responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2209
بسم الله الرّحمن الرّحیم
 الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی

یك بحثی را در جلسه قبل طرح كردیم نتوانستیم تمام كنیم ناقص ماند و آن بحث این است كه برنده كیست، آیه برنده كسانی هستند كه كارهای الهی می‌كنند، یا كارهای با خدا، یا بی خدایی برنده است، مردان الهی و پاداشهای الهی اینها برنده هستند كه مرد خدا هستند و برای پاداشهای خدایی كار می‌كنند یا نه، مسائلی كه چهره‌های مردمی برای مردم، البته گاهی آدم برای مردم كار می‌كند هدفش خدمت به مردم برای رضای خداست آن هم باز خدا می‌شود اما افرادی هستند كه كار به خدا ندارند می‌گویند مردم خوششان می‌آید كه این كار را بكنیم حالا خدا راضی هست یا نیست گناه هم هست من كاری به رضای خدا ندارم ملاك مردم است محوریت با خداوند باشد یا با مردم.

تشكر مردم، چندین اگر دارد

پاداشهای مردم، اگر تشخیص بدهند كه خوب است چند تا اگر دارد اگر خوبی كار را تشخیص دهند مزد می‌دهند ممكن است یك كاری خیلی خوب باشد اما ایشان خوبی‌اش را تشخیص ندهد مثلاً شما یك كروات ببر پیش یك آیت الله این اصلاً آیت الله كراوات را چیز خوبی نمی‌داند ولذا نمی‌گوید آقا خیلی متشكرم دست شما درد نكند چون كروات برای آیت الله ارزشی ندارد یا یك توپ فوتبال ببری پهلوی یك. . . یك ماشین صورت تراشی ببری پهلوی یك پیرزن یك توپ فوتبال ببری پهلوی كسی كه پایش قطع است فوتبالیست نیست دوم اینكه اگر از كار آگاه شد خیلی وقتها شما كار خوب می‌كنی اما مردم باخبر نمی‌شوند شما می‌آیی بروی می‌بینی یك پوست خیار است آنرا بر می‌داری می‌اندازی توی سطل زباله كه كسی نیفتد اما كسی توی آن كوچه كار شما را ندید چون ندید تشكر نمی‌كنند.
سوم اینكه اگر بخواهند پاداش یی بدهند، ممكن است خوبی را تشخیص بدهند اما نمی‌خواهند هی می‌گوید قد قامت الصلو? صدای اذان را می‌شنود نمی‌خواهد برود مسجد، معلم درس می‌دهد این نمی‌خواهد درس را یاد بگیرد.
چهارم اینكه اگر بتواند پاداش دهد ممكن است یك كسی كار خوبی را می‌بیند هم می‌فهمد و هم می‌داند ولی می‌خواهد جایزه بدهد پول جیبش نیست، (یكوقت توی یك شهری بودیم ته خیابانی آسفالت نبود خیلی هم چاله چوله بود من آخر آن خیابان كار داشتم به یك شوفر تاكسی گفتم من را ببر آخر آن خیابان، گفت آقا آن خیابان چاله چوله دارد خاكی است آسفالت نیست، گفتم آقا من عجله دارم برو هر چی می‌خواهی به تو می‌دهم گفت سوار شو، سوار شدم رفتم آنجا موقع پیاده شدن دیدم پول جیبم نیست زمان طاغوت بود گفتم اگر حالا به او بگویم خواهد گفت كه من خواسته‌ام مسخره‌اش كنم گفتم آقا خدا می‌داند كه یادم نبود پول جیبم نیست حالا یك كار كن من را دو مرتبه ببر توی آسفالت آنجا یك رفیق دارم پول از او می‌گیرم دو مرتبه من را بیاور اینجا گفت آقا شیخ می‌شود من را ول كنی؟ ! چون باز می‌ترسم كه من ببری آنجا رفیقت نباشد بعد التماس كنی بیاورم اینجا، گاهی اینطور می‌شود می‌خواهد ولی نمی‌تواند.)
سوار اتوبوس شدیم بیائیم تهران زمان طاغوت لباسهای نو پوشیدیم شوفر گفت آقایان كرایه هایشان را حاضر كنند ما دیدیم كه لباس نو پوشیده‌ایم اما پول بر نداشته‌ایم كه بگذاریم توی این لباس نو، به راننده گفتم آقای راننده من را پیاده كن، گفت چرا؟ گفتم من لباس نو پوشیده‌ام برای تهران اما پول نیاورده‌ام حالا آمده كرایه بگیرد پول نیست گفت خیلی خوب مهمان من بنشین گفتم نه من تهران تازه اول بدبختی‌ام است یك خورده هم پول برای خرجی تهران به من بده گفت باشد یك خورده هم پول از شوفر گرفتیم برای خرجی تهران البته بعداً برگرداندم. یكوقت آدم می‌خواهد اما نمی‌تواند.

مردم از خیلی كارها آگاه نمی‌شوند تا تشكر كنند

 گاهی مانع دارد اگر مانع نباشد، گاهی وقتها آدم خوبی را می‌بیند می‌خواهد تشكر كند می‌ترسد كه بغل دستی‌اش حسودی كند بخاطر حسادت آن یكی از ایشان هم تشكر نمی‌كند. گاهی می‌ترسد، خیلی‌ها زمان شاه با امام خمینی بودند اما چون از شاه می‌ترسیدند علاقه‌شان را اظهار نمی‌كردند. اگر حساب مردم دقیق باشد آخر مردم حسابشان دقیق نیست مثلاً یك چیزی را می‌بیند اما این سقف چقدر زحمت كشیده است این نقاشی چقدر وقت روی آن صرف شده. . . مثل اینكه شما می‌آیی خانه آبگوشت می‌خوری و می‌روی اما اگر خواهر مادر شما چند ساعت این عدس و برنج و سبزی را پاك كرده ظرفها را شسته پیدا نیست ما می‌گوئیم گندم چیه؟ گندم كشاورز تولید كرده و نانوا هم پخت، همین؟ بیش از دویست و پنجاه گروه در این نانی كه ما می‌خوریم كار می‌كنند منتهی ما دو تا را می‌فهمیم.

 دوستی‌ها به دشمنی تبدیل می‌شود

اگر عادل باشند، مردم به شرطی مزد آدم را می‌دهند كه عادل باشند وگرنه اگر عادل نباشند هر كس كار خوبی بكند كار بدی بكند می‌گویند ول كن بابا به ما چه، تازه اگر وفا داشته باشند گاهی ممكن است وفا نداشته باشند هویدا نخست وزیر زمان شاه بود شاه كه فرار كرد هویدا گیر كرد شبی كه می‌خواستند او را اعدام كنند گفتند حرفی داری بزن اینرا یكی از اساتید دانشگاه می‌گفت، می‌گفت من بغل هویدا بودم كه می‌گفت شاه جنایتكار است اِِه! شاه سگ خودش را هم با خودش برد اما من را با خودش نبرد خودش در رفت اما من گیر شما افتادم یعنی مردم وفادار نیستند حتی شاه به هویدا. . . در ماجرای صدام وزرای صدام به صدام وفادار نبودند. قرآن می‌فرماید (;الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ) (الزخرف/67) تمام دوست‌ها یكوقت با هم دشمن می‌شوند فقط افرادی كه براساس تقوی با هم دوست شده‌اند تا ابد هستند تمام كسانی كه با بستنی رفیق می‌شوند با فالوده قهر می‌كنند با یك خودكار رفیق می‌شود با یك خودنویس قهر می‌كند تمام چیزهایی كه براساس مادیت. . . حتی داریم در انتخاب همسر. . . اگر كسی دختری را گرفت در ازدواج به خاطر شكل یا بخاطر پول حدیث داریم خدا هر دو را از او می‌گیرد یعنی دختر مریض می‌شود شكلش بر می‌گردد یا مرد علاقه‌اش كم می‌شود یكبار توی خیابان نگاه می‌كند می‌بیند این از خانم خودش قشنگ‌تر است دیگر علاقه‌اش نسبت به خانم خودش كم می‌شود یا نگاه می‌كند این قالی یك میلیونی جهازیه‌اش است بعد می‌بیند پسر عمویش یك دختر گرفت قالی دو میلیونی دارد می‌گوید برو بابا گدا، تو بابات قالی یك میلیونی داد یعنی اگر كسی براساس پشم قالی و سرخی صورت ازدواج كرد سرخی صورت جابجا می‌شود پشم قالی هم جابجا می‌شود علاقه‌ها می‌رود روی هوا این آیه قرآن است كه می‌فرماید اگر علاقه براساس خدا نباشد یك زمانی دشمن می‌شود ولو شاه و هویدا باشد.
چی دارم می‌گویم؟ آقایانی كه دیر آمده‌اند پای تلویزیون بحث ما این است برنده كیست؟ آیا آنهایی كه برای مردم كار می‌كنند یا آنهایی كه برای خدا كار می‌كنند اگر برای مردم كار كنی با چند تا اگر مزد تو را می‌دهند با یك مشت اگر، اگر اگرها جمع شد تازه با همه اگرها چه مزدی می‌دهند مزد مردم مزدی است مادی یك صوت برای تو می‌كشند لحظه‌ای یك سكه به تو می‌دهند لحظه‌ای، مادی، فانی، با منت، این مزد مردم است حالا می‌ارزد كه آدم برای مردم درس بخواند؟ اگر برای مردم كار كنی با چند تا اگر یك مزد می‌دهند مزد مادی لحظه‌ای همراه با منت، اما اگر برای خدا كار كنی، امتیازات كار كردن برای خدا چیه؟

 امتیازاتِ كار برای خدا

1- خدا مزد می‌دهد گرچه عمل نكنیم و با نیت باشد، (;وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى) (النجم/39) یعنی سعی خودت را بكنی مزد داری حالا چه كار بشود، شما سعی خودت را كردی رفتی مسجد پیش نماز نبود كه نمازت را بخوانی ثواب جماعت داری یعنی اگر غیر این بود می‌گفت(لیس للانسان الا ما عمل) خدا نگفته اگر كار كردی من مزد می‌دهم می‌گوید اگر تلاش كردی مزد می‌دهم حالا این چه عمل بشود و چه نشود.
2- حتی با نیت، شما نیت كار خیر داری ثواب می‌دهند. 3- حتی با رضایت، شما كار نكرده‌ای یكی دیگر كار كرده اما شما به كارش راضی هستید من توی تلویزیون حدیث می‌خوانم اما شما پای تلویزیون می‌گویی كه خدایا این شیخ را حفظ كن كه حدیث بخواند، خدایا توفیق به او بده حدیث‌هایی كه می‌خواند خودش هم عمل كند همین كه راضی هستی من حدیث بخوانم شما هم در ثواب من شریك هستی یك كسی اذان می‌گوید می‌گویی آفرین یك آفرین كه می‌گویی شما هم ثواب اذان را می‌بری، یك كسی افطاری می‌دهد غذا می‌دهد خوشحال می‌شوی همین كه راضی هستی به كار. . . 4- حتی با شركت، عید قربان پول نداری گوسفند بخری و بكشی صد نفر می‌شوند یك گوسفند می‌خرند شریكی خدا ثواب همه را می‌دهد نه اینكه ثواب را تقسیم كند خدا به همه ثواب یك گوسفند می‌دهد. 5- حتی با كم، كار برای خدا كم آن هم مفید است (;فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَه) (الزلزلة/7) یك ذره هم كار بكنی خدا ثواب می‌دهد یعنی اگر یك دانه انگور دهان یك گنجشك بگذاری حتی یك دانه انگور دهان بابات بگذاری ثواب داری اما خلق نه، اگر به تو گفتند یك كیلو انگور بیاور شما رفتی یك دانه آوردی ناراحت می‌شود یعنی خلق جنس كم را قبول نمی‌كند اما خالق جنس كم را هم قبول می‌كند.

 پاداش مردم در دنیا، اما خداوند، هم دنیا هم آخرت

6- حتی برای بعد از مرگ، انسان می‌میرد یك اولاد صالحی را تربیت می‌كند حدیث داریم تمام كارهای خوبی كه اولاد می‌كند ثوابش را به پدر و مادر می‌دهند حالا مادرهایی كه می‌گویند اصرار نكن نماز خواند خواند نخواند نخواند خوب مادر و پدری كه نسبت به نماز بچه‌شان بی تفاوت باشند یك بچه تارك الصلو? بار می‌آید این ذخیره قیامتش نمی‌شود قرآن می‌فرماید (;وَقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُمْ) (البقرة/223) یعنی یك چیزی را برای قیامتت ذخیره كن، یعنی قبل از آنكه بروی توی قبر یك چیزی بفرست آنجا، مثلاً اگر كتاب خوبی نوشتی بعد از مرگ هم می‌خوانند تو ثواب آنرا داری درختی كاشته‌ای مزرعه‌ای، قناتی، چاهی، جاده‌ای، یك خدمتی كرده‌ای. . . حتی از طریق شاگرد، اگر شاگردی را تربیت كردی آن شاگرد هر كار خیری بكند به معلم هم ثوابش را می‌دهند از طریق یك سنت حسنه یك خط خوبی را. . . یعنی یك راهی را باز كرده‌ای یك قانونی را تصویب كرده‌ای یك آدابی را بوجود آورده‌ای ولذا داریم كسی كه اذان می‌گوید تمام كسانی كه با صدای او می‌آیند مسجد آن مؤذن در ثوابشان شریك است تازه حساب خدا حساب دقیق است « فَتَكُنْ فِی صَخْرَةٍ» اگر كار خوب لابلای كوهها باشد بیرون می‌آورم (;أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ) (لقمان/16) یا در آسمانها باشد یا در عمق زمین آنرا بیرون می‌آورم یعنی حساب من دقیق است مو را از ماست می‌كشم مردم خیلی از كارهایی را كه ما می‌كنیم اصلاً خبر ندارند. یكی می‌گفت رفتم عیادت بیماری دور تخت شلوغ بود من هم یكی دو جعبه گز خریده بودم رفتم آنجا دیدم دور تخت را گرفته‌اند من هم گز را گذاشتم كنار كمد بغل تخت بیمار چون شلوغ بود بیمار نفهمید آمدیم بیرون گفتیم عجب ما دو تا جعبه گز دادیم ولی بیمار نفهمید مال ما است می‌گفت از دستم رفت می‌گفت چون غرض من خدا نبود غرض من این بود كه بیمار بفهمد بیمار هم نفهمید هیچی از دستم رفت نه خدا را دارم نه خلق خدا برای خدا كه نیتم خدا نبود خلق خدا هم كه نفهمید.
7- خداوند بی منت می‌دهد، آنوقت اجر خدا هم مادی است هم معنوی، خداوند توی قرآن آیه‌هایی دارد كه چه باغ‌هایی چه كاخ‌هایی چه نحرهایی همینطور می‌رود آخرش می‌گوید (;وَرِضْوَانٌ مِنْ اللَّهِ أَكْبَرُ) (التوبة/72) یعنی خدا هم از تو راضی است آخر یكوقت یك خودنویس را رئیس جمهور یا رهبر به انسان می‌دهد بعد می‌گوید من تو را دوست دارم من از تو خوشم می‌آید این خودنویس یك ارزش است این هم كه به آدم بگوید من تو را دوست دارم. . . اصلاً خداوند به انسان سلام می‌كند (;سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ) (یس/58) پروردگار رحیم به شما سلام می‌كند یعنی اجرهای قیامت هم مادی است هم معنوی است.
آیا برای مردم كار كنیم كه اگر تشخیص دادند، اگر فهمیدند، اگر خواستند، اگر توانستند، اگر مانع نبود، اگر دقیق بود، چند تا شد؟ برای مردمی كار بكنیم كه با ده دوازده تا اگر یك كمك مادی می‌كنند یا برای خدایی كار كنیم كه حتی اگر عمل نشد، حتی اگر قلباً راضی بودیم، حتی اگر عمل كمی انجام دادیم، حتی بعد از مرگ پاداش می‌دهد. برنده مخلصین هستند كه برای خدا كار می‌كنند یا غیر مخلصین؟
یك دعا می‌كنم شما پاك هستید آمین بگوئید، خوشا بحالتان شما زمین نساخته هستید و پشم نبافته شما خوب می‌توانید روی عمرتان را بسازید ما زمین‌مان را ساختیم چهل سال روی این عمرمان بنایی كردیم ولی شما هنوز نو هستید یك دعا می‌كنم شما با عمق روحتان آمین بگوئید آمین عربی است یعنی خدایا این دعا را قبول كن، مستجاب كن، خدایا تو را به حق تمام كسانی كه تمام كارهایشان برای تو بود هیچ چشم داشتی از مردم نداشتند اگر هم خدمت به مردم كردند برای رضای تو كردند به آبروی همه مخلصین‌ات قسم می‌دهیم تا حالا هر چه خلافكاری كرده‌ایم ببخش و تتمه عمر ما را جوری قرار بده كه ما فقط برای رضای تو كار بكنیم خدمت به مردم كه می‌كنیم خدمت به مردم برای رضای خدا باشد تمام برنامه‌های فكری، اعتقادی، سیاسی، اقتصادی، رفاهی، ورزشی، تحصیلی، تمام كارهایمان را رنگ الهی به آن مرحمت بفرما.

