نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2487
موضوع بحث: نعمتهاي خدا – 13، رهبري – 2
تاريخ پخش: 71/12/23
بسم الله الرحمن الرحيم
السلام عليك يا ابا الحسن يا امير المومنين
بحث ما بحث نعمتهاي خداوند در ماه رمضان بود نعمتهاي مادي ومعنوي.
1- نعمت ولايت و رهبري
يكي از نعمتهاي بسيار مهم نعمت ولايت و رهبري است. هر كه ميخواهد بداند رهبري چيست من يك جمله ميگويم، نقش رهبري معلوم ميشود. مسلمانها زير پايشان نفت است بغلشان كعبه است جمعيتشان يك ميليارد است كتابشان تخريب نشده، گير كجاست كه يك سلمان رشدي پيدا ميشود؟ گير كجاست كه اسرائيل پيدا ميشود؟ گير كجاست؟ گير در رهبري است. اگر رهبري، رهبري درستي باشد به قول امام (ره) فرمود: اگر هر مسلماني يك سطل آب روي اسرائيل بريزد اسرائيل غرق ميشود. اين كشورهاي الجزاير و مصر واردن و عراق و حجاز و نميدانم همه كشورهاي اسلامي، گير چيست؟ جمعيت بيش از يك ميليارد، مكتب اسلام، كتاب قرآن، سرمايه معدنها و نفت، محور كعبه، گير در اين است كه مسلمانها يك رهبر، همينطور كه ما همه چيزي داشتيم، نماز داشتيم، روزه داشتيم، حج داشتيم فقط امام خميني نداشتيم تو سري ميخورديم از وقتي به امام خميني ملحق شديم تقليديش كرديم به او عشق ورزيديم و به رهبري پذيرفتيم به عزت رسيديم و گرنه نماز كه زمان شاه هم بود، روزه بود، خمس و زكات و حج بود، گريه بود همه چيزي بود رهبري نبود، ما تو سري ميخورديم. 2500 سال شاه تو سرمان زد شاهها و خانها تو سرمان زدند از وقتي رهبري شد، در دنيا عزيز شديم. كشورهاي اسلامي گيرشان در رهبري است هر كه ميخواهد بداند رهبري چيست؟ اين است. مسلمانها جمعيت يك ميليارد نفت زير پايشان رو كعبه، نفت زير پا جمعيت يك ميليارد تو سري ميخورند چون مشكلشان رهبري است به همين خاطر رهبري اصل است. يكي از نعمتها رهبري است به همين خاطر است كه امام در وصيت نامهشان قبل از هر چيزي «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْن»(وسائلالشيعة، ص27، ص33) آمد، و نقل ميكند كه شيعه و سني اين روايت را گفتهاند و بعد ميفرمايد: ما مفتخريم كه مولاي ما اميرالمومنين (ع) است. ما مفتخريم كه آقاي ما امام صادق (ع) است آقاي ما حضرت مهدي (ع) است يكي از نعمتها اين است. يكي از نعمتها، نعمت ولايت است. من نميدانم چه بگويم علي (ع) چه كسي بود؟ و چه شد. يك خرده در اين زمينه فشرده فهرست وار ميگويم. بعد هم چند دقيقه آخر ببينيم علي (ع) ، اميرالمومنين (ع) در مسجد كوفه چگونه شهيد شد. يك كمي از نالههاي حضرت را با هم به صداي خوب برادرمان خواهيم شنيد. يكي ازنعتهاي معنوي، نعمت رهبرمعصوم است، انسان اگر راكد باشد ميپوسد بايد انسان رشد كند و حركت كند و حركت انسان چند تا چيز ميخواهد: 1- هدف، 2- وسيله، 3- راه، 4- رهبر
2- حركت زير سايه رهبر است
انسان نيامده بماند آمده رشد كند، و رشد و حركت چهار تا چيز ميخواهد: هدف، وسيله، راه، رهبر. در همه اينها رهبر مهمتر است چون اگر رهبر نباشد هدف را گم ميكنيم. اگر رهبر نباشد وسيلهها بيخود در حركت است. اگر رهبر نباشد راه را هم گم ميكنيم. پس انسان براي حركت آفريده شده و حركت زير سايه رهبر است. اين است نقش امامت، ما در جمهوري اسلامي ديگر لازم نيست بدانيم نقش رهبر چيست. بدون امام 2500 سال شاه حكومت كرد و مسلمانها با داشتن پول و زور عدد و قدرت توسري ميخوردند با داشتن امام گفتند: توپ تانك مسلسل ديگر اثر ندارد. چطور اثر ندارد؟ براي اينكه وصل شدند به يك رهبري، اين اتصال به رهبري است. سپردن انسان به دست غير رهبر معصوم، ظلم به انسانيت است اگر انسان را به دست رهبر غير معصوم بسپارند، ظلم به انسانيت است. امير المومنين (ع) چه كسي بود؟ چه شد؟
