responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2536

1- مقايسه ولايت فقيه با ولايت ديگر حاكمان
2- جامعيت اسلام ميان عبادت و حكومت
3- نقش حاكميت اسلامي در گسترش اسلام
4- نقش ولايت فقيه در تصميم‌گيري كلان جامعه
5- رياست جامعه اسلامي با اسلام شناس عادل
6- نقش امام خميني در تغيير نظام شاهنشاهي
7- نفي حكومت طاغوت، شرط ايمان به خدا

موضوع: نقش ولايت فقيه در نظام اجتماعي

 

تاريخ پخش: 15/03/93

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

بيننده‌ها پاي تلويزيون بحث را پانزده خرداد سال 93 مي‌‌بينند. 15 خرداد آغاز انقلاب امام بود. تقريباً اولين خون گروهي كه ريخته شد و شهداي جمعي كه داده شد، 15 خرداد بود. آن هم توسط مردم ورامين و پيشوا و باقرآباد اتفاق افتاد.

امروز بحثي كه دارم اين است كه اگر يك استاد دانشگاه، يك معلم، مربي، دانشجو، دبيرستاني، يك كسي مي‌خواهد بداند ريشه‌ِ اين ولايت فقيه چيست؟ هم علمي است، هم خيلي روان است. 25 سؤال را نوشتم. اين ولايت فقيه در اين سؤالها روشن مي‌شود. پس موضوع بحثمان اين باشد.

بسم الله الرحمن الرحيم، به مناسبت 15 خرداد 93، كه 14 خرداد هم رحلت حضرت امام(ره) بود. 15 خرداد هم براي امام بود. 14 خرداد هم براي خود امام است. آن هم براي انقلاب امام است. مسأله ولايت فقيه است. ولايت به معني حكومت است. والي يعني حاكم شهر! متولي مدرسه يعني حكومت مدرسه دست اوست. والي، ولايت! اين ولايت فقيه چيست؟

1- مقايسه ولايت فقيه با ولايت ديگر حاكمان

اين يك امتيازي است كه ما داريم، كه دنيا ولايت جنايتكار را پذيرفته است. خوش به حال ما كه ولايت فقيه را پذيرفتيم. چون در دنيا قانوني به نام حق وتو است. حق وتو يعني پنج كشور جنايتكار بتوانند رأي همه‌ي كشورهاي دنيا را لغو كنند. همه كشورها گفتند: الف، پنج كشور هم مي‌گويند: «ب». اين يعني چه؟ يعني ما پنج نفر بر كره زمين ولايت داريم. اين را دنيا با كمال تأسف پذيرفته است. زنده باد اسلام كه مي‌گويد: هيچكس بر هيچكس ولايت ندارد جز خدا، پيغمبر، امام معصوم، دستت به امام معصوم نمي‌رسد، مجتهد جامع الشرايط، كه ولايت فقيه است. رو سفيدترين آدم‌هاي كره زمين ايرانيان و شيعيان هستند كه مي‌گوند: دست انسان بايد در دست امام معصوم يا مجتهد عادل باشد. ما دست در دست هركس و ناكسي نمي‌گذاريم. ولايت فقيه مثل كاشي است، كاشي كه گذاشتي اگر پشت آن دوغ آب و سيمان ريختي، محكم مي‌شود، وگرنه مي‌‌افتد. اين چيزي كه ولايت فقيه و حكومت فقيه را تثبيت كرد، آغازش 15 خرداد بود.

