درس هایی از قرآن - محسن قرائتی - کتابخانه مدرسه فقاهت

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2491

نعمت‌هاي خدا 17، نعمت‌هاي سياسي

تاريخ پخش: 71/12/29

بسم الله الرحمن الرحيم

بيننده‌ها روزهاي اواخر ماه رمضان بحث را تماشا خواهند كرد.
امسال ماه رمضان بحثمان بحث نعمتها بود از نعمت خورشيد و آب و دريا از نعمت كوه و گياه از نعمت حيوانها و تسخير آنها به وسيله‌ي انسان از نعمتهاي معنوي: عقل از نعمت سلامتي، نعمت ولايت، نعمت هدايت، نعمت نيايش و رمضان از نعمتهاي مختلفي صحبت كرديم. و چون بحث الآن درباره روز قدس است بد نيست يك جلسه هم درباره نعمتهاي سياسي صحبت كنيم.
پس موضوع بحثمان نعمتهاي سياسي است.

1- هلاك طاغوت از نعمت‌هاي سياسي

قرآن راجع به نعمتهاي سياسي خيلي آيه دارد مثلا يكي از اين آيات اين است مي‌فرمايد كه: هلاك طاغوت. قرآن مي‌فرمايد كه: (وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ) (بقره /50) غرق كرديم فرعون را با دار و دسته‌اش پيش چشمتان. اين هلاك طاغوت يك نعمت است. شما نمي‌دانيد وقتي مجسمه شاه افتاد زمين من آن ايام مشهد بودم مجسمه شاه را كه انداختند زمين، مردم مشهد چنان مي‌پريدند بالا، پسر و مرد و جوان و پير و اصلاً يك شاديي بود كه از شادي عيد و از شادي عروسي بيشتر بود و سقوط نظام شاهنشاهي لذتي داشت. و حالا اگر مي‌خواهيد بدانيد چيست، الآن كشورهايي كه گرفتار طاغوت هستند را ببينيد. نعمت هلاكت طاغوت.

2- حكومت يكي از نعمت‌هاي سياسي است

يكي از نعمتهاي سياسي حكومت است. (حكومت) قرآن مي‌فرمايد كه: (وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً) (مائده /20) شما همه ملك شديد به امكانات رسيديد قدرت پيدا كرديد.
رفته بودم آفريقا يك كسي به ما گفت: به من گفته‌اند در ايران نماز جمعه‌ها در خيابانها و ميدانها و فلكه‌ها و اينهاست؟ آيا درست است؟ گفتم: بله در بعضي از شهرها كه مسجد جامع آن كوچك است يا مصلي ندارد، نماز را در ميادين، پاركها، خيابان‌ها، فلكه‌ها مي‌خوانند. آهي كشيد اين بنده خدا گفت: حكومت به ما گفته اجازه اذان گفتن در بيرون از مسجد نداريد. الله اكبر مخصوص نماز حتي بلندگو را مي‌خواهيم صدايش را بدهيم بيرون.
اين چاوشسكو بود كه از روماني آمده بود يك آدمي بود بسيار ضد مذهب نه مذهب اسلام اصلاً هيچ مذهبي را قبول نداشت. از آن كمونيسم‌هاي قرص. در خيابان كشي در روماني من با چشمهاي خودم ديدم خيابان كشيده بودند رسيده بودند به كليسا. اين كليسا نبش خيابان قرار گرفته بود ولي آثار باستاني بود مثل اين ساختمان انگورستان كه ما چند تا فيلمها را در آن گرفته‌ايم در اصفهان. اين ساختمان آثار باستاني بود. آنجا آن ساختمان از اينجا خيلي مهمتر بود. و مي‌خواست خراب كند به خاطر اينكه مظهر مذهب است. حالا مذهب مسيحي‌ها ولي نبايد نبش خياباني كه حكومتش ماركسيست‌هاست نبش خيابانش نبايد نشانه‌اي از مذهب باشد. آثار باستاني هم بود نمي‌خواستند خراب كنند چون هنر معماران روماني بود. اين ساختمان با عظمت را زيرش را خالي كردند با آهنهاي بسيار قوي جوشكاري كردند بلبرينگ گذاشتند كل ساختمان را كشيدند عقب كه هم آثار باستاني حفظ شود و هم چيزي از دين نبش خيابان قرار نگيرد. شما حساب كنيد كه يك مسجد را با بلبرينگ بكشند عقب اين هم ساختمان خيلي مهمي بود من اين را با چشم خودم ديدم در روماني.

