نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2488
موضوع بحث: نعمتهاي خدا -14، كرامت انسان
تاريخ پخش: 71/12/24
بسم الله الرحمن الرحيم
در آستانه شبهاي قدر رمضان سال 71 بحثمان ياد نعمتهاي خداوند متعال است تا كم كم برسيم به ياد خود خداوند. عرض كردم خداوند به گروهي ميگويد: «اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ» )بقره/40( يك وقت ميگويد «فَاذْكُرُوني أَذْكُرْكُمْ» )بقره/152( يك وقت به بچه ميگويي: چرا بابات را دوست داري؟ ميگويد: براي اينكه به من شكلات ميدهد. يك وقت ميگويي: چرا بابايت را دوست داري؟ ميگويد: چون، بابايم است. يعني گاهي شعور كه پايين است از طريق شكلات بابا را دوست دارد شعور كه بالا ميرود منهاي شكلات بابا را دوست دارد و لذا قرآن دو رقم آدم گفته: شكلاتي و بالاتر. به شكلاتيها ميگويد: «اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ». به بالاتر از شكلاتيها ميگويد: «فَاذْكُرُوني» خودمان را ياد كنيم فرق است بين «وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ» )آل عمران/103( يا «وَ اذْكُرُوا اللَّهَ» )بقره/203(
1- نعمتهاي خدا ظاهر و باطن دارد
ما فعلا كلاسهايمان كلاسهاي شكلاتي است ميخواهيم ياد نعمتهاي خدا كنيم. اين هم نه ياد ريز چون نعمت اجمال و تفصيل دارد. يك وقت ميگوييم الحمدلله خوابمان برد، خوب خواب يك نعمتي است اما اگر ريزش كني در خود هر نعمت، صدها نعمت است الحمدلله خوابم برد خوب الحمدلله. الحمدلله دقيقهاي يكبار نپريدم. حالا اگر خوابت ميبرد، هر دقيقهاي يكبار از خواب ميپريدي اين ميشد شكنجه. الحمدلله در خواب ميغلتم چون اگر در خواب نميغلتيديم صبح كه بلند ميشديم نصف بدنمان لَخت بود. خودش بدون اينكه كسي بالاي سرت بگويد: آقا! يك ساعت آن طرفي خوابيدي حالا اين طرفي بخواب، خود انسان به طوري كه متوجه نشود خودش اين طرف و آن طرف ميشود كه صبح ديگر اندامش لخت نشود. باز اگر در خواب به كلي شعورمان از دست ميرفت چه بسا خطرهايي در خواب متوجه ما ميشد و ما اصلاً به هوش نبوديم و نميآمديم اصلاً يك جوري است كه چقدر از حال برويم چند ساعت از حال برويم چطور اتوماتيك تنظيم شود. براي جريان خون در بدن كه بدنمان لخت نشود. باز حالا دقيقهاي يك بار نپريدي در آن سي تا حرف است. يعني هرچي گفت: كه نعمتهاي خداوند هر كدامش پوستي دارد در پوستش مغز است مغزش هم مغز دارد، مغزِ مغزش هم، مغز دارد و لذا قرآن گفته: (وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً) (لقمان /20) نعمتهاي خدا ظاهر و باطن دارد. ياد نعمتهاي خدا كنيد. پوستش و مغزش. نعمت گاهي ظاهري است گاهي باطني. حالا ما نگاهي ميكنيم. تازه نعمتها مادي هست و معنوي. حالا در اين جلسه چون بينندهها كه بحث را ميبينند در آستانه شبهاي قدر هستند وارد نعمتهاي معنوي شديم نعمت قرآن را در يكي دو جلسه صحبت شد حالا نعمتهاي معنوي. پس موضوعي كه از اول ماه رمضان دنبال ميكنيم اين است: نگاهي به گوشهاي از نعمتها. موضوع خاص: نعمتهاي معنوي.
2- كرامت انسان از نعمتهاي معنوي الهي
نعمتهاي معنوي: نعمت كرامت، كرامت انسان، اين كرامت انسان خيلي مهم است انسان كرامت دارد (وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَم) (اسراء /70) بشر اصلاً تو با وجودي، عزيزي. ابر و باد و مه و خورشيد و فلك همه مال تو هستند وگرنه حيوانها عددشان بيشتر است يا ما؟ حيوانها و زورشان هم از ما بيشتر است. يعني مورچهاي هم كه لاغر است 50 برابر وزن خودش چيز ميكشد و انسان پهلوان فوقش به اندازه وزن خودش ميتواند بكشد. حالا اگر حيوانها كه عددشان زيادتر است زورشان هم بيشتر است اگر تسخير ما نبودند به جاي اينكه ما سوار الاغ شويم آنها سوار ما ميشدند، چه بلايي ميشد! راحت سي تا شتر افسارش را يك بچه ده ساله ميكشد. قويترين و درشت ترين حيوانها، فيل و شتر است و دست يك بچه 9 ساله افسارش را بدهي، آنها را هدايت ميكند. اين معناي كرامت انسان است. (سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْض) (حج /65) خداوند حيوانها را تسخير شما كرد. فضا در تسخير شماست. دريا تسخير شماست. موج ميتواند شما را كلافه كند ولي انسان توانسته كشتي درست كند در برابر موج. زلزله. انسان توانست مهار كند خانه ضد زلزله درست كند. (مَتاعاً لَكُمْ) (نازعات /33) تمام موجودات دمر هستند حيوانهاي دريايي و صحرايي و هوايي و همه حيوانات. تنها موجودي كه سيخكي راه ميرود انسان است. اصلاً يك موجود سيخكي داريم. تمام موجودات دمر هستند. ساختمان ما عمودي است يعني همه موجودات افقي هستند انسان عمودي است. روح خدا در انسان است (وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي فَقَعُوا لَهُ ساجِدين) (حجر /29) به هيچ موجودي خدا نگفته روح خدا در توست، اما روح خدا در انسان است پس «أَحْسَنِ تَقْويمٍ» (لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في أَحْسَنِ تَقْويمٍ) (تين /4) بهترين ساختمان را داديم به تو، يعني ساختمان عمودي به تو داديم. روح خدا در انسان است. «وَ نَفَخْتُ فيهِ» «سَخَّرَ لَكُمْ». همه چيز را مسخر تو كرديم. قويترين حيوانها در تسخير ذليل ترين انسانهاست. همه فرشتهها براي انسان سجده كردند. ( فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ ) (حجر /29) خداوند انسان را آفريد به همه فرشتهها گفت: سجده كنيد. تمام انبياء براي انسانها آمدند، اين كرامت انسان است. تمام كتابهاي آسماني مال انسانهاست، اين كرامت انسان است. قانون مال انسان است. اين كرامت انسان است.
3- هستي در وجود انسان و براي انسان
انسان ماكت كره هستي است. شما كله را حساب كن اين كله انسان ماكت كره زمين است آنچه در كره زمين هست در كله ما هست. در كره زمين گياه است در كله شما مو. در كره زمين رعد است در شما نعره. در كره زمين بارندگي است در شما گريه. در كره زمين پستي و بلندي هست در شما نوك دماغ و چشم. در كره زمين چشمه، در زير زبان شما چشمه. در كره زمين چشمه آب شور و شيرين است در كله شما اشك و آب دهان. در كره زمين رودخانهها در كله شما رگها. در كره زمين گنجهاست، در مغز شما استعداد هاست. آنچه در كره زمين است، خداوند در كله شما قرار داده است. يعني هستي در وجود ما است. انبياء مال ما، اوصياء مال ما. قانون مال ما، كتابهاي آسماني مال ما، هستي مسخر ما، انسان موجودي است كه بي نهايت ظرفيت دارد مهمترين كامپيوترها ميگويند مثلا كامپيوتري است كه ميتواند چند ميليون كلمه يا جمله را ميتواند نگه دارد. انسان (وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها) (بقره /31) قرآن ميگويد كل علوم را مغز انسان ميتواند. انسان موجودي است كه تمام علوم را ظرفيت دارد. (يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقيتُ لِلنَّاسِ) (بقره /189) ميپرسند ماه چرا رنگارنگ ميشود؟ گاهي باريك گاهي هلالي گاهي ضخيم؟ «قُلْ هِيَ مَواقيتُ لِلنَّاسِ» ما وضع ماه و گردش ماه را جوري قرار داديم كه براي شما به نفع شما. براي اينكه يك تقويمي است طبيعي، عمومي و سالم. با يك نگاه بدون اينكه باتري آن را عوض كنيم يا وصل به برق باشد بدون اينكه صنعتي در آن باشد بدون اينكه آفتي يا غرضي در آن باشد هر كس هر كجا با يك لحظه، تاريخ سالم طبيعي دائمي را به طور طبيعي مييابد. «هِيَ مَواقيتُ لِلنَّاسِ»
4- نبايد از نعمتهايي كه خدا در وجودمان گذاشته استفاده نادرست كنيم
كرامت انسان: خيلي انسان عجيب است آن وقت حيف نيست اين انسان عجيب خودش را به چهار تا مفت بفروشد. حيف نيست زباني كه ميتواند بگويد سبحان الله، دروغ بگويد حيف نيست زباني كه ميتواند ديگران را باسواد كند، فحش بدهد. حيف نيست روحي كه ميتواند جاي خدا باشد، جاي ضد خداست. اينجا كه ما الآن داريم فيلمبرداري ميكنيم انگورستان ملك، خوب شخصي بوده اينجا را ساخته جاي قشنگي است در اصفهان از آثار باستاني است. اگر شما بياييد در جاي به اين قشنگي ببينيد دو تا گوني كاه گذاشتهاند نميگوييد ايرانيها خل هستند كه چنين جاي خوبي را كاه گذاشتهاند آن وقت خود ما از اين انگورستان ملك، بهتر نيستيم؟ آن وقت ما گوني كاه بگذاريم در روحمان. قَالَ الصَّادِقُ(ع): (الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَيْرَ اللَّهِ) (جامعالأخبار، ص185) حديث داريم قلب حرم خداست در حرم خدا غير خدا را جاي ندهيد. در دلت چيست؟ در دلم عشق اسكناس. حيف! حيف! گوني كاه را در انگورستان بگذاري بهتر است كه عشق اسكناس را در قلبت بگذاري. نميخواهم بگويم آنها خوب نيست، دل تو حيف است كه پر شود از اينها. در دل تو چيست؟ بغض فلاني من از دست فلاني خيلي ناراحتم. حيف نيست؟ در دل تو كينه باشد. «رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذينَ سَبَقُونا بِالْإيمانِ وَ لا تَجْعَلْ في قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذينَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحيمٌ» (حشر /10) قرآن ميگويد: مومن ميگويد خدايا دل مرا جاي كينه مومنان قرار نده. پيامبر (ص) فرمود: مسلمان سه روز قهر كند روز چهارم آشتي نكند هيچ كدام مسلمان نيستند. حيف نيست دل تو كينه، زبانت فحش اين گردن تو كه خم ميشود ميداني تمام موجودات يعني انسان هر عضوش به يك سمت حركت ميكند. دست و پا ولي گردن آدم به چهار طرف. حيف نيست اين گردن كه اين رقم در تسخير شماست براي هر كس خم شود. آقا! سلام مخلصم. آن وقت اين گردن حيف نيست براي خدا خم نشود. اين دستي كه همه رقم كار، تا حالا كسي هست كه يك شغلي پيدا كند بگويد آقا اين شغل را پيدا كردم، اداره كار و امور اجتماعي حيف نيست يك جا يك كارخانه يك موسسه يك شركتي شما را ميخواهند به كار بگيرند فقط مثلا ميگويند حركات دست من جوري است كه نميتوانم كار كنم. خداوند جوري دست انسان را آفريده كه آنچه به عقل ميايد اين دست قدرت دارد آن كار انجام دهد. هنوز در دنيا كاري پيدا نشده است آن كار حركتي را تقاضا كند كه دست ما نتواند به آن سمت حركت كند. اين امكانات را خدا به ما داده يكي از نعمتهاي معنوي كرامت انسان است. يكي از نعمتهاي معنوي حيات طيبه است.