سؤال‌ها اين است: آيا اسلام مخصوص زمان پيغمبر است؟ نه! اگر اسلام هميشه هست، پس بايد حكومت اسلامي هم هميشه باشد. پيغمبر تشكيل حكومت داد. پيغمبر جبهه داشت، جنگ داشت، ماليات مي‌گرفت، بين فقرا تقسيم مي‌كرد. حتي در شهر‌سازي حضرت آمد در مدينه مسجد ساخت، بعد با نوك عصايش خيابان كشي كرد، بعد فرمود: خانه‌هايتان را در اين كوچه بسازيد. كه وقتي از خانه بيرون مي‌آيد، اول نگاه شما به مسجد باشد. مسجد محوري! بر خلاف ما كه الآن شهرك‌هاي زيادي ساخته شده، همه چيز دارد ولي مسجد ندارد. قرآن مي‌گويد: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ» اول كعبه، بعد جاي ديگر، ما مي‌گوييم: «ان آخر بيتٍ» فرق ما با خدا اين است كه خدا مي‌گويد: اول مسجد، بعد خودت. ما مي‌گوييم: اول خودمان، بعد مسجد! پس ببينيد. اگر اسلام مخصوص زمان پيغمبر نيست، براي هميشه هست همان چيزي كه زمان پيغمبر بوده، بايد فتوكپي‌اش زمان ما هم باشد. اگر كسي پاي تلويزيون است، بتواند چند آيه بنويسد، يك بنر كند، در دانشگاه‌ها و دبيرستان‌ها و در مجامع عمومي بنويسد.

2- جامعيت اسلام ميان عبادت و حكومت

آيا اسلام فقط نماز و روزه و مسائل اخلاقي و فردي است؟ بعضي مثل اين سكولارها مي‌گويند: آقا، مسلمان باش، بين خودت و خدا نمازت را بخوان. شب‌ها دو ليتر هم گريه كن. ولي لازم نيست حكومت دست مسلمان‌ها باشد. ما براي شما برنامه‌ريزي مي‌كنيم. اسلام فقط براي نماز و روزه و مسائل فردي و شخصي و اخلاقي است. ما اين را هم قبول نداريم. بنده به عنوان طلبه‌اي كه كمي با قرآن، شايد آشنا باشم، چند صد آيه در قرآن است كه مربوط به سياست است. كسي كه مي‌گويد: دين از سياست جداست، يعني بايد آيات قرآن را حذف كنيم. چون بسياري از آيات قرآن سياسي است. ما تبري و تولي داريم. يعني بايد به كسي بگوييم: زنده باد، به كسي بگوييم: مرده باد! در نماز به صالحين سلام مي‌دهي، «السلام علينا و علي عباد الله الصالحين» به يك عده هم مي‌گوييم: نه، (غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّينَ) (فاتحه /7) يك عده مغضوب و ضال هستند، يعني مورد غضب و منحرف هستند. ما از اينها متنفر هستيم و يك عده را هم بايد سلام كنيم. در هر نمازي پنج بار سلام مي‌كنيم. اسلام فقط براي نماز و روزه نيست. من نمي‌دانم اين را گفتم يا نه؟

من اخيراً يك پژوهشي راجع به ساخت و ساز كردم. چند صد آيه و حديث پيدا كرديم كه تناسب با ساخت و ساز دارد. ما باور نمي‌كرديم، فكر كرديم كه ساخت و ساز اسلام حرف ندارد. يك چيزي شنيده بوديم در خانه‌ها مستراح رو به قبله و پشت به قبله نباشد. مي‌گفتيم: در بنايي فقط اسلام براي مستراح گفته، براي اتاق پذيرايي هم حديث داريم. سقف اتاق حديث داريم. گچ كاري و سنگ‌كاري حديث داريم. فاضلاب حديث داريم. آب آشاميدني حديث داريم. حوض، باغچه، طبقات آپارتماني و ويلايي، مصالح ساختمان، خشت و آجر و آهن، مصالح ساختمان حديث داريم. بنا كه باشد. جهت خانه چطور باشد. بالاي نيم قرن است طلبه هستم، تازه چشم من باز شده كه عجب! اسلام اينقدر روي ساخت و ساز حرف دارد؟! ما از اسلام چيزي بلد نيستيم. اسلام فقط دين نماز و روزه نيست. چون دين حكومتي است بايد ولايت فقيه هم داشته باشد.

آيا نبايد صداي اسلام به همه‌جا برسد؟ چرا. قرآن مي‌گويد: (نَذيراً لِلْبَشَرِ) (مدثر /36)، (كَافَّةً لِلنَّاس‌) (سبأ /28)، (لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّه‌) (توبه /33) در قرآن آياتي داريم كه اسلام براي كره زمين است. اگر اسلام براي كره زمين است، پس بايد حكومت و تبليغاتي باشد كه صداي اسلام را به دنيا برساند. حالا ما عقب هستيم اين حسابش جداست. ما بايد بر سر خودمان بزنيم. چرا بايد انجيل مسيحي‌ها به دو هزار زبان ترجمه شود و قرآن ما به پنجاه زبان؟

اصلاً اگر حكومت نباشد، به بسياري از آيات عمل نمي‌شود. مثلاً قرآن مي‌فرمايد: اگر ديديد يك گروهي تجاوز كردند، قيام كنيد و متجاوز را سركوب كنيد. افراد ياغي را قلع و قمع كنيد، سركوب كنيد. اگر حكومت و قدرت نباشد، جنايتكارها را نمي‌شود سركوب كرد. صدام به ما حمله كرد، اگر ما تك تك در خانه نماز مي‌خوانديم، صدام با لشگرش تا درون خانه ما هم مي‌آمد. وقتي صدام سيلي خورد كه كسي مثل امام فرمود: من به صدام سيلي مي‌زنم، مردم هم لبيك گفتند.

3- نقش حاكميت اسلامي در گسترش اسلام

اگر حكومت نباشد… من اينها را بنويسم. 1- اسلام مخصوص زمان پيامبر نيست. خوب اگر اسلام مربوط به زمان ما هم هست، همينطور كه پيغمبر حكومت را تشكيل داد، الآن هم بايد فتوكپي پيغمبر باشد. نكته دوم اينكه اسلام فقط نماز و روزه نيست. اگر اسلام مسائل اجتماعي دارد، جامعه رهبر مي‌خواهد. اين ريشه‌ي ولايت فقيه است. 3- صداي اسلام بايد به همه جا برسد. اگر صداي اسلام بايد به همه جا برسد، پس بايد يك تبليغات قوي داشته باشيم. در خانه كه صداي اسلام نمي رسد.

حدود هفده سال پيش من به چين رفته بودم. سيصد نفر چين تربيت كردند كه خيلي راحت فارسي حرف مي‌زدند. يعني چين براي هفتاد و پنج ميليون ما، سيصد نفر تربيت كرده است. ما براي يك ميليارد چين چند آدم تربيت كرده‌ايم كه چيني حرف بزند؟ عقب هستيم. اين حكومت و قدرت و پول و تبليغات مي‌خواهد. 4- بدون حكومت بسياري از قوانين قابل اجرا نيست. نهي از منكر، صدام يك منكر است. حمله صدام يك منكر است. ما اگر خواسته باشيم اين منكر را برداريم، بدون قدرت نمي‌شود. 6- حفظ مرزها واجب است. اگر حفظ مرزها واجب است پس داشتن قواي مسلح هم واجب است. شهر و كشور و روستاي اسلامي بايد حفظ شود. اگر خفظ جاده و مرز واجب است، بدون حكومت نمي‌شود مرزها را حفظ كرد.

آيا اسلام دشمني ندارد؟ تا مادامي كه اسلام دشمن دارد، بايد قواي مسلح هم باشد و بايد همه مردم مسلح باشند. زن و مرد! «عَلِّمُوا أَوْلَادَكُمُ السِّبَاحَةَ وَ الرِّمَايَةَ» (كافي/ج6/ص47) همه دختر و پسرها بايد تيراندازي ياد بگيرند. نگفته: «علموا ابنائكم» ابناء، ابن، به معني پسر است. اولاد هم پسر و هم دختر است. «عَلِّمُوا أَوْلَادَكُمُ» چون وقتي انسان دشمن دارد، وقتي در شهر دزد است، همه خانه‌ها بايد قفل بزنند. چون اسلام دشمن دارد، پس بايد ما مجهز باشيم، بدون حكومت نمي‌شود.

آيا دشمنان امكانات ندارند؟ چرا، دشمنان همه امكاناتي دارند. فعال نيستند؟ چرا. همينطور كه دشمن امكانات دارد و فعال است، پس ما هم بايد امكانات داشته باشيم و فعال باشيم. بدون ولايت و حكومت نمي‌شود. حكومت مي‌خواهيم، حالا كه حكومت مي‌خواهيم، حكومت حاكم مي‌خواهد. شهر فرماندار مي‌خواهد. شهر، شهردار مي‌خواهد. مدرسه، مدير مي‌خواهد و كلاس، معلم مي‌خواهد. بيمارستان، پرستار و پزشك مي‌خواهد. اگر شما مي‌گوييد: حكومت و قدرت و قواي مسلح لازم است، پس بايد فرمانده كل قوا هم باشد. قواي مسلح از چه كسي دستور بگيرد؟

4- نقش ولايت فقيه در تصميم‌گيري كلان جامعه

يكي مي‌گويد: بزن. يكي مي‌گويد: نزن. يكي مي‌گويد: صلح كنيم، يكي مي‌گويد: جنگ كنيم. بايد حرف آخر را كسي بزند. اصلاً همه دنيا ولايت فقيه دارند. خبر داشتيد. آمريكا هم ولايت فقيه دارد. وحشت نكنيد، الآن به شما مي‌گويم. ولايت فقيه يعني يك نفر حرف آخر را بزند. هروقت اختلاف مي‌شود، هركس يك چيزي مي‌‌گويد: يك نفر بيايد حرف آخر را بزند و كشور را از بن‌بست نجات بدهد. در آمريكا هم بين بوش و رقيبش، رئيس جمهور قبلي آمريكا دعوا كه شد، بالاخره رئيس قوه قضاييه آمد حرف آخر را زد. گفت: رئيس جمهور بوش! همه هم گفتند: تمام شد. بعضي كشورها حرف آخر را شاه مي‌زند. بعضي كشورها حرف آخر را رئيس جمهور مي‌زند. بعضي كشورها حرف آخر را رئيس قوه قضاييه مي‌زند، زنده باد جمهوري اسلامي! مي‌گويند: حرف آخر را يك مجتهد عادل بزند. يعني در تمام كشورها وقتي اختلاف مي‌شود يك نفر مي‌آيد حرف آخر را مي‌زند. نمي‌شود كشور در بن بست بماند. به ما گفتند: هروقت نتوانستيد بين دو چيز تصميم بگيريد، قرعه بكشيد. بالاخره قرعه حرف آخر را مي‌زند. ما طلبه‌ها وقتي گاهي نمي‌دانيم چه كنيم، حرف آخر را استخاره مي‌زند. مي‌گوييم: ببينيم استخاره چه مي‌آيد؟ بالاخره يكي بايد حرف آخر را بزند. وگرنه يكي يك چيز مي‌گويد، يكي يك چيز ديگر، به جايي نمي‌رسيم. نمي‌شود كشور به بن بست كشيده شود. بين شوراي نگهبان و مجلس دعوا بود، اختلاف نظر بود. مجلس تصويب مي‌كرد، شوراي نگهبان رد مي‌كرد. اين مجلسي‌ها بر سر خودشان مي‌زدند. كه ما چقدر كميسيون و چقدر جلسه گرفتيم، علني مشورت كرديم، مصلحت اين است؟ شوراي نگهبان هم گفت: اين خلاف شرع است. نزد امام رفتند و گفتند: آقا ما هرچه تصويب مي‌كنيم، او هم هي رد مي‌كند. در آخر هم مصلحت نظام درست كرد. مصلحت نظام گفت: هم شوراي نگهبان باشند، هم رئيس جمهور باشد، هم نماينده‌هاي مجلس باشند، همه آنجا جمع شوند، هم چند نفر از بازار آزاد بيايند، هرچه آنجا تصميم گرفتند، آراء اكثريت. بالاخره شوراي مصلحت نظام قصه را حل مي‌كند. وگرنه نماينده تصويب كند، شوراي نگهبان رد كند، به جايي نمي‌رسد. ولايت فقيه يعني در هر منطقه‌اي اختلاف مي‌شود، يك نفر حرف آخر را بزند. در آمريكا هم هست. منتهي فقيه نيست ولي ولايتش هست كه بتواند حرف آخر را بزند.

