نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2147
بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمدلله رب العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
بحث امسال ما راجع به آشنایی بیشتر با آقا امیرالمومنین(علیه السلام) است در قرآن آیات زیادی داریم كه موضوعش حضرت علی(علیه السلام) است البته ممكن است شامل دیگران هم بشود بعضی آیات هم داریم كه مخصوص امیرالمومنین است مثلاً (;یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا) (البقرة/104) در رأس ایمان آوردهها حضرت علی است شامل غیر علی هم میشود اما بعضی آیات شامل فقط علی است نه یك كلمه كمتر و نه یك كلمه بیشتر. بعضی كارها مثل كندن در خیبر، یا خوابیدن جای پیغمبر آن شبی كه پیغمبر از مكه بیرون آمد، بعضی چیزها دیگر. . . مثل شهید شدن ظهر عاشورا و شهید شدن زیر سم اسب این مخصوص امام حسین(علیه السلام) است بعضی چیزها مثل تشنگی امام حسین(علیه السلام) تشنه بوده در تاریخ بودهاند كسانی كه تشنه بودهاند. اما بعضی چیزها مخصوص امیرالمومنین است.
1- كنار گذاشتن امام علی(ع) از روی هوی و هوس
حالا ما آیاتی كه در قرآن قله و برجستگیاش مخصوص امیرالمومنین است را برایتان میگویم قرآن گله میكند از مردم میگوید هر وقت یك دستوری كیفتان بود و میلتان بود عمل میكنید میلتان نبود برخورد انقلابی میكنید شما دین ندارید آنوقت امیرالمومنین میفرماید این آیه راجع به من است من را میل نداشتند حقم را ندادند هر كسی را میل داشتند رفتند سراغش حالا راجع به هوی و هوس هم میشود روی این صحبت كرد (;أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنفُسُكُمْ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِیقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِیقًا تَقْتُلُونَ) (البقرة/87) قرآن میفرماید كه هر وقت سراغتان آمد پیغمبر و چیزی گفت كه «لَا تَهْوَى أَنفُسُكُمْ» نفستان میل ندارد، اگر پیغمبر قانونی آورد كه دوستش ندارید كسی را معرفی كرد كه دوستش ندارید، حكمی را گفت كه نمیخواهید یا تكذیب میكنید یا میكشید یعنی شما دنبال گفتـه خدا نیستید دنبال سلیقـه خودتان هستید، قرآن گله میكند. درست مثل مریضی كه میرود دكتر نسخه میدهد هر دوایی كه خوشمزه است میخورد هر داویی كه تلخ است نمیخورد پس تو دكتر نیامدهای شكمو هستی، قرآن در این آیه گله میكند. آنوقت امام باقر(علیه السلام) میفرماید میدانید، مصداق روشن این آیه این است كه در غدیر خم علی بن ابی طالب معرفی شد چون نخواستند علی خلیفه باشد یا كشتند یا تبعید كردند در دعای ندبه داریم(فقتل من قتل) جمعی كشته شدند(و اقصی من اقصی) یك عده كشته شدند یك عده تبعید شدند بخاطر اینكه نخواستند.
2- پیامبر و اهل بیت(ع) مفسّران قرآن
قانون حجاب میآید، قانون كمك به فقرا میآید، قانون جبهه میآید، یك چیزی را دوستش دارد قبول میكند چیزی را كه دوستش ندارد میگوید كجای قرآن نوشته؟ مگر هر چیزی را قرآن نوشته؟ ما خیلی چیزها داریم توی قرآن نیست، آقا نماز صبح دو ركعت است توی قرآن نیست، نماز مغرب سه ركعت است توی قرآن نیست، طواف دور كعبه هفت دور است توی قرآن نیست، قرآن قانون اساسی است، قانون اساسی در قرآن آمده، تبصرهها و زیر فصل هایش در حدیث آمده به ما گفتهاند (;وَمَا آتَاكُمْ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ) (الحشر/7) هر چی كه پیغمبر گفت انجام بدهید، درست است كه اینرا خدا نگفته اما پیغمبر گفته و خداوند توی قرآن گفته به حرف پیغمبر گوش بدهید. ما نباید بگوئیم كجای قرآن نوشته، علاوه بر اینكه بعضی چیزها را ما نمیتوانیم از قرآن استفاده كنیم اهل بیت از قرآن استفاده میكنند بارها شده كه امام رضا(علیه السلام) گفته من حرفی كه میزنم بپرسید كه از كجای آیه درآوری تا من ثابت كنم تمام كلمات ما ریشهاش توی قرآن است. مثل تمام آبها كه ریشهاش توی باران است حالا شما از زمین هم اگر آب كندی، آب قعر زمین هم اصلش آب باران است منتهی این باید كسی باشد كه بتواند اینرا برنامه ریزی كند اینرا ثابت كند.
3- انكار حق امام علی(ع) از روی درك و عمد
آیـﺔ بعد میفرماید كه (;فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا) (البقرة/89) این یك آیه است برویم سراغ آیـﺔ بعد (;فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا) (البقرة/89) هر وقت سراغ اینها آمد چیزی را كه میشناختند(معرفت داشتند) بابا شناختند، اما «كَفَرُوا» فكر نكنید مال قدیم است. بنده در مسابقات بین المللی ایران و كشورهای دیگر بودم حدود چهل كشور با هم مسابقه گذاشتند در یك رشته ایران اول شد در رشـتـﺔ دوم هم ایران اول شد حكومت آن كشور به داوران فشار آورد كه باید ایران را دوم كنید این زشت است برای ما كه نفر اول در این رشته ایران رشتـﺔ دوم هم نفر اول ایران قاضیها آمدند ایران را نفر دوم كردند بعد داورها آمدند پهلوی آقایی كه نفر دوم شده گفتند شما ما را حلال كن حق تو را ما خوردیم تو نفر اول بودی فشار حكومت بود، یعنی واقعاً الان حقوقدانان بین الملل نمیدانند حق با كی است؟ واقعاً دنیا نفهمید كه حق با ما است یا صدام؟ واقعاً دنیا نفهمید كه حق ما در دنیا چیه؟ توی خود كشور ما خیلیها نمیدانند كه مثلاً حق استانهای محروم چیه؟ خود مرد نمیداند كه حق زنش چیه؟ این كار، كار ظریفی است كه انسان گاهی وقتها میفهمد و میداند كی است كه نداند یا با عقل میفهمیم، از نظر علمی دنیا الان میفهمد كه دنیا مشكل علم ندارد ماشاءالله علم سریع السیر دارد پیش میرود صد متر كه علم میرود جلو یك سانتی متر عدالت جلو نمیآید یعنی علم صد متر صد متر جهش دارد عدالت یك سانت یك سانت پیش نمیرود هر كشوری متمدنتر است و پیشرفت آن بیشتر است روحیـﺔ تجاوز گریش هم بیشتر است. ما الان مشكل علم نداریم مشكل عدالت داریم و لذا روایات هم میگوید امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) كه بیاید(یملاءالعّد به قسطاً و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا) امام وعده عدل را میدهد البته وعده علم را هم میدهد اما آنكه الان مشكل دنیا است عدالت است مركز عدالت ظلم است مركز عدالت كجاست؟ سازمان ملل، همـﺔ حقوقدانان كره زمین جمع شدهاند كه حق كسی از بین نرود آنوقت در مركز عدل حق وتو هست وتو یعنی چه؟ یعنی هر چی كه شما بگوئید من روی هوا میكنم مركز عدل بالاترین ظلم. امام علی در خطبهای میفرماید یكی از مصادیق آیهای كه میفرماید شناختند ولی عمل نكردند من هستم من را شناختند اما، میدانید به امام حسین(علیه السلام) چه گفتند؟ گفتند ما تو را میشناسیم منتهی بابای من استاندار بود خلاف كرد پدر تو بابای من را عزل كرد حالا كه بابام عزل شد من انتقام بابام را از تو میگیرم ولذا گفتند(بغضاً لابیك) یعنی تو را دوست داریم اما میخواهیم انتقام پدرت را از تو بگیریم پدرت چه كرده؟ پدر من استاندار بوده او را برداشته حالا كه بابای من را برداشت ما انتقام میگیریم این خیلی مهم است.
4- بدترین خودفروشی، فروختن فكر و تخصص به جنایتكاران
(;بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ) (البقرة/90) » بد معاملهای كردند، یعنی خودشان را مفت فروختند، ما آدمهایی داریم كه نابغه هستند مخشان را به ابرقدرتها میفروشند پول میگیرند، اینجا را امضا میكنند پول میگیرند، اینجا را تفسیر میكنند. . . مثل فتیله چراغ انشتینها و راسلها توی دست روزولتها هستند. یعنی بالاخره ابرقدرتها میآیند مغزها را میخرند و بدترین خود فروشی، خود فروش فقط زن فاحشه نیست خود فروش مرد هرزه نیست، دانشمندانی هستند كه مغز و تخصصشان را به ابرقدرت متجاوزی. . . خود فروش اینها هستند. آن خود فروش، خود فروش فرد به فرد است این خود فروشی است كه مخ را كه خلاصـﺔ تحقیقات قرنها است میفروشد به قیمتی كه یك كشور زیرورو بشود برای اینكه یك نفر به عیاشیاش برسد. قرآن میفرماید بد فروختند خودشان را خودشان را مفت فروختند از امتیازاتی كه استان كهكیلویه دارد، به من اینطور گفتند تنها استانی است كه هیچوقت زیر بار رژیم پهلوی نرفت حداقل سرباز را دادند و با انقلاب جمهوری اسلامی هم هیچ مسئلهای ندارند یعنی با امام خوب جوش خوردند، با پهلوی هم جوش نخوردند، خوب این افتخار است ممكن است تحصیلكرده توی شما نباشد، خیلی از تحصیلكردهها خودشان را به پهلوی فروختند و خیلی از افرادی هم كه ممكن است خواندن و نوشتند بلد نباشند یك ذره خودشان را به پهلوی نفروختند این الان جزو افتخارات شماست. در دعای ندبه میفرماید چرا امام علی را نپذیرفتند میگوید به سه دلیل: (حقد) یعنی كینه، (احقاداً بدریه و خیبریه و حنینیه) كینههایی كه در جنگ بدر در دل داشتند از علی، كینههایی كه در جنگ خیبر از علی داشتند، كینههایی كه در جنگ حنین از علی داشتند، سه تا جنگ علی قهرمانان اینان را كشت قهرمانان شرك را، و اینها كینه داشتند.
5- شناخت ظرفیتها و استعدادهای بشری
(;یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ) (البقرة/121) حالا كه ماه رمضان است و قرآن میخوانید این را معنا كنیم، كلمـﺔ ظرفیت چیزی است كه ما باید ظرفیت هایمان را شناسایی كنیم ظرفیتهای علمی واقعاً شما در حدی هستید كه دیپلم باشید؟ نه بیشتر هستید، لیسانس؟ نه بیشترید، دانشجوهای ما در حدی هستند كه لیسانس باشند؟ نه بابا بیشترند. اینست كه انسان باید ظرفیت خودش را بشناسد در یك لیوان آب میگویند به قدری انرژی است كه میگویند میشود یك شهر را برق بدهد یعنی اینقدر خدا توی این ظرف آب، منتهی این انرژی باید استخراج بشود ما بیش از اینكه الان هستیم، هستیم، بخصوص بعضی از استانها انصافش این است كه اگر خواسته باشیم حق را بگوئیم بعضی استانها باید باسوادتر از استانهای دیگر باشند استان داریم كه از فروردین باید آب یخ خورد داغ است مثل خوزستان و بوشهر و بندر عباس و سمنان و تهران، استانهایی كه هوایش میزان است تابستان خیلی داغ نیست فوقش با یك پنكه میشود زندگی كرد این استانهایی كه هوایش معتدل است باید فرهنگیها و دانشجوهایش، اساتید دانشگاهش، تحصیلكرده هایش، باید سوادشان از استانهای سردسیرچی؟ . . . چون فرصت مطالعاتی آنها بیشتر است زمینی كه سرازیری است ماشیناش باید تندتر برود یا استانهایی كه توی ترافیك نیستند استانی هست كه از اینطرف تا آنطرف آن با ماشین پنج دقیقه ده دقیقه راه است استانهای كوچك، استانی هم هست كه میانگین افردای هستند كه دو ساعت و نیم توی ماشین هستند، روزی سه ساعت توی ماشین هستند، بعضیها هم بیشترند حالا مثلاً ما میانگین اگر بخواهیم حساب كنیم دو ساعت سه ساعت توی ماشین هستند دو ساعت یا سه ساعت. . . یعنی اگر كسی هشتاد سال توی تهران باشد باید ده سال آن توی ماشین باشد یك هشتم عمرش. استانی هست كه پر از فتنه است انواع فتنهها هست استانی هم هست كه آرام است، استان آرام، استانی كه هوایش معتدل است، استانی كه مردمش توی ترافیك نیستند، خانوادههایی كه پدر و مادرشان مشكل اقتصادی ندارند باید تحصیلاتشان بیشتر باشد الان بالعكس میبینیم كه كسانی هستند پدر و مادرشان همه رقم رفاهی دارند شانزده تا تجدیدی آورده و آدمهایی كه نان خالی خوردهاند یا سیب زمینی خوردهاند میبینی كه شاگرد اول شده. (;اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ) (آل عمران/102) تقوا داشته باشید عالی ترین تقوا، مثل اینكه میگویند حقش را بده حقش را وفا كردند حق مهمانی را ادا كرد یعنی درجـﺔ عالی«اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ» یعنی تقوا داشته باشید عالی ترین درجـﺔ تقوا، آیه كه نازل شد اصحاب پیغمبر گفتند یا رسول الله! ما نمیتوانیم، برای عالی ترین درجـﺔ تقوا ما نیستیم، آنوقت آیـﺔ بعد نازل شد كه خوب من یك خورده تعاونی حساب میكنم كه مشتری شوید پس (;فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ) (التغابن/16) یعنی آنچه كه میتوانید اگر حقش را انجام نمیدهید آنكه دارید، مثل گاهی وقتها كه آدم برایش مهمان میآید نمیتواند حق مهمان را ادا كند اما همان كه توی خانه هست آنچه هست كم نگذاریم حق شما بیش از این حرفهاست، گاهی یك استادی را آدم میخواهد به او پول بدهد میبیند كه این پول كم است میگوید آقا حق شما بیش از این است اما من بیش از این ندارم، اول آیه نازل شد«اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ» بعد آیه نازل شد «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ» هر چه استطاعت دارید امام علی هر كاری میكرد حقش را انجام میداد، عبادت حقش را انجام میداد، شجاعت حقش را انجام میداد، مهربانی حقش را انجام میداد، یعنی هر چه كلمـﺔ حق هست درجـﺔ یك آن امام علی بود شما نمیتوانید یك نمونه برجستهتر پیدا كنید. یك كسی هست كه مادی است اصلاً خدا را قبول ندارد تاریخ امام علی را خوانده یك شعری گفته كهای دنیا نمیشد نزائی، هر قرنی یكی مثل علی میزائیدی به جای چندصد میلیونی كه میزائی، به دنیا گله میكند كهای كاش عقیم بودی و نمیزائیدی اما هر قرنی یك علی میزائیدی این خیلی مهم است
6- حقّ تلاوتِ قرآن، تدبّر در آیات
داریم كه (;یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ) (البقرة/121) حق تلاوت چیه؟ حق تلاوت را الان جلسات تلاوتی هست خوب، خیلی كار خوبی است قرآن را میخوانند غلط میگیرند با صوت است با ترتیل هست اینها كارهای خوبی است اما امام نمیگوید كه این حق تلاوت است حق تلاوت را از حدیث بخوانم چون ممكن است خودم بگویم بگویند این نظر قرائتی است از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند حق تلاوت چیه؟ حضرت فرمود(ما هو والله حفظ آیاته) به خدا قسم تلاوت این نیست كه قرآن را حفظ كنیم، (و درس حروفه) به خدا قسم این نیست كه مخرج حروف را از كجا ادا كنیم، (و تلاوت سوره و درس اعشاره و اخماسه) حروف را حفظ میكنند اما حدودش را ضایع میكنند(انما هو) اینكه میگویند تدبر كن(انما هو تدبر آیاته) حق تلاوت این است كه آیات را تدبر كنیم، (والعمل باحكامه) به قرآن عمل كنیم. متاسفانه قرآن هم دیروز با آن بازی شد و هم امروز مردم قدیمی ما اینرقمی با قرآن بازی میكردند بالای سر مسافر، خیلی خوب، روی كیف عروس، خیلی خوب، خیلی خوب برای تبرك خوب است، خانـﺔ نو كه میخرند اول آینه و قرآن ببرند، خوب این هم بد نیست، چهار قل میخوانند كه گرفتار نشوند، یك دزدی را گرفتند در مشهد، او بردند به كلانتری گفت ولله من هر روز چهار قل میخواندم امروز نخواندم گیر افتادم یعنی دزد هم برای اینكه گیر نیفتد چهار قل میخواند، ان یكاد مینویسند كه بچه چشم نخورد آیه الكرسی را به شاخ گاو میبندند كه شیرش زیاد شود، خلاصه بك یا الله میگویند شب احیاء، استخاره میكنند، با قرآن قسم میخوردند، با كاشی كاری مینوشتند با این خطهای كوفی و میخی و سیخی كه هیچ جنی هم نمیتواند یك متر آنرا بخواند، این استفادههای دیروز ما از قرآن بود، امروز استفادههای ما از قرآن چیه؟ جمع میشویم با آهنگ با صوت، اینها كارهای خوبی است اما واقعاً حق تلاوت این است؟ ما كه طرفدار امام صادق(علیه السلام) هستیم حضرت فرمود حق قرآن، حق تلاوت این است 1- بخوانید 2- تدبر كنید 3- عمل كنید به احكامش. وگرنه حالا همـﺔ قرآن را حفظ كرد خوب كه چی؟ حفظ قرآن خوب است به شرطی كه. . . اصلاً میدانید كه چرا به این میگویند آیه؟ آیه یعنی نشانه، نشانه یعنی چه؟ شما توی جاده كه میروید میگویند این نشانه است یعنی ببین و برو، آیه هست یعنی بخوان و رد شو، برو پشت آن ببین چه خبر است؟ ولی ما تا میبینیم نوشته قم، شیراز، مشهد، مینشینیم میگوئیم كجاست؟ بعد مینشینیم، آیه یعنی ببین و رد شو، تلاوت عبورگاه است توقفگاه نیست. ما الان جلسات قرائت قرآنمان سی سال است كه قرائت قرآن است یا مثلاً قاریهای ما كه خدا حفظشان كند بعد از اینكه این مرحله را یاد گرفتند باید بروند مرحلـﺔ بعد. آیه داریم كه نایست (;زِدْنِی عِلْمًا) (طه/114) علم تو زیاد باشد، (;زَادَهُمْ هُدًى) (محمد/17) هدایت تو زیاد بشود، «وبشر الصابرین»، بعد میگوید صابر كافی نیست برو جلو (;لِكُلِّ صَبَّارٍ) (إبراهیم/5) (;قَائِمًا بِالْقِسْطِ) (آل عمران/18) (;قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ) (النساء/135) از قائم برو قوام، از علم برو زدنی علما، دو روز كسی مثل هم باشد باخته، انسان باید روز به روز هی برود جلو، حدیث داریم حضرت فرمود اگر شبی بخوابم اگر آن شب به من علمی زیاد نشود باختهام، در هیچ كجا توقف نكنید در قهرمانی، در پهلوانی، در اختراع، در حفظ قرآن، در خطاطی، در نبوغ، در خدمت به جامعه، در عبادت، اصلاً توقفگاه نیست همهاش باید برویم جلو در قرآن داریم (;سَلَامٌ عَلَى إِلْ یَاسِینَ) (الصافات/130) حدیث داریم كه امام علی(علیه السلام) فرمود یاسین پیغمبر است آل یاسین ما اهل بیت هستیم.
7- ناسزا گویی معاویه به امام علی(ع)
حضرت علی شنید كه معاویه دارد یك چیزهایی به او میگوید معاویه دارد به او جسارت میكند(یسّبه و یعیبه) دارد سبّ میگوید، ناسزا میگوید به علی بن ابی طالب عیب جویی میكند اینها را سنّیها هم قبول دارند، (یقتل اصحابه) اصحابش را میكشد، خیلیها را كشتند، در سوریه و و ده بیست كیلومتری شام حالا رفته یا نرفته جای قبر حجر بن عدی، حجر بن عدی از یاران علی بود معاویه گفت تو باید حرف زشت به علی بزنی برائت بجو یعنی بگو من علی را دوست ندارم(نعوذ بالله). (ما با بچهمان توی ماشین نشستیم كه برویم شام سر قبر حجر بن عدی، بچـﺔ من از من پرسید بابا، گفتم بله، گفت اینكه میرویم سر قبرش كیه؟ گفتم از اصحاب علی است گفت یك خاطره یا تاریخش را برای من بگو، من بلد نبودم گفتم بلد نیستم من هم شنیدهام از یاران علی بوده كه شهید شده گفت آخر هیچی از او بلد نیستی؟ گفتم نه، رفتیم سر قبرش سلامی كردیم و فاتحهای خواندیم قبلش یك سالنی بود مثل اینجا كنار آنجا یك قفسـﺔ كتاب بود من زودتر آمدم كنار آنجا یك قفسه بود نگاهی به قفسه بكنم دیدم ده دوازده جلد كتاب هر جلدی از این قرآن ضخیمتر تقریبا هر جلدی هفتصد هشتصد صفحه، ده دوازده جلد كتاب قطور اسم كتاب این بود(واعلموا انی فاطمه) بدانید كه من فاطمه زهرا هستم حالا این چیه؟ بعد از پیغمبر كه حق حضرت علی داده نشد فاطمـﺔ زهرا پارچهای به سرش بست آمد توی مسجد سخنرانی كرد، قبل از سخنرانیاش هم گفت(واعلموا انی فاطمه) بدانید من فاطمه هستم، حرفهایی كه میشنوید از زهرا میشنوید بعد از(واعلموا انی فاطمه) یك سخنرانی كرد كه سخنرانی نبود نارنجك بود مسجد رفت روی هوا، این سخنرانی و خطبه را برداشتند شرح دادند ده دوازده جلد شده من هم تا آن زمان این كتابها را ندیده بودم دست بردم یكی از این كتابها را همینطور برداشتم مثل استخاره همینطور لای كتاب را باز كردم اتفاقاً تا نگاه كردم یك سطر بود راجع به حجر بن عدی، و من فهمیدم كه حجر بن عدی میخواهد بگوید قرائتی اگر دخترت از تو توی ماشین پرسید كه كی هستم من اینم، نوشته بود كه) به او گفتند از علی بن ابی طالب تبری پیدا كن(قال) گفت(اقطعوا رأسی) گردنم را قطع كنید(فولله لا أتبرا من علی بن ابی طالب) ولله قسم، دست از امام علی بر نمیدارم(خیلی لذت بردم از جاهایی كه من در عمرم خیلی لذت بردم. . . یعنی فهمیدم كه این پیام است از خود این شهید پیام است كه تو اگر معرفت نداری و نمیتوانی معرفت را به نسل آینده منتقل كنی تاریخ بخوان(واعلموا انی فاطمه) هم كتاب مهم بود هم توی این همه كتاب من اینرا بیرون كشیدم لای آنرا باز كردم این آمد خیلی برایم جالب بود. شبیه این كار راجع به حضرت امام(رحمه الله علیه) هم بود امام دستور داد سلمان رشدی را اعدام كنید هر كس او را دید او را بكشد تلویزیون گفت سریع بیا توی تلویزیون فتوای امام را توضیح بده، من هم از نظر فقهی مجتهد كه نیستم، آمدم خانه به مجتهدی زنگ زدم كه آقا مبنای این فتوای چیه؟ یعنی فتوای بند به كدام آیه و كدام حدیث است؟ گفتند حضور ذهن نداریم من رفتم توی كتابخانه گفتم خدایا یك نامردی مثل سلمان رشدی به ولی تو جسارت كرده یك مرد خدایی مثل حضرت امام فتوای قتل او را داده حالا تلویزیون به من گفته بگو من هم خودم سواد ندارم هم به هر باسوادی زنگ زدم توی ذهنش حضور ذهن نداشتای خدا كمكم كن، یك توسلی پیدا كردم همینطور دست میانداختم به كتابها لای آنرا باز میكردم روایت آمد اگر كسی به پیغمبر جسارت كند، من در عمرم دو سه بار این صحنهها برایم پیش آمده كه یقین كردهام كه خودِ خودِ خودِ خدا كمك میكند یعنی هیچ واسطهای هم ندارد وقتی كه من مضطر میشوم میخواهم بروم پشت دوربین برای چند میلیون حرف بزنم چیزی هم ندارم خودِ خدا كمك میكند.) شنید كه معاویه جسارت میكند فرمود چرا به من جسارت میكنی؟ (انا ذالك الصادق) مگر خدا نگفته (;وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ) (التوبة/119) صادق من هستم، مگر قرآن نمیگوید (;فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ) (الأعراف/44) مؤذن من هستم، مگر قرآن نمیگوید (;وَأَذَانٌ مِنْ اللَّهِ) (التوبة/3) اذان من هستم، مگر خدا نمیگوید كه با محسنین است محسن من هستم، مگر قرآن نمیگوید(;لَذِكْرَى لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ) (ق/37) ذوالقلب من هستم، یعنی تمام كمالاتی كه توی قرآن است فرد اول آن من هستم با وجود این چرا دارد به من جسارت میكند؟ بس است. خدایا كسانی كه به انبیاء و اوصیاء ظلم كردند آن به آن بر عذابشان بیفزا(الهی آمین). كسانی كه در خط انبیاء و اولیاء بودند نیستند با انبیاء و اولیاء محشور و درجاتشان را بالا و برتر بفرما(الهی آمین). ما و نسل ما را با قرآن و محمد و اهل بیت با قرآن و اولیائت با آنهایی كه توی قرآن از آنها تعریف كردهای روز به روز آشناتر بفرما(الهی آمین). آن ولیات كه الان حیّ است، امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، ما را از بهترین مریدان و مخلصین و منتظرین و زمینه سازان حكومتش قرار بده. تمام بركات ایام مبارك را نصیب همه ما بفرما(الهی آمین). والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2147