نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2203
1- کمال بشر در پیروی از پیشوایان معصوم 2- علی علیه السلام، یار پیامبر، جان پیامبر،جانشین پیامبر 3- علم و دانش بیهمتای حضرت علی(ع) 4- ناامیدی دشمنان اسلام با نصب حضرت علی(ع) به امامت 5- توصیف حضرت علی(ع) در کنار جبرییل و فرشتگان 6- رعایت حقوق اهل بیت(ع) و پرداخت خمس 7- امامت، شرط تحقق توحید در جامعه
موضوع: کمالات حضرت علی(علیهالسلام) در قرآن تاريخ پخش: 05/04/95
بسم الله الرحمن الرحيم «الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
از خانه امام رضا یک سلام به امیرالمؤمنین داشته باشیم. «السلام علیک یا ابالحسن، یا امیرالمؤمنین، السلام علیک یا اول مظلوم و رحمة الله و برکاته» مقداری راجع به حضرت امیر، چند جملهای میخواهم صحبت کنم. انسان در دنیا دو شاهد داشته باشد، میتواند حقش را بگیرد. یک نفر روی کره زمین بود که حدود صد هزار شاهد در غدیر خم داشت ولی حقش را نگرفت. با دو شاهد انسان حقش را میگیرد. ولی با دهها هزار شاهد حقش را نگرفت. به همین خاطر شاید باشد که میگویند: اول مظلوم، مظلومتر از امیرالمؤمنین کیست؟
1- کمال بشر در پیروی از پیشوایان معصوم
قرآن آیاتی دارد که همین شعر معروفی که خیلی از شما حفظ هستید، «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند» این در قرآن آمده که خداوند تمام هستی را برای بشر آفرید. یکجا میفرماید: (خَلَقَ لَكُم) (بقره /29) یعنی خلقت برای شماست. برای شما آفرید. یکجا میگوید: (سَخَّرَ لَكُمْ) (جاثیه /13) نه یکجا، چند جامیگوید، یعنی هستی را در اختیار شما گذاشت. یکجا میگوید: (مَتاعاً لَكُم) (مائده /96) یعنی هرچه آفریدم برای این بوده که تو کامیاب شوی. «خلق لکم، سخر لکم، متاعا لکم» این همان ابر و باد و مه و خورشید است که برای توست. پس خداوند هستی را برای ما آفریده است. ما را آفریده برای اینکه خدایی شویم. رنگ خدایی، عبادت یعنی کاری که رنگ خدایی داشته باشد. آنوقت دست بشر در دست امیرالمؤمنین نباشد، خیانت است. یکبار دیگر میگویم، روی این کلمه دقت کنید. میتوانید حفظ کنید چون کلمات کوچک است و دو کلمهای است. هستی برای بشر، دلیل؟ «خلق لکم، سخر لکم». هستی برای بشر، بشر برای خدایی شدن. چون خوردن و خوابیدن که کار حیوان هم هست. ما آمدیم که فی سبیل الله، لوجه الله شویم، آمدیم که کارهای ما رنگ الهی بگیرد. صبغة الله باشد. 1- هستی برای بشر، 2- بشر برای عبادت و خدایی شدن، آنوقت این بشری که میخواهیم خدایی شود، اگر دستش در دست امام معصوم نباشد، به کل هستی ظلم شده است. چون اگر دست ما در دست امام معصوم نباشد، کج میرویم. کج رفتیم تمام نعمتهایی که صرف شده برای اینکه ما صاف برویم، همه هدر رفته است. اگر یک بچه مدرسهای درس نخواند، بودجه آموزش و پرورش هدر رفته است. چون پول معلم و دبیر و آزمایشگاه و حیاط و مدرسه و سرایدار و مدیر و معاون و استاد فیزیک و شیمی و کتابخانه و آزمایشگاه، تمام بودجهای که آموزش و پرورش خرج میکند برای این است که بچه درس بخواند. اگر این معلم لایقی نداشته باشد درس نمیخواند. درس هم نخواند بودجه آموزش و پرورش حرام شده است. اگر معلم ما امیرالمؤمنین نباشد، دست ما در دست امیرالمؤمنین و رهبران معصوم نباشد، کج میرویم. کج که رفتیم کل هستی هم که برای ما است، هدر رفته است. شیعه میگوید: رهبر باید معصوم باشد. نه گناه کند و نه فکر گناه کند. امیرالمؤمنین حدود هفتاد کمال دارد که در کره زمین در طول تاریخ احدی ندارد. از اول آفرینش تا آخر آفرینش هیچکس نبوده که هم خودش معصوم باشد و هم زنش. حتی پیغمبر زنش معصوم نیست. امیرالمؤمنین خودش و زنش! پیدا نمیکنی کسی را که هم خودش شهید باشد، هم برادر شهید باشد. هم پدر شهید باشد. هم همسر شهید باشد. فقط علی است، امیرالمؤمنین است. پیدا نمیکنی کسی را که در یک شب هزار رکعت نماز بخواند. البته حالا این را بعضی سؤال میکنند که میشود هزار رکعت خواند؟ در همین مشهد امام رضا، علامه امینی صاحب الغدیر یک ماه رمضان آمد، منتهی شبهای زمستانی بود. از غروب شروع میکرد تا آفتاب هزار رکعت نماز خواند. چند شبانه روز صاحب الغدیر در همین مشهد هزار رکعت نماز خواند که بگوید: میشود. از آیت الله العظمی خویی نقل شد که ایشان هفتصد رکعتش را خوانده است. منتهی ایشان خدا رحمتش کند، چاق بود. خوب آدم لاغر به طور طبیعی تیزتر است. حالا بر فرض هم شب نباشد، قرآن به شبانه روز شب میگوید. یک آیه است به نظرم خیلی از شما حفظ هستید. حتماً جمعی از شما حفظ هستید. نصفش را من میگویم. هرجا ایستادم شما بگویید. (وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثِينَ لَيْلَةً) (اعراف /142) ما با موسی سی شب قرارداد گذاشتیم. گفته: «لیله» یعنی شب. اما شبانه روز آنجا بود. یعنی هر 24 ساعتی را یک شب میگفت. شما خودت از مشهد بیرون میروی، میگویند: چقدر مشهد بودی؟ میگویی: پنج شب! پنج شب معنایش این نیست که روزها در بیابان میآمدم و فقط شبها در مشهد میآمدم. میگویی: پنج شب، اما یعنی پنج شبانه روز. شما آیه را بخوان. قاری: «وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثِينَ لَيْلَةً» قرارداد ما با موسی سی شب بود. اینجا قرآن گفته: شب، ولی مراد هم شب است و هم روز است. گاهی وقتها در عبارتها مثلاً میگوییم: مَردی… اینجا وقتی میگوید: مردی، مراد این است که هم مرد و هم زن، مثلاً میآید از امام میپرسد: آقا مردی در نمازش شک کرد. بین رکعت سوم یا چهارم. نفهمیده رکعت سوم است یا چهارم. حالا اگر زن شک کرد چطور؟ زن هم همینطور است. وقتی میگوید: مردی، یعنی هم مرد و هم زن. یا مثلاً نیروی انتظامی تابلو میزند و مینویسد: عابرین محترم از پیاده رو عبور کنید… عابرین یعنی کسانی که عبور میکنید. عابرین جمع مردهاست. حالا اینجا وسط خیابان است. زنها وسط خیابان بدوند، بگویند: تابلوی شهربانی عابرین بود. ما جزء عابرات هستیم. اینجا که میگوید: عابرین محترم، یعنی هم عابرین، هم عابرات. اینها یک چیزهایی است که… بنابراین سؤال: آیا حضرت امیر میتوانسته هزار رکعت نماز بخواند؟ شبهای زمستانی میشود. دلیل: 1- علامه امینی 2- ممکن است مراد از شب، شب خالی نباشد. چه باشد؟ شبانه روز باشد. این دو مورد. خسته نمیشد؟ نه! مگر میشود؟ بله. فوتبالیستها الآن اینهایی که در مذاکرات هستهای هستند صبح تا شب حرف میزنند. وقتی یک بحث جدی و مهم است، فوتبالیست برایش گل زدن مهم است. گاهی میافتد و استخوان پایش هم میشکند، متوجه نیست. چون عاشق گل زدن است. من سراغ دارم یک بچهای در حوض افتاد. ظاهراً زمستان بود یادم نیست. مادرش هم که شنا بلد نبود، در استخر پرید. اصلاً حساب نکرد که زمستان است یا تابستان است، با لباس هستم یا بیلباس، شنا بلد هستم یا بلد نیستم. انسان اگر عاشق شد، خیلی چیزها متوجه نیست. ماهی از شنا خسته میشود؟ حضرت علی سر نماز که میرفت، انگار ماهی در اقیانوس است. خسته نمیشود.