در حكومت اسلامي مردم بايد به حاكم اعتماد كنند. بدانند حاكم روي هوس حرف نمي‌زند. بي‌سواد نيست و از همه باسوادتر است. از همه بصير تر و از همه شجاعتر است. نترسيد، از ترس يك جايي را امضاء نمي‌كند. نمي‌شود پول به او داد و گفت: اين صد ميليارد را بگير و اينجا را امضاء كن. بايد مردم اطمينان داشته باشند اين آقا كه حكومت مي‌كند، 1- نمي‌ترسد و نمي‌شود او را تهديد كرد. وقتي مطهري شهيد شد، امام در فيضيه آمد و گفت: ما را بكشيد! هرچه ما را بكشيد، نظام ما محكم‌تر مي‌شود. مثل ميخ كه هرچه بيشتر بر سرش بزني، بيشتر در چوب فرو مي‌رود و محكم‌تر مي‌شود.

يكوقت رئيس جمهور آمريكا كارتر گفت: ما ايران را تحريم اقتصادي مي‌كنيم. امام فرمود: اگر كارتر در عمرش يك حرف خوب زده باشد، همين است. ما نمي‌خواهيم با آمريكا رابطه داشته باشيم. رابطه آمريكا با ما رابطه گرگ و ميش است. يك كسي بايد باشد شجاع باشد. كسي بايد باشد كه دينش در قله، شجاعتش در قله، تقوايش در قله، كه وقتي دستور داد، با مردم عشق، با تبصره و آيين نامه و اضافه‌كار نمي‌شود مردم جبهه بروند. آقا بيا يك پول اضافه بگير برو جبهه جان بده. اين كار را نمي‌كنند. بايد روي عشق باشد. اگر اسلام دشمن دارد و نياز به حكومت هست، بايد حاكم محبوب باشد. علم در حد اعلي و تقوا در حد اعلي، اينها ولايت فقيه است.

5- رياست جامعه اسلامي با اسلام شناس عادل

نگويند: ريشه‌ي ولايت فقيه كجاست؟ ريشه‌اش عقل است. 1- مسلمان هستيم يا نه؟ رئيس مسلمان يا بايد مسلمان باشد. رئيس خلبان‌ها بايد خلبان باشد. رئيس قصاب‌ها بايد قصاب باشد. رئيس امت اسلامي بايد يك اسلام شناس درجه يك باشد. چون ما مسلمان هستيم، آخر لباس سفيد را با نخ سياه نمي‌دوزند. اگر لباس سفيد است، بايد نخ قرقره‌اش هم سفيد باشد. اگر امت اسلامي است، بايد اسلام‌شناس رئيس باشد. اگر امت هوس دارد، بايد رئيس‌اش كسي باشد كه خاطر جمع باشيم اين از روي هوس نيست، حزب بازي و سياست بازي نيست. تكليف الهي است. مي‌توانيم بپذيريم كه مردم مسلمان باشند، ولي حاكمش يك آدم جاهلي باشد. مي‌توانيم بپذيريم كه در صدر اسلام پيغمبر حاكم بود، ولي در آخرالزمان دست ما در دست يك آدم هرج و مرجي باشد. اين عدالت است كه خداوند صدر اسلام دست مردم را در دست پيغمبر بگذارد. در غدير خم دست مردم را در دست اميرالمؤمنين بگذارد، حالا بگوييم جمع شويد و هركس هركاري مي‌خواهيد بكنيد. احترام به رأي مردم هست، انتخابات هست ولي همين رأي مردم مثل لامپ است. در مسجد لامپ‌هاي زيادي نور مي‌دهند. اما همه اين لامپ‌ها به برق وصل شده است. برق اين لامپ‌ها ولايت فقيه است. اگر برق باشد، لامپ نباشد، مثل اميرالمؤمنين در خانه نشست، اميرالمؤمنين برق بود، اما لامپ نداشت. در خانه نشسته بود، غصه مي‌خورد. برق باشد، لامپ نباشد، تاريك است. برق باشد، لامپ نباشد، فلج هستيم. لامپ باشد، برق نباشد، همين انتخاباتي كه در مصر است. هر روز يك كسي يك تفنگ دست مي‌گيرد، يك عده را مي‌كشد و يك عده را مي‌گيرد.

رمز موفقيت ما در جمهوري اسلامي همين ولايت فقيه است. وگرنه ما هم مثل لبنان و عراق و همين كشورهايي مي‌شديم كه نتوانستند تصميم بگيرند.

اگر امام نبود مي‌شد با شاه در افتاد. دليل نمي‌خواهد. مي‌گويند: دليل ولايت فقيه چيست؟ يك روحاني سوار اتوبوس بود. دو نفر هم از اين خانم‌هاي بدحجاب زمان شاه پشت سر آخوند نشسته بودند، هي متلك مي‌گفتند. مي‌گفتند: اين آخوندها در اين مملكت چه كاره هستند؟ حرف حساب اينها چيست؟ اين آخوند هم هي گوش مي‌داد و ديد اينها خيلي متلك مي‌گويند. منتظر يك فرصتي بود. قهوه‌خانه رسيدند و مردم پياده شدند. اين خانم يك پاكت پرتقال دستش بود، رفت پياده شود، پاكت پاره شد و پرتقال‌هايش ريخت. بچه‌ها دويدند يكي يكي برداشتند. طلبه گفت: آقا حرام است. به صاحبش برگردانيد. يكي يكي پرتقال‌ها را به اين خانم برگرداندند. ْآخوند آمد در گوش اين خانم گفت: خانم! آخوند در مملكت اين است. من اگر نمي‌گفتم حرام است، پرتقال‌هاي تو را خورده بودند.

6- نقش امام خميني در تغيير نظام شاهنشاهي

واقعاً اگر امام نبود، مي‌شد شاه را بيرون كرد؟ مي‌شد دنباله‌هاي شاه را اعدام كرد؟ اگر امام نبود حريف صدام مي‌شديم؟ صدام نبود، يك دنيا پشت صدام بود. ولايت فقيه دليل نمي‌خواهد. من نمي‌دانم چرا مردم پيشوا و ورامين و باقر آباد مي‌فهمند، سي سال قبل از خواص مي‌فهمند. بعضي خواص نشستند مي‌گويند: دليلش چيست؟ دليل نمي‌خواهد. گاهي هم ژست كارشناسي مي‌گيرند.

يك كسي رفت كفاشي كفش خريد، كفش تنگ بود. به كفاش گفت: كفش تنگ است. گفت: حرف نزن. من سي سال است كفاش هستم. گفت: تو حرف نزن. تو سي سال است كفاش هستي، من هم چهل سال است كفش مي‌پوشم. تنگ است! خيلي نمي‌شود گفت: ايشان دكتراي حقوق است. در حوزه درس خوانده است، هركس هرجا باشد، ما لمس كرديم. اينكه دستش را در آتش گذاشت، كسي را كه در آب هل دادند، ديگر استدلال نمي‌خواهد. آيا حوض آب دارد يا آب ندارد. شك داري، تو را در آب هُل مي‌دهند. اگر امام نبود، مي‌شد شاه را بيرون كرد. اگر امام نبود مي‌شد اينطور مردم را در جبهه بسيج كرد؟

آمدند نزد پيغمبر گفتند: ماه را دو تا كن، ما ايمان مي‌آوريم. پيغمبر از خدا خواست، ماه دو تا شد، گفتند: نه! گفت: عجب آدم‌هايي هستند. اينها با چشم خودشان مي‌بينند، قرآن هم مي‌گويد: (وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ) (قمر /2) هر معجزه‌اي هم ببينند مي‌گويند: اين سحر و جادو است. نه بدون ولايت فقيه مي‌شود مردم را جمع كرد، نه مي‌شود همه سليقه‌ها را متحد كرد. نه مي‌شود شاه را بيرون كرد، نه مي‌شود در دهان صدام زد. اصلاً كسي هم مي‌خواهد بداند ولايت فقيه چيست، مقايسه كند كشوري كه تابع ولايت فقيه است، مرجع تقليد غير از ولايت فقيه است. ما زمان شاه هم مرجع داشتيم. ولايت يك چيزي بالاتر از مرجعيت است. يادمان نمي‌رود. كنار يكي از مراكز مهم مذهبي تهران يك عرق فروشي بود. مثلاً اينجا مسجد و مهديه و حسينيه است، كنارش شراب فروشي است. بزنيم، بكوبيم! گفتند: نمي‌شود. دولت مي‌گيرد. رژيم شاه بود.آخر گفتند: اينقدر پول به اين بدهيد تا مغازه‌اش را بخريد. اين را با گوني پول بلند كردند. وقتي شما ولايت فقيه نداشته باشيد، يك شراب فروشي را مي‌خواهيد صد متر تكانش بدهيد، يك گوني پول بايد بدهيد. اما وقتي ولايت فقيه داشتيد، با يك قانون كل شراب فروشي حذف مي‌شود.

7- نفي حكومت طاغوت، شرط ايمان به خدا

ديني كه مي‌گويد: كفر به طاغوت واجب است. (فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّه‌ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‌) (بقره /256) عروة الوثقي نخ محكم است. هركس مي‌خواهد طنابي كه گرفته در دريا و امواج محكم باشد، كفر به طاغوت است. وقتي مي‌گويد: به طاغوت كفر بگو، يك چيزي بايد جاي طاغوت بگذاري. وقتي شما سرشيشه‌اي را از دهان بچه مي‌گيري، بايد مادر سينه‌اش را در دهان بچه بگذارد. چون نمي‌شود سرشيشه‌اي را بگيريم، چيزي هم به او ندهيم. وقتي قرآن ما چند بار مي‌گويد: به حكومت ظلم كفر بورزيد. يعني در مقابل طاغوت خم نشويد. اطاعت از طاغوت نكنيد. وقتي مي‌گويد: (لا تُطِع‌) (كهف /28) پس بايد بگويد: (أَطيعُوا) (آل‌عمران /32) در قرآن آياتي داريم «لا تُطِع‌»، گوش به حرفش نده! (لا تُطيعُوا) (شعرا /151)، (لا تَتَّبِع‌) (مائده /48)، (لا تَتَّبِعُوا) (بقره /168) به حرفش گوش نده. وقتي مي‌گويد: گوش به حرف جنايتكارها و مفسدين و مسرفين و اسراف كارها، عياش‌ها و جاهل‌ها، بد سابقه‌ها ندهيد، پس بايد گوش به حرف كسي… مملكت كه هرج و مرج نمي‌شود. بالاخره يكي بايد يك حرف آخر را بزند. اين و اين و اين نه! پس چه كسي آره؟ دستمان را از دست ولايت فقيه برداريم در دست چه كسي بگذاريم؟ اصلاً همين كه ديديم دشمن روي ولايت فقيه حساس است، پيداست كه حق است. گاهي آدم يك كاري مي‌كند، ببينيم چه كسي حساس است. اگر ديديم يك كسي حساس است، پيداست اين نقش دارد. همين‌هايي كه طنز درست مي‌كنند، گاهي براي يك افرادي خيلي طنز درست مي‌كنند، اس ام اس مي‌زنند، اين پيداست يك آدم مفيدي است. چون اگر درخت ميوه نداشته باشد، اين همه سنگ نمي‌زنند. اگر ديديد يك درخت را خيلي سنگ مي‌زنند، پيداست اين ميوه دارد. يك عالمي را دست مي‌اندازند كه اين چقدر عمرش طولاني است. به صد رنگ مي‌گويند: اين عمرش چقدر زياد است. اين پيداست خيلي آدم به درد بخوري است. چون اگر به درد نخور بود…

ما همين كه ديديم دشمن روي ولايت فقيه چقدر حساس است، پيداست ولايت فقيه مهم است. وقتمان دارد تمام مي‌شود. ولايت فقيه براي مسلمان‌ها است؟ نه! براي قبل از اسلام هم هست. صلواتي بفرستيد. (صلوات حضار)

سوره‌ي مائده مي‌گويد: ولايت فقيه براي قبل از اسلام هم بوده است. آيه‌اش را مي‌خوانم. «إِنَّا» يعني ما. «أَنْزَلْنَا» ما نازل كرديم. «التَّوْراةَ» ما تورات را نازل كرديم. تورات قبل از حضرت عيسي و پيغمبر بود. ما تورات را فرستاديم. «فيها هُدىً وَ نُورٌ» در اين تورات هدايت و نور است. «يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ» طبق همين قانون تورات، انبياء داوري و حكومت مي‌كنند، بعد مي‌گويد: «وَ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ» حكومت و داوري علما براساس تورات است. اين را ولايت فقيه مي‌گويند. مگر ولايت فقيه چه مي كند؟ ولايت فقيه يعني يك مجتهدي براساس قرآن و روايات دستور مي‌دهد. اين هم مي‌گويد: ما تورات فرستاديم، براساس همين تورات، «يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ» بعد مي‌گويد: «وَ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ» انبياء و علما براساس تورات حكم مي‌دهند. اين ولايت فقيه است. 15 خرداد نقش ولايت فقيه را تثبيت كرد. اولين سيلي كه حكومت شاه خورد، از 15 خرداد خورد. براي شادي روح شهداي 15 خرداد و شهداي قبل و بعد آن و شهداي جنگ دفاع مقدس و ترورها و همه خون‌ها كه در تاريخ ريخته شد، ولي حق محكم شد، براي شادي روحشان سه صلوات بفرستيد. (صلوات حضار)

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

«سؤالات مسابقه»

1- در فرهنگ اسلامي، محور امور جامعه كدام است؟

1) مسجد

2) مدرسه

3) هردو مورد

2- در نماز، بر كدام اصل اعتقادي تأكيد مي‌شود؟

1) پذيرش ولايت صالحان

2) نفي ولايت گمراهان

3) هردو مورد

3- آيه 33 سوره توبه به چه امري اشاره دارد؟

1) پيروزي اسلام بر همه اديان

2) تسليم شدن دشمنان اسلام

3) نابودي كافران و مشركان

4- در ديدگاه اسلامي، شرط حاكميت مسلمانان چيست؟

1) بصيرت و شجاعت

2) تقوا و عدالت

3) هردو مورد

5- براساس آيه 256 سوره بقره، شرط ايمان به خدا چيست؟

1) طرد كافران

2) كفر به طاغوت‌ها

3) دوري از كفر

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2536
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست