responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2157
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.

ماه رمضان امسال در استان كهكیلویه بحث آیاتی بود كه امامان فرموده‌اند این آیات نظر به ائمـﺔ اطهار و رهبران معصوم دارد آیه‌ای را من در سوره الرحمن شب‌های جمعه‌ی قبل من معنا كردم یك معنا امام رضا می‌فرماید این معنای برتر است آخر ببینید قرآن باطنی دارد باطن آن باطنی دارد هفتاد لایه دارد ترجمه كه دیگر پوست قرآن است پوستِ پوستِ پوستِ است تفسیرها یك خورده زیر پوست است آنوقت این تفسیرها به امام كه می‌رسد امام(علیه السلام) از این آیه یك چیزی در می‌آورد كه به عقل هیچكس نمی‌رسد مثل نفت، نفت را عوام می‌ریزند توی چراغ برای اینكه گرم شوند اما دنیای پتروشیمی از نفت چیزهایی استخراج می‌كند بالای هزار ماده نفتی كه ما می‌گوئیم همین است كه توی این چراغ است دیگران از آن چیزهایی درست می‌كنند. . . حالا یك معنایی كه برای خودم نو است یعنی دیشب یاد گرفتم برای شما بگویم ببینید امام رضا از آیه چی فهمیده البته این معنا نه اینكه معنای ظاهریش نیست معنای ظاهریش هست اما یك خورده عمیق‌تر چون قرآن اول به بعضی‌ها می‌گوید بیدار شو بیدار كه شدی می‌گوید بلند شو بلند كه شدی می‌گوید برو می‌روی می‌گوید بدو می‌دوی می‌گوید نیفتی یعنی در هیچ حالی انسان را آرام. . . برای هر كدام یك دستوری دارد موضوع ماه رمضان 83 قرآن و اهل بیت پیامبر.

1- حضرت علی(ع)، میزان اعمال است

(;وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ) (الرحمن/7) (;أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ) (الرحمن/8) (;وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ) (الرحمن/9) معنایی كه ما تا حالا از این آیه فهمیده‌ایم این است آسمان را برافراشت توازن در آسمان قرار داد یعنی بین ستارگان و كهكشانها یك توازنی هست این مال آسمانها بعد اشاره می‌كند كه شما هم در مغازه در میزان طغیان نكن اگر در آسمانها توازن هست در زمین هم باید توازن باشد كلی را كه كهكشان است به دكان بقالی وصل می‌كند در آسمانها توازن هست تو هم در كارهایت توازن داشته باش بعد می‌گوید «وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ» وزن را اقامه كن یعنی میزان داشته باش و در میزان كم فروشی نكن این پوست آیه است امام رضا(علیه السلام) چی معنا می‌كند می‌خواهیم برویم یك لایه توی آیه، امام می‌فرماید «وَالسَّمَاءَ» رسول خداست « رَفَعَهَا» یعنی خدا او را به معراج برد آسمان را به معراج برد بعد می‌فرماید میزان علی بن ابی طالب است چون در زیارت حضرت علی یكی از جملاتی كه دارد این است(السلام علیك یا میزان الاعمال) یعنی علی جان تو میزان هستی هر كه با تو جورتر بود كارش درست‌تر است و هر كس از تو فاصله داشت كارش كج‌تر است «وَوَضَعَ الْمِیزَانَ» یعنی در غدیر خم رسول خدا میزان را نصب كرد یا خداوند به دست پیغمبر میزان را نصب كرد آن طرف هم مثل ما جا خورد گفت یعنی چه؟ این چه معنای نوی است! ‌ای امام این «أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ» یعنی چه؟ فرمود یعنی معصیت امام را نكنید نسبت به میزان كه علی بن ابی طالب است طغیان نكنید پرسید عجب معنای. . . گفت خوب «وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ» یعنی چه؟ فرمود یعنی امام را با معیارهای الهی نصب كنید اگر یك جایی می‌خواهید مرجع تقلید و رهبری را تعیین كنید آن امام را كه می‌خواهید عقب او بروید با معیارهای الهی نصب كنید نه اینكه چون همشهری ما است نه اینكه چون هم شاگردی ما است نه اینكه چون فامیل ما است نه اینكه چون همسایـﺔ ما است نه اینكه چون از قبیلـﺔ ما است امام را با معیارهای خدایی نصب كنید طرف جا خورد و فرمود عجب معناهای تازه‌ای می‌كنید بعد «وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ» یعنی چه؟ فرمود حق امام را بدهید و به او ظلم نكنید این یك معنای جدیدی است و ائمـﺔ ما از این معناهای جدید زیاد كرده‌اند.

2- توجه به ظاهر و باطن آیات قرآن

 یك نمونه‌اش (;فَلْیَنْظُرْ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ) (عبس/24) یعنی باید نظر كنید انسان به طعام خودش این یك معناست غذا می‌خوری به غذایت نگاه كن ممكن است مادر سر سفره به بچه‌اش بگوید به غذایت نگاه كن مو توی آن نباشد استخوان توی آن نباشد شن توی آن نباشد نگاه كن غذایی كه می‌خوری حلال است یا حرام به غذایت نگاه كن شاید معنایش این باشد كه تو كه می‌خوری نگاه كن كه دیگران دارند كه بخورند یا ندارند بخورند به غذایت نگاه كن شاید معنایش این باشد كه ببینی غذا تركیبات آن از چیه؟ فكر نكن كه نان را فقط كشاورز و آسیابان و نانوا. . . بیش از دویست و پنجاه گروه روی گندم كار می‌كنند یعنی آن تراكتور و كشاورز و سیلو همه را اگر حساب كنی یكی از مسئولین مهم مملكتی حساب كرده بود می‌گفت بیش از دویست و پنجاه گروه در نان كار می‌كنند ما اگر بدانیم قصه شوخی نیست. همـﺔ معناهای این را گفتم شاید این بیست سی تا معنا داشته باشد بعد امام یك معنای دیگر می‌كند می‌فرماید برو بالاتر اینها همه پوست است «فَلْیَنْظُرْ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ» یعنی نظر كند انسان به علمش این طعام دو سه ساعت بیشتر توی شكم نیست نگاه كن به علمت(عمّن یاخذوه) پهلوی كی درس می‌خوانی؟ انسان نگاه كند به غذایش یعنی نگاه كند به غذای فكریش پای چه فیلمی نشسته‌ای؟ كی تو را می‌رقصاند؟ كی به تو خط می‌دهد؟ اینترنت از آنطرف دنیا برای تو چه پیامی دارد؟ خودت را به كی سپرده‌ای مغزت در اختیار كی است؟ گوش تو در اختیار كی است؟ نگاه كن این غذای علمی. . . پس ببینید ما همه غذای شكمی می‌گیریم امام غذای روحی می‌گیرد دهها و صدها آیه شاید باشد كه ما یك معنا می‌كنیم امام یك معنای بالاتری می‌كند.

3- عدالت، آسان‌تر از ظلم است

 حالا ما بیائیم سراغ معنای خودمان ما كه دستمان آن بالاها نمی‌رسد گاهی روایت می‌بینیم خوب دنبال روایت می‌رویم اما بیائیم سراغ بحث خودمان همان عدالت خودمان عدالتی كه حرفش را می‌زنیم و نداریم یك كسی می‌گفت به عدد موهای سرم كار دارم كلاهش را برداشتند دیدند كچل است اصلا مویی ندارد حالا ما بحث عدالتی را می‌كنیم كه خبری نیست جز در افراد نادر بقالی انار می‌فروشد كیسـﺔ بسته را می‌دهد بعد می‌بینیم روی آن چیزی است ته آن یك چیز دیگر صندوق. . . بعد هم فكر می‌كنیم زرنگی است آخر ما یك خورده گیر عقیده داریم اگر باور كنیم رزق ما با خداست اینها را زرنگی نمی‌دانیم وقتی جنس قلابی فروختی دیگر از شما جنس. . . بنده چهار تا انار كلاه سرم گذاشتی دیگر من از تو جنس نمی‌خرم حدیث داریم كسانی كه حسن نیت دارند اینها رزقشان بیش از كسانی است كه تیز بازی می‌كنند كلاهبرداری می‌كنند از قدیم هم گفته‌اند آدم خوش حساب شریك مال مردم خوب یك خورده راجع به عدل صحبت كنم چون بخش عظیمی از بینندگان از قوه قضائیه هستند حدیث داریم نهج البلاغه امام علی می‌فرماید كسی كه عدل برای او سخت باشد جور برای او سخت‌تر است كسی آمد پهلوی منصور دوانقی پایش را دراز كرد گفت با پای من بیعت گفت اول با دست بیعت می‌كنند گفت من حال ندارم دست بدهم تو پایم را بگیر تكان بده ایشان هم پایش را گرفت به او گفتند چشمت كور شود كسی كه با دست امام صادق بیعت نكند باید با پای منصور دوانقی بیعت كند هر كه گریزد. . . امام می‌فرماید كسی كه عدل را نپذیرد زیر بار ظلم می‌رود و ظلم بدتر است باز امام علی فرمود خدا واجب كرده كه رهبران جامعه زندگی‌شان را ساده بگیرند تا فقرا به آنها تلخ نگذرد بگوید اگر خانـﺔ ما موكت است خانـﺔ رهبر هم موكت است و بحمدلله اینطور هست.

4- عدالت در همـه امور زندگی

عرض كنم به حضور جنابعالی كه، عدالت فقط مال چیز نیست در همه چیز باید عادل باشیم در عبادت میانه رور در ملامت یك كسی را می‌خواهی ملامت كنی یكبار توبیخ بس است حالا بچه یك نمره كم آورده تجدیده شده پاشو استكانها را بشور تو كه نمره كم آوردی پاشو برو نان بیاور تو كه نمره كم آوردی همینطور دائماً می‌گوید تو كه نمره كم آوردی تو كه نمره كم آوردی بخصوص دانشجوها خوب در كنكور رد شده خوب رد شده كه رد شده هیچ رد شدن دلیل بر بدبختی نیست هیچ رفتن به دانشگاه هم دلیل بر خوشبختی نیست ما هیچ قانونی تا بحال نداریم بسم الله الرحمن الرحیم هر كس رفت در دانشگاه قطعاً خوشبخت است هر كه دانشگاه نرفت قطعاً بدبخت است ما هنوز یك همچین قانونی نداریم خیلی اساتید دانشگاه آمدند منزل ما تلفن كردند خواهش كردند كه توی تلویزیون ما این بحث را مطرح كنیم اولاد كمتر زندگی. . . گفتم به چه دلیل سراغ من آمده‌اید؟ گفتند حالا تو توی تلویزیون هستی بیانت روان است بگو گفتم من را حالی كنید قرآن كه می‌گوید (;فَكَثَّرَكُمْ) (الأعراف/86) یادتان باشد جمعیت شما كم بود جمعیت شما را زیاد كردم جمعیت زیاد خوب است شما كه می‌گوئید. . . گفت آخر نمی‌دانستیم. . . گفتم تا ببینیم بچه یعنی چه؟ یكوقت می‌گوئیم فرزند مساویست با شكم هشت تا بچه دارد یعنی هشت تا شكم دارد خوب بدبخت است چطور پر كند اما امام معنا می‌كند فرزند مساوی است با بازو حدیث داریم خوشا بحال كسی كه فرزندش(عضد) باشد یعنی بازو، خوشا بحال كسی كه بچه‌اش، وقتی می‌گوئیم هشت تا بچه دارد یعنی هشت تا بازو دارد بچه‌های ما بی عرضه هستند بیكار هستند بعضی از آنها بی حالند عوض بازو شكم هستند آنوقت ما نمی‌توانیم بگوئیم اولاد كمتر زندگی بهتر خوب این مشكل توی. . . باید یك كاری كرد كه بچه عرضه داشته باشد بسیاری از درسهائی كه خوانده می‌شود توی دبیرستان توی دانشگاه توی حوزه درس مفید نیست اینقدر رساله‌های دكترا و فوق لیسانها رساله هست تحقیقات هم هست اما هیچ مشكلی را از فرد و جامعه حل نمی‌كند تحقیقات تاریخی می‌كنند كه مثلا این كاشی كاری مال زمان ناصرالدین شاه است یا مظفرالدین شاه؟ اولین پرد? كعبه را در یمن بافتند یا شام بافتند اینجا اول اسمش این بوده بعد این بوده یا این بوده آن شده تحقیقات ادبی تحقیقات تاریخی بد نیست برای رفع بیكاری ولی هیچ مشكلی را حل نمی‌كند(اسم مادر كی كیه؟ اسم مادر كی كیه؟ محل تولد فلانی كجاست؟ آقا من نمی‌دانم كجاست كنگره می‌گذارند زندگی فلانی خوب بسم الله الرحمن الرحیم بنده با زندگی فلانی آشنا نیستم الان هم شصت سال عمرم است در تهران دیدم كه یك كسی یك كنگره برای او گرفته‌اند خوب این كنگره‌ها صد میلیون تومان خرج دارد زنگ زدم به آن بانی گفتم واقعاً مشكل مردم تهران آشنایی با زندگی فلان عارف است؟ یك عارفی فرض كنید سیصد سال پیش مرده حالا اینرا از توی گور در می‌آورند كه این كی بود صد میلیون مشكلی را حل نمی‌كند بله، یكوقت مسئله مسئلـﺔ مهمی است مثل مسئله تحصیل است نماز است دین است اخلاق است ورزش است ازدواج است چون ازدواج مورد نیاز است تحصیل مورد نیاز است یكسری مشكلات دم دست است ولی فلان عارف. . . بعد گفتم ببین تو آخوند هستی من هم آخوند توی تلفن گفتم حضرت عباسی بنده شصت سال دارم تو هم شصت سال ما كه تا حالا این عارف را تا حالا نشناخته‌ایم مشكلی داشتیم؟ اسامی قراء را من بلد نیستم ولی یك دور تفسیر نور نوشتم بیست بار هم چاپ شد هنوز هم نمی‌دانم اولین كتابی كه به زبان اردو ترجمه شد چی بوده؟ اولین كتابی كه به زبان فرانسه چاپ شد چه تاریخی بوده یك سری علوم محفوضات است بدانیم ذره‌ای سود ندارد ندانیم ذره‌ای خطر ندارد اما چه عواملی باعث می‌شود كه بچه ترسو بشود این مهم است همـﺔ دخترهای دبیرستانی باید عوامل ترسو شدن بچه را بخوانند‌ام كوه هیمالیا چند متر است؟ دختر‌های دبیرستانی هیچ ضرورتی ندارد كه متر كوه هیمالیا را بلد باشند اجمالاً خیلی. . . اینها بی عدالتی است یعنی یك واجباتی پول خرج آن نمی‌شود یك چیزهایی كه نه واجب است نه مستحب است. . . من خواهش می‌كنم این سه تا كلمه را یاد گیرید البته جسارت به بزرگها نمی‌كنم ولی حالا دیگر. . . .) باید كاری كه می‌كنیم یا واجب باشد یا مستحب باشد یا نیاز جامعه باشد خلاص هر جا پول خرج می‌كنیم هر جا وقت صرف می‌كنیم ورزش نیاز جامعه است بدن ورزش می‌خواهد تحصیل واجب است بعضی دانستنی‌ها مستحب است بعضی كارها نیاز جامعه است اما هر جا پول خرج می‌شود نه واجب است. . . حدیث داریم اگر پولت را در هر جا خرج كنی كه ضرورتی ندارد آن هم اسراف است و اسراف بی عدالتی است در محبت باید عادل بود حضرت دید یك نفر یكی از بچه هایش را بوسید یكی از بچه هایش را نبوسید فرمود این بی عدالتی است تو اگر عادلی همه را ببوس البته همه‌ای كه همسن هستند حالا یك بچه‌ای كه بیست و پنج سال دارد و یك بچه‌ای كه دو سال دارد آدم دو ساله را می‌بوسد نردبان بگذارد بیست و پنج ساله را هم ببوسد این نه، بچه‌هایی كه همسن هستند وصیت می‌كند به این اینقدر بدهید به این اینقدر ندهید تبعیض در وصیت گناه كبیره است عدالت در وصیت در محبت در ملامت.

5- عدالت، حتی در برخورد با دشمن

(اگر می‌خواهید بدانید امیرالمومنین چه می‌گوید الان امیرالمومنین با آمریكا قابل قیاس است) امیرالمومنین وقتی شهید شد شعارش این بود كه ابن ملجم یك ضربه زد(ضربـ? بضربـ?) این كلمه را حفظ كنید یك ضربه زده شما هم یك ضربه به او بزنید آمریكا می‌گوید چه؟ می‌گوید افغانستان به یك برج البته اگر برج را خودشان خراب نكرده باشند اگر برج را خودشان خراب نكرده باشند اگر توطئه نباشد كه نود و پنج درصد توطئه هست اگر فرض كنیم گروه القاعده این برجها را خراب كرد خوب اینها می‌گویند یك كشور بخاطر دو تا برج امیرالمومنین می‌فرماید یكی به یكی آنها می‌گویند یك كشور به یكی من نمی‌دانم هنوز هم تعجب می‌كنم یعنی هنوز هم اسلام شناسی مشكل شده بقدری جنایت‌ها در زمان ما توی كشورها و ابر قدرتها و تكنولوژی دارها می‌كنند اینقدر جنایاتشان روشن است كسی با یك نگاه می‌فهمد حقانیت اسلام و باطل بودن باقی مكتب‌ها خیلی راحت می‌فهمد(لا تقتلن الا قاتلی) یك نفر را كشته شما هم یك نفر را بكشید نه اینكه حالا كه به من سیلی زده‌ای یك دو مشرق مغرب جنوب اینطور نیست یكی به یكی.
(;فَلَا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ) (الإسراء/33) یك خاطره دارم سر این كه برایتان بگویم تفسیر قرآن حتماً باید طرف بیست سال درس خوانده باشد غیر از تلاوت و تجوید و قرائت و ترجمه است طلبه‌های عادی هم نمی‌توانند تفسیر بگویند حتماً باید كارشناس باشد ما یك جا رفتیم دیدیم دو سه نفر نشسته‌اند دارند تفسیر می‌گویند گفتم شما آخوند دارید؟ گفتند ما نیاز به آخوند نداریم گفتم من آخوند كه می‌گویم نه یعنی عمامه اسلام شناس یعنی كسی كه عالم باشد ولو كت و شلواری گفتند نه نیازی نیست ما خودمان كتاب ادبیات عرب داریم كتاب لغت هم داریم گفتم آقا یك جمله‌ای كه از همـﺔ جمله‌ها آسان است می‌خواهم تفسیر كنی برای من «فَلَا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ» یعنی پس در قتل اسراف نكنید طبق كتاب لغتی كه شما دارید می‌خوانید یعنی در آدم كشی اسراف نكنید گفته اسراف نكن پس یكی را می‌شود ترور كرد نگفته كه نكش گفته اسراف نكن خوب طبق ادبیات عرب معنا كن ببینم یك خورده فكر كرد و گفت نمی‌دانم چیه؟ گفتم ببین، زمان جاهلیت فامیل الف یكی از فامیل ب را كشت گفت حالا كه یكی از ما را كشتی ما دو تا از شما را می‌كشیم او گفت دو تا كشتید ما پنج تا می‌كشیم چون می‌گفتند ما در مقابل یكی بیش از یكی می‌كشیم آیه نازل شد كه بابا در قتل قصاص اسراف نكنید این موردش قصاص است گفت‌ها فهمیدم! گفتم بابا جان بعضی روایات را جز امام هیچكس نمی‌تواند ترجمه كند بعضی آیات قرآن هنوز معنایش روشن نیست امام سجاد فرمود خداوند در سوره حدید آیاتی را نازل كرده كه فهم آن مال دوره آخر الزمان است این قرنهای موجود آیات را نخواهند فهیمد.
عدالت نسبت به كفار، قرآن می‌فرماید كسانی كه «لَمْ یُقَاتِلُوكُمْ» كسانی كه شما را نكشته‌اند «وَلَمْ یُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِیَارِكُمْ» شما را آواره نكرده‌اند شما هم (;أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا) (الممتحنة/8) نسبت به آنها هم برّ و قسط یعنی عدالت حتی نسبت به كفار، «وَإِنْ عَاقَبْتُمْ» اگر هم می‌خواهید انتقام بكشید (;فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ) (النحل/126) مثل آن. . . « أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ» یكی به یكی «وَالْعَیْنَ بِالْعَیْنِ»چشم به چشم «وَالْأَنفَ بِالْأَنفِ» دماغ به دماغ «وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ» گوش به گوش، گوشش را برید گوشش را ببرید (;وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ) (دندانت را شكست دندانش را بشكن المائدة/45) عدالت در قصاص عدالت در محبت عدالت در توبیخ و ملامت عدالت در. . . این معنای وسیعی دارد.

6- عدالت، در همه جا به معنای مساوات نیست

البته اینرا هم بگویم معنای عدالت این نیست كه همه یك جور است ما بعضی وقتها می‌گوئیم این چه عدالت جمهوری اسلامی است آن حقوقش اینقدر است من حقوقم اینقدر است عدالت بمعنای مساوی نیست عدالت یعنی كار حكیمانه باشد وگرنه سلول پا با سلول چشم فرق می‌كند تفاوت غیر از تبعیض است این كلمه را خیلی نمی‌دانند یعنی هنوز توی كشور ما آدم هست معنای این دو تا را نمی‌داند چون معنای این دو تا را نمی‌داند ناراحت است آنچه بد است تبعیض است تبعیض یعنی دو تا چیز مثل هم است، دو تا لیوان مثل هم می‌آوریم پهلوی چای ریز به یكی چای می‌دهد به یكی چای نمی‌دهد می‌گوئیم آقا چرا تبعیض قائل می‌شوی؟ ما دوتا مهمان هستیم دو تا هم لیوان آورده‌ایم شما چرا چای توی آن ریختی توی این نریختی این تبعیض است تبعیض ضد عدالت است اما تفاوت اینست كه چای ریز نگاه می‌كند یك لیوان تمیز است چای می‌ریزد می‌بیند یك لیوان سوسك است چای نمی‌ریزد به دلیل اینكه تو در قلبت كینه هست خدا به تو لطف نمی‌كند دو نفر غیبت می‌كنند می‌گوید آقا ماه رمضان است من یك چیزی پشت سر شما گفتم حلال كن یكی می‌گوید حلالت كردم شب می‌رود و دعایش مستجاب می‌شود چون آن اینرا بخشید خدا هم اینرا می‌بخشد یكی می‌گوید نه خیر غلط كردی كه غیبت كردی من روز قیامت یقـﺔ تو را می‌گیرم بابا حالا عذرخواهی می‌كند اینقدر خودش را شكسته آمده برای تو عذرخواهی می‌كند خوب او را ببخش نه خیر نمی‌بخشم این دلی كه كینه دارد مثل ظرفی كه سوسك دارد توی ظرف سوسك دار هیچكس شربت و شیرینی نمی‌ریزد شب قدر یكی لیوانش را اینطور گرفته یعنی بیدار است یكی هم لیوانش را اینطور گرفته رفته خوابیده خوب خدا به یكی می‌دهد به یكی نمی‌دهد می‌خواهد نماز بخواند یكی می‌رود مسجد یكی توی خانه‌اش می‌خواند یكی با خدا حرف می‌زند یكی با خلق خدا حرف می‌زند اینها كه. . . اصلا لیوانت را كج گرفته‌ای تبعیض اینست كه همـﺔ شرایط یك جور باشد یكی درس می‌خواند یكی عیاشی می‌كند آخر سال یكی قبول می‌شود یكی مردود می‌شود ما اشكالمان این است كه تفاوت و تبعیض را قاطی می‌كنیم دو شاخ تلفن را می‌زنیم به برق دوشاخ برق را می‌زنیم به تلفن فرق تبعیض و تفاوت را نمی‌دانیم بعد اشكال می‌كنیم خواهش می‌كنم توجه كنید چون خیلی از سوالهایی كه می‌شود حتی توی دانشگاهها می‌بینی فرق بین تبعیض و تفاوت را نمی‌دانند می‌گویند آقا چرا او دارد آن ندارد می‌گویم شما حق نداری بپرسی كه آن دارد یا ندارد اسلام نگفته چرا تو داری چرا تو نداری به آنكه دارد می‌گوید از كجا آورده‌ای ما حق نداریم بگوئیم چرا پول داری؟ به تو چه، حق داریم بپرسیم از كجا آورده‌ای ولذا امیرالمومنین به استاندار می‌گوید(ارفع الی حسابك) یعنی حسابت را بیاور ببینم از كجا آوردی؟ (یك كسی نذر آقا كرده كسی دو تا انگشتر توی دستش هست حاج آقا ببخشید كی گفته شما دو تا انگشتر ما هیچی خوب اگر حكومت اسلامی است یك انگشترت را به من بده من با چشمهایم دیده‌ام كسی چیزی را داد به بغل دستی‌اش گفت نه راضی هستم به كسی ببخشی نه راضی‌ام بپوشی فقط می‌خواهم دست خودت باشد حالا من می‌گویم. . . البته من نبودم كسی دیگر بود، حالا بنده به ایشان می‌گویم بده می‌گوید والله بالله نرفته‌ام بخرم این دو تا انگشتر را دو نفر به من داده‌اند گفته‌اند راضی نیستیم نه بفروشی نه ببخشی دوست دارم تو با آن نماز بخوانی حالا این آقا دو تا دارد شما هم هیچی نداری ظلمی هم نیست دو نفر می‌روند ماهی بگیرند تورها را می‌كشند بالا توی یكی از این تورها سی تا ماهی است توی یكی از این تورها یك ماهی والله بالله هیچكس قراردادی هم با كسی نبسته یكی پولدار می‌شود یكی فقیر یك منطقه باران می‌آید یك منطقه باران نمی‌آید یك گوسفندهایش دوقلو می‌زاد یكی گوسفندهای خودش هم می‌میرد.
عدالت معنای خاصی دارد).

7- تبعیض، ضد عدالت است، نه تفاوت

 عدالت یعنی با اینكه شرایط یكی بود با اینكه هر دو درس خواندند چرا معلم به او بیست داد به او شانزده لیوانها را هر دو تمیز گرفتیم از اینطرف چرا به یكی چای داد به یكی. . . تبعیض ضد عدالت است اما تفاوت‌هایی كه. . . چون او درس خوانده نمره‌اش بالاست خیلی جاها ما اگر عادل باشیم خل هستیم بعضی جاها عدالت یعین خُل گری بگویم معنایش را؟ معلم بیاید سر كلاس بگوید من معلم هستم من عادل هستم از دم یكی یك هفده بدهد به بچه‌ها خوب این همه یك جور است مساوات است خوب این مساوات حق است؟ پزشك بیاید توی بیمارستان بگوید من پزشك هستم به همـﺔ بیماران یكی یك سرم وصل كند من قائل به تبعیض. . . اینطور نیست كه پزشك می‌آید توی یك اتاق می‌گوید به او سوپ بده به او هیچی نده به او كباب برگ بده برای هر كسی یك غذا می‌دهد پزشك فاسق نیست پس این اول معنایش را بفهمیم كه چیه، گاهی وقتها چون معنا را نمی‌دانیم كج می‌رویم ما رفتیم یك جایی اول انقلاب مهمانی نان و پنیر و هنداونه به ما دادند شب عروسی، گفتیم شب عروسی نان و پنیر و هندوانه؟ عروسی كباب، داماد به من گفت ما انقلاب كردیم كه زهد اسلامی را پیاده كنیم گفتم تو می‌خواهی نان و پنیر بدهی تا آخر عمرت با این نان و پنیر پُز بدهی كه من را می‌بینی؟ انقلابی هستم عروس هم كه آوردم نان و پنیر و هندوانه آوردم تو یك نان و پنیر وهنداونه می‌دهی می‌خواهی هشتاد سال از آن نان بخوری یعنی می‌خواهی اینرا دكان كنی این عروس وقتی به دنیا آمد هیچی نداشت اسلام گفت به افتخارش یك گوسفند عقیقه كنید حالا كه هم با سواد شده و با جهازیه آمده خانـﺔ شما یك بز نمی‌خواهی برای او بكشی؟ و در ثانی اگر نداری طوری نیست تو داری كلك بازی می‌كنی ما كه نان و پنیر خور نیستیم یا كباب یا می‌رویم خانـﺔ خودمان می‌خوریم ما آمده‌ایم عروسی كباب بخوریم.
گاهی وقتها طرف نان و هندوانه می‌خورد معنای زهد را نمی‌فهمد گاهی وقتها باقلوا را نمی‌خورد نه یعنی زاهد است می‌گوید اگر باقلوا بخورم نمی‌توانم پلو بخورم این زاهد نیست افرادی هستند كه پائین می‌نشینند كه مردم بگویند خواهش می‌كنیم برو بالا، این متواضع نیست این پائین می‌نشیند كه پائین نشستن مقدمـﺔ. . . اینها زهد نیست باید بفهمی زهد یعنی چه تواضع یعنی چه گاهی وقتها اصلا نمی‌دانیم تواضع یعنی چه، فهم دین خیلی مهم است.
(بحث ما توی این بیست و هفت هشت دقیقه تمام شد انشاءالله دنبالـﺔ بحث عدالت را جلسـﺔ بعد می‌گویم.
خدایا. . . دعا كنیم بفهمیم خیلی مهم است فهمیدن عالم یعنی چه ربانی یعنی چه، متقی یعنی چه، انقلابی یعنی چه، حزب اللهی یعنی چه، عدالت یعنی چه، اینها همه خودش فهمیدن اینها خیلی كمك می‌كند كه ما قضاوتهایمان یك جور دیگری بشود.)
خدایا فهم دین، عمل به دین، تبلیغ دین به دلهای آماده كره زمین قربـ? الی الله نصیب ما بفرما(الهی آمین).
(به آبروی كسی كه توانست عدالت را پیاده كند به ما هم گفت شما به من نمی‌رسید زندگی حضرت علی را از ما نخواهید خود حضرت علی فرمود شما به من نمی‌رسید منتهی تقوا داشته باشید، اول آیه نازل شد (;اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ) (آل عمران/102) حق. . . آیه نازل شد تعاونی حساب می‌كنم تا مشتری شوید «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ»التغابن/16 اگر(حق تقاته) نیست لااقل مااستطعتم آن عدالت علی را از ما توقع نداشه باش ولی هیمن مقداری كه ما تبعیض نكنیم همین مقدار بس است توی این دنیای بلبشو یك كسی نمازش غلط بود به اوگفتند نمازت غلط است گفت برو بابا خدا اینقدر تارك الصلا? دارد كه فرشته‌ها سر همین نماز من آن می‌گوید بده به من آن می‌گوید بده به من، اینقدر جنایت توی دنیا هست كه ما آدم خوبی هستیم منتهی فاصلـﺔ ما تا حضرت علی هزاران كیلومتر است ما از جنایتكارها جدا شده‌ایم به علی هم نرسیدیم وسط‌های راه هستیم)
خدایا روز به روز حركت ما را بسوی حركت علوی قرار بده(الهی آمین).
 والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2157
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست