حاشا كرد و گفت زنهاي حامله بايد دو نفر حساب شوند و باز هم سرشماري كردند و باخت و باز گفت بيشتر ما مرده‌اند و در قبرستان هم مرده‌ها را بايد سرشماري كنيم و وقتي رفتند قبرهاي پدرشان را هم بشمارند آيه نازل شد: (أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ) (تكاثر /2-1) يعني اينقدر مست و مشغول هستيد كه رفته‌آيد استخوانهاي پدرانتان را بشماريد. علي(ع) در نهج البلاغه بعد از خواندن اين آيه مي‌فرمايد دلت به چه چيز خوش است.

5- زمان از دست رفته را نمي‌توان جبران كرد

آيه‌اي مي‌فرمايد روز قيامت منافقين به مؤمنين مي‌گويند (انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً) (حديد /13) يعني به ما نگاه كنيد تا از نور شما بهره مند شويم. و آنها مي‌گويند «قيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً» يعني برگرديد از دنيا نور بياوريد و اينجا جاي وام دادن وكمك نيست. مي‌گويند (يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قالُوا بَلى‌‌ وَ لكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ) (حديد /14) مگر ما با هم نبوديم اما خودتان را فريب داديد ودر آرزوها به سر مي‌بريد دو دل بوديد و آرزوهاي دراز مي‌پرورانديد.
كسي در زمان طاغوت به من مي‌گفت كه شما خيلي سياستمداري؟ ما بچه‌ها را جمع كرده بوديم و با تخته سياه برايشان اصول دين مي‌گفتيم. من گفتم ما چه سياستي داريم و او گفت اين بچه‌ها وقتي سال ديگر تاجر بشوند خمس و سهم امام خودشان را به تو مي‌دهند. و اينطوري آدم ماليخوليا مي‌شود. هنوز استخدام نشده فكر اين است كه سال ديگر بازنشسته مي‌شود.
(أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ) (حديد /16) يعني وقتش نشده اينهايي كه مسلمان هستند در عمق دل خود به اسلام ايمان بياورند.
هر زمان وقت يك كاري و مثلاً زمان جنگ ما بايد مي‌جنگيديم و يك وقت هم ممكن است زمان علم يا تجربه باشد من برخي عكسها را نگه داشتم چون گفتم ممكن است بعداً فراموش شود كه خمپاره در دست يك رزمنده منفجر شد يا يك پزشك زير بمباران دشمن در اسلام به زنهاي حامله رسيدگي مي‌كرد و اگر بگوييم، بگويند دروغ مي‌گوييد.
مي گفتند شما دروغ مي‌گوييد كه علي(ع) 1000 ركعت نماز مي‌خواند علامه اميني در يك ماه رمضان در مشهد شبي هزار ركعت نماز خواند. براي همين فيلم بسياري از ايثارها و فداكاري‌ها را داشته باشيم تا بعداً بتوانيد استفاده كنيد. شما هم عكس شهدا را نگه داريد و هر چند وقت يك بار براي تنظيم باد و خانه تكاني خوب است.

6- نمونه‌هاي استفاده خوب از فرصت

و حضرت ابراهيم هم از فرصتي مثل سيزده به در كه مردم از شهر بيرون رفته بودند استفاده كرد و بت‌ها را شكست جز يك بت بزرگ و تبر را به دست او داد و وقتي پرسيدند چه كسي بت‌ها را شكسته؟ و او گفت بت بزرگ و آنها گفتند او كه نمي‌فهمد و نمي‌تواند. او گفت پس چرا او را مي‌پرستيد!
حضرت موسي از فرصت براي آبروريزي استفاده كرد. وقتي موسي، فرعون را به يكتا پرستي دعوت كرد فرعون گفت تو ساحر هستي و من هم همه ساحرها را جمع مي‌كنم و آبروي تو را خواهم ريخت. به موسي گفتن (فَاجْعَلْ بَيْنَنا وَ بَيْنَكَ مَوْعِداً) (طه /58)
زماني را ابتخاب كن تا ببينيم كداميك قوي تريم. حضرت موسي فرمود (قالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَه وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى) (طه /59) و يوم الزينه روز معروفي بود «وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى» و بايد وقتي باشد كه آفتاب بالا آمده باشد و همه مردم باشند و ببينند. البته از فرصت سوءاستفاده هم مي‌شود كرد.