3- هركس به علي نازد
خود آقا ميفرمايد: من 70 تا كمال دارم كه در عالم هستي احدي آن 70 تا كمال را ندارد. من كه نميتوانم بگويم ولي همين جمله هر فرقهاي به گوشهاي از كمالاتش مينازند. عابد وقتي به او ميگويند: چقدر عبادت ميكني؟ ميگويد: من كجا علي كجا! نازم به علي (ع) و عبادتش. به امام زين العابدين (ع) گفتند: خيلي عبادت ميكني؟ فرمود: من كجا و عبادت علي كجا! كارگر به كار علي (ع) . در جنگ خندق، هر كجا وقتي خندق ميكندند دور مدينه در جنگ احزاب، هر جا زمين و سنگ سفت بود يا رسول اكرم (ص) ميآمد كمك ميكرد يا بازوي حضرت علي (ع) . قاضي به قضاوتش مينازد، پهلوانها به قدرتش مينازند، زاهد كه به زهد او مينازد. فيلسوف به حكمتش مينازد، رزمندهها به شمشير زدنش مينازند و كشاورز به كشاورزي او. خطبا به خطيب به خطبهاش، يك خطبه داريم من خودم اين را ديدهام. ابن ابي الحديد يكي از علماي بزرگ اهل سنت است ميگويد: دوست دارماي كاش تمام گويندگان كره زمين در يك سالن جمع شوند و من اين خطبه را بخوانم همه بيفتند به سجده. و اگر بپرسي از آنها چرا اين خطبه را شنيديد سجده كرديد؟ ميگويند: همينطور كه بعضي از آيههاي قرآن را ميخوانيم سجده ميكنيم اين خطبه، خطبهاي است كه بايد در برابرش سجده كرد. هر كسي به گوشهاي از كمالات او مينازد.
4- احدي در هيچ كمالي به علي (ع) نميرسد
چه كمالاتي داشت. مگر ميشود نوشت؟ مگر ميشود گفت. در فاميلي (لَا يُسْبَقُ بِقَرَابَةٍ فِي رَحِمٍ) (إقبالالأعمال، ص296). كسي در فاميلي به پيامبر (ص) از حضرت علي(ع) نزديكتر نبود «وَ لَا بِسَابِقَةٍ فِي دِينٍ»(إقبالالأعمال، ص296). اول كسي كه مسلمان شد اميرالمومنين (ع) بود. «وَ لَا يُلْحَقُ فِي مَنْقَبَةٍ مِنْ مَنَاقِبِهِ»(إقبالالأعمال، ص296)، در هيچ كمالي احدي به اميرالمومنين (ع) نميرسد. علي (ع) چه كسي بود؟ «فَاسْأَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»(نهجالبلاغة، خطبه 93)، هر چه بپرسي جواب ميدهم. تا حالا كسي نيامده كه بگويد هر چه بپرسيد جواب ميدهم، چه كسي تا حالا توانسته چنين حرفي بزند؟ از هر چه سوال كنيد همه را جواب ميدهم. خداوند انساني را خلق نكرده كه بگويد: . هرچه بپرسيد جواب ميدهم. چه كسي روي كره زمين به دنيا آمده كه زادگاهش مسجد باشد قتلگاهش هم مسجد باشد؟ چه كسي تا به حال به دنيا آمده كه پيامبر (ص) به او بگويد جان تو جان من است؟ در ماجراي مباهله «فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ» (آل عمران /61) «نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ» و «أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ» بعد «أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ» كيست؟ علي (ع) بود. چه شد؟ رفيقي داشتي كه با تو قهر كند به آدم بد ميگذرد. پدرها بچهتان يك مرتبه از شما قهر كند و بگويد من تو را به عنوان پدر قبول ندارم چقدر غصه ميخوري؟ خانم اگر برادرت از شما قهر كند، شوهراز زن، زن از شوهر، يك نفر از ما قهر كند، حالا دوستي، شاگردي، شريكي چقدر در ما اثر ميگذارد؟
5- مظلومترين فرد علي (ع) است
بگوييم كه بود و چه شد. تمام ياران غديرخم نصف روز همه علي (ع) را ول كردند، خيلي، حدود صدهزارنفر در غديرخم با علي (ع) بيعت كردند و دو سه ساعت ديگر همه علي (ع) را رها كردند. در كره زمين خدا كسي را خلق نكرده كه در كمتر ازنصف روز صدهزارنفر او را رها كنند. چه كسي بود و چه شد؟ چه كسي بود كه گفت: من 25 سال صبر كردم مثل آدمي كه تيغ در چشمش هست استخوان در گلويش است. خود آقا ميگويد: چه شد، همسرش را روبرويش زدند و شهيد شد. امام حسين (ع) هم علي اكبر روبرويش شهيد شد. اما امام حسين (ع) دو سه ساعت بيشتر داغ نكشيد. بين شهادت امام حسين (ع) و علي اكبر نزديك بود اما بين شهادت زهرا و اميرالمومنين (عليهما السلام) خيلي طول كشيد. سي سال داغ. شهادت همسر روبروي چشم آدم. شما رهبر سراغ داريد كه صدسال قبرش مخفي باشد. اميرالمومنين (ع) را وقتي به خاك سپردند، صدسال قبرش مخفي بود. زمان امام صادق (ع) قبرش معلوم شد. خيلي مهم است. يك كسي كه در غديرخم صدهزارنفر ديدند كه پيامبر (ص) گفت: بعد از من عليابن ابي ابيطالب رهبر است. در بيابان صدهزارنفر شاهد بودند، بابا! براي قتل دو تا شاهد بس است، هر كسي دو تا شاهد مشكلش حل ميشود. اميرالمومنين (ع) ولايتش صدهزار شاهد داشت بعد آن وقت صدسال قبرش مخفي بود. بهترين فرد، مظلومترين فرد. آن وقت چه تهمتهايي به او زدند. گفتند مگر علي (ع) در مسجد بود مگر علي (ع) نماز ميخواند. خيلي مظلوم است. كسي را در تاريخ سراغ داريد كه بچه هايش به اندازه بچههاي حضرت علي (ع) شكنجه شوند. روي كره زمين خلق نشده پدري كه بچه هايش مثل بچههاي حضرت علي (ع) شكنجه شوند. امام حسين (ع) را ميكشيد زير سم اسب ديگر چيست؟ خيمه آتش زدن چيست؟ امام حسن (ع) چي؟ جنازه را هم تيرباران ميكنند؟ روي كره زمين پدري كه به اندازه اميرالمومنين (ع) بچه هايش شكنجه و شهيد شوند نيست. روي كره زمين كسي را پيدا نميكنيد كه يارانش را مثل ياران اميرالمومنين (ع) اين طور كنند، همچون ميثم تمار، حجربن عدي، اينها را به دار آويزان ميكردند، هر كجا شيعه بود نامش را محو، حقوقش را قطع ميكردند، چه بگويم كه بود و چه شد؟ اميرالمومنين (ع) سرنماز شمشير خورد، آن وقت شما شيعه حضرت علي (ع) حال نماز نداري. من معذرت ميخواهم يا علي! من شب نوزدهم هست بايد بگويم من خجالت ميكشم كه بگويم شيعه هستم. بازار ابوسفيان پدر معاويه، شما ميدانيد ابوسفيان رهبر جنگ كفار بود، بعد مسلمان شد اسلام زوركي، بازار ابوسفيان در مكه وقت نماز بسته ميشود آن وقت بازار شيعيان حتي ده دقيقه بسته نميشود. اين خجالت را كجا ببريم؟ اميرالمومنين (ع) وقت نماز ضربت خورد. اميرالمومنين (ع) كه بود؟ چه كارهايي شد. رقيب تراشي شوراي 6 نفري تعيين كردند. گفتند: هرچه اين 6 نفر گفتند علي (ع) با آن 5 نفر يك جور بودند. اميرالمومنين (ع) ميگويد: از غصه چه كنم كه آنقدر مرا آوردند پايين پايين تا گفتند: علي يكي، معاويه هم يكي. خود اميرالمومنين (ع) ميگويد: آنقدر مرا آوردند پايين، قرآن ميگويد: (يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها) (نحل /83) يك آيه در قرآن داريم كه شناختند نعمت خدا را ولي انكار كردند. حديث ميگويد: يعني حضرت علي (ع) را شناختند ولي انكار كردند، تفسير شده يكي از نعمتها، نعمت رهبري است. هفتاد كمال دارد كه احدي ندارد. جان پيامبر (ص) بود.
6- عنصرهاي علي (ع) و رستگاري او در وقت شهادت
يك چيز ديگر برايتان بگويم خواهش ميكنم دقت كنيد، مسئله مهمي را ميخواهم بگويم توجه كنيد، وقتي پيامبر(ص) ميرود مكه، تمام ريز مسائل را در تاريخ نوشتهاند كه كجا ايستاد، كجا غذاخورد، كجا نماز خواند، مو به مو ريز مسائل را نوشتهاند. اما از مكه كه بر ميگردد چون حادثه غديرخم در آن است يك مرتبه احدي از اين نامردها ماجراي برگشتن را ريزش را ننوشتهاند. بعضي از آنها اشاره كردند اما اكثرشان قورت دادهاند ميگويند: پيامبر (ص) كجا نشست؟ كجا بلند شد؟ كجا حتي شترش را آب داد؟ در رفتن به مكه آب دادن به شتر را نوشتهاند، در برگشتن از مكه ماجراي غديرخم را ننوشتهاند. مصداق بزرگ اين كه آدم ميشناسد و انكار ميكند. اميرالمومنين (ع) گفت: خدايا! مرا از مردم بگير مثل خودشان را به خودشان بده. مردم لياقت مرا ندارند. اميرالمومنين (ع) يك مرتبه گفت: خون كرديد به دل من. «قَاتَلَكُمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِي قَيْحاً»(نهجالبلاغة، خطبه 27) ياران باوفا داشت اما اكثر مردم با علي (ع) نبودند. يك روز گفت: «مَا لِي أَرَاكُمْ أَشْبَاحاً بِلَا أَرْوَاحٍ»(نهجالبلاغة، خطبه 108)، لاشههاي بي روح هستيد، حضرت علي (ع) از غصه سرش را در چاه ميكرد و حرف ميزد، يكجا فرمود: «يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ»(نهجالبلاغة، خطبه 27) مردهاي نامرد، يكبار فرمود: حاضرم ده تا از شماها را بدهم و يك نفر از ياران معاويه را بگيرم. چون آنها در باطلشان سفت هستند و شما در حقتان شل هستيد. خيلي غصه خورد اميرالمومنين (ع) . اما وقتي اميرالمومنين (ع) ضربت ميخورند ميگويد: فزت يعني رستگار شدم. چقدر بايد غصه بخورد تا اينكه در وقت شهادت بگويد رستگار شدم. منتظر چنين شبي بود. بخداي كعبه راحت شدم. علي جان! تو راحت شدي اما ديگران در مصيبت تو سوختند. وقتي مردم ايثارگر در 40 روز براي امام رضوان الله تعالي عليه، مرقد ساختند رفتم سر مرقد امام منقلب شدم گفتم: اي امام! 40 روز! مردم ايران واقعا مردم خوبي هستند، سلام و صلوات خدا بر اينها، 40 روزه قبر رهبرشان را ساختند ولي اميرالمومنين (ع) صدسال قبرشان مخفي بود و يك زائر نداشتند. خيلي سخت است خيلي سخت است.
7- مناجات و سوز و گداز علي (ع)
اشك علي (ع) ، شمشير علي (ع) ، سوز و گداز علي (ع) ، كشاورزي علي (ع) . علي (ع) يك مناجاتي دارد در مسجد كوفه، اول مناجاتش قرآن ميخواند يعني قرآن را آورده در مناجاتش، من چند سطر از اين مناجات را بخوانم با هم باشيم. اميرالمومنين (ع) ميگويد: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ»(البلدالأمين، ص319) خدايا! علي را امان بده، روز قيامتي كه نه مال به درد ميخورد نه بچه، دست علي را بگير. علي جان! تو دستت گرفته تو دست ما را بگير. (وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار) (البلدالأمين، ص319)، خدايا به علي امان بده. روزي كه ظالم هر چه ميخواهد معذرت خواهي كند ديگر عذرش پذيرفته نيست. «وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ» (مرسلات /36) قرآن ميگويد به مجرم اجازه نميدهيم معذرت خواهي كند، وقتي مجرم ميگويد: خدايا بد كردم. ميگويند 70 سال فرصت و مهلت نداشتي چقدر ماه رمضان آمد و رفت اطرافيان تو روزه بودند و تو خوردي، شكم پرستي از خدا پرستي براي تو مهمتر بود. صبح تا شب با هر كس و ناكسي حرف زدي، دو دقيقه با خدا حرف نزدي نماز نخواندي. چقدر خانوادههاي شهدا سوختند و تو حيا نكردي و با اين فرم آمدي بيرون. دل خانواده شهيد را سوزاندي دل جوان عذب را سوزاندي. يك دختر بي حجاب و بدحجاب سه دل را با هم ميسوزاند، 1- دل خانواده شهدا چون آنها شهيد شدند براي اسلام تو اين رقم رفتار ميكني. مثل دخترهاي اروپايي ميآيي بيرون. 2- آن جوان كه پول ندارد. 3- آن دختري كه ندارد همچين لباسي بپوشد فقط يك دل را راضي ميكند دل امريكا و دل جوانهاي هوس باز. آن دختري كه نميتواند مثل او لباس بخرد دلش ميسوزد. آن جوان كه پول ندارد ازدواج كند دلش ميسوزد. خانواده شهدا دلش ميسوزد سه چهار دل را ميسوزاني بس است. «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ»، امير المومنين (ع) ميگويد: خدايا! به علي امان بده از روزي كه پدر از پسر فرار ميكند پسر از پدر فرار ميكند. ديدي وقتي زلزله ميشود هر كس ميخواهد از يك جايي بپرد زير آسمان. قرآن ميگويد: روز قيامت به قدري سخت است كه (وَ تَرَى النَّاسَ سُكارى وَ ما هُمْ بِسُكارى وَ لكِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَديدٌ) (حج /2)، انگار مردم مست هستند و بعد ميگويد: و ماهم بسُكاري، مست نيستند عذاب خدا اينها را گيج كرده، عقل از سرشان پريده، «أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ» و «أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ» يك نالهاي ميكند كه خدايا! علي را روز قيامت دستش را بگير. بعد ميگويد مولاي يا مولاي. «مَوْلَايَ يَا مَوْلَايَ أَنْتَ الْمَوْلَى وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْعَبْدَ إِلَّا الْمَوْلَى»(البلدالأمين، ص319)، «مَوْلَايَ يَا مَوْلَايَ». اين مناجات حضرت علي (ع) است در مسجد كوفه ميگويد: خدايا! تو آقايي و من بنده، به بنده كسي نميتواند رحم كند جز آقا؟ جاي ديگر ميگويد: خدايا! عبد فراري كجا برگردد جز به سراغ مولاي خودش. «مَوْلَايَ يَا مَوْلَايَ أَنْتَ الْمَالِكُ وَ أَنَا الْمَمْلُوكُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَمْلُوكَ إِلَّا الْمَالِك»(البلدالأمين، ص319). خدايا تو مالك هستي و من مملوك، به مملوك چه كسي ميتواند رحم كند جز مالك؟ُ «مَوْلَايَ يَا مَوْلَايَ أَنْتَ الْعَزِيزُ وَ أَنَا الذَّلِيلُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الذَّلِيلَ إِلَّا الْعَزِيزُ»(البلدالأمين، ص319). خدايا! تو عزيزي و به كسي بخواهي عزت ميدهي يوسف (ع) را در چاه به او عزت دادي، به پيامبر(ص) يتيم عزت دادي. امام هيج كس را نداشت و تو را داشت به او عزت دادي و شاه همه چيز داشت ولي تو را نداشت، ذليلش كردي. نه تو عزيزي، اراده كني به هر كس عزيز ميشود. (وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ) (آل عمران /26)، با پول كسي عزيز نميشود، ديديد: امير كويت با اين همه دلار كه داشت چه جوري گريه كرد؟ ديديد وقتي شاه ميخواست از ايران برود اين همه چيز داشت چه جوري گريه كرد؟ ديديد همه دلاردارها و زوردارها، قلبشان ميلرزد ولي امام فرمود: من با قلبي آرام، خدايا هر كه هر چه دارد از توست، دل آرام از توست، عزت از توست. نداي علي (ع) در مسجد كوفه: «مَوْلَايَ يَا مَوْلَايَ أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَخْلُوقَ إِلَّا الْخَالِقُ»(البلدالأمين، ص319) «مَوْلَايَ يَا مَوْلَايَ» ميدانيد چرا دو بار ميگويد؟ چون خيلي دوست دارد. يك كسي كه كسي را دوست داشته باشد دوبار صدا ميزند. يك وقت آدم ميگويد: جانم! يك وقت ميگويد: جانم، جانم، جانم. «مَوْلَايَ يَا مَوْلَايَ»، «سَيِّدِي سَيِّدِي»، اين تكرارها از روي عشق است. عاشق علي (ع) ، معشوق خدا. مولاي يا مولاي! تو خالقي و من مخلوق، قرآن ميگويد: تمام قدرتمندان جمع شوند نميتوانند يك مگس خلق كنند، (لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً) (حج /73) و اگر يك مگس چيزي را برداشت فرار كند همه قدرتمندان بروند نميتوانند از دهان مگس پس بگيرند. ما چيزي نيستيم. «مَوْلَايَ يَا مَوْلَايَ أَنْتَ الْعَظِيمُ وَ أَنَا الْحَقِيرُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْحَقِيرَ إِلَّا الْعَظِيمُ»(البلدالأمين، ص319) خدايا! عظمت با توست، من حقير و پست هستم. انسان اگر خواسته باشد بداند چقدر پست است، بداند به يك تب رنگش ميپرد. با يك چرت ماشينش به دره ميرود با يك قرص خفه ميشود. با يك نفس قطع شدن وارد گودي قبر ميشود. خيلي حقيريم. آن كساني كه ميگويند: من آنم كه من آنم كه من آنم، نفس كه بريده باشد مثل جماد ميشوند، واقعا ما حقيريم و اين حقارتمان را با اتصال به خداوند بايد جبران كنيم. «مَوْلَايَ يَا مَوْلَايَ أَنْتَ الْقَوِيُّ وَ أَنَا الضَّعِيفُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الضَّعِيفَ إِلَّا الْقَوِي»(البلدالأمين، ص319)، «مَوْلَايَ يَا مَوْلَايَ أَنْتَ الْغَنِيُّ وَ أَنَا الْفَقِيرُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْفَقِيرَ إِلَّا الْغَنِيُّ»(البلدالأمين، ص319) مولاي يا مولاي! غني تو هستي فقير ما، پول دار ما چند مثقال طلا دارد خدا با يك اراده كوهها را طلا ميكند. چيزي نيستيم.
8- اذان گفتن اميرالمؤمنين
صداي اميرالمومنين (ع) از مسجد كوفه، امير المومنين (ع) اذان هم ميگفتند. آخرين اذان: اميرالمومنين (ع) رفت بالاي مسجد يك اذان گفت، برادرها! بياييد اذان بگويم، شما شيعه حضرت علي (ع) هستيد از پارسال تا حالا يك اذان نگفتهآيد، خجالت ميكشي بگويي الله اكبر، بلال كتك خورد «الله اكبر» گفت. اگر روز قيامت بنده را بياورند با بلال. بلال يك نگاهي كند، بگويد: آقاي فلاني! من سيلي خوردم «الله اكبر» گفتم، تو در جمهوري اسلامي رويت نشد يك اذان بگويي. اميرالمومنين (ع) چه اذاني گفت، الله اكبر. بياد الله اكبر او يك الله اكبر بشنويم. الله اكبر، الله اكبر، از چيزهايي كه غريب است، اذان است، مسجدها لااقل بلندگويشان اذان بگويند. نوار راديو فايدهاي ندارد با حلقوم بايد اذان گفت، به قدري اذان ارزش دارد كه اميرالمومنين (ع) آمد گفت: يا رسول الله! اجازه بده حسن (ع) اذان بگويد، فرمود: نه. اذان را بايد بلال بگويد. معلوم ميشود اذان گفتن يك مقامي است كه اميرالمومنين (ع) ميرود چانه ميزند.
9- سيدها به سيد بودن افتخار كنند
بهر حال برادرها! از نعمتهايي كه ما داريم نعمت اميرالمومنين (ع) است. اسم بچه هايتان را علي بگذاريد زشت است درخانهات پسر باشد و اسمش علي نباشد و صادق و احمد و محمد نباشد، كجا ميرويم؟ درخانه كه ميرويم؟ اسم بچهمان را علي بگذاريم. افتخار كنيد سيدها كه جدتان اميرالمومنين (ع) است. درهمه امضاهايتان بنويسيد سيداحمد، سيدحسين، چرا نمينويسي «سيد». معلوم شود كه ذريه حضرت علي (ع) زياد است و افتخار كن كه بچه حضرت زهرا عليها السلام هستي همه آنهايي كه مادرشان سيد است يا پدرشان سيد است امضا كنند سيدند. دكترها در تابلوهايشان بنويسند سيد هستند، افتخار كنيم كه آقاي ما كسي است كه قرآن گفت: (وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً) (احزاب /33) آقاي ما كسي است كه قرآن گفت: (وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ) (واقعه /10) آقاي ما كساني است كه (قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ) (آل عمران /169) ما مفتخريم با چنين رهبراني. خدايا! به خون اميرالمومنين (ع) به اشك او، به اذان او، به مناجات او، به داغ همسرش، به غصه هايش، به علمش، به يارانش، به شيعيانش، به قبري كه صدسال گمنام بود، به قبري كه الان هم زواري ندارد، به مظلوميتش، ما را از بهترين شيعيان حضرت علي (ع) قرار بده. الهي آمين. توفيق شناختن و شناساندن اميرالمومنين (ع) را به همه مرحمت بفرما. الهي آمين. مقداري كه فاصله داريم با حضرت علي (ع) روز به روز هرچه نفس ميكشيم به عدد نفس ما، به عدد عمر ما، فاصله ما را لحظه به لحظه با علي (ع) كم بفرما. الهي آمين. حكومت ما را حكومت علوي، حكومتي كه اميرالمومنين (ع) آرزو داشت، حكومت ما را به آن خصلتها سوق بده. الهي آمين. دختر و پسرها، نسل و ناموس ما، عقايد ما و افكار ما، رهبرامت ما را در سايه فرزندش آقا امام زمان (ع) محافظت بفرما. الهي آمين. و لحظه جان كندن حديث نه يكي و دو تا 96 تا حديث مرحوم مجلسي(شما در اصفهان هستيد من اين فيلم را در اصفهان پر ميكنم) مرحوم مجلسي حدود 96 تا حديث در بحار آورده كه لحظه جان كندن، ما علي را ميبينيم. خدايا! لحظهاي كه علي (ع) را ديديم، كاري كن ببينيم، لحظه آخر كه دارد به ما ميخندد و ما را محبوب او قرار بده. الهي آمين. ذريه ما را تا ابد بهترين يارانش و ياران فرزندش مهدي (ع) قرار بده، الهي آمين.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2487