 نقش زمان و شرایط در ارزش كار

خوب، عرض كنم به حضور جنابعالی كه. . . اما كار برای خدا، یك چیزهایی ضریب كار برای خدا را بالا می‌برد من می‌گویم ضریب یعنی توان، زمان كار را بالا می‌برد مثلاً آب دادن به تشنه فرق می‌كند با. . . آب خنك در تابستان دادن با آب خنك دادن در زمستان فرق می‌كند زمان فرق می‌كند یكبار جلوی شاه می‌گویی مرگ بر شاه یكوقت می‌روی سر قبر شاه می‌گویی مرگ بر شاه دیگر فایده‌ای ندارد زمان ارزش كار را پائین و بالا می‌برد ولذا(ضربـ? علی یوم الخندق) آن شمشیری كه روز خندق امام علی(علیه السلام) زد در مقابل عمر بن عبدود آن مهم است (;لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ) (القدر/3) یعنی عنصر زمان در كار مهم است.
 عواطف در كار مهم است، اگر شما پول بدهی به فقرا ولی فامیل خودت نیاز داشته باشد حدیث داریم(لا صدقــ¬? و ذو رحم محتاج) اگر فامیل هایت محتاج هستند صدقه‌ای كه به دیگران می‌دهی ارزشی ندارد اول به فامیل بده سوال می‌كردند «مَاذَا یُنفِقُونَ» چی بدهیم؟ فرمود هر چیزی می‌توانید بدهید ولی اول (;فَلِلْوَالِدَیْنِ) (البقرة/215) اول پدر و مادرتان تا پدر و مادرت نیاز دارند نوبت به دیگران نمی‌رسد.
چیزهایی كه ضریب كار را بالا می‌برد شرایط سیاسی، سوره توبه خیلی سوره تندی است مرگ بر مشركین مرگ بر بت، حق ندارند بت پرستها بیایند آن سوره را خواندن كار هر كسی نیست ولذا سوره برائت كه نازل شد حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) این سوره را داد به یك نفر گفت برو بخوان داد به یك كسی دیگر گفت تو هم اهلش نیستی به دومی و سومی هم داد آخرش گفت این كار كار حضرت علی است یعنی شرایط سیاسی گاهی وقتها. . .
شرایط اقتصادی، گاهی وقتها غذای آدم زیاد می‌آید می‌دهد به فقرا این مهم نیست (;وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ) (الحشر/9) مهم این است كه خودت نیاز داشته باشی اگر لباست تنگ است می‌دهی به فقرا گشاد است بدهی به فقرا رنگ آنرا دوست نداری بدهی به فقرا نه، اگر یك چیزی را دوست داشتی (;لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ) (آل عمران/92) اگر یك چیزی را دوست داشتی دادی به فقیر مهم است شرایط اقتصادی، اگر مغازه باز بود و صدای اذان را شنیدی مغازه را بستی مهم است.