7- نمونه سوء استفاده از فرصت

خدا رضا شاه را لعنت كند چون سوء استفاده عجيبي كرد. 50 – 60 سال پيش حكومت وهابي‌ها قبرستان بقيع را خراب كردند و بارگاه و گنبد امام سجاد، امام حسن مجتبي، امام صادق و باقر(ع) را ويران كردند. مردم ايران به عشق اين امامان راهپيمايي كردند و رضا شاه از اين راهپيمايي عكس برداشت و براي احمد شاه فرستاد كه مردم مي‌گويند ما احمد شاه را نمي‌خواهيم و رضا شاه را مي‌خواهيم.

8- روايات درباره استفاده از فرصت‌ها

و اما روايات درباره استفاده از فرصت. «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا»(بحارالأنوار، ج‌‌68، ص‌‌221) هر زماني را خداوند به شما لطف كرده است پس مراقب باشيد كه آن لطفها را دريابيد.
براي ساختن قنات چندين چاه پشت سر هم در دامنه كوه مي‌زنند و از زير اين چاه‌ها را به هم وصل مي‌كنند و وقتي هم آب به سوي مزرعه مي‌رود كشاورز با بيل دنبال آن مي‌رود تا آب در مسير منحرف نشود وگرنه چيزي به مزرعه نخواهدرسيد. جوانها ما هم بايد مواظب باشيم خيلي استعداد داريم و ايران بهترين كشورهاست چون هم دريا دارد هم آب، خاك، نفت و هم آدم كه خيلي كشورها ندارند. در كره زمين ما استعدادهايي مثل رهبري، خط سياسي نيروي نظامي، اسلام و عشق به اهل بيت، جواني و وحدت و. . . را داريم. و ايراني‌ها خيلي ممتاز هستند. مثلاً وقتي در مكه سراغ بازار مي‌روند گويي هيچ كاري غير بازار رفتن ندارند و وقتي در عرفات گريه مي‌كنند يا در خيابان مرگ بر آمريكا مي‌گويد هم همينطور است. رهبر انقلاب مقداري از استعداد را شكوفا كرد.
يادتان هست به بسيج و سپاه مي‌گفتند ناشي ولي امروز اف 14 را همين ناشي‌ها كه در طول جنگ متخصص شده‌اند تعمير اساسي مي‌كنند.
اميرالمؤمنين فرمود: «إنَّ الْمَغْبُون مَنْ غبنَ عُمُرَهُ»(غررالحكم، ص‌‌160) مغبون كسي است كه عمرش تلف شود. امام سجاد(ع) مي‌فرمايد: خدايا اگر عمر من چراگاه شيطان است مرگم بده و اگر لباس كار است عمرم بده.
حديث داريم فرشته‌اي در هر شب صدا مي‌زند: «يَا أَبْنَاءَ الْأَرْبَعِينَ جِدُّوا وَ اجْتَهِدُوا»(إرشادالقلوب، ج‌‌1، ص‌‌193) كساني كه 40 ساله شده‌ايد شما ديگر بچه نيستيد. اما گاهي بزرگترها بيشتر برنامه كودكان را مي‌بينند.
زمان طاغوت من در اتوبوس نشسته بودم كسي مي‌خواست ما را مسخره كند گفت آقاي راننده موسيقي را براي آقا روشن كن و او هم روشن كرد بعد من در فكر بودم كه چه بگويم يا نگويم. دوباره از من پرسيد از موسيقي خوشتان مي‌آيد؟ و من گفتم بر فرض هم كه موسيقي حلال باشد من نمي‌خواهم مغزم را در اختيار يك رقاصه و خواننده بگذارم و وقت خود را تلف كنم و اين من هستم حيف كه هستم.
حديث داريم: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ يَتَزَوَّدُ وَ إِنَّ الْكَافِرَ يَتَمَتَّعُ»(بحارالأنوار، ج‌‌75، ص‌‌116) يعني مؤمن از دقيقه‌هاي عمرش استفاده مي‌كند و كافر ول مي‌گردد. ولي ما نگران هستيم كه بر عكس بشود.
حديث داريم: «يَا أَبَا ذَرٍّ اغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْسٍ شَبَابَكَ قَبْلَ هَرَمِكَ وَ صِحَّتَكَ قَبْلَ سُقْمِكَ وَ غِنَاكَ قَبْلَ فَقْرِكَ وَ فَرَاغَكَ قَبْلَ شُغْلِكَ وَ حَيَاتَكَ قَبْلَ مَوْتِكَ»(أمالى طوسى، ص‌‌525) مراقب جواني باش قبل از پيري و مراقب سلامتي باش قبل از مرض انسان هميشه همه كاري نمي‌تواند بكند. اينقدر خوشحال شدم كه در ارتش و سپاه برنامه قرآني پياده شده و اجباري هم شده است. البته برخي ناراحت هستند. امام صادق مي‌فرمود: اگر شلاق داشتم توي سر جوانها مي‌زدم تا بروند درس بخوانندو بي كاري و بي عاري ممنوع است. زشت است بگويند پاكستان هزار حافظ قرآن دارد ولي ايران، از جوانهاي حزب اللهي بپرسند و بگويند مثلاً «قل هو الله» را حفظ هستم. خدا از آدمي كه از عمر خود استفاده نمي‌كند ناراحت است و او را غضب مي‌كند.
گروهي نزد امام صادق آمدند و امام احوالپرسي كرد و از كسي پرسيد شغل شما چيست و او گفت بي كار هستم. و امام از او روي برگردانيد و گفت من به آدم بي كار نگاه نمي‌كنم.
چقدر جوانها را ما در وزارتخانه علاف كرديم يكي مسئول سرفه ديگري مسئول عطسه و سومي هم هماهنگ كننده بين سرفه و عطسه و چهارمي هم مسئول برنامه ريزي و خدا مي‌داند نصف نيروها زيادي هستند. البته منظور اين نيست كه بيرون انداخته شوند ولي حداقل بي سوادها بالاجبار باسواد شوند و بايد از جمهوري اسلامي تشكر كرد كه بخشنامه كرد كه هر سرباز بي سوادي اگر باسواد نشود كارت پايان خدمت نخواهد گرفت. پيامبر(ص) فرمود: هر همسايه باسوادي بايد معلم بشود و هر همسايه بي سوادي بايد شاگرد بشود «و الا عاقبتهما» يعني هر دو همسايه را تعقيب مي‌كنم. يا حديث داريم به معلم مي‌گويند چرا نرفتي ياد بدهي و به شاگرد مي‌گويند چرا نرفتي ياد بگيري. كسي كه استخر دارد و شنا بلد نيست حقش است گوشمالي بشود. و ياد گرفتن انگليسي يا عربي كاري ندارد و وقت خود را تلف نكنيد.
يكي از علما مي‌گويد: «فوت الوقت اشد من فوت الروح » يعني انسان اگر وقتش را از دست بدهد بدتر از اين است كه عمرش را از دست بدهد چون اگر عمرش را از دست بدهد از مردم جدا مي‌شود ولي اگر وقتش را از دست بدهد از حق جدا مي‌شود.

9- در قيامت نظام به هم مي‌خورد

اين حديث را در كتاب امام احمد حنبل اهل سنت ديدم. (جلد3) «اذا قامت الساعه » شما مي‌دانيد كه هنگام قيامت حوادثي به وجود مي‌آيد كه تمام نظام بر هم مي‌خورد. (إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها) (زلزال /1) زمين تكان مي‌خورد (سُيِّرَتِ الْجِبالُ) (نبأ /20) كوهي از جاكنده مي‌شود و راه مي‌افتد (إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا) (فجر /21) يعني كوه‌هاي به هم مي‌خورد و سنگهايش مي‌شوند و به هم فشار مي‌آورند ومي شوند (وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ) (قارعه /5) مثل پنبه مي‌شوند و بساط نظام همچون نخي كه از تسبيح كنده مي‌شود بر هم مي‌ريزد. (إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ) (تكوير /1) نور خورشيد گرفته مي‌شود (وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ) (تكوير /2)
ولي حديث داريم اگر حوادثي به پا شد كه احساس كردي مي‌خواهد قيامت بر پا بشود اما يك نهال داري آن را بنشان(بكار) و دور نينداز و در حساسترين وقتها از كشاورزي عقب نمان. اما آدم خجالت مي‌كشد بگويد كشور كفر در كلاه خود سيب زميني كاشته‌اند يا كشور كفر در سطل آب گوجه كاشته است و الي آخر. اما همين جا كه ما نشستيم و چمن است آب هست خاك هم هست ولي سبزي براي خوردن ندارند آن هم زمين متري چندين هزار تومان.
حديث داريم كه كسي كه آب دارد و خاك هم دارد ولي چيزي براي خوردن ندارد نفرين بر او باد.
چرا جوانها بسيج نمي‌شوند و اينجا به جاي چمن تزئيني، سبزي نمي‌كارند. و انقلاب بايد از خانه‌ها و باغچه‌ها شروع بشود. من كره شمالي بودم. آمريكا كره را مثل خرمشهر با خاك يكسان كرده بود ولي الآن شهري است مثل عروس و اين به خاطر اين بود كه زن و مرد و بچه همه سه شيفته كار كردند و شهر را ساختند. اما هفته پيش هم گفتم ما اينقدر بي حال شده‌ايم كه ساندويچ هم نمي‌خوريم و به جاي آن آب ميوه مي‌خوريم.

10- نمونه‌هايي از استفاده از عمر توسط بزرگان

و اما از كساني بگوييم كه از عمر خود استفاده كردند. علي(ع) كفشش پاره شد و آن را پينه مي‌كرد و سبحان الله مي‌گفت از ايشان پرسيدند چه مي‌كنيد فرمود با دست خود پينه مي‌كنم و حيف است زبانم حرام بشود.
2- ميثم تمار خرما فروش بود و از علي(ع) حديث ياد مي‌گرفت و از شيعيان ناب بود بني اميه دستور داد دست و پاي او را بريدند. و اما او در اين حال گفت مردم من چند ساعتي بيش زنده نيستم قلم و كاغذ بياوريد در اين مدت برايتان چند حديث بگويم و اين است استفاده از فرصت.
رشيد هجري. ابن زياد فرماندار كوفه رشيد را خواست و از او پرسيد تو شيعه هستي و او هم گفت من شيعه خالص علي هستم و مرگ بر بني اميه باد. گفت از علي برايم بگو. گفت: علي(ع) به من گفته دست و پا و زبان تو را قطع خواهندكرد. و ابن زياد گفت براي اينكه بگويم علي(ع) دروغ گفته دست و پاي تو را قطع مي‌كنم و زبانت را نه. وقتي دست و پاي او را قطع كردند او آنقدر حديث گفت تا ابن زياد دستور داد كه زبان او را هم قطع كردند.
«آتُونِي بِصَحِيفَه وَ دَوَاه أَذْكُرْ لَكُمْ مَا يَكُونُ مِمَّا أَعْلَمَنِيهِ مَوْلَايَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع»(أمالي طوسي، ص‌‌165) يعني زودتر دفتر و قلم بياوريد. مردم آمدند پيرامون رشيد و گريه كردند گفت چرا گريه مي‌كنيد. ما در تلويزيون كساني را مي‌بينيم دست ندارند مطالعه مي‌كنند يا پا ندارند شنا مي‌كنند آن وقت ما مي‌گوييم هوا گرم يا سرد بود و يا ماشين نبود.
توجه كنيد اگر كسي ناخداي خوبي باشد هم در آب شور و هم آب شيرين كشتي را هدايت كرد و گر نه ناخداي خوبي نيست و صياد هم همينطور و غواص هم همينطور است.
ما استادي در قم داريم كه وقتي خانواده و همسرش از دنيا رفت اما در تشييع جنازه همسرش كلاس درس ما را رها نكرده و عذرخواهي كرد كه چند دقيقه‌اي دير به كلاي رسيده است. اما كسي هم داريم كه اگر شلوارش اتو نداشته باشد درس را تعطيل مي‌كند.
آيت الله خزعلي اين چند سالي كه در شوراي نگهبان بود نقل شده مي‌گفت زماني كه در ماشين تهران بوده است تمام نهج البلاغه را حفظ نموده است.
آقاي رفسنجاني چند سال زندان بود و در زندان يك دور تفسير قرآن نوشته است و از هر آيه‌اي نكات آنرا در 20-30 دفتر قطور استخراج نموده است و الآن طلبه‌ها در قم روي تفسير ايشان كار مي‌كنند چون پيش نويس است.
رهبر انقلاب در تركيه كرديد در زندان است يك دور تحرير نوشت.
امام كاظم را زندان كردند و ايشان شروع كرد به عبادت كردن.
طلبه‌ها سال چهارم، لمعه مي‌خوانند و اين كتاب را شهيد اول و دوم در زندان نوشتند و در زندان كتابها نوشته شده است.
حديث آخر را برايتان بخوانم: سنن از كتب مهم اهل سنت است نقل مي‌كند كه ابوذر در مكه همان جايي كه به شيطان سنگ مي‌زنند، سخنراني مي‌كرد. ابوذر سخنراني مي‌كرد و مردم دور او جمع شده بودند و سؤال و جواب مي‌كردند و مردي به او رسيد و گفت: مگر حكومت نگفته است شما ممنوع المنبر هستيد چه حقي داري سخنراني مي‌كني ابوذر گفت: تو جاسوس و مراقب من هستي و فرمود: اگر شمشير بر اينجاي من بگذاريد من از دقيقه‌هاي عمرم استفاده مي‌كنم.
امام سجاد راه مي‌رفت و گوسفند را مي‌ديد كه ذبح مي‌كنند و مي‌پرسيد به او آب دادي و قصاب مي‌گفت بله ولي امام مي‌گفت كه امام حسين را در كربلا شهيد كردند و به او آب ندادند و در هر حادثه‌اي در كوچه و بازار مردم را عليه بني اميه تحريك مي‌كرد.
پس از زمان استفاده كنيم. خود پيامبر هم از فرصت در حج استفاده مي‌كرد و تبليغ مي‌نمود. فرصت تمام شد.
الآن ما جنگ نداريم. پس برادران نظامي و انتظامي بسيج علمي بشويد و بي سوادها باسواد بشوند و باسوادها تخصص خود را بالاتر ببرند و براي مدرك بالاتر و مدارج بالاتر تحصيل كنند و ول نگرديم و فرصتها را از دست ندهيم. و اول مهر كه آموزش و پرورش شروع به كار مي‌كند بهترين فرصت براي تحصيل است. خدايا ساعتهاي عمرمان هدر رفت آنچه را تلف كرديم ببخش. خدايا وقتي غافل از جواني خود هستيم كه از دست مي‌رويد، به ما توجه بده تا از دقايق عمر خود استفاده كنيم و به حق محمد و آل محمد به ما توفيق بده در روز قيامت وقتي از قبر بيرون مي‌آييم (يا حَسْرَتَنا) (انعام /31) نگوييم كه واي بر من كه عمر خود را تلف كردم يا (لوْ أَنَّ لي‌‌ كَرَّه) (زمر /58) يعني مي‌شود بار ديگر برگردم يا (رَبِّ ارْجِعُونِ) (مومنون /99) خدايا قبل ازاينكه فرصت را از دست بدهيم و ببينيم چيزي نداريم، ما را از شرمندگان و زيانكاران و واحسرتا گويان قيامت قرار مده.
براي شادي روح شهيدان و حضرت امام سه صلوات بفرستيد.
نماز جمعه را فراموش نكنيد.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2111
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست