responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2144

موضوع: قرآن در نهج البلاغه

تاريخ پخش: 74/11/19

بسم الله الرّحمن الرّحيم

بيينده‌هاي عزيز بحث را در شب نوزدهم مي‌شنوند. راجع به شب نوزدهم چند مسئله بايد مطرح كنم.

1- خبر شهادت امام علي(ع)

شب نوزدهم شب وعده‌اي است كه امام علي(ع) منتظر آن است. وعده‌اي كه پيغمبر(ص) به او داده بود. پيغمبر در جمعه آخر ماه شعبان خطبه مفصلي راجع به ماه رمضان داشت كه از اين ماه تمجيدهاي فراواني كردند سخنراني تمام شده يا نشده حضرت امير وسط سخنراني بلند شد گفت: يا رسول الله اين ماه رمضان كه اينقدر خوب است بهترين كار چيست؟ فرمود ورع و تقوا، بعد پيغمبر گريه كرد، گفتند آقا چرا گريه مي‌كني؟ شما از ماه رمضان تجليل كردي، و علي سوالي كرد و جواب دادي، فرمود همين علي در همين ماه رمضان او را شهيد مي‌كنند، بعد حضرت نپرسيد كه كي من را شهيد مي‌كند و نپرسيد كه چرا من را شهيد مي‌كنند، فرمود: آيا وقتي من شهيد بشوم دينم سالم است؟ فرمود: بله. دين تو سالم است.
علي از خدا مي‌خواست كه شهيد بشود، ببينيد. چقدر مظلوم بود حق هم دارد. امامي كه بايد سرش را توي چاه بكند و حرف بزند امامي كه مردم تحمل عدالت او را نكردند امامي كه حق‌اش را غصب كردند. امامي كه همسرش را زدند. امامي كه مي‌فرمايد من به آسمانها آگاهترم از زمين. امامي كه اولين شخصي بود كه به پيغمبر ايمان آورد امامي كه هفتاد كمال دارد و كسي روي كره‌ي زمين اينها را ندارد. امامي كه علم غيب دارد. در شرايط اجتماعي و سياسي‌اي قرار گرفت وقتي شهيد شد فرمود راحت شدم، رستگار شدم، به آرزويم رسيدم.

2- قرآن معجزه خداوند

امام مي‌فرمايد قرآن چراغي است كه نورش خاموش شدني نيست تمام فرضيه‌هاي علمي دير يا زود فريضه هايش يا كم رنگ مي‌شود يا باطل مي‌شود. دير يا زود نظريه بهتري مي‌آيد نظريه اول رد مي‌شود قرآن كتابي است كه رو دست آن نيامد و نخواهد آمد در همين قرآن آمده است كه هر كس مثل قرآن آورد من دست از حرفهايم برمي‌دارم اگر ده سوره مثل آن بياوريد من پيغمبر نيستم، بعد نه سوره را مي‌بخشد. مي‌فرمايد: يك سوره مثل قرآن بياوريد، من بساطم را جمع مي‌كنم هنوز هم آن فرياد هست و شما مي‌دانيد كه قرآن چقدر دشمن دارد. عرب زبانهايي كه هم باسواد هستند و هم ضد اسلام و چقدر عوامل نفوذي دارند در اين عربها اما تا حالا نتوانسته اند.
قرآن همين الفبا است منتها ما روي خاك مي‌توانيم خشت و آجر درست كنيم. فوقش روي آن هنرنمايي كنيم يعني هنر انسان همين است ولي خدا از همين خاك هزارها رنگا رنگ در مي‌آورد. الفبا همين الفبا است. ما با همين الفبا حرفهاي عادي مي‌زنيم اما خدا با آن قرآن مي‌فرستد.
«بَحْرٍ لَا يُدْرَكُ قَعرُهُ» (بحارالانوار/ج89/ص21) دريايي است كه قعر آن درك نمي‌شود. وقتي به مردم مي‌گويي: نفت چيست؟ مي‌گويد: نفت همين است كه توي چراغ است، اما در دنياي پتروشيمي صدها وسيله مي‌سازند. علامه طباطبايي فرمود: تفسير قرآن بايد دو سال به دو سال عوض بشود بخاطر اينكه هر چه علم پيشرفت مي‌كند. قرآن شكوفا‌تر مي‌شود و معنايش روشن‌تر مي‌شود.
«وَ فُرْقَاناً لَا يُخْمَدُ بُرْهَانُهُ» (بحارالانوار/ج89/ص21) چنان دليل مي‌آورد و حق و باطل را روشن مي‌كند كه هيچوقت برهان آن كم رنگ نمي‌شود. يك سخنران درجه يك در يك زمان گل مي‌كند. بعد از رده خارج مي‌شود. قرآن استدلالهايش تمام شدني و خاموش شدني نيست اركان قرآن شل شدني نيست.
هر دارويي يك مرضي را خوب مي‌كند اما ممكن است يك مرض ديگري را بوجود بياورد(الدواء كالصابون) دوا مثل صابون است لباس را سفيد مي‌كند اما استحكام لباس را كم مي‌كند، دواها مرضي را خوب مي‌كنند مرضي ديگر را به وجود مي‌آورند اما قرآن شفائي است كه… قرآن شفاست يعني چه؟ قرآن شفاست يعني دردهاي اجتماعي را شفا مي‌دهد.

3- مشكلات اجتماعي با مراجعه به قرآن حل مي‌شود

مثلاً قرآن مشكل اجتماعي زندان را حل كرده است مي‌فرمايد اين آقا چرا زنداني است؟ چاقو كشيده؟ او را از زندان بيرون بياوريد يا يك چاقو به او بزنيد يا اينكه او را عفو كنيد (وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا) (شورى /40) جزاي چاقو چاقو است، چون اين آقايي كه چاقو كشيده مي‌رود زندان آنوقت من كه چاقو نكشيده‌ام بايد خرج اين چاقو كش را بدهم، دولت از بي گناهكاران مي‌گيرد خرج گناه‌ها مي‌كند. آقا تصادف كرده؟ قرآن مي‌فرمايد چرا او را زندان مي‌كني؟ آدم كشت چون خطايي بوده از او ديه بگيريد (مَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ) (نساء /92) يك جا ندارد بدهد، قسطي بدهد، چرا زندان برود؟ چك‌اش برگشت خورده؟ چرا برود زندان، قرآن مي‌فرمايد (فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَةٍ وَأَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ) (بقره /280) اگر ندارد صبر كنيد تا پولدار شود، اگر دارد با زور از او بگيرد. به هر حال آيه‌هاي قرآن اين مشكل اجتماعي، به نام زندان را حل مي‌كند ما اگر برويم سراغ قرآن خيلي از مشكلاتمان حل شده است. قرآن شفايي است كه مرضي توليد نمي‌كند.
«فَهُوَ مَعْدِنُ الْإِيمَانِ» (بحارالانوار/ج89/ص21)‌ معدن ايمان در قرآن است، «وَ يَنَابِيعُ‌ الْعِلْمِ» (بحارالانوار/ج89/ص21) چشمه‌هاي علم در قرآن است در مجمع البحرين مي‌فرمايد: اگر كسي علم واقعي مي‌خواهد سراغ قرآن برود، قرآن را زير و رو كنيد يعني به آيات قرآن دقت كنيد از آن نكته در مي‌آيد.
ما به قرآن كم اهيمت مي‌دهيم ولذا گفته خير من را نبينيد، قرآن به ما لعنت كرده ما قرآن را براي شب بيست و يكم گذاشته‌ايم. قرآن نزد ما جدي نيست. امام علي از طرفداران قرآن شكايت دارد. مي‌فرمايد آنهايي كه طرفدار من هستند آنها هم من را فراموش كرده‌اند.
تنها علمي كه آدم را سير مي‌كند قرآن است، علم‌هاي ديگر سير نمي‌كند، علم ريسمان است. قرآن از طرف خداست مي‌فرمايد كه اگر از طرف غير خدا بود اختلافات زيادي در آن بود هر هنرمندي كارهاي بعدي او كاملتر مي‌شود اما قرآن اولين آيه‌اي كه نازل شد با آخرين آيه‌اي كه نازل شد يك جور است قرآن مي‌فرمايد همين كه اختلافي در آن نيست اين پيداست كه از يك منبع است(تفقه فيه) قرآن بخوانيد و در آن تدبر كنيد.
مي فرمايد يا تدبر كنيد و از قرآن چيزي ياد بگيريد يا معلوم مي‌شود كه قلب شما قفل است (أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ‌ام عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا) (محمد /24) ما بايد تدبر كنيم البته نه تدبر يك بار مصرف آقايان مفسر هم بايد بنويسند، علامه فرمود دو سال به دو سال بايد تفسير قرآن عوض بشود.
«مَا لِلْقَلْبِ جِلَاءٌ غَيْرُهُ» (بحارالانوار/ج89/ص23) هر كس مي‌خواهد قلب او نوراني شود راهي جز قرآن ندارد، در بهشت مي‌گويند هر درجه‌اي مي‌خواهي بگيري بايد قرآن بخواني، حضرت در جنگ احد فرمود: هر شهيدي كه بيشتر قرآن حفظ است اول به جنازه او نماز مي‌خوانم. همينطور كه پدر بر پسر حق دارد اولاد هم به گردن پدر و مادر حق دارند. امام علي(ع) در نامه‌اي به امام حسن(ع) مي‌فرمايد حقي كه تو به گردن من داري اين است كه من قرآن به تو ياد بدهم قرآن آموزي وظيفه پدر و مادر است.

4- هر آنچه براي تعالي انسان نياز باشد در قرآن هست

اخبار گذشته در قرآن است. اخبار آينده در قرآن است، جمهوري اسلامي باز خيلي خوب است به قرآن عمل كرد. بالاخره انقلاب ما جلوي مستكبر را گرفت حداقل به چند آيه عمل كرد. كشورهاي ديگر پوچ هستند به الفاظ و طرز قرائت مي‌پردازند. آنوقت اسرائيل در آستين آنهاست آمريكا توي حلقوم آنهاست. فكرشان را مي‌سازد. امام پيش بيني مي‌كند كه زماني خواهد آمد از قرآن… هر حاجي‌اي كه به مكه مي‌رود يك قرآن به او مي‌دهند به يكي از اين آيات عمل نكرده است آخوندهاي مزدور و بدبخت‌شان مي‌گويند دين از سياست جداست در صورتي كه حدود پانصد آيه سياسي توي قرآن است و آنكه مي‌گويد دين از سياست جداست بايد اين پانصد تا آيه را ناديده بگيرد. يعني قرآن منهاي سياست.
زماني مي‌آيد كه قرآن مظلوم مي‌شود، امام وقتي ضربت خورد فرمود: «الله الله في القرآن» شما را به خدا شما را به خدا به قرآن برسيد. يعني تجويد و تواشيح ظاهر قرآن است آنچه مهم است انس با قرآن است. هر چيزي براي تعالي انسان بخواهي قرآن دارد. قرآن براي فكر آيه دارد براي چشم براي پيشاني براي زبان براي راه رفتن براي دست براي پا براي همه اعضا آيه دارد براي انتخاب همسر آيه دارد عقد چه جور باشد مهريه چه جور باشد حاملگي چه جور باشد حتي براي مسائل آميزش جنسي براي دوران حاملگي براي زايمان براي نام گذاري بچه غذاي بچه ارث بچه شغل بچه آيه دارد.
قرآن براي چگونگي حكومت آيه دارد. رهبر كي باشد. تمام آيات «لا تُطِع‌» و «لا تَتَّبِع‌» معلوم مي‌شود كه رهبر كي بايد باشد رهبر بايد كافر نباشد گناهكار نباشد رهبر نبايد مسرف باشد رهبر نبايد مفسد باشد.
براي اقتصاد، براي داد و ستدد، با كي قهر كنيم با كي آشتي كنيم، با كي بجنگيم، چه جور بجنگيم، چطور جامعه سقوط مي‌كند؟ چطور جامعه عزيز مي‌شود؟ تمام اين امورات توي قرآن هست ما هنوز قرآن را نشناخته‌ايم.
در نهج البلاغه يك جا داريم كه حضرت امير به خودش سيلي زد و فرمود قرآن غريب است و هنوز هم قرآن از غربت بيرون نيامده است. به اميد روزي كه سخنراني‌ها حذف شود و بجاي آن قرآن خوانده شود، يعني دست مردم را در دست قرآن بگذارد ولي ما الان قرآن مي‌خوانيم تا مردم سرگرم شوند، تا مردم جمع شوند مثل تق تق راديو ما، قرآن را جدي نگرفته ايم. مسئله توجه به قرآن شده است اما هنوز قرآن مظلوم است. به اميد روزي كه در جامعه ما يك فضه پيدا بشود، فضه كنيز حضرت زهرا(عليها السلام) بود بيست سال هر چه از او سوال كردند با قرآن جواب داد و بنده كه آخوند هستم يك بيستم كنيز زهرا بر قرآن تسلط ندارم حالا ما نمي‌توانيم امام صادق(ع) باشيم اما… بنده كه آخوند هستم يك صدم كنيز حضرت زهر نمي‌توانم باشم؟ به اميد روزي كه انس با قرآن زياد بشود. آن هم نه به ظاهر قرآن بلكه در آن تدبر كنيم.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2144
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست