نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2340
1- عوامل فراموش کردن ماجرای غدیر
2- یاری و نصرت الهی در سختترین لحظات
3- خطر سستی و کوتاهی در دفاع از اولیای الهی
4- برنامههای دشمنان برای تضعیف عقاید جوانان
5- توجه به برنامههای اقتصادی نظام اسلامی
6- پایبندی به عهد و نذر و پیمان با خدا
7- خطر تجمل گرایی در مکانهای مذهبی
موضوع: مظلومیت حضرت علی(علیهالسلام) تاريخ پخش: 07/04/95
بسم الله الرحمن الرحيم «الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
روز شهادت آقا امیرالمؤمنین(علیهالسلام)، رمضان 95 عزیزان پای تلویزیون هستند، خوب قهراً روز شهادت یک سلامی به امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در نجف داشته باشیم. یک سلام ساده. «السلام علیک یا ابالحسن یا امیرالمؤمنین و رحمة الله و برکاته» چند وقت پیش قبلاً حالا نمیدانم دو سال است، سه سال است، کمتر یا بیشتر است، یک بحثی من داشتم که این بحث را هم تکمیل شدهاش را… آن زمان که گفتم به این صورت نبود، مقداری اضافه شده است. و هم بحث خوبی است و هم پاسخ یک شبههای میتواند باشد. چون من به دوستان هم منبری هستیم و هم معلمی هستیم، گفتم الان شرایط طوری است که در سخنرانیها نمیشود فقط فضایل را گفت که علی(علیهالسلام) چه کسی بود؟ علی(علیهالسلام) چه کسی بود؟ علی(علیهالسلام) چه کسی بود؟ اینها را شنیدهاند، باید دید که دشمن روی چه چیزی حساس است، چه نیشی میزند و ما نیش دشمن را بگیریم. یعنی سؤالات دشمن را جواب بدهیم.
1- عوامل فراموش کردن ماجرای غدیر
یکی از حرفها این است که چگونه این همه شاهد غدیر را فراموش کردند. این بحث با مظلومیت حضرت علی(علیهالسلام) هم سازگار است و افراد… بسم الله الرحمن الرحیم. موضوع بحث این است: مگر میشود، دهها هزار شاهد غدیر را فراموش کنند؟ یک سؤال است. این همه شاهد… آخر غدیر خم را هم زیر صد هزار نفر گفتهاند و هم بالای صد هزار نفر گفتهاند، تا صد و بیست و چهار هزار نفر هم گفتهاند. حالا نه میگوییم: زیر صدهزار نفر، نه میگوییم بالای صد هزار نفر! فرض میکنیم به طور میانگین در غدیر خم صدهزار نفر بودهاند، صدهزار نفر فراموش کردهاند، این سؤال است. جوابش را زیادی گوش بدهید. یک: سؤال از من جواب از شما، آیا اینهایی که در غدیر خم بودند، پسر پیغمبر بودند؟ نه! در ماجرای یوسف و یعقوب اینهایی که یوسف را در چاه کردند، همه پسر پیغمبر بودند، وقتی پسر پیغمبر برادرش را حذف بکند، در غدیر خم که پسر پیغمبر نبودند، پس آنها هم علی(علیهالسلام) را حذف میکنند. جواب: در غدیر فرزند پیامبر نبودند، علی(علیهالسلام) را حذف کردند. در ماجرای یوسف اینهایی که یوسف را حذف کردند، همه پسر پیامبر بودند. دو: در غدیر خم، افراد برادر نبودند، بچههای یعقوب برادر نبودند. بچههای یعقوب برادر بودند، وقتی برادرها، برادر را حذف کردند، آنهایی هم که برادر نیستند، آنها هم حضرت علی(علیهالسلام) را حذف میکنند. آن که برادر است حذف کرد. سه: بچههای یعقوب محبوب یک نفر را نپذیرفتند، چون بچههای یعقوب گفتند: (لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى أَبِينا) (یوسف /8) اب یعنی چه؟ پدر! «أَبِينا» یعنی بابایمان، «أَبِينا» بابایمان یک نفر است، یوسف را بیشتر دوست دارد، اینها دوستی بیشتر یک نفر را قبول نکردند، یعنی نخواستند، یعنی تحمل نکردند، حتی یک نفر یوسف را بیشتر دوست داشته باشد، آن وقت شما میخواهی غدیر خم محبوبیت علی(علیهالسلام) را در طول تاریخ بپذیرند؟ پسر پیغمبر محبت یک نفر را تحمل نکرد، میخواستید در غدیر خم محبت کرهی زمین را قبول کنند؟ چون اگر غدیر خم عمل میشد، یعنی بعد از پیغمبر(صلیاللهعلیهوآله) علی بن ابیطالب(علیهالسلام) بود. محبوب همهی هستی، محبوب یک نفر را تحمل نکردند، بچههای یعقوب، شما میخواستی در غدیر خم محبوبیت جهانی را قبول کنند؟ چهار: در زمان حیات پدر یوسف را حذف کردند. اگر کسی در زمان جیات پدر یوسف را حذف کند، میخواهی بعد از غدیر خم که حدوداً یک دو ماهی کشید، هفتاد روز! میخواهی بعد از هفتاد روز حذف نکنند. آنها روبروی چشم یعقوب حذف کردند، میخواهی بعد از فوت پیغمبر(صلیاللهعلیهوآله) علی(علیهالسلام) را حذف نکنند؟ پنجم: آنها قول دادند، که یوسف را با ما بفرست که برویم و بیرون شهر بازی کنیم، (وَ إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ) (یوسف /11) ما خیرخواه او هستیم. (وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ) (یوسف /63) ما حتماً حفظش میکنیم. قول دادند که حفظش کنند. در چاهش انداختند. در غدیر خم قول ندادند که علی(علیهالسلام) را حفظ کنند. آن کسی که قول داد زیرش زد، آن کسی که قول نداد، میخواهی زیرش نزند؟ ششم: یک روز بیشتر… این را گفتیم در غدیر! یوسف آسیبی به کسی نزده بود، یوسف یک سیلی به کسی نزده بود. آن کسی که یک تلنگر به کسی نزده بود، گفتند: حذف شود. در چاه بیندازیدش، نباشد. علی بن ابیطالب(علیهالسلام) پدران مشرک اینها را در دعای ندبه هست. «أَحْقَادا بَدْرِيَّةً وَ خَيْبَرِيَّةً وَ حُنَيْنِيَّةً» «أَحْقَادا» از حقد یعنی کینه، اینها کینهی علی(علیهالسلام) داشتند. علی بن ابیطالب(علیهالسلام) پدران اینها را کشته بود. یوسفی که یک تلنگر به کسی نزده بود، گفتند: حذف! میخواستی علی(علیهالسلام) را با این همه سابقه حذف نکنند؟ هشتم: یوسف تقریباً سیزده ساله بود، حضرت امیر(علیهالسلام) سی و سه ساله بود. اگر یک کسی به سیزده ساله رحم نکند، کسی که برادر است و پسر پیغمبر است و صبح قول داده است و پدرشان زنده است، اینها به سیزده ساله رحم نکردند. اگر انسان موجودی است که به سیزده ساله رحم نمیکند، میخواهی به علی بن ابیطالب(علیهالسلام) سی ساله رحم کند؟ سامری یک نفر بود، مردم را منحرف کرد. طلاها را گرفت، با طلا و نقره یک مجسمه ساخت، گوساله! چون هنرمند بود طوری ساخته بود که وقتی باد به او میخورد، این گوساله صدا میکرد. مثل این سوتکهایی هست که در زمین ورزش فوتش میکنید و صدا میکند. یک مجسمه ساز مردم را از خدا منحرف کرد، اگر مردم از خدا منحرف میشوند میخواستی مردم از بنده خدا منحرف نشوند.
2- یاری و نصرت الهی در سختترین لحظات
انسان موجود عجیبی است، قرآن بخوانم. فرعون با لشکرش آمد موسی را دنبال کرد که او را بکشد. حضرت موسی هم طبق قرآن جمعیت و یارانش را برداشت و به سمت دریا رفت. یک مرتبه دیدند که پشت سرشان فرعون و لشکر فرعون است و روبرویشان دریا است. عربیهایی که میخوانم قرآن است. گفتند: (إِنَّا لَمُدْرَكُونَ) (شعراء /61) الان اینها ما را میگیرند. جلوی ما دریا پشت سرمان لشکر دشمن، موسی گفت: (إِنَّ مَعِي رَبِّي سَيَهْدِينِ) (شعراء /62) ما خدا داریم. فقط فوتبالیستها که در دقیقهی نود ندارند، انبیاء هم دقیقهی نود دارند. پیغمبر(علیهالسلام) ما دقیقهی نود چه شد؟ یک تار عنکبوت آمد. شنهای طبس دقیقهی نود چه کردند؟ طرح آمریکا را خنثی کردند. ما دقیقهی نود هم داریم. خدا به موسی گفت: (اضْرِبْ بِعَصاكَ الْبَحْرَ) (شعراء /63) عصایت را به دریا بزن، کف دریا خشک میشود، رد شوید. رد شدند، فرعون هم آمد و از همان راه خشکی موسی برود، فرعون که در دریا قرار گرفت، آبها روی هم سوار شد و غرق شدند. آن طرف دریا دیدند که یک مجسمهای است که دارند میپرستند. گفتند: (قالُوا يا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ) (اعراف /138) ببین اینها چه خدایی دارند. برای ما هم یک خدای مجسمه درست کن. به موسی گفتند: تو برای ما مجسمه درست کن. «اجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ» همینطور که خدایی بتی دارند، بتی دارند خداست، تو هم برای ما… یعنی هنوز پایشان از دریا بیرون نرفته است، یک سره همه منحرف شدند. اشکالی ندارد، یک جامعهای همه منحرف شوند و همه علی(علیهالسلام) را رها کنند. چیزی نیست.
3- خطر سستی و کوتاهی در دفاع از اولیای الهی
قرآن بخوانم. راهپیمایی راه انداختند، بعد از حضرت موسی پیغمبری بود. یک طاغوتی پیدا شد. پیش این پیغمبر بعد از موسی آمدند، عربیهایی که میخوانم قرآن است. گفتند: (ابْعَثْ لَنا مَلِكاً نُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ) (بقره /246) یک فرمانده نظامی برای ما تعیین کن که برویم و با این طاغوت بجنگیم. چطور موسی با فرعون جنگید. موسی رفت فرعون هم رفت. اما تو پیغمبری، یک طاغوت دیگر پیدا شده است که ما را اذیت میکند. فقط ما یک فرمانده نظامی میخواهیم که ما را سر و سامان بدهد و نیروهای ما را بسیج کند، برویم. عربیهایی که میخوانم قرآن است. «ابْعَثْ لَنا مَلِكاً» مبعوث کن برای ما ملک و پادشاهی را که «نُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» این که میگوید پادشاهی که «نُقاتِلْ» پیداست فرمانده نظامی میخواستند. پیغمبر گفت: شما مرد جنگ نیستید. «هَلْ عَسَيْتُم» من نگران هستم که فرمان جبهه بیاید شما مرد جنگ نباشید. گفتند: چرا! چرا شما به ما بدبین هستید؟ جنگ جنگ تا رفع کل فتنه! جنگ جنگ تا پیروزی! تا خون در رنگ ماست، تو هستی رهبر ما! قرآن میگوید: «فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ تَوَلَّوْا» همین که دستور جنگ آمد همه فرار کردند. «إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ» ما خیلی داشتیم که مردم با یک فیلم عوض شدند. برادرها روز بیست و یکم است. روز بیست و یکم، ما یک مشت مشتری داریم که وقتهای دیگر یا در بازار هستند، یا در کارخانه هستند یا در اداره هستند، دیگر روز بیست و یکم تقریباً همه در خانهها نشستهاند. بگذارید من یک جمله بگویم. گرچه گفتهام ولی باز هم بگویم. یک کلمه: شما آیا میدانید که دشمن و دشمنان ما دشمن روشن هستند یا نه؟ آیا آمریکا فرمولهای علمیاش را هم برای شما میفرستد؟ نه! اما عکس سکس و هرزگی میفرستد. آیا آمریکا حاضر است که یک چیزی بگوید که ایمان ما قوی شود؟ یا هر چه هست برای ضعیف شدن ایمان ماست؟ آیا آمریکا حاضر است که کمالات جمهوری اسلامی را بگوید یا هر چه میگوید ضعف است؟ مثل مگسی که بر روی زخم مینشیند.
4- برنامههای دشمنان برای تضعیف عقاید جوانان
شک دارید در دشمنی آمریکا و دشمنی اروپا؟ شک دارید در دشمنی دیگران؟ اگر شک ندارید فضای مجازی را مواظب باشید. ممکن است دل شما را امروز با یک حرفی خوش کند، اما عقیدهی شما را میگیرد و دل شما را خوش میکند. قبلاً اگر کسی در خانهاش را قفل میکرد، خیالش راحت بود، میگفت: قفل زدهام، چه قفلی! اگر دیش را پشت بام برمیداشت میگفت: دیگر ماهواره نمیگیرد، بچههای من بیمه هستند. امروز دیش کار نمیکند، قفل هم کاری نمیکند. شما اینطرف اتاق نماز شب میخوانی بچه شما آن طرف اتاق با موبایلها ور میرود. بالاخره همه چیزی میبیند. هیچ قفلی و هیچ دیواری وجود ندارد. فقط دیوار این است که ما دستمان را در دست امیرالمؤمنین(علیهالسلام) بگذاریم، امیرالمؤمنین(علیهالسلام) حفظمان کند. وگرنه نیش میزنند. همهی جوانهای ایران باید شماره تلفن یک اسلام شناس داشته باشند. اسلام شناسی که دم دست باشد. آقا یک شبههای است. آقا سلام علیکم! من یک جوانی هستم در فضای مجازی یک چنین شبههای است، جوابش چیست؟ روحانیون باید مجهز باشند. پاسخ آخرین شبهه را داشته باشند. یکی از سرداران جبهه گفت: اگر خرمشهر سقوط کرد، پس میگیریم. مواظب باشید دینتان سقوط نکند. که دیگر میرود که میرود که میرود. خرمشهر سقوط کند، پس میگیریم. دینتان سقوط نکند. دین ما سقوط میکند از چه چیزی؟ از قید و شرطهای بیخودی در ازدواج. ازدواج طناب شده است و دارد همهی جوانها را خفه میکند. دین ما خراب شده است، از چه چیزی؟ وضع نماز خوب نیست. فوتبالیستهای دنیا را میشناسیم، وزنهبردارهای دنیا را میشناسیم، اسلام شناسها را نمیشناسیم. اسلام شناس در شهرمان را هم نمیشناسیم. یک کسی آن طرف دنیا گل زده است، اسمش را حفظ هستیم. اما سی شبهه در سر من است و من میتوانم با یک تلفن از این اسلام شناس محله بپرسم. تلفن اسلام شناس را ندارم، تلفن فوتبالیست را دارم. ایتالیا به اتریش گل زده است. چه کسی به کدام کشور گل زد؟ آن را حفظ هستیم، اما عقیدمان از دست رفت، یک شماره تلفن یک اسلام شناس را نداریم.
5- توجه به برنامههای اقتصادی نظام اسلامی
حتی مذهبیهای ما گاهی یک سؤالی میکنند، میگویند: عجب! حاج آقای قرائتی! بله! ما در جمهوری اسلامی نیستیم؟ چرا! مالیات نمیدهیم؟ چرا! خوب ما که مالیات میدهیم چرا باید خمس بدهیم؟ میگویم: حاج آقا تو دیگر چرا؟ مالیات که برای فقرا نیست. مالیات را به دولت میدهی زندگیات را اداره کند. میگویی: در خانهام موزاییک است، تو بگیر و بیرون خانهی من را آسفالت کن. در خانهام قفل زدهام، پول بگیر و در بیرون خانه پلیس بگذار. در خانهام گلدان و باغچه دارم، پول را بگیر و در بیرون خانه پارک درست کن. در خانهام قرص آکساد و آسپرین دارم، این پول را بگیر و در بیرون خانه یک درمانگاه درست کن. پول به دولت میدهی که مشکلات تو را حل کند. خمس و زکات را نمیدهیم که بگوییم: حضرت آیت الله این پول را بگیر و من را اداره کن. پول نمیدهی به آیت الله که تو را اداره کند. میگویی: بگیر دینم را نگه دار. فرق میکند که بگویم: پول بگیر و رفاه من را تأمین کن، یا پول بده فکر من را مرزبانی کن. بچههای من را مرزبانی کن. وقتی سکنجبین میپزیم، میچشیم اگر ترشیاش زیاد است، شکرش را زیاد میکنیم. اگر فضای مجازی و ماهواره و چی و چی و چی همه بسیج شدهاند برای اینکه دین شما… بگذارید قرآن بخوانم. قرآن میگوید دشمنان برای شما چهار آرزو دارند. دوست دارند. کلمه مودت را شنیدهاید. «إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» مودت یعنی دوستی. ود یعنی دوست دارد. (وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ) (قلم /9) دوست دارند شل شوی و سازش کنی. «وَدُّوا لَوْ تَغْفُلُونَ» [(وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ) (نساء /102)] هر چه عربی میخوانم قرآن است. دوست دارند شما غافل بشوید. (وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُون) (نساء /89) دوست دارند شما از دین برگردید. (وَدُّوا ما عَنِتُّمْ) (آلعمران /118) دوست دارند با تحریمهای اقتصادی و امثال این کارها شما زندگیتان تلخ شود و به دردسر بیفتید. چهار تا «وَدُّوا» داریم. «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ»، «وَدُّوا لَوْ تَغْفُلُونَ»، «وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُون»، «وَدُّوا ما عَنِتُّمْ» یعنی دوست دارند بیدین بشوید، دست… مواظب باشیم.
6- پایبندی به عهد و نذر و پیمان با خدا
چرا برویم سراغ سامری و گوسالهاش؟ خود شما تا به حال به خدا قول ندادهای و زیرش زده باشی؟ خدایا اگر وضعم خوب شد، خمسم را میدهم و زکات هم میدهم. وضعت خوب شد، خمس و زکات دادی؟ خدایا اگر چنین شد، من چنین میشوم. ما خودمان خیلی وقتها… قرآن در چند آیه میگوید که (لَئِنْ آتَيْتَنا صالِحاً) (اعراف /189) اگر خدا یک اولاد صالحی به ما بدهد، «لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ» شکر میکنیم. (فَلَمَّا آتاهُما صالِحاً) (اعراف /190) همینکه خدا یک اولاد خوب به او داد، میگوید: نه! این ویتامین فلان خورد که بچهام خوب شد، فوری خدا را رها میکند و به سراغ ویتامین میرود. تا بچه ندارد، میگوید: اولاد صالح به من بدهی، شکر میکنم، اولاد صالح که به او میدهی، میگوید: کس دیگر بود. یک نفر بود میگوید، باز یک آیهی دیگر، حالا شب قدر است، هر چه قدر آیه بخوانیم بد نیست. چون شب قدر شب نزول قرآن است. (وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ) (توبه /75) بعضی با خدا عهد میبندند و میگویند: «لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ» اگر خدا وضع مالیم را خوب کند، «لَنَصَّدَّقَنَّ» صدقه به فقرا میدهم، «وَ لَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ» آدم صالحی میشوم. (فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ) (توبه /76) همین که وضع مالیاش خوب شد، «بَخِلُوا» بخل میکند. «وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُون» بنابراین نگویید که در غدیر خم چطور فراموش کردند. انسان زود عوض میشود. انسان ممکن است ساعت هشت بیدین، بیدین باشد. هشت و نیم متدین شود. و برعکس ساعت هشت متدین درجهی یک باشد، هشت و نیم بیدین باشد. خیلی مشکل است، ما شرایط حساسی داریم. در و دیوار بسیج شدند، برای اینکه نسل نو ما را منحرف کنند. ما دیگر به این… خواهرم! دخترم! حجابت را حفظ کن. جوانها فکر نکنید اگر رزق… بگذارید قرآن بخوانم. «قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها» قرآن میگوید: قبل از تولدت به شما گفتهایم که کامیابی شما چقدر است. چقدر شکر سهم شماست، چقدر لذت، چند متر خانه، زندگی هر کسی مقدراتی دارد که شب قدر اندازهگیری میشود. کسانی که به حرام تیزبازی میکنند، خدا از حلال کمش میگذارد. آن جوانی که رابطهی با دختر یا دختری که رابطه با پسر برقرار کند، از حرام خودش را تغذیه کند، ازدواجش عقب میافتد. مثل آدمی که بناست هشتصد کیلو شکر در عمرش بخورد، یک جایی تیزبازی در میآورد و پنج تا باقلوا میخورد. فکر میکند آدم زرنگی است. میگوید: دوربین که نبود، کسی هم که ندید، پنج تا باقلوا را خوردم. بعد دکتر میگوید: قندتان بالا رفته است، خواهش میکنم خانهی خودتان هم قند نخورید. چرا؟ برای اینکه میخواست از سهمیهاش، بیشتر بخورد. اینطور نیست که اگر شما به یک دختری، به یک پسری چشم دوختی و با نگاه لذت بردی، آن مقداری که تو لذت بردی از لذتهای حلالت کم میشود. بسیج شویم ازدواج را آسان کنیم. بسیج شویم و وضع نماز را خوب کنیم. من نمیدانم بگذارید این حرف را هم بزنم. آقایان هر کسی که هستید، دیگر حالا بعد از سی و پنج شش سال معلمی این مقدار با هم رابطه برقرار کردهایم که… امام کاظم(علیهالسلام) فرمود: اگر کسی خمس ندهد، خدا زندگیاش را چنان تاب میدهد که دو برابرش را در راه باطل خرج کند. ما چقدر شهرک بیمسجد داریم؟ چقدر روستا داریم که مسجد ندارد، یا مسجدش قابل نمازخواندن نیست، یا مسجد هست، پیشنماز ندارد؟ چقدر ما طلبه کم داریم؟
7- خطر تجمل گرایی در مکانهای مذهبی
این تزیینات دارد ما را از مرز بیرون میکند. تزیینات در قبرها، تزیینات در عروسیها، تزیینات در جشنها، در چه، در چه، در چه… یک مقداری باید اگر واقعاً میخواهیم اقتصاد مقاومتی باشد، باید جوانهایمان یک هنری یاد داشته باشند. چه اشکالی دارد که یک لیسانس یک هنری داشته باشد؟ لااقل هنر پدرش را، پدرش نجار است، نجاری برود. پدرش خیاط است. لااقل این هنرهایی که نیاز به کارخانه و بودجه ندارد. بابا مادرش خیاط است، دختر هم پیش مادرش خیاطی را یاد بگیرد. تا جوانهای ما مهارت و هنری نداشته باشند، اقتصاد مشکل خواهد داشت. باید هر جوانی یک هنر داشته باشد. در دیپلم. باید ر دانشجویی یک هنری داشته باشد. هر هنری را که دوست دارد. هنری که به در بخورد. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) محور اقتصاد مقاومتی بود. نان خالی میخورد، ولی به فقرا غذا میداد. ما برای اینکه غذایمان چند رنگ باشد… رودروایستی هم با کسی نداریم. یکی از یاران و نمایندگان امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در یک جایی مهمانی رفت. همه تجار بودند و فقرا نبودند. حضرت امیر(علیهالسلام) یک نامهی توبیخی نوشت، هزار و چهارصد سال است که این نمایندهی امیرالمؤمنین(علیهالسلام) آبرو ندارد. با کسی رودربایستی نداریم. آبروی هزار و چهارصد ساله تا الان. تا آخر تاریخ این نماینده، عثمان بن حنیف ظاهراً بود. ما رودربایستی داریم. گاهی ولخرجی میشود، میگوییم: به ما چه! یک مقداری باید جلوی اشرافیگری گرفته شود. اقتصاد مقاومتی این است. عروسیها ساده بشود، افطاریها ساده بشود، روابط بیشتر حسنه شود. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) هزار رکعت نماز میخواند. البته حالا یک شب بوده است، ممکن است شبانه روز هم بوده باشد. چون در قرآن یک آیه داریم که میگوید: شب! ولی مراد شبانه روز است. (وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً) (بقره /51) با موسی چهل شب قرار گذاشتیم. اما چهل شب اینطور نبود که شبها باشد و روزها در شهر بیاید. چهل شبانه روز بود، ولی قرآن میگوید: چهل شب! حالا یا چهل شب… چهل شب هم میشود. چون ما ساعت گرفتیم، یک رکعت، یک نماز میشود، هزاررکعتش شانزده ساعت میشود. با اینکه نماز مستحبی لازم نیست بحول الله بگویی و میشود یک رکعتش را ایستاده خواند و یک رکعتش را نشسته! بی «قل هو الله» هم میشود خواند. حالا ممکن است یک ساعت دو ساعت سرش داده باشد، ممکن هم شبانه روز بوده باشد، هر چه میخواهد باشد. متلک گفتند، گفتند که نمیشود در یک شب هزار رکعت نماز خواند. علامه امینی رحمة الله علیه، صاحب الغدیر، آمدند ایران در مشهد یک ماه رمضان بودند. شبها هم طولانی بود. از اول غروب شروع میکرد، تا صبح چند شب ایشان تا صبح شبی هزار رکعت نماز خواند. تا بگویم من که شیعهی علی(علیهالسلام) بودم، خواندم. میشود خواند. خسته نمیشد، نه! چطور؟ ماهی از شنا خسته نمیشود. ما از شنا خسته میشویم. خوشا به حال ما! خدا رحمت کند آنهایی که ما را با علی(علیهالسلام) آشنا کردند. و خدا لعنت آنهایی که به علی(علیهالسلام) ظلم کردند. به همهی ظالمها خدا شقی گفته است. ولی به ابن ملجم اشقی گفته است. به قاتل امام حسین و به قاتل هیچ امامی اشقی نمیگویند. شقی میگویند. اما چرا اشقی الاولین و اشقی الآخرین میگوید؟ چرا اشقی؟ برای اینکه ابن ملجم علی(علیهالسلام) را کشت، به هیچ چیزی هم نرسید. آخر گاهی کسی یک کسی را میکشد و یک دو سه سالی حکومت میکند. شب نوزدهم ضربت زد، شب بیست و هفتم خودش به درک رفت. این را اشقی میگویند. یعنی «خسر الدنیا و الآخرة» خیلیها میروند دزدی کنند، پلیس آنها را میگیرد. نه به دزدی میرسند و نه به خانه و زندگیشان. افرادی هستند دین خودشان را میفروشند برای اینکه به دنیا برسند، دینشان را از دست میدهند و دنیا هم نمیرسند. اینطور نیست که هر کس به سمت دنیا برود، به دنیا برسد. یا امیرالمؤمنین(علیهالسلام) ما نمیتوانیم خودمان را نگه داریم، تو پیش خدا آبرو داری. من خیلی دلم برای حضرت امیر(علیهالسلام) میسوزد. برای اینکه زهرا را پشت در کشتند. آخر در خانه را نمیشود کاری کرد. ببینید یک وقت در اتاق است، آدم اتاق را عوض میکند. در یک لباسی است، لباس را عوض میکند. در یک سفرهای است، سفره را عوض میکند. یک چیزهایی را میشود جابجا کرد که از جلوی چشم، دور باشد. اما در خانه را چه میشود کرد؟ میشود که حضرت علی(علیهالسلام) از پشت بام به کوچه برود؟ هر وقت از خانه میرود بیرون، اینجا بود که زهرا را کشتند!!! میخواهد وارد خانه شود، اینجا بود که زهرا را کشتند!!! در خانه را نمیشد کاری کرد. و از اینکه قتلگاه زهرا پشت در بود، دلم به حال علی(علیهالسلام) میسوزد. زن من همینجا کشته شد. هر دفعه بیرون میرود، همینجا بود، برمیگردد، همینجا بود. خدایا بر عذاب کسانی که حق اهل بیت را ربودند و اهل بیت را کشتند، بر عذاب قاتلینشان بیفزا! هر چه بر عمر ما اضافه میکنی، بر معرفت و مودت و اطاعت ما نسبت به خودت و اولیائت بیفزا. مشکلات فرد و جامعه و دولت و ملت ما را حل بفرما. دشمنان ما را شاد نکن. آقا یک دو سه دقیقهای هم روز شهادت بینندهها بحث را میبینند، دو سه دقیقه هم استفاده کنیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد. ده مرتبه یارب، یارب، یارب، یارب، یارب، یارب، یارب، یارب، یارب، یارب! اللهم صل علی محمد و آل محمد. خدایا اموات ما را بیامرز. مرضای ما را شفا بده. مشکلات ما را حل کن. ایمان کامل، بدن سالم، عقل قوی، علم مفید، عمر بابرکت، رزق حلال، اولاد صالح، نیت خالص، عزت دنیا و آخرت، حسن عاقبت به همهی ما مرحمت بفرما. نسبت به نعمتها ما را، شناخت نعمتها، و مصرف به جا و شکر نعمتها مرحمت بفرما. هر کس هر رقم مشکل و محرومیتی دارد برطرف بفرما. خدایا تمام خیرات ماه رمضان امسال و هر سال را نصیب ما بفرما. اعمال ما را مورد قبول و ذخیرهی قیامت ما قرار بده. به ما توفیق بده آنگونه که تو میپسندی، قرآن را از مهجوریت و اهل بیت پیغمبر را از مظلومیت نجات بدهیم. ما را برای خودت بهترین بنده، برای پیغمبرت بهترین امت، برای امیرالمؤمنین(علیهالسلام) بهترین شیعه، برای امام زمان بهترین یاور قرار بده. نسل ما را تا آخر تاریخ یهترین مؤمنین و مؤمنات قرار بده. همهی دعاهایی که شده است و خواهد شد مستجاب بفرما. ما را در همهی خیرهای هستی شریک کن. اگر عملی از ما سر زد که خیر بود، همهی علاقمندان به اهل بیت را در کار ما شریک کن. رهبر ما مورد تأییدات خاص خودت قرار بده. مسئولین را، دولت را، مسئولین را به حل مشکلات توفیق عنایت بفرما. اللهم صل علی محمد و آل محمد.
«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2340