نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2156
بسم الله الرحّمن الرّحیم الحمدلله رب العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
بعضی از من پرسیدند این دعا چیه كه میخوانی، از اولی كه من آمدم توی تلویزیون بیست و پنج سال پیش این دعا را خواندم از امام سجاد(علیه السلام) در دعای مكارم الاخلاق است میگوید(الهی انطقنی بالهدی) یعنی زبانم را به حق جاری كن(و الهمنی التقوی) یعنی تقوا را به من الهام كن زبانم را به حق باز كن یعنی هم درست فكر كنم هم درست بگویم. (الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی) برای معلم، استاد دانشگاه، طلبه، این دعا مناسبت دارد مال امام سجاد(علیه السلام) در دعای مكارم الاخلاق. خوب پس بگویم(الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی). بحث ما امسال در یاسوج توی این استان كهكیلویه ماه رمضان 83 بحث اهل بیت بود كه آیاتی كه توی قرآن برجسته ترین مصداق آن اهل بیت هستند این موضوع مال كل ماه است قرآن و اهل بیت پیامبر(علیهم السلام).
1- حضرت علی(ع)، تسلیم كامل در برابر پیامبر اكرم(ص)
(;وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا) (آل عمران/83) برای خدا تسلیم است، همه تسلیم خدا هستند كیها؟ كسی كه در آسمانهاست. . . هستی تسلیم خداست تمام كسانی كه در آسمانها فرشتهها تمام كسانی كه در زمین انسانها، اینها تسلیم خدا هستند. عبدالله بن عباس، ابن عباس از مفسرین بزرگ میگوید(اسلمت الملائكه فی السماء و المومنون فی الارض) در آسمانها فرشتهها تسلیم خدا هستند در زمین مؤمنین هستند بعد میفرماید(اولهم و سابقهم من هذه الامه علی بن ابی طالب) یعنی وقت بحث تسلیم میشود. . . تسلیم یعنی چه؟ شما گاهی دكتر میروی میگوید دستت را بده بالا میگوئیم بسم الله، میگوید زبانت را باز كن باز میكنیم، میگوید زبانت را بیاور بیرون میآوریم، میگوید سرفه كن میكنیم، بعد میگوید دكمـﺔ پیراهنت را باز كن قلب را میبیند كمر را میبیند چراغ قوه میاندازد پای چشم را میبیند، چطور میروی پزشك تسلیمی؟
2- تسلیم دو گونه است، مثبت و منفی
تسلیم دو جور است تسلیم مثبت داریم و منفی تسلیم خوب. تسلیم بد اینست كه انسان تسلیم زور بشود چون طرف زور دارد من تسلیم او هستم همین چیزی كه آمریكا میخواهد كه همه تسلیم او باشند تسلیم زر بد است چون پول دارد من تابع او هستم خیلی بد است تسلیم تزویر خیلی بد است حیله، كلك زد من را عقب خودش برد چرا تسلیم او شدی؟ والله كلاه سر من گذاشت یك جوری گفت چراغ سبز نشانم داد من را دنبال خودش كشاند تسلیم بخاطر جهل بد است یك سری تسلیمها بد است مد پرستی یك رقم تسلیم است بد است مثلا هر روزی یك شكلی توی خیابان میآید همینطور مثل فتیلـﺔ چراغ پائین و بالایش میكنند خودش هم نمیداند چرا، این نوع تسلیمها بد است. اما آن تسلیمهایی كه خوب است، ما تسلیم میشویم تسلیم خوب تسلیم مثبت تسلیم خوب مثل اینكه ما تسلیم منطق میشویم یك سلیقهای داشتم نمیخواستم گوش به حرفت بدهم اما وقتی منطق تو را شنیدم دلیلی آوردی دیدم منطق و دلیل تو خوب است چون حرف تو منطقی بود من تسلیم تو شدم این خوب است. تسلیم حق، تسلیم خدا از همه مهمتر چون خدا من را آفریده وقتی خدا آفریده باید تسلیم او بشویم ما اگر بدانیم یك. . .
3- خلقت براساس رحمت، نه منفعت
خدا وقتی به ما دستور میدهد منافع خودش را در نظر نمیگیرد اصلاً خدا نفعی ندارد اصلاً ما باشیم یا نباشیم بودن ما ذرهای به عظمت خدا اضافه نمیكند. (توی مسجد الحرام یك كسی دعا میكرد خیلی دعاها در مخ من اثر گذاشت میگفت خدایا اگر من را ببری جهنم در عظمتت اثر دارد من را ببر ولی میدانم من بروم جهنم یا بروم بهشت در عظمت تو هیچ اثری ندارد مثل اینكه ما همـﺔ خانه هایمان را رو به خورشید بسازیم یا همـﺔ خانه هایمان را پشت به خورشید بسازیم در خورشید اثری ندارد ما به این كوه نگاه بكنیم یا چشممان را ببندیم در كوه اثری ندارد.) خداوند وقتی به ما میگوید كه این كار را بكن منفعت خودش نیست. من نكردم خلق تا سودی برم یا سودی كنم، بلكه تا بر بندگان جودی كنم، ما وقتی فهمیدم كه خدا ما را ساخته ساختنش هم(خلقهم)(خلق كل شی) همه چیزی را خدا آفریده بعد هم میفرماید (;إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ) (هود/119) یعنی خداوند همه را براساس رحمت آفریده است آثار رحمتش را هم میبینیم یك زمین در اختیار ما گذاشته زیر پایمان یك دانه میدهی یك خوشه به تو میدهد آب زباله و چاله میرود فرو چند متری، آب زلال میآید بیرون بدبوها و مردههای ما را دفن میكنند هوا دیگر برای ما متعفن و بدبو نیست سنگینی ما را حمل میكند، مرده ما را دفن میكند، دانه میگیرد خوشه میدهد، زباله میگیرد زلال میدهد، نگاه به خورشید میكنی رنگش چشم را اذیت نمیكند حركت وضعی آن. . . حركت نمیدانم چی آن. . . حركتهای مختلفی كه زمین میكند نگاه به آسمان میكنی (;یُرْسِلْ السَّمَاءَ عَلَیْكُمْ مِدْرَارًا) (هود/52) بارانش، نورش، خورشیدش، هوایش، نگاه به گودی كف پا میكنی میبینی حكیمانه است نگاه به آب دهانمان میكنیم میبینیم شیرین است اگر آب دهانمان شور یا تلخ بود چی بود؟ اگر آب دهانمان زیاد تولید میشد هر كه وارد هر جا میشد یك سطل هم زیر چانهاش بود هی چك چك كم كه میشد همه باید یك سرم توی دهانمان میگذاشتیم یك بینی برای ما آفریده كه در طول عمرمان نگفتهایم خدا را شكر ما بینی داریم هیچكس تا حالا برای بینیاش شكر خدا را نكرده و حال آنكه این بینی چند تا كار حساس میكند هوای سرد را گرم میكند توی لولهها داغ میشود میرود تو، شما اگر اینجا را سوراخ كنی هوا صاف برود توی ریه هوای سرد ریه را اذیت میكند این لولهها هوای سرد را گرم میكند هوای خشك راتر میكند هوای غبار را تصفیه میكند یعنی هم گرمخانه است هم گرم كننده است هم تصفیه كننده است گرم كننده، تر كننده، غبار زاید. . . تصفیـﺔ غبار، اشك ما شور است چرا؟ چون چشم ما از پی است پی اگر توی آب نمك نباشد زود خراب میشود ولذا اشك ما شور است كه این پی و چشم توی آب نمك باشد سالم بماند. چین و چروكهای گوشمان اگر صاف باشد یعنی اگر گوش ما مثل پیشانی بود صدا را میفهمیدیم اما تا صدا میزدند به شش طرف نگاه میكردیم اما این چین و چروكها با امواج جوری است كه وقتی صدا میزنند جهت صدا را هم تشخیص میدهیم از گودی كف پا تا مژه ابرو تا خورشید تا زمین وقتی خدا را دیدیم همـﺔ كارهایش حكیمانه است، ما اكسیژن میگیریم كربن پس میدهیم عوضش برگ درختها اكسیژن میدهند كربن میگیرند اگر همه اكسیژن بگیرند همه كربن بگیرند خفه میشویم فاصلـﺔ خورشید با ما زیاد باشد میسوزیم دور باشد یخ میكنیم.
4- در برابر خدای حكیم، تسلیم باشیم
ما وقتی خدا را حكیم دیدیم پیغمبرش را هم معصوم دیدیم حق این است كه دیگر تسلیم بشویم شما تسلیم دكتر میشوی مگر دكتر چقدر درس خوانده؟ دكتر پنج شش سال درس میخواند دكتر عمومی میشود چند سالی هم درس میخواند تخصص پیدا میكند چند سال دیگر هم درس میخواند فوق تخصص میشود شش سال پزشكی دو سه سال تخصص نه سال دو سه سال هم فوق تخصص، بابا این آقا ده پانزده سال درس خوانده قشنگ تو را بی هوش میكند میگویی چشم، شكمت را پاره میكند میگویی چشم، از اینجا قیچی میكند به آنجا وصل میكند شما هم. . . آخر اگر كسی ده دوازده سال درس خوانده شما هم این رقم تسلیم او هستی چرا ما تسلیم خدایی نباشیم كه علم بی نهایت، مهر بی نهایت است، بنابراین ما باید تسلیم خدا باشیم البته ما بعضی از دستوراتش را میفهمیم بعضی دستوراتش را نمیفهمیم دستورات اسلام سه قسم است حالا اسلام را برداریم دستور سه قسم است یك دستور فوق عقل است یك دستور طبق عقل است یك دستور ضد عقل است در اسلام دستوری ضد عقل نداریم این توی اسلام نیست یعنی بگوئی این دستور عقلی نیست كه بگوئیم عقل ضد آنرا ثابت میكند اما لازم هم نیست كه همـﺔ دستورات طبق عقل امروز ما باشد ممكن است یك دستوری باشد كه عقل امروز نفهمد اما عقل فردا بفهمد ممكن هم هست كه یك دستور فوق عقل باشد یكوقت دكتر میگوید دندانهایت را مسواك كن خوب مریض میفهمد این طبق عقل است یكوقت هم دكتر میگوید آقا این دستور را چهار ساعت به چهار ساعت بخور این كپسول را هشت ساعت به هشت ساعت بخور ما میدانیم كه دكتر است اما دلیلش را نمیدانیم در عین حال چون دكتر است عمل میكنیم این فوق عقل مریض است عقل مریض نمیفهمد كه چرا، ولی عمل میكند از صفات تسیلم عمل است ابن عباس گفت بهترین كسی كه تسلیم است امیرالمومنین(علیه السلام) بود.
5- حضرت ابراهیم(ع)، تسلیم كامل در برابر خداوند
راجع به تسلیم خداوند از حضرت ابراهیم و اسماعیل تعریف میكند خداوند به ابراهیم در عالم رؤیا خطاب كرد كه بچهات را بكش بلند شد و به بچهاش گفت (;إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُكَ) (الصافات/102) اسماعیل جان! من مأمور میشوم كه چاقو بگذارم و تو را بكشم گفت (;یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ) (الصافات/102) هر چه خدا گفته انجام بده، دست بچهاش را گرفت او را خواباند تا چاقو را گذاشت خدا گفت چاقو را بردار میخواستم ببینم تسلیم هستی یا نه، من نمیخواهم خونی ریخته بشود میخواستم دل از اولاد بكنی دستور دستورِ آزمایش است آنوقت خداوند میفرماید (;فَلَمَّا أَسْلَمَا) (الصافات/103) تسلیم شدم خدا تعریف میكند كه ابراهیم تسلیم شد (;وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ) (النساء/125) خدا میفرماید بهترین دین كسی است كه تسلیم خدا باشد حضرت ابراهیم بارها میگفت خدایا (;رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً) (البقرة/128) خدایا من تسلیم تو باشم نسل من هم تسلیم تو باشد، دعا میكرد. انبیاء به بچه هایشان وصیت میكردند (;فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ) (البقرة/132) بچهها من دارم میمیرم شما نسل من هستید یادگار و وارث من هستید من میخواهم شما تسلیم خدا باشید تسلیم ابرقدرتها نشوید تسلیم زور و پول و قدرت و اسلحه نشوید اما تسلیم حق بشوید تسلیم خالق بشوید تسلیم انبیاء باشید.
6- اطاعت از خدای واحد، نه ارباب متعدد
یك آیه داریم كه میفرماید (;وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیَانِ) (الزمر/29) مثالی میزند میفرماید كه آیا یك كسی یك ارباب داشته باشد راحتتر است یا كسی كه چند تا ارباب داشته باشد كه (;مُتَشَاكِسُونَ) (الزمر/29) در لغت(مُتَشَاكِسُون) یعنی چند تا شریك كه همه هم با هم درگیر هستند چند نفر شریك میشوند همه هم به هم میپرند درگیر هستند، میگوید یك كسی بله قربانگوی یك نفر باشد راحتتر است یا یك كسی كه چند تا ارباب داشته باشد اربابها هم با هم دعواشان است. مثال خانمها را بزنم یك خانم یك مهمان دارد یك غذا دارد این راحتتر است توی آشپزخانه، یا بیست تا مهمان دارد هر كدام هم بیست تا تقاضا دارند این اصلاً توی آشپزخانه گیج میشود كه چكار كند برای كی حلیم بپزد برای یكی پلو درست كند برای یك حاضری درست كند برای یكی سبزی پاك كند قرآن میگوید یوسف توی زندان به هم زندانیهایش گفت «أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌام اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» یوسف/39 آیا آدم یك خدا داشته باشد بهتر است یا اینكه هر ساعت بله قربانگوی یك كسی باشد؟ بنابراین از نظر روانی، از نظر راحتی، از نظر آرامش انسان، بابا من فقط میخواهم خدا را راضی كنم مردم هر چه میخواهند بگویند بگویند، خدا هم یكی است (;قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) (الإخلاص/1) خدا یكتاست هم زود راضی میشود. . . در دعای كمیل داریم كه(یا سریع الرضا) خدا هم یكی است هم زود راضی میشود مردم هم خیلی هستند هم زود راضی نمیشوند آنوقت شما باید یا خدا را راضی كنید یا خلق خدا را خدا هم یكی است هم زود راضی میشود خلق خدا هم خیلی هستند هم دیر راضی میشوند بنابراین خیلی راحتتر است. قرآن مثل میزند كسی كه چند تا ارباب درگیر داشته باشد بهتر است یا «وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ» یا یكی تسلیم یك نفر است، آنوقت امیرالمومنین(علیه السلام) فرمود كه آن كسی كه تسلیم یك نفر است علی بن ابی طالب تسلیم پیغمبر(صلی الله علیه و آله) است این مصداق. . . چون باقی اصحاب خیلی از آنها تسلیم نبودند بارها شد كه به پیغمبر جسارت میكردند پیغمبر داشت بیت المال تقسیم میكرد یك نفر گفت یا رسول الله(اعدل، اعدل) یعنی مراعات عدالت را بكن پیغمبر یك نگاهی به او كرد و فرمود یعنی من مراعات عدالت را نمیكنم اگر من هم مراعات عدالت را نكنم پس كی مراعات عدالت را میكند؟ عمر گفت او را بكشم گفت نه نكش، حالا یك جسارتی به ما كرد ولی او را نكش. خیلیها تسلیم نبودند بعضی دیگر آمدند گفتند یا رسول الله این خمس و زكات و پولهایی كه پهلوی تو میآید ما نمیفهمیم با آن چه میكنی معلوم نیست پولها كجا میرود قرآن میفرماید (;وَمِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُكَ فِی الصَّدَقَاتِ) (التوبة/58) صدقات یعنی زكات یلمز(ویل لكل همزه لمزه) یلمزك یعنی نیش میزنند در باره زكات به تو نیش میزنند میگویند معلوم نیست پولها كجا میرود (;فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا) (التوبة/58) اگر یك خورده به خودشان بدهی راضی میشوند چون به خودشان نمیدهی میگویند معلوم نیست پولها كجا میرود كسی كه هیچ. . . بنشین بنشین، برگرد برگرد، تسلیم بودند.
7- تسلیم بودن مالك اشتر در جنگ صفین
در جنگ صفین مالك اشتر آمد گفت یا علی لحظهای دیگر به من اجازه بده من بساط را جمع میكنم معاویه را میكشم قلع و قمع میكنم یك لحظـﺔ دیگر به من فرصت بده فرمود الان باید برگردی گفت چشم، گاهی آدم خونش جوش میآید خدا میگوید ایست میگوئیم ایست، چشم، قرآن میفرماید (;كُفُّوا أَیْدِیَكُمْ) (النساء/77) ایست، دست نگه دارید (;وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ) (النساء/77) بروید نماز بخوانید چشم، آقا حالا یعنی؟ چه بگذار تمامش كنیم، یكمرتبه وسط جنگ میگوید ایست، ایست كه ایست پس این یعنی. . . من گفتهام باید انجام بدهند اگر كسی تسلیم خدا نباشد معلوم میشود دنبال هوی و هوس خودش رفته گاهی آدم یك چیزی میگوید حالا یا به خانمش یا به بچهاش یك چیزی میگوید بعد میفهمیم كه اشتباه كرده میگوئیم تو اشتباه كردی میگوید نه حرف مرد یكی است نه خیر توی خطهای سیاسی گاهی یك كسی دنبال یك كسی میرود بعد وسط كار میفهمد كه اِه! ما فكر كردیم كه این آدم خوبی است این تقوی لازم را ندارد ما نیستیم آقا برو تو وفادار نیستی ما بیخود تو را جزو حزب خودمان آوردیم نخیر بنده بسم الله الرّحمن الرّحیم بنده وفادار نیستم من آنكه وفادار هستم قرآن میفرماید (;وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى) (النجم/37) وفادار حضرت ابراهیم است من باید نسبت به خدا وفادار باشم نسبت به خلق خدا وفادار نیستم تا مادامی كه در حق هستی من تابع تو هستم اگر دیدم خط تو كج شد من تابع تو نیستم. (آقا مرجع تقلید ما یك قدم خلاف كند، رهبر ما یك قدم خلاف كند، مقام معظم رهبری یك روز عمداً نماز صبح نخواند نه دیگر رهبر نیست و مرجع نیست، اصلاً دیگر پیش نماز یك مسجد هم نیست) ما با كسی قرارداد نبستهایم با هیچ كس قرار داد نبستهایم. پیغمبر، خدا به او میگوید یك كلمه خلاف بگویی شاهرگ تو را میزنم (;وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ) (الحاقة/44) یك كلمه خلاف به خدا نسبت بدهی (;لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ) (الحاقة/45) با قدرت تو را میگیرم (;ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ) (الحاقة/46) رگ قلب تو را قطع میكنم خدا به پیغمبرش میگوید رگ قلب تو را قطع میكنم خواسته باشی یك كلمه خلاف كنی ما باید آنی كه باید تسلیم باشیم تسلیم خدا هستیم تسلیم خط سیاسی نیستیم چون ما تابع این حزب هستیم باید تا آخر خط برویم نه خیر این حزب خلاف كرد این رئیس حزب اینجا دروغ گفت این اینجا خلاف گفت اینها معلوم میشود مارمولكی هستند و پیچیده هستند معلوم میشود كه شفاف نیستند آدمی كه شفاف نیست بنده نیست تمام شد و رفت چه اشكالی دارد؟
8- تسلیم در برابر خواست خدا، نه خواست خود
سوره برائت نازل شد پیغمبر فرمود برو بخوان اینكه رفت بخواند جبرئیل نازل شد كه این اهلش نیست سوره برائت یعنی مرگ بر كفار مرگ، این جگر میخواهد این آدم ترسویی است از او بگیر گرفت و آنرا به یك نفر دیگر داد آمد گفت بگیر بگیر خلاصه دو سه نفر هی رد و بدل شد آخرش گفت بده به علی داد به علی بن ابی طالب(علیه السلام) حالا بگوئیم بابا زشت است دیروز نصب شده امروز بیائیم عزلش كنیم حالا بگذارید دو سه سال باشد بابا اگر لیاقت ندارد یك دقیقه هم نباید مسئول باشد حالا شما چون به او حكم دادهای روی قوز خودت ایستادهای آقا باسمه تعالی نقل شد كه امام به یك نفر گفت كه برود امام جمعه بشود سلام و گوسفند و اسپند و چراغانی و همـﺔ مراسم برگزار شد آماده باش شده بودند كه امام جمعه دارد میآید بعد به امام یك گزارش دادند امام فرمود حكم را برگردانید. یعنی هیچ اشكالی ندارد كه پیغمبر اسلام نصف روز سه نفر را نصب كرد وسط راه عزل كرد مدیریت اسلام این است. مدیریت اسلام این نیست كه كلاه سر مردم بگذار بخاطر اینكه حالا چون دیروز به آقا حكم دادهایم حالا بگذار باشد آقا این دو سال دیگر بازنشست میشود دیگر نمیارزد كه او را بردارید حالا بگذارید كه باشد بابا اگر عرضه ندارد یك دقیقه هم شوخی نداریم با كسی حالا سال آخر است بگذارید باشد نخیر سال آخر است یعنی چه؟ پنج دقیقه به وقت هم اگر خلاف بود. . . ما مدیریت هایمان باید مدیریت جمهوری اسلامی باشد اگر خدایی ناكرده این نباشد جمهوری ما میشود جمهوری رودربایستی اسلامی، امام فرمود جمهوری اسلامی نه یك كلمه كمتر نه یك كلمه بیشتر این جمهوری رودربایستی نداریم بی رودربایستی پشت سر یك آقایی نماز میخواندیم تهران گفت(مالك یوم الدین ایاك نعبد و ایاك نستعین) یادش آمد كه بی وضو آمده سر نماز برگشت گفت: مردم وضو نداشتم همینطور كه هست خودتان بخوانید حالا ما بگوئیم بابا آبرویت میریزد حالا بخوان بعد هم قضا میكنی نه آقا وقتی بین(ایاك نعبد و ایاك نستعین) فهمیدم كه وضو ندارم فوری باید نماز را بشكنم به مردم بگویم نمازتان را فرادی بخوانید مثلاً، با كسی رودربایستی نداریم. باید تسلیم خدا باشیم یكبار میبینی كه خونت جوش آمده، مالك اشتر خونش جوش آمده بود میگفت علی چند دقیقه وقت بده جنگ دارد تمام میشود من توی صفین پیروز میشوم فرمود نه، امام حسین(علیه السلام) وقتی میخواست تكه تكه بشود فرمود(رضا برضاك) خدایا راضیام، من راضیام، ما گاهی وقتها اصلاً جنگهای خانوادهها بخاطر اینست كه تسلیم نیستند حالا داماد گفته انشاالله خانه تهیه میكنیم دو سال سه سال بعد حالا پنج سال شده داماد نتوانسته خانه بگیرد زن میگوید نخیر تو وقتی من را میخواستی بگیری گفتی بعد از دو سال خانه میگیرم الان سه سال شده كو خانه؟ من نیستم، هر وقت خانه دار شدی بیا سراغ من، بخاطر آجر بخاطر خانه نسلش را آتش میزند آبرویش را آتش میزند پدر و مادرش را غصه دار میكند خودش حرص میزند یعنی اعصاب خودش پدر و مادرش بی سرپرستی بچه هایش بخاطر اینكه تسلیم. . . بابا حالا شد شد، نشد نشد، تسلیم نبودن زندگی داخلی را بهم میریزد تسلیم نبودن. . . قرآن میفرماید (;وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیَانِ) (الزمر/29) امام علی میفرماید آن كسی كه صددرصد تسلیم پیغمبر بود من هستم. خدا به ابراهیم گفت زن و بچهات را بگذار وسط كوههای داغ و برگرد گفت چشم، مكه هیچی نبود جز چند تا كوه یك پرنده یك كفتر یك گنجشك هیچی نبود گفت چشم، گفت (;رَبَّنَا إِنِّی أَسْكَنتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ) (إبراهیم/37) پروردگارا بدرستی كه من مسكن دادم زن و بچهام را، آوردهام در یك وادی كه. . . توی بیابانی آوردهام كه هیچ قابل كشت نیست تو گفتهای چشم اما افرادی تسلیم نیستند قرآن كه نازل شد میگفتند یا رسول الله نمیشود یك قرآن دیگر بیاوری (;ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هَذَا ) (یونس/15) قرآن دیگری بیاور «أَوْ بَدِّلْهُ» یا تبدیل كن فرمود «قُلْ مَا یَكُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِی» مگر من دنبال هوس شما هستم از من نیست در غدیر خم تسلیم نبودند حتی وقتی علی بن ابی طالب نصب شد یكی گفت برو بابا گفتی خدا گفتیم چشم گفتی توحید گفتیم چشم نبوت چشم نماز چشم حالا دیگر میخواهی پسر عمویت را رهبر ما بكنی ما نیستیم اینها را به خدا میبندد آیه نازل شد اگر كلمهای را به من نسبت بدهد من رگ گردنش را قطع میكنم. قرآن انتقاد میكند از كسانی كه تسلیم نیستند میگوید اگر این كاری كه میكند یك خورده آنرا تغییر بدهیم دیگر تسلیم نیست یعنی به خواستهاش نرسد دیگر تسلیم نیست ما باید تسلیم حق باشیم چه به نفع ما باشد و چه به ضرر ما اگر فهمیدیم حكم. . . البته نمیگویم هر حرفی را تسلیم باشیم اول باید ببینیم این حرف حرف خداست یا نه حرف امام صادق(علیه السلام)، اگر دكتر حاذق است این نسخه مال دكتر است و اگر دكتر متخصص است دیگر چون و چرا نكنید اگر ایشان مكانیك است دیگر ماشین را به ایشان بده و برو ماشین را باز میكند تكه تكه میكند باز میكند وصل میكند اگر مكانیك متدین است شما كلید را بده دیگر. . . چطور ماشین را به مكانیك میدهی جانت را به دكتر میدهی ما باید در رفتار تسلیم خدا باشیم ببینیم خدا چی گفته هر چی خدا گفت تحت تسلیم باشیم و اول كسی كه تسلیم بود ابن عباس میگوید علی بن ابی طالب بود. خدایا روحیه تسلیم نسبت به خودت و اولیائت به ما مرحمت بیش از این بفرما(الهی آمین). خدایا تو را به حق محمد و آل محمد تو را قسم میدهیم همـﺔ خیرات و بركاتی كه در ایام شریف به بندگان خوبت میدهی همـﺔ آنها را به ما مرحمت بفرما(الهی آمین). والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2156