5- حيات طيبه از نعمتهاي معنوي الهي
حيات طيبه: زندگي دل نشين. قرآن ميفرمايد: (مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً) (نحل /97) هر زن و مردي كار خوبي انجام دهند، «فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً» يكي از نعمتهايي كه به شما ميدهم حيات طيبه است. حيات طيبه چيست؟ حيات طيبه را اميرالمومنين(ع) ميفرمايد: «هِيَ الْقَنَاعَةُ»(نهجالبلاغه، حكمت 229) قناعت است. و امام رضا (ع) ميفرمايد: همان رضايت. آدم به قضاي خدا قانع باشد به دادههاي خدا. اميرالمومنين(ع) ميفرمايد: «تجعلني بقسمك راضيا قانعا»(مصباحالمتهجد، ص844). آدم راضي باشد چون آدم وقتي راضي بود آرامش هم دارد. اگر راضي نباشي چه ميخواهي بكني؟ يك كسي افتاد در چاه به او گفتند: صبر كن بروم طناب بياورم و ترا بالا بياورم. گفت: اگر صبر نكنم چه كار كنم. يعني شما ميخواهي قانع نباشي چه كني؟ روايت داريم. اگر خدا به تو چيزي داد جيغ زدي اجرت از بين رفته. ميگويد چرا به او دادي خب عوض آن به تو يك چيز ديگر داده. خدا هر كسي را يك چيزي داده كه به ديگران نداده. يك كسي خوش استعداد است خوب يك كسي خوشگلتر است. يك كسي خوشگلتر است يك كسي صدايش بهتر است خوش صدا است ولي بد خط است يك كسي خوش خط است ولي صدايش بد است. يك كسي بچه هايش خوب است زنش بد است يك كسي زنش خوب است بچه هايش بد هستند يك كسي زن و بچهاش خوب هستند درآمد ندارند. يك كسي درآمدش خوب است سوء هاضمه دارد يك كسي غذا خوب ميخورد دندان ندارد، يك كسي دندان دارد نان ندارد. قرآن گفته من همه چيزها را يعني همه چيزها را تقسيم ميكنم و همه سختيها را هم تقسيم ميكنم. نهج البلاغه ميگويد: «ثُمَّ قَرَنَ بِسَعَتِهَا عَقَابِيلَ فَاقَتِهَا»(نهجالبلاغه، خطبه 91) كنار توسعهها ضيقها ميگذارم. «وَ مَادُّ الْقَامَةِ قَصِيرُ الْهمه»(نهجالبلاغه، خطبه234) قد بلند، همت كوتاه. «طَلِيقُ اللِّسَانِ حَدِيدُ الْجَنَانِ»(نهجالبلاغه، خطبه234) بيان نرم، سنگدل. شما قانع باشيد اگر ديديد خدا به شما يك چيزي نداده حساب كنيد عوضش چي به شما داده. يكي متكاي پر دارد خواب بد ميكند يك كسي سرش را ميگذارد روي آجر چنين خواب ميكند خوشا به حالش. يك جوري است كه اگر تلخيها و شيرينيها را تقسيم كنيم بعد ميبينيم شيرينيها و تلخيها با هم شدند يك آدم معمولي. جاويد شاه، مرگ بر شاه، قاتي هم كرد ديد هيچي به هيچي. يعني تلخيها و شيرينيها قاتي هم است. حيات طيبه يكي از نعمتهاست.
6- روح پاك و سالم يكي از نعمتهاي معنوي
روح سالم، روح پاك يكي از نعمتهاي معنوي روح پاك و سالم است. ما سه تا قلب داريم در قرآن: قلب سليم. (إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَليمٍ) (شعراء /89) قلب سالم، روح پاك، روح پاك چه روحي است؟ كينه هيچ كس در دلش نباشد. بخل و تكبر نداشته باشد. (وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنيبٍ) (ق /33) يعني اگر هم قلب چپه شد منيب انابه كند برگردد. قلب مريض(في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ) (بقره /10) قلب و روحش نا سالم است. يعني ذاتش جلب است وقتي هم دارد راه ميرود ببيند الاغ ايستاده با يك چيزي ميزند آن را. بابا. چه كار داري آن را. اين روح نا آرام است. از مدرسه كه بيرون ميآيد يك پاشنه كش ميگيرد دستش ميزند به در خانه مردم. اصلاً نميتواند آرام باشد. ناآرام است. روحش موذي است. صدام، جان به تنش تلاطم ميكند ايران شد، شد، نشد، كويت، نشد، اردن، شيعهها، نشد، سنيها. اصلاً ذاتش ناآرام است. روح سالم يكي از نعمتهاست. آدمهايي كه روحشان سالم است لذت نميبرد از كسي كه كيف ميكند. ميدانيد كه زني كه روحش سالم نيست مردي كه روحش سالم نيست همين كه فهميدند فلاني يك مسئلهاي دارد ميگويد آخِش. . . روح سالم فكر ميكند غصه ميخورد ميرود دو ركعت نماز ميخواند دعايش ميكند. اما روح مريض. عكس آن ميشود. فتوكپي آن را برداريم. اين را نگه دارد اگر يك روز خواستيم آبرويش را بريزيم به چهار نفر هم ميگوييم ميشود از او يك نوار بگيريم. ميشود از او عكس بگيريم. روح مريض اين است كه وقتي يك عيب ديد اين عيب را افشا ميكند. لذت ميبرد يك مسلمان آبرويش ريخته شود. آبروي مسلمان بهتر است از كعبه. امام صادق (ع) در مسجدالحرام فرمود: اي كعبه! خيلي عزيزي بعد فرمود: مومن از تو عزيزتر است. حاضرين ميدانيد مكه امسال گران است مكه ديگر خيلي مشكل شده رفتنش. اما در عين حال اگر يك كسي گفت من شما را مجاني مكه ميبرم شما را مجاني ميبرم مكه به يك شرط يك مقدار لجن بماليد به خانه خدا كعبه. چه كسي حاضر است برود؟ هيچ كس. ما آدم هستيم اما راحت روي آبروي كسي لجن ميماليم. و امام صادق (ع) فرمود: آبروي مومن از كعبه عزيزتر است. ما حاضر نيستيم كعبه را لجني كنيم اما آبروي يك مومن را راحت ميريزيم. اگر عكس زشتي را ديدي پاره كن دور بينداز يك سند بدي است پاره كن دور بريز. چقدر تو كيف ميكني آبروي يك مسلمان را بريزي! ! هيچي نگو. تمام شد رفت. مومن حق ندارد خودش آبروي خودش را بريزد. من اگر يك گناهي كردم حق ندارم بروم پهلوي يك آقا بگويم: آقا! من يك غلطي كردم. هيس! هيچي نگو. شب نوزدهم در خانه خدا يواش بگو. (وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِم) (توبه /102) قرآن ميگويد اعتراف كن به گناهان خودت، خدا ميبخشد. به خدا فقط بگو. لازم نيست به ديگري بگويي من چه كردهام. روح پاك قلب سليم از نعمتهاي خداست. قلبي كه شرك در آن نباشد، طاهر است. امام سجاد (ع) سحرهاي ماه رمضان يكي از دعاهايي كه ميخواند ميگويد: الهي قلب ما را از شرك پاك كن. (سيدي أخرج حب الدنيا من قلبي) (مصباحالمتهجد، ص590) خدايا حب دنيا را از دلم بيرون ببر. «رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري» (طه /25) روح بزرگ به من بده. چون اينجا اصفهان است يك قصه از اصفهان بگويم. يعني از يك ولي خدا از يك مرجع تقليد كه اصفهاني بود آقاي ابوالحسن اصفهاني. مرجع تقليد بود قبل از امام و آقاي بروجردي. يكي از مدرسين قم گفت: رفتم لب شط كوفه ديدم يك كيسه بزرگ است مثل گوني هي آقا ورقهها را در ميآورد ميريزد در رودخانه. گفتم: اينها چيست؟ فرمود: اينها نامههاي فحش است منتها از ترس اينكه دست كسي نيفتد و آبروي طرف نريزد، نامههاي فحش را خودم ميخوانم و بعد هم ميآورم ميريزم در رودخانه، حالا فحش داد كه داد. گفت: ميشود آقا من يكي از اين نامهها را بخوانم؟ گفت: بخوان. ميگفت: يكي از اين نامهها را برداشتم آن آقايي كه اين را گفت زنده است الان از علماي قم است. ميگفت: به قدري اين مرجع بزرگوار فحش نوشته بودند. گفتم: اگر يكي از اينها را به من بدهند من رواني ميشوم. خواب از سرم ميپرد. چقدر بزرگوار روح بزرگ! ! آقا. غيبتت را كردم. حلال. آقا شب نوزدهم چه دعايي بكنيم. هيچي دلت پاك باشد اگر ظرفت پاك باشد خدا شير ميدهد. در ظرف كثيف خدا شير نميريزد. بگو خدايا روحم را پاك كن بعد بگو خدايا بده. هر كه به من ظلم كرده او را بخشيدم. خدايا! تو هم مرا به خاطر ظلمهايم ببخش. تو از حق خودت ببخش. قرآن ميگويد: (وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ) (نور /22) همديگر را ببخشيد. «أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ» نميخواهي خدا ببخشدت. شب نوزدهم شب بيست و يكم قلبت را پاك كن قلب پاك باشد خدا بخيل نيست در خداوند بخل نيست قلبت را پاك كن خود خداوند ميآيد سراغت. چشمت را پاك كن خود حضرت مهدي (ع) ميآيد پهلويت. اما اگر چشم گناهكار باشد دو روز گريه كني يا حجت ابن الحسن عسكري! خب نميآيد چشم ناپاك است. چشمت را پاك كن شما آنتن را در پشت بام درست بگير خودش موج را ميگيرد. قلب پاك از نعمتهاست. عشق به حق و خوبيها. بعضيها عاشق هستند ميگوييم چه از خدا ميخواهي؟
7- زينت انسان ايمان اوست
هر كسي از خدا چيزي ميخواهد. آني كه از خدا ميخواهي محبوب شما چيست؟ آنكه پهلويت جلوه دارد چيست؟ قرآن ميگويد: (يكي از نعمتها اين است) (وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيان) (حجرات /7) من با شهردارهاي تهران سميناري داشتم به آنها گفتم: برادرهاي شهردار! حالا گيرم همه فلكهها آب و فواره اصلاً ايران شد مثل عروس. خب اين زيباييها، زينت زمين است. از قرآن يك آيه بخوانم. ميگويد: تمام اين گل و بلبلها زينت زمين هستند. (إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً) (كهف /7) گل و بلبل زينت زمين است. زينت انسان ميفرمايد: «حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في قُلُوبِكُمْ» زينت انسان ايمان اوست. زيبايي امام به چه بود؟ به ايماني كه داشت و از طاغوت نميترسيد. امام كه اهل طلا و دلار نبود. شما وقتي كسي را ديدي ميگويند: ايشان در ايمان قوي هست ايشان آدم شجاعي است ايشان غير از خدا از احدي نميترسد همين را كه بفهمي به او عشق ميورزي. زينت انسان كمال اوست. زشت است زنجير طلا براي پسر. زيبايي پسر به زنجير طلا نيست. زيبايي انسان به كراوات نيست در اتريش بودم يك مقالهاي آنجا چاپ شد حالا انشاء الله ميآورم در تلويزيون نشان ميدهم. دانشمندان اتريشي نوشته بودند بي خاصيت ترين لباسهايي كه انسان در طول عمرش پوشيده كراوات است. چون هر لباسي معنايي دارد مثلا لباس خلباني نشان ميدهد خلبان است من آخوندم من پليس هستم بعضي لباسها گرم ميكند بعضي لباسها خنك ميكند بعضي لباسها علامت است رمز است اين كراوات هيچي نيست نه معنايش اين است كه پول داري چون بعضي گداها هم دارند نه معنايش اين است كه باسوادي چون بي سوادها هم دارند، نه معنايش اين است كه زور داري چون هروئينيها هم دارند نه معنايش تخصص است نه تعهد است. نه گرم ميكند نه خنك ميكند بي خاصيت ترين لباس است. زشت است. زينت ما اين نيست زينت ما اين است كه ما بگوييم توجه توجه تمام ابر قدرتها صدام را كيش كيش كردند و بچههاي ايران 8 سال تكه تكه شدند، بله قربان به طاغوت نگفتند. اين زينت ما است اصلاً زينت ما به اين است.
8- عشق به خوبيها از نعمتهاي معنوي
نعمتهاي معنوي: عشق به خوبيها. (وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظيمٍ) (قلم /4) زينت مرد ماشين او نيست يك انسان سوار دوچرخه شود و خوش اخلاق، او زينت دارد ولي يك آدم سوار ماشين است ولي پرخاشگر و بددهن زشت است.
9- شهادت در راه خدا از نعمتهاي معنوي
يك از زينتهاي معنوي، شهادت در راه خداست. اميرالمومنين (ع) چرا وقتي ضربت ميخورد ميگويد: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»(خصائصالأئمة، ص63) شوخي ميكند؟ استغفرالله. دروغ ميگويد؟ استغفرالله. چيست «فُزْتُ» لذت ميبرد از شهادت. و لذا اميرالمومنين (ع) فرمود: خدا ميداند علاقهاي كه به شهادت در راه خدا دارم از علاقه طفل به پستان مادر بيشتر است. الله اكبر. امام حسين (ع) فرمود: شهادت در راه خدا مثل گردنبند به سينه دختر جوان است «خُطَّ الْمَوْتُ عَلَى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقِلَادَةِ عَلَى جِيدِ الْفَتَاة» (بحارالأنوار، ج 44، ص 366) گردنبند به سينه دختر جوان چقدر زيباست؟ شهادت براي امام حسين (ع) اينقدر زيباست اما ما نميفهميم يعني چه؟ گاهي وقتها حرفها بالاست ما نميفهميم. مثل خود كلمه عشق. كلمه عشق را بچه دو ساله نميفهمد چيست. اگر يك كسي بگويد عاشقم بچه دو ساله نميفهمد. عشق معنوي يك چيزي است كه ما هنوز بالغ نشديم. ولي امير المومنين (ع) ميفرمايد: عشق من به شهادت از عشق بچه به پستان مادر بيشتر است. امام حسين (ع) ميفرمايد: شهادت از گردنبند به سينه دختر جوان زيباست. ما نميدانيم چه ميخواهد بگويد.
10- عفو وگذشت و رسيدگي به يتيمان از نعمتهاي الهي
يكي از نعمتها عفو است. در عفو لذتي است كه در انتقام نيست. كيف ميكند كه كسي را نيش زده كيف كن به اينكه ببخشي او را. دو تا كيف داريم: يكي آدم موكت را ميفروشد قالي ميخرد. يك كيف ديگر هم هست قالي را ميفروشد زيلو ميكند اضافهاش را يك زيلو براي كس ديگر هم ميخرد. ميگويد قالي من زيلو شد ولي چهار خانواده ديگر هم. . . در همين اصفهان. خدا حفظ كند اينها را كه در انجمن مددكاري و كمك به ايتام و. . . در شهرها هست در اصفهان هم هست در همين اصفهان يك فرهنگي عزيزي به من ميگفت: رفتيم به خانه چند تا بچه يتيم (حالا آدم اميرالمومنين (ع) را ميفهمد چه ميگويد) رفتيم خانه چند تا بچه يتيم بيسكويت داديم به اينها. البته من يك زماني در اصفهان بودم زمان طاغوت حدود بيست سال پيش ماه رمضان اينجا بودم. من به اين برادرهايي كه سرپرستي ميكردند خانههاي يتيمها را گفتم: من هم ميخواهم بيايم رفتيم ديديم در يك خانه بچههاي يتيم زيلو ندارند روي مقوا زندگي ميكنند. آنجا نتوانستم خودم را نگه دارم فوري رفتم بيرون وشروع به گريه كردم وقتي گريهام را به يكي از دوستان نقل كردم گفت: اين كه چيزي نيست بيا يك چيزي بهت بگويم. گفت: رفتيم خانه بچه يتيمها بيسكويت داديم به بچه يتيمها بچههاي كوچولو يكي از اين بچهها بيسكويت خود را نخورد گذاشت كنار آمد به كوچكتر گفت: حسن جان! بيسكويت خود را نخور. هفته ديگر هم اينها براي ما بيسكويت ميآورند نخور هفته بعد هم نميخوريم هفته بعد هم نميخوريم همه را جمع ميكنيم ميبريم ميفروشيم پولش را جوراب ميگيريم پايمان ميكنيم. اين فرهنگي فاضل و دانشمند ميگفت: چنان من متلاشي شدم كه نتوانستم خودم را نگه دارم. در بين ما آدمهاي اينطوري هست كيف نكن از اينكه پدرت برايت كفش گران قيمت خريده. مگر شرف ما به چرمست و كفش. شرف ما در اين است چهار يتيم را در شب عيد نوروز خندانديم لازم نيست لباس بپوشي متري دو هزار تومان، لباس بپوش متري 300 تومان اما عوضش دو تا لباس ديگر براي بچه يتيم بخر. اميرالمومنين (ع) ارزشش به اين بود. خرما را باز ميكرد هستهاش را ميانداخت دور گوشت خرما را دهان بچه يتيم ميبرد و كيف ميكرد غذا دادن به بچه يتيم كيف دارد. ما هنوز مزه اين كيف را نچشيديم. نماز با حضور قلب كيف دارد شهادت كيف دارد عفو كيف دارد بوسيدن بين دو ابروي مادر كيف دارد. حديث داريم هر كه مادر دارد بين دو ابروي مادرش را ببوسد. متاسفانه من وقتي اين حديث را فهميدم كه آخر عمر مادرم بود و دوبار اين كار را كردم. بوسيدن دست پدر كيف دارد، بوسيدن دست معلم كيف دارد. يك لذتهاي معنوي هم هست. خدايا ما را از آن لذتهاي معنوي نسيمي مزهاي بچشان. الهي آمين.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2488