2- علی علیه السلام، یار پیامبر، جان پیامبر،جانشین پیامبر
امیرالمؤمنین 1- جان پیغمبر است. 2- یار پیغمبر است. 3- پیش مرگ پیغمبر است. 4- جانشین پیغمبر است. 5- روی دوش پیغمبر است. اما جان پیغمبر است؛ اسلام حرف اولش دلیل است. قرآن بارها گفته: (قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ) (بقره /111) یعنی دلیل بیاورید. راه ما استدلال است. راه دوم معجزه است. یکی از راههایی که وقتی به بن بست میرسند، میگویند: بیایید نفرین کنیم. بنا شد پیغمبر به مسیحیها نفرین کند. مسیحیها به پیغمبر نفرین کنند. هر نفرینی گیرا شد، پیداست صاحب نفسش حق است. خوب کجا باشد؟ پیغمبر فرمود: (فَقُل تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ) (آلعمران /61) ببخشید یکی یکی بخوانید… «فَقُل تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا» بچههایمان را میآوریم. «وَ أَبْناءَكُمْ» شما هم بچههایتان را بیاورید. «وَ نِساءَنا» زنهایمان را میآوریم. «وَ نِساءَكُمْ» شما هم خانمهایتان را بیاورید. «وَ أَنْفُسَنا» جانمان را میآوریم. «وَ أَنْفُسَكُمْ» شما هم جانتان را بیاورید. آیه مباهله است. آنوقت «أبناءَنا» بنا شد پیغمبر نفرین کند. دو تا بچهها، نوههایش را آورد. امام حسن و امام حسین کوچک بودند. «نساءَنا» خانممان را میآوریم. زهرا را آورد. گفت: جانمان را میآوریم، علی ابن ابی طالب را آورد! در آن ماجرا قرآن به شیعه و سنی ثابت کرد که علی جان پیغمبر است. جانمان را میآوریم. البته این جان، جان در قرآن آمده است. جانم، جانم! اینجا پیغمبر فرمود: علی جان من است. یکجا هم علی بن ابی طالب در رختخواب پیغمبر خوابید، که گفت: جان من فدای جان تو! اگر ریختند، مرا به جای تو بکشند. یعنی علی به پیغمبر گفت: جان من فدای تو، در مباهله هم پیغمبر به علی گفت: تو جان من هستی. (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ) (بقره /206) افرادی هستند که برای رضای خدا جانشان را دادند. آیهای است که میگوید: علی بن ابی طالب جای پیغمبر خوابید. حالا آنهایی هم که فضایل حضرت علی ا تحمل نمیکنند، خوب البته اهل سنت به لطف خدا امیرالمؤمنین را دوست دارند. مودت اهل بیت را هم سنیها دارند. حساب وهابیها را از سنیها جدا کنیم. حساب سنیهای ایران هم با باقی افراد دیگر جدا کنیم. اینها زندگی ما را دیدند. یک وهابی به خود من گفت: تو پشم پرست هستی. خاک پرست هستی. گفتم: چرا؟ گفت: مثلاً سرت را روی مهر گذاشتی، گفتم: من به شما میگویم: پشم پرست هستی. چون شما هم سرت را روی قالی گذاشتی؟ مگر آدم سرش را هرجا گذاشت، آن را میپرستد؟ من و تو خدا پرست هستیم. حالا اینکه سرمان را کجا گذاشتیم که دلیل نمیشود. اصلاً یک چیز دیگر. اگر شما مریض هستی، دکتر میروی. یک قرص را دو دکتر میگویند: بخور. یک قرص را یک دکتر میگوید: بخور. یک دکتر میگوید: نخور. عقل چه میگوید؟ قرصی را بخوریم که دو تا دکتر میگوید بخور،یا قرصی را بخوریم که یک دکتر میگوید: بخور؟ عقل چه میگوید؟ بگویید… حرف بزنید… دو تا دکتر میگویند. ما اگر دستمان را روی خاک بگذاریم، همه دکترها میگویند: درست است. شیعه و سنی میگویند: سجده روی خاک درست است. اما اگردستمان را روی پشم گذاشتیم، یک دکتر میگوید: جایز است. اهل سنت، یک دکتر میگوید: نه، جایز نیست. خوب ما باید قرصی را بخوریم که دو تا دکتر می گویند. اصلاً سجده روی پشم و خاک دلیل بر پرستش خاک یا پشم نیست. خیلی وقتها… یا مثلاً اینها میگویند: اینها به امامهایشان سجده میکنند. چه کسی به امام رضا سجده کرده است؟ این بلند میشود آستانه را میبوسد. بوسیدن در حرم یا بوسیدن پاشنه حرم سجده نیست. این بوسیدن است. این لیلة المبیت… میگویند: علی بن ابی طالب میدانست کاری با او ندارند. یعنی حضرت علی میدانست که اگر جای پیغمبر بخوابد، کاری با او ندارند. و لذا هنری نکرده جای پیغمبر خوابیده است! خود علی بن ابی طالب میگوید: جای پیغمبر خوابیدم «و لست ادری» (الشیعه و التصحیح/ص109) نمیدانستم زنده میمانم یا نه. حضرت علی میگوید: جای پیغمبر خوابیدم و نمیدانستم. بله اگر آدم بداند کاری با او ندارند، من هم جای علی میخوابم. جای پیغمبر میخوابم. هنر حضرت علی این است که نداند. امیرالمؤمنین فرمود: جای پیغمبر خوابیدم و نمیدانستم.
3- علم و دانش بیهمتای حضرت علی علیه السلام
در شکستن بتها؛ علی بن ابی طالب نفر اول بود. در علم نفر اول بود. یکبار به علی گفتند: میتوانی یک سخنرانی کنی که در کلماتش نقطه نباشد؟ شما هرکدام تحصیل کرده هستید و حرفهای مرا از طریق تلویزیون میشنوید، یک قلم و کاغذ دست بگیرید و یک سطر بنویسید. از یک سطر حسابی… یک سطر حسابی بنویس که در این یک سطر حرف بینقطه باشد. هر کس این کار را کرد، من پایش را میبوسم. به عنوان قهرمان ادبیات! هیچ استاد ادبیاتی توان اینکه یک سطر حرف حسابی بزند و از کلمات بینقطه باشد. یعنی یا عین باشد، یا سین باشد، یا صاد باشد. یا کاف باشد. به امیرالمؤمنین گفتند: میتوانی یک سخنرانی کنی که در کل آن یک نقطه نباشد؟ گفت: بله! فوری یک سخنرانی کرد که در کل حرفهایش نقطه نبود. گفتند: میخواهیم یک سخنرانی کنی که در کل سخنرانیات حرف الف نباشد، گفت: میگویم. ما باید خیلی افتخار کنیم که علاقهمند به علی هستیم، امیرالمؤمنین. قرآن یک آیه دارد میگوید: امیرالمؤمنین آب پاکی روی همه دستها ریخت. چون همه کاری کردند، پیغمبر را بشکنند. اول ایذای زبانی، گفتند: با زبان نیش بزنیم. چه گفتند؟ ساحر، کاهن، مجنون، شاعر، ابتر، (يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ) (نحل /103)، (وَ أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُون) (فرقان /4) «یعلمه بشر» یعنی حرفها از خودش نیست، یک کسی یادش میدهد. «وَ أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُون» یعنی یک تیمی پشت پرده هستند به او کمک میکنند. مجنون هم که میدانید یعنی چه. جن زده! کاهن یعنی پیشگو، مثل اینهایی که کف دست میبینند. پیشگویی میکنند. ساحر به معنی جادوگر است. همه نیشی زدند، اثر نکرد. در خانهاش ریختند او را بکشند، حضرت علی جای او بود. نشد! تمام مشرکین بسیج شدند پیغمبر را پیدا کنند. پیغمبر در غار رفت و دم غار تار عنکبوت بود، نشد! جنگها راه انداختند، نشد.
4- ناامیدی دشمنان اسلام با نصب حضرت علی علیه السلام به امامت
خدا در قرآن سه مرتبه گفته: (لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون) (توبه /33) خدا سه مرتبه در قرآن گفته: اسلام کره زمین را خواهد گرفت. یکبار دیگر اسلام کره زمین را خواهد گرفت. یکبار دیگر اسلام کره زمین را خواهد گرفت. سه مرتبه با همین عبارت، «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ» اسلام کره زمین را خواهد گرفت. نیش و نوشها اثر نکرد. جنگها اثر نکرد. بسیج برای گرفتن اثر نکرد. آخرش گفتند: بابا ول کن میمیرد. پسر که ندارد. دختر هم که در جاهلیت جز انسان حساب نمیکردند. 62، 63 سال دارد میمیرد و خلاص! در غدیر خم که امیرالمؤمنین نصب شد، آیه نازل شد، (الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ) (مائده /3) یئس یعنی مأیوس شدند. «الیوم» یعنی امروز، «الذین کفروا» تمام کفار مأیوس شدند. یعنی علی بن ابی طالب آب پاکی روی دست همه ریخت. حالا یک سؤال: میتوانید جوابش را بدهید یا نه؟ من این را یک وقتی هم مطرح کردم. شاید هم تلویزیون پخش کرده باشد. اگر کسی آمد یک سؤال از شما کرد، چه کسی است که جواب بدهد. بگوید: آقا شما میگویید: در غدیر خم دهها هزار نفر بودند که پیغمبر فرمود: علی بن ابی طالب جانشین من است. چطور حدود صد هزار تا فراموش کردند؟ میشود یک صحنهای که دهها هزار شاهد داشته باشد، همه فراموش کنند؟ اصلاً میشود؟ من میخواهم بگویم: میشود. ده پانزده دلیل است که برای شما در یک دقیقه میگویم. در دو، سه دقیقه میگویم. اینهایی که میگویم، یا بگویید: آره، یا بگویید: نه. اینها که در غدیر خم بودند، پیغمبر زاده بودند یا نبودند؟ بگویید… ما در قرآن داریم پیغمبر زاده برادرش را نیست کرد. یوسف را در چاه انداختند. وقتی برادر میگوید: برادرم نباشد، بچههای پیغمبر گفتند: یوسف نه! آنهایی که میگویند: یوسف نه، پس آنهایی هم که پیغمبر نیستند، طوری نیست بگویند: علی نه! این یک مورد. 2- در قصه یوسف میبینیم برادر به برادر رحم نکرد. وقتی برادر به برادر رحم نمیکند، میخواستی غدیر خم مردم به علی بن ابی طالب رحم کنند؟ 3- یوسف یک سیلی به یک نفر نزده بود. گفتند: باید نیست شود. علی بن ابی طالب پدران اینها را در جبههها کشته بود. «أَحْقَادا» حقد، کینه، «بَدْرِيَّةً وَ خَيْبَرِيَّةً وَ حُنَيْنِيَّةً» (مفاتيحالجنان/ص 534) یوسف یک مقداری محبوبتر بود. بچهها نگفتند: بابا یوسف را دوست دارد و ما را دوست ندارد. گفت: پدر همه را دوست دارد. یوسف را یک مقدار بیشتر دوست دارد. (إِذْ قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى أَبِينا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ) (یوسف /8) گفتند: أَحَب، یعنی محبوبتر است. بابا ما را سیزده دوست دارد، یوسف را چهارده دوست دارد. پانزده دوست دارد. یک مقدار محبوبیت را نپذیرفتند. آنوقت در غدیر خم میخواستی محبوبیت امیرالمؤمنین را در طول تاریخ بپذیرند؟ یوسف کجا محبوب بود؟ کنعان. کنعان یک شهر کوچک بود، یک دِه بود. محبوبیت در یک روستا را نپذیرفتند. میخواستی محبوبیت امیرالمؤمنین در کره زمین را بپذیرند؟ مگر میشود؟ یوسف سیزده ساله بود. به سیزده ساله رحم نکردند. میخواستی به علی، امیرالمؤمنین سی و سه ساله رحم کنند؟ یوسف را شب گفتند: ورزش میبریم و سالم میآوریم. صبح قول دادند و شب فراموش کردند. شما بعد از هفتاد روز میخواستی علی را فراموش نکنند؟ انسان موجودی است که صبح قول میدهد و شب فراموش میکند. صبح به پدرش گفتند: یوسف را بفرست ورزش برویم، سالم برمیگردانیم. صبح قول دادند و شب زیرش زدند. وقتی پسر پیغمبر صبح قول میدهد و شب زیرش میزند. میخواستی در غدیر خم قول دادند، بعد از دو ماه زیرش نزنند؟ اصلاً مردم از خدا برگشتند، میخواستی از علی برنگردند؟ سامری یک مجسمه ساز بود با طلا و نقره یک گوساله ساخت، لولههای درونش را طوری ترتیب داده بود که وقتی باد به آن میخورد، صدا میکرد. مثل سوتکهای میدان ورزش، صدا میکنند. گفت: ( هذا إِلهُكُمْ وَ إِلهُ مُوسى) (طه /88) این گوساله خدای شماست. خدای حضرت موسی هم همین گوساله است. یک تنه یک مجسمهساز مردم را از خدا به گوساله پرستی دعوت کرد. قرآن میگوید: (ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُون) (بقره /51) شما کسی هستید که خدا را ول کردید و سراغ گوساله رفتید. انسان وجود خطرناکی است. خیلی انسان خطرناک است. شب قدر از خدا حسن عاقبت بخواهید. انسان با یک فیلم، با یک رفیق، با یک تهدید، با یک تلفن، با یک پول، با یک پست، ما در مملکتمان همه رقمش را داریم. از راه پول، از راه پست، از راه فحش، از راه مقام،خیلی انسان… یک حدیث داریم اگر با کسی رفیق هستی. رفیق تو به یک پستی رسید، یک دهم رفاقت قبلیاش را حفظ کرد، «لیس بصدیق السوء» این آدم بدی نیست. آدم خوبی است. یعنی ریاست طوری است که انسان صد در صد عوض میشود. اگر یک کسی ده درصد رفاقتش را حفظ کند، «لیس بالصدیق السوء» این باز هم آدم خوبی است. همه چیز عوض میشود. دو کلمه درس در خانه میخواند و نسبت به پدر و مادرش گردن کلفتی میکند.
5- توصیف حضرت علی علیه السلام در کنار جبرییل و فرشتگان
امیرالمؤمنین اول مظلوم است. دهها هزار شاهد داشت ولی نتوانست حقش را بگیرد. ضربت که خورد، گفت: «فزت» رستگار شدم. چرا حضرت علی به شهادت، رستگار گفت؟ خیلی زجر کشید. به نظر من بیشترین زجر پیغمبر، بیشترین زجر امیرالمؤمنین ضربت خوردن نبود. آن روزی بود که در خانه زهرا آمدند. من بلد نیستم روضه بخوانم ولی گاهی فکر میکنم علی خیلی مظلوم است. یک آیه داریم که (وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْه) (تحریم /4) قاری: «فان تظاهر علیه» میگوید آیهاش را نوشتم. یک صلوات بفرستید. (صلوات حضار) قرآن میگوید: دو تا از زن های پیغمبر یک خیانتی کردند. خدا در قرآن در سوره تحریم است، میگوید: اگر شما علیه پیغمبر کودتا کنید، سه چیز را به جان شما میفرستم. یکی خدا، (فَإِنَ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ) (تحریم /4) خدا مولاست. بعد میگوید: «وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ» پنجاه حدیث، تقریباً پنجاه و یک حدیث داریم که صالح المؤمنین علی است. یعنی ای خانمها اگر خواسته باشید علیه پیغمبر دست به توطئه بزنید، جبرئیل، ملائکه، صالح المؤمنین، با اینها طرف هستید. شیعه و سنی گفتند، صالح المؤمنین حضرت علی است. یعنی امیرالمؤمنین قدرتی دارد که خدا قدرت علی را به رخ زنهای پیغمبر میکشد. دو تا از زنهای پیغمبر بنا بود سری را نقل نکنند، نقل کردند. خدا به پیغمبر گفت: آن جملهای که به خانمت گفتی، نگو، این خانم به خانم دیگر گفت. قرآن میگوید: (صَغَتْ قُلُوبُكُما) (تحریم /4) منحرف شدید. به امانت خیانت کردید. شد؟ اگر ایندفعه توبه نکنید، توطئه کنید. جان شما و جبرئیل، جان شما و ملائکه و جان شما و علی بن ابی طالب، خدا قدرت علی را به رخ میکشد. اسم امیرالمؤمنین را کنار جبرئیل میگذارد. سوره تحریم است . «وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ» درست شد همین آیه است. اگر توطئه کنید با خدا طرف هستید. با جبرئیل طرف هستید. با ملائکه طرف هستید. با صالح المؤمنین طرف هستید. این متن قرآن است و شیعه و سنی گفتند: صالح المؤمنین، امیرالمؤمنین است. آنوقت این علی یک چنین قدرتی را که خدا به رخ میکشد، خدا قدرت امیرالمؤمنین را کنار قدرت جبرئیل و فرشته میگذارد، آنوقت در خانه باشد و به زنش بزنند؟ این مظلومیت اینجا است. شما حساب کردید مظلومیت امیرالمؤمنین را یک خرده… اگر پیغمبر ما چند دختر داشت، یکی را شهید میکردند اینقدر نمیسوخت. یک دختر داشت. این یک نکته است. اگر زهرا را با شمشیر میکشتند اینقدر دل نمیسوخت. با لگد… اگر زهرا پیرزن بود اینقدر دل آدم نمیسوخت. جوان بود. اگر زهرا حامله نبود، دل نمیسوخت. زهرا حامله بود. اگر علی، امیرالمؤمنین در خانه نبود، اینقدر دل نمیسوخت. اگر بچهها در خانه نبودند، اینقدر دل نمیسوخت. زینب کوچک بود نگاه کرد و دید. حسن دید، حسین دید. اگر زهرا داغدار نبود، دل آدم نمیسوخت. هفتاد روز پیش پدرش از دنیا رفته بود. بین ماجرای در خانه و فوت پیغمبر حدود هفتاد روز است. اگر این همه سفارش اهلبیت را نمیکرد اینقدر دل نمیسوخت. کاش پشت در نبود. در یک کوچهای بود، در یک بیابانی بود. آخر در را نمیشود کاری کرد. حضرت علی از در میخواهد بیرون برود، بگوید: اینجا قتلگاه زن من است. از خانه بیرون میرود. دوباره برمیگردد، اینجا قتلگاه زنم است! این در را نمیشود کاری کرد. یک وقت خبر میدهند زن شما در بیابان تصادف کرده است. زن شما در یک چاه افتاد. خوب چاه در خانه جلوی چشم آدم نیست. در بیابان… اما در خانه را نمیشود کاری کرد. حضرت علی دائم این در را میدید. پشت در بود. همینجا بود. خیلی سخت است. خیلی سخت است!
6- رعایت حقوق اهل بیت علیهم السلام و پرداخت خمس
به قدری امیرالمؤمنین زجر کشید که تا شمشیر خورد گفت: «فزت» رستگار شدم. راحت شدم! 25 سال تیغ در چشم من بود. 25 سال استخوان در گلوی من بود. اول مظلوم است. باید مواظب باشیم اگر برای مظلومیت زهرا گریه میکنیم، نکند ما هم خدای نکرده یک جاهایی گیر کنیم. ما گیرمان این است که چرا فدک حق زهرا را ندادند؟ خود شما سهم امام را میدهی؟ خمس میدهی؟ چه فرقی میکند، خمس برای امام زمان است. در زمان غیبت باید به فقیه جامعالشرایط بدهیم. مرجع تقلید، خوب من خمس نمیدهم ولی گریه میکنم که چرا فدک را خوردند؟ خوب تو هم خمس را خوردی. حق اهل بیت فرق نمیکند. یکی فدک میخورد و یکی خمس میخورد. اینکه جمع میشوند در کربلا امام حسین را میکشند. امام حسین فرمود: دلیلش این است که شکم شما از حرام پر شده است. مواظب لقمه حلال و حرام باشید. لقمههای حرام بچههای ما را امام حسین کش میتواند تربیت کند. اگر توبه نکنیم و اگر لطف خدا نباشد. شب قدر که جلو داریم، هرکاری میتوانید شب قدر بکنید. حتی پولدارها یک مبلغی را شب قدر کنار بگذارند و بعد در طول سال کم کم بدهند. چون یک درهم در شب قدر مساوی است با هزار… یعنی یک افطاری در شب بیست و سوم مساوی با هزار افطاری است. یک تومان هزار تومان میشود. یک میلیون، هزار میلیون میشود. یک میلیارد! شب قدر خیلی مهم است. شب قدر (تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ) (قدر /4) فرشتهها میآیند. امام فرمود:شما از شب قدر برای امامت ما استدلال کنید. بگویید: آقا شب قدر برای یکسال است یا هر سال؟ شیعه و سنی میگویند: شب قدر هر سال است. بگو: خیلی خوب هر سال شب قدر «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ» ملائکه به زمین نازل میشوند. خیلی خوب! کجا میروند؟ الآن ملائکه نزد شما آمدند. ما که نفهمیدیم. الآن هفتاد سالمان است نفهمیدیم ملائکه نزد ما بیاید. نزد شما آمده است؟ پیغمبر، امامان فرمودند. فرمودند: از سوره «انا انزلنا» برای امامت ما دلیل بیاورید. بگویید: قرآنی که میگوید: «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ» شب قدر ملائکه نازل میشوند، شب قدر برای یکسال است یا هرسال؟ میگوید: هر سال! بگو: ملائکه یکسال نازل میشوند؟ میگوید: نه، شب قدر هر سال است. هر سال هم شب قدر ملائکه میآیند. ملائکه زمان پیغمبر خدمت پیغمبر میرسیدند، بعد از پیغمبر خدمت چه کسی میرسند؟ اگر یک کسی نباشد عین پیغمبر فرشتهها سردرگم میشوند. کجا بروند؟ خانه چه کسی بروند؟ کدام شهر و کدام مسجد؟ اینکه خدا میگوید: شب قدر فرشتهها میآیند همین دلیل بر این است که فرشتهها که میآیند، زمان پیغمبر خدمت پیغمبر میرسیدند،الآن خدمت حضرت مهدی(ع) میرسند. (صلوات حضار)
7- امامت، شرط تحقق توحید در جامعه
همین امام رضا یک چیزی به ما یاد داده و منتهی ما توجه نداریم. حرف امام رضا را خیلی حفظ هستند ولی توجه به این حرف… میخواهم امشب یک توجهی بدهم به هرکسی توجه ندارد. امام رضا را که میآوردند در نیشابور مردم جمع شدند. گفتند: یک مطلبی بگو. ایشان هم فرمود: «کلمه لا اله الا الله حصنی» (تفسیر نور/ج5/ص506) توحید قلعه خداست. هرکس وارد قلعه شود، بیمه است. بعد از مدتی فرمود: «بشروطها» این توحید شرط هم دارد. بعد فرمود: «و أنا من شروطها» أنا یعنی من. من امام رضای زنده، نگفت: امام شرط است. گفت: «و أنا» یعنی امام حی. امام زنده شرط است. یعنی چه؟ مثلاً میگوییم: شرط نماز وضو است. یعنی چه؟ یعنی نماز بی وضو باطل است. حتی یک دقیقه وضو نداشته باشی، یک کلمه بیوضو باشد، نماز باطل است. وقتی گفتیم: وضو شرط نماز است، یعنی نماز از وضو جدا نمیشود. امام رضا(ع) دم دروازه نیشابور فرمود: امام زنده شرط توحید است. یعنی اگر کسی الآن میخواهد بگوید: توحید هست، باید معتقد باشد امام زندهای هم هست. چون نگفت: «امام من شروطها» گفته: «و أنا من شروطها» یعنی امام زنده! اینها مشکلشان امام زنده است. امام مرده را که برایشان مشکلی نیست. امام زنده! ما باید توجهمان به حضرت مهدی زیاد باشد. در هر خانهای یک کتاب در مورد امام زمان باشد. از یک اسلام شناس قوی باشد. اسلام شناسی که بالای چهل سال درس خوانده باشد. این چهار سال و شش سالهها نه. از یک اسلام شناس یک کتاب قوی باشد، یک کتاب در مورد اسرار نماز باشد. یک شماره تلفن داشته باشید، یک وقت یک شبههای در مغزت هست، این شبهه را با یک تلفن بتوانی با یک اسلام شناس حل کنی. شب قدر وقتی میخواهید دعا کنید برای همه دعا کنید. نه برای خودت، دعا آدابی دارد. این توسلها خیلی مهم است. خیلی خیلی مهم است. شاید هم سال دیگر نباشیم. دعای ما میلیاردی باشد. قبل از آنکه خدا ما را ببخشد، ما مردم را ببخشیم. قرآن میگوید: (وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا) (نور /22)، «وَ لْيَعْفُوا» یعنی همدیگر را عفو کنند. «وَ لْيَصْفَحُوا» صفحه، یعنی اینکه به یک کاغذ صفحه میگویند، چون آدم ورق میزند. این صفحه قلبت را برگردان. یعنی از دلت پاک کن. شتر دیدی، ندیدی! انگار نه انگار.عفو کنید، صفحه قلبتان را… «أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ» مگر نمی خواهید خدا شما را ببخشد؟ شما هم دیگران را ببخشید. همین الآن که نشستید، جمعیت چند هزار نفری در صحن امام رضا هستیم. در آستانه شب قدر هستیم، خدایا یک کسانی به من فحش دادند، حلال! غیبت، حلال! تحقیر حلال، پول ما را خوردند، حلال! ظرفتان را بشویید تا امام رضا، تا خدای امام رضا به این قلب پاک… در قرآن سه قلب داریم. یک قلب سلیم داریم. (جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيم) (صافات /84) قلب سالم، قلبی که در آن کینه نباشد. شرک نباشد. یک قلب داریم قلب منیب است. قاری: «الا من اتی الله بقلب منیب» قلب منیب یعنی کج شده، منتهی ما آن را شستیم. انابه، تضرع، گریه کردیم، پاک شدیم. یک قلب هم داریم قلب مریض است. «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَض» سه قلب داریم. قلب سلیم، فلب منیب، قلب مریض. اگر قلب را پاک کنید، مثل آنتن است. اکر آنتن درست تنظیم شود، شفاف میگیرد. اگر تلویزیون ما نمیگیرد، آنتنش کج است.قلبمان را صاف کنیم. کینه کسی در دل ما نباشد. خیر را برای همه بخواهیم. تصمیم بگیریم گناه نکنیم. تصمیم بگیریم اگر خدا به ما داد ما هم به فقرا کمک کنیم. «اسئلک و ندعوک بسمک العظیم الاعظم الاعز العجل الاکرم» دعا خیلی مهم است. ایران چهل سال پیش با ایران امروز، چهل سال پیش اگر رئیس جمهور آمریکا یک تلفن به شما میکرد و میگفت: تسلیم! میگفت: تسلیم! الآن همه دنیا جمع شدند، در مذاکره دارند فقط با ایران وارد مذاکره میشوند. چون باقی کشورها را آمریکا قورت داده است. یک استخوان در گلوی امریکا است، ایران است. بمباران شدیم، جنگ شد، روز به روز ایران پیش میرود، و این استخوان در گلوی آمریکا، ایران است. خدایا به آبروی امیرالمؤمنین همیشه آمریکا و اسرائیل و تمام دشمنان ایران را ناکام قرار بده. در همه صحنهها اینها را رو سیاه و شکست خورده قرار بده. این رئیس جمهورها و پادشاهای گول خورده عرب و عجمی که دور ما هستند، این قارونهای کذایی که مثل دم سگ در اختیار آمریکا هستند، بگوید: عطسه کن، میگویند: بله قربان. بگویند: سرفه کن، میگوید: بله قربان. تسلیم… عین دم سگ! سگ هرطور بخواهد دمش را تکان میدهد. از خودشان اراده ندارند. به این بیغیرتها و بیارادهها، اگر قابل هستند، اراده مرحمت بفرما. هرچه شب قدر برای خوبان مقدر میکنی، به آبروی همان آدمهای خوب همه آن دعاها را در حق همه ما مستجاب بفرما.
«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2203