نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2180
1- توقع رفتار شايسته از مومنان و سادات 2- قيام امام حسين در برابر فرهنگ حاكم بر جامعه 3- قيام امام حسين، احياي فرهنگ درست ديني 4- ارزش عزاداري براي امام حسين عليه السلام 5-آزاد گذاردن ياران در شب عاشورا 6- اقامه نماز امام حسين و يارانش، در برابر تيرهاي دشمن 7- پيام عاشورا، قيام در برابر ظلم و ذلّت 8- برخوردهاي اخلاقي امام حسين با لشگر دشمن
موضوع: قيام امام حسين(ع) و احياي فرهنگ ديني
تاريخ پخش: 05/10/87
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
چند جلسه بحثمان راجع به توقعات نابجا بود، ولي از بعضيها بايد يك توقعاتي داشت. گفتيم: توقعات نا بجا! امروز ميخواهيم بحث كنيم در اين جلسه توقعات به جا، يك توقعات به جايي هم ما داريم. موضوع بحث توقعات به حق. از برادر بزرگ توقع داريم كه مثل پدر باشد. خواهرها و برادرها را اذيت نكند. به جا است. خدا در قرآن ميگويد: زنهاي پيغمبر، از شما يك توقع ديگر است. («يا نِساءَ النَّبِي» )اي خانمهاي پيغمبر! («لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ») (احزاب/32) شما با باقي زنها فرق ميكنيد. شما چهرهي مكتبي داريد. اگر خداي نكرده خلافي بكنيد پدر و مادر در خانواده، حالا چون روز خانواده را هم داريم، توقع از پدر و مادر اين است كه اگر هم يك ناراحتي دارند، روبروي بچهشان اين ناراحتيها را به هم منتقل نكنند. اين بچه نگاه ميكند، با چشمهايش كار پدر و مادر را فيلم برداري ميكند. با گوشهايش حرفها را ضبط ميكند. اين جسارتي كه از همسر به همسر شد، اين بچه هم در آينده نسبت به همسرش خواهد كرد. خانواده، خانواده نيست. كلاس است. تمام حركات پدر و مادر روي روح بچه اثر ميكند. پدري كه سيگار لب ميگيرد، بچهاش هم خودكار لب ميگيرد.
1- توقع رفتار شايسته از مومنان و سادات
حالا، توقعات به جا، شقراني خلافي كرد، امام صادق فرمود: تو سيد هستي. چون سيد وصل به ما هست، نبايد خلاف بكند. تو مكه رفتي. تو خانم و حاج خانم، با اين چادر مشكي، با اين نميدانم حجاب كاملي كه داري بايد اين كلمه از دهانت بيرون بيايد. مردم از روحاني يك توقع ديگري دارند. از استاد دانشگاه، از دانشجو، به هر حال اين توقعات، توقعات به حقي است. حديث داريم اگر همسايهي مسجد نمازش را در مسجد نخواند، نمازش نماز كاملي نيست. نماز بدي است. تو همسايهي مسجد هستي. توقع از همسايهي مسجد. مغازههاي اطراف مسجد يك توقعي از آنها است. خدا گفته: («يا أَهْلَ الْكِتاب» )(آلعمران/65) يعني شما كه اهل كتاب هستيد، («يا أَهْلَ القلم» )شما كه اهل قلم هستيد. («يا أَهْلَ الْكِتاب» )در قرآن است. («يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا») (بقره/104) شما كه ايمان داريد. تو كه همسايه هستي، همسايه نبايد نسبت به همسايه بيتفاوت باشد. به هر حال، از يك افراد توقع هست.
حالا چون بحث در آستانهي ماه محرم پخش ميشود، چه توقعي از حزب اللهيها هست كه عزاداري ميكنند؟ اصلاً قيام امام حسين براي اين بود فرهنگي را بكوبد، فرهنگي را احيا كند. من تقاضا دارم كه اگر خطاطي هست، نقاشي هست، اين يك تابلو است. تمام كربلا را، پيام كربلا را تمامش را كه بنده قابل نيستم، نميتوانم تمام حرف را بفهمم. به اندازه بيست دقيقه ميخواهم صحبت كنم يا بيست و پنج دقيقه، پيام كربلا را ميگويم، يك تابلو است.