3- همه زمين بايد معبد باشد

ولي ما چي ما اگر يك مسجد خوبي هم باشد خانه‌هاي جلويش را هم مي‌خرند خراب مي‌كنند كه مسجد از انزوا بيايد بيرون و ما بايد جاهايي را از انزوا دربياوريم بيرون و لذا من به بعضي از جوانهاي حزب اللهي سفارش دارم كه اصلاً نماز را برويد در پارك بخوانيد.
امروز در خدمت برادراني بوديم كه در ستاد اقامه نماز هستند در اصفهان. به اينها عرض كردم كه به اين دبيرستانيها كه دبيرستانشان كنار پارك است بگوييد نمازشان را بيايند در پارك بخوانند تا احساس نشود كه در پارك فقط بايد تخمه شكست و بستني خورد اگر آنجا نماز هم بخوانيم عيبي ندارد. و بحمدالله شهرداريهاي تهران اين كار را كرده‌اند لابد شهرداريهاي ديگر هم ياد خواهند گرفت يا اين كار را انجام دادند يا انجام خواهند داد نمي‌دانم. بهرحال اين كار را چند نمونه در تهران داريم كه در پاركهاي بسيار شيك يك نمازخانه كوچك و شيك مي‌سازند كه اگر كسي خواست نماز بخواند، بخواند چون اشكال ندارد آدم كنار فواره بنشيند نمازش را هم بخواند. نماز بايد از انزوا بيايد بيرون.
بعضي از اين كشورهايي كه ما قبول نداريم آنها را. رهبرشان نه فكر درستي دارد نه منطق درستي دارد نه شهامتي نه صلابتي، يكي از اين كشورهايي كه اسلام آنها صد در صد آمريكايي هست، در هواپيماي شخصي شاهشان يا خليفه اميرشان حالا اسمش را نبرم آبروريزي است، در هواپيماي شخصي خود يك نمازخانه درست كرده به جوري كه با كامپيوتر نمازخانه مي‌گردد. يعني اگر هواپيما برخلاف جهت مكه مي‌رود خود نمازخانه دارد مي‌گردد كه هميشه نمازخانه در هواپيما سمت كعبه باشد البته ما قبول نداريم آنها را ولي در عين حال اينقدر ظواهر را حفظ مي‌كنند.
من در اينجا تشكر مي‌كنم من از اين فوتباليستهايي كه در بازيهاي بين المللي همين كه گل زدند و ايران پيروز شد همه سجده شكر كردند. خوب كول هم سوار شدن كه ژاپني‌ها هم كول هم سوار مي‌شوند. يك بچه حزب اللهي مسلمان وقتي گل زد به افتخار اينكه موفق شده در همان زمين ورزشي سجده شكر كند. اصلاً ما مفتخريم كه مرگ بر آمريكا گفتنمان در خيابان است سجده شكر ما در ميادين است نماز جمعه‌مان در ميدان است پارك و مسجد اصلاً همه زمين بايد معبد باشد. اينجا نمي‌شود يعني چه؟

4- نمازخانه بايد بهترين مكان‌ها باشد

من يك جمله گفتم خيلي از مديركل‌ها گوش دادند من از اين مديركل‌ها انصافاً بايد تشكر كنم به عنوان يك برادر ديني. يك جمله گفتم خيلي قشنگ بود يعني خيلي اثر كرد. گفتم: يك سوال. در هر اداره‌اي كه اتاق رئيس آن از نمازخانه‌اش بهتر است، اين معنايش اين است كه رئيس مي‌گويد من از خدا بهترم.
منتها ناخودآگاه، غرضي ندارد. ببين الآن اگر من روي صندلي نشسته‌ام يك شخصيتي وارد شد گفتم شما روي زيلو بنشين. شما كه اينجا نشسته‌ايد مي‌گوييد، قرائتي خودش روي صندلي نشست و به آن شخص محترم گفت روي زمين بنشين. اين معلوم است كه خودش را بهتر از آن مي‌داند. چرا بايد اتاق رئيس شيك باشد نمازخانه. . . اگر اتاق رئيس قالي است نمازخانه موكت است زشت است ببينيد قديمي‌هاي ما چه مي‌كردند. آن زماني كه مسجدهاي قديمي را با آجر مي‌ساختند خانه‌هاي خودشان خشتي بود خانه‌هاي خودشان خشتي بود ولي مسجدها را با آجر مي‌ساختند.
اين معنايش اين است كه خانه خدا از خانه من بهتر است. اين معنا دارد. ما يك چيزي را نبايد ساده بگيريم اگر ديديم ساندويچ فروشي زياد است اين معنايش اين است كه مردم حوصله پختن ندارند اگر ديديم آب ميوه گيري زياد شد ديديم‌اي بابا! ديگر حوصله جويدن هم ندارد. شما همينطور ساده از ساندويچ فروشي و آب ميوه گيري رد نشويد اينها همه معنا دارد. اگر يكجا ديديم ساندويچ فروشي از كتاب فروشي بيشتر است يعني اصالت شكم حاكم است بر اصالت مغز. اگر يكجا ديديم زمين ورزش آن شلوغ‌تر است از كتابخانه‌اش يعني اين نسل دارند سقوط مي‌كنند توجه هم ندارند كه آن چيزي كه جدي است بازي مي‌شود و آن چيزي كه بازي است جدي مي‌شود. اگر ديديم كتابخانه خلوت است ميدان ورزش شلوغ، معنايش اين است كه اين كشور جديشان بازي شده بازيشان جدي.
ساده از اينها نگذريد. چرا رئيس ما اتاقش شيك باشد و نمازخانه كثيف و مثل انبار سيب زميني در هتل‌ها كه وارد مي‌شويم غرفه‌هاي شيك سوپر دولوكس جاجيم و صنايع دستي و سفال. . . مي‌گوييم نمازخانه مي‌گويد پشت انبار سيب زميني. از اين معلوم مي‌شود كه صاحب هتل يا آن وزارتخانه كه هتل زير نظرش است توجه‌اش به نماز كم رنگ است و البته بايد توجه داد به آنها. چون بحمدالله مسئولين ما معمولا نمي‌گويم قريب به اتفاق 99 درصد مسئولين ما حزب اللهي هستند و دلسوز.
لذا من به بعضي از مسئولين گفتم، گفته بود: بله. اينقدر مديركل به من گفت وقتي تو گفتي چرا اتاق مديركل از نمازخانه بهتر است، من رفتم ديدم اتاق خودم از نمازخانه بهتر است. فوري موكت را آوردم در اتاق خودم قالي را بردم نمازخانه. گفتم به همان دليلي كه خدا خالق است و ما مخلوق بايد خانه خالق از خانه مخلوق بهتر باشد. آنهايي كه خانه هايشان اتاق زياد دارد حالا كاري نداريم اكثر مردم يك اتاق و دو اتاق و با مشكل مسكن درگير هستند اما آن‌هايي كه درگير نيستند حديث داريم: يك اتاق بسيار خوبي را براي نماز بگذاريد. كه وقتي نگاهش كرديد ياد نماز بيفتيد. اگر كسي وارد شهري شد ديد تابلوي تبليغات از چيني و پلوپز و ساعت و موز و پرتقال و چرخ خياطي و جارو برقي و. . . اگر ديديم در و ديوار زرق و برق است اما يك تابلويي كه مردم را سفارش به يك مسائل معنوي بكند، نيست، از اين پيداست گرايش اين شهر روي مسائل مادي است از اينها نبايد ساده گذشت. شما وقتي مي‌بينيد پيامبر اسلام (ص) بيشترين پولش پول عطر است چي مي‌فهميد؟ به توجه اسلام به عطر وقتي مي‌شنويد پيامبر (ص) ما در تابستان لباسهايش را در ديگ مي‌جوشاند چه استنباط مي‌كنيد؟ توجه پيامبر (ص) به بهداشت.
وقتي مي‌شنويد پيامبر (ص) ما جوجه‌اي كه مي‌خواست مصرف كند خودش مي‌خريد در خانه دانه مي‌داد بعد آن جوجه را مي‌خورد يعني توجه به مسئله تغذيه. اينها را ساده از آن نگذريم.
مسئله حكومت (وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً) (مائده /20) (جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ) (اعراف /69) (رَبِّ قَدْ آتَيْتَني‌ مِنَ الْمُلْكِ) (يوسف /101).

