نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2257
موضوع بحث: گناه شناسي، عوامل بازدارنده گناه – 1، رمضان 62
تاريخ پخش: 18/04/62
بسم الله الرحمن الرحيم
«الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمد و علي اهل بيته و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين من الان الي قيام يوم الدين اللهم اغفرنا»
1- عوامل بازدارنده گناه
به آخر ماه رمضان نزديك ميشويم و بحث ما هم دارد به آخر ميرسد. بحث پنجشنبهها تقريباً مستقل بود، اما درماه رمضان مباحث سريالي و پشت سر هم بود. بحث ما گناه شناسي بود. بحث اين جلسه مباحث گناه شناسي است. مباحث قبلي اهميت گناه، تجاهر به گناه، گناهان كبيره، گناهان كليدي، گناهان نامريي، استصغار گناه، جبران گناه، زمينههاي گناه و در اين موارد بسيار حرف زديم. حالا چند روز است دربارة عوامل بازدارندة گناه حرف ميزنيم يعني چه كنيم كه گناه نكنيم. يعني چه چيز باعث ميشود گناه نكنيم. داشتيم عواملش را ميشمرديم.
2- توجه به قيامت
عامل اول فكر بود. عامل دوم توجه به حضور خدا بود. عامل سوم توجه به شخصيت انساني بود و ديگر اين كه لذت گناه ما به قيمت ناراحتي ديگران تمام ميشود و خلاصه بحث امروز ما كه بحث پنجم است بحث توجه به وضع گناهكار در قيامت است و ما در اين يكي دو جلسه در اين باره بحث خواهيم كرد. اين خط سير حركت ما از اول ماه رمضان بوده است. بحث ما گناه شناسي بود و موضوع بحث امروز چه كنيم كه گناه نكنيم. عواملي كه باعث ميشود و يا كمك ميكند كه ما گناه نكنيم: يكي اين که آدم فكر كند كه عاقبت گناه او چه ميشود. يكي اين كه انسان فكر كند، كه خدا دارد او را ميبيند. يكي توجه به شخصيت انسان، كه تو خليفه خدا هستي، قيمت تو بهشت است، تو كريمي، تو فضيلت داري، تو كرامت داري (أَ رَضيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا) (توبه /38) (أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ) (اعراف /176) تو شخصيت داري و اگر انسان به شخصيت توجه داشته باشد، در اين كه گناه نكند خيلي مفيد است. و بالاخره بحث قبل ما اين بود كه بايد حساب كنيم گناهي كه ما ميكنيم به چه قيمتي تمام ميشود. نكند يك لذت ما به قيمت سنگيني تمام شود. در اين باره هم بحث كرديم و بحث الان ما اين است كه اگر ماياد معاد باشيم، ياد معاد ميتواند در ما اثر زيادي بگذارد. برادران و خواهران ما ميميريم و مرگ ما هم دور نيست. در قرآن بيش از هزار آيه در اين باره است و من گاهي فكر ميكنم شايد به من بگويند آقاي فلان، شما چرا در تلويزيون ايران از آيات بهشت و جهنم كم خواندي. حدوداً شش هزارآيه داريم و بيش از هزار آيه آن درباره جهنم و قيامت و بهشت است يعني يك ششم قرآن مربوط به قيامت است. پس وقتي يك ششم قرآن مربوط به قيامت است، خوب است كه بحثهاي ما هم درباره قيامت باشد. ولي اين طور نبوده! در سخنان اولياء خدا و كلمات ائمه معصومين روي اين مسأله عنايت زيادي بوده است.
3- قيامت در آيات
ميخواهيم اين دو جلسه آخر ماه رمضان را درباره قيامت صحبت كنيم. آنچه هم ميگويم، سعي ميكنم فقط از قرآن باشد. اصولاً در روز قيامت يك پشيماني عجيب دارم. اين روز يك ندامتگاه عجيب است. در سوره انعام آيه 27 (لَوْ تَرى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا يا لَيْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ) (انعام /27) در روز ندامت افراد مجرم و كافر ميگويند «يا لَيْتَنا» اي كاش ما را برميگرداندند. اين روز ندامتگاه عجيبي است و آيه زياد داريم. اي كاش ما برميگشتيم. آيه ديگري داريم، در آنجا هم ميبينيم كه كفار ميگويند اگر ما ميشنيديم (وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا في أَصْحابِ السَّعيرِ) (ملك /10) اين جمله دومي است كه قرآن نقل ميكند. روز قيامت ميگويند اگر گوش ما در دنيا بدهكار بود يا تعقل ميكرديم حالا ما اينجا نبايد ميسوختيم. آن وقت ايناي كاش هم بسيار مهم است. برو برگرد ندارد. آخر گاهي وقتها آدم ميگويد كاش رفته بوديم و اسممان را نوشته بوديم و به مكه رفته بوديم، ولي خب نرسيديم. ميگويد: اميد براي سال ديگر هست. آدم جايي ميگويد اي كاش، كه ديگر راه برگشتن ندارد. (فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعيرِ) (ملك /11) به گناهشان اعتراف ميكنند. و در جاي ديگر ميبينيم قرآن ميگويد: شما نميدانيد چه وضعي دارند؟ (وَ لَوْ تَرى إِذْ وُقِفُوا عَلى رَبِّهِمْ قالَ أَ لَيْسَ هذا بِالْحَقِّ قالُوا بَلى وَ رَبِّنا قالَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ) (انعام /30) مجرم را ميآورند و جهنم را به او نشان ميدهند. مجرم جهنم را ميبيند. او را احضارمي كنند و در برابر خدا ميآورند. گناهاني را كه نميخواسته پدر و مادرش بفهمند، نزديكترين دوستانش بفهمند. صحنهاي پيش ميآيد و صفحهاي برايش باز ميشود. يك مرتبه همه گناهانش را ميبيند. ميگويد: (يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغيرَةً وَ لا كَبيرَةً إِلاَّ أَحْصاها) (كهف /49) اين چه كتابي است. اين چه صفحهاي بود كه باز شد. ريز و درشت را نوشته است. عين ضبط صوت كه سرفه را هم ضبط ميكند و مانند دوربين كه حركات لب را هم به تصوير ميكشد. اين چه كتابي است. در اين آيه ميگويد: «إِذْ وُقِفُوا عَلى رَبِّهِمْ» اگر گاهي بخواهند فيلم نماز ما را براي رهبر انقلاب ببرند خجالت ميكشيم كه تو اين طور نماز ميخواني، آن وقت پيغمبر و اولياي خدا و صدها هزار شهيد دور آدم را بگيرند و بگويند تو با خون ما چنين كردي. «إِذْ وُقِفُوا عَلى رَبِّهِمْ» اينها را در برابر خدا متوقف ميكنند. ميگويند: «أَ لَيْسَ هذا بِالْحَقِّ» اين قيامت حق نيست. «قالُوا بَلى» ميگويند: چرا هست. ديديد كه رهبران توده ايها در تلويزيون اعتراف كردند. بعد از 25 سال زندان و مبارزه با شما چگونه از مكتب ماركسيسم دم ميزدند. يك مرتبه ميآيند و ميگويند ماركسيستم به بن بست رسيده است. منتها اينها هنوز راه برگشت دارند. ميتوانند توبه كنند و ايمان بياورند. البته بايد به خاطر توطئه اعدام شوند اما ميتوانند ايمان بياورند و لااقل از جهنم نجات پيدا كنند. اما آنجا ديگر هيچ چارهاي نيست. توبه هم فايده ندارد. «أَ لَيْسَ هذا بِالْحَقِّ قالُوا بَلى» چرا اين ديگر حق است «فَذُوقُوا الْعَذابَ» پس عذاب را بچشيد. چه مسألهاي است كه هزار آيه داريم. آخر، قرآن كه كتاب آدم سازي است، بيش از هزار آيه درباره معاد داريم و ما امروز و جلسه بعد شايد با سي چهل تا از اين آيات آشنا شوم. در آيه آخر سوره نباء نقل ميكند كه باز كافر آنجا ميگويد: اي كاش. (إِنَّا أَنْذَرْناكُمْ عَذاباً قَريباً يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداهُ وَ يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَني كُنْتُ تُراباً) (نبأ /40) يعني انسان، به كارهايي كه كرده نگاه ميكند (وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً) (كهف /49) قرآن ميگويد: هر كاري كه كردي حاضر است. آيه ديگر ميگويد (مُحْضَراً) (آل عمران /30) هر كاري كه كردي حاضر است. انسان نگاه ميكند و ميبيند تمام كارهايش حاضر است. بعد كافر ميگويد: كاش خاك بودم و مردم مرا لگد ميكردند. خاك شرمندگي ندارد و اين هم آيهاي كه مجرم در روز قيامت چه وضعي دارد. اگر ما در آب اين آيهها خيس بخوريم و خوف خدا در ما زنده شود، بزرگترين عامل بازدارنده از گناه است. آيه ديگري در سوره مؤمن هست. اين آيه عجيب آيهاي است. ميگويد: (فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا) (غافر /11) خدايا به گناهانمان اعتراف ميكنيم. ! منتها ديگر فايده ندارد. الان در ماه رمضان كه شما ميشنويد ميتوانيد بگوييد كه خدايا ماه تو است. . الان اگر اعتراف كني مورد قبول خداست ولي روز قيامت ديگر فايدهاي ندارد. «فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا» (قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إِلى خُرُوجٍ مِنْ سَبيلٍ) (غافر /11) خيلي عجيب است. خدايا به گناهانمان اعتراف ميكنيم و آنها را قبول داريم پس آيا راهي هست خارج شويم و فرار كنيم. نه اينجا ديگر نميشود فرار كرد. در دعاي كميل ميخوانيم (و لا يمكن الفرار من حكومتك) (مصباحالمتهجد، ص844) در سوره شعراء آيه 99 باز صحنهاي نقل ميكند كه گناهكاران به دنبال مفر ميگردند. مانند ضد انقلابيها كه در ايران دنبال مرز ميگردند. منتهي مرز براي آنها پيدا شد كه فرار كنند. آنجا مرزي نيست سوره شعرا، آيه 99مي فرمايد اينها ميگويند: «وَ ما أَضَلَّنا إِلاَّ الْمُجْرِمُونَ» (شعرا /99) خدايا ما بد نبوديم. مجرمين ما را خراب كردند. يك مشت آمدند و ما را فريب دادند. (فَما لَنا مِنْ شافِعينَ) (شعراء /100) ديگر كسي نيست اينجا ما را شفاعت كند. (وَ لا صَديقٍ حَميمٍ) (شعراء /101) صديق و دوستي نيست. حالا كه كسي نيست و ما فريب خورديم و اينچنين شديم (فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ) (شعراء /102) اگر تكرار شود و دومرتبه به دنيا برگرديم، از مؤمنين ميشويم. ! ميگويند: نه ديگر فايدهاي ندارد. (تكرار آيه)عجب ندامتگاهي است. اميرالمؤمنين كه آيات جهنم را ميخواند ضجه ميزد. آيهاي در سوره سجده داريم. ميگويند خدايا (رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً إِنَّا مُوقِنُونَ) (سجده /12) خدايا گوش و چشم ما باز شد، ما را بازگردان تا عمل صالح انجام دهيم. «إِنَّا مُوقِنُونَ» حالا ديگر ما يقين داريم. (وَ لَوْ تَرى إِذِ الْمُجْرِمُونَ ناكِسُوا رُؤُسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ) (سجده /12) يعني مجرمين روز قيامت در برابر دادگاه عدل خدا سرشان را پايين مياندازند. و باز در آيهاي از سوره يس ميخوانيم، مجرمين يك مرتبه وقتي در قيامت مبعوث ميشوند، هاج و واج ميمانند وگيج ميشوند و ميگويند: (قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ) (يس /52) چطور شد ما بيرون آمديم. اي كاش پوسيده بوديم و گرفتار همان عذابهاي برزخي بوديم اين كه بدتر است. «هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ» در ايران كه ديديد هركس كه غير از خط امام دارد. روسياه درآمد. در ايران ديديد تنها كساني كه روز در جبهه خون ميدهند و شبها درنماز شب اشك ميريزند، حزب اللهيها هستند. آن كساني كه در آفتاب داغ نماز جمعه ميخوانند و از خون بدنش ميدهند حزب اللهيها هستند. چرا ديگر در ايران گمراه شديد. «قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ» و در سوره شوري آيه 44مطلب عجيبتري ميخوانيم كه آنها باز دنبال راه فرار ميگردند. ميگويند: «وَ تَرَى الظَّالِمينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلى مَرَدٍّ مِنْ سَبيلٍ» يعني آيا راهي هست كه فرار كنيم. نميشود ديگر، راه فراري نيست. و در سوره بقره آيه 167 چنين ميخوانيم. ميگويند: خدايا ما را گمراه كردند به ما اعلاميه دادند و گفتند برو بچسبان. به ما پول و وعده دادند كه حكومت را برميگردانيم. چنين و چنان ميكنند. به تو فلان پستها را ميدهيم. تو رييس فلان جا ميشوي و اينچنين. خدايا ما فهميديم اشتباه كردهايم. حالا ما را برگردان تا همانهايي را كه بر آنها درود فرستاديم بگوييم مرگ بر آنها. (وَ قالَ الَّذينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ) (بقره /167) اگر ما را برگرداني در عوض ميگوييم مرگ بر او. (إِذْ تَبَرَّأَ الَّذينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ) (بقره /166) وقتي عذاب را ميبينند، رهبران به پيروانشان ميگويند: برويد. ما خود گرفتاريم. او ميگويد: فلان فلان شده آخر تو مرا گمراه كردي. اين ميگويد مرگ بر تو. آن ميگويد مرگ بر تو. بعد ميگويند: خدايا ما را به دنيا برگردان، ما ميگوييم مرگ بر اينها. ميگويد: ديگر فايده ندارد. تمام اسباب و وسايلي كه انسان در دنيا به آنها چنگ ميزند بريده ميشوند. اين كه آدم در اينجا تلفن و بيسيم كار ميكند ميتواند اين و آن را ببيند اين اسباب و وسايلي كه ما اينجا به واسطه آنها نجات پيدا ميكنيم، آنجا همه قطع ميشوند. تو هستي و تو و هيچ كس ديگر نيست. حتي پدر و مادرت هم فرار ميكنند. (وَ قالَ الَّذينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّؤُا مِنَّا) (بقره /167) و جالب اين است كه دنباله آيه ميگويد: تمام زحماتشان حسرت ميشود. ميگويد: اي خاك بر سر من. من چند ساعت عمرم را صرف اينها كردم. كاش به جاي اينها به خانه خدا رفته بودم. سركلاس رفته بودم. با اولياء خدا بودم. دنبال چه كسي رفتم و چرا رفتم. آيا من كه طرفدار او بودم آخر با چه معياري؟ حقيقتاً باسوادتر از همه مردم بود. آخر وقتي آدم دنبال كسي ميرود يا بايد حقيقتاً او اعلم باشد يا با تقواتر باشد ياايثارگر باشد. من چرا دنبال كسي رفتم كه خودش اهل فرار بود. من چرا دنبال كسي رفتم كه خودش حقه باز بود. من چرادنبال كسي رفتم كه خودش در تلويزيون ايران به ضعف و پستي و انحراف خود اقرار كرد. آن وقت اينهمه زحمت كشيده و تمام اين زحمات حسرت است. (كَذلِكَ يُريهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ وَ ما هُمْ بِخارِجينَ مِنَ النَّارِ) (بقره /167) اعمالش برايش حسرت ميشوند. «كَذلِكَ يُريهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ» امروز اين آيات قيامت را ميخوانم! بالاخره بايد خوانده شود يا نه؟ . الان، 5 سال از انقلاب اسلامي ميگذرد، بعد از پنج سال هم خوانده نشوند، پس كي خوانده شوند؟ شك داريد. اينها وحي هستند. آنچه خوانده ميشود متن قرآن است و بايد خوانده شوند. روح ما فراري است ولي بايد كم كم روحمان را با اين آيه هامأنوس كنيم و چه زماني بهتر از حالا كه در ماه خدا، مردم روزه دار با آيات خدا مأنوس شوند و چون در حال روزه گوش ميدهيد، شايد دلي تكان خورد و شايد توجهي شد و شايد آن توجه باعث روسفيدي همه ما شد. در سوره فاطر ميخوانيم: (وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فيها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً) (فاطر /37). در ذهنم اين است كه «يَصْطَرِخُونَ» يعني در صورتشان چنگ ميزنم. حالا من لغت را دقيق نميدانم. «وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فيها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً» اي خدا ما را از اين جهنم خارج كن. ما عمل صالح انجام ميدهيم. خدايا سوختيم ما را بيرون بياور. ديگر كار خوب ميكنيم. (غَيْرَ الَّذي كُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ النَّذير) (فاطر /37) ميگويد، وقتي ميگويند ما را خارج كن خدا ميگويد: چند سال عمر كردي؟ ميگويند 60 سال 70 سال، 50 سال، 30، 70، 90، 80، 63 سال. فرياد ميزنند. ميگويند: آنقدر عمر نداشتي كه به خود بيايي؟ چطور شد وقتي صد تومان گم ميكردي به دنبالش ميگشتي؟ چرا عمرت را گم كردي و به دنبالش نگشتي؟ چطور اگر يك مشتري صدتوماني ميآمد و جنس تو را ميخريد بعد ميديدي فلاني جنسش را فروخت. مثلاً خانهات را به دويست هزار تومان فروختي بعد ديدي ديگري، دوست، شريك، يا شاگردت خانهاش را كه مثل خانه شما بود او كمي حوصله كرد و به سيصد هزار تومان فروخت چنان بر دستت ميزني كه اي واي او خانهاش را گرانتر فروخت. در دنيا عدهاي عمرشان را به صوت و كف ميفروشند يعني فقط كار ميكنند كه مردم برايشان كف بزنند و صوت بكشند. بني صدر خود را به كف زدن فروخت. زود فروخت و رجايي خودش را به خدا فروخت. چنان ضجه ميزنند و از درون ميسوزند. (نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ) (همزه /7-6) اينها از درون ميسوزند كه عجب، ما براي خلق كار كرديم و خدا را فراموش كرديم. (نَسُوا اللَّهَ) (توبه /67) و آنچه را خوانديم چند آيه بيشتر نبود. قيامت ندامتگاه است و اما وضع قيامت را بگويم. در سوره بقره آيه داريم كه انسان در دنيا زياد بند و بست دارد. اگر هيچ راهي نداشته باشد، بالاخره گرفتاريهايش را با دعا و التماس حل ميكند اما آنجا دعا هم فايده ندارد. خدا در قرآن گفته است (ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ) (غافر /60) ولي قيامت را نگفته است. در قيامت هر كس دعا كند مستجاب نميشود. (وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ) (بقره /48) هيچ كس به درد هيچ كس نميخورد. بايد خودت باشي. در آنجا شفاعت هم ديگر فايدهاي ندارد. اگر يادتان باشد گفتم شفاعت خاص كساني است كه خودشان مايهاي داشته باشند. اگر شاگردي نمره 7 يا 8 داشت دو سه نمره به او كمك ميكنند تا قبول شود. اگر اصل نمره كسي صفر باشد براي او كه نميشود كاري كرد. اگر يك مريض نفسي داشت دكتر ميآيد و به او كمك ميكند تا او خوب شود اما كسي اصلاً نفس ندارد. دكتر با مرده چه كار كند؟ معناي شفاعت اين است كه طرف مايهاي دارد و به او كمك ميكنند تا قبول شود. امداد و كمك است. حالا گيريم ظالمين بيايند و معذرت بخواهند. در سوره روم آيه57 ميگويد: آنها ميآيند و ميگويند ما معذرت ميخواهيم. ميگويد فايدهاي ندارد. روز قيامت معذرت هم فايدهاي ندارد. بياييد و در دنيا معذرت بخواهيد. در دنيا راحت است. ميگوييد: خدايا! معذرت ميخواهيم. برادر من غيبت تو را كردم، معذرت ميخواهم. آقا من حق شما را خوردم و نابود كردم، آقا توهين كردم، آقا معذرت ميخواهم. در دنيا معذرت بخواهيد. اگر در دنيا گردن كلفتي كنيد، آنجا ديگر معذرت شما فايدهاي ندارد. اينجا معذرت بخواهيد، طوري نيست (فَيَوْمَئِذٍ لا يَنْفَعُ الَّذينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ) (روم /57) معذرت در روز قيامت فايدهاي ندارد و اين صداي قرآن است و باز در سوره نور ميخوانيم، بعضي فكر ميكنند با حيله، كاري از پيش ميشود برد. گرچه در دنيا هم نميشود حيله كرد. قرآن ميگويد: (وَ لا يَحيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَهْلِهِ) (فاطر /43) در دنيا هم آنهايي كه كلك ميزنند اصلاً به خودشان كلك ميزنند. يك مثال براي كلك بزنم، بعد باز به سراغ وحي ميآييم. گاهي در دنيا پزشكي وارد بيمارستان ميشود و به مريض ميگويد اين شيشه دارو را بگير و هر دو ساعت يك قاشق بخور. فردا كه دكتر ميايد بيمار ميبيند دارو را نخورده است و دكتر بعد از ديدن خورده نشدن دارو حتماً او را مؤاخذه خواهد كرد. براي فريب دكتر چند قاشق از دارو را در دستشويي ميريزد. دكتر كه ميآيد و ميپرسد كه آيا خوردي يا نه ميگويد: مگر نميبيني شيشه كمتر شده است. خيال ميكند كه به دكتر كلك زده است اما در واقع به خودش كلك زده است. اين است معناي «وَ لا يَحيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَهْلِهِ». يعني مكر بد گريبان خودش را ميگيرد. در دنيا هم حيله به جايي نميرسد. چقدر خواستند افرادي را بزرگ كنند ولي نشد و چقدر خواستند افرادي را بشكنند ونشد. اي كساني كه در خط انقلاب نيستيد، بس است. ! طبس و كردستان و حمله صدام را ديديد، توطئههاي داخلي راديديد. توده ايها را ديديد. خب ديگر بس است. بياييد در خط انقلاب ديگر. (يَوْمَ لا يُغْني عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ) (طور /46) يعني كيد وحيله آنها هيچ به دردشان نميخورد. در دنيا حيله دو سه روز ممكن است پايدار باشد و با آن زندگي كرد اما در روز قيامت هيچ حيلهاي كارساز نيست. «وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ» پس انسان در دنيا اسباب و وسايلي دارد كه قرآن در اين زمينه فرمود: (وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ) (بقره /166) يعني اسباب و بند و بستهاي دنيا قطع ميشود. انسان در دنيا حيله و كيد دارد كه گفته شد. حالا ببينيم بچهها به درد ما ميخورند. يك عمر به بچه هايمان، گفتيم جان. حالا ببينيم بچه براي ما فايدهاي دارد يا نه. سوره آل عمران، آيه10 ميخوانيم كه اموال و اولاد هيچ يك به درد ما نميخورند. (إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً) (آل عمران /10) در روز قيامت اموال و اولاد به درد نميخورند. پس چه چيزي به درد ميخورند؟ (يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَليمٍ) (شعراء /89-88) روح پاك به درد ميخورد. روحي كه كينه نداشته باشد. روحي كه بخل نداشته باشد. حسد نداشته باشد. غرور و شرك و تكبر نداشته باشد. آن قلب سالم به درد ميخورد. روح پاك به درد ميخورد. قلب شما سالم است. تكبر در شما نيست. در اين اواخر ماه رمضان دو سه جمله ميگويم. گوش دهيد براي يك دقيقه. اگر بچه كوچك بيايد و كنارت بنشيند عارت نميشود كه اين كيست آمده كنار ما نشسته است. اين تكبر نيست. خوب پس قلب ما سالم نيست چون تكبر داريم. اگر در حرف شمايك بچه كوچك بيايد و بگويد نظر من اين است، شما ناراحت نميشويد، كه او آمده به من ميگويد نظر من اين است. اصلاً ناراحت ميشويم كه تو كه هستي. به تو چه ربطي دارد. اين تكبر است. قلب ما سالم نيست. همين امشب اگر دو جا مهمان باشي يك جا همه آدمهاي پولدار و سرشناس و شخصيتها باشند و يك جا هم يك پيرزني، خالهاي، عمهاي، فقيري تو را دعوت كرده باشد دلت پر ميزند كجا بروي؟ دلت پر ميزند بروي روي نمد بنشيني يا بروي روي قالي بنشيني و آيا آن دلي كه براي قالي پر ميزند، قلب سالم دارد؟ آدمي كه وقتي لباس به متري ده تومان ميخرد و براي اين كه بگويد من مهم هستم به متري شصت تومان ميگويد، براي اين كه بگويد نخ مهمي است دروغ ميگويد، ميشود گفت، قلب او سالم است؟ آدمي كه وقتي دو ركعت نماز ميخواهد بخواند حواسش هزار جا پرت ميشود، ميتواند بگويد قلب من سالم است؟ در عمرت دو ركعت نماز با توجه خواندهاي؟ خدايا تو را به آيه قرآن ما را درروز قيامت شرمنده نكن. ما را در روز قيامت نزد پيغمبر و قرآن شرمنده نكن. آن شهدايي كه اين آيات را روي آنتن تلويزيون آوردند، به جاي آهنگهايي كه براي جوانها مخدر بود، اين آيهها افراد را تائب ميكند، افراد را ميسازد، خدايا آن شهدايي كه خونشان را ريختند و دائم ميخواستند به كربلا بروند، نشد، تكه تكه شدند و جنازه آنها را برگرداندند. عوض كربلا شهيد شدند و به وطنشان بازگشتند، خدايا روحشان را از ما راضي كن. اينجا پادگان است. اين برادران ازجهاد سازندگي هستند. خدا اين جوانها و اين پادگان كجا بودند. آن خونها باعث شد كه اين جوانها در اين مراكز صداي وحي بشنوند و مردم در خانهها از تلويزيون بشنوند. خدايا همان طور كه آن خونها ايران را عوض كرد، خود ما و خون ما را پلهاي قرار بده كه دنيا عوض شود و ما را از بهترين ياران اسلام و امام زمان قرار بده. قلب مباركش را از ما راضي كن. رهبر عزيزمان را در پناه او حفظ كن. رزمندگان را پيروز، توطئهها را خنثي، توطئه گران را نابود كن. از خيرات و بركاتي كه در اين ماه رمضان نصيب خوبان و اوليائت كردي نصيب ما هم بفرما. به جانبازان ما شفا، به خانوادههاي شهدا اجر، اسيران ما را آزاد بفرما. صداميان را ساقط بگردان.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2257