2- قيام امام حسين (عليه السلام) ، در برابر فرهنگ غلط حاكم بر جامعه
بسم الله الرحمن الرحيم، امام حسين چه فرهنگ و فكري را كوبيد؟ چه فرهنگ و فكري را زنده كرد؟ امام حسين، با حركتش يك تفكر را كوبيد. يك تفكر را زنده كرد. تفكري كه كوبيد اين است. نصفش را من ميگويم. نصفش را شما بگوييد. چون اين جزء زندگي خانوادهي ما شده است. اما فرهنگي كه كوبيد. ميگويند: «با يك گل بهار نميشود» امام حسين فرمود: اين غلط است. من يك نفر هستم، كربلا رفتم و بهار شد. با يك سيد حسن نصرالله لبنان بهار ميشود. با يك امام خميني ايران بهار ميشود. با يك قيام كربلا تاريخ عوض ميشود. اينكه ميگويند: با يك گل بهار نميشود غلط است.
2- نصفش را من ميگويم. نصفش را شما بگوييد. خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو امام حسين فرمود: مرگ بر اين شعار! من همرنگ جماعت نشدم. همه گفتند: يزيد! ما 72 نفر بوديم گفتيم: يزيد نه! همه دنيا گفتند: يزيد! گفتيم: نه! ما همرنگ جماعت نميشويم.
3- «دست ما كوتاه و خرما بر نخيل» يعني دست ما كجا، خرما كجا، يعني ما حريف آنها نميشويم. امام حسين گفت: ما حريف ميشويم.
«سري كه درد نميكند دستمال نميبندند» امام حسين فرمود: اين فكر غلط است. ممكن است سر شما درد نكند، اما به خاطر جامعه بايد دستمال به سرت ببندي. به امام حسين گفتند: شما برو، زندگيات مرفه است. گفت: مسئلهي من نيست كه زندگيام مرفه باشد، من شهيد ميشوم كه مردم زنده شوند. چوب در سر ميخ ميخورد اما عوضش اين چوبها به هم محكم ميشود و متصل ميشود.
يك شعار ديگر، از اين شعارهاي غلطي كه در خانهها هست. «عيسي به دين خود، موسي به دين خود» امام حسين فرمود: اين شعار هم غلط است. من ضامن دين ديگران هم هستم. نبايد امام حسين بگويد: آقا ما نماز شبمان را ميخوانيم، بچههايمان را هم خوب تربيت ميكنيم، بچههايمان را هم مدرسهي غير انتفاعي ميفرستيم، معلم سر خانه ميگيريم، مسجدشان ميبريم، مشهدشان ميبريم، عمرهشان ميبريم. من دين بچههايم را حفظ ميكنم. بچههاي همسايه هم هرطور شد، شد. «موسي به دين خود، عيسي به دين خود» غلط است.
يك شعار ديگر، «دين از سياست جداست» امام حسين فرمود: اين هم غلط است. دين عين سياست است. اصلاً من ميروم كه رژيم بني اميه را سرنگون بكنم.
«يك دست صدا ندارد» امام حسين فرمود: اين هم غلط است. يك دست صدا دارد. ببينيد! بله ممكن است يك دست از اين طرف برود صدا ندارد. اما بيايد به پيشاني بخورد، صدا دارد. يعني گاهي انسان بايد خودش بزند. حضرت امير «فضرب علي خده» حضرت امير در گوش خودش زد. ديد مردم همينطور نشستند، بوف….! «قاتلكم الله» خدا مرگتان بدهد. «يا اشباح بلاارواح» لاشههاي بيروح! «يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ» (نهجالبلاغه/70) نامردهاي مرد نما! «قبحاً لكم» صورتتان قبيح باد. «تباً لكم» خدا مرگتان بدهد. يعني گاهي بايد فحش داد. گاهي بايد نفرين كرد. گاهي آدم بايد خودش را بزند. گاهي بايد دست به عمليات انتحاري بزند، تا يك موجي ايجاد شود. منتهي طبق وظيفه، نه عقده، نه غيظ، نه غضب! يعني طبق فتواي مرجعيت. پس ببينيد فرهنگ غلط! چند فرهنگ غلط در خانههاي ما هست. با يك گل بهار نميشود، غلط است. خواهي نشوي رسوا، غلط است. دست ما كوتاه و خرما بر درخت، غلط است. نخيل، خرما بر نخيل! يك دست صدا ندارد غلط است. سري كه درد نميكند دستمال نميبندند، غلط است. عيسي به دين خود، موسي به دين خود غلط است. دين از سياست جداست، غلط است. امام حسين قيام كرد تا بگويد: اين شعارهاي لغو را كدام كس در حلق شما گذاشته است؟ كدام شاعر گفته: «خواهي نشوي رسوا»؟ چه كسي گفت: «دست ما كوتاه و خرما بر نخيل»؟ بنابراين اگر خواسته باشيد دينتان را از شاعر بگيريد، امام حسين فرمود: من ريشهي همهي اينها را ميزنم. اين فرهنگ غلط را كوبيد.
3- قيام امام حسين عليه السلام، احياي فرهنگ درست ديني
اما چه فرهنگي را احيا كرد؟ سراغ اين برويم. 1- بياعتنايي به تهديد و محاصرهها. دشمن وقتي ميخواهد كسي را بترساند، ميگويد: اينها را در محاصرهي اقتصادي ميگذاريم. امام حسين خنديد. گفت: بايستند. محاصرهي اقتصادي چيست؟ آب به من نميدهي بخورم. آب براي علي اصغر هم پيدا نميشود. من زير بار محاصرهي اقتصادي نميروم. تشنه شهيد ميشوم، بله قربان به تو… محاصرهي نظامي! باز هم امام حسين خنديد. گفت: شما سي هزار نفر كربلا جمع شويد، 72 نفر را در محاصره قرار دهيد. من زير بار نميروم. اين فرهنگ است. اين فرهنگ است. زير سم اسب ميروم، زير بار زور نميروم. اين يك فكر است. اي كاش اين هيئتهاي ما كه عَلمات بلند ميكنند، آهن سر دل ميكشند، عوض آهن ملامين، اين كلمات را روي ملامين بنويسند، هم سبك است، هم ببينند امام حسين چه گفته است. كبوتر روي علامت هيچ پيامي ندارد. اما اين شعارها، دنيا را تكان ميدهد. من اين را قبلاً هم گفتم، باز هم تكرار ميكنم.
رهبر هندوها در هندوستان با سي، چهل تا بنز ضد گلوله اين طرف و آن طرف ميرود. روز عاشورا پا برهنه ميشود، ميدانيد هندوستان كشور اسلامي نيست. مسلمانهايش بسيار قليل هستند. اما كل كشور ميلياردي هندوستان روز عاشورا تعطيل ميكنند. تعطيل رسمي حكومتي است. براي اينكه رهبرشان ميگويد: من پيغمبر را هم قبول ندارد، اميرالمومنين را قبول ندارد. ميگويد: من امام حسين را قبول دارم. براي اينكه اين زير سم اسب رفت، زير بار زور نرفت. بچههاي ما بايد اين را تابلو كنيم، در مدرسه بزنيم. علمات كشهاي ما اين پيامها را سر دل بكشند و در خيابانها راه بروند. اگر بنا است آهن باشد خوب آلمينيوم سبك تر است. اگر هم بنا است پر قو باشد و پر طاووس باشد، خوب اين حرفها از پر طاووس بهتر است. ما بايد بنشينيم يك خرده فكر كنيم. چه كسي اين علمات آهن بي معنا را سر دل ما گذاشت؟ عزاداري، عزاداري است.
4- ارزش عزاداري براي امام حسين عليه السلام
شما نميدانيد عزادارها چه مقامي دارند؟ عزاداران اشكشان وصل به اشك انبيا ميشود. چون همهي انبيا براي امام حسين گريه كردند. هركدام تاريخ حسين را شنيدند گريه كردند. عزاداري يعني اتصال به انبيا، يك شعر براي امام حسين خواندن، خيلي مقام دارد. بعضي از بزرگان گفته بودند، ما حاضر هستيم تمام كتابهاي علميمان را با يك شعر شاعر، عوض كنيم. عزاداري خيلي مهم است. عزاداري يعني هم نوا شدن با زهرا و اميرالمومنين. عزاداري يعني هم نوا شدن با حضرت مهدي! كار عزاداري خيلي مهم است. منتهي خوب از عزادارها يك توقعاتي هم هست. توقع اين است كه عزادارها گناه نكنند. به اسم عزاداري راحت گناه نكنند. سد معبر گناه است. از كنار خيابان عزاداري كنند، كه اگر يك كسي بليط پرواز دارد، زن زائو دارد، مريض دارد، كار دارد، يك كاري است كه بايد عجله رانندگي كند، اين پشت فرمان نشسته است در خيابان هيئت است. از كنار خيابان سد معبر گناه است. نميشود گفت: چون عاشورا است، اين گناه حلال ميشود. عاشورا حرام خدا را حلال نميكند.
توجه به وقت داشته باشند. اين حسينيه وقف است. چرا ميخ ميكوبي؟ ميخواهيم سياه پوش كنيم. آيا درست است مثلاً ما ديوارها را زخمي كنيم به خاطر سياه پوش كردن؟ طوري عزاداري كنيم كه گناه نشود. يك حديث است، من برايتان بخوانم. امام حسين وقتي از مكه آمد، «اشْتَرَى الارض نَيْنَوَى» (اشْتَرَى النَّوَاحِيَ الَّتِي فِيهَا قَبْرُهُ مِنْ أَهْلِ نَيْنَوَى وَ الْغَاضِرِيَّةِ بِسِتِّينَ أَلْفِ دِرْهَم وَ تَصَدَّقَ بِهَا عَلَيْهِمْ وَ شَرَطَ أَنْ يُرْشِدُوا إِلَى قَبْرِهِ وَ يُضَيِّفُوا مَنْ زَارَهُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ) (مستدرك/ج14/ص61) يعني زمين منطقه كربلا را خريد. «بِسِتِّينَ أَلْفِ دِرْهَم» 60 هزار درهم داد، منطقه را خريد. «اشترط عليهم» به مردم منطقه شرط كرد. «وَ يُضَيِّفُوا مَنْ زَارَهُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ» گفت: سه روز زوارهاي من را پذيرايي كنيد. زمين كربلا را خريد يعني چه؟ يعني اگر من مي خواهم قيام كنم، انقلاب كنم، خونم را در راه خدا ريخته شود، خون من در زمين مردم ريخته نشود. شما چرا با كفش روي فرش مسجد ميآيي؟ ميخواهي سينه بزني قربان پايت! عزاداريت خيلي ارزش دارد. اما با كفش گلي روي فرش مسجد ميآيي؟ عزاداري بايد… شما نميدانيد ايران چه كرد؟ اين عزاداران عزيز ما كه ظهر عاشورا وسط خيابان نماز خواندند، فهميدي چه شد؟ اثر عزاداري ظهر عاشورا از ايران، به كويت و قطر و پاكستان رفت و از آنجا به آمريكا و در بزرگترين شهرها نيويورك رفت و در نيويورك وسط خيابان شيعهها نماز جماعت خواندند. اين صدور انقلاب چيست؟ چطور آنها به ما تهاجم فرهنگي ميكنند، ما چرا مكتبمان… ما يك حسين داريم. اصلاً حسين انرژي هستهاي! كدام كشور ميگويد: يا حسين!70 ميليون پيراهن سياهپوش بدون پول و تشويق و اضافه كار و مأموريت، 70 ميليون ميريزند و ميآيند. چه كسي ميتواند بگويد: يك كلمه يا حسين بگو، هفتاد ميليون در خيابان ميريزند. شما در خيابان آمريكا برو بگو: يا رئيس جمهور! ببين اين ده هزار تا ميآيند يا نه؟ در هر كشوري هركس را صدا بزني اينقدر جمعيت ندارد. يك يا حسين ميگوييد، 70 ميليون آدم عاشقانه ميآيد. اين عاشورا انرژي هستهاي است. انرژي هستهاي كه در طبيعت نيست. در تاريخ هم هست. در مخ شما هم هست. در مخ بنده هم هست. در آيات قرآن هم هست. اينها را خيلي ساده نگيريم. حديث در مستدرك الوسائل، جلد 14 صفحهي 61 است. امام حسين زمين كربلا را خريد.
5-آزاد گذاردن ياران در شب عاشورا
عاشورا به ما چه گفت؟ عاشورا گفت: سرباز امام حسين بايد آزاد باشد. شب عاشورا امام حسين فرمود: هركس ميخواهد برود، برود. هركس ميخواهد بماند، بماند. اينها سرو كارشان با من است. كار به شما ندارند. چراغ خاموش است. از تاريكي استفاده كنيد. هركس ميخواهد برود، برود. الله اكبر! الله اكبر! الله اكبر! روي كرهي زمين، كدام فرماندهي نظامي شب عمليات به سربازها ميگويد: هركس ميخواهد برود، برود. شب عمليات ميخواهي بروي، برو. اصلاً تو را در عمر براي امشب نان دادم. نه! فرمود: حتي امشب بايد آزاد باشد. اينها خيلي مهم است. روي كرهي زمين در هيچ پادگاني نيست. اينها فرهنگ است. فرهنگ اراده و توكل! الله اكبر! تشنگي قبول، تنهايي قبول، غربت قبول، اسارت خانواده قبول، تسليم ميشوي؟ نه! اين خيلي مهم است. آدمهايي كه در خيابان راه ميروند بعضيهايشان يك بستني به آنها بدهي 32 دروغ برايت ميگويد. يك سكه در مشت او بگذار، اصلاً يك شام و ناهارش بده، فكرش را بخر. آدمها هستند خودشان را با يك بستني، با يك آب هويج با يك شكلات، با يك حواله ماشين، با يك قطعه زمين خودشان را ميفروشند. اصلاً نه خودشان را، خودشان، دينشان، آبرويشان را همه چيز را، خون شهدا را، امام حسين هركاري كردند… شاعر ميگويد: حسين جان! تو چه كسي هستي؟ بدنت سوراخ، سوراخ شد. اما نتوانستند ارادهي تو را سوراخ كنند.
فرهنگ اراده، توكل، صبرو مقاومت، فرهنگ رضايت خدا در هر شرايط. اين امام حسيني كه الآن زير سم اسب است، يك زماني روي دوش پيغمبر بود. روي دوش پيغمبر كجا، زير سم اسب كجا؟ ولي هردو را گفت: راضي هستم. الآن اگر مدير كل ما معاون شود، قهر ميكند. اگر يك استانداري يك جا استاندار باشد ديگر در آن استان نميايستد. ميگوييم: حالا استاندار بودي، الآن استاندار نيستي. ميگويد: نه! ديگر صلاح من نيست در اين استان باشم. من در اين شهر رأي نياوردم، ديگر صلاح نيست در اين شهر نفس بكشم. بايد جيم شوم.گاهي وقتها يك خرده جا به جا ميشود ما قهر ميكنيم. خيلي خواص ما يك جاهايي قهر ميكنند. ولي امام حسين روي دوش پيغمبر گفت: راضي هستم، زير سم اسب هم گفت: راضي هستم. آدم در طول تاريخ هست كه دوش پيغمبر و زير سم اسب برايش يك طور باشد. اصلاً خدا يك چنين آدمي را در تاريخ خلق كرده است؟ جاي ديگر نيست، ما نميدانيم امام حسين چه كرد؟
افشاگري، قشنگ گفت: «و ان يزيد» چه كسي است؟ چه كسي است؟ چه كسي است؟ چه كسي است؟ چه كسي است؟ شما نگاه كنيد دهها سال صدام در عراق جنايت كرد، يك عراقي جرئت نكرد روي چهارپايه سيماي صدام را به مردم معرفي كند. دهها سال ستم كشيدند، و يكي پيدا نشد چهرهي صدام را… آنها هم كه پيدا شدند، شهيد شدند. قرآن بخوانم («وَ لِتَسْتَبينَ سَبيلُ الْمُجْرِمين») (انعام/55) پيغمبر يكي از راههاي تو و مأموريتهاي تو اين است كه راه مجرمين را به مردم بگويي. افشاگري كني. فرهنگ افشاگري! فرهنگ اينكه بود و نبود و كمبود امكانات سبب تعطيل شدن وظيفه نيست. آخر بعضيها ميگويند: والله! پول نداشتيم. نميدانم نشد، نشد، نشد. مگر كربلا امكانات بود؟ مگر كربلا كمبود نبود؟ نبود امكانات يا كمبود امكانات دليل بر تعطيل شدن وظيفه نيست. آقا كتاب نداشتم بيسواد شدم. خيليها كتاب ندارند، كتابخانه ميروند. خيليها تنهايي نميتوانند كار بكنند، جمع ميشوند كار را انجام ميدهند.
6- اقامه نماز امام حسين و يارانش، در برابر تيرهاي دشمن
فرهنگ اقامهي نماز در برابر رگبار! الله اكبر! در طول تاريخ نماز، كدام نمازخوان بوده است كه دو ركعت نماز بخواند سي تير به او بزنند؟ در تاريخ يك چنين نمازي را خدا سراغ ندارد. اگر بگوييم: خدا سراغ ندارد شايد درست گفته باشم. نماز امام حسين شكسته و دو ركعتي بود. سي تا تير براي دو ركعت نماز! خوب اين چه نمازي بود؟ فرهنگ است. خانم به خاطر اينكه لاك زده است، ميگويد: نماز نميخوانم. ميگويد: حيفم ميآيد. لاكها پاك ميشود. آقا به خاطر اينكه اتوي شلوارش به هم نخورد، ميگويد: نميتوانم اينجا نماز بخوانم. آنوقت ميگوييم: قضا ميشود، ميگويد: آخر شلوارم اتو دارد. ما گير اتو هستيم. گير لاك هستيم. امام حسين گير سي تا تير نبود. امام حسين هرچه حرف ميزني انفجار است.
امر به معروف و نهي از منكر، فرمود: من ميروم براي اينكه امر به معروف و نهي از منكر بكنم. آنوقت در عزاداريهاي ما نبايد منكر واقع شود. صداي بلندگوي عزاداري و طبل بيوقت زدن اشكال دارد. ظهر يا هركجا هستيد عزاداران عزيز نماز جماعت بخوانند. يا اگر يك وقت بارندگي است، سد معبر است، امكان نماز برقرار نيست لا اقل ظهر يك اذان بگويند. عوض يا حسين اذان بگويند. يك موذن خوش صدا در هيئت ببرند، بگويند: آقاي مداح! يك اذان پشت بلند گو بگو. نماز فراموش نشود. امام حسين آمد براي اينكه نماز را احيا كند. نيامد براي اينكه طبل و بوقش نماز را به فراموشي بسپارد.
ناموس داري! الله اكبر! كسي را سراغ داريد مغزش تير خورده است. قلبش تير خورده است. بدنش سوراخ، سوراخ است در گودي قتلگاه افتاده است. بعد نگاه ميكند با چشمهايش ميبيند كه به خيمههاي حرم حمله كردند. از داخل گودي قتلگاه ميگويد: به ناموس من كار نداشته باشيد. گيرم شما دين نداريد، مرد كه هستيد. دفاع از ناموس! خواهرت كجا ميرود؟ دخترت كجا ميرود؟ غيرت ناموسي! با بدن سوراخ سوراخ از گودي قتلگاه از ناموسش دفاع كرد. دفاع از ناموس! قيام امام حسين است.
7- پيام عاشورا، قيام در برابر ظلم و ذلّت
عزت طلبي! فرمود: «هيهات منا الذلة» امام حسين فرمود: من زير بار ذلت بروم؟ من شير زهرا خوردم. مادرم فاطمه است. خانواده يك چنين… اگر خانواده عزيز بود، بچهاش هم عزيز ميشود. خانواده حر بود، آزاد بود. بچهاش هم آزاد ميشود. من در دامن زهرا بزرگ شدهام. به يزيد بله قربان بگويم؟ مادرم زهرا است.
قانون كردن كار خودش، امام حسين نگفت: من زير بار يزيد نميروم. فرمود: «مِثْلِي لَا يُبَايِعُ مِثْلَه»(بحارالانوار/ج44 /ص324) اي مردم تاريخ! من كه رفتم. اما مثل من هم زير بار مثل يزيد نرود. يعني قصه جرقه نيست. يك جريان در طول تاريخ است. اينطور نبود بگويي: خيلي خوب! حالا يك حادثهاي واقع شد. حسيني بود. زير بار يزيد نرفت. يزيديها هم حسين را كشتند. نه! قصه فرد نيست. نميگويد: «انا لا ابايع يزيد» نگفت: من زير بار يزيد نميروم. فرمود: مثل من زير بار مثل يزيد نرود. يعني الآن شامل شما هم ميشود. اگر شما مثل حسين هستيد زير بار مثل يزيد… خيلي شعار قشنگي است. حيف است يك عزادار اين كلمه را حفظ نكند. ديگر كلمه از اين آسانتر من سراغ ندارم. حركت شخصي نيست. براي همه در طول تاريخ! چه چيز؟ فرمود: «مِثْلِي لَا يُبَايِعُ مِثْلَه» مثل حسين، با مثل يزيد بيعت نميكند. وگرنه ميگفت: «انا لا ابايع يزيد» امام حسين نگفت: من زير بار يزيد نميروم. فرمود: مثل من هم زير بار مثل او نرود. يعني قصه شخصي نيست. قصه جرقه نيست. جريان است. كارش را قانون كرد.
هميشه اكثريت دليل بر حقانيت نيست. در كربلا اكثريت يزيدي بودند. ما نبايد بگوييم: اكثريت است پس حق هستند. هميشه اكثريت دليل حقانيت نيست. امام حسين پيام داد. گفت: همه چيز فداي دين! حتي جان حسين فداي دين! امام حسين پيام داد. فرمود: خون بر شمشير پيروز است. شما شمشير داريد، من خون! من با خون خودم شمشيرهاي شما را كور ميكنم.
ميگويند: فلاني آدم عزيزي است. خيلي محترم است. كار به كسي ندارد. گوشه گير است. امام حسين فرمود: اين حرفها چيست؟ بعضي جاها بايد نظم را به هم زد. بعضي جاها بايد بلند شد، شيشه شكست. بعضي جاها بايد بلند شد صندلي روي هم انداخت. بعضي جاها بايد در گوش خود زد. بعضي جاها آدم بايد زن و بچهاش اسير شود. بعضي جاها بايد خودش شهيد شود. اگر دين در خطر است، نه! آخر ايشان آدم با وقاري است. آدم محترمي است. وقار و محترم چيست؟ ما در فرهنگمان به كساني آدم محترم ميگوييم، كه آرام بيايند. آرام بروند. خيلي ساكت باشند. گوشه گير باشند. كار به كسي نداشته باشند. به قول بعضيها ميگويند: نظم عمومي را به هم نزنند. امام حسين فرمود: اين حرفها چيست؟ من نظم عمومي را به هم ميزنم. من با سخنراني زينب كبري كودتا ميكنم. من آبروي بني اميه را ميريزم. گاهي وقتها انسان بايد دست به يك عمليات اين رقمي بزند. الآن اسرائيل خيلي اسلحهاش بيشتر از لبنان است. اوه…! هزار برابر با كم و زيادش. آن كس كه اسرائيل را فشل كرد آن عمليات انتحاري بچههاي لبنان است. بچه ميگويد: من خودم را فدا ميكنم. حسين فهميده كاري كرد كه امام خميني فرمود: رهبر من اين بچهي 13 ساله است.
8- برخوردهاي اخلاقي امام حسين (عليه السلام) با لشگر دشمن
امام حسين فرمود: جنگ هم ميكنيد آدم بايد اخلاقش را حفظ كند. وسط جنگ حر آمد گفت: معذرت ميخواهم. گفت: قبول است. جنگ همراه با اخلاق! اصلاً روز دوم محرم وقتي داشت وارد كربلا ميشد، به منطقهي آب رسيدند فرمود: هرچه ظرف داريد آب كنيد. براي اينكه الآن لشگر حر ميرسد، آنها تشنهشان است، ما براي دشمن آب ذخيره كنيم. الله اكبر! در تاريخ يك چنين آدمي روي كرهي زمين هست كه فرماندهاي مثل امام حسين براي فرمانده لشگر يزيد از قبل آب ذخيره كند؟ و حتي در يك صحنه يكي از اين يزيديها كه تشنهاش بود نميتوانست آب بخورد، خود امام حسين مشك را گرفت لبش را تنگ كرد، آب را دهان اين گذاشت و حر ميگفت: از زير چشمهايم، از دور نگاه ميكردم كه امام حسين آب ذخيره كرده و حالا هم آب دهان دشمنش ميگذارد. الله اكبر! اينها نيست. اينها نيست. نه نمازش در تاريخ است. نه ايثارش در تاريخ است. نه اخلاصش در تاريخ است. نه مناجاتش در تاريخ است. نه آزادي دادن به سرباز در تاريكي در تاريخ است. بعد روز عاشورا اول از همه علي اكبر در ميدان رفت. بعد جوانهاي بني هاشم! در تاريخ چند نفر سراغ داريد كه اول بچهي خودش را جبهه بفرستد، بعد بچههاي مردم را؟ وجودش روي كرهي زمين نيست. صدها نكته در كربلا است، در تاريخ نيست. نيست! نيست! حقوق بشر! غربيها از حقوق بشر چه ميگويند؟! امام حسين زمين كربلا را خريد، كه خونش در زمين مردم ريخته نشود. حقوق مردم از دست، از بين نرود. چه ميگوييد؟ چه كسي حرف براي زدن دارد؟ ما حسين داريم. عاشورا خيلي مهم است. عزادارها! صداي طبلها، صداي بلندگوها، بيوقت، سد معبر، عملياتي كه باعث عزت اسلام نيست. مردم توجيه نيستند. ميگويند: چرا؟ يك عزاداري كنيد كه اگر دوربينها، ماهوارهها، نشان دادند به ما نخندند. طوري عزاداري كنيم كه امام كاظم عزاداري ميكرد. امام رضا عزاداري كرد. نبايد بگوييم: نه ما عشقمان به امام حسين از امام رضا هم بيشتر است. هيچ كدام از امامان ما قمه نزدند. هيچ كدام از امامزادههاي ما قمه نزدند. هيچ كدام از مراجع تقليد قمه نزدند. بله ميشود سوال كرد كه آيا قمه زدن حلال است؟ مرجع تقليد هم مينويسد بله حلال است. اگر به خودت ضرر نزني حلال است. ممكن است مرجع بگويد: حالا اين حلال چقدر، ما الآن يك ميليارد آدم چين داريم. يك ميليارد، بيشتر از يك ميليارد چين داريم، يك ميليارد بنا است ديني را بگوييم، طبق قرآن و روايات كه دنيا سراغ آن بيايد. اين دينمان را با يك سليقههاي خشك و خشن قاطي ميكنيم مردم از دين فرار ميكنند. من به طلبهها ميگويم: نماز شب را ميخواهيد به مردم بگوييد، يك نماز شب آسان بگوييد. 11 ركعت نماز بدون («قل هو الله») هم ميشود خواند. يعني ده دقيقه! 300 العفو و اينها براي نماز شب آدمهايي هستند كه يك خرده آب بندي شده باشند. اينكه تازه وارد اسلام ميشود، يك طوري اسلام را معرفي كنيد كه بچهها، نسل نو اينها نگاهشان به اسلام كه ميخورد وحشت نكنند. يك اسلام معقول! «هيهات منا الذلة» تابلو بزن در خيابان دنيا راه برو. «هيهات منا الذلة» زير بار زور نميروم. زير بار ذلتت نميروم. خوب اين شعار بين المللي است. امّا گاهي وقتها يك شعارهايي، شعارهاي بين المللي نيست. فقط در يك محل است. مثل لُنگ! لنگ در حمام لباس است. اما در كوچه ما را ميگيرند. چرا عزاداري ما لنگي باشد؟ چرا كت و شلواري نباشد كه همهي دنيا بپسندند؟ طبق عقل، طبق قرآن، طبق روايات! لجبازي نكنيم. ميخواهيد هم بكنيد، بكنيد. لجبازي نكنيد. عزاداريتان عزاداري معقول باشد. زمانش، منبرها طول نكشد. مراعات بهداشت را بكنيد. جلوي خيابان گوسفند و گاو و شتر نكشيم. خوني كردن خيابانها بهداشتي نيست. با نجس كردن مردم، با رم كردن شتر و گاو و ترس بچهها و زنها، آخر اين چه رقم عزاداري است؟ ميگويد: آخر نذر كردم. بسمه تعالي نذر شما غلط است. كسي اگر نذر كند وسط خيابان، شتر بكشد، مردم بترسند، اصلاً نذر غلط است. يكبار ديگر ميگويم، به عنوان آخوند ميگويم. بسم الله الرحمن الرحيم، نذرهايي كه سبب مردم آزاري است، سبب نجس كردن است، سبب ترساندن است، اين نذرها اصلاً شرعاً جايز نيست. اصلاً نذرت منعقد نشده است. چرا اين رقم عزاداري ميكنند؟ اي عزادارها! از شما كه در خط حسين هستيد، و اشكتان وصل به اشك فاطمه ميشود، اشكتان وصل به اشك حضرت مهدي ميشود، نگذاريد اين كار مقدس آلوده شود.
خدايا ما را جزء عزادارهاي واقعي امام حسين قرار بده.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
«سؤالات مسابقه»
1- آیه 32 سوره احزاب، توقع خداوند از چه كسانی را مطرح میسازد؟ 1)یاران پیامبر 2 ) همسران پیامبر 3) فرزندان پیامبر 2- قیام امام حسین علیه السلام چه آثار فرهنگی به دنبال داشت؟ 1) مبارزه با تفكرات غلط جامعه 2) احیای فرهنگ اصیل اسلامی 3) هردو مورد 3- نماز امام حسین علیه السلام در ظهر عاشورا چگونه بود؟ 1) به جماعت در برابر دشمن 2) به جماعت در زیر خیمهها 3) به تنهایی در برابر دشمن 4- آخرین سخنان امام حسین علیه السلام درباره چه امری بود؟ 1) سفارش به نماز 2) دفاع از ناموس 3) یادآوری عذاب الهی 5- امام حسین علیه السلام هنگام ورود به سرزمین كربلا، چه تصمیمی برای دشمن گرفت؟ 1) بستن آب به روی دشمن 2) مسموم كردن آب برای دشمن 3) ذخیره آب برای دشمن
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2180