5- استقلال از نعمت‌هاي سياسي است

مسئله استقلال چه آيه‌اي در قرآن راجع به استقلال است؟ ما شعار داشتيم: استقلال آزادي جمهوري اسلامي. آيه‌اي كه براي استقلال است چيست؟ يك سوال ايدئولوژيكي تحصيلكرده‌هاي زيادي پاي تلويزيون نشسته‌اند. در آستانه روز قدس آيه استقلال؟ آيه استقلال اين است: مسلمانها وقتي رو به بيت المقدس نماز مي‌خواندند يهوديها مي‌گفتند نيش مي‌زدند آيه نازل شد قبله‌تان را كعبه كنيد (لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّة) (بقره /150) تا نباشد براي مردم بر شما حجت. يعني يك سمتي نماز بخوانيد تا مردم بر شما ناز نفروشند حجتي بر شما نداشته باشند.
در رساله مراجع تقليد شايد ديده باشيد نوشته‌اند تشبه به كفار حرام است يعني يك مسلمان ژست كافر را بگيرد. چون ژست كافر را كه مي‌گيري معنايش اين است كه يك رقم خودباختگي از خودت نشان مي‌دهي. يك هيئتي آمد پهلوي من زمان شاه گفت: هيپي بودن حرام است؟ گفتم: نه چه كسي گفته حرام است. خودباختگي حرام است. يك وقت مي‌گويي من از هيپي بودن خوشم مي‌آيد زنده باد باز هم خوب است كه عقلت مي‌فهمد. يك وقتي مي‌گويي چون غرب هيپي است پس من هم هيپي هستم اين زشت است. خودباختگي بد است.

6- آزادي از نعمت‌هاي سياسي است

استقلال، آزادي راجع به آزادي چه آيه‌اي داريم؟ تمام آياتي كه مي‌گويد (أَنْجاكُمْ) (ابراهيم /6)، (نَجَّيْناهُ) (انبياء /71) (أَنْجَيْنَا) (اعراف /165) آياتي كه مي‌گويد نجات داديم شما را. خوب اين مهم است شما يادتان نرود كه يك زماني اگر يك سرباز مي‌خواست در پادگان نماز بخواند مشكل داشت بعضي از ارتشيها وقتي مي‌خواستند نماز بخوانند به اسم دستشويي مي‌گفتند: يك لحظه بروم. . . يواشكي با ترس و لرز نماز مي‌خواندند. افتخار نمي‌كردند ولي الآن ما داريم فرمانده لشكر ببخشيد فرمانده كل نيروهاي زميني وقتي به من مي‌گويد در پشت بام صبحها اذان مي‌گويد حالا چه از سپاه چه از ارتش به خود من گفت: يعني به من گفتند من رفتم از فرمانده پرسيدم چنين چيزي راجع به شما شنيده‌ام شما فرموده‌ايد: مي‌رويد پشت بام اذان مي‌گوييد؟ خدا قبول كند بله. آخر اذان كه بخشنامه‌اي نيست. اصلاً نبايد اين طور نباشد.
ولي در صبح در تاريكي هيچ كس زير نظر نيست آن ديگر روي عشق است. مقايسه كنيم كجا بوديم سرباز ما وحشت داشت نماز بخواند الآن تيمسار ما نماز مي‌خواند اذان مي‌گويد و افتخار مي‌كند. فرعون به موسي (ع) گفت: رويت مي‌شود عليه من كودتا كني؟ تو در خانه من بزرگ شده‌اي. گفت: (وَ تِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَيَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَني‌ إِسْرائيلَ) (شعراء /22) من همين كه در خانه تو بزرگ شده‌ام گناه تو است من بايد خانه پدرم بزرگ مي‌شدم. پيداست تو پدر مرا به اسارت بردي.
آخر يك بچه رفوزه شده بود. آمد در اتاق رئيس دبيرستان. گفت: به چه مجُوزي مرا رفوزه كره‌اي؟ گفت: به همين مجوّز كه تو مجوّز را مجُوز مي‌خواني.
فرعون گفت: تو در خانه من كودتا مي‌كني عليه من؟ گفت: «وَ تِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَيَّ» اين منت است كه بر من مي‌گذاري؟ «أَنْ عَبَّدْتَ بَني‌ إِسْرائيلَ» من بايد خانه پدرم بزرگ شوم. به همين دليلي كه در خانه تو بودم معلوم مي‌شود ما در استثمار تو بوديم(نعمت آزادي).

7- نعمت امنيت نعمت سياسي است

نعمت امنيت نعمت سياسي است. در يكي از شهرها امام وقتي تشريف آوردند در بهشت زهرا (س) (حالا قصه يكي از آن شهرها را مي‌گويم) در بهشت زهرا (س) فرمودند: شما مي‌گوييد نمايندگان مجلس(زمان شاه) ما دست نماينده را مي‌گيريم مي‌بريم در شهرش مي‌گوييم‌اي مردمي كه مي‌گوييد اين نماينده شهر شما است شما اين را مي‌شناسيد؟ اگر شناختند معلوم مي‌شود شما نمايندگان حقيقي هستيد.
در يكي از شهرها من نماينده‌اي را مي‌شناختم پرسيدم آخر اين نماينده را مردم شهر نمي‌شناسند. گفتند ايشان دانشجو بوده در آمريكا و آمريكا دستور داده كه ايشان بايد وكيل شود. (نمايندگان پيش فتح) مثل فتيله چراغ. بالا بروند پايين بيايند در اختيارات. الآن نماينده مجلس ما در حرم امام رضا (ع) بود يك زائر به او رسيد گفت: آقا امروز كه مجلس باز است شما چه حقي داشتي مجلس را رها كردي آمده‌اي زيارت امام رضا (ع) شما بايد الآن براي مصالح مردم حرف بزني فكر كني آمده‌اي اينجا زيارت امام رضا (ع) شما چرا سر پست خود نيستي؟ گفت: من مرخصي گرفته‌ام كه اينجا در خراسان براي بازديد آمده‌ام و حالا به زيارت هم آمده‌ام.
خب اين خيلي مهم است كه يك عوام به نماينده خود بگويد چرا سر پست خود نيستي.
(امنيت- آزادي) قرآن درباره امنيت مي‌فرمايد كه: (الَّذي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ) (قريش /4) اگر امنيت نباشد عبادت نمي‌شود. من يك وقت به نيروهاي نظامي بود يا نيروهاي انتظامي از جمله حرفهايي كه در سخنرانيهاي خودم به نيروهاي انتظامي و نيروهاي نظامي مي‌گويم اين است: مي‌گويم: يك وقت نگوييد من در نيروي ارتش يا سپاه هستم يا نيروي انتظامي هستم اصلاً اگر شما شغلت نباشد من نمي‌توانم در تلويزيون حديث بگويم او نمي‌تواند برود مسجد او نمي‌تواند برود دانشگاه او نمي‌تواند برود بازار. قرآن مي‌گويد: (لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني‌ لا يُشْرِكُونَ بي‌ شَيْئاً) (نور /55) يعني تا امنيت نباشد «يَعْبُدُونَني‌» نيست. عبادت در سايه امنيت است. اگر در مملكت امنيت بود كسي دخترش را مي‌تواند بفرستد دبيرستان. پزشك برود سركارش كارگر برود (رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً) (ابراهيم /35) حضرت ابراهيم (ع) وقتي مكه را ساخت فرمود: خدايا! اينجا را بلدالامين قرار بده.

8- پيروزي نعمت سياسي است

نعمت پيروزي: از نعمتهاي سياسي نعمت پيروزي است. بيچاره فلسطيني‌ها چند سال است دارند خون مي‌دهند چهل سال است دارند خون مي‌دهند ولي پيروز نشده‌اند. ما خيلي زود پيروز شديم يادمان نرود. افغانستان چند سال مجاهدين افغاني خون دادند ولي پيروز نشدند و هنوز سر و سامان پيدا نكرده‌اند. لبنان چند سال است مي‌جنگد ولي هنوز سر و سامان پيدا نكرده‌اند. همين كشور بوسني اين كشور كوچك كه به تعداد به اندازه تقريبا تعداد شهدايمان كه در جنگ داديم در طول 8 سال، اينها چند ماهه شهيد دادند اين تعداد را و هنوز پيروز نشده‌اند. ما خيلي زود پيروز شديم ما شهيد خيلي داديم و شما شهداي ما را حساب كن چند سال، چقدر شهيد داديم و بالاخره پيروز شديم و بيش از اين مقدار در افغانستان و بوسني و كشورهاي ديگر خيلي بيشتر شهيد داده‌اند و هنوز دستشان به جايي بند نيست. خيلي خداوند به ما نعمت داد زود پيروز شديم. نعمت پيروزي (وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ) (آل عمران /123) قرآن مي‌گويد: يادتان نرود شما را در جنگ بدر پيروز كرديم و حال آنكه شما كم بوديد.

9- عزت نعمت سياسي است

يكي ديگر از نعمتهاي سياسي، عزت است. ايران الآن عزيز است بقدري كه اگر سران و مصلحان و متفكران و سياسيون كشورها دو سه روز بيايند ايران و برگردند، ايران به معناي واقعي «أُمُّ الْقُرَى» شده «أُمُّ الْقُرَى» در قرآن مكه است. ‌ام يعني مادر چرا به‌ام مي‌گويند مادر؟ چون مادر بچه‌اش را غذا مي‌دهد «أُمُّ الْقُرَى» يعني مكه بايد به همه دنيا غذا بدهد. الآن ايران به دنيا غذا مي‌دهد نه مكه. نفس ايران راهي كه ايران رفته، صدور انقلاب اين نيست كه يك چيزي را در جعبه كنيم و صادر كنيم كه در گمرك جلويش را بگيرند همين كه يك كار حقي شد و بقيه ياد گرفتند اين مي‌شود صدور انقلاب. (وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمينَ) (بقره /47) (نعمت عزت)

10- خنثي شدن توطئه‌ها از نعمت‌هاي سياسي

خنثي شدن توطئه‌ها يكي ديگر از نعمتهاي سياسي است كه خداوند به ما داده است. چقدر از اول انقلاب و قبل آن تا حالا چقدر توطئه عليه ما شده. همه دنيا عليه ما بسيج شدند ما گاهي در ايام جنگ مي‌گفتيم برادر ليبي برادر سوريه. اصلاً ديگر نه برادري داشتيم نه خواهري. آن وقت حالا ليبي و سوريه چقدر مي‌توانستند كمك ما كنند چقدر كمك كردند چه نقشي مي‌توانستند داشته باشند. حالا ريز مسائل بماند ولي همه دنيا، حالا در عين حال مشكلاتي هم داشتيم ولي باز با همه مشكلات آخر يك كسي اسمش مخفي بود رنگش پريده بود زرد بود گفتند: مخفي خان گفت: بله گفتند: چرا زردي؟ گفت: برو دنبال كارت من بايد مرده باشم من حالا خوب كه هستم حالا زرد هستم كه هستم. گفتند: از كجا مي‌گويي كه بايد مرده باشي. گفت: مگر نمي‌داني هر كس به هر كس نامه مي‌نويسد در نامه‌اش مي‌نويسد مخفي نماند اينكه همه مي‌گويند مخفي نماند ولي من مانده‌ام.
آخر مخفي نماند در مقاله‌ها و نامه‌ها خيلي است مثلا مخفي نماند مي‌گفت: همه در نامه هايشان مي‌نويسند مخفي نماند ولي باز من مانده‌ام. جمهوري اسلامي وقتي درست شد همه دنيا گفتند جمهوري اسلامي نماند. باز خوب است كه جمهوري اسلامي مانده حالا پنيرش گران است تخم مرغ آن گران است همه چيز آن گران است ولي بايد حساب كنيم اگر خواستيم مقايسه كنيم بايد همه دنيا را در نظر بگيريم شايد من تصميم گرفته‌ام از 15 كشور بروم مكه چون 30 از كشور تقريبا من رفته‌ام.
از 15 كشور خواستم بروم مكه ديدم گران تمام مي‌شود حالا مي‌ترسم بگويم سازمان حج گران كند. حالا بهرحال ولي شما بدانيد از هر جاي كره زمين خواسته باشيد به مكه برويد، بيش از ايران است بهرحال سازمان حج دارد ضرر مي‌دهد. مي‌گويند حالا البته اگر آن 27 هزار تومان را اگر كاسبي كرده بوديم چي مي‌شد راست مي‌گويند مردم هم راست مي‌گويند او هم راست مي‌گويد. گفت تو درست مي‌گويي او هم گفت تو هم درست مي‌گويي. يك كسي رفت چلوكبابي غذا خورد آمد پول نداد. گفتند: آهاي پول بده گفت: درست مي‌گويي گفت خوب بده گفت: درست مي‌گويي هر چه گفتند: پول بده گفت: درست مي‌گويي. يكي گفت: آقا مردم آزاري نكن به او بده پول را. گفت: تو هم درست مي‌گويي. يكي گفت: بابا شايد ندارد گفت: تو هم درست مي‌گويي حالا بالاخره مردم هم مي‌گويند: آخر دولت هم مي‌گويد آخر سازمان حج مي‌گويند ضرر كرديم مردم مي‌گويند 27 تومان چند سال مانده هر دو درست مي‌گويند ولي به هر حال حرف من اين است حالا اينجا من نه مسئول حج هستم نه مسئول نرخ گذاري ولي اين را مي‌خواهم بگويم كه اين تورمي كه اينجا هست همه جا هست همه جا اينطور است.
تا آنجا كه من اطلاع دارم 4 تا كشور وضع مالي و اقتصاديشان از ما بهتر است آن هم به خاطر دلار و نفت وگرنه آنهايي كه روي فرم هستند اين تورم يك چيز عمومي است. پريروز يك كسي آمد پيش من گفت: آقاي قرائتي! يك چيز خصوصي مي‌خواهم به شما بگويم گفتم: بفرماييد گفت: من 8 سال است نمي‌توانم خانه تهيه كنم گفتم: شغلتان گفت: كارمند دولت. گفتم: كدام كشور كارمندان دولتش با حقوق كارمندي بعد از 8 سال توانسته‌اند صاحب خانه شوند. حالا انشاء الله خداوند خانه به شما بدهد اما تو خيال نكن اين مشكل فقط مشكل تو است مشكل كره زمين است در مكه يكي به من رسيد گفت: آقاي قرائتي! گفتم: جانم. چه شده است؟ گفت: گم شده‌ام. گفتم: خوشا به حالت گفت: چرا؟ گفتم: تو تنها خودت گم شده‌اي ما با كاروان همه با هم گم شده‌ايم. حالا شما هم بنا نيست بعد از 8 سال كارمندي صاحب خانه شويد يعني در همه جاي كره زمين اين طور است بله كشورهاي كمونيست تا آنجا كه من خبر دارم چند تا از آنها رفته‌ام آنها يك اتاق مي‌دهند 3 متر در 2 متر خانه نيست لانه است. مصرف را آورده‌اند پايين.
آخر گاهي مي‌گويند فلان كشور بي سوادي را حل كرده. ما از اين كشورهايي كه بي سوادي را حل كرده‌اند چند تا از اينها رفتيم ديديم. اين كشورهايي بي سوادي را حل كرده‌اند دو سه ميليوني هستند آخر دو ميليون كه چيزي نيست مرد است بيايند 15 ميليون 20 ميليون بي سواد را حل كند آدم يك ميهمان داشته باشد جوجه كباب هم مي‌دهد اگر خيلي شدند مشكل است يك آقا بالاي منبر گفت: خداوند متعال ميلياردها ميليارد فرشته دارد يك نفر از پايين منبرش بلند شد گفت: آقا خدا چه به اينها مي‌دهد بخورند؟ اين آقاي بالا منبر گفت: ملائكه غذا نمي‌خواهند گفت: اگر غذا نمي‌خواهند لازم نيست خدا نگهدارد آنها را. بيايند خودم نگه مي‌دارم آنها را. حالا واقع اين است كه دو ميليون بي سواد را باسواد كردن مهم نيست اتاق دو در سه را بله همه مي‌توانند مسكن كنند اما مرد اين است كه ما خانه مي‌خواهيم بهرحال مشكل‌ها هست اما خدا به ما خيلي چيزها داده است.
هلاك طاغوت يك نعمت است الآن دنيا مي‌گردند التماس مي‌كنند خداوند طاغوتهاي آنها را هلاك كند. تشكيل حكومت اسلامي يك نعمت است با دست خودمان وكيل با دست خودمان رئيس جمهور با دست خودمان رهبر با دست خودمان خبرگان، تعيين مي‌كنيم.
استقلال يك نعمت است هيچ كس نمي‌تواند بگويد بايد يا نبايد هيچ كشوري نمي‌تواند به ما بگويد بايد يا نبايد. آزادي از خودمان است امنيت داريم الحمدلله. پيروز شديم عزتي كه داريم و خنثي شدن توطئه‌ها. اينها نمونه‌هاي نعمتها است ولي مي‌گويند وقت تمام شد ولي اينجا بعضي يادداشتهاي من ماند.

11- شركت در راهپيمايي از نعمت‌هاي سياسي است

بهرحال مسئله روز قدس خداوند چيزهايي كه به ما داده خداوند ان شاء الله به خواهرها و برادران آن نعمتهايي كه به ما داده خيلي‌ها كتك خوردند شهيد داده‌اند نعمتهايي كه خدا به ما داده به آنها هنوز نداده هم در راهپيمايي بايد شركت كنيم. شركتمان فعال باشد. مي‌سوزند مي‌سوزند همين كه مي‌گويند راهپيمايي 22 بهمن شلوغ است ديوانه مي‌شوند راهپيمايي روز قدس اصلاً فلسطيني‌ها به عشق ما مي‌جنگند. كسي ديگر در دنيا از اينها حمايت نمي‌كند آن حمايت جدي كه بايد بكند حامي مظلومان هستيم ان شاء الله در راهپيمايي شركت كنيم و اين قدمهايي كه بر مي‌داريد به قصد عبادت برداريد. چون قرآن يك آيه دارد مي‌گويد: (وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئاً يَغيظُ الْكُفَّارَ وَ لا يَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ) (توبه /120) هر حركتي كه مي‌كنيد كه كفار عصباني مي‌شوند، «إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ». اين آيه مال راهپيمايي است. هر حركتي كه مي‌كنيد كه كفار عصباني مي‌شوند خداوند براي اين حركتهاي دست جمعي عمل صالح ثبت مي‌كند. و اين همه گفتم (إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات) (بقره /277) عمل صالح چيست؟ فقط عمل صالح غسل جمعه و انگشتر عقيق و حنا و نماز شب نيست حركتهايي كه باعث شود كفار عصباني شوند اين عمل صالح است بنابراين چون ماه رمضان ماه عبادت است يكي از اعمال صالح شركت در راهپيمايي روز قدس است.
خدايا! رهبر ما شهداي ما روحشان را از ما راضي و مسلمين فلسطين را بر اسرائيل پيروز بفرما. الهي آمين.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2491

فرمت PDF

شناسنامه

فهرست