 نقش شرایط در استجابت دعا

 حساسیت‌هایی كه هست آدم روانی آدم دل شكسته اصلا دل شكستی آدم وقتی دلش شكست روی كارش اثر دارد (;هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِیَّا) (آل عمران/38) حضرت زكریا دید كه مریم دارد نماز می‌خواند و یك میوه‌هایی هم كنار او هست گفت آخر الان فصل این میوه‌ها نیست «أَنَّى لَكِ هَذَا» این میوه‌ها چیه؟ فصل این میوه‌ها نیست فرمود این میوه‌ها (;قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ) (آل عمران/37) این میوه‌ها از طرف خدا می‌آید آنوقت زكریا پیرمرد شده بود گفت خدایا می‌شود به ما هم یك بچه بدهی مثل مریم آبرو داشته باشیم آنوقت خدا به زكریا یحیی داد آنوقت یحیی مثل عیسی است او مادر عیسی شد زكریا پدر یحیی شد یعنی گاهی وقتها دل می‌سوزد آن سوز اثر دارد اصلاً گاهی وقتها آدم تحقیر می‌شود این تاثیر دارد اینها خیلی مهم است.
یك پیرمردی دولا دولا راه می‌رفت، آنوقت شما به خودتان نگاه نكنید كه بچه‌های خوبی هستید، متاسفانه بعضی بچه‌ها هرزه هستند یك بچه هرزه‌ای از نانوایی سنگكی نان گرفته بود دید این پیرمرد دولا دولا راه می‌رود از این شن‌هایی كه به نان سنگك هست یكی از این شن‌های داغ را گرفت انداخت توی یقـﺔ این پیرمرد این هم سوخت برگشت دید یك پسری است كه سر به سرش می‌گذارد گفت دستت فلج شود چون من را سوزاندای چون این پیرمرد سوخت با آن آه و با آن آه دعا كرد بچه دستش فلج شد هر دكتری بردند چاره‌ای نداشت آمدند پهلوی این پیرمرد كه این بچه بود نفهم بود بچگی كرد او را حلال كن گفت خیلی خوب من او را بخشیدم گفتند او را دعا كن كه خوب شود گفت نه اگر می‌خواستم كه دعا كنم باید شن دیگر باشد چون آن وقتی كه دعا كردم این شن من را سوزاند باید صبر كنید كه من یك حالی پیدا كنم كه یكبار دیگر دلم بسوزد آن سوز دل دعا را. . . توی اسكناس یك نخ است، آن نخ هست كه به اسكناس ارزش می‌دهد اینهایی كه دعا می‌كنند اگر توی این دعا كنندگان یك نخی باشد نخ اخلاص نخ رابطه بین خالق و مخلوق دعا مستجاب می‌شود اما اگر آن نخ نباشد اسكناسی كه نخ نداشته باشد ارزشی ندارد آن نخ مهم است. (;سُجَّدًا وَبُكِیًّا) (مریم/58) ولذا داریم كه وقتی گریه كردی. . . یكوقت انسان یك خلاف می‌كند می‌رود توی اتاق در را می‌بندد می‌گوید خدایا چرا من گناه كردم حرف بدی بود كه زدم كار بدی بود كه انجام دادم تا ناراحت می‌شود اشكش جاری می‌شود آن لحظه‌ای كه جوان اشكش می‌آید روی صورتش دعا كند مستجاب می‌شود یعنی حالات در دعا اثر دارد پس فامیل اثر دارد اول پدر و مادر حالات اثر دارد روز اثر دارد شب اثر دارد زمین اثر دارد زمان اثر دارد.
شرایط سیاسی، قرآن می‌گوید از زن فرعون یاد بگیرید، زن فرعون كی بود؟ زن فرعون توی كاخ بود اما گفت مرگ بر كاخ، مرگ بر طلا، مرگ بر برج، مرگ بر حكومت، چرا؟ فرعون می‌گفت می‌دانید چه حكومتی دارم (;أَلَیْسَ لِی مُلْكُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِنْ تَحْتِی) (الزخرف/51) آیا نمی‌بینید كه ملك مصر دست من است نمی‌دانید كه رودخانه‌ها و نحرها توی باغ من دارد تاب می‌خورد ولی زن فرعون گفت خدایا من اینها را نمی‌خواهم اگر رژیم فرعونی است من نمی‌خواهم آنوقت قرآن می‌گوید از این خانم یاد بگیرید (;وَضَرَبَ اللَّهُ مثلاً لِلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ) (التحریم/11) از این خانم یاد بگیرید كه توی كاخ بود جذب نشد(تمام دور و برش دخترها و پسرها و تمام لذتها بود اما این خودش را حفظ كرد این نمونه است توی كاخ بود جذب نشد به او تلفن كردند جذب نشد تهدیدش كردند جذب نشد به او پول دادند جذب نشد طلا جذب نشد حكومت جذب نشد اگر جذب نشدی می‌شوی زن فرعون آنوقت زن فرعون كسی است كه همه مادیات را دید و زیبایی را دید ولی جذب نشد«وَضَرَبَ اللَّهُ مثلاً لِلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ» خدا برای مومنین یك مثل زده گفته‌ای مومنین از این یاد بگیرید كی است؟ زن فرعون، به مردان و زنان گفته از این خانم یاد بگیرید مگر این خانم چكاره است؟ خانم دور تا دورش زیبایی‌ها بود لذتها بود اما جذب نشد از این یاد بگیرید. حالا گاهی می‌پرسند آقا رابطه دختر و پسر چه جور است بابا اگر تو شهوت داشتی رابطه هم بود خودت را حفظ كردی آنوقت می‌شوی زن فرعون می‌شوی یوسف آنوقت خدا می‌گوید چون گناه بود و تو خودت را نگه داشتی یك چیزهایی به تو دادیم فكر نكنید كه قصه یوسف مال یوسف است قصه یوسف كه تمام می‌شود خدا می‌گوید (;وَكَذَلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ) (یوسف/22) یعنی هر كس مثل یوسف خودش را حفظ كند در روابط دختری و پسری در روابط لقمه حلال و لقمه حرام. . . بابا یك چیزی خیلی خوشمزه است حرام است نمی‌خورم خیلی شیرین است ولی گناه است نمی‌كنم) قرآن می‌فرماید فكر نكنید كه یوسف یكی بود هر كس مثل یوسف به حرام رسید و خودش را نگه داشت آن لطفی كه به یوسف كردیم به او هم خواهیم كرد.
خدایا اگر تا حالا باخته‌ایم كارمان را برای مردم انجام داده‌ایم كه با چند تا اگر یك مزد موقت به ما می‌دهند از این به بعد ایمانی به ما بده كه كارهایمان برای خدا باشد.
خوب ظهر شد و دیگر برویم سراغ نماز. . .
 والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2209
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست